مقاله پژوهشی
حمیرا محرابی؛ امیرحسین محمودی؛ علیرضا عراقیه
چکیده
هدف: رهبری خلاق نقش مهمی در بهبود و ارتقای جایگاه سازمان و ایجاد مزیت رقابتی دارد. در نتیجه، پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی رهبری خلاق در آموزش عالی انجام شد.
روششناسی: این مطالعه از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، توصیفی از نوع کیفی بود. جامعه پژوهش صاحبنظران و خبرگان رهبری خلاق در آموزش عالی دانشگاه آزاد اسلامی بودند که طبق ...
بیشتر
هدف: رهبری خلاق نقش مهمی در بهبود و ارتقای جایگاه سازمان و ایجاد مزیت رقابتی دارد. در نتیجه، پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی رهبری خلاق در آموزش عالی انجام شد.
روششناسی: این مطالعه از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، توصیفی از نوع کیفی بود. جامعه پژوهش صاحبنظران و خبرگان رهبری خلاق در آموزش عالی دانشگاه آزاد اسلامی بودند که طبق اصل اشباع نظری تعداد 12 نفر از آنها با روشهای نمونهگیری دردسترس و گلولهبرفی بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمهساختاریافته با خبرگان بود که روایی آن با روشهای مثلثسازی و روایی صوری تایید و پایایی آنها با روش ضریب توافق بین دو کدگذار 85/0 محاسبه شد. دادههای حاصل از اجرای مصاحبه نیمهساختاریافته با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی بر اساس نظریه دادهبنیاد در نرمافزار MAXQDA تحلیل شدند.
یافتهها: یافتهها نشان داد که برای الگوی رهبری خلاق در آموزش عالی بر اساس نظریه دادهبنیاد 29 مولفه در 16 بعد شناسایی شد؛ بهطوری که در مقوله شرایط علّی 4 مولفه در 2 بعد الزامات مدیریت دانشگاهی و فرهنگسازی (بهترتیب هر کدام با 2 مولفه نوآوری سازمانی، دانشافزایی، مدیریت مشارکتی و جو اخلاقی)، در مقوله شرایط زمینهای 2 مولفه در 2 بعد بلوغ مدیریتی و نظام پرورش خلاقیت (بهترتیب هر کدام با 1 مولفه ارزیابی و اعمال سیاستهایی برای رهبری خلاق و نگرش راهبردی و گسترش روابط بینفردی و دانشگاهی)، در مقوله شرایط مداخلهگر 2 مولفه در 1 بعد واکنش مناسب به نیازهای داخلی و خارجی و اصلاح ساختار (با 2 مولفه هنرمندی اجتماعی و توسعه زیرساختها و توجه به منابع اقتصادی)، در مقوله پدیده محوری 14 مولفه در 7 بعد رهبری کارآفرین، رهبری تحولآفرین، رهبری اثربخش، رهبری هوشمند، هوش سازمانی، رهبری آموزشی و هوش هیجانی (بهترتیب هر کدام با 2 مولفه کارآفرینی، توسعه استراتژیها، مشارکت، اعتماد شناختی و عاطفی، بینش و بصیرت، نوآوری فرهنگی، تفکر استراتژیک و هدفگذاری مشترک، بکارگیری تکنولوژیهای نوین و بکارگیری مدیران شایسته و توانمند، آگاهیبخشی، انگیزش و تغییر نگرش، خودانگیزی و خودمدیریتی)، در راهبردها 4 مولفه در 2 بعد توجه به شرایط و ملزومات و خودآگاهی و مسئولیتپذیری (بهترتیب هر کدام با 2 مولفه سیاستگذاری منعطف و خلاق و بکارگیری روشهای نوین مدیریتی، خودمدیریتی و داشتن برنامه مشخص برای عملیکردن رهبری خلاق) و در پیامدها 3 مولفه در 2 بعد الزامات درون و برون سازمانی و توسعه اجتماعی (بعد اول با 2 مولفه توسعه شایستگی فردی و توسعه و بالندگی دانشگاه و بعد دوم با 1 مولفه شکلگیری منش اجتماعی و پاسدار توسعه و تحول) وجود داشت. با توجه به ابعاد شناساییشده در پژوهش حاضر، الگوی رهبری خلاق در آموزش عالی بر اساس نظریه دادهبنیاد ترسیم شد.
بحث و نتیجهگیری: با توجه به ابعاد و مولفههای شناساییشده برای رهبری خلاق در آموزش عالی، برنامهریزی برای تحقق رهبری خلاق در نظام آموزش عالی ضروری است.
مقاله پژوهشی
محمدرضا احتشامی؛ زینب گلزاری؛ لیلا فتحی ورنوسفادرانی
چکیده
هدف: پژوهش حاضر، به جهت طراحی الگوی دورههای توسعه حرفهای اعضای هیات علمی دانشگاه فرهنگیان با رویکرد یادگیری معکوس انجام شد.روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و روش مورد استفاده فراترکیب بود. نمونه اولیهای مشتمل بر 3152 پژوهش که از پایگاههای علمی از سالهای 2000 تا 2020 به دست آمد که پس از غربالگری از نظر عنوان، چکیده، محتوا، روششناسی ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر، به جهت طراحی الگوی دورههای توسعه حرفهای اعضای هیات علمی دانشگاه فرهنگیان با رویکرد یادگیری معکوس انجام شد.روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و روش مورد استفاده فراترکیب بود. نمونه اولیهای مشتمل بر 3152 پژوهش که از پایگاههای علمی از سالهای 2000 تا 2020 به دست آمد که پس از غربالگری از نظر عنوان، چکیده، محتوا، روششناسی پژوهشها، 60 مطالعه انتخاب و مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج فراترکیب منجر به شناسایی 9 مولفه اصلی و 58 مولفه فرعی شد. در مرحله بعد به جهت غنای دادههای پژوهش، مصاحبهای با خبرگان (اعضای هیات علمی دانشگاه فرهنگیان و آشنا به دورههای توسعه حرفهای) انجام شد که 12 مولفه اصلی و 50 مولفه فرعی مورد شناسایی قرار گرفت. در این مرحله تجزیه و تحلیل دادهها با روش تحلیل تم انجام گردید. سپس دادههای هر دومرحله با یکدیگر ترکیب شدند که در نهایت 15 مولفه اصلی و 55 مولفه فرعی به دست آمد. در مرحله بعد از مولفههای شناسایی شده پرسشنامهای استخراج و جهت رتبهبندی مولفهها در اختیار خبرگان قرار گرفت.یافته ها: مولفههای عوامل نهادی، حمایت و پشتیبانی، پداگوژی، ارزیابی و تضمین کیفیت، قالبهای یادگیری از نظر خبرگان بیشترین اهمیت را در دورههای توسعه حرفهای با رویکرد یادگیری معکوس داشتند.بحث و نتیجه گیری: در نهایت به جهت اعتبارسنجی مولفهها از ضریب لاوشه استفاده شد و در نهایت 10 مولفه اصلی و 38 مولفه فرعی مورد تایید قرار گرفت.
مستخرج از رساله
امین رضائی؛ زهره سعادتمند؛ جهانبخش رحمانی
چکیده
هدف: یکی ازدغدغه های اصلی جامعه کنونی که پایه ریزی درجهت تشکیل جامعه ای سالم و رشدیافته است، بحث شهروندی و تربیت شهروند جهانی است. پژوهش حاضر باهدف تدوین و شناسایی مؤلفه های محتوای برنامه درسی دوره ابتدایی بارویکرد شهروند جهانی انجام شده است.
