مهین نوری نوخندان؛ محمد کریمی؛ محمود قربانی؛ احمد زنده دل
چکیده
هدف: پژوهش حاضر باهدف طراحی مدل افزایش عدالت سازمانی با رویکرد ارزشهای فرهنگی اخلاقی در کارکنان آموزشوپرورش انجام شد.روش شناسی: این مطالعه ازنظر هدف کاربردی و ازنظر شیوه اجرا آمیخته (کیفی و کمی) بود. جامعه پژوهش در بخش کیفی خبرگان مدیران و معاونان نواحی هفتگانه آموزش و پرورش شهرمشهد و دربخش کمی کارکنان آموزش و پرورش نواحی هفتگانه ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر باهدف طراحی مدل افزایش عدالت سازمانی با رویکرد ارزشهای فرهنگی اخلاقی در کارکنان آموزشوپرورش انجام شد.روش شناسی: این مطالعه ازنظر هدف کاربردی و ازنظر شیوه اجرا آمیخته (کیفی و کمی) بود. جامعه پژوهش در بخش کیفی خبرگان مدیران و معاونان نواحی هفتگانه آموزش و پرورش شهرمشهد و دربخش کمی کارکنان آموزش و پرورش نواحی هفتگانه شهر مشهد درسال تحصیلی 99-1398 بودند. نمونه پژوهش در بخش کیفی 30نفر بودند که طبق اصل اشباع نظری باروش نمونهگیری دردسترس انتخاب و دربخش کمی 257نفر بودند که با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند. دادهها با روشهای فیشبرداری، مصاحبه و پرسشنامه محقق ساخته جمعآوری شدند که روایی صوری و سازه تائید و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ برای همه ابعاد بالاتراز 80/0بدست آمد. دادههای بخش کیفی با روش دلفی و دادههای بخش کمی با شاخصهای آمار توصیفی و معادلات ساختاری درنرمافزارهای SPSS-26تحلیل شدند.یافتهها: یافتههای بخش کیفی نشان داد که عدالت سازمانی دارای 4 مؤلفه توزیعی (4زیرمقیاس)، رویهای (3زیرمقیاس)، تعاملی (2زیرمقیاس) و زبانی (2زیرمقیاس) و ارزشهای فرهنگی اخلاقی دارای چهار مؤلفه ارزشهای فرهنگی (3زیرمقیاس)، رهبری اخلاقی (4زیرمقیاس)، اخلاق حرفهای (3زیرمقیاس) و جو اخلاقی (2زیرمقیاس) بود. یافتههای بخش کمی نشان داد که مؤلفههای هردو عامل تائید شد، زیرمقیاسها و مؤلفهها بر مدل افزایش عدالت سازمانی با رویکرد ارزشهای فرهنگی اخلاقی اثر معناداری داشتند و مدل دارای شاخصهای برازندگی مناسبی بود.بحث و نتیجهگیری: بر اساس یافته های پژوهش، مدل نهایی افزایش عدالت سازمانی بارویکرد ارزشهای فرهنگی اخلاقی در کارکنان آموزش و پرورش طراحی شد که این مدل میتواند برای متخصصان آموزش و پرورش تلویحات کاربردی داشته باشد و ازآنجهت بهبود سازمان آموزش و پرورش بهره ببرند.
علی اصغر حسینمردی؛ شهره قربان شیرودی؛ محمد رضا زربخش بحری؛ طاهر تیزدست
چکیده
هدف: هدف این پژوهش تعیین رابطه اشتیاق تحصیلی، اشتیاق به مدرسه و احساس تعلق به مدرسه با پیشرفت تحصیلی با واسطه انگیزش پیشرفت تحصیلی در دانشآموزان پسر بود.روششناسی: این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش دانشآموزان پسر دوره دوم متوسطه مناطق 2 و 5 شهر تهران در سال تحصیلی 98-1397 بودند. حجم نمونه 604 نفر در نظر گرفته شد که با روش ...
بیشتر
هدف: هدف این پژوهش تعیین رابطه اشتیاق تحصیلی، اشتیاق به مدرسه و احساس تعلق به مدرسه با پیشرفت تحصیلی با واسطه انگیزش پیشرفت تحصیلی در دانشآموزان پسر بود.روششناسی: این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش دانشآموزان پسر دوره دوم متوسطه مناطق 2 و 5 شهر تهران در سال تحصیلی 98-1397 بودند. حجم نمونه 604 نفر در نظر گرفته شد که با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه اشتیاق تحصیلی (Fredricks et al, 2004)، مقیاس اشتیاق به مدرسه (Veiga, 2016)، مقیاس احساس تعلق به مدرسه (Arslan & Duru, 2017)، پرسشنامه انگیزش پیشرفت تحصیلی (Hermans, 1970) و معدل نیمسال قبل بهعنوان شاخص پیشرفت تحصیلی بودند. دادهها با روشهای ضرایب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر در نرمافزارهای SPSS و AMOS تحلیل شدند.یافتهها: یافتهها نشان داد که مدل رابطه اشتیاق تحصیلی، اشتیاق به مدرسه و احساس تعلق به مدرسه با پیشرفت تحصیلی با واسطه انگیزش پیشرفت تحصیلی برازش مناسبی داشت. همچنین، هر سه متغیر اشتیاق تحصیلی، اشتیاق به مدرسه و احساس تعلق به مدرسه بر انگیزش پیشرفت تحصیلی و پیشرفت تحصیلی و متغیر انگیزش پیشرفت تحصیلی بر پیشرفت تحصیلی اثر مستقیم و معنادار داشت (05/0>P). علاوه بر آن، اشتیاق تحصیلی، اشتیاق به مدرسه و احساس تعلق به مدرسه با واسطه انگیزش پیشرفت تحصیلی بر پیشرفت تحصیلی اثر غیرمستقیم و معنادار داشتند (05/0>P).بحث و نتیجهگیری: با توجه به نتایج برای افزایش و ارتقای پیشرفت تحصیلی میتوان زمینه را برای بهبود اشتیاق تحصیلی، اشتیاق به مدرسه، احساس تعلق به مدرسه و انگیزش پیشرفت تحصیلی فراهم کرد.
ندا محسنی؛ محمد علی حسینی؛ نادر قلی قورچیان
چکیده
هدف: هدف از انجام این پژوهش شناسایی عوامل ارتقاء تعامل مدرسه و خانواده در پیشگیری از سوء رفتارهای اجتماعی نوجوانان بود.روش شناسی: روش شناسی پژوهش کیفی مبتنی بر نظریه داده بنیاد (گرندد تئوری) و تحلیل مضمون کتب و مقالات مرتبط با موضوع بود. جامعه آماری 10 نفر از متخصصانی که در زمینه مدیریت آموزشی کار پژوهشی انجام داده و خبرگان و صاحبنظران ...
بیشتر
هدف: هدف از انجام این پژوهش شناسایی عوامل ارتقاء تعامل مدرسه و خانواده در پیشگیری از سوء رفتارهای اجتماعی نوجوانان بود.روش شناسی: روش شناسی پژوهش کیفی مبتنی بر نظریه داده بنیاد (گرندد تئوری) و تحلیل مضمون کتب و مقالات مرتبط با موضوع بود. جامعه آماری 10 نفر از متخصصانی که در زمینه مدیریت آموزشی کار پژوهشی انجام داده و خبرگان و صاحبنظران و اساتید حوزه مدیریت آموزشی و علوم تربیتی در دانشگاه بودند، انتخاب و مصاحبه با آنها انجام شد. روش نمونه گیری به صورت هدفمند بود تجزیه وتحلیل داده های کیفی با استفاده از فرایند کدگذاری مبتنی بر طرح نظام مند راهبرد نظریه داده بنیاد کوربین و اشتراس ( 2008 )، انجام شد. بر اساس این طرح داده های مورد نیاز گردآوری و از طریق کدگذاری باز، کدگذاری محوری، کدگذاری گزینشی مقوله ها، زیر مقوله ها احصا شدند. نرم افزار اجرای تحلیل MAXQDA 2018 بود .یافته ها: پس از بررسی و مطابقت این کدها و حذف کدهای تکراری، کدهای مشترک تعیین و مقولات با پیشینه و مبانی نظری تطابق و مفاهیم مشترک بازنگری شدند. بعد از انجام عملیات کدگذاری باز، در مرحله کدگذاری محوری، مفاهیم (کدها) مشترک و مشابه ازنظر معنائی تعیین و طبقه بندی شدند. در نهایت مدل ارتقاء تعامل مدرسه و خانواده در پیشگیری از سوء رفتارهای اجتماعی نوجوانان توسط خبرگان اعتبار سنجی شد.بحث و نتیجه گیری: مدل مورد نظر شامل شرایط علی: عامل ساختاری و عامل فرهنگی راهبردها: گسترش امکان مشارکت والدین، گسترش اخلاق حرفهای، وضع قوانین و مقررات و فرهنگ سازی پیامدها :عوامل اجتماعی، عوامل آموزشی؛ زمینهای: تجارب دانشآموزان، نقص مدیریتی، نقش تربیتی خانواده و شرایط مداخله گرشامل : عدم همکاری با خانواده با مربیان، کمبود منابع مالی خانواده، کمبود نیرو متخصص میباشد.
