مقاله پژوهشی (کمی)
ناصر کمالی پور؛ سامره شجاعی؛ روح اله سمیعی؛ فریدون آزما
چکیده
هدف: هدف این تحقیق ارائه الگوی پنهان سازی دانش با تاکید به طردشدگی درسازمان تامین اجتماعی استانهای شمال کشور بود.روش: روش تحقیق آمیخته (کمی –کیفی ) و ابزار گردآوری در این تحقیق پرسشنامه ی برگرفته از نظر خبرگان (اساتید دانشگاهی و کارشناسان تامین اجتماعی ) بود. کل جامعه آماری شامل مدیران و کارکنان تامین اجتماعی حدود ۱۲۸۹نفر بود ، که ...
بیشتر
هدف: هدف این تحقیق ارائه الگوی پنهان سازی دانش با تاکید به طردشدگی درسازمان تامین اجتماعی استانهای شمال کشور بود.روش: روش تحقیق آمیخته (کمی –کیفی ) و ابزار گردآوری در این تحقیق پرسشنامه ی برگرفته از نظر خبرگان (اساتید دانشگاهی و کارشناسان تامین اجتماعی ) بود. کل جامعه آماری شامل مدیران و کارکنان تامین اجتماعی حدود ۱۲۸۹نفر بود ، که براساس فرمول کرجسی –مورگان 29۶ نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد ند. برای شناسایی مولفه ها از روش دلفی فازی، برای میزان تاثیر متغیرهای تحقیق ازتحلیل عاملی تاییدی و نرم افزار smart.PLS استفاده شد.یافته ها: پس از شناسایی مؤلفههای پنهان سازی دانش و طردشدگی در سازمان تأمین اجتماعی و انجام مراحل تحقیق، روابط درونی بین متغیرها بیانگر این بود که طردشدگی محل کار متغیر مستقل (تأثیرگذار) و پنهان سازی دانش متغیر وابسته (تأثیرپذیر) بود؛ و در این مدل ضعیف بودن کار تیمی، بالا بودن میزان تنش شغلی و سطح انگیزش شغلی به ترتیب مؤثرترین شاخصهای علی بود و عدم مشارکت، سازمانی، پیچیدگی دانش و منحصربهفرد بودن دانش در سازمان تأمین اجتماعی استانهای شمال کشور به ترتیب مهمترین شاخصهای معلول بودند، درنهایت برای اعتبار و برازش مدل از شاخص اشتراک و افزونگی استفاده که مقادیر مثبت شاخصها نشانگر کیفیت مناسب و اعتبار مدل بود.نتیجه گیری: نتایج نشان داد متغیرهای شناسایی شده طردشدگی محل کار بر پنهان سازی دانش تاثیر دارد. در سال های اخیر، انتقال و تعمیم دانش سازمانی در میان کارکنان که موجب هم افزایی کارکردی سازمان ها میشود، از اهمیت ویژه ای برخوردار شده است.
مقاله پژوهشی (کمی)
اکرم انصاری؛ وحید فلاح؛ محمد صالحی
چکیده
هدف: این پژوهش با هدف تاثیر شوک فرهنگی بر روی روابط بین فردی دانشجویان تربیت بدنی استان مازندران به منظور ارائه مدل صورت گرفت.روش: روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها کمی بود و به شکل میدانی صورت گرفت. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه دانشجویان تربیت بدنی دانشگاه های آزاد و دولتی استان مازندران بود که با توجه به ملاک ...
بیشتر
هدف: این پژوهش با هدف تاثیر شوک فرهنگی بر روی روابط بین فردی دانشجویان تربیت بدنی استان مازندران به منظور ارائه مدل صورت گرفت.روش: روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها کمی بود و به شکل میدانی صورت گرفت. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه دانشجویان تربیت بدنی دانشگاه های آزاد و دولتی استان مازندران بود که با توجه به ملاک حداقل حجم نمونه لازم در تحلیل عاملی تعداد 237نفر بر اساس روش تصادفی طبقه ای بهعنوان نمونه آماری انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته شوک فرهنگی و پرسشنامه روابط بین فردی محمودی و همکاران (1395) استفادهگردید. روایی پرسشنامه به لحاظ محتوایی و سازهای تأیید شد. برای آزمون پایایی از پایایی ترکیبی و روایی واگرا و همگرا استفاده گردید. همچنین به منظور تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss و Amos استفاده گردید.یافته ها: بر اساس یافتههای تحقیق مشاهده شد که شوک فرهنگی بر روابط بین فردی دانشجویان دانشگاههای استان مازندران (001/0=Sig، 6/896t=) با ضریب مسیر (703/0-=β) تأثیر منفی مستقیم معناداری دارند.نتیجه گیری: نتایج نشان داد مؤلفه استرس بین فردی، مؤلفه فاصله فرهنگی، مؤلفه فاصله بین فردی، مؤلفه غم و اندوه، مؤلفه فاصله اخلاقی، مؤلفه فشار روانی- جسمانی و مولفه سردرگمی بر روابط بین فردی دانشجویان اثر منفی معناداری دارند اما اثر مؤلفه طرد شدن و اضطراب و خستگی بر روابط بین فردی دانشجویان معنادار نبود.
مقاله پژوهشی (کمی)
جلال کارآمد؛ وحید فلاح؛ لادن سلیمی
چکیده
هدف: این پژوهش با هدف اثربخشی آموزش فلسفه به روش روایتی بر باورهای معرفت شناختی و خودآگاهی هیجانی در نوجوانان انجام شد.روش شناسی: روش پژوهش بر حسب هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری دادهها نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل و پیگیری بود. جامعه آماری شامل 30 نفر از دانش آموزان بودند که با استفاده از روش نمونهگیری ...
بیشتر
هدف: این پژوهش با هدف اثربخشی آموزش فلسفه به روش روایتی بر باورهای معرفت شناختی و خودآگاهی هیجانی در نوجوانان انجام شد.روش شناسی: روش پژوهش بر حسب هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری دادهها نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل و پیگیری بود. جامعه آماری شامل 30 نفر از دانش آموزان بودند که با استفاده از روش نمونهگیری خوشه ای مرحله ای، در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل همتاسازی شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقهای تحت آموزش فلسفه به روش روایتی قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. بهمنظور گردآوری دادهها از پرسشنامه باورهای معرفت شناختی بیلس (2009) و خودآگاهی هیجانی گرنت و همکاران (2002) استفاده شد. داده های گردآوریشده از طریق آمار توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر) و با استفاده از نرمافزار SPSS-V22 تحلیل شد.یافته ها: یافته ها نشان داد که روش (آموزش فلسفه به روش روایتی) بر نمرات خودآگاهی هیجانی تاثیر داشته است بطوری که گروه آزمایشی (آموزش فلسفه به روش روایتی) و نسبت به گروه کنترل موجب افزایش نمرات خودآگاهی هیجانی شده است. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که آموزش فلسفه به روش روایتی بر باورهای معرفت شناختی در بین نوجوانان موثر است. همچنین آموزش فلسفه به روش روایتی بر خودآگاهی هیجانی در نوجوانان موثر بوده است. از این رو، پیشنهاد می شود آموزش فلسفه به روش روایتی در برنامه آموزشی دانش آموزان گنجانده شود.
مقاله پژوهشی (کمی)
نعمت الله موسی پور؛ زینب خاتون افراسیابی؛ مریم صفرنواده
چکیده
هدف: هدف تحقیق حاضر طراحی الگویی برای بهبود عملکرد دبیران ریاضی به منظور پیشرفت دانش آموزان پایه هشتم در آزمونهای بین المللی تیمز بود. روش: این تحقیق از حیث هدف، یک تحقیق اکتشافی بوده و از نظر نتیجه، تحقیق توسعه ای محسوب می شود. جامعه مورد مطالعه پژوهش شامل تمامی اعضای هیئت علمی (تمام وقت) برنامه درسی، در دانشگاه های دولتی و آزاد شهر ...
