علوم اجتماعی
موسی مقدس؛ پریوش جعفری؛ محمد نور رحمانی؛ نادر قلی قورچیان
چکیده
هدف: رهبری مثبتگرا در بین مدیران مدارس میتواند برای نظام آموزشوپرورش مزیت رقابتی ایجاد نماید. در نتیجه، پژوهش حاضر با هدف ارائه مدلی برای ارتقاء رهبری مثبتگرا در بین مدیران مدارس انجام شد.روششناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری این مطالعه همه مدیران مدارس استان فارس ...
بیشتر
هدف: رهبری مثبتگرا در بین مدیران مدارس میتواند برای نظام آموزشوپرورش مزیت رقابتی ایجاد نماید. در نتیجه، پژوهش حاضر با هدف ارائه مدلی برای ارتقاء رهبری مثبتگرا در بین مدیران مدارس انجام شد.روششناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری این مطالعه همه مدیران مدارس استان فارس به تعداد 950 نفر بودند که بر اساس فرمول کوکران تعداد 365 مدیر از میان آنها با روش نمونهای تصادفی طبقهای بهعنوان نمونه انتخاب شدند. دادهها با فرم اطلاعات جمعیتشناختی و پرسشنامه محققساخته ارتقاء رهبری مثبتگرا در مدیران مدارس (30 گویه) گردآوری که روایی و پایایی آن مناسب ارزیابی شد و برای تحلیل آنها از روشهای تحلیل عاملی اکتشافی و مدلیابی معادلات ساختاری در نرمافزارهای SPSS و AMOS استفاده شد.یافتهها: یافتهها نشان داد که ارتقاء رهبری مثبتگرا در مدیران مدارس 30 گویه در 3 بعد فردی (11 گویه)، سازمانی (13 گویه) و محیطی (6 گویه) داشت؛ بهطوری که بار عاملی هر 30 گویه و همه ابعاد بالاتر از 40/0، میانگین واریانس استخراجشده آنها بالاتر از 50/0 و آلفای کرونباخ و ترکیبی آنها بالاتر از 70/0 بود. همچنین، شاخصهای برازش مدل ارتقاء رهبری مثبتگرا در بین مدیران مدارس حاکی از برازش قابل قبول مدل مذکور بود و این مدل بر هر سه بعد فردی، سازمانی و محیطی اثر معنادار مستقیم داشت (001/0P<).بحث و نتیجهگیری: با توجه به نتایج این مطالعه، نظامهای آموزشی و مدارس جهت تحقق اهداف و دستیابی به مزیت رقابتی میتواند زمینه را برای بهبود جنبههای فردی، سازمانی و محیطی رهبری مثبتگرا در بین مدیران مدارس از طریق گویههای هر یک از آنها فراهم نمایند.
علوم اجتماعی
علی اسمعیلی؛ سیده علیا عمادیان؛ گلین مهدی نژاد گرجی؛ فاطمه صغری سینا
چکیده
هدف: پرخاشگری در نوجوانان پسر پدیدهای شایع است و اعتیاد به بازیهای الکترونیکی میتواند سبب افزایش پرخاشگری آنان شود. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری کوتاهمدت بر پرخاشگری در نوجوانان پسر مبتلا به اعتیاد به بازی PUBG انجام شد.روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، نیمهآزمایشی ...
بیشتر
هدف: پرخاشگری در نوجوانان پسر پدیدهای شایع است و اعتیاد به بازیهای الکترونیکی میتواند سبب افزایش پرخاشگری آنان شود. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری کوتاهمدت بر پرخاشگری در نوجوانان پسر مبتلا به اعتیاد به بازی PUBG انجام شد.روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش نوجوانان پسر مراجعهکننده به کلوپهای بازیهای کامپیوتری شهر ساری در سال 1400 بودند که از میان آنها تعداد 30 نفر پس از بررسی ملاکهای ورود به مطالعه با روش نمونهگیری هدفمند بهعنوان نمونه انتخاب و با روش تصادفی ساده با کمک قرعهکشی در دو گروه مساوی (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقهای به مدت دو ماه (هفتهای یک جلسه) درمان شناختی رفتاری کوتاهمدت را بر اساس مدل استارک و کندال (1996) دریافت کرد و در این مدت گروه کنترل آموزشی ندید. ابزارهای پژوهش شامل آزمون اعتیاد به پابجی دسوزا و همکاران (2019) و پرسشنامه پرخاشگری باس و پری )1992) بودند که شاخصهای روانسنجی آنها مناسب و مطلوب بودند. دادهها با روش تحلیل کوواریانس تکمتغیری در نرمافزار SPSS نسخه 26 تحلیل شدند.یافتهها: یافتههای پژوهش حاضر نشان داد که میان گروههای آزمایش و کنترل از نظر پرخاشگری در نوجوانان پسر مبتلا به اعتیاد به بازی PUBG تفاوت معناداری وجود داشت. به عبارت دیگر، درمان شناختی رفتاری کوتاهمدت باعث کاهش پرخاشگری در نوجوانان پسر مبتلا به اعتیاد به بازی PUBG شد (001/0P<).بحث و نتیجهگیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر یعنی اثربخشی درمان شناختی رفتاری کوتاهمدت بر کاهش پرخاشگری در نوجوانان پسر مبتلا به اعتیاد به بازی PUBG، برای کاهش مشکلات هیجانی نوجوانان از جمله پرخاشگری میتوان از روش درمان شناختی رفتاری کوتاهمدت در کنار سایر روشهای درمانی استفاده کرد.