روش شناسی: این پژوهش بهصورت کیفی و به شیوه تحلیل مضمون انجامشده است. بدین منظور 65 سند ...
بیشتر
هدف: یکی ازدغدغه های اصلی جامعه کنونی که پایه ریزی درجهت تشکیل جامعه ای سالم و رشدیافته است، بحث شهروندی و تربیت شهروند جهانی است. پژوهش حاضر باهدف تدوین و شناسایی مؤلفه های محتوای برنامه درسی دوره ابتدایی بارویکرد شهروند جهانی انجام شده است.
روش شناسی: این پژوهش بهصورت کیفی و به شیوه تحلیل مضمون انجامشده است. بدین منظور 65 سند و مقاله داخلی و خارجی که قرابت معنایی نزدیکی به این پژوهش داشتند مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش از روش شبکه مضامین استفاده شد. روایی و پایایی پژوهش با استفاده از روش گوبا و لینکن (1985) بررسی و مورد تائید قرار گرفت.
یافته ها: پس از تکمیل فرایند مصاحبهها و کدگذاری، تعداد 31 مضمون پایه، 10 مضمون سازمان دهنده و 3 مضمون فراگیر در خصوص مولفه های محتوای برنامه درسی با رویکرد شهروند جهانی شناسایی شد. مضامین فراگیر عبارت بودند از: الف) مؤلفههای دانشی ب) مؤلفههای ارزشی و نگرشی و ج) مؤلفههای مهارتی.
بحث و نتیجه گیری: بر اساس یافتهها میتوان نتیجه گرفت که بنابراین، با توجه به پدیده جهانیشدن و ضرورت و نیاز بهنوعی نگاه جهانی به آموزش در جامعه و بهتبع آن در فراگیران، همچنین بنا بر تأکید پارهای از اسناد چشماندازی موجود در داخل و خارج از کشور، بر تعامل سازنده و مؤثر با جهان، نیاز به تدوین مؤلفههای برنامه درسی میتواند جایگاه خاصی در برنامه درسی تربیت شهروند جهانی داشته باشد
مقاله پژوهشی
امیر تیموری؛ پروین کدیور؛ حمیدرضا رضا زاده بهادران
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی مدلیابی معادلات ساختاری بیحوصلگی دانشآموزان بر اساس نظریههای ضمنی هوش، معنای زندگی و حمایت از خودمختاری ادراکشده بود.
روششناسی: مطالعه حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش دانشآموزان دوره دوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 98-1397 بودند که تعداد 400 نفر از آنها با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای ...
بیشتر
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی مدلیابی معادلات ساختاری بیحوصلگی دانشآموزان بر اساس نظریههای ضمنی هوش، معنای زندگی و حمایت از خودمختاری ادراکشده بود.
روششناسی: مطالعه حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش دانشآموزان دوره دوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 98-1397 بودند که تعداد 400 نفر از آنها با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل خردهمقیاس بیحوصلگی نسبت به کلاس در پرسشنامه هیجان پیشرفت (Pekrun et al, 2002)، خردهمقیاس باور ذاتی هوش در مقیاس نظریههای ضمنی هوش (Abd-El-Fattah & Yates, 2006)، پرسشنامه معنای زندگی (Steger et al, 2006) و مقیاس حمایت از خودمختاری ادراکشده (Williams & Deci, 1996) بودند. دادهها با روشهای ضرایب همبستگی پیرسون و مدلیابی معادلات ساختاری در نرمافزارهای SPSS و LISREL تحلیل شدند.
یافتهها: یافتهها نشان داد که مدل بیحوصلگی دانشآموزان بر اساس باور ذاتی هوش، معنای زندگی و حمایت از خودمختاری ادراکشده دارای برازش مناسبی بود. یافتههای دیگر نشان داد که باور ذاتی هوش بر بیحوصلگی دانشآموزان اثر مثبت و مستقیم و معنای زندگی و حمایت از خودمختاری ادراکشده بر بیحوصلگی دانشآموزان اثر منفی و مستقیم داشت (01/0>P).
بحث و نتیجهگیری: نتایج نشاندهنده اثر مستقیم باور ذاتی هوش، معنای زندگی و حمایت از خودمختاری ادراکشده بر بیحوصلگی دانشآموزان بود. بنابراین، جهت کاهش بیحوصلگی دانشآموزان میتوان برنامههایی جهت کاهش باور ذاتی هوش و افزایش معنای زندگی و حمایت از خودمختاری ادراکشده طراحی و اجرا کرد
مستخرج از رساله
مجید سبک آرا؛ افسانه باقری؛ آرزو باقری؛ پرویز ساکتی
چکیده
هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر، طراحی الگوی استراتژیک توسعه شایستگیهای کارآفرینی دانشجویان دانشگاه جامع علمی کاربردی بود.
روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش شامل خبرگان دانشگاهی دانشگاه علمی کاربردی استان گیلان در سال تحصیلی 400-1399 بودند که تعداد 17 نفر بر اساس روش اشباع نظری و به صورت ...
بیشتر
هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر، طراحی الگوی استراتژیک توسعه شایستگیهای کارآفرینی دانشجویان دانشگاه جامع علمی کاربردی بود.
روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش شامل خبرگان دانشگاهی دانشگاه علمی کاربردی استان گیلان در سال تحصیلی 400-1399 بودند که تعداد 17 نفر بر اساس روش اشباع نظری و به صورت هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمهساختاریافته بود که برای اعتبار یافتهها از استراتژی بازبینی مجدد توسط خود محقق و روایی صوری (اساتید دانشگاهی) و برای پایایی از ضریب توافق کدگذاری دو کدگذار استفاده شد که 89/0 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل دادهها نیز کدگذاری به شیوه تحلیل مضمون در نرمافزار MAXQDA19 استفاده شد.
یافتهها: یافتهها نشان داد که برای الگوی استراتژیک توسعه شایستگیهای کارآفرینی دانشجویان 115 مضمون پایه، 12مضمون محوری و 3 مضمون انتخابی شناسایی شد؛ بهطوری که مضامین انتخابی شامل استراتژی اشتیاق (سرمایه ریسکپذیر، نوآوری و رشد بالا)، توانایی (رقابت، جذب فناوری، سرمایه انسانی و فرصتهای نوپا) و استراتژی گرایش (درک فرصت، ریسکپذیری، پشتیبانی فرهنگی، شبکهسازی و مهارت) بودند.
بحث و نتیجهگیری: با توجه به نتایج میتوان گفت برنامهریزان نظام دانشگاهی از یکسو برای افزایش و توسعه شایستگیهای کارآفرینانه دانشجویان باید به انگیزش و تشویق و رفع موانع مالی و ساختاری بپردازنند و از سوی دیگر، باید بر روی توانمندسازی کارآفرینان و زمینههای فرهنگی و اجتماعی کارآفرینی تمرکز کنند.
مقاله پژوهشی
کامران شیوندی چلیچه؛ فضل الله حسنوند؛ زهرا قلمی؛ زهرا نفر
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی (حلمسئله و تصمیمگیری) بر هوش بینفردی، عشق به یادگیری و خودکنترلی دانشآموزان پسر انجام شد.
روششناسی: این پژوهش برحسب هدف کاربردی و از حیث ماهیت، از نوع نیمهآزمایشی بر اساس طرح پیشآزمون - پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشآموزان پسر کلاس ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی (حلمسئله و تصمیمگیری) بر هوش بینفردی، عشق به یادگیری و خودکنترلی دانشآموزان پسر انجام شد.