بیشتر
هدف: هدف تحقیق حاضر طراحی الگویی برای بهبود عملکرد دبیران ریاضی به منظور پیشرفت دانش آموزان پایه هشتم در آزمونهای بین المللی تیمز بود. روش: این تحقیق از حیث هدف، یک تحقیق اکتشافی بوده و از نظر نتیجه، تحقیق توسعه ای محسوب می شود. جامعه مورد مطالعه پژوهش شامل تمامی اعضای هیئت علمی (تمام وقت) برنامه درسی، در دانشگاه های دولتی و آزاد شهر تهران و برنامه ریزان درسی سازمان تالیف کتب درسی آموزش و پرورش و دبیران ریاضی پایه هشتم شهر شیراز در سال 1396 بود که با روش غیر تصادفی 20 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند و به صورت حضوری به آنها مراجعه شد.جهت گرداوری داده ها از پرسشنامه استفاده شد که روایی با نظرات خبرگان و پایایی با روش دلفی مورد بررسی قرار گرفت.به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از رویکرد کیفی و معادلات ساختاری و نرم افزار PLS2 استفاده شد.یافته ها: یافته ها نشان داد که مدل ارائه شده شامل مولفه های آموزش (تدریس) ،برنامه ریزی آموزش ،راهنمایی و مشاوره ،مدیریت و رهبری آموزشی و ارزیابی فراگیران است که بر بهبود عملکرد دبیران ریاضی به منظور پیشرفت دانش آموزان پایه هشتم در آزمونهای بین المللی تیمز تاثیر دارند.نتیجه گیری: نتایج برازش مدل حاکی از مناسب بودن مدل می باشد.
مقاله پژوهشی (کمی)
روانشناسی
فریبا قلعه نوی؛ سید امیر امین یزدی؛ حسین کارشکی؛ مریم بردبار
چکیده
هدف: یکی از مهمترین ابعاد تفکر، تفکر علمی است که میتواند نقش موثری در بهبود وضعیتهای تحصیلی دانشآموزان داشته باشد. بنابراین، هدف این مطالعه هنجاریابی و اعتبارسنجی ابزار سنجش تفکر علمی در دانشآموزان ایرانی بود.
روش: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه پژوهش همه دانشآموزان دوره متوسطه ...
بیشتر
هدف: یکی از مهمترین ابعاد تفکر، تفکر علمی است که میتواند نقش موثری در بهبود وضعیتهای تحصیلی دانشآموزان داشته باشد. بنابراین، هدف این مطالعه هنجاریابی و اعتبارسنجی ابزار سنجش تفکر علمی در دانشآموزان ایرانی بود.
روش: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه پژوهش همه دانشآموزان دوره متوسطه شهر مشهد در سال تحصیلی 400-1399 بودند. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران و با 10 درصد ریزش 648 نفر محاسبه که این تعداد با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه تفکر علمی Liang et al (2006) بود و دادههای حاصل از آن با روش تحلیل عاملی تاییدی در نرمافزار SPSS 26 تحلیل شدند.
یافتهها: یافتهها نشان داد که از میان 24 آیتم پرسشنامه تفکر علمی، شاخص روایی محتوایی همه آیتمها به دلیل بالاتر از 70/0 تایید و فقط نسبت روایی محتوایی 4 آیتم به دلیل پایینتر از 50/0 نامناسب بود که این آیتمها مورد بازبینی و اصلاح قرار گرفتند. همچنین، پرسشنامه تفکر علمی دارای 24 گویه در 6 مولفه استفاده از روشهای علمی، استفاده از نظریهها و قوانین علمی، بسترهای اجتماعی و فرهنگ، خلاقیت و تصویرسازی، مشاهده و استنباط و ممارست بود؛ بهطوری که بار عاملی همه آیتمها بالاتر از 60/0، میانگین واریانس استخراجشده همه مولفهها بالاتر از 50/0 و پایایی کرونباخ و ترکیبی همه مولفهها بالاتر از 70/0 قرار داشت. علاوه بر آن، پایایی کل پرسشنامه تفکر علمی با روش آلفای کرونباخ 86/0 و با روش ترکیبی 93/0 بهدست آمد.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که ابزار سنجش تفکر علمی در دانشآموزان دارای اعتبار مناسبی میباشد و متخصصان و برنامهریزان آموزشی میتوانند از این ابزار برای اندازهگیری سطح تفکر علمی دانشآموزان استفاده و بر اساس مولفههای آن برنامههایی برای بهبود و ارتقای تفکر علمی طراحی و اجرا نمایند.
مقاله پژوهشی (کمی)
علوم اجتماعی
سیده خدیجه جمالی؛ سید موسی کافی؛ عباس ابوالقاسمی؛ بهمن اکبری
چکیده
هدف: کار اجباری برای کودکان دارای پیامدهای منفی شناختی، اجتماعی و عاطفی است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش تئوری انتخاب و فلسفه کندوکاو بر کفایت اجتماعی و جهتگیری هدف کودکان کار انجام شد.
روششناسی: پژوهش حاضر نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش کودکان کار شهرستان رشت ...
بیشتر
هدف: کار اجباری برای کودکان دارای پیامدهای منفی شناختی، اجتماعی و عاطفی است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش تئوری انتخاب و فلسفه کندوکاو بر کفایت اجتماعی و جهتگیری هدف کودکان کار انجام شد.
روششناسی: پژوهش حاضر نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش کودکان کار شهرستان رشت در سال 1400 بودند. تعداد 45 نفر از کودکان کار با روش نمونهگیری در دسترس بهعنوان نمونه انتخاب و با روش تصادفی ساده با کمک قرعهکشی در سه گروه مساوی شامل گروههای آموزش تئوری انتخاب، آموزش فلسفه کندوکاو و کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش اول 8 جلسه تحت آموزش تئوری انتخاب و گروه آزمایش دوم 10 جلسه تحت آموزش فلسفه کندوکاو قرار گرفت و گروه کنترل آموزشی ندید. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامههای کفایت اجتماعی (Felner, 2002) و جهتگیری هدف (Midgley et al., 1998) بودند و دادههای حاصل از آن با روشهای تحلیل کوواریانس تکمتغیری و چندمتغیری و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرمافزار SPSS تحلیل شدند.
یافتهها: یافتهها نشان داد که آموزش در هر دو گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل باعث افزایش کفایت اجتماعی و جهتگیری هدف تسلطی گرایشی، تسلطی اجتنابی و عملکردی گرایشی در کودکان کار شد (05/0P<)، اما در جهتگیری هدف عملکردی اجتنابی بین آنها تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0P>). همچنین، بین گروههای آزمایش آموزش تئوری انتخاب و فلسفه کندوکاو از نظر هیچ یک از متغیرهای کفایت اجتماعی و جهتگیری هدف تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0P>).
نتیجهگیری: با توجه به نتایج برای بهبود کفایت اجتماعی و جهتگیری هدف کودکان کار میتوان از روشهای آموزش تئوری انتخاب و فلسفه کندوکاو استفاده کرد.
مقاله پژوهشی (کمی)
علوم اجتماعی
زهرا صادقلو؛ لادن سلیمی؛ وحید فلاح
چکیده
هدف: با توجه به رشد روزافزون استفاده از بازیهای دیجیتال و غیردیجیتال، هدف این مطالعه طراحی الگوی برنامهدرسی آموزش مبتنی بر بازی غیردیجیتال با رویکرد هایاسکوپ برای دانشجو معلمان بود.