علوم اجتماعی
حامد درخشانی؛ نادر سلیمانی؛ حمید شفیع زاده
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل کاهش نشاط معلمان استان سمنان و ارائه الگو انجام شد.
روش شناسی: پژوهش از نظر هدف کاربردی؛ از نظر نوع دادهها، کیفی و از نظر روش اجرا، تحلیل مضمون بود. جامعه آماری شامل معلمان مدارس، مدیران ارشد آموزش و پرورش و اساتید دانشگاهی مطلع بودند که به روش گلوله برفی نمونه گیری شدند. ابزار مورد استفاده مصاحبه ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل کاهش نشاط معلمان استان سمنان و ارائه الگو انجام شد.
روش شناسی: پژوهش از نظر هدف کاربردی؛ از نظر نوع دادهها، کیفی و از نظر روش اجرا، تحلیل مضمون بود. جامعه آماری شامل معلمان مدارس، مدیران ارشد آموزش و پرورش و اساتید دانشگاهی مطلع بودند که به روش گلوله برفی نمونه گیری شدند. ابزار مورد استفاده مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که پس از جمعآوری داده ها، به روش تحلیل مضمون مورد تحلیل قرار گرفت. برای تعیین اعتبار درونی یافتهها، از تطبیق دادهها با مبانی نظری و پیشینه و مصاحبه با خبرگان استفاده شد، برای تأیید دقّت و صحّت دادهها، در مورد اعتبار مطالعه از شیوه بررسی به وسیله اعضای پژوهش استفاده گردید، جهت تعیین اعتبار بیرونی یافتهها از تکنیکهای حصول اشباع نظری و مثلث سازی استفاده شد.
یافته ها: تجزیه و تحلیل دادهها منتج به شناسایی 91 مضمون پایه، 15 مضمون سازمان دهنده و 5 مضمون فراگیر گردید که در قالب دو دسته تمهای اصلی و فرعی قرار گرفتند. این مضامین در کنار هم یک الگوی منسجم برای کاهش نشاط معلمان استان سمنان تشکیل دادند. نهایت این که علل کاهش نشاط معلمان مشتمل بر 5 دسته مضامین فراگیر شامل عوامل فردی، عوامل سازمانی، عوامل فرهنگی، عوامل برون سازمانی و عوامل شغلی بدست آمد.
بحث و نتیجه گیری: براساس یافته ها توجه ویژه به عوامل کاهش نشاط معلمان و پرداختن به آنها در جهت رفع عوامل کاهنده نشاط معلمان، میتوان تاحدی نشاط را به جامعه معلمان برگرداند.
علوم اجتماعی
حدیث پرهیزکاری؛ غلامرضا طلیسچی؛ زینب طولابی
چکیده
هدف: هدف اصلی این پژوهش شناسایی عوامل محیطی اثرگذار بر شکلگیری توانایی خلاق دانشآموزان 7 تا 11 سالهی شهر ایلاماست.
روش شناسی: تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی از نوع آمیخته اکتشافی(کیفی-کمی) می باشد. در مرحله کیفی با استفاده از روش کیفی تحلیل تم مبتنی بر نظریات خبرگان تحقیق(به روش هدفمند انتخاب شدند) به ارزیابی و شناسایی الگوهای ...
بیشتر
هدف: هدف اصلی این پژوهش شناسایی عوامل محیطی اثرگذار بر شکلگیری توانایی خلاق دانشآموزان 7 تا 11 سالهی شهر ایلاماست.