روششناسی: این پژوهش برحسب هدف کاربردی و از حیث ماهیت، از نوع نیمهآزمایشی بر اساس طرح پیشآزمون - پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشآموزان پسر کلاس ششم در شهر حسنآباد از توابع شهرری در سال تحصیلی 1398-99 بودند. نمونه به صورت نمونهگیری تصادفی چندمرحلهای انتخاب شد. نمونه آماری را 50 نفر دانشآموزان بودندکه در دو گروه آزمایش و گروه گواه (هر گروه 25 نفر) جایگزین شدند. به منظور گردآوری دادهها از پرسشنامه هوش بینفردی (چیسلت و چاپمن،2005)، پرسشنامه عشق به یادگیری (مکفارلن،2003) و پرسشنامه خودکنترلی (تانجنی،2004) استفاده شد. افراد گروه آزمایش ده جلسه به مدت یک ساعت تحت آموزش مهارتهای زندگی (حلمسئله و تصمیمگیری) قرار گرفتند و گروه گواه آموزشی دریافت نکردند. به منظور تجزیهوتحلیل دادهها از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرمافزار 24- SPSS بهره گرفته شد.
یافتهها: یافتهها نشان میدهد که آموزش مهارتهای زندگی (حلمسئله و تصمیمگیری) در دانشآموزان پایه ششم ابتدایی باعث افزایش میزان هوش بینفردی، عشق به یادگیری و خودکنترلی شد (p<0/05).
بحث و نتیجهگیری: نتایج حاکی از این بود که آموزش حل مسئله و تصمیمگیری میتواند به عنوان شیوهای مهم برای خلق بروندادهای مثبت تحصیلی و شرایط مثبت روانی در فضای مدرسه باشد و معلمان و روانشناسان میتوانند از این آموزشها بهعنوان یکی از روشها برای آمادهسازی دانشآموزان جهت زندگی در جهان پرتلاطم امروز بهره بگیرند
مقاله پژوهشی
افسانه لطفی عظیمی؛ صغرا ابراهیمی قوام؛ نعمت اله جعفری
چکیده
هدف: مدارس ایمن میتوانند با ایجاد فضای امن و شناخت مناسب دانشآموزان و نیازهای روانشناختی آنها، فرآیند اجتماعی شدن و جامعهپذیری آنها را تسهیل کنند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف شناسایی شاخصهای روانشناختی مدارس ایمن انجام شد.
روششناسی: مطالعة حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش اجرا، کیفی بود. جامعة پژوهش اسناد و متون چاپی ...
بیشتر
هدف: مدارس ایمن میتوانند با ایجاد فضای امن و شناخت مناسب دانشآموزان و نیازهای روانشناختی آنها، فرآیند اجتماعی شدن و جامعهپذیری آنها را تسهیل کنند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف شناسایی شاخصهای روانشناختی مدارس ایمن انجام شد.
روششناسی: مطالعة حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش اجرا، کیفی بود. جامعة پژوهش اسناد و متون چاپی موجود در پایگاههای اطلاعات علمی مرتبط با موضوع شاخصهای روانشناختی مدارس ایمن بین سالهای 2020-2000 میلادی بودند، که 18 مطالعه با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. دادهها، به روش فیشبرداری گردآوری شدند و با استفاده از روش تحلیل مضمون در نرمافزار MAXQDA نسخة 12 مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: یافته ها نشان داد که برای مدارس ایمن، 298 کد باز و 36 کد محوری در قالب 7 کد انتخابی شناسایی شد. که شاملِ برنامهریزی و آموزش برای مواجهه در موقعیت بحرانی و اضطراری (4 کد محوری)، ایجاد تعادل بین امنیت فیزیکی و روانشناختی (6 کد محوری)، ایجاد همکاری درونسازمانی و برونسازمانی (3 کد محوری)، ارائة خدمات روانشناختی کافی و مناسب (8 کد محوری)، بهبود دسترسی به حمایتهای بهداشت روانی مبتنی بر مدرسه (5 کد محوری)، خدمات پیشگیری و مداخلات زودهنگام (4 کد محوری) و توانمندسازی معلمان و کادر مدرسه (6 کد محوری) بودند و در نهایت الگوی شاخصهای روانشناختی مدارس ایمن طراحی شد.
بحث و نتیجهگیری: براساس کدهای شناسایی شده، میتوان ایمنی روانشناختی مدارس را مورد ارزیابی قرار داد و بعد از برگزاری نشستها و هماندیشیهای کارشناسانه میزان تحقق این شاخصها را در مدارس بررسی و مدنظر قرار داد
مقاله پژوهشی
سهرابعلی قاسمی؛ جمال صادقی؛ علیرضا همایونی
چکیده
هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش شکوفایی بر شوخطبعی و درگیری تحصیلی در دانشآموزان دوره دوم متوسطه بود.
روششناسی: پژوهش حاضر از نوع کاربردی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروههای آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری پژوهش دانشآموزان دختر و پسر دوره دوم متوسطه شهر چالوس در سال تحصیلی 1398-99 بودند. نمونه آماری پژوهش 30 نفر بودند ...
بیشتر
هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش شکوفایی بر شوخطبعی و درگیری تحصیلی در دانشآموزان دوره دوم متوسطه بود.
روششناسی: پژوهش حاضر از نوع کاربردی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروههای آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری پژوهش دانشآموزان دختر و پسر دوره دوم متوسطه شهر چالوس در سال تحصیلی 1398-99 بودند. نمونه آماری پژوهش 30 نفر بودند که با روش نمونهگیری دردسترس انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه مساوی (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه دو ساعتی در طی دو ماه (هفتهای یک جلسه) تحت آموزش شکوفایی قرار گرفت و در این مدت گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. هر دو گروه آزمایش و کنترل در مراحل پیشآزمون و پسآزمون از نظر شوخطبعی (Khashouei, Arizi Samani and Aghaei, 2009) و درگیری تحصیلی (Reeve and Tseng, 2011) ارزیابی و دادههای حاصل از اجرای آنها با روشهای تحلیل کوواریانس تکمتغیری و تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرمافزار SPSS تحلیل شدند.
یافتهها: یافتهها نشان داد که آموزش شکوفایی باعث افزایش شوخطبعی و هر پنج مولفه آن شامل لذت از شوخی، خنده، شوخی کلامی، شوخطبعی در روابط اجتماعی و شوخطبعی در شرایط استرسآور در دانشآموزان دوره دوم متوسطه شد (05/0>P). همچنین، آموزش شکوفایی باعث افزایش درگیری تحصیلی و هر چهار مولفه آن شامل درگیری شناختی، هیجانی، رفتاری و عاملیت در دانشآموزان دوره دوم متوسطه شد (05/0>P).
بحث و نتیجهگیری: یافتهها حاکی از اثربخشی آموزش شکوفایی بر افزایش شوخطبعی و درگیری تحصیلی دانشآموزان بود. بنابراین، برنامهریزی برای بهبود آنها از طریق کارگاههای آموزشی میتواند نقش موثری در ارتقای شوخطبعی و درگیری تحصیلی دانشآموزان داشته باشد
مقاله پژوهشی
نگارین پاشاخانلو؛ نرگس حسن مرادی؛ مجید ربیعی دولابی
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل موثر بر مدیریت استعداد میباشد. روش پژوهش آمیخته (کیفی-کمی) بود.روش: در بخش کیفی از روش پدیدارشناسی و در بخش کمی از روش توصیفی - پیمایشی بهره گرفته شد. نمونه آماری در بخش کیفی شامل اعضای هیات علمی رشته مدیریت آموزشی و مدیران ارشد دانشگاه فرهنگیان جنوب کشور بود، در این راستا با 13 نفر با استفاده از روش نمونه ...