روش: مطالعه حاضر از نظر هدف، کاربردی، از نظر زمان، مقطعی و از نظر شیوه اجرا، کیفی بود. جامعه مطالعه خبرگان و متخصصان برنامهدرسی و بازیهای آموزشی ...
بیشتر
هدف: با توجه به رشد روزافزون استفاده از بازیهای دیجیتال و غیردیجیتال، هدف این مطالعه طراحی الگوی برنامهدرسی آموزش مبتنی بر بازی غیردیجیتال با رویکرد هایاسکوپ برای دانشجو معلمان بود.
روش: مطالعه حاضر از نظر هدف، کاربردی، از نظر زمان، مقطعی و از نظر شیوه اجرا، کیفی بود. جامعه مطالعه خبرگان و متخصصان برنامهدرسی و بازیهای آموزشی بودند که طبق اصل اشباع نظری تعداد 14 نفر از آنها با روش نمونهگیری هدفمند بهعنوان نمونه انتخاب شدند. دادهها با مصاحبه نیمهساختاریافته گردآوری و با روش تحلیل کدگذاری در نرمافزار MAXQDA تحلیل شدند.
یافتهها: یافتهها نشان داد که الگوی برنامهدرسی آموزش مبتنی بر بازی غیردیجیتال با رویکرد هایاسکوپ برای دانشجو معلمان 79 مفهوم، 24 زیرمقوله و 11 مقوله داشت. در این الگو، برای اهداف برنامهدرسی 28 مفهوم، 9 زیرمقوله و 4 مقوله شامل رشد ذهنی کودک (با 2 زیرمقوله بهبود مهارتهای شناختی و رشد ذهنی)، بهبود مهارتهای اجتماعی و عاطفی کودک (با 2 زیرمقوله مهارتهای عاطفی و شخصیتی و مهارتهای اجتماعی)، بهبود انگیزه و آمادگی (با 2 زیرمقوله آمادهسازی کودک و فعالیت کودک) و رشد معنوی و فرهنگی کودک (با 3 زیر مقوله رشد معنوی، رشد فرهنگی و رشد و توسعه کلی)، برای محتوای برنامهدرسی 23 مفهوم، 6 زیرمقوله و 3 مقوله شامل آموزش شناختی (با 2 زیرمقوله آموزش آکادمیک و مهارتهای ذهنی)، موضوعهای اجتماعی و هنری (با 2 زیرمقوله مهارتهای اجتماعی و آموزش هنری) و آموزش و رشد کلی (با 2 زیرمقوله موضوعهای کلی و رشد جسمانی)، برای روشهای یاددهی و یادگیری برنامهدرسی 18 مفهوم، 5 زیرمقوله و 2 مقوله شامل روشهای گروهی و فعال (با 3 زیرمقوله آموزش از طریق بازی، آموزش گروهی و روشهای فعال) و روشهای فردی و مستقیم (با 2 زیرمقوله روش هنری و روش شناختی) و برای ارزشیابی برنامهدرسی 10 مفهوم، 4 زیرمقوله و 2 مقوله شامل روشهای غیرفعال (با 2 زیرمقوله مشاهده و روشهای کتبی) و روشهای فعال (با 2 زیرمقوله روشهای عملکردی و روشهای گروهی) شناسایی شد.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه درباره الگوی برنامهدرسی آموزش مبتنی بر بازی غیردیجیتال با رویکرد هایاسکوپ برای دانشجو معلمان میتواند توسط متخصصان و برنامهریزان برنامهدرسی دانشگاه فرهنگیان جهت بهبود برنامهدرسی مبتنی بر بازی مورد استفاده قرار گیرد.
مقاله پژوهشی (کمی)
علوم اجتماعی
حدیث پرهیزکاری؛ غلامرضا طلیسچی؛ زینب طولابی
چکیده
هدف: هدف اصلی این پژوهش شناسایی عوامل محیطی اثرگذار بر شکلگیری توانایی خلاق دانشآموزان 7 تا 11 سالهی شهر ایلاماست.
روش: تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی از نوع آمیخته اکتشافی(کیفی-کمی) می باشد. در مرحله کیفی با استفاده از روش کیفی تحلیل تم مبتنی بر نظریات خبرگان تحقیق(به روش هدفمند انتخاب شدند) به ارزیابی و شناسایی الگوهای محیطی مؤثر ...
بیشتر
هدف: هدف اصلی این پژوهش شناسایی عوامل محیطی اثرگذار بر شکلگیری توانایی خلاق دانشآموزان 7 تا 11 سالهی شهر ایلاماست.
روش: تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی از نوع آمیخته اکتشافی(کیفی-کمی) می باشد. در مرحله کیفی با استفاده از روش کیفی تحلیل تم مبتنی بر نظریات خبرگان تحقیق(به روش هدفمند انتخاب شدند) به ارزیابی و شناسایی الگوهای محیطی مؤثر بر شکلگیری توانایی خلاق در دانشآموزان پرداخته شده است که نتایج تحلیل تم چهار الگویی از عناصر طبیعی و مصنوع محیط، ویژگیهای ساختاری طبیعی محیط، عوامل تعیینکننده رفتار محیطی و ابعاد فیزیکی فضا برای الگوی کیفی پیشنهادی ارائه داد. در راستای نتایج تحلیل تم، یک سناریوی محقق ساخته در خصوص تأثیرگذاری و تاثیرپذیری الگوهای شناساییشده بر روی شکلگیری توانایی خلاق دانشآموزان از تکنیک دیمتل فازی استفاده شده است.
یافته ها: یافته ها نشان داد مولفه تطبیقپذیری که بیشترین مقدار D+R را دارا میباشد، بیشترین تعامل را با سایر شاخصها دارد و نیز مولفه گرمی و رطوبت که بیشترین مقدار D-R را برخوردار میباشد؛ بیشترین تأثیر (نفوذ) را بر سایر شاخصها دارد. همچنین در ابعاد هم بعد عوامل فضایی- فیزیکی) بیشترین تعامل را با سایر ابعاد دارد و نیز بعد (عوامل تعیینکننده رفتار محیطی) که بیشترین تأثیر(نفوذ) را بر سایر ابعاد دارد.
نتیجه گیری: محیط در ایجاد زمینههای یادگیری و خلاقیت بهعنوان یک عامل مهم تلقی میشود.
مقاله پژوهشی (کمی)
روانشناسی
پریسا صفامنش؛ کورش پارسا معین؛ صغری افکانه
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی و ارزشیابی ابعاد نظام پژوهشی در آموزش عالی انجام شد.
روششناسی: این پژوهش به لحاظ هدف، بنیادی-کاربردی و همچنین، به لحاظ نوع دادهها، آمیخته (کیفی-کمی) از نوع اکتشافی که در بخش کیفی تحلیل مضمون و در بخش کمی توصیفی-پیمایشی بود. جامعة مورد مطالعه در بخش کیفی شامل خبرگان دانشگاهی (اعضای هیئت علمی) و سازمانی ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی و ارزشیابی ابعاد نظام پژوهشی در آموزش عالی انجام شد.
روششناسی: این پژوهش به لحاظ هدف، بنیادی-کاربردی و همچنین، به لحاظ نوع دادهها، آمیخته (کیفی-کمی) از نوع اکتشافی که در بخش کیفی تحلیل مضمون و در بخش کمی توصیفی-پیمایشی بود. جامعة مورد مطالعه در بخش کیفی شامل خبرگان دانشگاهی (اعضای هیئت علمی) و سازمانی (مسیولین دانشگاه های آزاد اسلامی) و در بخش کمی شامل کلیه اعضای هیئتعلمی دانشگاه های آزاد اسلامی بود. حجم نمونه در بخش کیفی 19 مصاحبه شونده با توجه به اصل اشباع و روش نمونهگیری هدفمند و در بخش کمی 272 نفر بر اساس محاسبه حجم نمونه در معادلات ساختاری و روش نمونهگیری تصادفی خوشهای مرحلهای انتخاب شدند.