غلامرضا بختیاری رمضانی؛ محمد صاحب الزمانی؛ مصطفی نیک نامی
چکیده
هدف: با توجه به اهمیت استعدادیابی در مدارس، هدف این پژوهش شناسایی ابعاد و مولفههای تشکیلدهنده و عوامل اثرگذار بر کشف و حمایت استعدادهای دانشآموزان دوره متوسطه اول در مناطق محروم بود.
روششناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش اسناد استعدادیابی و خبرگان دانشگاهی و غیردانشگاهی در زمینه استعدادیابی ...
بیشتر
هدف: با توجه به اهمیت استعدادیابی در مدارس، هدف این پژوهش شناسایی ابعاد و مولفههای تشکیلدهنده و عوامل اثرگذار بر کشف و حمایت استعدادهای دانشآموزان دوره متوسطه اول در مناطق محروم بود.
روششناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش اسناد استعدادیابی و خبرگان دانشگاهی و غیردانشگاهی در زمینه استعدادیابی شهر تهران در سال 1399 بودند که 15 سند استعدادیابی و 20 نفر از خبرگان طبق اصل اشباع نظری با روش نمونهگیری هدفمند بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش یادداشتبرداری از اسناد و مصاحبه نیمهساختاریافته با خبرگان بود که روایی صوری و محتوایی آنها با نظر خبرگان تایید و پایایی آنها با روش ضریب توافق بین دو کدگذار 79/0 بدست آمد. در نهایت، دادهها با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی در نرمافزار MAXQDA تحلیل شدند.
یافتهها: یافتهها نشان داد که کشف و حمایت استعدادهای دانشآموزان دارای یک بعد استعدادیابی و حمایت از آن (با چهار مولفه جذب استعداد، کشف استعداد، توسعه و آموزش استعداد و حفظ و نگهداری استعداد) بود. همچنین، عوامل اثرگذار بر کشف و حمایت استعدادهای دانشآموزان دارای شش بعد عوامل ساختاری (با سه مولفه فرهنگ، آموزش و حمایت مدیر)، عوامل خانوادگی (با سه مولفه امکانات اقتصادی خانواده، تسهیلات فیزیکی و وضعیت تحصیلی و شغلی والدین)، عوامل اجتماعی (با دو مولفه ارتباطات و مسئولیت اجتماعی)، عوامل فردی (با چهار مولفه اعتمادبهنفس، اعتمادپذیری، ریسکپذیری و خوانگیزشی)، عوامل محیطی (با دو مولفه مدرسه و معلم) و عوامل زمینهای (با دو مولفه سن دانشآموز و جنسیت دانشآموز) بود.
بحث و نتیجهگیری: با توجه به ابعاد و مولفههای تشکیلدهنده و عوامل اثرگذار بر کشف و حمایت استعدادهای دانشآموزان دوره متوسطه اول در مناطق محروم، مسئولان، مدیران و برنامهریزان میتوانند از آنها برای کشف و حمایت استعدادی دانشآموزان استفاده نمایند
فاطمه رحیم پور؛ مهری دارایی؛ امین رحیمی کیا
چکیده
هدف: هدف تحقیق حاضر، طراحی الگوی آموزش الکترونیکی در دانشگاه پیام نور لرستان بود.روش شناسی:روش پژوهش حاضر، تلفیقی (کیفی- کمّی) و از نظر شیوه اجرا کاربردی بود. جامعه پژوهش کیفی شامل خبرگان دانشگاهی شهر خرمآباد در سال تحصیلی 400-1399 بودند که 40 نفر بر اساس قاعده اشباع نظری و با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. جامعه آماری بخش کمّی ...
بیشتر
هدف: هدف تحقیق حاضر، طراحی الگوی آموزش الکترونیکی در دانشگاه پیام نور لرستان بود.روش شناسی:روش پژوهش حاضر، تلفیقی (کیفی- کمّی) و از نظر شیوه اجرا کاربردی بود. جامعه پژوهش کیفی شامل خبرگان دانشگاهی شهر خرمآباد در سال تحصیلی 400-1399 بودند که 40 نفر بر اساس قاعده اشباع نظری و با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. جامعه آماری بخش کمّی نیز شامل اساتید دانشگاهی شهرم خرمآباد در سال تحصیلی 400-1399 به تعداد 552 نفر بودند که حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 225 تعیین و با روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار بخش کیفی مصاحبه و بخش کمّی پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی ابزار بخش کیفی با روایی صوری انجام گرفت و پایایی نیز با ضریب توافق بین کدگذاران 82/0 شد. همچنین در بخش کمّی پژوهش روایی صوری استفاده و پایایی با آلفای کرونباخ 85/0 حاصل شد. تجزیهوتحلیل بخش کیفی با روش کدگذاری در نرمافزار MAXQDA3 و بخش کمی با روش حداقل مربعات جزئی در نرمافزار Pls smart3انجام شد.یافتهها: در بخش کیفی، 5 مؤلفه (محتوا، ارزشیابی، زیرساخت فنی، برنامهریزی و محیط یادگیری) و 41 شاخص برای الگوی آموزش الکترونیکی شناسایی شد. بر اساس نتایج بخش کمی، بار عاملی که ضریب همبستگی بین متغیر مکنون (آموزش الکترونیکی) و متغیرهای آشکار در یک الگو است، به ترتیب مربوط به برنامهریزی (74/0)، تدوین محتوا (63/0)، ارزشیابی (58/0)، زیرساخت فنی (51/0) و محیط یادگیری (5/0) میباشد. همچنین طبق نتایج مدلسازی معادلات ساختاری، مؤلفه برنامهریزی با ضریب۴۲/۰، تدوین محتوا با ضریب۲۱/۰، ارزشیابی با ضریب۱۸/۰، زیرساخت فنی و محیط یادگیری با ضریب۱۴/۰ به ترتیب بیشترین اثر را بر آموزش الکترونیکی داشتند.بحث و نتیجهگیری:کووید-19 نشان داد که آموزش الکترونیکی، ضرورت سیستم آموزشی در آینده است. لذا اولین اقدام، نظرخواهی از اساتید و متخصصین برای شناسایی و رفع چالشهای آموزش الکترونیکی و برنامهریزی برای پیادهسازی این سیستم در نظام آموزش عالی با توجه به مؤلفههای محتوا، ارزشیابی، زیرساخت فنی، برنامهریزی و محیطی یادگیری میباشد.
ملوک طهماسبی؛ سید احمد احمدی
چکیده
هدف: مهدکودک محلی است برای مراقبت، شناخت استعدادها، پرورش عاطفی، جسمی، هوشی، رفتاری (اجتماعی) گفتاری و رشد خلاقیت کودکان در سن پیش از دبستان. امروزه آموزشوپرورش پیش از دبستان، بیش از هر زمان دیگری از ضرورت و اهمیت و حساسیت برخوردار گشته است. روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش و ماهیت ترکیبی بود، جامعه آماری این پژوهش شامل ...
بیشتر
هدف: مهدکودک محلی است برای مراقبت، شناخت استعدادها، پرورش عاطفی، جسمی، هوشی، رفتاری (اجتماعی) گفتاری و رشد خلاقیت کودکان در سن پیش از دبستان. امروزه آموزشوپرورش پیش از دبستان، بیش از هر زمان دیگری از ضرورت و اهمیت و حساسیت برخوردار گشته است. روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش و ماهیت ترکیبی بود، جامعه آماری این پژوهش شامل سه بخش بود یکی خبرگان و کارشناسان فرهنگی سازمان بهزیستی و قسمت دوم شامل کلیه مدیران و مربیان مهدهای کودک ایران و سوم خانوادههای کودکان در سال 1394 - 1393 بودند. تعداد 15 نفر در قسمت کیفی تحلیل با استفاده از روش دلفی و در بخش کمی تعداد 384 نفر با استفاده از فرمول کوکران بهعنوان نمونه انتخاب شد. ابزار اندازهگیری تحقیق، سه پرسشنامه رضایت زناشویی اینریچ (1982)، شادمانی فوردایس (1997) و سازگاری کودکان دخانچی (۱۳۷۷) بود که مورداستفاده قرار گرفت. برای اندازهگیری روایی پرسشنامهها از روش محتوایی و برای تعیین پایایی آن آلفای کرونباخ محاسبه گردید که مقدار آن برای پرسشنامه والدین برابر 891/0، برای پرسشنامه مدیران و خبرگان برابر 841/0 و برای پرسشنامه مربیان برابر 926/0 برآورد گردید. تجزیهوتحلیل داده ها ها با استفاده از آزمون همبستگی و رگرسیون برای پاسخ به سؤالات، آزمون t دو نمونهای و تحلیل واریانس برای مقایسه میانگین پاسخگویی گروههای مستقل با استفاده از نرمافزار 23SPSS انجام شد.یافته ها : نتایج آزمون کولموگروف-اسمیرنوف نشان داد دادهها پژوهش دار ای توزیع نرمال هستند . همچنین نتایج تحلیل واریانس و آزمون تی تست مستقل و همبستگی و رگرسیون نشان داد که عملکرد مربیان بر رضایت والدین و سازگاری کودکان بهطور معنیدار تأثیر دارد؛ همچنین عملکرد مربیان بر عملکرد مهدکودکها بهطور معنیدار تأثیر دارد و درنهایت عملکرد مربیان بر سودآوری مهدکودکها بهطور معنیدار تأثیر دارد. نتیجه گیری : بر این اساس مدل مدیریت عملکرد مربیان طرحی جامع، کامل و جدید در مهدهای کودک ایران بوده که بر رضایت والدین، عملکرد مهدهای کودک، سودآوری مهدهای کودک و سازگاری کودکان با این محیط تاثیر مثبت میگذارد.
