مقاله پژوهشی (کمی)
علوم اجتماعی
پرویز رزاقی؛ سیاوش طالع پسند؛ اسحق رحیمیان بوگر
چکیده
هدف: رفتارهای غیرمولد تحصیلی، رفتارهایی عمدی است که هنجارهای یک گروه یا سازمان را به خطر میاندازد و سلامت گروه یا سازمان را کاهش میدهد. در نتیجه، هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش مبتنی بر مسئولیتپذیری اجتماعی بر رفتارهای غیرمولد تحصیلی دانشآموزان بود.روششناسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا نیمهتجربی با ...
بیشتر
هدف: رفتارهای غیرمولد تحصیلی، رفتارهایی عمدی است که هنجارهای یک گروه یا سازمان را به خطر میاندازد و سلامت گروه یا سازمان را کاهش میدهد. در نتیجه، هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش مبتنی بر مسئولیتپذیری اجتماعی بر رفتارهای غیرمولد تحصیلی دانشآموزان بود.روششناسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا نیمهتجربی با طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری 45 روزه با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش دانشآموزان پسر پایه نهم شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که 34 نفر از آنها با روش نمونهگیری دردسترس انتخاب و با روش تصادفی در دو گروه مساوی (هر گروه 17 نفر) شامل گروههای آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش 10 جلسه 45 دقیقهای تحت آموزش مبتنی بر مسئولیتپذیری اجتماعی قرار گرفت و در این مدت گروه کنترل آموزشی ندید. دادهها با مقیاس رفتارهای غیرمولد تحصیلی (Rimkus, 2012) جمعآوری و با روش تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرمافزار SPSS-24 تحلیل شدند.یافتهها: نتایج نشان داد که آموزش مبتنی بر مسئولیتپذیری اجتماعی باعث کاهش رفتارهای غیرمولد تحصیلی دانشآموزان و همه مولفههای آن از جمله تقلب و سرقت ادبی، مصرف الکل، مصرف مواد، رفتار تبعیضآمیز، غیبت، اهمالکاری، رفتار انحرافی و رخوت شد و نتایج در مرحله پیگیری نیز باقی ماند (05/0P
مقاله پژوهشی (کمی)
فاطمه ظهیری؛ مریم صفری؛ حسنیه گودرزی؛ علی اصغر بیانی
چکیده
هدف: در سازمان آموزشوپرورش برنامهدرسی متنوع و زیادی وجود دارد و این پژوهش با هدف طراحی الگوی برنامهدرسی مبتنی بر مولفههای زیباییشناسی و هنر در دوره متوسطه دوم انجام شد.روششناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش دارای دو بخش اسناد مکتوب مرتبط با موضوع بودند که تعداد 35 سند با روش نمونهگیری ...
بیشتر
هدف: در سازمان آموزشوپرورش برنامهدرسی متنوع و زیادی وجود دارد و این پژوهش با هدف طراحی الگوی برنامهدرسی مبتنی بر مولفههای زیباییشناسی و هنر در دوره متوسطه دوم انجام شد.روششناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش دارای دو بخش اسناد مکتوب مرتبط با موضوع بودند که تعداد 35 سند با روش نمونهگیری هدفمند و خبرگان مرتبط با موضوع بودند که تعداد 15 نفر با روش نمونهگیری گلولهبرفی بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش یادداشتبرداری از اسناد و مصاحبه با خبرگان بود که روایی آنها با روشهای مقبولیت و قابلیت تایید، تایید شد و پایایی آن با روش ضریب توافق بین دو کدگذار 86/0 بدست آمد. دادهها با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی در نرمافزار One Note تحلیل شدند.یافتهها: یافتهها نشان داد که برای الگوی برنامهدرسی مبتنی بر مولفههای زیباییشناسی و هنر در دوره متوسطه دوم 485 شاخص، 24 مولفه و 10 بعد در قالب چهار عنصر هدف، محتوا، روشهای تدریس و ارزشیابی شناسایی شد؛ بهطوری که در عنصر هدف 2 بعد و 5 مولفه شامل مهارتی (با 2 مولفه اهداف اکتسابی و اهداف شناختی و فراشناختی) و فردی (با 3 مولفه اهداف مبتنی بر یادگیرنده، اهداف زیباشناختی و اهداف اخلاقی)، در عنصر محتوا 3 بعد و 8 مولفه شامل محیطی (با 2 مولفه محیط یادگیری و محتوای مبتنی بر یادگیرنده)، هنری- فرهنگی (با 2 مولفه محتوای مبتنی بر اجتماع و فرهنگ و محتوای مبتنی بر هنر و زیباییشناسی) و فرم محتوا (با 4 مولفه فرم ادبی، فرم نمایشی، فرم تجسمی و فرم ترسیمی/ بصری)، در عنصر روشهای تدریس 3 بعد و 7 مولفه شامل هنری (با 2 مولفه زیباشناختیمحور و طبیعتمحور)، نوآورانه (با 2 مولفه خلاقیتمحور و تیممحور و مشارکتمحور) و فنی- انسانی (با 3 مولفه رسانهمحور، پروژهمحور و کارگاهمحور و قابلیت معلم در تدریس) و در عنصر ارزشیابی 2 بعد و 4 مولفه شامل علمی (با 2 مولفه ارزشیابی کیفی و ارزشیابی مبتنی بر نتایج) و هنری- اخلاقی (با 2 مولفه ارزشیابی زیباشناختی و ارزشیابی اخلاقی) وجود داشت. در نهایت، الگوی برنامهدرسی مبتنی بر مولفههای زیباییشناسی و هنر در دوره متوسطه دوم طراحی شد.بحث و نتیجهگیری: الگوی طراحیشده برنامهدرسی مبتنی بر مولفههای زیباییشناسی و هنر در دوره متوسطه دوم پژوهش حاضر همراه با سایر الگوهای طراحیشده میتواند توسط متخصصان و برنامهریزان درسی در طراحی الگوی جامع برنامهدرسی مورد استفاده قرار گیرد.
مقاله پژوهشی (کمی)
سیده بتول حسینی؛ علیرضا صادقی؛ علی اکبر خسروی بابادی؛ مهدی دوایی
چکیده
هدف: برنامهدرسی فوقبرنامه میتواند نقش موثری در بهبود برنامهدرسی داشته باشد. در نتیجه، هدف این مطالعه سنتزپژوهی مولفههای برنامهدرسی فوقبرنامه بود.روششناسی: این مطالعه از نظر هدف، بنیادی و از نظر شیوه اجرا، کیفی از نوع سنتزپژوهی بود. جامعه پژوهش مقالههای مرتبط با برنامهدرسی فوقبرنامه سالهای 1379 الی 1399 به تعداد 200 ...
بیشتر
هدف: برنامهدرسی فوقبرنامه میتواند نقش موثری در بهبود برنامهدرسی داشته باشد. در نتیجه، هدف این مطالعه سنتزپژوهی مولفههای برنامهدرسی فوقبرنامه بود.روششناسی: این مطالعه از نظر هدف، بنیادی و از نظر شیوه اجرا، کیفی از نوع سنتزپژوهی بود. جامعه پژوهش مقالههای مرتبط با برنامهدرسی فوقبرنامه سالهای 1379 الی 1399 به تعداد 200 مورد بودند که تعداد 113 مورد آنها پس از بررسی اولیه با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش یادداشتبرداری از مقالههای مرتبط با برنامهدرسی فوقبرنامه بود. دادههای حاصل از یادداشتبرداری با روش تحلیل محتوا تحلیل شدند.یافتهها: یافتهها نشان داد که برای برنامهدرسی فوقبرنامه 53 مولفه شناسایی شد که مهمترین آنها شامل: 1. اثربخشی فعالیتهای فوقبرنامه، 2. تاثیر فعالیتهای فوقبرنامه بر رشد اجتماعی و تمامی ابعاد مهارتهای اجتماعی، 3. اجرای اصول و ویژگیهای فعالیتهای فوقبرنامه، 4. علل عدم مشارکت در فعالیتهای فوقبرنامه، 5. تاثیر فعالیتهای فوقبرنامه بر پیشرفت تحصیلی، 6. تاثیر عوامل فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و غیره بر فعالیتهای فوقبرنامه، 7. نقش مطالعه، ورزش، سخنرانی علمی و کارگاههای آموزشی بر فعالیتهای فوقبرنامه، 8. برنامهها، تشکیلات، نیروی انسانی، بودجه و امکانات فوقبرنامه، 9. هماهنگی فعالیتها بر اساس تمایل، نیازها، علائق و استعدادها، 10. تأمین سلامتی، بالابردن سطح سلامتی و ارتقای سلامت افراد و 11. شناسایی آثار و ارزشهای فعالیتهای فوقبرنامه در راستای تحول در برنامه رسمی بودند.بحث و نتیجهگیری: نتایج این مطالعه برخی از مهمترین مولفههای برنامهدرسی فوقبرنامه را مشخص ساخت که متخصصان و برنامهریزان بر اساس آنها میتوانند گام موثری در جهت بهبود طراحی و اجرای برنامهدرسی فوقبرنامه بردارند.
مقاله پژوهشی (کمی)
علیرضا نیرومند؛ قدسی احقر؛ لیلا فتحی ورنوسفادرانی
چکیده
هدف: راهبردهای یادگیری نقش مهمی در عملکرد و پیشرفت تحصیلی دارند و طراحی الگوهای متنوع در این زمینه میتوانند موثر واقع شوند. در نتیجه، پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی راهبردهای یادگیری انجام شد.روششناسی: پژوهش حاضر از نظر زمانی مقطعی، از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش اسناد و خبرگان دانشگاهی درباره راهبردهای ...
بیشتر
هدف: راهبردهای یادگیری نقش مهمی در عملکرد و پیشرفت تحصیلی دارند و طراحی الگوهای متنوع در این زمینه میتوانند موثر واقع شوند. در نتیجه، پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی راهبردهای یادگیری انجام شد.روششناسی: پژوهش حاضر از نظر زمانی مقطعی، از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش اسناد و خبرگان دانشگاهی درباره راهبردهای یادگیری در سال 1400 بودند. نمونه پژوهش 15 سند و 20 نفر از خبرگان دانشگاهی بودند که بر اساس اصل اشباع نظری و بعد از بررسی ملاکهای ورود به مطالعه با روش نمونهگیری هدفمند بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش حاضر یادداشتبرداری و مصاحبه نیمهساختاریافته بود که روایی آن با روش مثلثسازی تایید و پایایی آن با روش ضریب توافق بین دو کدگذار 85/0 بدست آمد. دادهها با روش کدگذاری در نرمافزار MAXQDA تحلیل شدند.یافتهها: یافتهها نشان داد که الگوی راهبردهای یادگیری دارای 47 شاخص، 7 مولفه و 2 بعد بود؛ بهطوریکه بعد راهبردهای شناختی دارای 4 مولفه راهبرد تکرار، راهبرد بسطدهی، راهبرد سازماندهی و راهبرد ارزشیابی و بعد راهبردهای فراشناختی دارای 3 مولفه راهبرد برنامهریزی، راهبرد نظارت و راهبرد نظمدهی بود.بحث و نتیجهگیری: با توجه به شاخصها، مولفهها و ابعاد الگوی راهبردهای یادگیری، برای بهبود عملکرد و پیشرفت تحصیلی فراگیران میتوان از طریق ارتقای ابعاد و مولفههای شناساییشده راهبردهای یادگیری اقدام کرد.
مقاله پژوهشی (کمی)
مجید ریاضی ماهر؛ احمد شاهورانی سمنانی؛ مژده افشار کرمانی؛ پروین اژدری
چکیده
هدف: مهمترین هدف ارائه یک ماشین هوشمند مبتنی بر منطق فازی در جهت خلاصهسازی خودکار متن و اسناد مختلف میباشد، لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی محتوای کتب حسابان مقطع متوسطه با رویکرد خلاصهسازی متن فازی بود. روش شناسی: تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی بود که بر اساس منطق فازی طراحی و اجرا شد. جامعه اماری پژوهش کتب حسابان مقطع متوسطه ...
بیشتر
هدف: مهمترین هدف ارائه یک ماشین هوشمند مبتنی بر منطق فازی در جهت خلاصهسازی خودکار متن و اسناد مختلف میباشد، لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی محتوای کتب حسابان مقطع متوسطه با رویکرد خلاصهسازی متن فازی بود. روش شناسی: تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی بود که بر اساس منطق فازی طراحی و اجرا شد. جامعه اماری پژوهش کتب حسابان مقطع متوسطه بود که به روش سرشماری به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. در این تحقیق از سیستم خلاصهساز متن مبتنی بر منطق فازی استفاده شد که در مرحله اول از استراتژی پیشنهادی، سیستم فازی بر اساس ویژگیهای تعیین شده به ارزیابی جملات پرداخته و جملات با اهمیت را شناسایی و آنهارا برای تولید خلاصه نهایی تدوین کرد. در مرحله نهایی، با استفاده از الگوریتم جستجوی هارمونی، برای تولید خلاصهای با میزان سادگی خواندن و فهمیدن نوشتهها و پیوستگی مناسب، تلاش گردید. همچنین به منظور ارزیابی عملکرد روش پیشنهادی، خلاصهسازی کتب حسابان دوره متوسطه از نرمافزار MATLAB انجام شد.یافتهها: نتایج به دست آمده از پیادهسازی ماشین خلاصهساز متنی پیشنهادی، بیانگر پیوستگی معنایی، دقت بالا در استخراج بخشهای اصلی کتاب و کارآمد بودن سند خلاصه در یادگیری و یاددهی مباحث، بود.بحث و نتیجهگیری: بر اساس نتایج بدست آمده، میتوان دریافت که ازجمله مهمترین دستاوردهای استراتژی پیشنهادی، خلاصهسازی متون فارسی و از نوع علمی- تخصصی با دقت بسیار بالا است که میتوان از آن به عنوان یک رویکرد نوین در تدریس استفاده کرد.