یافتهها: ابزارگردآوری دادهها در بخش کیفی مصاحبههای نیمهساختار یافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی و پایایی ابزارها مورد بررسی قرار گرفت و تایید شد. روش تجزیه و تحلیل دادهها در بخش کیفی کدگذاری نظری (باز، محوری و انتخابی) و در بخش کمّی شامل آمار توصیفی و استنباطی (همبستگی پیرسون، آزمون تی تک نمونهای و مدلسازی معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تأییدی) بود.
بحث و نتیجهگیری: یافتههای بخش کیفی نشان دادند که نظام پژوهشی، ابعاد عوامل فردی، عوامل زیرساختی، سیاستگذاری را در بر میگیرد. همچنین نتایج نشان دادند که مولفههای در وضعیت موجود، از وضعیت مطلوبی برخوردارند.
مقاله پژوهشی (کمی)
روانشناسی
محمد قاسم شبانی؛ احمد صادقی؛ هاجر ترکان
چکیده
هدف: موفقیت و رضایت تحصیلی از مهمترین متغیرهای مطرحی است که میتوانند به عنوان شاخصی جدی در میان دانشجویان مدنظر قرار گرفته و از طریق آنها بسترهای رو به آینده تحصیل دانشجویان را از طریق آنها رصد و بررسی نمود. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش طرحریزی مسیر تحصیلی-شغلی ساویکاس بر موفقیت و رضایت تحصیلی دانشجویان دارای فرسودگی ...
بیشتر
هدف: موفقیت و رضایت تحصیلی از مهمترین متغیرهای مطرحی است که میتوانند به عنوان شاخصی جدی در میان دانشجویان مدنظر قرار گرفته و از طریق آنها بسترهای رو به آینده تحصیل دانشجویان را از طریق آنها رصد و بررسی نمود. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش طرحریزی مسیر تحصیلی-شغلی ساویکاس بر موفقیت و رضایت تحصیلی دانشجویان دارای فرسودگی تحصیلی اجرا شد. روش: این پژوهش از نوع مطالعه نیمه آزمایشی بود که با طرح پیشآزمون، پسآزمون با گروه گواه و دوره پیگیری اجرا شد. جامعه آماری، کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان (خوراسگان) در سال 1400 که دارای فرسودگی تحصیلی بودند و به مرکز مشاوره دانشگاه ارجاع شدند، بودند. از بین آنها 30 نفر به صورت در دسترس انتخاب و سپس به صورت تصادفی ساده در گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) جایگزین شدند. دادهها با استفاده از مقیاس موفقیت تحصیلی ولز (2010) و رضایت تحصیلی احمدی (1388) در مراحل پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری به دست آمد. آموزش طرحریزی مسیر تحصیلی-شغلی ساویکاس در 8 جلسه 75 دقیقهای (هر هفته یک جلسه) انجام شد. برای تحلیل دادهها از تحلیل واریانس اندازههای تکرار شده و آزمون تعقیبی بنفرونی با نرمافزار 26.SPSS استفاده شد. یافتهها: نتایج حاکی از آن بود که آموزش طرحریزی مسیر تحصیلی-شغلی ساویکاس در افزایش موفقیت و رضایت تحصیلی اثربخش بود (01/0=P)، و این اثربخشی تا مرحله پیگیری ماندگار بود (05/0=P). نتیجهگیری: با توجه به نتایج پژوهش میتوان نتیجه گرفت آموزش طرحریزی مسیر تحصیلی-شغلی ساویکاس برای افزایش موفقیت و رضایت تحصیلی دانشجویان مؤثر است و میتوان این رویکرد را در مراکز مشاوره دانشجویان استفاده کرد.
مقاله پژوهشی (کمی)
روانشناسی
آذر جوزن؛ محمد علی فردین؛ غلامرضا ثناگوی محرر
چکیده
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای مقابلهای بر تابآوری دانشآموزان بهبودیافته از اپیدمی کووید بود.
روش شناسی: روش مطالعه از نوع نیمهآزمایشی در قالب طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با دو گروه آزمایش و گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان دختر 12 تا 17 ساله بهبود یافته از بیماری کووید مشغول به تحصیل ...
بیشتر
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای مقابلهای بر تابآوری دانشآموزان بهبودیافته از اپیدمی کووید بود.
روش شناسی: روش مطالعه از نوع نیمهآزمایشی در قالب طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با دو گروه آزمایش و گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان دختر 12 تا 17 ساله بهبود یافته از بیماری کووید مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 1400-1399 شهر بم بود. روش نمونهگیری در دسترس بود که با این روش تعداد 30 دانشآموزان که به تشخیص پزشک به بیمارستانها به دلیل بیماری کووید مراجعه نموده و بهبودیافتگی آنها توسط آزمایشات و پزشک تأیید شده بود، به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و گواه قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه تابآوری کانر و دیویدسون (CD-RISC) بود. دادهها در محیط نرمافزار SPSS و با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد تفاوت معنیداری بین میانگین نمرات پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری در متغیر تابآوری وجود داشت.
نتیجه گیری: بنابراین، آموزش مهارتهای مقابلهای به عنوان روش مداخلهای مؤثر در بهبود مشکلات افرادی میتواند مورد استفاده قرار گیرد که از بیماریهای مختلف رها شده یا درگیر آن میباشند و میتواند از مشکلات روانشناختی آنان بکاهد.
مقاله پژوهشی (کمی)
علوم اجتماعی
افسانه صابر گرکانی؛ مهناز پرموز؛ فریبا حنیفی
چکیده
هدف: کیفیت برنامهدرسی نقش مهمی در موفقیت و عملکرد تحصیلی دارد. در نتیجه، هدف این مطالعه بررسی وضعیت مولفههای ارزشیابی کیفیت برنامهدرسی در مدارس ابتدایی شهر تهران بود.
روش: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا آمیخته (کیفی-کمی) بود. جامعه بخش کیفی خبرگان و اساتید برنامهدرسی شهر تهران بودند که طبق اصل اشباع نظری تعداد ...
بیشتر
هدف: کیفیت برنامهدرسی نقش مهمی در موفقیت و عملکرد تحصیلی دارد. در نتیجه، هدف این مطالعه بررسی وضعیت مولفههای ارزشیابی کیفیت برنامهدرسی در مدارس ابتدایی شهر تهران بود.
روش: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا آمیخته (کیفی-کمی) بود. جامعه بخش کیفی خبرگان و اساتید برنامهدرسی شهر تهران بودند که طبق اصل اشباع نظری تعداد 12 نفر از آنها با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. جامعه بخش کمی معلمان زن و مرد مدارس ابتدایی دولتی شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 به تعداد 23593 نفر بودند که طبق جدول کرجسی و مورگان تعداد 377 نفر از آنها با روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش مصاحبه نیمهساختاریافته و پرسشنامه محققساخته بودند که روایی مصاحبهها با روش مثلثسازی تایید و پایایی آن با روش ضریب توافق بین دو کدگذار 83/0 محاسبه شد و روایی صوری پرسشنامه با نظر خبرگان تایید و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ 85/0 محاسبه شد. دادهها با روشهای کدگذاری باز، محوری و انتخابی در نرمافزار MAXQDA و آزمون تی یک نمونهای در نرمافزار SPSS تحلیل شدند.