محمد امین امینی هرندی؛ مهدی رشیدی
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی و استخراج ابعاد کلیدی و مولفههای شایستگی موردنیاز مدیران بازار سرمایه، تجزیهوتحلیل سیستمهای توسعه شایستگیهای این مدیران و نهایتاً ارائه مدل مفهومی شاخصهای مدیران بازار سرمایه بود. روش: این تحقیق به صورت آمیخته در دو بعد کیفی و کمی انجام شد که در بعد کیفی جامعه آماری نخبگان و متخصصان مرتبط ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی و استخراج ابعاد کلیدی و مولفههای شایستگی موردنیاز مدیران بازار سرمایه، تجزیهوتحلیل سیستمهای توسعه شایستگیهای این مدیران و نهایتاً ارائه مدل مفهومی شاخصهای مدیران بازار سرمایه بود. روش: این تحقیق به صورت آمیخته در دو بعد کیفی و کمی انجام شد که در بعد کیفی جامعه آماری نخبگان و متخصصان مرتبط با رشته مدیریت در بازار بورس اوراق بهادار تهران بودند که از سوابق اجرایی در سطوح تصمیم گیری برخوردار بودند این گروه برای انجام بخش کیفی پژوهش انتخاب و در فرایند مصاحبه شرکت کردند و از روش نمونهگیری هدفمند استفاده شد و تعداد 26 نفر به عنوان مصاحبه شونده انتخاب شد و برای تحلیل دادههای کیفی پژوهش از طریق تحلیل محتوا استفاده شد و در بعد کمی جامعه آماری شامل کلیه مدیران فعال در بورس اوراق بهادار تهران که حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 225 نفر مدیر بدست آمد و از طریق پزسشنامه دادهها جمعآوری گردید سپس با نرمافزار SPSS و SLS سوالات پژوهش تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها: بر این اساس پس از مطالعه ادبیات و تجزیه و تحلیل آماری مدل شایستگی مدیران بازار سرمایه شامل سه بعد و 26 مولفه بوده که بعد دانش و مهارت عمومی شامل مولفههای تفکر استراتژیک، مدیریت منابع انسانی، مدیریت پروژه، مدیریت تعارض، مدیریت دانش، تفویض اختیار، تصمیمگیری، یادگیری و توسعه فردی، نتیجهگرایی و مدیریت تغییر و تحول است، بعد دانش و مهارت تخصص شامل مولفههای مدیریت سیستمها و فرایندهای مالی، مدیریت برنامههای مالی استراتژیک، برنامهریزی مالی و بودجه بندی، ارزیابی سرمایهگذاری، تجزیه و تحلیل هزینه ـ منفعت، مدیریت هزینه و درآمد، ممیزی و حسابرسی و تضمین پاسخگویی مالی بوده و بعد فردی و شخصیتی شامل مولفههای مدیریت بر خود، اعتماد به نفس، برون گرایی، تفکر خلاق، اعتمادسازی، انعطافپذیری و سازگاری، تفکر سیستمی، اخلاق و تعهد میباشد.نتیجه گیری: با توجه به اهمیت بازار سرمایه و همچنین شایستگیهای مدیران برای موفقیت، مدل مذکور برای تصمیمگیرندگان و مشاوران بهمنظور انتخاب مدیران در بازار سرمایه کاربرد دارد.
مریم باقی مرقی؛ سعید علیزاده؛ رضا سورانی یانچشمه
چکیده
هدف: هدف از پژوهش حاضر، واکاوی ، رتبه بندی و ارزیابی مؤلفههای شایستگی مدیران گروههای آموزشی دانشگاه آزاد اسلامی بود.روش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ نحوه گردآوری داده ها ، از نوع آمیخته (اکتشافی) بود. جامعه پژوهش حاضر عبارت بودند از کلیه مدیران گروه های آموزشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات در سال ...
بیشتر
هدف: هدف از پژوهش حاضر، واکاوی ، رتبه بندی و ارزیابی مؤلفههای شایستگی مدیران گروههای آموزشی دانشگاه آزاد اسلامی بود.روش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ نحوه گردآوری داده ها ، از نوع آمیخته (اکتشافی) بود. جامعه پژوهش حاضر عبارت بودند از کلیه مدیران گروه های آموزشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات در سال تحصیلی 98-97 بودند که 201 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند . برای تدوین مؤلفهها از بررسی اسناد و مدارک و همچنین مصاحبه نیمهساختارمند به عنوان ابزار گردآوری اطلاعات استفاده شده است. جهت تحلیل یافتهها از روش تحلیل محتوا به شیوه مقولهبندی استفاده گردید. همچنین جهت شناسایی جامع مؤلفههای اصلی و فرعی شایستگی مدیران گروههای آموزشی، 48 واحد مطالعاتی در زمینه مؤلفههای شایستگی مدیران به صورت تصادفی در دسترس انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفت و همچنین مصاحبه به صورت نیمهساختارمند با 10 نفر از خبرگان حوزه شایستگی و مدیران گروههای آموزشی صورت گرفت که به صورت هدفمند انتخاب شدند.یافته ها: نتایج نشان داد که شایستگیهای مدیران گروههای آموزشی شامل سه بخش اصلی شایستگیهای مدیریتی، اجتماعی و فردی و 9 مؤلفه اصلی ادراکی، رهبری، تصمیمگیری، اجرایی، ارتباطی، کار تیمی، مدیریت افراد، ویژگیهای شخصیتی و ویژگیهای اخلاقی میباشند. رتبه بندی و تعیین میزان اهمیت هر مولفه و زیر مولفه از روش AHP < /span> استفاده شد. ضرایب رتبه ی مؤلفهها به ترتیب رتبه به صورت: شایستگیهای مدیریتی (رهبری، 388/0؛ ادراکی، 268/0؛ اجرایی، 210/0 و تصمیمگیری، 134/0)، شایستگیهای اجتماعی (مدیریت افراد، 445/0؛ ارتباطی، 294/0 و کار تیمی، 261/0)، و شایستگیهای فردی (ویژگیهای شخصیتی، 703/0 و ویژگیهای اخلاقی، 297/0) مشخص شد. همچنین با روش دیمتل معیارهای شایستگی مدیریتی و شایستگی اجتماعی مولفه های تاثیرگذار و شایستگی فردی معیار تاثیرپذیر است.نتیجه گیری: تلاش برای انجام کار با همکاری دیگران به جای انجام کار به صورت رقابتگونه؛ ایجاد انسجام بین اعضای گروه آموزشی پذیرش مسئولیت رشد و تعالی افراد گروه و حمایت همهجانبه از آنها؛ ایجاد محیطی امن و قابل قبول برای همکاری با اعضای گروه آموزشی؛ در دسترس بودن برای اعضای گروه آموزشی نمونه ای از شایستگی های لازم مدیران هستند.
سکینه خاتون غضنفری؛ رضا یوسفی سعیدآبادی؛ وحید فلاح
چکیده
هدف: هدف از پژوهش حاضر، مدلیابی روابط سیستم مدیریت منابع انسانی با انتصاب مبتنی بر شایستگی مدیران در نظام آموزش عالی بود.روش: روش پژوهش ترکیبی از نوع آمیخته (کمی-کیفی) اکتشافی بود. در بخش کیفی، جامعه آماری شامل معاونین دانشگاه در بخش معاونت توسعه مدیریت و منابع (معاونت پشتیبانی) مراکز آموزش عالی استان مازندران بود که با استفاده از ...