مقاله پژوهشی (کمی)
زهره خوشرو؛ احسان رحمانی خلیلی؛ فرح ترکمان
چکیده
چکیده هدف: پژوهش حاضر با هدف مدلیابی شادابی اجتماعی بر اساس حمایت و سلامت اجتماعی با میانجیگری رضایت از زندگی در معلمان انجام شد.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر اجرا پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش 56560 معلمان شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1399 بودند. حجم نمونه طبق فرمول کوکران 384 نفر از معلمان بودند که با روش نمونهگیری ...
بیشتر
چکیده هدف: پژوهش حاضر با هدف مدلیابی شادابی اجتماعی بر اساس حمایت و سلامت اجتماعی با میانجیگری رضایت از زندگی در معلمان انجام شد.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر اجرا پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش 56560 معلمان شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1399 بودند. حجم نمونه طبق فرمول کوکران 384 نفر از معلمان بودند که با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. علاوه بر فرم اطلاعات جمعیتشناسی، برای گردآوری دادهها از پرسشنامههای شادابی اجتماعی (لیندنبرگ،2000)، حمایت اجتماعی (فیشر،1999)، سلامت اجتماعی (کییز،2004) و رضایت از زندگی (داینر،2004) استفاده شد. دادهها با روشهای ضرایب همبستگی پیرسون و مدلیابی معادلات ساختاری در نرمافزارهای Spss25 و Smart Pls3 تحلیل شدند.یافتهها: مدلیابی شادابی اجتماعی بر اساس حمایت و سلامت اجتماعی با میانجیگری رضایت از زندگی در معلمان برازش مناسبی داشت. تاثیرحمایت اجتماعی، سلامت اجتماعی و رضایت از زندگی بر شادابی اجتماعی مستقیم و معنادار، ضمناً حمایت و سلامت اجتماعی بر رضایت از زندگی نیز تأثیر مستقیم و معنادار داشتند و با میانجیگری رضایت از زندگی تاثیرغیر مستقیم و معنادار بر شادابی اجتماعی داشتند (05/0>p).بحث و نتیجهگیری: بر اساس یافتههای پژوهش برای بهبود شادابی اجتماعی معلمان میتوان از طریق ارتقای حمایت اجتماعی، سلامت اجتماعی و رضایت از زندگی آنان اقدام کرد.
مقاله پژوهشی (آمیخته)
زهرا آزاد غلامی خسمخی؛ مریم عباچی؛ سید علی میرابراهیمی؛ علی یعقوبی
چکیده
هدف: وندالیسم نوعی رفتار نابهنجار اجتماعی است که به اشکال مختلف در بین نوجوانان بروز و ظهور پیدا میکند. از اینرو هدف اصلی این پژوهش، شناسایی عوامل فردی و خانوادگی موثر بر رفتار وندالی دانشآموزان نوجوان بود.روششناسی: روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی و حجم جامعه 27519 نفر از دانشآموزان متوسطه اول و دوم ناحیه 2 شهر رشت در طی 1396 ...
بیشتر
هدف: وندالیسم نوعی رفتار نابهنجار اجتماعی است که به اشکال مختلف در بین نوجوانان بروز و ظهور پیدا میکند. از اینرو هدف اصلی این پژوهش، شناسایی عوامل فردی و خانوادگی موثر بر رفتار وندالی دانشآموزان نوجوان بود.روششناسی: روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی و حجم جامعه 27519 نفر از دانشآموزان متوسطه اول و دوم ناحیه 2 شهر رشت در طی 1396 تا 1397 بودند. طبق جدول مورگان، 377 نفر نمونه با روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب و پرسشنامه نیز از نوع محققساخته بوده است. پایایی گویههای فردی، خانوداگی و وندالیسم با آزمون آلفای کرونباخ برابر 85/0، 894/0 و 873/0 و روایی آن با روش HTMT نیز برابر با 21/0-، 39/0، و 27/0- محاسبه شد. از ضریب همبستگی اسپیرمن و رگرسیون چندجانبه با نرمافزار Spss نسخه 23 جهت تحلیل استفاده شد.یافتهها: مقدار ثابت B گویههای فردی برای تمامی گویههای رفتار وندالی مثبت بوده و معنیداری آماری آن با آزمون t و نشان داد که مقدار P value از مقدار کوچکتر است. اما اکثر ضرایب تا گویههای وندالیسم منفی بوده و بیانگر کاهش رفتارهای تخریبی با کاهش مشکلات فردی میباشند. همچنین مقدار ثابت B گویههای خانوادگی برای گویههای وندالیسم مثبت بوده و معنیداری آماری آزمون t نشان داد که مقدار P value در همه موارد از مقدار کوچکتر میباشد. ولی بیشتر ضرایب تا موثر در رفتار تخریبگرایانه منفی بوده و بیانگر کاهش وندالیسم در ازای کاهش اثر مشکلات خانوادگی میباشند.بحث و نتیجهگیری: در نتیجه برای کاهش رفتارهای وندالی باید حل مشکلات فردی و خانوادگی در راستای کاهش رفتارهای وندالی در اولویت قرار گیرد.
مقاله پژوهشی (آمیخته)
کیوان کاوه؛ تقی آقا حسینی؛ محبوبه سادات فدوی
چکیده
هدف: امروزه اهمیت دانش و تولید آن بر کسی پوشیده نیست و دانشگاهها بهعنوان محور اصلی تولید آن به شمار میروند. تولید دانش نیز مانند همه تولیدات دیگر دارای چالشها و آسیبهایی است که نیازمند مطالعه است. بنابراین، هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی مؤلفههای آسیبشناسی تولید دانش در دانشگاه آزاد اسلامی بود.روششناسی: این مطالعه از نظر ...
بیشتر
هدف: امروزه اهمیت دانش و تولید آن بر کسی پوشیده نیست و دانشگاهها بهعنوان محور اصلی تولید آن به شمار میروند. تولید دانش نیز مانند همه تولیدات دیگر دارای چالشها و آسیبهایی است که نیازمند مطالعه است. بنابراین، هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی مؤلفههای آسیبشناسی تولید دانش در دانشگاه آزاد اسلامی بود.روششناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا، کیفی بود. مشارکتکنندگان در پژوهش شامل خبرگان دانشگاهی دانشگاه آزاد اسلامی شهر اصفهان در سال تحصیلی 400-1399 بودند که بر اساس روش اشباع نظری تعداد 22 نفر با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبههای نیمه ساختاریافته بود که برای اعتبار یافتهها از دو روش روایی محتوایی به وسیله 4 خبره بیرون از پژوهش و 2 نفر خبره داخل در پژوهش استفاده شد و برای پایایی نیز از روش توافق کدگذاری استفاده شد که حاصل آن 86/0 شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها نیز از روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی به روش تحلیل مضمون در نرمافزار Maxqda18 استفاده شد.یافتهها: یافتهها نشان داد 86 کد باز، 9 کد محوری و سه کد انتخابی برای آسیب شناسی تولید دانش در دانشگاه آزاد اسلامی شناسایی شد؛ به طوریکه کدهای انتخابی شامل آسیبهای نظام دانشگاهی (خطمشیگذاران، دست اندرکاران)؛ آسیبهای ساختاری (برنامه درسی آموزش عالی، ساختار پژوهشی، ساختار حمایتی، ساختار وابسته) و آسیبهای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی (فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی) بودند.بحث و نتیجهگیری: بر اساس یافتهها میتوان نتیجه گرفت تولید دانش در دانشگاه آزاد اسلامی در سه حوزه (آسیبهای دانشگاهی، ساختاری و فرهنگی) دارای چالشهایی است که برای ارتقای کمی و کیفی تولید دانش، باید بازنگری در قوانین مربوط دانش و علم و همچنین ارتقای علمی اساتید و دانشجویان صورت بگیرد.
مقاله پژوهشی (آمیخته)
سوسن رسولی؛ جعفر برقی مقدم؛ محمد رحیم نجف زاده؛ حمید جنانی
چکیده
هدف: امروزه اهمیت دانش و تولید آن بر کسی پوشیده نیست و دانشگاهها بهعنوان محور اصلی تولید آن به شمار میروند. تولید دانش نیز مانند همه تولیدات دیگر دارای چالشها و آسیبهایی است که نیازمند مطالعه است. بنابراین، هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی مؤلفههای آسیبشناسی تولید دانش در دانشگاه آزاد اسلامی بود.روششناسی: این مطالعه از نظر ...
بیشتر
هدف: امروزه اهمیت دانش و تولید آن بر کسی پوشیده نیست و دانشگاهها بهعنوان محور اصلی تولید آن به شمار میروند. تولید دانش نیز مانند همه تولیدات دیگر دارای چالشها و آسیبهایی است که نیازمند مطالعه است. بنابراین، هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی مؤلفههای آسیبشناسی تولید دانش در دانشگاه آزاد اسلامی بود.روششناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا، کیفی بود. مشارکتکنندگان در پژوهش شامل خبرگان دانشگاهی دانشگاه آزاد اسلامی شهر اصفهان در سال تحصیلی 1399-400 بودند که بر اساس روش اشباع نظری تعداد 22 نفر با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبههای نیمه ساختاریافته بود که برای اعتبار یافتهها از دو روش روایی محتوایی به وسیله 4 خبره بیرون از پژوهش و 2 نفر خبره داخل در پژوهش استفاده شد و برای پایایی نیز از روش توافق کدگذاری استفاده شد که حاصل آن 86/0 شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها نیز از روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی به روش تحلیل مضمون در نرمافزار Maxqda18 استفاده شد.یافتهها: یافتهها نشان داد 86 کد باز، 9 کد محوری و سه کد انتخابی برای آسیب شناسی تولید دانش در دانشگاه آزاد اسلامی شناسایی شد؛ به طوریکه کدهای انتخابی شامل آسیبهای نظام دانشگاهی (خطمشیگذاران، دست اندرکاران)؛ آسیبهای ساختاری (برنامه درسی آموزش عالی، ساختار پژوهشی، ساختار حمایتی، ساختار وابسته) و آسیبهای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی (فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی) بودند.بحث و نتیجهگیری: بر اساس یافتهها میتوان نتیجه گرفت تولید دانش در دانشگاه آزاد اسلامی در سه حوزه (آسیبهای دانشگاهی، ساختاری و فرهنگی) دارای چالشهایی است که برای ارتقای کمی و کیفی تولید دانش، باید بازنگری در قوانین مربوط دانش و علم و همچنین ارتقای علمی اساتید و دانشجویان صورت بگیرد.
مقاله پژوهشی (آمیخته)
حبیب احمدی؛ محمد تقی ایمان؛ منصور طبیعی؛ محمد زنگنه
چکیده
هدف : هدف پژوهش حاضر، بررسی کمی و کیفی شکاف ارزشهای فرهنگی بین مادران و دختران بود.روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت دادهها آمیخته بود. جامعه آماری بخش کمی دانشجویان زن دانشگاه فرهنگیان بوشهر بودند که 235 نفر از آنها با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چند مرحلهای انتخاب ...
بیشتر
هدف : هدف پژوهش حاضر، بررسی کمی و کیفی شکاف ارزشهای فرهنگی بین مادران و دختران بود.روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت دادهها آمیخته بود. جامعه آماری بخش کمی دانشجویان زن دانشگاه فرهنگیان بوشهر بودند که 235 نفر از آنها با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند. جامعه بخش کیفی نیز دانشجویان زن دانشگاه فرهنگیان بوشهر بودند که 25 نفر طبق اصل اشباع نظری با نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته بود. اعتبار محتوایی پرسشنامه، با اخذ نظرات و پیشنهادات اعضای پانل خبرگان و پایایی ابزار با آلفای کرونباخ برای پرسشنامه سرمایه 8/0، ارزشهای فرهنگی 73/0 و ساخت توزیع قدرت در خانواده 74/0 تأیید شد. ابزار تحقیق در بخش کیفی، مصاحبه نیمه – ساختیافته بود. قابلیت اعتماد از طریق روش مثلثبندی محققان و کنترل توسط مشارکتکنندگان و قابلیت اتکاء با روش توافق درون موضوعی دو کدگذار 5/75 درصد تأیید شد. در بخش کمی، دادهها با رگرسیون چندگانه و آزمون یو – من ویتنی با نرم افزار SPSS 26 و در بخش کیفی، با تحلیل مضمون در نرم افزار MAXQDA 2020 تحلیل شدند.یافته ها: در بخش کمی، نتایج نشان داد که اختلاف بین مادران و دختران به لحاظ ارزشهای فرهنگی معنادار بود. متغیرهای تفاوت سرمایه و ساخت توزیع قدرت مهمترین پیشبینیکنندههای معنیدار شکاف ارزشهای فرهنگی بین مادران و دختران بودند. در بخش کیفی، در توصیف مشارکتکنندگان از شکاف ارزشهای فرهنگی بین مادران و دختران، 225 مضمون پایه، 8 مضمون سازماندهنده و یک مضمون فراگیر شکل گرفت. در بررسی دیدگاه مشارکتکنندگان، پیرامون چگونگی نقش تفاوت سرمایه بر شکاف ارزشهای فرهنگی، 385 مضمون پایه، 11 مضمون سازماندهنده و 4 مضمون فراگیر و چگونگی نقش ساختار توزیع قدرت بر شکاف ارزشهای فرهنگی، 102 مضمون پایه، 5 مضمون سازماندهنده و یک مضمون فراگیر بوجود آمد.بحث و نتیجه گیری: بین مادران و دختران به لحاظ ارزشهای فرهنگی تفاوت معنیداری وجود داشت. متغیرهای تفاوت سرمایه و ساخت توزیع قدرت بر شکاف ارزشهای فرهنگی نقش معنیداری داشتند که مشارکتکنندگان با توضیح چگونگی این نقش، بر آن صحه گذاشتند.