یافته ها: یافتهها نشان داد که ارزشیابی کیفیت برنامهدرسی در مدارس ابتدایی دارای 108 شاخص در 23 مولفه و 6 بعد شامل رویکرد سیستمی ارزشیابی کیفیت برنامهدرسی (با 4 مولفه تفکر راهبردی، تعمیمپذیری اهداف، دریافت بازخورد اصلاحی و تسهیل فرآیند یاددهی و یادگیری)، ارزشیابی کیفی فعالیتها (با 3 مولفه ارزشیابی فعالیتهای انگیزشی، ارزشیابی فعالیتهای کاربردی و ارزشیابی فعالیتهای برنامهدرسی)، کیفیتبخشی امکانات و فناوریهای نوین (با 3 مولفه امکانات فرهنگی و ورزشی، امکانات آموزشی و امکانات رفاهی)، کیفیتبخشی عوامل ساختاری (با 4 مولفه کمبود منابع و توزیع نامناسب، آیندهنگری ضعیف، ارتباطات فردی و سازمانی و عدم انضباط کاری)، کیفیتسنجی اصول برنامهدرسی (با 4 مولفه انعطافپذیری، توالی برنامهدرسی، سودمندی برنامهدرسی و جامعیت برنامهدرسی) و کیفیتسنجی مدیریت استراتژیک برنامهدرسی (با 5 مولفه بهبود ظواهر برنامهدرسی، بهبود محتوای برنامهدرسی، انسجام برنامهدرسی، ترسیم چشمانداز و رشد هویت ملی- مذهبی) بود. همچنین، مولفههای تفکر راهبردی، تعمیمپذیری اهداف، تسهیل فرآیند یاددهی و یادگیری، ارزشیابی فعالیتهای انگیزشی، ارزشیابی فعالیتهای کاربردی و ارزشیابی فعالیتهای برنامهدرسی، امکانات فرهنگی و ورزشی، امکانات آموزشی، امکانات رفاهی، کمبود منابع و توزیع نامناسب، آیندهنگری ضعیف، ارتباطات فردی و سازمانی، انعطافپذیری،
مقاله پژوهشی (کمی)
روانشناسی
زهرا قاسم زاده؛ حسین بیگدلی؛ محمد باقر حبی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تعیین تفاوت در اثربخشی تمرین ادراکی-حرکتی و حافظه فعال بر پردازش شنیداری و درک مطلب در کودکان دارای اختلال یادگیری انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کودکان مقطع پنجم و ششم دوره ابتدایی دارای اختلال یادگیری مراجعهکننده به مراکز مشاوره در سال 1401 بود. 30 کودک دارای اختلال یادگیری که ملاکهای ورود به پژوهش را ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تعیین تفاوت در اثربخشی تمرین ادراکی-حرکتی و حافظه فعال بر پردازش شنیداری و درک مطلب در کودکان دارای اختلال یادگیری انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کودکان مقطع پنجم و ششم دوره ابتدایی دارای اختلال یادگیری مراجعهکننده به مراکز مشاوره در سال 1401 بود. 30 کودک دارای اختلال یادگیری که ملاکهای ورود به پژوهش را داشتند به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و به صورت مساوی و تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش اول تحت آموزش حافظه فعال شامل 16 جلسه آموزشی و گروه آزمایش دوم تحت آموزش ادراکی-حرکتی در 16 جلسه قرار گرفتند و گروه کنترل در این مدت، بدون هیچ مداخلهای در انتظار ماندند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه سیاههی مشکلات شنوایی فیشر و آزمون کلوز میباشد. تحلیل دادههای این پژوهش در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس) با استفاده از نرمافزار SPSS-23 صورت گرفت. نتایج نشان داد که هر دو مداخله تمرین ادراکی-حرکتی و حافظه فعال بر پردازش شنیداری و درک مطلب در کودکان دارای اختلال یادگیری اثربخش است و بین اثربخشی این دو درمان در مولفههای تمایزگذاری و حدت شنیداری تفاوت معنادار وجود دارد. براین اساس میتوان گفت میزان افزایش در گروه تمرین ادراکی-حرکتی در مولفههای تمایزگذاری و حدت شنیداری بیشتر از گروه آموزش حافظه فعال بوده است. همچنین نتایج حاکی از آن بود که بین مولفههای پردازش شنیداری و درک مطلب در مرحلهی پسآزمون نسبت به مرحله پیگیری تفاوت معنادار وجود ندارد بدین معنا که اثربخشی این دو درمان در مرحله پیگیری، ماندگار بوده است.
مقاله پژوهشی (کمی)
روانشناسی
رضا منظری توکلی
چکیده
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش مبانی تئوری انتخاب بر اشتیاق به مدرسه و سرسختی روانشناختی دانشآموزان پسر مقطع ابتدایی بود.
روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا نیمه آزمایشی پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشآموزان پسر مقطع ابتدایی شهر کرمان در سال تحصیلی ...
بیشتر
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش مبانی تئوری انتخاب بر اشتیاق به مدرسه و سرسختی روانشناختی دانشآموزان پسر مقطع ابتدایی بود.
روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا نیمه آزمایشی پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشآموزان پسر مقطع ابتدایی شهر کرمان در سال تحصیلی 1400-1401 بودند که بهصورت در دسترس انتخاب شدند. نمونه انتخاب شده بهطور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) گمارده شدند. ابزار پژوهش شامل مداخله آموزش مبانی تئوری انتخاب کلاسر (1395)، پرسشنامه اشتیاق به مدرسه ویگا (2016) و پرسشنامه سرسختی کوباسا (1979) بود. جلسات مداخله آموزش مبانی تئوری انتخاب ( طی 2 ماه و نیم و 10 جلسه) برای گروه آزمایش اجرا شد و در این مدت هیچگونه آموزشی به گروه کنترل ارائه نشد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و تحلیل کوواریانس با نرم افزار SPSS- 24 استفاده شد.
یافتهها: یافتهها نشان داد پس از آموزش مبانی تئوری انتخاب، اشتیاق به مدرسه و سرسختی روانشناختی گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل بهطور معنیداری افزایش یافت (01/p <). نتایج تحلیل کوواریانس نیز نشان داد آموزش مبانی تئوری انتخاب بر اشتیاق به مدرسه 47/0 و بر سرسختی روانشناختی 53/0 تاثیر داشتهاست.
بحث و نتیجهگیری: با توجه به اثرگذاری مبانی تئوری انتخاب بر اشتیاق به مدرسه و سرسختی روانشناختی، برنامهریزان آموزشی باید در برنامه درسی دوره ابتدایی، دروس مهارتی را لحاظ نمایند تا در کنار مباحث درسی، در مهارتهای زندگی نیز ارتقا یابند.
واژگان کلیدی: تئوری انتخاب، اشتیاق به مدرسه، سرسختی روانشناختی، دانشآموزان ابتدایی.
مقاله پژوهشی (آمیخته)
داود حسینی؛ بهاره ناصری؛ علی پایان
چکیده
هدف از این پژوهش تبیین عوامل موثر بر استقرار شهر دانش بنیان در مناطق کمتر توسعه یافته ( مورد مطالعه : شهر زاهدان ) است. روش پژوهش آمیخته ( کیفی-کمی) از نوع اکتشافی است. در بخش کیفی روش گرندد تئوری و در بخش کمی توصیفی - پیمایشی است. جامعه در بخش کیفی خبرگان دانشگاهی در حوزه مدیریت، مدیران شرکت های دانش بنیان، مدیران استانداری سیستان و بلوچستان ...