روش شناسی: تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی از نوع آمیخته اکتشافی(کیفی-کمی) می باشد. در مرحله کیفی با استفاده از روش کیفی تحلیل تم مبتنی بر نظریات خبرگان تحقیق(به روش هدفمند انتخاب شدند) به ارزیابی و شناسایی الگوهای محیطی مؤثر بر شکلگیری توانایی خلاق در دانشآموزان پرداخته شده است که نتایج تحلیل تم چهار الگویی از عناصر طبیعی و مصنوع محیط، ویژگیهای ساختاری طبیعی محیط، عوامل تعیینکننده رفتار محیطی و ابعاد فیزیکی فضا برای الگوی کیفی پیشنهادی ارائه داد. در راستای نتایج تحلیل تم، یک سناریوی محقق ساخته در خصوص تأثیرگذاری و تاثیرپذیری الگوهای شناساییشده بر روی شکلگیری توانایی خلاق دانشآموزان از تکنیک دیمتل فازی استفاده شده است.
یافته ها: یافته ها نشان داد مولفه تطبیقپذیری که بیشترین مقدار D+R را دارا میباشد، بیشترین تعامل را با سایر شاخصها دارد و نیز مولفه گرمی و رطوبت که بیشترین مقدار D-R را برخوردار میباشد؛ بیشترین تأثیر (نفوذ) را بر سایر شاخصها دارد. همچنین در ابعاد هم بعد عوامل فضایی- فیزیکی) بیشترین تعامل را با سایر ابعاد دارد و نیز بعد (عوامل تعیینکننده رفتار محیطی) که بیشترین تأثیر(نفوذ) را بر سایر ابعاد دارد.
بحث و نتیجه گیری: محیط در ایجاد زمینههای یادگیری و خلاقیت بهعنوان یک عامل مهم تلقی میشود.
علوم اجتماعی
ژیلا شهبازی؛ سهیلا حسین پور؛ آیت الله کریمی باغملک؛ ابوطالب سعادتی شامیر
چکیده
هدف: تربیت اخلاقی عامل مهمی در بهبود وضعیت نظامهای آموزشی دارد. بنابراین، هدف این مطالعه بررسی عوامل علمی اثرگذار بر تربیت اخلاقی دانشآموزان دختر متوسطه دوم و ارائه الگو بود.
روش: پژوهش حاضر در زمره پژوهشهای آمیخته اکتشافی (کیفی-کمّی) است. جامعه کیفی خبرگان دانشگاهی شهر تهران بودند که طبق اصل اشباع نظری تعداد 15 نفر از آنها با روشهای ...
بیشتر
هدف: تربیت اخلاقی عامل مهمی در بهبود وضعیت نظامهای آموزشی دارد. بنابراین، هدف این مطالعه بررسی عوامل علمی اثرگذار بر تربیت اخلاقی دانشآموزان دختر متوسطه دوم و ارائه الگو بود.
روش: پژوهش حاضر در زمره پژوهشهای آمیخته اکتشافی (کیفی-کمّی) است. جامعه کیفی خبرگان دانشگاهی شهر تهران بودند که طبق اصل اشباع نظری تعداد 15 نفر از آنها با روشهای نمونهگیری هدفمند و گلولهبرفی انتخاب و تحت مصاحبه نیمهساختاریافته قرار گرفتند. جامعه کمّی دانشآموزان دختر متوسطه دوم منطقه پنج شهر تهران بودند که طبق جدول کرجسی و مورگان و با توجه به ریزشهای احتمالی تعداد 384 نفر با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب و به پرسشنامه محققساخته پاسخ دادند. دادههای بخش کیفی و کمّی بهترتیب با روشهای کدگذاری باز، محوری و انتخابی در نرمافزار MAXQDA و تحلیل عاملی اکتشافی در نرمافزارهای SPSS و LISREL تحلیل شدند.
یافتهها: یافتهها نشان داد که عوامل علمی اثرگذار بر تربیت اخلاقی دانشآموزان دختر متوسطه دوم شامل 87 شاخص، 21 مفهوم در 10 مقوله بلوغ اجتماعی، زیرساختهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، خانوادگی و آموزشی، ویژگیهای شخصیتی و اخلاقی و سبکهای یادگیری و فرزندپروری، عوامل اقتصادی، تفکر انتقادی، رسالت اجتماعی، اولویتهای زندگی، منابع اخلاقی معتبر، خودآگاهی و آسیبهای اجتماعی بود. یافتههای دیگر نشان داد که روایی به دلیل بالاتر از 50/0 بودن میانگین واریانس استخراجشده برای هر 10 مقوله و پایایی به دلیل بالاتر از 70/0 بودن آلفای کرونباخ و ترکیبی برای همه آنها تایید شد. افزون بر آن، الگوی عوامل علمی اثرگذار بر تربیت اخلاقی دانشآموزان دختر متوسطه دوم برازش مناسبی داشت و در الگوی مذکور بار عاملی هر 10 مقوله معنادار بود (05/0P<).