بیشتر
هدف: هدف از پژوهش حاضر، مدلیابی روابط سیستم مدیریت منابع انسانی با انتصاب مبتنی بر شایستگی مدیران در نظام آموزش عالی بود.روش: روش پژوهش ترکیبی از نوع آمیخته (کمی-کیفی) اکتشافی بود. در بخش کیفی، جامعه آماری شامل معاونین دانشگاه در بخش معاونت توسعه مدیریت و منابع (معاونت پشتیبانی) مراکز آموزش عالی استان مازندران بود که با استفاده از روش نمونهگیری «نمونههای حاوی اطلاعات غنی» با 20 نفر از معاونین با روش دلفی و استفاده از پرسشنامههای نیمه ساختاریافته؛ مصاحبه به عمل آمد. جامعه آماری پژوهش، در بخش کمی شامل اعضاء هیئت علمی (مربی، استادیار، دانشیار و استاد تمام) مراکز آموزش عالی استان مازندران در سال تحصیلی 98-1397 بودندکه با روش نمونهگیری طبقهای نسبی چندمرحلهای با فرمول کوکران تعداد 338 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کمی پرسشنامه های مدیریت منابع انسانی و انتصاب مطلوب مدیران بود. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه توسط خبرگان مورد تأیید قرار گرفت و پایایی پرسشنامه ها از طریق ضریب آلفای کرونباخ محاسبه و پذیرفته شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی با نرم افزارهای Spss و Amos انجام شد.یافته ها: نتایج بخش کیفی حاکی از آن بود که سیستم مدیریت منابع انسانی دارای هشت بعد و انتصاب مدیران مبتنی بر شایستگی دارای دوازده بعد بود. نتایج بخش کمی نشان داد که تمامی ابعاد سیستم مدیریت منابع انسانی و انتصاب مدیران مبتنی بر شایستگی مورد تائید واقع شدند.نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش انتصاب مطلوب مدیران در مراکز آموزشی منجر به تقویت و عملکرد درست منابع انسانی و متعاقبا راندمان بالای نظام آموزشی می شود.
حمید رضائی؛ مهسا زمانی
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین انگیزه مدیریت تصویر سازی و رفتار آوا با نقش تعدیلی خودکارآمدی و خود نظارتی معلمان تربیت بدنی استان گلستان انجام شد.روش شناسی: این پژوهش از نوع توصیفی _ همبستگی بود که به صورت پیمایشی انجام شد، جامعه آماری پژوهش شامل معلمان تربیت بدنی استان گلستان با حجم 1840 نفر بود که از بین آنها 318 نفر به عنوان ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین انگیزه مدیریت تصویر سازی و رفتار آوا با نقش تعدیلی خودکارآمدی و خود نظارتی معلمان تربیت بدنی استان گلستان انجام شد.روش شناسی: این پژوهش از نوع توصیفی _ همبستگی بود که به صورت پیمایشی انجام شد، جامعه آماری پژوهش شامل معلمان تربیت بدنی استان گلستان با حجم 1840 نفر بود که از بین آنها 318 نفر به عنوان نمونه با استفاده از جدول کرجسی _ مورگان و روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه انگیزه مدیریت تصویر سازی چوی و همکاران(2015)، آوای کارکنان زهیر و اردوگان(2011) ، خودکارآمدی بتز(2004) و خود نظارتی چوی و همکاران(2015) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری) با نرم افزار اسمارت پی ال اس انجام شد.یافته ها: نتایج تجزیه و تحلیل نشان داد که بین انگیزه مدیریت تصویر سازی و رفتار آوا رابطه معنی داری وجود داشت. همچنین بین انگیزه مدیریت تصویر سازی و رفتار آوا با نقش تعدیلی خودکارآمدی رابطه معنی داری وجود داشت لیکن بین انگیزه مدیریت تصویر سازی و رفتار آوا با نقش تعدیلی خود نظارتی رابطه معنی داری وجود نداشت.بحث و نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش متغیر انگیزه مدیریت تصویرسازی، رفتار آوا را تبیین و پیش بینی می نماید یعنی افزایش انگیزه مدیریت تصویرسازی معلمان، باعث افزایش رفتار آوا آنان می شود و برعکس.
محمد زارعان دولت ابادی؛ بدری شاه طالبی؛ رضا جعفری هرندی
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل رفتار شهروندی سازمانی معلمان مدارس دولتی ایران انجام شد.روش شناسی: مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی مبتنی بر نظریه دادهبنیاد بود. جامعه پژوهش خبرگان آموزشوپرورش ایران در سال 1399 بودند. حجم نمونه طبق اصل اشباع نظری 28 نفر برآورد که پس از بررسی ملاکهای ورود به مطالعه با روش نمونهگیری ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل رفتار شهروندی سازمانی معلمان مدارس دولتی ایران انجام شد.روش شناسی: مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی مبتنی بر نظریه دادهبنیاد بود. جامعه پژوهش خبرگان آموزشوپرورش ایران در سال 1399 بودند. حجم نمونه طبق اصل اشباع نظری 28 نفر برآورد که پس از بررسی ملاکهای ورود به مطالعه با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از مصاحبه نیمهساختاریافته استفاده شد که روایی آن را روش مثلثسازی تایید و پایایی آن با روش ضریب توافق بین دو کدگذار 83/0 برآورد شد. دادهها پس از گردآوری با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی مبتنی بر نظریه دادهبنیاد در نرمافزار MAXQDA نسخه 2020 تحلیل شدند.یافتهها: یافتهها نشان داد که رفتار شهروندی سازمانی معلمان مدارس دولتی ایران دارای 178 مفهوم و 23 مقوله فرعی در 12 مقوله اصلی بود. در پدیده محوری رفتار شهروندی سازمانی معلمان، دو مقوله اصلی تغییرات راهبردی نظام آموزشوپرورش (با دو مقوله فرعی همگامی با تغییرات و تحولات جدید و رشد سجایای اخلاقی و روحیه ازخودگذشتگی) و نگرشهای توسعهگرایانه سازمانی (با دو مقوله فرعی توسعه کنشهای مشارکتی و بروندادهای توسعهای نظام آموزشی کارآمد) بهعنوان شرایط علی، سه مقوله اصلی ویژگیهای رهبری سازمانی (با دو مقوله فرعی گرایشهای نیکخواهانه رهبران و رفتارهای رهبری موثر و پویا)، ویژگیهای فردی پیروان (با دو مقوله فرعی ارزشهای آرمانی و هنجارهای رفتاری) و ویژگیهای سازمانی (با دو مقوله فرعی فرهنگ سازمانی ارزشمدار و جو سازمانی شفقتمحور) بهعنوان شرایط زمینهای، دو مقوله اصلی سرمایه جمعی (با دو مقوله فرعی سرمایه روانشناختی اجتماعی و فرهنگ عمومی) و تغییر ارزشی (با دو مقوله فرعی رشد ارزشهای کثرتگرایی و رشد فرهنگی اجتماعی) بهعنوان شرایط مداخلهگر، سه مقوله اصلی راهبردهای سازمانی (با دو مقوله فرعی آموزش کارکنان و فرهنگ سازمانی محرک)، راهبردهای مدیریتی (با یک مقوله فرعی رهبری کارآمد) و راهبردهای اجتماعمحور (با دو مقوله فرعی بازنمایی نقش فرهنگیان و توسعه فرهنگ عمومی) بهعنوان راهبردها و دو مقوله اصلی فردی (با دو مقوله فرعی پیامد روانشناختی و توسعه عملگرایی فردی) و سازمانی- اجتماعی (با دو مقوله فرعی سازمان فرابالنده و پویایی اجتماعی) بهعنوان پیامدها شناسایی شدند. در نهایت، مدل پارادایمی رفتار شهروندی سازمانی معلمان مدارس دولتی ایران طراحی شد.بحث و نتیجهگیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر، برنامهریزی برای بهبود رفتار شهروندی سازمانی معلمان مدارس دولتی ایران از طریق مفاهیم و مقولههای اصلی و فرعی ضروری است.
محمدعلی بیاتی؛ سعید صیادی؛ ابراهیم گیوکی؛ سنجر سلاجقه؛ امین نیک پور
چکیده
هدف: مسئولیت اجتماعی یک پارادایم نسبتا جدید مدیریتی است که در آن به ایجاد کسبوکار مسئولانه و متعهدانه تاکید میشود. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل مسئولیت اجتماعی با استفاده از روش فراترکیب انجام شد.روششناسی: این مطالعه از نظر زمانی از نوع مقطعی، از نظر هدف از نوع کاربردی و از نظر شیوه اجرا از نوع کیفی با استفاده از روش فراترکیب ...