بیشتر
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل موثر بر مدیریت استعداد میباشد. روش پژوهش آمیخته (کیفی-کمی) بود.روش: در بخش کیفی از روش پدیدارشناسی و در بخش کمی از روش توصیفی - پیمایشی بهره گرفته شد. نمونه آماری در بخش کیفی شامل اعضای هیات علمی رشته مدیریت آموزشی و مدیران ارشد دانشگاه فرهنگیان جنوب کشور بود، در این راستا با 13 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند مصاحبه صورت گرفت. جامعه آماری در بخش کمی شامل کلیه کارکنان و اعضای هیات علمی دانشگاه های فرهنگیان جنوب کشور به حجم 399 نفر بود. با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای تعداد 196 نفر به عنوان نمونه آماری جهت بررسی انتخاب شدند. برای تعیین حجم نمونه مورد نظر در بخش کیفی از قانون اشباع نظری و در بخش کمی از جدول مورگان استفاده شد. ابزار گردآوری داده-های پژوهش در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته مستخرج از مصاحبه بود، روایی صوری و محتوایی ابزار گردآوری داده های پژوهش مورد تایید قرار گرفت و پایایی پرسشنامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ در یک مطالعه مقدماتی 89/0 به دست آمد.یافته ها: تجزیه و تحلیل دادهها در بخش کیفی با استفاده از کد گذاری باز و در بخش کمی از تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی مرتبه دوم استفاده شد.نتیجه گیری: نتایج نشان داد که سه عامل فرایندهای سازمانی، شرایط ساختاری و شرایط درونی به عنوان عوامل موثر بر مدیریت استعداد شناسایی شدند.
مقاله پژوهشی
محمد مشکی حسن آباد؛ محمود اکرامی؛ حسین حافظی؛ احمد کریمی
چکیده
هدف : دانشگاه یک نهاد موثر در جهت رشد و تعالی جامعه است و پژوهش حاضر با هدف اعتبارسنجی مدل ساختاری دانشگاه نسل سوم مبتنی بر آموزش از دور انجام شد.
روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کمی با رویکرد مدل ساختاری بود. جامعه پژوهش اعضای هیأتعلمی دانشگاه پیام نور در سال تحصیلی 1399-400 بودند. نمونه پژوهش در مرحله مقدماتی ...
بیشتر
هدف : دانشگاه یک نهاد موثر در جهت رشد و تعالی جامعه است و پژوهش حاضر با هدف اعتبارسنجی مدل ساختاری دانشگاه نسل سوم مبتنی بر آموزش از دور انجام شد.
روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کمی با رویکرد مدل ساختاری بود. جامعه پژوهش اعضای هیأتعلمی دانشگاه پیام نور در سال تحصیلی 1399-400 بودند. نمونه پژوهش در مرحله مقدماتی برای بررسی شاخصهای روانسنجی مدل 72 نفر و در مرحله اصلی 232 نفر بودند که با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه محققساخته 58 گویهای در هفت مولفه زیرساختهای سازمانی، شرایط مداخلهگر، فضای حاکم بر دانشگاه، دانشگاه نسل سوم، خودمختاری، جهانیشدن و تعامل اثربخش بود که روایی صوری و محتوایی آن با نظر متخصصان تایید و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ 88/0 بدست آمد. دادهها با روش مدلسازی معادلات ساختاری در نرمافزارهای SPSS-22 وAMOS-22 تحلیل شدند.
یافتهها: یافتهها نشان داد که مدل ساختاری دانشگاه نسل سوم مبتنی بر آموزش از دور دارای 18 زیرمولفه در هفت مولفه زیرساختهای سازمانی (با دو زیرمولفه بسترسازی سخت و بسترسازی نرم)، شرایط مداخلهگر (با سه زیرمولفه خودمختاری، جهانیشدن و تعامل اثربخش)، فضای حاکم بر دانشگاه (با چهار زیرمولفه خلاقیت و ایدهپردازی، تعهد سازمانی، انگیزش نواندیشانه و نگرش نواندیشانه)، دانشگاه نسل سوم (با دو زیرمولفه دانشگاه کارآفرین و دانشگاه ثروتآفرین)، خودمختاری (با سه زیرمولفه سیاستگذاری مستقل، کاهش وابستگی مالی و تولید محتوی مستقل)، جهانیشدن (با دو زیرمولفه نگاه جهانی و اقدام جهانی) و تعامل اثربخش (با دو زیرمولفه ارتباطات درونسازمانی و ارتباطات برونسازمانی) بود. دیگر یافتهها نشان داد که مدل ساختاری دانشگاه نسل سوم مبتنی بر آموزش از دور دارای برازش مناسبی بود و در این مدل زیرساختهای سازمانی، شرایط مداخلهگر و فضای حاکم بر دانشگاه بر دانشگاه نسل سوم اثر معنادار مستقیم و زیرساختهای سازمانی از طریق شرایط مداخلهگر بر دانشگاه نسل سوم اثر معنادار غیرمستقیم داشت (001/0P<).
بحث و نتیجه گیری: طبق یافتهها مدل ساختاری دانشگاه نسل سوم مبتنی بر آموزش از دور دارای اعتبار مناسبی بود و برای بهبود دانشگاه نسل سوم مبتنی بر آموزش دور بهرهگیری از مولفههای جهانیشدن، تعامل اثربخش، خودمختاری، شرایط مداخلهگر، زیرساختهای سازمانی و فضای حاکم بر دانشگاه میتواند موثر واقع شود.
مقاله پژوهشی
زهرا خوش نژاد؛ مهتاب سلیمی؛ رمضان جهانیان؛ مژگان عبدالهی
چکیده
هدف: دانشگاهها نقش مهمی در پویایی و رشد منطقهای دارند و دانشگاههای نسل چهارم نسبت به دانشگاههای نسل اول تا سوم، نقش موثرتری در این زمینه دارند. بنابراین، هدف این مطالعه شناسایی و تعیین روابط ارکان و مولفههای دانشگاه نسل چهارم در دانشگاه آزاد اسلامی بود.روش شناسی: مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا آمیخته (کیفی-کمّی) ...