مقاله پژوهشی (کمی)
جمیله شرف؛ نادر قلی قورچیان؛ کلثوم نامی؛ محمود صباحی زاده
چکیده
هدف: مدرسه صالح مدرسهای برای تحقق حیات طیبه و دستیابی به جامعه سالم است. بنابراین، هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتباریابی مدل استقرار مدرسه صالح بود.روششناسی: پژوهش حاضر از نظر زمانی مقطعی و از نظر هدف کاربردی بود. جامعه پژوهش صاحبنظران مدرسه صالح استان هرمزگان در سال 1400 بودند که طبق اصل اشباع نظری تعداد 17 نفر از آنها با روش نمونهگیری ...
بیشتر
هدف: مدرسه صالح مدرسهای برای تحقق حیات طیبه و دستیابی به جامعه سالم است. بنابراین، هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتباریابی مدل استقرار مدرسه صالح بود.روششناسی: پژوهش حاضر از نظر زمانی مقطعی و از نظر هدف کاربردی بود. جامعه پژوهش صاحبنظران مدرسه صالح استان هرمزگان در سال 1400 بودند که طبق اصل اشباع نظری تعداد 17 نفر از آنها با روش نمونهگیری هدفمند بهعنوان نمونه انتخاب شدند. دادهها با مصاحبه نیمهساختاریافته جمعآوری و با روش کدگذاری در نرمافزار MAXQDA تحلیل شدند.یافتهها: یافتهها نشان داد که برای مدل استقرار مدرسه صالح 546 مفهوم در 29 زیرمقوله و 14 مقوله شناسایی شد. مقولهها شامل ارتقای جایگاه آموزشوپرورش و عناصر آن (با دو زیرمقوله ارتقای جایگاه و ارزشمندی آموزشوپرورش و ارتقای منزلت و جایگاه معلمان و مدیران)، مدیریت و ارتقای عملکرد (با چهار زیرمقوله توجه به مدیریت مدارس، هماهنگی و ارتباطات، ارتقاء نظارت و ارتقاء روابط و رفتارها در مدرسه)، سیاست، ساختار و سیستم اداری (با دو زیرمقوله توجه به مسائل سیاستگذاری و ساختار و ارتقای سیستم اداری)، توجه به تربیت و پرورش دینی (با یک زیرمقوله توجه به تربیت و پرورش دینی و ملی)، منابع، فضا و تجهیزات (با سه زیرمقوله توجه به مسائل و ملزومات فضای کالبدی کلاس و مدرسه، تأمین منابع مالی و بهرهگیری از تجهیزات و فناوریها)، بهرهگیری از ظرفیتها و توجه به نیازها (با دو زیرمقوله توجه به ظرفیتها و زیستبوم مناطق و نیازمحوری)، نیروی انسانی (با سه زیرمقوله بهرهگیری از نیروی انسانی توانمند، توانمندسازی و ایجاد انگیزه و جذب و بکارگیری)، برنامه و هدف محوری (با چهار زیرمقوله توجه به برنامهدرسی ملی و بومی، توجه به هدف و برنامه محوری، نهادینهکردن ارزش و اهمیت سند و عملیاتیکردن اهداف و مولفههای سند تحول)، توجه به کیفیت و پیامدهای نظام آموزشی (با دو زیرمقوله توجه به پیامدها و خروجیهای نظام آموزشی و غنیسازی و ارتقای کیفیت برنامهها و فعالیتهای مدارس)، توجه به تجربهها و پژوهشها (با دو زیرمقوله استفاده از دیدگاههای نوین و تجارب ملی و بینالمللی و پژوهشمحوری در نظام آموزشی)، مشارکت ذینفعان و نخبگان (با یک زیرمقوله مشارکت ذینفعان و نخبگان)، تفاوتهای فردی (با یک زیرمقوله رعایت تفاوتهای فردی)، انعطافپذیری (با یک زیرمقوله انعطافپذیری در برابر تغییرات) و روشها و شیوههای آموزشی (با یک زیرمقوله روشها و شیوههای آموزش و تدریس) بودند که با توجه به مقولهها و زیرمقولهها مدل استقرار مدرسه صالح طراحی شد. همچنین، نسبت روایی محتوایی 84/0 و شاخص روایی محتوایی 89/0 بر اساس نظر صاحبنظران حاکی از اعتبار مناسب مدل استقرار مدرسه صالح بودند.بحث و نتیجهگیری: با توجه به مقولهها و زیرمقولهها مدل استقرار مدرسه صالح شناساییشده در این پژوهش، مدیران و برنامهریزان آموزشوپرورش میتوانند گام موثری در جهت ارزیابی میزان تحقق مدرسه صالح و تلاش برای استقرار آن بردارند.
مقاله پژوهشی (آمیخته)
مجتبی رئیسی سرتشنیزی؛ احمد غضنفری؛ رضا احمدی؛ طیبه شریفی
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش گروهی کاوشگری و مفهومآموزی در درس علوم بر خودکارآمدی تحصیلی دانشآموزان پسر بود.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری(یک ماهه) با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش دانشآموزان پسر پایه پنجم ابتدایی شهرستان کیار (شهر ...
بیشتر
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش گروهی کاوشگری و مفهومآموزی در درس علوم بر خودکارآمدی تحصیلی دانشآموزان پسر بود.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری(یک ماهه) با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش دانشآموزان پسر پایه پنجم ابتدایی شهرستان کیار (شهر کرد) در سال تحصیلی 400- 1399 بودند. نمونه پژوهش شامل 75 نفر از دانشآموزان پسر در دو گروه آزمایش گروهی کاوشگری، مفهومآموزی و یک گروه کنترل (هر گروه 25 نفر) بودند که به شیوه نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای از 3 مدرسه و 3 کلاس انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه خودکارآمدی جنکینز و مورگان (1999) و مداخله نیز روش آموزش گروهی کاوشگری و آموزش گروهی مفهومآموزی به مدت 10 جلسه (هر جلسه 45 دقیقه) که برای هر دو گروه آزمایش اجرا شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای تحلیل واریانس با اندازهگیریهای مکرر و آزمون تعقیبی بنفرونی در نرمافزار Spss24 استفاده شد. یافتهها: نتایج نشان داد که هم آموزش گروهی کاوشگری و هم مفهومآموزی در مقایسه با گروه کنترل موجب افزایش نمرات خودکارآمدی تحصیلی شدند(05/0>P). ولی بین میانگین نمرات آموزش گروهی کاوشگری و مفهومآموزی تفاوت معناداری وجود نداشت. به عبارتی دیگر، هر دو روش آموزش گروهی کاوشگری و آموزش گروهی مفهومآموزی به یک اندازه موجب افزایش نمرات خودکارآمدی تحصیلی شدند بحث و نتیجهگیری: بر اساس یافتهها میتوان نتیجه گرفت آموزش گروهی کاوشگری و مفهومآموزی باعث افزایش خودکارآمدی تحصیلی دانشآموزان در درس علوم میشود. بنابراین برنامهریزان درسی میتوانند این روشها را بیشتر مورد توجه قرار دهند و همچنین معلمان دوره ابتدایی میتوانند در آموزش درس علوم از این روشهای آموزشی جهت خودکارآمدی تحصیلی آنان استفاده نمایند.
مقاله پژوهشی (آمیخته)
رزیتا ابراهیمی تبار؛ صدر الدین ستاری؛ توران سلیمانی
چکیده
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر، طراحی الگوی مدیریت اثربخش در مدارس هزاره سوم بود.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا تلفیقی بود. جامعه پژوهش کیفی شامل اساتید دانشگاهی در سال تحصیلی 401-1400 بودند که به روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس اصل اشباع نظری 16 نفر انتخاب شدند. در بخش کمی نیز جامعه آماری شامل مدیران استان اردبیل ...
بیشتر
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر، طراحی الگوی مدیریت اثربخش در مدارس هزاره سوم بود.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا تلفیقی بود. جامعه پژوهش کیفی شامل اساتید دانشگاهی در سال تحصیلی 401-1400 بودند که به روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس اصل اشباع نظری 16 نفر انتخاب شدند. در بخش کمی نیز جامعه آماری شامل مدیران استان اردبیل بودند که تعداد 300 نفر با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کیفی مصاحبه های نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه بودند. برای اعتبار یافته ها در بخش کیفی از دیدگاه خبرگان و پایایی از ضریب توافق بین کدگذاران استفاده شد. در بخش کمی نیز از اعتبار صوری و پایایی با آلفای کرونباخ 89 درصد شد. برای تجزیه و تحلیل در بخش کیفی از کدگذاری و در بخش کمی از روش معادلات ساختاری با نرم افزار Pls Smart استفاده شد.یافتهها: نتایج نشان داد 237 کد اولیه، 32 کد محوری در قالب شرایط علّی، زمینهای، مداخله گر، راهبردها و پیامدها شناسایی شد. شرایط علّی پیش بین قوی (میزان استون-گایسر برابر 521/0) برای مدیریت اثربخش مدارس بود. همچنین، متغیرهای شرایط زمینهای، مدیریت اثربخش مدارس و شرایط مداخله گر پیش بین قوی (میزان استون-گایسر برابر 732/0) برای متغیر راهبردها و راهبردها نیز پیش بین قوی (میزان استون-گایسر برابر 672/0) برای متغیر پیامدهای ناشی از مدیریت اثربخش مدارس بودند. بحث و نتیجهگیری: بر اساس نتایج میتوان گفت مدل مدیریت اثربخش در مدارس هزاره سوم از برازش مناسبی برخوردار است و میتوان آن را در سیستم های آموزشی (مدارس) اجرا و با حرکت به سوی این الگو، شاهد تغییر اساسی در توسعه مدیریت اثربخش در مدارس هزاره سوم شاهد بود.
مقاله پژوهشی (کمی)
بنفشه فرهت؛ عبدالرحیم رحیمی؛ فرهاد امام جمعه
چکیده
هدف: هدف از این پژوهش ارائه مدل ترویج فرهنگ کتابخوانی دانشآموزان دوره ابتدایی بود.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش گردآوری دادهها کیفی از نوع نظریهپردازی داده بنیاد مبتنی بر طرح اشتراس کوربین بود. جامعه شامل خبرگان آموزشوپرورش شهر بوشهر در سال تحصیلی 1400-1399 بود. ابزار پژوهش مصاحبه نیمهساختاریافته ...
بیشتر
هدف: هدف از این پژوهش ارائه مدل ترویج فرهنگ کتابخوانی دانشآموزان دوره ابتدایی بود.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش گردآوری دادهها کیفی از نوع نظریهپردازی داده بنیاد مبتنی بر طرح اشتراس کوربین بود. جامعه شامل خبرگان آموزشوپرورش شهر بوشهر در سال تحصیلی 1400-1399 بود. ابزار پژوهش مصاحبه نیمهساختاریافته بوده روایی محتوایی با نظر متخصصان تایید و پایایی با روش ضریب توافق بین کدگذاران 8/78% به دست آمد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از روش کدگذاری باز، محوری و با استفاده از نرمافزار Max QDA نسخه Pro انجام شد.یافته ها: نتایج نشان داد پدیده محوری شامل اهدا کتاب، انجمنها و نهادهای کتابخوانی و آموزش مهارتهای مطالعه در مدارس؛ شرایط علی شامل نهادینه شدن فرهنگ، کتابخوانی، برنامه داستان خوانی و هدفگذاری مطالعاتی؛ شرایط مداخلهگر شامل نقش کتابدار، مسابقات کتابخوانی، برگزاری نمایشگاههای کتاب و شرایط زمینهای شامل فضای مجازی، مناسب بودن کتابخانهها، نقش خانواده میباشد. راهبردهای شناسایی شده شامل عواملی همچون سیاستگذاری- کاهش هزینهها در یارانه دولتی و درنهایت پیامدها که شامل ایجاد کتابخانههای جدید، انتشار الکترونیک، مشارکت در نقد کتابخوانی اینترنتی میباشند.بحث و نتیجه گیری: سیاست گذاری و ارائه خط مشی مناسب در راستای گسترش فرهنگ کتابخوانی از طریق ارائه کتب ارزان قیمت، برگزاری جشنواره و مسابقات کتابخوانی، تجهیز کتابخانه ها و برنامه ریزی مناسب در آموزش و پرورش و رسانه ها می تواند زمینه توسعه فرهنگ کتابخوانی را فراهم آورد.
مقاله پژوهشی (کمی)
عبدالجواد خلیلی؛ جلال طاهرزاده
چکیده
هدف: هدف از انجام پژوهش بررسی رابطه بین فلاتزدگی شغلی و آوای سازمانی کارکنان آموزش و پرورش بود.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیهی کارکنان آموزش و پرورش شهرستان مهر استان فارس در سال تحصیلی 400-1399 به تعداد 510 نفر که بر اساس جدول مورگان نمونه 220 نفری با روش نمونهگیری ...