بیشتر
هدف: مسئولیت اجتماعی یک پارادایم نسبتا جدید مدیریتی است که در آن به ایجاد کسبوکار مسئولانه و متعهدانه تاکید میشود. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل مسئولیت اجتماعی با استفاده از روش فراترکیب انجام شد.روششناسی: این مطالعه از نظر زمانی از نوع مقطعی، از نظر هدف از نوع کاربردی و از نظر شیوه اجرا از نوع کیفی با استفاده از روش فراترکیب بود. جامعه پژوهش منابع مرتبط با مسئولیت اجتماعی در 20 سال اخیر بودند که از میان 200 مقاله موجود با توجه به ملاکهای مورد نظر و تعداد 3 مرحله پالایش تعداد 42 مقاله با روش هدفمند بهعنوان نمونه انتخاب شدند. دادهها با کمک مرور اسناد و یادداشتبرداری از مقالهها جمعآوری که پایایی یافتهها با کمک ضریب توافق بین دو کدگذار 86/0 بدست آمد و در نهایت، دادهها با روش تحلیل مضمون در نرمافزار MAXQDA-10 تحلیل شدند.یافتهها: یافتههای پژوهش حاضر نشان داد که مسئولیت اجتماعی تعداد 65 شاخص، 41 مقوله و 7 بعد داشت که شامل ابعاد اقتصادی (6 مقوله)، اخلاقی (8 مقوله)، محیطزیستی (8 مقوله)، کارکنان (6 مقوله)، نهادهای نظارتی (5 مقوله)، جامعه (5 مقوله) و نهادهای حاکمیتی (3 مقوله) بود. در نهایت، مدل مسئولیت اجتماعی با استفاده از روش فراترکیب طراحی شد.بحث و نتیجهگیری: نتایج پژوهش حاضر نشاندهنده 7 بعد اقتصادی، اخلاقی، محیطزیستی، کارکنان، نهادهای نظارتی، جامعه و نهادهای حاکمیتی برای مدل مسئولیت اجتماعی بود. مدیران و مسئولان سازمانی با کمک ابعاد شناساییشده در پژوهش حاضر میتوانند زمینه را برای بهبود مسئولیت اجتماعی در سازمان خود فراهم آورند.
حوریه رضا قلی؛ شهین عبدالمالکی؛ فاطمه خدادادی
چکیده
هدف: با توجه به اهمیت رفتارهای مرتبط با سلامت تحصیلی در دانشآموزان، پژوهش حاضر با هدف تبیین سهم ابعاد شخصیت در رفتارهای ارتقادهنده سلامت تحصیلی انجام شد.
روششناسی: این مطالعه توصیفی- تحلیلی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش دانشآموزان دختر دوره متوسطه دوم شهر کرج در سال تحصیلی 400-1399 بودند. نمونه پژوهش 150 نفر برآورد که با روش نمونهگیری ...
بیشتر
هدف: با توجه به اهمیت رفتارهای مرتبط با سلامت تحصیلی در دانشآموزان، پژوهش حاضر با هدف تبیین سهم ابعاد شخصیت در رفتارهای ارتقادهنده سلامت تحصیلی انجام شد.
روششناسی: این مطالعه توصیفی- تحلیلی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش دانشآموزان دختر دوره متوسطه دوم شهر کرج در سال تحصیلی 400-1399 بودند. نمونه پژوهش 150 نفر برآورد که با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از سیاهه ویژگیهای شخصیتی (Costa and McCrae, 1992) و پرسشنامه رفتارهای سبکزندگی تحصیلی ارتقادهنده سلامت تحصیلی (Salehzadeh, Shokri and Fathabadi, 2018) استفاده شد. همچنین، برای تحلیل دادهها از روش رگرسیون چندگانه با مدل گامبهگام در نرمافزار SPSS استفاده شد.
یافتهها: یافتهها نشان داد که ابعاد برونگرایی، روانآزردهخویی و وجدانگرایی توانستند 14 درصد از تغییرات تابآوری تحصیلی، از میان ابعاد شخصیت فقط بعد برونگرایی توانست 14 درصد از تغییرات خوشبینی تحصیلی، از میان ابعاد شخصیت فقط بعد برونگرایی توانست 8 درصد از تغییرات مشغولیت تحصیلی، از میان ابعاد شخصیت فقط بعد برونگرایی توانست 3 درصد از تغییرات سرزندگی تحصیلی و ابعاد برونگرایی، گشودگی به تجربه و موافقبودن توانستند 22 درصد از تغییرات جهتگیری هدف تسلطمحور را تبیین کنند (01/0P<).
بحث و نتیجهگیری: با توجه به نتایج بدستآمده، برنامهریزی برای بهبود رفتارهای ارتقادهنده سلامت تحصیلی بر اساس ابعاد شخصیت بهویژه از طریق افزایش برونگرایی با استفاده از کارگاههای آموزشی ضروری به نظر میرسد
محمود تعجبی؛ پروانه محمدی؛ محسن احمدی
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین مدیریت استعداد و جامعه پذیری سازمانی با سرمایه های روانشناختی انجام شد.روش شناسی: روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه معلمان دوره ابتدایی شهرستان سقز در سال تحصیلی 1400-1399 بودند. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی 278 نفر از معلمان به طور تصادفی جهت مطالعه انتخاب ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین مدیریت استعداد و جامعه پذیری سازمانی با سرمایه های روانشناختی انجام شد.روش شناسی: روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه معلمان دوره ابتدایی شهرستان سقز در سال تحصیلی 1400-1399 بودند. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی 278 نفر از معلمان به طور تصادفی جهت مطالعه انتخاب شدند. برای گردآوری داده های پژوهش از سه پرسشنامه استاندارد مدیریت استعداد(Cunningham, 2007)، جامعه پذیری سازمانی(Taormina, 1997) و سرمایه های روانشناختی(2007،Luthans, Youssef , Avolio) استفاده گردید.داده های تحقیق پس از جمع آوری با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری در نرم افزارهای آماری Lisrel وSPSS تحلیل شدند.یافتهها: نتایج نشان داد که رابطه مدیریت استعداد با سرمایه های روانشناختی (28/0) با آماره تی 29/4 مثبت و معنادار می باشد(01/0P<)همچنین رابطه جامعه پذیری سازمانی با سرمایه های روانشناختی (64/0) با آماره تی 36/7 مثبت و معنادار بود(01/0P<).بحث و نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضراز عوامل اثر گذار بر سرمایههای روانشناختی می تواند مدیریت استعداد و جامعهپذیری سازمانی باشد.
مهرنوش خداداد حسینی؛ ساناز اشکان
چکیده
هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش برنامه دانشافزایی فراشناختی معلمان بر عملکرد تحصیلی و پرورش خلاقیت دانشآموزان ابتدایی بود. روش: این مطالعه نیمهتجربی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش همه دانشآموزان پایههای سوم تا پنجم ابتدایی منطقه یک شهر تهران در سال تحصیلی 96-1395 بودند. نمونه پژوهش 120 دانشآموز ...
بیشتر
هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش برنامه دانشافزایی فراشناختی معلمان بر عملکرد تحصیلی و پرورش خلاقیت دانشآموزان ابتدایی بود. روش: این مطالعه نیمهتجربی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش همه دانشآموزان پایههای سوم تا پنجم ابتدایی منطقه یک شهر تهران در سال تحصیلی 96-1395 بودند. نمونه پژوهش 120 دانشآموز بود که با روش تصادفی خوشهای انتخاب و با روش تصادفی ساده در دو گروه مساوی (60 نفر گروه آزمایش و 60 نفر گروه کنترل) جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 2 ساعته تحت آموزش برنامه دانشافزایی فراشناختی قرار گرفت و گروه کنترل آموزشی ندید. ابزارهای پژوهش پرسشنامههای خلاقیت (تورنس، 1974) و عملکرد تحصیلی (فام و تیلور، 1999) بودند. دادهها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرمافزار SPSS-22 تحلیل شدند. یافتهها: یافتهها نشان داد که بین گروههای آزمایش و کنترل در هر دو متغیر عملکرد تحصیلی و پرورش خلاقیت تفاوت معناداری وجود داشت. به عبارت دیگر، آموزش برنامه دانشافزایی فراشناختی معلمان باعث افزایش عملکرد تحصیلی (همه مولفههای آن شامل خودکارآمدی، برنامهریزی، تاثیرات هیجانی، فقدان کنترل پیامد و انگیزش) و پرورش خلاقیت (همه مولفههای آن شامل انعطافپذیری، سیالی، بسط و ابتکار) دانشآموزان ابتدایی شد (05/0p <). نتیجهگیری: بر اساس نتایج، معلمان میتوانند از روش آموزش برنامه دانشافزایی فراشناختی معلمان در کنار سایر روشهای آموزشی برای بهبود عملکرد تحصیلی و پرورش خلاقیت دانشآموزان ابتدایی استفاده کنند.
اعظم جعفرزاده؛ اصغر سلطانی؛ بدرالسادات دانشمند
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی تجربة زیستة اعضای هیأت علمی از راهبردهای تعامل استاد - دانشجو در محیطهای دانشگاهی بود. روش شناسی: روش پژوهش پدیدارشناسی بود که طی آن ادراکات و فهم اعضای هیأت علمی از تعامل با دانشجویان بررسی گردید. جامعه آماری شامل همه اعضایهیأت علمی دانشکدههای علوم و فیزیک دانشگاه شهید باهنر کرمان در سال تحصیلی 98-1397 ...