بیشتر
هدف: دانشگاهها نقش مهمی در پویایی و رشد منطقهای دارند و دانشگاههای نسل چهارم نسبت به دانشگاههای نسل اول تا سوم، نقش موثرتری در این زمینه دارند. بنابراین، هدف این مطالعه شناسایی و تعیین روابط ارکان و مولفههای دانشگاه نسل چهارم در دانشگاه آزاد اسلامی بود.روش شناسی: مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا آمیخته (کیفی-کمّی) بود. جامعه بخش کیفی اساتید و مدیران آموزشی دانشگاههای آزاد اسلامی استان البرز در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که طبق اصل اشباع نظری تعداد 12 نفر از آنها با روش نمونهگیری هدفمند و گلولهبرفی بهعنوان نمونه انتخاب شدند. جامعه بخش کمّی اساتید دانشگاه آزاد اسلامی استان البرز در سال تحصیلی 1401-1400 به تعداد 620 نفر بودند که طبق فرمول کوکران تعداد 273 نفر از آنها با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای بر اساس جنسیت بهعنوان نمونه انتخاب شدند. دادهها با مصاحبه نیمهساختاریافته و پرسشنامه محققساخته گردآوری و روایی و پایایی آنها مناسب ارزیابی شد. همچنین، برای تحلیل دادهها در بخش کیفی از روش تحلیل مضمون در نرمافزار MAXQDA-2020 و در بخش کمّی از روشهای تحلیل عاملی اکتشافی و مدلیابی معادلات ساختاری در نرمافزارهای SPSS-25 و Smart PLS-3 استفاده شد.یافتهها: یافتههای بخش کیفی نشان داد که برای دانشگاه نسل چهارم در دانشگاه آزاد اسلامی 48 شاخص، 16 مولفه و 4 رکن شناسایی شد؛ بهطوری که ارکان شامل سطح سازمانی (با 3 مولفه تحلیل رقبا، منابع مالی و منابع انسانی)، سطح کلان (با 6 مولفه مدیریت راهبردی، تحلیل محیط داخلی، تحلیل محیط خارجی، فرهنگسازی، آیندهنگری و آیندهپژوهی و سیاستگذاری)، سطح میانی (با 2 مولفه فناوری و استقلال و آزادی) و سطح خرد (با 5 مولفه آموزش کاربردی، ارزیابی و تغییرات محتوایی، تشخیص فرصت، خلاقیت و مهارتمحوری) بودند. همچنین، یافتههای بخش کمّی نشان داد که همه مولفهها بار عاملی بالاتر از 70/0، میانگین واریانس استخراجشده بالاتر از 50/0 و پایایی بالاتر از 70/0 داشتند. علاوه بر آن، هر چهار سطح سازمانی، کلان، میانی و خرد بر دانشگاه نسل چهارم و هر یک از مولفهها بر ابعاد مرتبط اثر معنادار مثبت داشتند (05/0P<).بحث و نتیجهگیری: با توجه به ارکان و مولفههای شناساییشده در پژوهش حاضر، برای بهبود وضعیت دانشگاه نسل چهارم میتوان زمینه را برای بهبود ارکان و مولفههای دانشگاه نسل چهارم از طریق شاخصهای هر یک از آنها بهبود بخشید.
مقاله پژوهشی
حوریه رضا قلی؛ شهین عبدالمالکی؛ فاطمه خدادادی
چکیده
هدف: با توجه به اهمیت رفتارهای مرتبط با سلامت تحصیلی در دانشآموزان، پژوهش حاضر با هدف تبیین سهم ابعاد شخصیت در رفتارهای ارتقادهنده سلامت تحصیلی انجام شد.روش: این مطالعه توصیفی- تحلیلی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش دانشآموزان دختر دوره متوسطه دوم شهر کرج در سال تحصیلی 400-1399 بودند. نمونه پژوهش 150 نفر برآورد که با روش نمونهگیری ...
بیشتر
هدف: با توجه به اهمیت رفتارهای مرتبط با سلامت تحصیلی در دانشآموزان، پژوهش حاضر با هدف تبیین سهم ابعاد شخصیت در رفتارهای ارتقادهنده سلامت تحصیلی انجام شد.روش: این مطالعه توصیفی- تحلیلی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش دانشآموزان دختر دوره متوسطه دوم شهر کرج در سال تحصیلی 400-1399 بودند. نمونه پژوهش 150 نفر برآورد که با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از سیاهه ویژگیهای شخصیتی (Costa and McCrae, 1992) و پرسشنامه رفتارهای سبکزندگی تحصیلی ارتقادهنده سلامت تحصیلی (Salehzadeh, Shokri and Fathabadi, 2018) استفاده شد. همچنین، برای تحلیل دادهها از روش رگرسیون چندگانه با مدل گامبهگام در نرمافزار SPSS استفاده شد.یافتهها: یافتهها نشان داد که ابعاد برونگرایی، روانآزردهخویی و وجدانگرایی توانستند 14 درصد از تغییرات تابآوری تحصیلی، از میان ابعاد شخصیت فقط بعد برونگرایی توانست 14 درصد از تغییرات خوشبینی تحصیلی، از میان ابعاد شخصیت فقط بعد برونگرایی توانست 8 درصد از تغییرات مشغولیت تحصیلی، از میان ابعاد شخصیت فقط بعد برونگرایی توانست 3 درصد از تغییرات سرزندگی تحصیلی و ابعاد برونگرایی، گشودگی به تجربه و موافقبودن توانستند 22 درصد از تغییرات جهتگیری هدف تسلطمحور را تبیین کنند (01/0P<).نتیجهگیری: با توجه به نتایج بدستآمده، برنامهریزی برای بهبود رفتارهای ارتقادهنده سلامت تحصیلی بر اساس ابعاد شخصیت بهویژه از طریق افزایش برونگرایی با استفاده از کارگاههای آموزشی ضروری به نظر میرسد.
مقاله پژوهشی
ملیحه حسینی ابریشمی؛ زهرا هاشمی؛ عباس عبداللهی
چکیده
هدف: محیطهای آموزشی مکانهایی هستند که در آنها چالشهای تحصیلی همواره وجود دارد. تابآوری تحصیلی از متغیرهایی است که برای فائق آمدن به مشکلات و چالشهای تحصیلی کمک شایانی میکند. بنابراین هدف این پژوهش بررسی ارتباط طرحوارههای ناسازگار اولیه با تابآوری تحصیلی با نقش میانجیگری تنظیم شناختی هیجان در میان دانشجویان ...
بیشتر
هدف: محیطهای آموزشی مکانهایی هستند که در آنها چالشهای تحصیلی همواره وجود دارد. تابآوری تحصیلی از متغیرهایی است که برای فائق آمدن به مشکلات و چالشهای تحصیلی کمک شایانی میکند. بنابراین هدف این پژوهش بررسی ارتباط طرحوارههای ناسازگار اولیه با تابآوری تحصیلی با نقش میانجیگری تنظیم شناختی هیجان در میان دانشجویان بود.روش: روش پژوهش همبستگی حاضر از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانشجویان دوره کارشناسی و کارشناسیارشد که در سال تحصیلی 1400-1399 در شهر تهران مشغول به تحصیل بودند را در برگرفت، از میان آنها تعداد 201 نفر به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های فرم کوتاه پرسشنامه طرحوارههای ناسازگار یانگ (2003)، پرسشنامه تابآوری تحصیلی ساموئلز (2004) و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی (2001) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر از طریق بوت استراپ و با استفاده از نرم افزار نرمافزار SPSS ورژن ۲6 و AMOS ورژن ۲۴ استفاده شد. سطح معناداری 05/0 در نظر گرفته شد.یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که طرحوارههای ناسازگار اولیه بر تاب آوری اثر مستقیم داشت، تنظیم شناختی هیجان بین طرحوارههای ناسازگار اولیه تاب اوری تحصیلی میانجیگری میکند.نتیجه گیری: می توان گفت طرحواره های ناسازگار اولیه بر تاب آوری تحصیلی دانشجویان نقش دارد که در این میان تنظیم شناختی هیجان نقش میانجی را دارد. بنابراین با شناسایی و درمان طرحواره های ناسازگار اولیه می توان تاب آوری تحصیلی را در دانشجویان ارتقا بخشید.
مستخرج از پایان نامه
ابوالقاسم بریمانی؛ وحید ابراهیمی
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین تدریس تحولآفرین و عملکرد تحصیلی با نقش میانجی اشتیاق تحصیلی در دانشآموزان بوده است.روششناسی: پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل 4300 نفر از دانشآموزان مقطع متوسطه دوم شهر نکا بوده است. نمونه آماری به تعداد 353 نفر و با استفاده از جدول کرجسی ...