بیشتر
هدف از این پژوهش تبیین عوامل موثر بر استقرار شهر دانش بنیان در مناطق کمتر توسعه یافته ( مورد مطالعه : شهر زاهدان ) است. روش پژوهش آمیخته ( کیفی-کمی) از نوع اکتشافی است. در بخش کیفی روش گرندد تئوری و در بخش کمی توصیفی - پیمایشی است. جامعه در بخش کیفی خبرگان دانشگاهی در حوزه مدیریت، مدیران شرکت های دانش بنیان، مدیران استانداری سیستان و بلوچستان و شهرداری زاهدان هستند و در بخش کمی کارکنان استانداری استان سیستان و بلوچستان و شهرداری شهر زاهدان است. حجم نمونه در بخش کیفی بر اساس اصول اشباع نظری 17 نفر با استفاده از روش گلوله برفی و در بخش کمی طبق جدول مورگان 248 نفر با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای انجام پذیرفت. جهت جمع آوری داده ها در بخش کیفی از روش مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. تحلیل محتوای مصاحبه ها با استفاده از روش کدگذاری( کد باز، محوری و انتخابی) و معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که عوامل موثر بر استقرار شهر دانش بنیان در مناطق کمتر توسعه یافته با 6 عامل اصلی، 15 مولفه و 69 شاخص شناسایی گردید. در نهایت عوامل موثر بر استقرار شهر دانش بنیان در مناطق کمتر توسعه یافته طراحی و با پرسشنامه اعتباریابی گردید. همچنین عوامل موثر با معادلات ساختاری مورد ارزیابی قرار گرفت که در نهایت نشان داد که رابطه بین متغیر عوامل علی و پدیده اصلی با بارعاملی 0.806 با اهمیت ترین عامل ها در نظر گرفته شد.
مقاله پژوهشی (کمی)
روانشناسی
مهدی فلاحی؛ علی محمد رضایی؛ محمدآقا دلاور پور
چکیده
هدف: مشارکت بزرگسالان در یادگیری و داشتن انگیزه برای یادگیری از جمله عناصر اصلی نظریه آندراگوژی در آموزش بزرگسالان است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی و ضرورت و چگونگی مشارکت کارکنان در فرآیندهای پیش از آموزش در الگوی آندراگوژی انجام شد.
روش: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش کارکنان شرکت پتروشیمی ...
بیشتر
هدف: مشارکت بزرگسالان در یادگیری و داشتن انگیزه برای یادگیری از جمله عناصر اصلی نظریه آندراگوژی در آموزش بزرگسالان است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی و ضرورت و چگونگی مشارکت کارکنان در فرآیندهای پیش از آموزش در الگوی آندراگوژی انجام شد.
روش: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش کارکنان شرکت پتروشیمی پردیس عسلویه استان بوشهر بودند که تعداد 15 نفر از مدیران میانی و کارشناسان آن طبق اصل اشباع نظری با روش نمونهگیری هدفمند بهعنوان نمونه انتخاب شدند. دادهها با مصاحبه نیمهساختاریافته گردآوری و با روش کدگذاری مبتنی بر نظریه دادهبنیاد در نرمافزار MAXQDA نسخه 18 تحلیل شدند.
یافتهها: یافتهها نشان داد که مشارکت کارکنان در فرآیندهای پیش از آموزش در الگوی آندراگوژی دارای 556 کد باز در 8 مقوله شامل جاری و پیوستهبودن فرآیند نیازسنجی، خلاقانهبودن فرآیندهای برنامهریزی آموزشی، جذابیت فعالیتهای پیش از آموزش، درگیری و مشارکت فراگیران در برنامهریزی و تدوین محتوا، اطلاعرسانی منظم و پیوسته فرآیند آموزش، همسویی نیازهای یادگیرندگان با نیازهای سازمان، برنامهریزی آموزشی مبتنی بر پیشرفت شغلی و فرهنگ سازمانی مشارکتی بود. همچنین، بر اساس نظریه دادهبنیاد، انگیزه برای شرکت در یادگیری بهعنوان مقوله محوری، جاری و پیوستهبودن فرآیند نیازسنجی، برنامهریزی آموزشی مبتنی بر پیشرفت شغلی و درگیری و مشارکت فراگیران در برنامهریزی و تدوین محتوا بهعنوان مقوله علّی، فرهنگ سازمانی مشارکتی، جذابیت فعالیتهای پیش از آموزش و خلاقانهبودن فرآیندهای برنامهریزی آموزشی بهعنوان مقوله زمینهای، اطلاعرسانی منظم و پیوسته فرآیند آموزش بهعنوان مقوله واسطهای، همسویی نیازهای یادگیرندگان با نیازهای سازمان بهعنوان مقوله راهبرد و شرکت در آموزش بهعنوان مقوله پیامد شناسایی شد.
نتیجهگیری: با توجه به مقولههای شناساییشده برای مشارکت کارکنان در فرآیندهای پیش از آموزش در الگوی آندراگوژی میتوان زمینه را برای بهبود مشارکت کارکنان در آموزش فراهم نمود.
مقاله پژوهشی (آمیخته)
روانشناسی
حوا معتمدی برآبادی؛ معصومه صمدی؛ محمدرضا سرمدی؛ مهدی محمودی
چکیده
هدف: تربیت اخلاقی موضوع مهمی است که در رسالههای دکتری رشته فلسفه تعلیموتربیت زیادی مورد بررسی قرار گرفته است. بنابراین، هدف این مطالعه کاوشی بر رسالههای دکتری رشته فلسفه تعلیموتربیت دانشگاههای دولتی در حوزه تربیت اخلاقی بود.
روش: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش رسالههای دکتری رشته فلسفه ...
بیشتر
هدف: تربیت اخلاقی موضوع مهمی است که در رسالههای دکتری رشته فلسفه تعلیموتربیت زیادی مورد بررسی قرار گرفته است. بنابراین، هدف این مطالعه کاوشی بر رسالههای دکتری رشته فلسفه تعلیموتربیت دانشگاههای دولتی در حوزه تربیت اخلاقی بود.
روش: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش رسالههای دکتری رشته فلسفه تعلیموتربیت دانشگاههای دولتی در سالهای 1370 الی 1399 به تعداد 263 مورد بودند که تعداد 31 مورد آنها به روش نمونهگیری هدفمند و بر اساس چکیده و کلیدواژههای مرتبط با حوزه تربیت اخلاقی بهعنوان نمونه انتخاب شدند. دادهها با روش یادداشتبرداری از رسالههای دکتری رشته فلسفه تعلیموتربیت گردآوری و با روش استقرایی تحلیل شدند.
یافتهها: یافتهها نشان داد که بررسی رسالههای دکتری رشته فلسفه تعلیموتربیت دانشگاههای دولتی در حوزه تربیت اخلاقی حاکی از آن بود که رسالهها در 6 حوزه شامل مقایسه دیدگاههای اندیشمندان مسلمان با دیدگاههای اندیشمندان غربی، تربیت اخلاقی بر اساس نظر اسلام، تربیت اخلاقی بر اساس نظرات اندیشمندان مسلمان، تربیت اخلاقی بر اساس نظر اندیشمندان غربی، طراحی الگوی تربیت اخلاقی در مدارس و سایر موضوعها قرار داشتند که بیشتر آنها به مقایسه تطبیقی دیدگاههای اندیشمندان مسلمان با دیدگاههای اندیشمندان غربی پرداختند. همه رسالهها ماهیتی دوگانه داشتند و تعداد 17 رساله تربیت اخلاقی را با نگاهی نظری و انتزاعی و تعداد 14 رساله تربیت اخلاقی را با نگاهی عملی و کاربردی بررسی نمودند.