نتیجهگیری: الگوی عوامل علمی اثرگذار بر تربیت اخلاقی دانشآموزان دختر متوسطه دوم دارای تلویحات کاربردی برای مسئولان و متصدیان آموزشوپرورش است. با توجه به نتایج این مطالعه، آنان میتوانند گام موثری در جهت بهبود تربیت اخلاقی دانشآموزان بردارند.
علوم اجتماعی
علی دوستی؛ محمد محمدی پور؛ عبدالله مفاخری
چکیده
هدف: با توجه به پایینآمدن سن اعتیاد و مشکلات فراوانی که مبتلایان به اعتیاد با آن مواجه هستند، پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل علّی سوگیری به مواد مخدر در دانشآموزان بر اساس افت تحصیلی و بیشفعالی و کاستی توجه با نقش میانجیگری احساس ناامیدی انجام شد.روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه ...
بیشتر
هدف: با توجه به پایینآمدن سن اعتیاد و مشکلات فراوانی که مبتلایان به اعتیاد با آن مواجه هستند، پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل علّی سوگیری به مواد مخدر در دانشآموزان بر اساس افت تحصیلی و بیشفعالی و کاستی توجه با نقش میانجیگری احساس ناامیدی انجام شد.روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش کلیه دانشآموزان دوره اول و دوم متوسطه ناحیه یک شهر مشهد در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که تعداد 310 نفر از آنها با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش حاضر، پرسشنامههای استعداد اعتیاد، افت تحصیلی، بیشفعالی و کاستی توجه و ناامیدی بودند که شاخصهای روانسنجی آن در پژوهشهای قبلی و این مطالعه تایید شد. دادهها با روش مدلیابی معادلات ساختاری در نرمافزارهای SPSS نسخه 24 و AMOS نسخه 24 تحلیل شدند.یافتهها: یافتههای پژوهش حاضر نشان داد که مدل علّی سوگیری به مواد مخدر در دانشآموزان بر اساس افت تحصیلی و بیشفعالی و کاستی توجه با نقش میانجیگری احساس ناامیدی برازش مطلوبی داشت. همچنین، متغیر افت تحصیلی بر احساس ناامیدی و سوگیری به مواد مخدر، متغیر بیشفعالی و کاستی توجه بر احساس ناامیدی و متغیر احساس ناامیدی بر سوگیری به مواد مخدر تاثیر مستقیم و معنادار داشت (05/0P<)، اما متغیر بیشفعالی و کاستی توجه بر سوگیری به مواد مخدر تاثیر مستقیم و معنادار نداشت (05/0P>). علاوه بر آن، افت تحصیلی و بیشفعالی و کاستی توجه با میانجیگری احساس ناامیدی بر سوگیری به مواد مخدر تاثیر غیرمستقیم و معنادار داشت (05/0P<).نتیجهگیری: نتایج حاکی از نقش موثر افت تحصیلی و بیشفعالی و کاستی توجه با میانجیگری احساس ناامیدی بر سوگیری به مواد مخدر بود. بنابراین، برنامهریزان و متخصصان فعالیتهای فرهنگی تربیتی نوجوانان برای کاهش سوگیری به مواد مخدر میتوانند بهدنبال طراحی و اجرای برنامههایی برای کاهش افت تحصیلی، بیشفعالی و کاستی توجه و احساس ناامیدی باشند.
علوم اجتماعی
عباس رزاقی؛ مصطفی قادری؛ کامبیز پوشنه؛ علیرضا عصاره
چکیده
هدف: امروزه با توجه به رشد فناوری اطلاعات و ارتباطات، اهمیت بهرهگیری از برنامهدرسی آنلاین افزایش پیدا کرده است. بنابراین، هدف این مطالعه شناسایی عناصر و شاخصها و اعتباریابی الگوی جامع برنامهدرسی آنلاین بود.روش: این مطالعه کاربردی از نوع کیفی بود که با روش سنتزپژوهی انجام شد. در پژوهش حاضر از میان پژوهشهای مرتبط با حیطه پژوهش ...