بیشتر
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین تدریس تحولآفرین و عملکرد تحصیلی با نقش میانجی اشتیاق تحصیلی در دانشآموزان بوده است.روششناسی: پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل 4300 نفر از دانشآموزان مقطع متوسطه دوم شهر نکا بوده است. نمونه آماری به تعداد 353 نفر و با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و به شیوه نمونهگیری تصادفی طبقهای بر حسب جنسیت انتخاب شدند. جهت گردآوری دادهها از سه پرسشنامه تدریس تحولآفرین بوچامپ و همکاران (2010)، عملکرد تحصیلی فام و تیلور (1999) و اشتیاق تحصیلی شافلی و همکاران (2002) استفاده شده است. پایایی آنها با محاسبه فرمول آلفای کرونباخ برای هر یک به ترتیب برابر 82/0، 86/0 و 82/0 به دست آمد. به منظور تحلیل دادههای حاصله، از مدلیابی معادلات ساختاری با کمک روش حداقل مربعات جزئی با استفاده از نرمافزار آماری پی ال اس استفاده شد.یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد که بین تدریس تحولآفرین و اشتیاق تحصیلی بار عملکرد تحصیلی در دانشآموزان رابطه معناداری وجود دارد و مقدار 7/53 درصد از عملکرد تحصیلی و 5/66 درصد از اشتیاق تحصیلی توسط تدریس تحولآفرین تبیین میشود و متغیر اشتیاق تحصیلی اثر میانجی بر رابطه بین تدریس تحولآفرین و عملکرد تحصیلی را دارد. همچنین شاخصهای برازندگی مدل حاکی از آن است که مدل ارائهشده از برازش مناسبی برخوردار است.نتیجهگیری: استفاده معلمان از روش تدریس تحولآفرین و تقویت اشتیاق تحصیلی در دانشآموزان میتواند عملکرد تحصیلی آنان را بهبود بخشد.
مقاله پژوهشی
گلاویژ وفایی فر؛ مصطفی قادری؛ صادق ملکی آوارسین
چکیده
هدف: با توجه به اهمیت ارزشیابی توصیفی در دوره ابتدایی، پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتباریابی الگوی ارزشیابی پیشرفت تحصیلی در کلاسهای چندپایه دوره ابتدایی انجام شد.روششناسی: پژوهش حاضر از نظر زمانی مقطعی، از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش خبرگان دانشگاهی و مدیران ستادی آموزشوپرورش ابتدایی کشور در سال 1400 ...
بیشتر
هدف: با توجه به اهمیت ارزشیابی توصیفی در دوره ابتدایی، پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتباریابی الگوی ارزشیابی پیشرفت تحصیلی در کلاسهای چندپایه دوره ابتدایی انجام شد.روششناسی: پژوهش حاضر از نظر زمانی مقطعی، از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش خبرگان دانشگاهی و مدیران ستادی آموزشوپرورش ابتدایی کشور در سال 1400 بودند. نمونه پژوهش طبق اصل اشباع نظری 15 نفر بودند که پس از بررسی ملاکهای ورود به مطالعه با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمهساختاریافته بودیافتهها: یافتهها نشان داد که الگوی ارزشیابی پیشرفت تحصیلی در کلاسهای چندپایه دوره ابتدایی دارای 306 شاخص و 41 مولفه در 6 مقوله اهداف و رویکردها (با 11 مولفه مانند ارزشیابی همهجانبه و تسری آن به زندگی، ارزشیابی توصیفی تمام حیطهای، کیفیسازی ارزشیابی توصیفی با تغییر در ساختار گزارشدهی و ارزشیابی کیفی فرایندمدار با رویکرد ساختارگرا)، زمینهای (با 4 مولفه مدیریت لوازم اجرای ارزشیابی کلاسهای چندپایه، منطقینمودن زیرساختهای اجرایی با تاکید بر کاهش تراکم در کلاسهای چندپایه، کیفیتبخشی روشهای تدریس و ارزشیابی معلم و فرهنگسازی و اشاعه عوامل ارزشیابی توصیفی)، دروندادی (با 5 مولفه ابزارهای ارزشیابی کیفی، توجه به انتظارات آموزشی کلاسهای چندپایه، اجرای ارزشیابی توصیفی در تمام مراحل تدریس، انطباق برنامهدرسی چندپایه با ارزشیابی توصیفی و هماهنگی برنامه هفتگی با نقشه راه یادگیری)، فرایندی (با 13 مولفه مانند افزایش اعتمادسازی، آرامش، رضایتمندی و عزتنفس، کاهش اضطراب دانشآموزان چندپایه، کیفیسازی معیارها در کارنامه، تنوع ابزارهای خودسنجی و همسالسنجی و والدینسنجی و تاکید بر یادگیریهای گروهی دانشآموزان چندپایه)، بروندادی (با 5 مولفه تصمیمگیری مشارکتی برای ارتقای پایه، کیفیسازی گزارشدهی و کارنامه دانشآموزان، روایی، پایایی و آزمونپذیری ارزشیابی توصیفی چندپایه، استمرار یادگیری با بازخوردهای متنوع و کیفیتبخشی چندبعدی ارزشیابی توصیفی با بازخوردهای کیفی) و پیامدی (با 3 مولفه تحلیل سالانه یافتههای ارزشیابی توصیفی، تحلیل یافتههای ارزشیابی توصیفی بهصورت طولی و تحلیل پیامدهای ارزشیابی توصیفی) بود. همچنین، نسبت روایی محتوایی 90/0 و شاخص روایی محتوایی 92/0 بر اساس نظر خبرگان حاکی از اعتبار مناسب الگوی ارزشیابی پیشرفت تحصیلی در کلاسهای چندپایه دوره ابتدایی بودند.نتیجهگیری: با توجه به نتایج این پژوهش، برنامهریزی برای استقرار الگوی ارزشیابی پیشرفت تحصیلی در کلاسهای چندپایه دوره ابتدایی ضروری است.
مستخرج از رساله
عادل زاهد بابلان؛ حافظ تره باری؛ مهدی معینی کیا؛ یوسف نامور
چکیده
هدف: حسادت سازمانی، به دلیل ماهیت کما بیش مخفی خود، ممکن است در سازمان ها نا دیده گرفته شود در حالی که این احساس یکی از تبعات منفی زندگی اجتماعی بوده و هزینه های سنگینی را بر سازمان و جامعه تحمیل می کند. هدف پژوهش حاضر، مدلیابی عوامل اثرگذار بر حسادت سازمانی در کارکنان دانشگاه فرهنگیان بود. روششناسی: این پژوهش از نظر هدف، ...