بیشتر
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی تجربة زیستة اعضای هیأت علمی از راهبردهای تعامل استاد - دانشجو در محیطهای دانشگاهی بود. روش شناسی: روش پژوهش پدیدارشناسی بود که طی آن ادراکات و فهم اعضای هیأت علمی از تعامل با دانشجویان بررسی گردید. جامعه آماری شامل همه اعضایهیأت علمی دانشکدههای علوم و فیزیک دانشگاه شهید باهنر کرمان در سال تحصیلی 98-1397 به تعداد 81 نفر بود. با نمونهگیری هدفمند و رسیدن به اشباع نظری، 18 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. از طریق بررسی عمیق پژوهشهای انجام شده در موضوع تعامل استاد – دانشجو، سوالات مصاحبه تهیه گردید و مصاحبهها به شکل نیمهساختاریافته انجام شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها نیز از شیوة کدگذاری سه مرحلهای باز، محوری و انتخابی استفاده شد.یافتهها: نتایج نشان داد که شرایط شکلگیری تعامل استاد - دانشجو، شامل عوامل زمینهساز و افزایشدهنده تعامل مانند درک موضوع درسی توسط دانشجو، برگزاری ساعات رفع اشکال و وجود انگیزه در استاد و دانشجو، و عوامل کاهشدهنده تعامل مانند ماهیت تئوری دروس، سطح علمی پایین دانشجو، حجم بالای کار عملی و تحقیقاتی، زمان محدود و عدم اعتماد به نفس دانشجو بودند. نتایج همچنین نشان داد که راهبردها و روشهای تعامل با دانشجو شامل راهبردهای عام، شرایطمدار و دانشجومدار بودند. علاوه بر این، پیامدهای اتخاذ راهبردهای تعامل استاد - دانشجو نیز شامل پیامدهای مبتنی بر دانشجو مانند تاثیرات علمی، شخصیتی، اجتماعی، شغلی، و همچنین پیامدهای مبتنی بر استاد مانند کسب تجربه، به روز شدن اطلاعات و دانش استاد، احساس رضایت درونی، و دریافت بازخورد برای شناسایی نقاط قوت و ضعف بودند.بحث و نتیجهگیری: نتایج حاصل دلالتهای مهمی برای برنامهریزان درسی آموزش عالی در راستای بهبود زمینههای تعامل استاد - دانشجو دارد. بر این اساس لازم است که از محتوای تعاملی با ماهیت عملی و مشارکتی، و شیوههای تدریس مبتنی بر راهبردهای تعاملی مختلف استفاده شود و برای دسترسی بیشتر دانشجو به استاد از طریق فعالیتهای خارج از کلاس و فراهم آوردن فرصت ارتباط بیشتر دانشجو با استاد در سطحی شخصیتر برنامهریزی گردد.
سعید بخشی زاده؛ حیدر تورانی؛ علی خلخالی
چکیده
هدف: مقاله حاضر با هدف بررسی خط مشی گذاری آموزشی در موسسات مالی غیر دولتی به منظور ارائه مدل مناسب انجام شد.روششناسی: روش تحقیق به لحاظ هدف توسعه ای و از نظرنوع داده ها آمیخته اکتشافی متوالی، در بخش کیفی به روش داده بنیاد و در بخش کمی به روش توصیفی از نوع پیمایشی انجام شد. جامعه آماری در بخش کیفی تعدادی از خبرگان و در بخش کمی کلیه مدیران ...
بیشتر
هدف: مقاله حاضر با هدف بررسی خط مشی گذاری آموزشی در موسسات مالی غیر دولتی به منظور ارائه مدل مناسب انجام شد.روششناسی: روش تحقیق به لحاظ هدف توسعه ای و از نظرنوع داده ها آمیخته اکتشافی متوالی، در بخش کیفی به روش داده بنیاد و در بخش کمی به روش توصیفی از نوع پیمایشی انجام شد. جامعه آماری در بخش کیفی تعدادی از خبرگان و در بخش کمی کلیه مدیران ومعاونین و کارکنان ستادی موسسات شامل 3850 نفر بود. در بخش کیفی 12 نفر به روش گلوله برفی و در بخش کمی تعداد 384 نفر طبق جدول کرجسی و مورگان به روش خوشه ای و تصادفی انتخاب شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه محقق ساخته بود که در بعد کمی از روایی ظاهری، محتوایی و سازه برخوردار بود. همچنین CVR با ضریب 846/0 تأیید و پایایی آن با ضریب 871/0 تایید شد و داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.یافته ها: نتایج نشان داد که ابعاد و مولفه های مدل عبارتند از 1-تأکید بر عوامل راهبردی (توانایی های علمی و مهارتی سیاستگذاران، تاکید بر واقع گرایی در تدوین خط مشی، تاثیر احزاب سیاسی بر تدوین خط مشی، تاثیر فرهنگ و جامعه در تدوین خط مشی) 2- تأکید بر عوامل حمایتی( استفاده از حمایتهای کشوری، استفاده از جامعه علمی، استفاده از حمایت نهاد و ارگان ها دولتی) 3-توجه بر کیفیت آموزشی( تاکید بر ارزیابی در تدوین خط مشی، توجه بر رشد کارکنان، تاکید بر عوامل آموزشی و پژوهشی) 4-توجه به زیرساختها و امکانات آموزشی(فراهم آوردن امکانات آموزشی، اصلاح ساختار سازمانی، توزیع عادلانه بودجه در نظر گرفته شده) 5-توجه بر توسعه چندگانه(توسعه اقتصادی، سیاسی،اجتماعی، فرهنگی و علمی)6-توجه برآثار اجرای خط مشی (رشد آموزشی، رشد ارزشهای انسانی و اخلاقی، ایجاد زمینه توزیع عدالت).نتیجه گیری: با توجه به مقدار جذر برآورد واریانس خطای تقریب برای هر بعد که به ترتیب برابر با 063/0 ، 075/0 ، 063/0 ، 099/0 ، 093/0 و 081/0 است، مدل حاصل دارای ساختار مناسبی است.
سمانه دهقان زاده؛ سکینه جعفری
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی مؤلفههای آموزش حقوق شهروندی در نظام آموزشی کشور از نظر صاحبنظران بود.روش شناسی: این پژوهش با رویکرد ترکیبی آمیخته اکتشافی انجام شد. جامعه آماری بخش کیفی، متخصصان و اساتید دانشگاههای سراسری کشور در حوزه حقوق شهروندی در سال 1399 بودند که 15 نفر طبق اصل اشباع نظری با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. ...
بیشتر
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی مؤلفههای آموزش حقوق شهروندی در نظام آموزشی کشور از نظر صاحبنظران بود.روش شناسی: این پژوهش با رویکرد ترکیبی آمیخته اکتشافی انجام شد. جامعه آماری بخش کیفی، متخصصان و اساتید دانشگاههای سراسری کشور در حوزه حقوق شهروندی در سال 1399 بودند که 15 نفر طبق اصل اشباع نظری با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. جامعه آماری بخش کمی، معلمان شهر سمنان در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که 267 نفر با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونهگیری تصادفی طبقهای بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کیفی مصاحبه نمیهساختاریافته و بررسی اسناد موجود در این زمینه بود. در بخش کمی پرسشنامه محققساخته مبتنی بر دادههای بخش کیفی بود. میزان پایایی در بخش کیفی با روش هولستی 85/0 محاسبه شد که حاکی از پایایی مطلوب بود و روایی با استفاده از معیار کیفیت (مؤثق بودن) سنجیده و مورد تأیید قرار گرفت. در بخش کمی، برای سنجش روایی پرسشنامه از تحلیل عامل تأییدی و برای محاسبه پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد، که مقدار بار عاملی تمام مؤلفههای پرسشنامه بالاتر از 3/0 بود و آلفای کرونباخ برای همه ابعاد بالاتر از 70/0 بدست آمد. در بخش کیفی دادهها با روش تحلیل مضمون و در بخش کمی دادهها با روش تحلیل عامل تأییدی در نرمافزارهای SPSS 21 و LISREL 8.5 تحلیل شدند.یافتهها: نتیجۀ تحلیل دادهها در بخش کیفی منجر به شناسایی ۵۶ مضمون پایه، 11 مضمون سازماندهنده فرعی در زمینۀ حقوق شهروندی گردید که در قالب ۴ مضمون سازماندهنده اصلی حقوق اجتماعی با سه مضمون فرعی (حمایتهای مالی و درآمدی، حقوق آموزشی و بهداشتی، حمایتهای قضایی)، حقوق سیاسی با دو مضمون فرعی (حقوق عضویت و مشارکت، حقوق شرکت در تجمعات)، حقوق مدنی با چهار مضمون فرعی (آزادی عملکرد فردی، آزادی اندیشه، آزادی اقتصادی و اجتماعی، حقوق مربوط به مساوات)، حقوق فرهنگی با دو مضمون فرعی (حداقل حقوق فرهنگی پایه، حمایتها و حفاظتهای فرهنگی) سازماندهی شدند. نتایج تحلیل عامل تأییدی حاکی از تأیید بار عاملی مضمونهای پایه و سازماندهنده جهت اندازهگیری آموزش حقوق شهروندی بود.بحث و نتیجهگیری: با توجه به مضامین شناسایی شده، برنامهریزی برای آموزش حقوق شهروندی در مدارس کشور و آگاه نمودن دانشآموزان ضروری است. بنابراین لازم است تا مسئولان نظام آموزشی توجه و اهتمام بیشتری نسبت به آموزش حقوق شهروندی و گنجاندن مطالب بیشتری از این حقوق در کتابها و برنامۀ درسی دانشآموزان داشته باشند.