بیشتر
هدف: هدف از انجام پژوهش بررسی رابطه بین فلاتزدگی شغلی و آوای سازمانی کارکنان آموزش و پرورش بود.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیهی کارکنان آموزش و پرورش شهرستان مهر استان فارس در سال تحصیلی 400-1399 به تعداد 510 نفر که بر اساس جدول مورگان نمونه 220 نفری با روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب گردید. دادههای پژوهش با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته فلاتزدگی شغلی و پرسشنامه استاندارد آوای سازمانی (Hames,2012) جمعآوری گردید. در پژوهش حاضر از روایی همگرا با استفاده از واریانس استخراج شده که برای همه متغیرها بالاتر از 6/0 بود و پایایی پرسشنامهها با استفاده از روش آلفای کرونباخ در پرسشنامه فلات سازمانی (82/0) و پرسشنامه آوای سازمانی (78/0) محاسبه گردید. جهت تجزیه و تحلیل تحلیل دادهها از آزمونهای ضریب همبستگی اسپیرمن، من ویتنی، کروسکالوالیس و فریدمن در نرم افزار آماری21 SPSS استفاده شد.یافتهها: نشان داد که بین فلات ساختاری و زیستی با آوای سازمانی همبستگی منفی و معنادار وجود داشت. (05/0>p) و بین فلات محتوایی با آوای سازمانی رابطهی معناداری وجود نداشت( 05/0p>). آزمون های منویتنی و کروسکالوالیس نشان داد که تحصیلات، سن و جنسیت بر روی فلاتزدگی شغلی و آوای سازمانی اثر معناداری نداشت(05/0p>). براساس آزمون فریدمن فلات ساختاری بیشترین و فلات زیستی کمترین میانگین را داشت. (05/0>p).بحث و نتیجه گیری: نتایج نهایی پژوهش نشان داد که انواع فلاتزدگی شغلی رابطهی متفاوتی با آوای سازمانی کارکنان داشتند که میزان این رابطه در کارکنان با تحصیلات، سن و جنسیت ارتباطی نداشت. با توجه به اهمیت موضوع لازم است مدیران در جهت تقویت آوای سازمانی، انگیزههای لازم را ایجاد کنند.
مقاله پژوهشی (آمیخته)
فاطمه رحیم پور؛ مهری دارایی؛ امین رحیمی کیا
چکیده
هدف: هدف تحقیق حاضر، طراحی الگوی آموزش الکترونیکی در دانشگاه پیام نور لرستان بود.روش شناسی:روش پژوهش حاضر، تلفیقی (کیفی- کمّی) و از نظر شیوه اجرا کاربردی بود. جامعه پژوهش کیفی شامل خبرگان دانشگاهی شهر خرمآباد در سال تحصیلی 400-1399 بودند که 40 نفر بر اساس قاعده اشباع نظری و با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. جامعه آماری بخش کمّی ...
بیشتر
هدف: هدف تحقیق حاضر، طراحی الگوی آموزش الکترونیکی در دانشگاه پیام نور لرستان بود.روش شناسی:روش پژوهش حاضر، تلفیقی (کیفی- کمّی) و از نظر شیوه اجرا کاربردی بود. جامعه پژوهش کیفی شامل خبرگان دانشگاهی شهر خرمآباد در سال تحصیلی 400-1399 بودند که 40 نفر بر اساس قاعده اشباع نظری و با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. جامعه آماری بخش کمّی نیز شامل اساتید دانشگاهی شهرم خرمآباد در سال تحصیلی 400-1399 به تعداد 552 نفر بودند که حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 225 تعیین و با روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار بخش کیفی مصاحبه و بخش کمّی پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی ابزار بخش کیفی با روایی صوری انجام گرفت و پایایی نیز با ضریب توافق بین کدگذاران 82/0 شد. همچنین در بخش کمّی پژوهش روایی صوری استفاده و پایایی با آلفای کرونباخ 85/0 حاصل شد. تجزیهوتحلیل بخش کیفی با روش کدگذاری در نرمافزار MAXQDA3 و بخش کمی با روش حداقل مربعات جزئی در نرمافزار Pls smart3انجام شد.یافتهها: در بخش کیفی، 5 مؤلفه (محتوا، ارزشیابی، زیرساخت فنی، برنامهریزی و محیط یادگیری) و 41 شاخص برای الگوی آموزش الکترونیکی شناسایی شد. بر اساس نتایج بخش کمی، بار عاملی که ضریب همبستگی بین متغیر مکنون (آموزش الکترونیکی) و متغیرهای آشکار در یک الگو است، به ترتیب مربوط به برنامهریزی (74/0)، تدوین محتوا (63/0)، ارزشیابی (58/0)، زیرساخت فنی (51/0) و محیط یادگیری (5/0) میباشد. همچنین طبق نتایج مدلسازی معادلات ساختاری، مؤلفه برنامهریزی با ضریب۴۲/۰، تدوین محتوا با ضریب۲۱/۰، ارزشیابی با ضریب۱۸/۰، زیرساخت فنی و محیط یادگیری با ضریب۱۴/۰ به ترتیب بیشترین اثر را بر آموزش الکترونیکی داشتند.بحث و نتیجهگیری:کووید-19 نشان داد که آموزش الکترونیکی، ضرورت سیستم آموزشی در آینده است. لذا اولین اقدام، نظرخواهی از اساتید و متخصصین برای شناسایی و رفع چالشهای آموزش الکترونیکی و برنامهریزی برای پیادهسازی این سیستم در نظام آموزش عالی با توجه به مؤلفههای محتوا، ارزشیابی، زیرساخت فنی، برنامهریزی و محیطی یادگیری میباشد.
مقاله پژوهشی (کمی)
محمود تعجبی؛ پروانه محمدی؛ محسن احمدی
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین مدیریت استعداد و جامعه پذیری سازمانی با سرمایه های روانشناختی انجام شد.روش شناسی: روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه معلمان دوره ابتدایی شهرستان سقز در سال تحصیلی 1400-1399 بودند. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی 278 نفر از معلمان به طور تصادفی جهت مطالعه انتخاب ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین مدیریت استعداد و جامعه پذیری سازمانی با سرمایه های روانشناختی انجام شد.روش شناسی: روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه معلمان دوره ابتدایی شهرستان سقز در سال تحصیلی 1400-1399 بودند. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی 278 نفر از معلمان به طور تصادفی جهت مطالعه انتخاب شدند. برای گردآوری داده های پژوهش از سه پرسشنامه استاندارد مدیریت استعداد(Cunningham, 2007)، جامعه پذیری سازمانی(Taormina, 1997) و سرمایه های روانشناختی(2007،Luthans, Youssef , Avolio) استفاده گردید.داده های تحقیق پس از جمع آوری با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری در نرم افزارهای آماری Lisrel وSPSS تحلیل شدند.یافتهها: نتایج نشان داد که رابطه مدیریت استعداد با سرمایه های روانشناختی (28/0) با آماره تی 29/4 مثبت و معنادار می باشد(01/0P<)همچنین رابطه جامعه پذیری سازمانی با سرمایه های روانشناختی (64/0) با آماره تی 36/7 مثبت و معنادار بود(01/0P<).بحث و نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضراز عوامل اثر گذار بر سرمایههای روانشناختی می تواند مدیریت استعداد و جامعهپذیری سازمانی باشد.
مقاله مروری
عبدالوحید منطق؛ علی اصغر ماشینچی؛ مختار رنجبر
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی کیفیت برنامه درسی در دوره متوسطه (اول) شهر شیراز با تأکید بر رویکرد مجازی انجام شد. روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا تلفیقی (کیفی- کمّی) بود. در بخش کیفی مشارکت کنندگان در پانل دلفی 20 خبره دانشگاهی در حوزه برنامه ریزی درسی شهر شیراز بودند که به صورت هدفمند انتخاب شدند. جامعۀ ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی کیفیت برنامه درسی در دوره متوسطه (اول) شهر شیراز با تأکید بر رویکرد مجازی انجام شد. روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا تلفیقی (کیفی- کمّی) بود. در بخش کیفی مشارکت کنندگان در پانل دلفی 20 خبره دانشگاهی در حوزه برنامه ریزی درسی شهر شیراز بودند که به صورت هدفمند انتخاب شدند. جامعۀ آماری در بخش کمّی، معلمان ناحیه 1و 2 شهر شیراز در سال تحصیلی 400-1399 به تعداد 2953 نفر بودند که بر اساس فرمول کوکران تعداد 350 با روش نمونه گیری تصادفی به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کیفی مصاحبه و مرور ادبیات پیشینه بود و در بخش کمّی پرسشنامه محقق ساخته بود. اعتبار یافتهها با روایی صوری و پایایی با روش آلفای کرونباخ انجام شد که مقدار آن 88/0 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل دادهها در بخش کیفی از روش کدگذاری و تحلیل دلفی و در بخش کمّی از آمارههای توصیفی (درصد، میانگین و انحراف معیار) با نرم افزار Spss23 و استنباطی (معادلات ساختاری- تحلیل عاملی تاییدی) با نرم افزار Lisrel8.8 استفاده شد.یافتهها: یافتههای کیفی نشان داد 6 بعد (هدف، محتوا، روش، برنامه ریزی، ارزشیابی و فناوری) 19 مؤلفه و 57 شاخص برای الگوی کیفیت برنامه درسی در دوره متوسطه اول شناسایی شد. همچنین نتایج تحلیل عاملی نشان داد بعد محتوا با بار عاملی (88/0 و 21/20=t)، هدف (83/0 و 32/18=t) فناوری (78/0و 11/17=t)، ارزشیابی (75/0 و 72/16=t)، روش (71/0 و 62/15=t) و برنامه ریزی (68/0 و 92/13=t) به ترتیب بیش ترین اثرگذاری بر کیفیت برنامه درسی داشتند. بحث و نتیجه گیری: برنامه ریزان درسی میتوانند جهت افزایش کیفیت برنامه درسی دوره متوسطه اول به 6 بعد شناسایی شده این پژوهش توجه جدی نمایند و بر روی بعد محتوا و سازگاری آن با روشهای مجازی به طور خاص تمرکز نمایند.
مقاله پژوهشی (کمی)
مسعود احمدی؛ مسعود قاسمی؛ منصوره شهریاری احمدی
چکیده
هدف: اختلال اضطراب فراگیر دارای پیامدهای منفی زیادی از جمله کاهش تابآوری است. بنابراین، هدف این پژوهش اثربخشی برنامه آموزشی ابراز وجود بر تابآوری و نشانههای بالینی دانشآموزان دارای علائم اختلال اضطراب فراگیر بود.روششناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا نیمهتجربی با طرح پیشآزمون و پسآزمون همراه با گروه ...
بیشتر
هدف: اختلال اضطراب فراگیر دارای پیامدهای منفی زیادی از جمله کاهش تابآوری است. بنابراین، هدف این پژوهش اثربخشی برنامه آموزشی ابراز وجود بر تابآوری و نشانههای بالینی دانشآموزان دارای علائم اختلال اضطراب فراگیر بود.روششناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا نیمهتجربی با طرح پیشآزمون و پسآزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش دانشآموزان پسر 16 تا 18 ساله دوره دوم متوسطه شهر کرج در سال تحصیلی 99-1398 بودند که از میان آنها 50 نفر با روش نمونهگیری تصادفی چندمرحلهای انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه 25 نفری شامل گروههای آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 60 دقیقهای تحت برنامه آموزشی ابراز وجود قرار گرفت و در این مدت گروه کنترل آموزشی ندید. دادهها با مقیاس تابآوری (Connor and Davidson, 2003) و پرسشنامه اختلال اضطراب فراگیر (Spitzer, Kroenke, Williams and Lowe, 2006) گردآوری و با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرمافزار SPSS نسخه 24 تحلیل شدند.یافتهها: یافتهها نشان داد که گروههای آزمایش و کنترل از نظر متغیرهای تابآوری و نشانههای بالینی اختلال اضطراب فراگیر تفاوت معنیداری داشتند. به عبارت دیگر، برنامه آموزشی ابراز وجود باعث افزایش تابآوری (001/0, P<25/41=F) و کاهش نشانههای بالینی اختلال اضطراب فراگیر (001/0, P<34/28=F) در دانشآموزان شد.بحث و نتیجهگیری: نتایج نشاندهنده اثربخشی برنامه آموزشی ابراز وجود بر تابآوری و نشانههای بالینی اختلال اضطراب فراگیر بود. بنابراین، مشاوران و درمانگران میتوانند از برنامه آموزشی ابراز وجود در کنار سایر روشها و برنامههای آموزشی جهت افزایش تابآوری و کاهش نشانههای بالینی اختلال اضطراب فراگیر استفاده کنند.