بیشتر
هدف: امروزه با توجه به رشد فناوری اطلاعات و ارتباطات، اهمیت بهرهگیری از برنامهدرسی آنلاین افزایش پیدا کرده است. بنابراین، هدف این مطالعه شناسایی عناصر و شاخصها و اعتباریابی الگوی جامع برنامهدرسی آنلاین بود.روش: این مطالعه کاربردی از نوع کیفی بود که با روش سنتزپژوهی انجام شد. در پژوهش حاضر از میان پژوهشهای مرتبط با حیطه پژوهش تعداد 75 مورد با روش هدفمند انتخاب و یادداشتبرداری از آنها جهت دستیابی به یک جمعبندی مناسب درباره الگوی جامع برنامهدرسی آنلاین صورت پذیرفت. همچنین، برای بررسی اعتباریابی الگوی مذکور از 32 نفر از خبرگان استفاده شد که آنان درباره اهمیت هر یک از 31 پرسش درباره اعتبار الگوی جامع برنامهدرسی آنلاین نظر دادند. در نهایت، دادهها با روشهای سنتزپژوهی و دلفی فازی تحلیل شدند.یافتهها: یافتههای سنتزپژوهی نشان داد که برای برنامهدرسی آنلاین 174 شاخص در 13 عنصر شامل اهداف (با 10 شاخص)، دانشآموز (با 12 شاخص)، معلم (با 14 شاخص)، محتوا (با 15 شاخص)، پشتیبان (با 12 شاخص)، گروهبندی (با 17 شاخص)، حضور (با 11 شاخص)، فناوری (با 11 شاخص)، زمان (با 11 شاخص)، محیط یادگیری (با 12 شاخص)، تعامل (با 23 شاخص)، مواد و منابع (با 8 شاخص) و ارزشیابی (با 18 شاخص) شناسایی شد. یافتههای دلفی فازی در دور دوم نشان داد که از 31 پرسش درباره اعتباریابی الگوی جامع برنامهدرسی آنلاین، الگوی مذکور دارای اعتبار مناسبی بود.نتیجهگیری: الگوی جامع و معتبر برنامهدرسی آنلاین این مطالعه میتواند توسط متخصصان و برنامهریزان درسی جهت بهبود آموزش آنلاین مورد استفاده قرار گیرد.
علوم اجتماعی
فاطمه اسماعیل پور دریمی؛ اسماعیل جعفری؛ امیررضا اصنافی
چکیده
هدف: بررسی عوامل موثر بر نقش اجتماعی نظام آموزش عالی میتواند به بهبود آن کمک نماید. در نتیجه، هدف این پژوهش شناسایی و سطحبندی عوامل موثر بر نقش اجتماعی نظام دانشگاه بر اساس معادلات ساختاری تفسیری بود.روششناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا مقطعی بود. جامعه پژوهش بخش کیفی اسناد و متون درباره مرتبط با پژوهش و خبرگان ...
بیشتر
هدف: بررسی عوامل موثر بر نقش اجتماعی نظام آموزش عالی میتواند به بهبود آن کمک نماید. در نتیجه، هدف این پژوهش شناسایی و سطحبندی عوامل موثر بر نقش اجتماعی نظام دانشگاه بر اساس معادلات ساختاری تفسیری بود.روششناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا مقطعی بود. جامعه پژوهش بخش کیفی اسناد و متون درباره مرتبط با پژوهش و خبرگان این حوزه بودند. تعداد 50 اسناد و متون با روش نمونهگیری هدفمند و تعداد 10 نفر از خبرگان با روش نمونهگیری هدفمند بهعنوان نمونه انتخاب شدند. دادهها با یادداشتبرداری از اسناد و متون و نظرسنجی از خبرگان درباره پرسشنامه محققساخته گردآوری و با روش معادلات ساختاری تفسیری در نرمافزار PLS تحلیل شدند.یافتهها: یافتهها نشان داد که عوامل موثر بر نقش اجتماعی نظام آموزش عالی شامل 11 عامل چالشانگیزکردن برنامهدرسی دانشگاهی، ترویج اشکال مشارکت اجتماعی، آمادهسازی دانشجویان برای مشاغل عمومی، برنامهدرسی شهروندی فعال، آموزش و یادگیری مسئولیت اجتماعی، پژوهشمحوری، پروژههای اجتماعی، پرورش افراد شایسته، توسعه شهروند واجد شرایط، توجه به دیدگاه ذینفعان اجتماعی در نظام دانشگاهی و آموزش حساسیت اجتماعی بودند. نتایج معادلات ساختاری تفسیری نشان داد که عامل ترویج اشکال مشارکت اجتماعی در سطح اول، عوامل پژوهشمحوری و پرورش افراد شایسته در سطح دوم، عامل آموزش و یادگیری مسئولیت اجتماعی در سطح سوم، عوامل چالشانگیزکردن برنامهدرسی دانشگاهی و آمادهسازی دانشجویان برای مشاغل عمومی در سطح چهارم، عوامل برنامهدرسی شهروندی فعال، توجه به دیدگاه ذینفعان اجتماعی در نظام دانشگاهی و آموزش حساسیت اجتماعی در سطح پنجم، عامل توسعه شهروند واجد شرایط در سطح ششم و عامل پروژههای اجتماعی در سطح هفتم قرار داشتند و بر اساس آن مدل ساختاری تفسیری عوامل موثر بر نقش اجتماعی نظام دانشگاه طراحی شد.نتیجهگیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر، برنامهریزان و متخصصان آموزش عالی میتوانند از نتایج این پژوهش بهرهبرداری کرده و برای بهبود وضعیت دانشگاه و کسب مزیت رقابتی از عوامل موثر شناساییشده بر نقش اجتماعی نظام دانشگاه استفاده نمایند.