علیمراد کرمی؛ معصومه صمدی؛ محمد آرمند؛ فهیمه انصاریان
چکیده
هدف: با توجه به اهمیت جامعهپذیری دانشآموزان در نظام تعلیموتربیت جمهوری اسلامی ایران، پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی جامعهپذیری دانشآموزان متوسطه دوم بر اساس مبانی جامعهشناختی سند تحول بنیادین در نظام تعلیموتربیت انجام شد.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر زمانی مقطعی، از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش ...
بیشتر
هدف: با توجه به اهمیت جامعهپذیری دانشآموزان در نظام تعلیموتربیت جمهوری اسلامی ایران، پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی جامعهپذیری دانشآموزان متوسطه دوم بر اساس مبانی جامعهشناختی سند تحول بنیادین در نظام تعلیموتربیت انجام شد.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر زمانی مقطعی، از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش سند تحول بنیادین نظام تعلیموتربیت و خبرگان نظام تعلیموتربیت و مدیریت آموزشی استان بوشهر در سال 1399 بودند. علاوه بر سند تحول بنیادین در نظام تعلیموتربیت، نمونه پژوهش طبق اصل اشباع نظری 16 نفر بدست آمد که با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. دادهها با کمک مرور اسناد و مصاحبه نیمهساختاریافته گردآوری که روایی آن با روش مثلثسازی تایید و پایایی آن با روش ضریب توافق بین سه کدگذار 88/0 بدست آمد و با روش تحلیل مضمون در نرمافزار MAXQDA-12 تحلیل شدند.یافتهها: نتایج حاکی از آن بود که برای جامعهپذیری دانشآموزان متوسطه دوم بر اساس مبانی جامعهشناختی 48 شاخص، 9 مولفه و 2 بعد استخراج شد. بعد درونفردی شامل چهار مولفه ارتباطات و تعامل، خلاقیت و مهارت، نگرش و خانواده و بعد محیطی شامل پنج مولفه مدرسه، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و ارزشی و فرهنگی بود. در نهایت، با توجه به ابعاد و مولفهها، نظام بازخورد و اصلاح، فلسفه و اهداف، مراحل اجرایی الگو و سازوکار اجرایی الگو، الگوی جامعهپذیری دانشآموزان متوسطه دوم بر اساس مبانی جامعهشناختی سند تحول بنیادین در نظام تعلیموتربیت ترسیم شد.بحث و نتیجهگیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر، برنامهریزی جهت بهبود جامعهپذیری دانشآموزان از طریق الگوی جامعهپذیری دانشآموزان متوسطه دوم بر اساس مبانی جامعهشناختی سند تحول بنیادین در نظام تعلیموتربیت ضروری میباشد.
ملیحه حسینی ابریشمی؛ زهرا هاشمی؛ عباس عبداللهی
چکیده
هدف: تابآوری تحصیلی نقش مهمی در سایر عملکردهای تحصیلی دارد. در نتیجه، هدف این پژوهش تعیین رابطه طرحوارههای ناسازگار اولیه با تابآوری تحصیلی با نقش میانجیگری تنظیم شناختی هیجان در دانشجویان بود.روششناسی: این مطالعه مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد شهر تهران در سال تحصیلی 400-1399 بودند. ...
بیشتر
هدف: تابآوری تحصیلی نقش مهمی در سایر عملکردهای تحصیلی دارد. در نتیجه، هدف این پژوهش تعیین رابطه طرحوارههای ناسازگار اولیه با تابآوری تحصیلی با نقش میانجیگری تنظیم شناختی هیجان در دانشجویان بود.روششناسی: این مطالعه مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد شهر تهران در سال تحصیلی 400-1399 بودند. حجم نمونه بر اساس نظر Kline (2015) 201 نفر تعیین که این تعداد با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش فرم کوتاه مقیاس طرحوارههای ناسازگار اولیه Young (1994)، پرسشنامه تابآوری تحصیلی Samuels (2009) و مقیاس تنظیم شناختی هیجان Garnefski, Kraaij and Spinhoven (2001) بود و دادههای حاصل از اجرای آنها با روش تحلیل مسیر در نرمافزارهای SPSS-26 و AMOS-24 تحلیل شدند.یافتهها: یافتهها نشان داد که مدل طرحوارههای ناسازگار اولیه با تابآوری تحصیلی با نقش میانجیگری تنظیم شناختی هیجان در دانشجویان برازش مناسبی داشت. هر پنج طرحواره ناسازگار اولیه شامل جدایی و طرد، خودگردانی مختل، محدودیتهای مختل، دیگر جهتمندی و گوشبهزنگی افراطی بر تنظیم شناختی هیجان سازگار و تابآوری تحصیلی دانشجویان اثر مستقیم و منفی و بر تنظیم شناختی هیجان ناسازگار آنان اثر مستقیم و مثبت داشت و علاوه بر آن، تنظیم شناختی هیجان سازگار بر تابآوری تحصیلی دانشجویان اثر مستقیم و مثبت و تنظیم شناختی هیجان ناسازگار بر تابآوری تحصیلی آنان اثر مستقیم و منفی داشت (01/0P
عبدالوحید منطق؛ علی اصغر ماشینچی؛ مختار رنجبر
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی کیفیت برنامه درسی در دوره متوسطه (اول) شهر شیراز با تأکید بر رویکرد مجازی انجام شد. روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا تلفیقی (کیفی- کمّی) بود. در بخش کیفی مشارکت کنندگان در پانل دلفی 20 خبره دانشگاهی در حوزه برنامه ریزی درسی شهر شیراز بودند که به صورت هدفمند انتخاب شدند. جامعۀ ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی کیفیت برنامه درسی در دوره متوسطه (اول) شهر شیراز با تأکید بر رویکرد مجازی انجام شد. روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا تلفیقی (کیفی- کمّی) بود. در بخش کیفی مشارکت کنندگان در پانل دلفی 20 خبره دانشگاهی در حوزه برنامه ریزی درسی شهر شیراز بودند که به صورت هدفمند انتخاب شدند. جامعۀ آماری در بخش کمّی، معلمان ناحیه 1و 2 شهر شیراز در سال تحصیلی 400-1399 به تعداد 2953 نفر بودند که بر اساس فرمول کوکران تعداد 350 با روش نمونه گیری تصادفی به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کیفی مصاحبه و مرور ادبیات پیشینه بود و در بخش کمّی پرسشنامه محقق ساخته بود. اعتبار یافتهها با روایی صوری و پایایی با روش آلفای کرونباخ انجام شد که مقدار آن 88/0 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل دادهها در بخش کیفی از روش کدگذاری و تحلیل دلفی و در بخش کمّی از آمارههای توصیفی (درصد، میانگین و انحراف معیار) با نرم افزار Spss23 و استنباطی (معادلات ساختاری- تحلیل عاملی تاییدی) با نرم افزار Lisrel8.8 استفاده شد.یافتهها: یافتههای کیفی نشان داد 6 بعد (هدف، محتوا، روش، برنامه ریزی، ارزشیابی و فناوری) 19 مؤلفه و 57 شاخص برای الگوی کیفیت برنامه درسی در دوره متوسطه اول شناسایی شد. همچنین نتایج تحلیل عاملی نشان داد بعد محتوا با بار عاملی (88/0 و 21/20=t)، هدف (83/0 و 32/18=t) فناوری (78/0و 11/17=t)، ارزشیابی (75/0 و 72/16=t)، روش (71/0 و 62/15=t) و برنامه ریزی (68/0 و 92/13=t) به ترتیب بیش ترین اثرگذاری بر کیفیت برنامه درسی داشتند. بحث و نتیجه گیری: برنامه ریزان درسی میتوانند جهت افزایش کیفیت برنامه درسی دوره متوسطه اول به 6 بعد شناسایی شده این پژوهش توجه جدی نمایند و بر روی بعد محتوا و سازگاری آن با روشهای مجازی به طور خاص تمرکز نمایند.
شیما ارشادی چهارده؛ فیروز کیومرثی
چکیده
هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش مسئولیتپذیری بر مدیریت زمان و هدفگذاری نوجوانان دختر انجام شد. روششناسی: این مطالعه نیمهتجربی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش همه نوجوانان دختر مقطع متوسطه اول منطقه نه شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 بودند. از میان اعضای جامعه 30 نفر پس از بررسی ملاکهای ورود به ...