بیشتر
هدف: حسادت سازمانی، به دلیل ماهیت کما بیش مخفی خود، ممکن است در سازمان ها نا دیده گرفته شود در حالی که این احساس یکی از تبعات منفی زندگی اجتماعی بوده و هزینه های سنگینی را بر سازمان و جامعه تحمیل می کند. هدف پژوهش حاضر، مدلیابی عوامل اثرگذار بر حسادت سازمانی در کارکنان دانشگاه فرهنگیان بود. روششناسی: این پژوهش از نظر هدف، جزء تحقیقات کاربردی بود. و از نظر شیوۀ اجرا، از رویکرد آمیخته اکتشافی متوالی استفاده شد. جامعه آماری در بخش کیفی، متخصصان و صاحبنظران حوزه علوم تربیتی و مدیریت رفتار سازمانی دانشگاه فرهنگیان استان های شمال غرب کشور در سال 99- 98 بودند. نمونه پژوهش بر اساس اصل اشباع نظری، به تعداد 24 نفر و با روش نمونه گیری هدفمند ملاک محور انتخاب شدند. در بخش کمی، جامعۀ آماری کلیه کارکنان و اعضای هیئتعلمی دانشگاه فرهنگیان در استانهای شمالغرب کشور در سال99- 98، به تعداد 287 نفر بودندکه با استفاده از فرمول کوکران تعداد 130 نفر، به شیوه نمونهگیری طبقهای انتساب بهینه و بر اساس مدرک تحصیلی و جنسیت به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند، ابزار مورد استفاده در مرحله کیفی، مصاحبه نیمهساختار یافته بود و در بخش کمی، از پرسشنامۀ محققساخته استفاده گردید. روایی یافتههای پژوهش در بخش کیفی با استفاده از روشهای بازبینی توسط اعضا، بررسی همکار، مشارکتی بودن پژوهش تضمین گردید. همچنین بهمنظور سنجش پایایی کدگذاریهای انجام شده، از دو روش پایایی بازآزمون ( شاخص ثبات ) و روش توافق درون موضوعی استفاده گردیدکه نتایج آن به ترتیب 84 درصد و82 درصد بدست آمد. در مرحله کمی، روایی محتوایی و صوری پرسشنامه توسط اساتید مورد تایید قرار گرفته و پایایی آن نیز از طریق آلفای کرونباخ ، به میزان 89/0 مورد تایید قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل دادهها در قسمت کیفی از روش تحلیل مضمون در نرم افزار2018 MAXQDAو در بخش کمی از مدلیابی معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تاییدی در نرم افزار Smart – PLS2 استفاده شد.
مقاله پژوهشی
مهدی فلاح نوش آبادی؛ سیدمجتبی محمودزاده؛ عباس عباس پور؛ مهدی یزدان شناس
چکیده
هدف: این پژوهش با هدف شناسایی و رتبهبندی ابعاد و مولفههای الگوی برند کارفرمایی وزارت آموزشوپرورش با استفاده از روش تصمیمگیری چندشاخصه انجام شد.روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا آمیخته (کیفی-کمی) بود. جامعه بخش کیفی پژوهش اساتید گروه علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان و دانشگاههای تهران و مدیران اجرایی و مشاورین ...
بیشتر
هدف: این پژوهش با هدف شناسایی و رتبهبندی ابعاد و مولفههای الگوی برند کارفرمایی وزارت آموزشوپرورش با استفاده از روش تصمیمگیری چندشاخصه انجام شد.روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا آمیخته (کیفی-کمی) بود. جامعه بخش کیفی پژوهش اساتید گروه علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان و دانشگاههای تهران و مدیران اجرایی و مشاورین وزارت آموزشوپرورش در سال 1399 بودند که طبق اصل اشباع نظری تعداد 15 نفر از آنها با روشهای نمونهگیری هدفمند و گلولهبرفی بهعنوان نمونه انتخاب شدند. جامعه بخش کمی پژوهش کارکنان وزارت آموزشوپرورش در سال 1399 به تعداد 872000 نفر بودند که طبق جدول کرجسی و مورگان تعداد 384 نفر آنها با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای با رعایت طبقات بر اساس نوع شغل آموزشی، اداری و خدماتی بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کیفی مصاحبه نیمهساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه محققساخته (28 گویهای) بود که روایی و پایایی آنها تایید شد. دادههای پژوهش در بخش کیفی با روش کدگذاری و در بخش کمی با روش تصمیمگیری چندشاخصه (Multiple Attribute Decision Making) و تکنیک ساو (Simple Additive Weighting) تحلیل شدند.یافته ها: یافتهها نشان داد که برای الگوی برند کارفرمایی وزارت آموزشوپرورش 28 مولفه در 7 بعد شامل استراتژی استخدامی، شناخت کارکنان، جایگاه برند کارفرما، سبک مدیریتی، نظام مدیریت منابع انسانی، استراتژی برند و ترویج و ارتقاء برند شناسایی شد. همچنین، از میان ابعاد الگوی برند کارفرمایی وزارت آموزشوپرورش بهترتیب ابعاد نظام مدیریت منابع انسانی، استراتژی برند، استراتژی استخدامی، سبک مدیریتی، جایگاه برند کارفرما، شناخت کارکنان و ترویج و ارتقاء برند دارای رتبه و اولویت بالاتری بودند. علاوه بر آن، از میان مولفههای الگوی برند کارفرمایی وزارت آموزشوپرورش بهترتیب مولفههای مدیریت استعداد و سبکهای کاربردی در رتبه اول، منابع انسانی توانمند، برنامه زیرساختی استخدام، جذب و سیستم کارفرمایی در رتبه دوم، مدیریت نوین منابع انسانی، رضایت شغلی، انگیزش و حل مشکل تجاریسازی در رتبه سوم و سایر مولفهها در رتبه چهارم تا یازدهم قرار داشتند.نتیجه گیری: طبق ابعاد و مولفههای شناساییشده برای الگوی برند کارفرمایی وزارت آموزشوپرورش و رتبه آنها، متخصصان و برنامهریزان آموزشوپرورش میتوانند برنامههایی برای بهبود کارفرمایی در وزارت آموزشوپرورش طراحی و اجرا نمایند.
مقاله پژوهشی
غلامرضا بختیاری رمضانی؛ محمد صاحب الزمانی؛ مصطفی نیک نامی
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تعیین ابعاد مولفههای تشکیلدهنده و عوامل اثرگذار بر کشف و حمایت استعدادهای دانشآموزان دوره متوسطه اول در مناطق محروم آموزش و پرورش شهرستانهای استان تهران انجام شد.روش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات جزء پژوهشهای آمیخته (کیفی-کمی) بود. جامعه آماری در بخش کیفی شامل ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تعیین ابعاد مولفههای تشکیلدهنده و عوامل اثرگذار بر کشف و حمایت استعدادهای دانشآموزان دوره متوسطه اول در مناطق محروم آموزش و پرورش شهرستانهای استان تهران انجام شد.روش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات جزء پژوهشهای آمیخته (کیفی-کمی) بود. جامعه آماری در بخش کیفی شامل خبرگان دانشگاهی و افراد آگاه در زمینه استعدادیابی در شهر تهران و در بخش کمّی شامل تمامی معلمین مقطع متوسطه دوره اول شهرستان های استان تهران به تعداد 1522 نفر بودند. حجم نمونه در بخش کیفی با اشباع نظری (20 نفر) و در بخش کمّی بر اساس فرمول کوکران 307 نفر برآورد شد. برای انتخاب نمونه در بخش کیفی از نمونهگیری هدفمند و در بخش کمّی از نمونهگیری تصادفی طبقهای استفاده شد. ابزار گردآوری دادهها، در بخش کیفی، مصاحبه و در بخش کمّی، پرسشنامه محققساخته بر مبنای مقیاس 5 گزینهای بود. روایی پرسشنامه از نظر صوری و محتوایی از طریق چند نفر از خبرگان، روایی ﻫﻤﮕﺮا از طریق محاسبه ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦ وارﯾﺎﻧﺲ اﺳﺘﺨﺮاج ﺷﺪه و روایی واﮔﺮا از طریق محاسبه جذر AVE به تایید رسید. پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه 86/0 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمونهای آلفای کرونباخ، ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦ وارﯾﺎﻧﺲ اﺳﺘﺨﺮاج ﺷﺪه (AVE)، ماتریس جذر AVE، کولموگروفاسمیرنف، تحلیل عاملی تاییدی و t تکنمونهای استفاده شد.یافته ها: نتایج به دست آمده به شناسایی 20 مولفه و 96 شاخص منجر شد که 6 بعد و 16 مؤلفه اثرگذار شامل عوامل ساختاری(فرهنگ، آموزش، حمایت مدیر)، عوامل خانوادگی(امکانات اقتصادی خانواده، تسهیلات فیزیکی، وضعیت تحصیلی و شغلی والدین)، عوامل اجتماعی(ارتباطات، مسئولیت اجتماعی)، عوامل فردی(اعتماد به نفس، اعتمادپذیری، ریسکپذیری، خودانگیزشی)، عوامل محیطی(مدرسه، معلم)، و عوامل زمینهای(سن دانشآموز و جنسیت) تأثیر دارند.نتیجه گیری: در این بین ضرایب مسیر حاکی از این بود که عوامل فردی با ضریب مسیر (0.26) مهمترین عامل و به ترتیب عوامل زمینهای با ضریب (0.24) دومین عامل، عوامل محیطی (0.19)، سومین عامل، عوامل خانوادگی (0.12) چهارمین عامل، عوامل ساختاری (0.118) پنجمین عامل و در نهایت عوامل اجتماعی (0.11) آخرین عامل مؤثر به دست آمد.