مقاله پژوهشی (کمی)
مهدیه رضا زاده؛ بابک حسین زاده؛ سیده زهرا حسینی درون کلایی
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل تاثیر مدیریت تدریس پژوهشمحور بر مدیریت فراشناخت با نقش میانجی جو حاکم سازمانی از طریق روش تحقیق مدل آمیخته اکتشافی انجام شد.روش شناسی: تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش تحقیق، ترکیبی بصورت آمیخته کیفی – کمی، بوده بطوریکه در بخش کیفی، مدل، شناسایی شده و در بخش کمی، مدل شناسایی شده در جامعه آماری ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل تاثیر مدیریت تدریس پژوهشمحور بر مدیریت فراشناخت با نقش میانجی جو حاکم سازمانی از طریق روش تحقیق مدل آمیخته اکتشافی انجام شد.روش شناسی: تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش تحقیق، ترکیبی بصورت آمیخته کیفی – کمی، بوده بطوریکه در بخش کیفی، مدل، شناسایی شده و در بخش کمی، مدل شناسایی شده در جامعه آماری واقعی، کمی سازی شده و در بوته آزمون قرار گرفت جامعۀ آماری در بخش کیفی، گروهی از خبرگان آکادمیک، خبرگان سازمانی و متخصصان مرتبط با موضوع پژوهش و در بخش کمی معلمان مدارس دخترانه و پسرانه دوره دوم متوسطه استان مازندران، در 400 مدرسه بتعداد 6420 نفر بودند. در بخش کیفی از روش نمونهگیری غیرتصادفی هدفمند، تعداد 20 نفر و در بخش کمی با روش نمونهگیری خوشهای نسبی چندمرحلهای بر اساس فرمول کوکران، تعداد 364 نفر به عنوان نمونۀ آماری انتخاب شدند. دادهها در بخش کیفی از طریق اجرای تکنیک دلفی با پرسشنامه نیمهساختاریافته و ساختاریافته طی چهار راند و در بخش کمی از طریق مدلسازی معادلات ساختاری با ابزار پرسشنامه محقق ساخته 96 گویهای استخراج و با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS تجزیه و تحلیل شد. پایایی و پایایی ترکیبی مولفهها بترتیب بین 731/0 تا 962/0 و 836/0 تا 975/0 برآورد و تأیید شد.یافته ها: یافتههای کیفی نشان داد، « مدیریت تدریس پژوهشمحور »، دارای نه بعد بشرح: یادگیری مبتنی بر حل مسئله و پژوهش، یادگیری گروهی و مشارکتی، طرح مسئله و سوالات چالشی، توسعه مهارتهای اجتماعی، کاوشگری و رویکرد اکتشافی، ایجاد محیطی مبتنی بر دوستی و صمیمیت، طوفان فکری در جهت خلاقیت و بدیعه پردازی، نقش حواس در فهم و ارتباط بین مطالب درسی و تکالیف درسی متناسب با شرایط روحی و علمی دانش آموزان، « جو سازمانی»، دارای هفت بعد بشرح: رفتار حمایتی، همبستگی و روحیه گروهی، صمیمیت، وضوح نقش، تشویق مبتنی بر عملکرد، قانون مداری مبتنی بر دستورالعمل های بالادستی و رفتار حرفه ای و اخلاقی و « مدیریت فراشناخت»، دارای هشت بعد بشرح: خودانگیزشی، خودکنترلی، خودمشاهده گری، خودقضاوتی، خودواکنشی، هدف گذاری و مدیریت منابع در دسترس، راهبردهای حل مسئله در یاددهی – یادگیری و ارتقاء دانش اخباری و موقعیتی، بودهاست.بحث و نتیجه گیری: نتایج بخش کمی نشان داد که مدیریت تدریس پژوهشمحور بر مدیریت فراشناخت و جو سازمانی و جو سازمانی بر مدیریت فراشناخت، تاثیر معناداری داشته و جو سازمانی در تاثیر مدیریت تدریس پژوهشمحور بر مدیریت فراشناخت، نقش میانجی را ایفا نمود.
مقاله پژوهشی (کمی)
مهناز پرموز؛ افسانه صابر گرکانی؛ فریبا حنیفی
چکیده
چکیدههدف: کیفیت برنامهدرسی نقش مهمی در موفقیت و عملکرد تحصیلی دارد. در نتیجه، هدف این مطالعه بررسی وضعیت مولفههای ارزشیابی کیفیت برنامهدرسی در مدارس ابتدایی شهر تهران بود.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا آمیخته (کیفی-کمی) بود. جامعه بخش کیفی خبرگان و اساتید برنامهدرسی شهر تهران بودند که طبق اصل اشباع ...
بیشتر
چکیدههدف: کیفیت برنامهدرسی نقش مهمی در موفقیت و عملکرد تحصیلی دارد. در نتیجه، هدف این مطالعه بررسی وضعیت مولفههای ارزشیابی کیفیت برنامهدرسی در مدارس ابتدایی شهر تهران بود.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا آمیخته (کیفی-کمی) بود. جامعه بخش کیفی خبرگان و اساتید برنامهدرسی شهر تهران بودند که طبق اصل اشباع نظری تعداد 12 نفر از آنها با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. جامعه بخش کمی معلمان زن و مرد مدارس ابتدایی دولتی شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 به تعداد 23593 نفر بودند که طبق جدول کرجسی و مورگان تعداد 377 نفر از آنها با روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش مصاحبه نیمهساختاریافته و پرسشنامه محققساخته بودند که روایی مصاحبهها با روش مثلثسازی تایید و پایایی آن با روش ضریب توافق بین دو کدگذار 83/0 محاسبه شد و روایی صوری پرسشنامه با نظر خبرگان تایید و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ 85/0 محاسبه شد. دادهها با روشهای کدگذاری باز، محوری و انتخابی در نرمافزار MAXQDA و آزمون تی یک نمونهای در نرمافزار SPSS تحلیل شدند.یافته ها: یافتهها نشان داد که ارزشیابی کیفیت برنامهدرسی در مدارس ابتدایی دارای 108 شاخص در 23 مولفه و 6 بعد شامل رویکرد سیستمی ارزشیابی کیفیت برنامهدرسی (با 4 مولفه تفکر راهبردی، تعمیمپذیری اهداف، دریافت بازخورد اصلاحی و تسهیل فرآیند یاددهی و یادگیری)، ارزشیابی کیفی فعالیتها (با 3 مولفه ارزشیابی فعالیتهای انگیزشی، ارزشیابی فعالیتهای کاربردی و ارزشیابی فعالیتهای برنامهدرسی)، کیفیتبخشی امکانات و فناوریهای نوین (با 3 مولفه امکانات فرهنگی و ورزشی، امکانات آموزشی و امکانات رفاهی)، کیفیتبخشی عوامل ساختاری (با 4 مولفه کمبود منابع و توزیع نامناسب، آیندهنگری ضعیف، ارتباطات فردی و سازمانی و عدم انضباط کاری)، کیفیتسنجی اصول برنامهدرسی (با 4 مولفه انعطافپذیری، توالی برنامهدرسی، سودمندی برنامهدرسی و جامعیت برنامهدرسی) و کیفیتسنجی مدیریت استراتژیک برنامهدرسی (با 5 مولفه بهبود ظواهر برنامهدرسی، بهبود محتوای برنامهدرسی، انسجام برنامهدرسی، ترسیم چشمانداز و رشد هویت ملی- مذهبی) بود. همچنین، مولفههای تفکر راهبردی، تعمیمپذیری اهداف، تسهیل فرآیند یاددهی و یادگیری، ارزشیابی فعالیتهای انگیزشی، ارزشیابی فعالیتهای کاربردی و ارزشیابی فعالیتهای برنامهدرسی، امکانات فرهنگی و ورزشی، امکانات آموزشی، امکانات رفاهی، کمبود منابع و توزیع نامناسب، آیندهنگری ضعیف، ارتباطات فردی و سازمانی، انعطافپذیری، توالی برنامهدرسی، سودمندی برنامهدرسی، بهبود ظواهر برنامهدرسی، بهبود محتوای برنامهدرسی، انسجام برنامهدرسی، ترسیم چشمانداز و رشد هویت ملی- مذهبی در وضعیت مطلوب قرار داشتند، اما مولفههای دریافت بازخورد اصلاحی، عدم انضباط کاری و جامعیت برنامهدرسی در وضعیت نامطلوب قرار داشتند (001/0P<).بحث و نتیجه گیری: نتایج این مطالعه برای متخصصان و برنامهریزان آموزشوپرورش تلویحات کاربردی بسیاری دارد و آنان بر اساس نتایج این مطالعه میتوانند گام موثری در راستای بهبود مولفههای ارزشیابی کیفیت برنامهدرسی و بهویژه سه مولفه دریافت بازخورد اصلاحی، عدم انضباط کاری و جامعیت برنامهدرسی بردارند.
مقاله پژوهشی (کمی)
عذرا شادمهر؛ مریم حافظیان
چکیده
هدف: سواد مالی مادران در سبک زندگی و پیشرفت تحصیلی فرزندان در خانواده می تواند از جمله متغیرهای اثرگذار باشد، لذا پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر سواد مالی مادران بر سبک زندگی و پیشرفت تحصیلی فرزندان انجام شد.روش شناسی: پژوهش حاضر از حیث هدف کاربردی و به لحاظ روش در دسته تحقیقات توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشآموزان ...
بیشتر
هدف: سواد مالی مادران در سبک زندگی و پیشرفت تحصیلی فرزندان در خانواده می تواند از جمله متغیرهای اثرگذار باشد، لذا پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر سواد مالی مادران بر سبک زندگی و پیشرفت تحصیلی فرزندان انجام شد.روش شناسی: پژوهش حاضر از حیث هدف کاربردی و به لحاظ روش در دسته تحقیقات توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشآموزان دختر متوسطه اول شهر بجنورد و مادران آنها در سال تحصیلی 400- 1399 به تعداد 6700 نفر بودند که بر اساس جدول مورگان از این تعداد 363 نفر دانش آموز و مادران آنها به صورت خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات سه پرسشنامه سواد مالی یعقوب نژاد و همکاران (1390)، سبک زندگی میلر و اسمیت(1988) و پیشرفت تحصیلی فام و تیلور (1994) بود. بعد از تایید روایی توسط خبرگان با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ پایایی پرسشنامه ها به ترتیب 98/0، 93/0 و 95/0 محاسبه شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای SPSS 24 وSmart PLS 2 ، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها: شاخصهای برازش مدل تحلیل عاملی نشان داده است که مدل اندازهگیری تحقیق از برازش قابل قبولی برخوردار است. بر همین اساس یافته های پژوهش نشان داد که سواد مالی مادران بر سبک زندگی فرزندان(464/0) و پیشرفت تحصیلی فرزندان(547/0) اثر مثبت و معنادار داشت. (01/0 >p).بحث و نتیجه گیری: با توجه به تأثیر معنادار سواد مالی مادران بر سبک زندگی و پیشرفت تحصیلی فرزندان می توان از این عامل به عنوان بهبود سبک زندگی و پیشرفت تحصیلی فرزندان استفاده نمود.
مقاله پژوهشی (کمی)
علوم اجتماعی
تقی عاشوری؛ مرتضی دوستی؛ سعید تابش
چکیده
هدف: امروزه بحث توسعه فرصتهای کارآفرینانه در همه رشتهها از جمله ورزش مورد تاکید است. بنابراین، هدف این مطالعه مدلسازی شناسایی عوامل موثر بر توسعه فرصتهای کارآفرینانه ورزشی در حوزه آموزش و پژوهش ورزشی بود.روششناسی:روش پژوهش از نظر راهبرد آﻣﯿﺨﺘﻪ با طرح اکتشافی- متوالی و هدف کاربردی- توسعهایمیباشد.که بامصاحبههاینیمهساختاریافته ...
بیشتر
هدف: امروزه بحث توسعه فرصتهای کارآفرینانه در همه رشتهها از جمله ورزش مورد تاکید است. بنابراین، هدف این مطالعه مدلسازی شناسایی عوامل موثر بر توسعه فرصتهای کارآفرینانه ورزشی در حوزه آموزش و پژوهش ورزشی بود.روششناسی:روش پژوهش از نظر راهبرد آﻣﯿﺨﺘﻪ با طرح اکتشافی- متوالی و هدف کاربردی- توسعهایمیباشد.که بامصاحبههاینیمهساختاریافته تا رسیدن به اشباع نظری و اجماع دربخش کیفی: 40 نفر از خبرگان دانشگاهی، کارآفرینان و مدیران ورزشی با نمونهگیریهدفمند نظری مشارکت داشتند.در بخش کمّی: با نمونهگیری تصادفی 164 نفر از کارآفرینان ورزشی و دانشجویان تحصیلات تکمیلی مدیریتورزشی، انتخاب شدند. ابزار پژوهشمصاحبههای نیمهساختاریافتهو ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪی محققساخته در مقیاس5 ارزشی لیکرت جهت تعیین اﻫﻤﯿﺖمقولهها و برازش مدلبود که رواییابزار توسط اعضای گروه دلفیو پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی تأیید شد. تجزیه و تحلیلدادهها به روش حداقل مربعات جزئی با نرمافزار آماری واریانسمحور «Smart PLS(3)» انجام ﺷﺪ.یافتهها: یافتههای تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که فرصتهای کارآفرینانه ورزشی در حوزه آموزش و پژوهش ورزشی دارای 52 گویه در 8 عامل محیط کسبوکار کارآفرینانه، هوشیاری کارآفرینانه، آموزش کارآفرینانه، پژوهش کارآفرینانه، بازاریابی کارآفرینانه، زیرساختهای آموزشی و پژوهشی کارآفرینانه، عوامل فردی و شبکههای اجتماعی بود که بار عاملی، روایی همگرا با روش میانگین واریانس استخراجشده و پایایی برای همه آنها بالاتر از 70/0 محاسبه شد. همچنین، مدل شناسایی عوامل موثر بر توسعه فرصتهای کارآفرینانه ورزشی در حوزه آموزش و پژوهش ورزشی برازش مناسبی داشت و مدل مذکور بر هر یک از هشت عامل مذکور اثر مثبت و معناداری داشت (001/0P<).بحث و نتیجهگیری: نتایج حاکی از هشت عامل مهم و موثر برای توسعه فرصتهای کارآفرینانه ورزشی در حوزه آموزش و پژوهش ورزشی بود. بنابراین، برای بهبود فرصتهای کارآفرینانه ورزشی در حوزه آموزش و پژوهش ورزشی میتوان شرایط را برای بهبود و ارتقای محیط کسبوکار کارآفرینانه، هوشیاری کارآفرینانه، آموزش کارآفرینانه، پژوهش کارآفرینانه، بازاریابی کارآفرینانه، زیرساختهای آموزشی و پژوهشی کارآفرینانه، عوامل فردی و شبکههای اجتماعی فراهم آورد.