بیشتر
هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش مسئولیتپذیری بر مدیریت زمان و هدفگذاری نوجوانان دختر انجام شد. روششناسی: این مطالعه نیمهتجربی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش همه نوجوانان دختر مقطع متوسطه اول منطقه نه شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 بودند. از میان اعضای جامعه 30 نفر پس از بررسی ملاکهای ورود به مطالعه با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و با روش تصادفی در دو گروه مساوی شامل گروههای آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش به مدت 9 جلسه 90 دقیقهای (هفتهای یک جلسه) تحت آموزش مسئولیتپذیری قرار گرفت و گروه کنترل آموزشی ندید. دادهها با پرسشنامههای مدیریت زمان (کویین و همکاران،1990) و هدفگذاری (بوفارد و همکاران، 1998) جمعآوری و با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرمافزار SPSS نسخه 19 تحلیل شدند. یافتهها: یافتهها نشان داد که گروههای آزمایش و کنترل در مرحله پسآزمون از نظر متغیرهای مدیریت زمان و هدفگذاری تفاوت معناداری داشت. به عبارت دیگر، آموزش مسئولیتپذیری باعث بهبود مدیریت زمان و هدفگذاری (تسلطی، عملکرد گرایشی و عملکرد اجتنابی) نوجوانان دختر شد (05/0P < /span><). نتیجهگیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر، برنامه آموزش مسئولیتپذیری یکی از روشهای موثر برای بهبود مدیریت زمان و هدفگذاری نوجوانان دختر میباشد و مشاوران و روانشناسان میتوانند از این روش برای مداخلات خود استفاده نمایند.
آرزو وظیفه؛ ابوطالب سعادتی شامیر؛ هادی بهرامی
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف ساخت و استانداردسازی پرسشنامه ذهن خلاق در دانشجویان ایران انجام شد.روش: روش پژوهش حاضر توصیفی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان کارشناسی رشته روان شناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات بود که از میان آنها 500 نفر به عنوان نمونه به روش نمونه گیری طبقهای مرحلهای انتخاب شدند. پرسشنامه حاضر بر مبنای ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف ساخت و استانداردسازی پرسشنامه ذهن خلاق در دانشجویان ایران انجام شد.روش: روش پژوهش حاضر توصیفی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان کارشناسی رشته روان شناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات بود که از میان آنها 500 نفر به عنوان نمونه به روش نمونه گیری طبقهای مرحلهای انتخاب شدند. پرسشنامه حاضر بر مبنای چارچوب نظری گاردنر و با استفاده از روش دلفی ساخته شد و دارای 44 عبارت بود. به منظور بررسی ساختار عاملی و روایی سازه از روش تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. پس از جمع آوری پرسش نامهها و ارسال آنها برای پژوهشگر، دادهها وارد رایانه شد و تحلیل دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS و LISREL انجام شدیافتهها: بر اساس نتایج 2 عبارت دارای بار عاملی غیر معنیدار حذف شد و 44 گویه باقی ماند. برای تعیین برازش گویههای باقیمانده از روش تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد که مدل 7 عاملی را تأیید کرد و شامل هفت خرده مقیاس انعطاف پذیری، اولویت بندی، تمرکز، ایده زدگی، ریسک پذیری، پشتکار، امید بود. ضریب آلفای کرونباخ که برای سنجش پایایی گویههای باقیمانده به کار رفت، نشان داد که این عوامل دارای پایایی مناسب بودند.نتیجهگیری: بر اساس یافتههای پژوهش با آموزش ذهن خلاق میتوان زمینه بهزیستی عاطفی، بهبود روابط بین فردی و سازگاری اجتماعی را فراهم نمود و به افراد کمک کرد تا در زمینههای مختلف زندگی موفقتر عمل نمایند.
اسد حجازی
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مهارت های یادگیری خودتنظیمی بر کاهش تعلل ورزی دانشجو معلمان پردیس های دانشگاه فرهنگیان شهر تهران انجام شد.روششناسی: روش پژوهش نیمه آزمایشی، پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. برای انجام پژوهش، از بین تمامی دانشجو معلمان پردیسهای دانشگاه فرهنگیان استان تهران که در سال تحصیلی 1398-99 ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مهارت های یادگیری خودتنظیمی بر کاهش تعلل ورزی دانشجو معلمان پردیس های دانشگاه فرهنگیان شهر تهران انجام شد.روششناسی: روش پژوهش نیمه آزمایشی، پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. برای انجام پژوهش، از بین تمامی دانشجو معلمان پردیسهای دانشگاه فرهنگیان استان تهران که در سال تحصیلی 1398-99 در پردیسها این دانشگاه مشغول تحصیل بودند؛ با استفاده از روش خوشهای چند مرحلهای، بعد از غربالگری دانشجو معلمان دارای تعلل وری بالا و پایین، تعداد30 نفر گزینش و از طریق روش تصادفی ساده به دو گروه 15 نفری دردو گروه آزمایشی و گروه کنترل قرار گرفتند. برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامه تعلل ورزیسالامون و راتبلوم (1984) استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادهها با بهرهگیری از شاخصه آماری توصیفی شامل میانگین و انحراف استاندارد و به منظور پاسخگویی به فرضیههای تحقیق از آزمونهای آمار استنباطی شامل کوواریانس تک متغیری (ANCOVA) انجام گرفت.یافتهها: نتایج «تحلیل کوورایانس» نشان داد؛ آموزش مهارت های یادگیری خودتنظیمی تاثیر معنیداری بر کاهش تعللورزی دارد. همچنین میانگین نمره تعللورزی درفعالیت های آموزشی، پژوهشی و فرهنگی و اجتماعی دانشجو معلمان در گروه آزمایش در مرحله پیش آزمون به ترتیب برابر با (53/28)، (80/23) و (40/37) بود و در مرحله پسآزمون مقدار آن به ترتیب (33/15)، (26/14) و(86/25) رسیده است، یعنی الگوی آموزشی مهارت های یادگیری خودتنظیمی تاثیر معنیداری بر کاهش تعللورزی در فعالیتهای آموزشی مستمر و پایانی پژوهشی و فرهنگی و اجتماعی دانشجو معلمان پردیس های دانشگاه فرهنگیان شهر تهران داشته است.بحث و نتیجهگیری: داده های پژوهش حاضر نشان داد، با بکارگیری و آموزش خودتنظیمی میتوان تعللورزی دانشجومعلمان را کاهش داد.
جواد کهن سال جاجرم؛ محبوبه سلیمان پور عمران؛ رویا افراسیابی
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف اعتباریابی الگوی تدریس مبتنی بر هوش هیجانی در آموزش عالی انجام شد.روش شناسی: پژوهش حاضر آمیخته یعنی کیفی و کمی بود. جامعه بخش کیفی خبرگان رشتههای علوم تربیتی آموزش عالی استانهای خراسان و جامعه بخش کمی دانشجویان کارشناسی همه رشتههای آموزش عالی استانهای خراسان در سال 400-1399 بودند. حجم نمونه بخش کیفی طبق اصل ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف اعتباریابی الگوی تدریس مبتنی بر هوش هیجانی در آموزش عالی انجام شد.روش شناسی: پژوهش حاضر آمیخته یعنی کیفی و کمی بود. جامعه بخش کیفی خبرگان رشتههای علوم تربیتی آموزش عالی استانهای خراسان و جامعه بخش کمی دانشجویان کارشناسی همه رشتههای آموزش عالی استانهای خراسان در سال 400-1399 بودند. حجم نمونه بخش کیفی طبق اصل اشباع نظری 15 نفر برآورد که با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و حجم نمونه بخش کمی طبق فرمول کوکران 350 نفر برآورد که با توجه به شیوع کووید-19 با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش مصاحبه عمیق و نیمهساختاریافته و پرسشنامه محققساخته 92 گویهای بودند که روایی مصاحبهها با روش مثلثسازی تایید و پایایی آن با روش هولستی 94/0 و روایی محتوایی پرسشنامه با نظر متخصصان تایید و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ 75/0 برآورد شد. دادهها با روشهای کدگذاری و تحلیل عاملی اکتشافی در نرمافزار SPSS نسخه 22 تحلیل شدند.یافتهها: نتایج بخش کیفی نشان داد که 92 کد باز و 26 کد محوری در قالب پنج کد گزینشی وجود داشت که شامل خودشناسی (با سه کد آگاهی هیجانی، خودارزیابی صحیح و خودباوری)، تعامل عاطفی (با پنج کد شناخت و درک دیگران، بالندگی دیگران، خدمتمداری، هدایت تنوع و آگاهی سیاسی)، روابط جمعی (با هشت کد نفوذ، ارتباطات، مدیریت تضاد، رهبری، تسریع تغییر، پیوندسازی، تشریک مساعی و مشارکت و ظرفیتهای گروهی)، خودمدیریتی (با پنج کد خودکنترلی، وظیفهشناسی، قابلیت اعتماد، انطباقپذیری و نوآوری) و خودانگیختگی (با پنج کد رشدگرایی، تعهد، ابتکار، خوشبینی و کنشهای اخلاقی) بودند. نتایج بخش کمی نشان داد که مدل برازش مناسبی داشت و بار عاملی همه کدهای باز، محوری و گزینشی معنادار بودند (001/0P<).بحث و نتیجهگیری: با توجه به معتبربودن الگوی تدریس مبتنی بر هوش هیجانی در آموزش عالی، استفاده از آن میتواند به بهبود عملکرد و اثربخشی آموزش عالی کمک کند.