مقاله پژوهشی
محمد بستاکی؛ احمد محمودی؛ سحر پیرجمادی
چکیده
هدف: با شیوع ویروس کوید-19 شیوه جدید زندگی با الزام به قرنطینه عمومی شکل گرفت و دانشآموزان رشته تربیتبدنی که فعالیت و تحرک زیادی داشتند را مجبور به خانهنشینی کرد. هدف پژوهش حاضر درک تجربه زیسته دانشآموزان پسر پایه دوازدهم رشته تربیتبدنی در ایام همهگیری کووید-19 بود. روششناسی: پژوهش حاضر از حیث هدف کاربردی و با رویکرد پژوهشی ...
بیشتر
هدف: با شیوع ویروس کوید-19 شیوه جدید زندگی با الزام به قرنطینه عمومی شکل گرفت و دانشآموزان رشته تربیتبدنی که فعالیت و تحرک زیادی داشتند را مجبور به خانهنشینی کرد. هدف پژوهش حاضر درک تجربه زیسته دانشآموزان پسر پایه دوازدهم رشته تربیتبدنی در ایام همهگیری کووید-19 بود. روششناسی: پژوهش حاضر از حیث هدف کاربردی و با رویکرد پژوهشی استقرایی و راهبرد پدیدارشناسانه بود. جامعه آماری پژوهش کلیه صاحبنظران حوزه آموزش و پرورش و دانشآموزان پسر پایه دوازدهم رشته تربیتبدنی شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1399 بودند. بدینمنظور طبق اصل اشباع نظری با 22 نفر از صاحبنظران و دانشآموزان بهصورت هدفمند، مصاحبههای عمیق و نیمهساختارمند انجام شد. برای اطمینان از روایی مواردی نظیر انتخاب دقیق نمونهها، جمعآوری و تحلیل همزمان دادهها و انسجام در روششناسی از طرف پژوهشگر رعایت و پایایی با استفاده از روش کدگذاری مجدد 82 بهدست آمد. جهت تجزیه و تحلیل دادههای پژوهش نیز از روش کدگذاریهای باز، محوری، انتخابی و با استفاده از نرمافزار MAXQDA نسخه 2020 بهره برده شد.یافتهها: در پژوهش حاضر تعداد 64 شاخص در قالب پنج مقوله شامل عوامل اقتصادی (شرایط اقتصادی خانوار و باشگاهها)، تغییر سبک زندگی (توصیههای بهداشتی، تجربه قرنطینه خانگی، محدودیتهای ورزشی، دانشافزایی و اوقات فراغت)، آمادگی جسمانی و رقابتی (شرایط بدنی و رقابتی)، روانشناختی (وسواسهای فکری، نوسانات خلقی) و عوامل رسانهای و فضای مجازی (تغییر شرایط برخورد رسانه، آموزش مجازی و برنامه شاد) شناسایی شد. نتیجهگیری: نتایج پژوهش حاضر بر لزوم توجه به شرایط اقتصادی خانوار، توصیههای بهداشتی، دانشافزایی ورزشی، حفظ شرایط جسمانی، کنترل روان شناختی و آموزش مجازی ورزش در ایام همهگیری تأکید دارد. در این زمینه تدوین برنامه راهبردی فعالیت بدنی در منزل، ارائه توصیههای بهداشتی، آموزش مجازی، فناوریهای نوین و نرم افزارهای موجود در امر ورزش در ایام همهگیری کووید-19 توسط مسئولین بهمنظور جلوگیری از بیتحرکی جسمی، بی انگیزگی روحی و واماندگی از تحصیل دانشآموزان پیشنهاد میشود.
مقاله پژوهشی
چمران قنبری؛ منیژه ذکریایی؛ جواد ناصریان
چکیده
هدف: این مطالعه با هدف شناسایی چالش ها و شاخص های موثر در نگرش های کارآفرینی در محتوای کتب درسی ابتدایی انجام گردید.روش: روش پژوهش در این مطالعه از نظر هدف کاربردی و براساس نحوه گردآوری داده ها پیمایشی از نوع تحلیلی است. جامعه آماری شامل کلیه معلمان ابتدایی(362) در سطح شهر تکاب در سال تحصیلی 1399-1400 بود با استفاده از فرمول تعیین حجم نمونه ...
بیشتر
هدف: این مطالعه با هدف شناسایی چالش ها و شاخص های موثر در نگرش های کارآفرینی در محتوای کتب درسی ابتدایی انجام گردید.روش: روش پژوهش در این مطالعه از نظر هدف کاربردی و براساس نحوه گردآوری داده ها پیمایشی از نوع تحلیلی است. جامعه آماری شامل کلیه معلمان ابتدایی(362) در سطح شهر تکاب در سال تحصیلی 1399-1400 بود با استفاده از فرمول تعیین حجم نمونه متناسب تعداد 127 نفر از معلمان ابتدایی شهر تکاب به روش تصادفی طبقه ای متناسب با حجم تعیین شده انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه ای محقق ساخته در خصوص چالش ها و شاخص های موثر بر کارآفرینی در محتوای کتب درسی بود. روایی مقیاس توسط اساتید مجرب و خبره دانشگاهی پس از چند بار بازبینی مورد تایید قرار گرفت. همچنین پایایی مقیاس با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای چالش های کارآفرینی 83/. و برای شاخص های کارآفرینی 92/. به دست آمد که نشانگر پایایی مطلوب مقیاس بود.یافته ها: نتایج تحلیل عاملی با روش دوران (واریمکس) و آزمون رتبه ای فریدمن نشان داد که به ترتیب چالش های کمبود فضا و بستر آموزشی، تئوری پردازی مفاهیم، بی توجهی به کارآفرینی، عدم آموزش، اختیاری کردن فعالیت ها، عدم ارزشیابی، عدم حمایت مسئولین و عدم مهارت معلمان به ترتیب به عنوان مهمترین چالش های عدم توسعه نگرش های کارآفرینی در کتب درسی دوره معرفی گردیدند.