علوم اجتماعی
ژیلا سرمستی؛ مرجان کیان؛ یوسف مهدوی نسب؛ مجید علی عسگری
چکیده
هدف: سواد دیجیتال در هر شغلی نقش موثری در میزان صلاحیت حرفهای دارد. بنابراین، این مطالعه با هدف شناسایی بسترها، موانع و راهبردهای سواد دیجیتال به منظور ارتقای سطح صلاحیت حرفهای معلمان انجام شد.روش: این مطالعه از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، کیفی بود. جامعه مطالعه حاضر خبرگان دانشگاهی و آموزشوپرورش در سال تحصیلی 1401-1400 ...
بیشتر
هدف: سواد دیجیتال در هر شغلی نقش موثری در میزان صلاحیت حرفهای دارد. بنابراین، این مطالعه با هدف شناسایی بسترها، موانع و راهبردهای سواد دیجیتال به منظور ارتقای سطح صلاحیت حرفهای معلمان انجام شد.روش: این مطالعه از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، کیفی بود. جامعه مطالعه حاضر خبرگان دانشگاهی و آموزشوپرورش در سال تحصیلی 1401-1400 بودند. حجم نمونه این پژوهش طبق اصل اشباع نظری 24 نفر تعیین که این افراد با روش نمونهگیری غیرتصادفی هدفمند بهعنوان نمونه انتخاب شدند. تنها ابزار پژوهش حاضر مصاحبه نیمهساختاریافته بود که روایی محتوایی آن بر اساس نظر خبرگان تایید شد و پایایی آن با روش ضریب توافق درون موضوعی 84/0 بهدست آمد. دادههای این مطالعه با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی در نرمافزار MAXQDA-10 تحلیل شدند.یافتهها: نتایج کدگذاری باز، محوری و انتخابی سواد دیجیتال به منظور ارتقای سطح صلاحیت حرفهای معلمان نشان داد که سازه مذکور دارای 25 شاخص، 8 مولفه در 3 بعد بسترها، موانع و راهبردها بود. در این مطالعه بسترها شامل سه مولفه آموزشی، سازمانی و فردی، موانع شامل دو مولفه آموزشی و مدیریتی و راهبردها شامل سه مولفه مدیریتی، سازمانی و آموزشی بود. در نهایت، الگوی سواد دیجیتال به منظور ارتقای سطح صلاحیت حرفهای معلمان طراحی شد.نتیجهگیری: نتایج این مطالعه دارای تلویحات کاربردی برای مدیران و مسئولان نظام آموزشوپرورش است. آنان با توجه به نتایج این مطالعه میتوانند گام موثری در جهت ارتقای سطح صلاحیت حرفهای از طریق بهبود سواد دیجیتال بردارند. لذا نتایج نشان داد سواد دیجیتال یکی از فاکتورهایی است که معلمان را به داشتن مهارتهای مختلف مجهز میکند.
علوم اجتماعی
پرویز رزاقی؛ سیاوش طالع پسند؛ اسحق رحیمیان بوگر
چکیده
هدف: رفتارهای غیرمولد تحصیلی، رفتارهایی عمدی است که هنجارهای یک گروه یا سازمان را به خطر میاندازد و سلامت گروه یا سازمان را کاهش میدهد. در نتیجه، هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش مبتنی بر مسئولیتپذیری اجتماعی بر رفتارهای غیرمولد تحصیلی دانشآموزان بود.روششناسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا نیمهتجربی با ...