مقاله پژوهشی (کمی)
علوم اجتماعی
صابر صالح نژاد بهرستاقی؛ سیده عصمت رسولی؛ لادن سلیمی
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی مسئولیت پذیری اخلاقی مبتنی بر آموزش های آنلاین برای نوجوانان انجام شد.روش: این پژوهش از نظر هدف، بنیادی-کاربردی؛ و از نظر دادههای اطلاعاتی، این پژوهش ترکیبی اکتشافی بود که ضمن عنایت به نظرات خبرگان تعلیم و تربیت، به بررسی ابعاد، مولفهها و شاخصهای متغییر های مورد نظر مبادرت ورزیده و با استفاده از روش ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی مسئولیت پذیری اخلاقی مبتنی بر آموزش های آنلاین برای نوجوانان انجام شد.روش: این پژوهش از نظر هدف، بنیادی-کاربردی؛ و از نظر دادههای اطلاعاتی، این پژوهش ترکیبی اکتشافی بود که ضمن عنایت به نظرات خبرگان تعلیم و تربیت، به بررسی ابعاد، مولفهها و شاخصهای متغییر های مورد نظر مبادرت ورزیده و با استفاده از روش داده بنیاد نظامند و استفاده از الگوهای پیمایشی، در مراحل کیفی و کمی به گردآوری دادههای اطلاعات پژوهش پرداخت. جامعۀ آماری در بخش کیفی، شامل گروه اول، خبرگان آکادمیک: اساتید هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی و دانشگاه فرهنگیان و مراکز تربیت معلم و گروه دوم، خبرگان سازمانی: مدیران، معاونین و کارشناسان آموزشی و پژوهشی ادارات آموزش و پرورش شهر تهران بودند. جهت تعیین نمونهها از روش نمونهگیری غیر احتمالی هدفمند استفاده شد که 20 نفر با استفاده از اصل اشباع به عنوان حجم نمونه، در نظر گرفته شد. در بخش کمی، جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان مقاطع متوسطه (دوره دوم) شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بودند. بر اساس فرمول کوکران، تعداد 383 نفر، با روش نمونه گیری خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارگردآوری داده در بخش کیفی، مصاحبههای نیمه ساختاریافته و در بخش کمی، از روش کتابخانهای و پرسشنامه محقق ساخته بودند. در بخش کمّی با توجه به سؤالهای پژوهش از روشهای آمار توصیفی استفاده شد و استنباطی (آزمونهایی نظیر تحلیل عاملی اکتشافی و آزمون تی تک نمونه ای) از طریق نرمافزارهای Spss-V22 و Lisrel-V8.8 بهره گرفته شد.یافته ها: نتایج نشان داد که مسئولیت پذیری اخلاقی شامل مولفههای نگرش اخلاقی در آموزش، رضایتمندی از آموزش، کنترل و پاسخگویی است. علاوه براین عوامل اثرگذار بر مسئولیت پذیری اخلاقی شامل فرهنگ، ساختار، معلم، برنامه درسی بودند. ارتقای کیفیت یادگیری، دگرگروی اخلاقی، به عنوان پیامدها معرفی شدند؛ سازوکارهای مدیریتی، فناورانه و رفتاری، بسترها شامل، محیطی، اجتماعی و آموزشی و موانع شامل موانع فناورانه و آموزشی به عنوان نتایج حاصل از پژوهش معرفی شدند.نتیجه گیری: نتایج حاصل از تحلیل نشان داد که از میان 101 شاخص (گویه) موجود، 18 مولفهی اصلی قابل شناسایی بود
مقاله پژوهشی (کمی)
معصومه اکبری؛ شهلا فرهادی ورمز آبادی؛ محمود میدانی؛ آزاده برزگران؛ شهین عبدالمالکی
چکیده
هدف: بررسی نیازهای آموزشی گروههای مختلف همواره به شناخت بهتر وضعیت موجود و داشتن چشماندازی مناسب به آینده کمک میکند. بنابراین، هدف این پژوهش، مطالعه نیازهای آموزشی مدیران مدارس ابتدایی بر اساس شایستگیهای حرفهای بود.روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه پژوهش مدیران مدارس ...
بیشتر
هدف: بررسی نیازهای آموزشی گروههای مختلف همواره به شناخت بهتر وضعیت موجود و داشتن چشماندازی مناسب به آینده کمک میکند. بنابراین، هدف این پژوهش، مطالعه نیازهای آموزشی مدیران مدارس ابتدایی بر اساس شایستگیهای حرفهای بود.روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه پژوهش مدیران مدارس ابتدایی دولتی استان البرز در سال تحصیلی 97-1396 به تعداد 584 نفر (381 زن و 203 مرد) بودند. نمونه پژوهش 231 مدیر بود که با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه نیازهای آموزشی مدیران مبتنی بر شایستگیهای حرفهای با 89 گویه بود که توسط پژوهشگران مطالعه حاضر طراحی شد. برای تحلیل دادهها از روش تحلیل عاملی اکتشافی و آزمون خیدو در نرمافزار SPSS-19 استفاده شد.یافتهها: یافتهها نشان داد که برای نیازهای آموزشی مدیران مدارس ابتدایی بر اساس شایستگیهای حرفهای 8 عامل تخصص مدیریت، آگاهی از مهارتهای معلمی، مهارتهای ادراکی- انسانی، مهارتهای هنری، مهارتهای اخلاقی- اجتماعی، مهارتهای فنی، مهارتهای انگیزشی و آگاهی از استانداردهای فضای کالبدی مدارس شناسایی و بار عاملی همه گویهها بالاتر از 40/0 بود. همچنین، بار عاملی همه عاملها بالاتر از 50/0، میانگین واریانس استخراجشده همه عاملها بالاتر از 60/0 و پایایی همه عاملها با روشهای آلفای کرونباخ و ترکیبی بالاتر از 80/0 و پایایی کل ابزار با روش آلفای کرونباخ 91/0 برآورد شد. علاوه بر آن، از نظر مدیران مدارس ابتدایی بین مقدار مشاهدهشده و مقدار موردانتظار در هر 8 نیاز شناساییشده (تخصص مدیریت، آگاهی از مهارتهای معلمی، مهارتهای ادراکی- انسانی، مهارتهای هنری، مهارتهای اخلاقی- اجتماعی، مهارتهای فنی، مهارتهای انگیزشی و آگاهی از استانداردهای فضای کالبدی مدارس) تفاوت معناداری وجود داشت (05/0P
مقاله پژوهشی (کمی)
رباب موسوی؛ علیرضا محمدی نژاد گنجی؛ محمد نقی ایمانی
چکیده
هدف: هدف این مطالعه طراحی الگوی ساختار سازمانی مبتنی بر شاخصهای بهبود و توسعه آموزشی در دانشگاه فرهنگیان بود.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا آمیخته بود. جامعه پژوهش در بخش کیفی خبرگان دانشگاه فرهنگیان بودند که تعداد 20 نفر طبق اصل اشباع نظری با روش نمونهگیری غیرتصادفی هدفمند انتخاب شدند. جامعه پژوهش در ...
بیشتر
هدف: هدف این مطالعه طراحی الگوی ساختار سازمانی مبتنی بر شاخصهای بهبود و توسعه آموزشی در دانشگاه فرهنگیان بود.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا آمیخته بود. جامعه پژوهش در بخش کیفی خبرگان دانشگاه فرهنگیان بودند که تعداد 20 نفر طبق اصل اشباع نظری با روش نمونهگیری غیرتصادفی هدفمند انتخاب شدند. جامعه پژوهش در بخش کمی مدیران، معاونان، اساتید و دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان بودند که تعداد 821 نفر طبق فرمول کوکران با روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش مصاحبه نیمهساختاریافته و پرسشنامه محققساخته بودند که شاخصهای روانسنجی شامل روایی و پایایی آنها تأیید شد. دادههای حاصل از اجرای مصاحبه نیمهساختاریافته با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی در نرمافزار MAXQDA-12 و دادههای حاصل از اجرای پرسشنامه محققساخته با روش تحلیل عاملی اکتشافی در نرمافزارهای SPSS-22 و Smart PLS-2 تحلیل شدند.یافتهها: یافتههای بخش کیفی نشان داد که الگوی ساختار سازمانی مبتنی بر شاخصهای بهبود و توسعه آموزشی در دانشگاه فرهنگیان دارای 21 مولفه، 7 بعد و 3 مقوله بود. مقولههای آن شامل ساختار سازمانی مبتنی بر بهبود و توسعه آموزشی در دانشگاه فرهنگیان (با 3 بعد دانشی، نگرشی و مهارتی)، سازوکارهای ارتقاء در دانشگاه فرهنگیان (با 2 بعد سازمانی و اجتماعی) و موانع ارتقاء در دانشگاه فرهنگیان (با 2 بعد اقتصادی و سازمانی) بودند. یافتههای بخش کمی نشان داد که ساختار سازمانی در دانشگاه فرهنگیان دارای 32 سوال در 8 بعد و 3 مقوله بود. مقولههای آن شامل پیچیدگی (با 3 بعد عمودی، افقی و جغرافیایی)، رسمیت (با 3 بعد انعطافپذیری، آزادی عمل و کنترل) و تمرکز (با 2 بعد تمرکزگرایی و عدم تمرکز) بودند که همه سوالها بار عاملی بالاتر از 60/0 داشتند. بهبود و توسعه آموزشی در دانشگاه فرهنگیان دارای 34 سوال در 9 بعد و 3 مقوله بود. مقولههای آن شامل دانشی (با 3 بعد دانش شناختی، دانش موضوعی و دانش عملی)، نگرشی (با 3 بعد نگرش کارآفرینانه، نگرش بالندگی و نگرش اخلاقی) و مهارتی (با 3 بعد مهارت فردی، مهارت فنی و مهارت حرفهای) بودند که همه سوالها بار عاملی بالاتر از 70/0 داشتند. همچنین، سازوکارهای ارتقاء در دانشگاه فرهنگیان دارای 21 سوال در 6 بعد و 2 مقوله بود. مقولههای آن شامل سازمانی (با 3 بعد ساختاری، مدیریتی و قانونی) و اجتماعی (با 3 بعد مشارکت، نفع عمومی و مهارتآموزی) بودند که همه سوالها بار عاملی بالاتر از 70/0 داشتند. علاوه بر آن، موانع ارتقاء در دانشگاه فرهنگیان دارای 19 سوال در 6 بعد و 2 مقوله بود. مقولههای آن شامل اقتصادی (با 3 بعد بودجه، اقتصادی و تجهیزاتی) و سازمانی (با 3 بعد برنامهریزی، سازماندهی و نظارت) بودند که همه سوالها بار عاملی بالاتر از 50/0 داشتند. الگوی هر یک از سازههای ساختار سازمانی در دانشگاه فرهنگیان، بهبود و توسعه آموزشی در دانشگاه فرهنگیان، سازوکارهای ارتقاء در دانشگاه فرهنگیان و موانع ارتقاء در دانشگاه فرهنگیان در حالت ضرایب استاندارد و معناداری ترسیم شد.بحث و نتیجهگیری: الگوی ساختار سازمانی مبتنی بر شاخصهای بهبود و توسعه آموزشی در دانشگاه فرهنگیان میتواند به متخصصان و برنامهریزان این دانشگاه جهت بهبود آن و ایجاد مزیت رقابتی کمک نماید.
مقاله پژوهشی (کمی)
روانشناسی
احمد کریمی دشتکی
چکیده
هدف: اشتیاق به مدرسه سبب بهبود سایر وضعیتهای تحصیلی میشود. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی مدل ساختاری اشتیاق به مدرسه بر اساس فرهنگ مدرسه با نقش میانجی جو کلاس و خودپنداره تحصیلی دانشآموزان انجام شد.
روششناسی: مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش دانشآموزان پایه ششم شهرستان ...
بیشتر
هدف: اشتیاق به مدرسه سبب بهبود سایر وضعیتهای تحصیلی میشود. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی مدل ساختاری اشتیاق به مدرسه بر اساس فرهنگ مدرسه با نقش میانجی جو کلاس و خودپنداره تحصیلی دانشآموزان انجام شد.
روششناسی: مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش دانشآموزان پایه ششم شهرستان بوشهر در سال تحصیلی 99-1398 بودند (4263 نفر) که 250 نفر آنها با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامههای اشتیاق به مدرسه (Wang et al, 2011)، جو کلاس (Fraser et al, 1993)، فرهنگ مدرسه (Higgins-D'Alessandro and Sadh, 1998) و خودپنداره تحصیلی (Chen and Thompson, 2003) بودند که روایی آنها با نظر خبرگان تایید و پایایی آنها بالاتر از 70/0 ارزیابی شد. دادهها با روش مدلسازی معادلات ساختاری در نرمافزارهای SPSS-22 و AMOS-20 تحلیل شدند.
یافتهها: یافتههای مدل ساختاری اشتیاق به مدرسه بر اساس جو کلاس، فرهنگ مدرسه و خودپنداره تحصیلی دانشآموزان حاکی از آن بود که مدل مذکور برازش مناسبی داشت. همچنین، فرهنگ مدرسه بر جو کلاس و خودپنداره تحصیلی اثر مستقیم و معنادار و جو کلاس و خودپنداره تحصیلی بر اشتیاق به مدرسه اثر مستقیم و معنادار داشت (001/0>P). علاوه بر آن، فرهنگ مدرسه با نقش میانجی جو کلاس بر اشتیاق به مدرسه اثر غیرمستقیم و معنادار و فرهنگ مدرسه با نقش میانجی خودپنداره تحصیلی بر اشتیاق به مدرسه اثر غیرمستقیم و معنادار داشت (001/0>P).
بحث و نتیجهگیری: نتایج این مطالعه حاکی از نقش مستقیم و موثر فرهنگ مدرسه بر اشتیاق به مدرسه و نقش غیرمستقیم و موثر فرهنگ مدرسه با میانجی جو کلاس و خودپنداره تحصیلی بر اشتیاق به مدرسه بود. بنابراین، برای افزایش اشتیاق به مدرسه میتوان زمینه را برای بهبود فرهنگ مدرسه، جو کلاس و خودپنداره تحصیلی دانشآموزان فراهم کرد.