نتیجه گیری: بررسی رسالههای دکتری رشته فلسفه تعلیموتربیت دانشگاههای دولتی در حوزه تربیت اخلاقی به شناخت بهتر تربیت اخلاقی کمک میکند و خلأهای موجود را به خوبی نمایان میسازد. همچنین، رسالهها انطباق لازم و کافی را با نیازها و مسائل جامعه و نیازهای آموزشی نداشتند و هیچ رسالهای درباره آسیبشناسی تربیت اخلاقی در جامعه و نظام آموزشی یافت نشد. این نتایج میتواند برای متخصصان، برنامهریزان و اساتید دانشگاهی حوزه فلسفه تعلیموتربیت تلویحات کاربردی بسیاری داشته باشد و زمینه را برای پژوهشهای بیشتر و کاربست نتایج فراهم سازد.
مقاله پژوهشی (کمی)
روانشناسی
مریم ریحانی؛ داود معنوی پور؛ مجتبی صداقتی فرد
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف ترسیم شبکه ارتباطی سنجش تحول در دوره مبانی کودکی انجام گردید.
روششناسی: لذا از لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش گرداوری اطلاعات توصیفی-پیمایشی بود. جامعهآماری پژوهش حاضر، کلیه دانشآموزان شهر تهران در مقطع ابتدایی (سن 6 تا 12 سال) در سال تحصیلی 1399- 1398 صورت پذیرفته.
یافتهها: در این پژوهش 585 نفر به عنوان گروه نمونه ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف ترسیم شبکه ارتباطی سنجش تحول در دوره مبانی کودکی انجام گردید.
روششناسی: لذا از لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش گرداوری اطلاعات توصیفی-پیمایشی بود. جامعهآماری پژوهش حاضر، کلیه دانشآموزان شهر تهران در مقطع ابتدایی (سن 6 تا 12 سال) در سال تحصیلی 1399- 1398 صورت پذیرفته.
یافتهها: در این پژوهش 585 نفر به عنوان گروه نمونه به صورت خوشههای چند مرحلهای انتخاب شدند. ابزار پژوهش سنجش تحول در دوره میانی کودکی بود. برای بررسی روایی مقیاس از روشهای تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی، روایی ملاکی، روایی همگرا- واگرا استفاده شد و برای بررسی پایایی با دو روش همسانی درونی (آلفای کرونباخ) و ثبات نتایج (بازآزمایی) با فاصله زمانی دو هفته صورت گرفت. تحلیل عاملی اکتشافی به روش تحلیل مولفههای اصلی و چرخش واریماکس به استخراج 5 عامل (همدلی، انعطاف پذیری، صمیمیت و دوستی، سلامت جسمی و اوقات فراغت) منجر شد.
بحث و نتیجهگیری: نتایج تحلیل عاملی تاییدی، نتایج حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی را تایید کرد. تحلیل پایایی آزمون نشان داد ضرایب آلفای کرونباخ خرده مقیاسها بالاتر از 7/0است. همچنین در تمام خرده مقیاسها ضریب همبستگی پیرسون بین دو بار اجرا بالاتر از 85/0 بود. همبستگی بین خرده مقیاسهای سنجش تحول در دوره میانی کودکی شواهد همگرای پرسشنامه را مورد تایید قرار داد. بر اساس نتایج پژوهش شواهد پژوهشی از بررسی همزمان و تلقی کردن هر پنج خرده مقیاس نسخه فارسی سنجش تحول در دوره میانی کودکی، حمایت میکند.
مقاله پژوهشی (کمی)
روانشناسی
امین اکبرپور؛ نرگس سعیدیان خوراسگانی؛ محمدعلی نادی خوراسگانی
چکیده
هدف پژوهش حاضر ارائه و اعتبارسنجی مدل پیشگیری از اهمال کاری کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی بود که با روش کیفی پدیدارشناسی انجام شد، جهت شناسایی کارکنان اهمال کار دانشگاه آزاد اسلامی ابتدا کلیه کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی در سال(98-99) مدنظر قرار گرفت، سپس با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای، تعداد 384 نفر نمونه جهت بررسی ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر ارائه و اعتبارسنجی مدل پیشگیری از اهمال کاری کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی بود که با روش کیفی پدیدارشناسی انجام شد، جهت شناسایی کارکنان اهمال کار دانشگاه آزاد اسلامی ابتدا کلیه کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی در سال(98-99) مدنظر قرار گرفت، سپس با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای، تعداد 384 نفر نمونه جهت بررسی اولیه انتخاب شدند که با اجرای پرسشنامه اهمال کاری تاکمن (1991) روی این افراد در نهایت تعداد 25 نفر واجد شرایط این پژوهش شناسایی شدند. ابزار پژوهش، مصاحبه نیمه ساختار یافته بود که داده ها تا تعداد 15 نفر به اشباع نظری رسید. تحلیل دادهها بر اساس روش 7 مرحله ای کلایزی انجام شد برای سنجش اعتبار دادهها از دو روش بازبینی مشارکت کنندگان و مرور خبرگان غیرشرکت کننده در پژوهش استفاده گردید. یافته های مکشوف 179 عبارت کلیدی مستخرج (مفاهیم اولیه)، 292 مفهوم فرعی (دسته اول)، 32 مفهوم فرعی (دسته دوم) و 3 مفهوم اصلی( بُعد) بود. جهت تایید باورپذیری یافته های کیفی از مقیاسی با طیف 3 گزینه ای جهت سنجش نسبت روایی محتوا (برآورد ضریب لاوشه) استفاده شد و به منظور اطمینان پذیری یافته های کیفی ضریب پایایی هولستی به میزان 97/0 برآورد شد. یافته ها نشان داد که مدل پیشگیری از اهمالکاری کارکنان از 3 بعد اصلی شامل بعد سازمانی(با 14 مولفه)، بعد فردی(با 15 مولفه) و بعد اجتماعی(با 3 مولفه)شکل می گیرد.
مقاله پژوهشی (کمی)
علوم اجتماعی
علی اسمعیلی؛ سیده علیا عمادیان؛ گلین مهدی نژاد گرجی؛ فاطمه صغری سینا
چکیده
هدف: پرخاشگری در نوجوانان پسر پدیدهای شایع است و اعتیاد به بازیهای الکترونیکی میتواند سبب افزایش پرخاشگری آنان شود. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری کوتاهمدت بر پرخاشگری در نوجوانان پسر مبتلا به اعتیاد به بازی PUBG انجام شد.
روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، نیمهآزمایشی با طرح ...
بیشتر
هدف: پرخاشگری در نوجوانان پسر پدیدهای شایع است و اعتیاد به بازیهای الکترونیکی میتواند سبب افزایش پرخاشگری آنان شود. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری کوتاهمدت بر پرخاشگری در نوجوانان پسر مبتلا به اعتیاد به بازی PUBG انجام شد.
روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش نوجوانان پسر مراجعهکننده به کلوپهای بازیهای کامپیوتری شهر ساری در سال 1400 بودند که از میان آنها تعداد 30 نفر پس از بررسی ملاکهای ورود به مطالعه با روش نمونهگیری هدفمند بهعنوان نمونه انتخاب و با روش تصادفی ساده با کمک قرعهکشی در دو گروه مساوی (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقهای به مدت دو ماه (هفتهای یک جلسه) درمان شناختی رفتاری کوتاهمدت را بر اساس مدل استارک و کندال (1996) دریافت کرد و در این مدت گروه کنترل آموزشی ندید. ابزارهای پژوهش شامل آزمون اعتیاد به پابجی دسوزا و همکاران (2019) و پرسشنامه پرخاشگری باس و پری )1992) بودند که شاخصهای روانسنجی آنها مناسب و مطلوب بودند. دادهها با روش تحلیل کوواریانس تکمتغیری در نرمافزار SPSS نسخه 26 تحلیل شدند.