بیشتر
هدف: رفتارهای غیرمولد تحصیلی، رفتارهایی عمدی است که هنجارهای یک گروه یا سازمان را به خطر میاندازد و سلامت گروه یا سازمان را کاهش میدهد. در نتیجه، هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش مبتنی بر مسئولیتپذیری اجتماعی بر رفتارهای غیرمولد تحصیلی دانشآموزان بود.روششناسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا نیمهتجربی با طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری 45 روزه با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش دانشآموزان پسر پایه نهم شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که 34 نفر از آنها با روش نمونهگیری دردسترس انتخاب و با روش تصادفی در دو گروه مساوی (هر گروه 17 نفر) شامل گروههای آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش 10 جلسه 45 دقیقهای تحت آموزش مبتنی بر مسئولیتپذیری اجتماعی قرار گرفت و در این مدت گروه کنترل آموزشی ندید. دادهها با مقیاس رفتارهای غیرمولد تحصیلی (Rimkus, 2012) جمعآوری و با روش تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرمافزار SPSS-24 تحلیل شدند.یافتهها: نتایج نشان داد که آموزش مبتنی بر مسئولیتپذیری اجتماعی باعث کاهش رفتارهای غیرمولد تحصیلی دانشآموزان و همه مولفههای آن از جمله تقلب و سرقت ادبی، مصرف الکل، مصرف مواد، رفتار تبعیضآمیز، غیبت، اهمالکاری، رفتار انحرافی و رخوت شد و نتایج در مرحله پیگیری نیز باقی ماند (05/0P
علوم اجتماعی
تقی عاشوری؛ مرتضی دوستی؛ سعید تابش
چکیده
هدف: امروزه بحث توسعه فرصتهای کارآفرینانه در همه رشتهها از جمله ورزش مورد تاکید است. بنابراین، هدف این مطالعه مدلسازی شناسایی عوامل موثر بر توسعه فرصتهای کارآفرینانه ورزشی در حوزه آموزش و پژوهش ورزشی بود.روششناسی:روش پژوهش از نظر راهبرد آﻣﯿﺨﺘﻪ با طرح اکتشافی- متوالی و هدف کاربردی- توسعهایمیباشد.که بامصاحبههاینیمهساختاریافته ...
بیشتر
هدف: امروزه بحث توسعه فرصتهای کارآفرینانه در همه رشتهها از جمله ورزش مورد تاکید است. بنابراین، هدف این مطالعه مدلسازی شناسایی عوامل موثر بر توسعه فرصتهای کارآفرینانه ورزشی در حوزه آموزش و پژوهش ورزشی بود.روششناسی:روش پژوهش از نظر راهبرد آﻣﯿﺨﺘﻪ با طرح اکتشافی- متوالی و هدف کاربردی- توسعهایمیباشد.که بامصاحبههاینیمهساختاریافته تا رسیدن به اشباع نظری و اجماع دربخش کیفی: 40 نفر از خبرگان دانشگاهی، کارآفرینان و مدیران ورزشی با نمونهگیریهدفمند نظری مشارکت داشتند.در بخش کمّی: با نمونهگیری تصادفی 164 نفر از کارآفرینان ورزشی و دانشجویان تحصیلات تکمیلی مدیریتورزشی، انتخاب شدند. ابزار پژوهشمصاحبههای نیمهساختاریافتهو ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪی محققساخته در مقیاس5 ارزشی لیکرت جهت تعیین اﻫﻤﯿﺖمقولهها و برازش مدلبود که رواییابزار توسط اعضای گروه دلفیو پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی تأیید شد. تجزیه و تحلیلدادهها به روش حداقل مربعات جزئی با نرمافزار آماری واریانسمحور «Smart PLS(3)» انجام ﺷﺪ.یافتهها: یافتههای تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که فرصتهای کارآفرینانه ورزشی در حوزه آموزش و پژوهش ورزشی دارای 52 گویه در 8 عامل محیط کسبوکار کارآفرینانه، هوشیاری کارآفرینانه، آموزش کارآفرینانه، پژوهش کارآفرینانه، بازاریابی کارآفرینانه، زیرساختهای آموزشی و پژوهشی کارآفرینانه، عوامل فردی و شبکههای اجتماعی بود که بار عاملی، روایی همگرا با روش میانگین واریانس استخراجشده و پایایی برای همه آنها بالاتر از 70/0 محاسبه شد. همچنین، مدل شناسایی عوامل موثر بر توسعه فرصتهای کارآفرینانه ورزشی در حوزه آموزش و پژوهش ورزشی برازش مناسبی داشت و مدل مذکور بر هر یک از هشت عامل مذکور اثر مثبت و معناداری داشت (001/0P<).بحث و نتیجهگیری: نتایج حاکی از هشت عامل مهم و موثر برای توسعه فرصتهای کارآفرینانه ورزشی در حوزه آموزش و پژوهش ورزشی بود. بنابراین، برای بهبود فرصتهای کارآفرینانه ورزشی در حوزه آموزش و پژوهش ورزشی میتوان شرایط را برای بهبود و ارتقای محیط کسبوکار کارآفرینانه، هوشیاری کارآفرینانه، آموزش کارآفرینانه، پژوهش کارآفرینانه، بازاریابی کارآفرینانه، زیرساختهای آموزشی و پژوهشی کارآفرینانه، عوامل فردی و شبکههای اجتماعی فراهم آورد.