مقاله پژوهشی (کمی)
روانشناسی
محدثه نعمتی؛ آرزو شمالی اسکویی؛ هایده صابری
چکیده
هدف: اهمالکاری تحصیلی باعث افت عملکردهای تحصیلی میشود و باید بهدنبال راهکارهایی برای کاهش آن بود. در نتیجه، این مطالعه با هدف ارائه مدل اهمالکاری تحصیلی بر اساس راهبردهای یادگیری خودگردان و سبکهای تربیتی والدین با نقش واسطهای خودکارآمدی تحصیلی انجام شد.
روششناسی: طرح پژوهش مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر ...
بیشتر
هدف: اهمالکاری تحصیلی باعث افت عملکردهای تحصیلی میشود و باید بهدنبال راهکارهایی برای کاهش آن بود. در نتیجه، این مطالعه با هدف ارائه مدل اهمالکاری تحصیلی بر اساس راهبردهای یادگیری خودگردان و سبکهای تربیتی والدین با نقش واسطهای خودکارآمدی تحصیلی انجام شد.
روششناسی: طرح پژوهش مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانشآموزان مقطع متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 02-1401 بودند که از میان 23552 دانشآموز، تعداد 400 نفر با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. در این پژوهش از ابزارهای اهمالکاری تحصیلی (سولومون و راثبلوم، 1984)، راهبردهای یادگیری خودگردان (پینتریچ و دیگروت، 1990)، سبکهای تربیتی والدین (بامریند، 1991) و خودکارآمدی تحصیلی (جینکس و مورگان، 1999) استفاده شد. بهمنظور تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای ضرایب همبستگی و مدلیابی معادلات ساختاری در نرمافزارهای SPSS-V23 و Lisrel-V8.8 استفاده شد.
یافتهها: یافتهها نشان داد که مدل اهمالکاری تحصیلی بر اساس راهبردهای یادگیری خودگردان و سبکهای تربیتی والدین با نقش واسطهای خودکارآمدی تحصیلی برازش خوبی داشت. همچنین، راهبردهای یادگیری خودگردان (شناختی و فراشناختی) بر خودکارآمدی و اهمالکاری تحصیلی بهصورت مستقیم و از طریق خودکارآمدی تحصیلی بر اهمالکاری تحصیلی بهصورت غیرمستقیم تاثیر معنادار داشتند (05/0>P). علاوه بر آن، سبکهای تربیتی والدین (مقتدر، مستبد و سهلگیر) بر خودکارآمدی و اهمالکاری تحصیلی بهصورت مستقیم و از طریق خودکارآمدی تحصیلی بر اهمالکاری تحصیلی بهصورت غیرمستقیم تاثیر معنادار داشتند (05/0>P).
بحث و نتیجهگیری: با توجه به نتایج میتوان اظهار داشت هر چقدر فرد راهبردهای یادگیری خودگردان، سبک تربیتی مقتدر و خودکارآمدی تحصیلی بیشتر و سبکهای تربیتی سهلگیر و مستبد کمتری داشته باشد، میزان اهمالکاری تحصیلی کمتر خواهد شد.
مقاله پژوهشی (کمی)
روانشناسی
شهریار عبدالملکی؛ ذبیح پیرانی؛ فیروزه زنگنه
چکیده
هدف: خودتنظیمی نقش موثری در سایر عملکردهای تحصیلی دانشآموزان دارد و میتواند سبب موفقیت تحصیلی آنان گردد. بنابراین، هدف این مطالعه طراحی مدل خودتنظیمی تحصیلی بر اساس نیازهای بنیادین روانشناختی و الگوی ارتباطی خانواده با میانجیگری اشتیاق تحصیلی بود.
روششناسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا توصیفی از نوع پیمایشی ...
بیشتر
هدف: خودتنظیمی نقش موثری در سایر عملکردهای تحصیلی دانشآموزان دارد و میتواند سبب موفقیت تحصیلی آنان گردد. بنابراین، هدف این مطالعه طراحی مدل خودتنظیمی تحصیلی بر اساس نیازهای بنیادین روانشناختی و الگوی ارتباطی خانواده با میانجیگری اشتیاق تحصیلی بود.
روششناسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری مطالعه حاضر دانشآموزان پسر دوره دوم متوسطه شهر همدان در سال تحصیلی 400-1399 و حدود 4000 نفر بودند. نمونههای این مطالعه 420 نفر بودند که با روش نمونهگیری خوشهای انتخاب و به پرسشنامه خودتنظیمی تحصیلی (Savari and Arabzade, 2013)، پرسشنامه نیازهای بنیادین روانشناختی (Gagne, 2003)، مقیاس تجدیدنظرشده الگوهای ارتباطی خانواده (Koerner and Fitzpatrick, 2002) و پرسشنامه اشتیاق تحصیلی (Schaufeli et al., 2002) پاسخ دادند. برای تحلیل دادهها از روشهای ضرایب همبستگی پیرسون و مدلسازی معادلات ساختاری در نرمافزارهای SPSS-20 و Smart-PLS-3 تحلیل شدند.
یافتهها: یافتهها نشان داد که مدل خودتنظیمی تحصیلی بر اساس نیازهای بنیادین روانشناختی و الگوی ارتباطی خانواده با میانجیگری اشتیاق تحصیلی در دانشآموزان برازش مناسبی داشت. دیگر یافتهها نشان داد که نیازهای بنیادین روانشناختی و الگوهای ارتباطی گفتوشنود و همنوایی بر اشتیاق تحصیلی دانشآموزان اثر مستقیم و معنادار و نیازهای بنیادین روانشناختی، الگوهای ارتباطی گفتوشنود و همنوایی و اشتیاق تحصیلی بر خودتنظیمی آنان اثر مستقیم و معنادار داشت (05/0>P). افزون بر آن، نیازهای بنیادین روانشناختی و الگوهای ارتباطی گفتوشنود و همنوایی با میانجیگری اشتیاق تحصیلی بر خودتنظیمی تحصیلی دانشآموزان اثر غیرمستقیم و معنادار داشتند (05/0>P).
بحث و نتیجهگیری: طبق نتایج پژوهش حاضر برای بهبود خودتنظیمی دانشآموزان میتوان نیازهای بنیادین روانشناختی آنان را تأمین و میزان الگوهای ارتباطی و اشتیاق تحصیلی آنها را از طریق کارگاههای آموزشی ارتقاء بخشید.
مقاله پژوهشی (کمی)
روانشناسی
گلچهره لهراسبی نیچکوهی؛ میترا صدوقی؛ حسینعلی تقی پور؛ اسماعیل کاظم پور
چکیده
هدف: نوآوری رفتاری در سازمان میتواند نقش مهمی در ایجاد و ارتقای مزیت رقابتی برای سازمان داشته باشد. بنابراین، هدف این مطالعه بکارگیری استراتژیهای منابع انسانی در طراحی مدل نوآوری رفتاری در سازمان کودکان استثنایی بود.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا آمیخته (کیفی-کمّی) بود. جامعه پژوهش در بخش کیفی مدیر کل ...
بیشتر
هدف: نوآوری رفتاری در سازمان میتواند نقش مهمی در ایجاد و ارتقای مزیت رقابتی برای سازمان داشته باشد. بنابراین، هدف این مطالعه بکارگیری استراتژیهای منابع انسانی در طراحی مدل نوآوری رفتاری در سازمان کودکان استثنایی بود.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا آمیخته (کیفی-کمّی) بود. جامعه پژوهش در بخش کیفی مدیر کل سازمان کودکان استثنایی شهر تهران، روسای سازمان کودکان استثنایی در استانهای مازندران و گیلان و مدیران ستادی سازمان کودکان استثنایی شهر تهران بودند که طبق اصل اشباع نظری 14 نفر با روش نمونهگیری هدفمند بهعنوان نمونه انتخاب شدند. جامعه پژوهش در بخش کمی کارشناسان سازمان کودکان استثنایی شهر تهران و مدیران مدارس کودکان استثنایی استانهای مازندران و گیلان بودند که طبق فرمول کوکران 340 نفر با روش نمونهگیری تصادفی ساده بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کیفی، مصاحیه نیمهساختاریافته و در بخش کمی، پرسشنامه محققساخته بود که شاخصهای روانسنجی آنها تایید شد. تحلیل دادهها در بخش کیفی با روش تحلیل مضمون در نرمافزار MAXQDA-12 و در بخش کمی با روش تحلیل عاملی اکتشافی و مدلسازی معادلات ساختاری در نرمافزارهای SPSS-22 و Smart PLS-3 انجام شد.یافتهها: یافتههای بخش کیفی نشان داد که برای مدل نوآوری رفتاری و استراتژیهای منابع انسانی در سازمان کودکان استثنایی 54 مولفه در 14 مقوله صداقت رفتاری، مثبتاندیشی در رفتار، توانمندسازی، فرهنگ خودکنترلی، خودکارآمدی نوآورانه، اعتمادآفرینی، مدیریت مشارکتی، مشارکتپذیری، تفکر بههنگام، رضایت شغلی، عدالت سازمانی، فرهنگ ارتباطات سازمانی، فضای سالم رقابتجویی و ارزیابی عینی منابع شناسایی شد. همچنین، یافتههای بخش کمی نشان داد که بار عاملی و روایی همگرای همه مقولهها بالاتر از 50/0 و پایایی کرونباخ و ترکیبی همه آنها بالاتر از 70/0 بهدست آمد. علاوه بر آن، شاخصهای برازش مدل نوآوری رفتاری و استراتژیهای منابع انسانی در سازمان کودکان استثنایی حاکی از برازش مناسب آن بود و اثر مدل بر همه مقولهها معنادار بود (05/0P<).بحث و نتیجهگیری: مدل نوآوری رفتاری و استراتژیهای منابع انسانی در سازمان کودکان استثنایی دارای شاخصهای روانسنجی مناسبی بود و متخصصان و برنامهریزان سازمان کودکان استثنایی برای ایجاد و ارتقای مزیت رقابتی میتوانند از آن بهرهبرداری کنند.
مقاله پژوهشی (کمی)
علوم اجتماعی
حیدر مظفری؛ فریبا شایگان؛ علی محبی
چکیده
هدف: با توجه به اهمیت هوش و استعداد و نقش آنها در عملکردهای تحصیلی، پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی مدیریت هوش و استعداد برای دانشآموزان دوره ابتدایی انجام شد.
روش شناسی: مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا آمیخته (کیفی-کمّی) بود. جامعه مطالعه در بخش کیفی صاحبنظران حوزه علوم تربیتی متخصص در زمینه مدیریت هوش و استعداد بودند ...
بیشتر
هدف: با توجه به اهمیت هوش و استعداد و نقش آنها در عملکردهای تحصیلی، پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی مدیریت هوش و استعداد برای دانشآموزان دوره ابتدایی انجام شد.
روش شناسی: مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا آمیخته (کیفی-کمّی) بود. جامعه مطالعه در بخش کیفی صاحبنظران حوزه علوم تربیتی متخصص در زمینه مدیریت هوش و استعداد بودند که بر اساس اصل اشباع نظری تعداد 14 نفر از آنها با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. جامعه مطالعه در بخش کمّی مدیران و معلمان استان بوشهر بودند که بر اساس جدول کرجسی و مورگان تعداد 196 نفر آنها با روش نمونهگیری طبقهای انتخاب شدند. دادههای بخش کیفی با مصاحبه نیمهساختاریافته و بخش کمّی با پرسشنامه محققساخته جمعآوری شدند. برای تحلیل دادههای بخش کیفی از روش کدگذاری در نرمافزار MAXQDA-12 و برای تحلیل دادههای بخش کمّی از روش مدلیابی معادلات ساختاری در نرمافزارهای SPSS-25 و Smart PLS 4 استفاده شد.
یافتهها: یافتههای بخش کیفی نشان داد که الگوی مدیریت هوش و استعداد برای دانشآموزان دوره ابتدایی 124 شاخص، 15 مولفه در 6 بعد شامل مقوله محوری (با سه مولفه جذب استعداد، توسعه و ارتقاء استعداد و حفظ استعداد)، عوامل علّی (با سه مولفه شرایط داخلی، شرایط سازمانی و فرآیندهای جاری)، عوامل زمینهای (با سه مولفه عوامل مدیریتی، برنامهریزی نیروی انسانی و عوامل زیرساختی)، عوامل راهبردی (با دو مولفه ساختاری و فرآیندی)، عوامل محیطی (با دو مولفه پویایی محیطی و حمایت محیطی) و پیامدها (با دو مولفه فردی و اجتماعی- سازمانی) داشت. همچنین، یافتههای بخش کمّی نشان داد که الگوی مدیریت هوش و استعداد برای دانشآموزان دوره ابتدایی برازش مناسبی داشت و عوامل علّی، عوامل زمینهای و عوامل محیطی بر مقوله محوری اثر مستقیم و معنادار، مقوله محوری، عوامل زمینهای و عوامل محیطی بر عوامل راهبردی اثر مستقیم و معنادار و عوامل راهبردی بر پیامدها اثر مستقیم و معنادار داشت (05/0P<).
بحث و نتیجهگیری: الگوی مدیریت هوش و استعداد برای دانشآموزان دوره ابتدایی طراحیشده در پژوهش حاضر میتواند به متخصصان و برنامهریزان حوزه تعلیموتربیت برای بهبود هوش و استعداد دانشآموزان در راستای ارتقای عملکردهای تحصیلی کمک نماید.