یافتهها: یافتههای پژوهش حاضر نشان داد که میان گروههای آزمایش و کنترل از نظر پرخاشگری در نوجوانان پسر مبتلا به اعتیاد به بازی PUBG تفاوت معناداری وجود داشت. به عبارت دیگر، درمان شناختی رفتاری کوتاهمدت باعث کاهش پرخاشگری در نوجوانان پسر مبتلا به اعتیاد به بازی PUBG شد (001/0P<).
نتیجهگیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر یعنی اثربخشی درمان شناختی رفتاری کوتاهمدت بر کاهش پرخاشگری در نوجوانان پسر مبتلا به اعتیاد به بازی PUBG، برای کاهش مشکلات هیجانی نوجوانان از جمله پرخاشگری میتوان از روش درمان شناختی رفتاری کوتاهمدت در کنار سایر روشهای درمانی استفاده کرد.
مقاله پژوهشی (کمی)
روانشناسی
مهسا تجلی؛ احمد باصری؛ حسن اسدزاده
چکیده
هدف: روشهای مداخله بسیاری برای بهبود ویژگیهای روانشناختی کودکان وجود دارد که در این مطالعه تلاش میشود تا دو روش بازی درمانی و آموزش حل مساله با هم مقایسه شوند. در نتیجه، هدف این مطالعه مقایسه اثربخشی بازی درمانی و آموزش حل مساله بر مسئولیتپذیری، تحمل پریشانی و سازگاری کودکان 5 تا 7 سال بود.
روش: این مطالعه نیمهتجربی با طرح پیشآزمون، ...
بیشتر
هدف: روشهای مداخله بسیاری برای بهبود ویژگیهای روانشناختی کودکان وجود دارد که در این مطالعه تلاش میشود تا دو روش بازی درمانی و آموزش حل مساله با هم مقایسه شوند. در نتیجه، هدف این مطالعه مقایسه اثربخشی بازی درمانی و آموزش حل مساله بر مسئولیتپذیری، تحمل پریشانی و سازگاری کودکان 5 تا 7 سال بود.
روش: این مطالعه نیمهتجربی با طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری دو ماهه با گروههای آزمایش و کنترل بود. جامعه پژوهش کودکان 5 تا 7 سال مراجعهکننده به مراکز و کلینیکهای مشاوره و خدمات روانشناختی شهر تهران در سال 1400 بودند. از میان اعضای جامعه تعداد 45 نفر با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و بهصورت تصادفی ساده با کمک قرعهکشی در سه گروه مساوی شامل گروههای بازی درمانی، آموزش حل مساله و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش اول، 10 جلسه با روش بازی درمانی و گروه آزمایش دوم، 10 جلسه با روش آموزش حل مساله آموزش دید و گروه کنترل در این مدت آموزشی دریافت نکرد. دادهها با سیاهه مسئولیتپذیری کالیفرنیا (گاف، 1951)، مقیاس تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر، 2005) و مقیاس سازگاری (ماتسون و همکاران، 1983) گردآوری و با روشهای تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرمافزار SPSS تحلیل شدند.
یافتهها: یافتهها نشان داد که هر دو روش بازی درمانی و آموزش حل مساله در مقایسه با گروه کنترل باعث بهبود مسئولیتپذیری، تحمل پریشانی و سازگاری کودکان 5 تا 7 سال شد و نتایج در مرحله پیگیری نیز باقی ماند (001/0P<). همچنین، بین دو روش بازی درمانی و آموزش حل مساله در بهبود مسئولیتپذیری، تحمل پریشانی و سازگاری کودکان 5 تا 7 سال در مراحل پسآزمون و پیگیری تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0P>).
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه حاکی از اثربخشی هر دو روش بازی درمانی و آموزش حل مساله بر بهبود مسئولیتپذیری، تحمل پریشانی و سازگاری کودکان 5 تا 7 سال بود. بنابراین، درمانگران، روانشناسان و مشاوران میتوانند در کنار سایر روشهای درمانی از هر دو روش بازی درمانی و آموزش حل مساله برای مداخلههای خود استفاده کنند.
مقاله پژوهشی (کمی)
روانشناسی
مریم سوری؛ محمد مجتبی زاده؛ رسول داودی
چکیده
شناسایی و اعتباریابی مولفههای تبیینکننده تکیهگاه سازی در نظام آموزش متوسطه ایران
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، شناسایی و اعتباریابی مولفههای تبیینکننده تکیهگاه سازی در نظام آموزش متوسطه ایران بوده، روش تحقیق کیفی – کمی بوده، جامعه آماری بخش کیفی خبرگان و متخصصان حوزه یادگیری - یاددهی، روشهای تدریس و تکیه-گاهسازی و اسناد ...
بیشتر
شناسایی و اعتباریابی مولفههای تبیینکننده تکیهگاه سازی در نظام آموزش متوسطه ایران
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، شناسایی و اعتباریابی مولفههای تبیینکننده تکیهگاه سازی در نظام آموزش متوسطه ایران بوده، روش تحقیق کیفی – کمی بوده، جامعه آماری بخش کیفی خبرگان و متخصصان حوزه یادگیری - یاددهی، روشهای تدریس و تکیه-گاهسازی و اسناد مکتوب مرتبط با موضوع شامل مقالات و پژوهشهای علمی و کتب مرتبط تالیفی و در بخش کمی، معلمان دوره اول و دوم متوسطه کل کشور بود. در بخش کیفی با استفاده از روش نمونهگیری گلوله برفی تا رسیدن به اشباع نظری با 13 خبره، مصاحبه عمیق انجام گرفته و با روش هدفمند برای اسناد، 18 سند (متن) مورد بررسی قرار گرفته و در بخش کمی، برای سنجش مدل، پرسشنامه محقق ساخته 134 گویهای طیف لیکرت با روش نمونهگیری خوشهای نسبی چند مرحلهای در بین 384 نفر، توزیع گردید. برای تعیین روایی و پایایی در مرحله کیفی از بررسیهای لازم شامل مقبولیت (بازنگری خبرگان) و قابلیت تائید(بازبینی مجدد خبرگان) و در مرحله کمی، روایی پرسشنامهها به سه روش صوری، محتوایی و سازه تأیید و پایایی هم به سه روش تعیین ضریب بارهای عاملی گویهها، آلفای کرونباخ مولفهها (بین 749/0 تا 864/0) و پایایی ترکیبی (بین 827/0 تا 916/0 ) تأیید شد. دادههای کیفی از طریق زمینه نظریهای و دادههای کمی با تکنیک مدلسازی معادلات ساختاری و آزمونهای تحلیل عاملی اکتشافی و تائیدی در نرم افزار Smart PLS و آزمون فریدمن در نرم افزار SPSS تحلیل گردید. نتایج بخش کیفی حاکی از آن بوده که الگوی تکیهگاه سازی در نظام آموزش متوسطه ایران شامل 10 مقوله (توسعه منابع انسانی و غیرانسانی، بهسازی و توسعه سیستم آموزشی، شیوههای یاددهی – یادگیری، فرهنگ سازی و ارتباطات، قوانین و رفتارهای حمایتی، نظارت بر عملکرد، راهبردهای مبتنی بر شناخت و فراشناخت، راهبردهای مبتنی بر انگیزش، پیشرفت ذهنی و پیشرفت علمی)، 21 زیرمقوله (توسعه منابع انسانی، توانمندسازی دانش آموزان، توسعه امکانات سخت افزاری و نرم افزاری، تدریس مشارکتی و تعاملی، ساده سازی تکلیف، یادگیری مجازی، یاددهی مبتنی بر تئوری های علمی، فرهنگ سازی بین والدین و معلمان، ارتباطات موثر، رفتارهای حمایتی، راهبردها و دستورالعمل های درون و برون سازمانی، درگیری ذهنی و تحصیلی، ارزیابی