مقاله پژوهشی (کمی)
روانشناسی
دانیال پورهاشمی؛ فرشته کردستانی؛ لطف اله عباسی سروک
چکیده
هدف: هدف اصلی این مقاله طراحی الگوی ارتقای عملکرد تحصیلی دانشجویان شاهد و ایثارگر واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران است. روش شناسی: روش انجام پژوهش آمیخته(کیفی-کمی) است. برای انجام این پژوهش علاوه بر مطالعۀ اسنادی، از روش گرندد تئوری، برای شناسایی عوامل موثر بر ارتقای عملکرد تحصیلی دانشجویان شاهد و ایثارگر واحدهای دانشگاه ...
بیشتر
هدف: هدف اصلی این مقاله طراحی الگوی ارتقای عملکرد تحصیلی دانشجویان شاهد و ایثارگر واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران است. روش شناسی: روش انجام پژوهش آمیخته(کیفی-کمی) است. برای انجام این پژوهش علاوه بر مطالعۀ اسنادی، از روش گرندد تئوری، برای شناسایی عوامل موثر بر ارتقای عملکرد تحصیلی دانشجویان شاهد و ایثارگر واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران استفاده شده است. جامعه آماری در این پژوهش کلیه خبرگان در حوزه مدیریت آموزشی و آموزش عالی و مدیریت منابع انسانی بودند تا اشباع نظری 17 مصاحبه صورت گرفت. و تمام مصاحبه ها بین 45 تا 75 دقیقه به طول انجامید. مصاحبه های نیمه ساختار یافته با خبرگان در سال 1401 به صورت پرسشنامه ای با 84 شاخص و 32 مولفه و 7 بُعد انجام شده و برای تعیین وضعیت موجود ابعاد از آزمون تی تک نمونه و برای طراحی الگو از روش معادلات ساختاری استفاده شده است. یافته ها: در وضعیت موجود بعد محتوایی با عدد تی 3.8 نسبت به ابعاد دیگر از وضعیت بهتری برخوردار است و در نهایت برای اعتباریابی الگو از 5 عامل فلسفه و اهداف، نظریه های حمایت کننده، مراحل اجرایی، ارزیابی و بازخورد و سازوکار ارتقاء استفاده شد که نشان دادند الگو از اعتبار کافی برخوردار است.نتیجه گیری: همچنین نتایج حاصل از آزمون رگرسیون و مدل خروجی نشان میدهد بالاترین سطح همبستگی بین بعد مقوله اصلی و پیامدها می باشد. از طرفی ضریب تاثیر بین متغیرها نیز مشخص نمود که ضریب تاثیر شرایط مقوله اصلی بر پیامدها با ضریب (0.860) بیشترین تاثیر را نسبت به روابط دیگر متغیرها دارد.
مقاله پژوهشی (کمی)
اعظم کریمی؛ عباس قلتاش؛ علی اصغر ماشینچی
چکیده
هدف : هدف این پژوهش تدوین و اعتباریابی الگوی آموزش مهارتهای فراشناختی بر مبنای تفکر کوانتومی در دانشجو معلمان بود.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا آمیخته (کیفی-کمی) بود. جامعه بخش کیفی کتابها و مقالههای مرتبط با مهارتهای فراشناختی و تفکر کوانتومی در سی سال اخیر بودند که پس از بررسی آنها تعداد 50 مورد (12 ...
بیشتر
هدف : هدف این پژوهش تدوین و اعتباریابی الگوی آموزش مهارتهای فراشناختی بر مبنای تفکر کوانتومی در دانشجو معلمان بود.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا آمیخته (کیفی-کمی) بود. جامعه بخش کیفی کتابها و مقالههای مرتبط با مهارتهای فراشناختی و تفکر کوانتومی در سی سال اخیر بودند که پس از بررسی آنها تعداد 50 مورد (12 کتاب و 38 مقاله) با روش نمونهگیری هدفمند بهعنوان نمونه انتخاب شد. جامعه پژوهش در بخش کمی دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان استان شیراز در سال تحصیلی 400-1399 بودند که بر اساس فرمول کوکران تعداد 100 نفر از آنها با روش نمونهگیری تصادفی ساده بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کیفی یادداشتبرداری از کتابها و مقالهها و در بخش کمی پرسشنامه محققساخته (33 گویهای) بود که ویژگیهای روانسنجی آنها تایید شد. دادهها در بخش کیفی با روش کدگذاری در نرمافزار MAXQDA و در بخش کمی با روشهای تحلیل عاملی اکتشافی و مدلیابی معادلات ساختاری در نرمافزارهای SPSS-23 و Smart PLS نسخه ای 3 تحلیل شدند.یافته ها: یافتههای بخش کیفی نشان داد که الگوی آموزش مهارتهای فراشناختی بر مبنای تفکر کوانتومی در دانشجو معلمان 129 شاخص، 33 مولفه و 8 مقوله داشت که مقولهها شامل حوزه سیاست کلان، محتوی برنامهدرسی فراشناختی و تفکر کوانتومی، فرایندهای یاددهی و یادگیری، استفاده از فناوری اطلاعات، تعامل با مراکز علمی پژوهشی، مبانی روانشناختی، روشهای ارزشیابی و ویژگیهای فراگیران بودند. همچنین، یافتههای بخش کمی نشان داد که 33 گویه در 8 مقوله مذکور قرار گرفتند؛ بهطوریکه بار عاملی همه گویهها و مقولهها بالاتر از 70/0، میانگین واریانس استخراجشده همه مقولهها بالاتر از 60/0 و پایایی کرونباخ و ترکیبی همه مقولهها بالاتر از 90/0 بود. دیگر یافتهها نشان داد که الگوی آموزش مهارتهای فراشناختی بر مبنای تفکر کوانتومی در دانشجو معلمان برازش مناسبی داشت و اثر الگوی مذکور بر هر هشت مقوله حوزه سیاست کلان، محتوی برنامهدرسی فراشناختی و تفکر کوانتومی، فرایندهای یاددهی و یادگیری، استفاده از فناوری اطلاعات، تعامل با مراکز علمی پژوهشی، مبانی روانشناختی، روشهای ارزشیابی و ویژگیهای فراگیران معنادار بود (05/0P<).بحث و نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر، مسئولان و برنامهریزان دانشگاه فرهنگیان میتواند جهت بهبود تدریس، آموزش و یادگیری از الگوی شناساییشده و اعتباریابیشده آموزش مهارتهای فراشناختی بر مبنای تفکر کوانتومی در دانشجو معلمان استفاده نمایند که برای این منظور بهرهگیری از مولفهها و مقولهها مستخرج از پژوهش حاضر ضروری است.
مقاله پژوهشی (کمی)
روانشناسی
مریم ستوده مقدم؛ مسلم چرابین؛ احمد اکبری؛ احمد زنده دل
چکیده
هدف: توانمندسازی و ارتقای حرفهای معلمان از طریق آموزشهای ضمن خدمت میتواند نقش موثری در بهبود کیفیت آموزش آنان داشته باشد. بنابراین، هدف این مطالعه طراحی مدل خطمشیگذاری بهمنظور توانمندسازی و ارتقای حرفهای معلمان با تکیه بر آموزشهای ضمن خدمت بود.روش شناسی: در یک مطالعه کاربردی از نوع کیفی، پژوهش حاضر بر روی 10 نفر از ...
بیشتر
هدف: توانمندسازی و ارتقای حرفهای معلمان از طریق آموزشهای ضمن خدمت میتواند نقش موثری در بهبود کیفیت آموزش آنان داشته باشد. بنابراین، هدف این مطالعه طراحی مدل خطمشیگذاری بهمنظور توانمندسازی و ارتقای حرفهای معلمان با تکیه بر آموزشهای ضمن خدمت بود.روش شناسی: در یک مطالعه کاربردی از نوع کیفی، پژوهش حاضر بر روی 10 نفر از اساتید و خبرگان حوزههای مدیریت آموزش و آموزش ضمن خدمت و توانمندسازی که طبق اصل اشباع نظری و با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شده بودند، انجام شد. ابزار پژوهش حاضر مصاحبه نیمهساختاریافته بود که در فصلهای فروردین تا شهریور 1401 انجام و روایی آن با روش مثلثسازی تایید و پایایی آن با روش ضریب توافق بین دو کدگذار 92/0 بهدست آمد. دادههای حاصل از اجرای مصاحبه نیمهساختاریافته با روش تحلیل محتوا طبق نظریه دادهبنیاد در نرمافزار MAXQDA تحلیل شدند.یافتهها: یافتهها نشان داد که مدل خطمشیگذاری بهمنظور توانمندسازی و ارتقای حرفهای معلمان با تکیه بر آموزشهای ضمن خدمت دارای 174 شاخص، 31 مولفه در شش زمینه شرایط علّی، پدیده محوری، شرایط زمینهای، شرایط مداخلهای، راهبردها و پیامدها بود. در این پژوهش شرایط علّی شامل 13 شاخص و 3 مولفه نیازهای اجتماعی، تغییر در نیازهای آموزشی و ایجاد نیاز فردی در معلمان، پدیده محوری شامل 11 شاخص و 3 مولفه آموزش علمی و عملی، حلکننده مشکلات و ارزشآفرین، شرایط زمینهای شامل 18 شاخص و 5 مولفه اجرای درست دورهها، غنای محتوای دورهها، محیط شایسته، برنامهریزی درست و ذهنیت معلمان، شرایط مداخلهای شامل 59 شاخص و 6 مولفه مدیران غیرمتعهد و غیرمتخصص، ارزیابی عملکرد نادرست، نیازسنجی نادرست، عدم کیفیت تدریس دوره، روشهای آموزش غیرمرسوم و ضعف سیستم انگیزشی، راهبردها شامل 46 شاخص و 10 مولفه الگوبرداری موفق، بهبود محتوای دورهها، برنامهریزی منطقهمحور، نیازسنجی دقیق و علمی دورهها، رفع موانع فردی معلمان، تغییر در سیستمهای آموزشی، بهبود شرایط فیزیکی، بهکارگیری مدرسین مجرب و متخصص، فراهمآوردن بسترهای انگیزشی و نظام ارزیابی مناسب و پیامدها شامل 27 شاخص و 4 مولفه پیامدهای اجتماعی، بهبود عملکرد آموزشی معلمان، بهزیستی شغلی معلمان و پیامدهای روانی معلمان بود. در نهایت، مدل دادهبنیاد خطمشیگذاری بهمنظور توانمندسازی و ارتقای حرفهای معلمان با تکیه بر آموزشهای ضمن خدمت طراحی شد.بحث و نتیجه گیری: مدل خطمشیگذاری دادهبنیاد طراحیشده بهمنظور توانمندسازی و ارتقای حرفهای معلمان با تکیه بر آموزشهای ضمن خدمت میتواند توسط متخصصان و برنامهریزان آموزشوپرورش برای طراحی برنامههایی جهت بهبود و توانمندسازی حرفهای معلمان از طریق آموزشهای ضمن خدمت مورد بهرهبرداری قرار گیرد
مقاله پژوهشی (کمی)
روانشناسی
پریسا جلیلی دیلمقانی؛ فتاح ناظم؛ علیرضا چناری
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل موثر بر نوآوری سازمانی بر اساس رهبری اخلاقی، عدالت سازمانی و تعهد سازمانی در دانشگاه های دولتی بوده است.
روش شناسی: این تحقیق از آن نظر مورد توجه است که با شناسایی عوامل موثر بر نوآوری می توان سیاستگذاری مناسب در جهت بهبود نوآوری در دانشگاهها را جهت بخشید برای این منظور، پس از مرور ادبیات و دسته ...
بیشتر
هدف: هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل موثر بر نوآوری سازمانی بر اساس رهبری اخلاقی، عدالت سازمانی و تعهد سازمانی در دانشگاه های دولتی بوده است.
روش شناسی: این تحقیق از آن نظر مورد توجه است که با شناسایی عوامل موثر بر نوآوری می توان سیاستگذاری مناسب در جهت بهبود نوآوری در دانشگاهها را جهت بخشید برای این منظور، پس از مرور ادبیات و دسته بندی عوامل موثر بر نوآوری و تایید این مدل از طریق مصاحبه با خبرگان دانشگاه در حوزه نوآوری، مدل پژوهش از طریق تجزیه و تحلیل داده ها روش معادلات ساختاری و تحلیل مسیر، مورد آزمون قرار گرفت. جامعه آماری این پژوهش شامل 20 نفر از صاحب نظران و خبرگان دانشگاهی)اساتید دانشگاهی حوزه مدیریت و علم اطلاعات( هستند که به روش هدفمند گلوله برفی از آنها نمونه گیری شده و با استفاده از روش دلفی فازی دیدگاههای آنها استخراج شده و مورد پالایش قرار گرفته است.
یافته ها: تا بحال پژوهش همه جانبه ای در رابطه با عوامل و زمینه های ایجاد کننده آن صورت نگرفته است. با توجه به این مهم، مقاله حاضر ضمن پرداختن به بررسی مفهوم نوآوری سازمانی ، ضروررت های آن در سازمانها، ویژگی های سازمان های نوآور ، به بررسی عوامل موثر در شکل گیری نوآوری سازمانی بر اساس رهبری اخلاقی، عدالت سازمانی و تعهد سازمانی در دانشگاه های دولتی می پردازد.
نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد با آگاهی و شناخت از این عوامل و زمینه ها، مدیران سازمانها خواهند توانست با دیدی وسیع تر، جامع تر و آگاهانه تر به موضوع نوآوری سازمانی نگریسته و بهره لازم را به منظور افزایش عملکرد کارکنان خود کسب نمایند. و همچنین رهبری اخلاقی (72/0)، عدالت سازمانی (91/0) و تعهد سازمانی با ضریب (83/0) هرکدام تأثیر معناداری با اجرای عوامل موثر برنوآوری سازمانی دارند