علوم اجتماعی
صابر صالح نژاد بهرستاقی؛ سیده عصمت رسولی؛ لادن سلیمی
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی مسئولیت پذیری اخلاقی مبتنی بر آموزش های آنلاین برای نوجوانان انجام شد.روش: این پژوهش از نظر هدف، بنیادی-کاربردی؛ و از نظر دادههای اطلاعاتی، این پژوهش ترکیبی اکتشافی بود که ضمن عنایت به نظرات خبرگان تعلیم و تربیت، به بررسی ابعاد، مولفهها و شاخصهای متغییر های مورد نظر مبادرت ورزیده و با استفاده از روش ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی مسئولیت پذیری اخلاقی مبتنی بر آموزش های آنلاین برای نوجوانان انجام شد.روش: این پژوهش از نظر هدف، بنیادی-کاربردی؛ و از نظر دادههای اطلاعاتی، این پژوهش ترکیبی اکتشافی بود که ضمن عنایت به نظرات خبرگان تعلیم و تربیت، به بررسی ابعاد، مولفهها و شاخصهای متغییر های مورد نظر مبادرت ورزیده و با استفاده از روش داده بنیاد نظامند و استفاده از الگوهای پیمایشی، در مراحل کیفی و کمی به گردآوری دادههای اطلاعات پژوهش پرداخت. جامعۀ آماری در بخش کیفی، شامل گروه اول، خبرگان آکادمیک: اساتید هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی و دانشگاه فرهنگیان و مراکز تربیت معلم و گروه دوم، خبرگان سازمانی: مدیران، معاونین و کارشناسان آموزشی و پژوهشی ادارات آموزش و پرورش شهر تهران بودند. جهت تعیین نمونهها از روش نمونهگیری غیر احتمالی هدفمند استفاده شد که 20 نفر با استفاده از اصل اشباع به عنوان حجم نمونه، در نظر گرفته شد. در بخش کمی، جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان مقاطع متوسطه (دوره دوم) شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بودند. بر اساس فرمول کوکران، تعداد 383 نفر، با روش نمونه گیری خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارگردآوری داده در بخش کیفی، مصاحبههای نیمه ساختاریافته و در بخش کمی، از روش کتابخانهای و پرسشنامه محقق ساخته بودند. در بخش کمّی با توجه به سؤالهای پژوهش از روشهای آمار توصیفی استفاده شد و استنباطی (آزمونهایی نظیر تحلیل عاملی اکتشافی و آزمون تی تک نمونه ای) از طریق نرمافزارهای Spss-V22 و Lisrel-V8.8 بهره گرفته شد.یافته ها: نتایج نشان داد که مسئولیت پذیری اخلاقی شامل مولفههای نگرش اخلاقی در آموزش، رضایتمندی از آموزش، کنترل و پاسخگویی است. علاوه براین عوامل اثرگذار بر مسئولیت پذیری اخلاقی شامل فرهنگ، ساختار، معلم، برنامه درسی بودند. ارتقای کیفیت یادگیری، دگرگروی اخلاقی، به عنوان پیامدها معرفی شدند؛ سازوکارهای مدیریتی، فناورانه و رفتاری، بسترها شامل، محیطی، اجتماعی و آموزشی و موانع شامل موانع فناورانه و آموزشی به عنوان نتایج حاصل از پژوهش معرفی شدند.نتیجه گیری: نتایج حاصل از تحلیل نشان داد که از میان 101 شاخص (گویه) موجود، 18 مولفهی اصلی قابل شناسایی بود
علوم اجتماعی
حیدر مظفری؛ فریبا شایگان؛ علی محبی
چکیده
هدف: با توجه به اهمیت هوش و استعداد و نقش آنها در عملکردهای تحصیلی، پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی مدیریت هوش و استعداد برای دانشآموزان دوره ابتدایی انجام شد.
روش شناسی: مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا آمیخته (کیفی-کمّی) بود. جامعه مطالعه در بخش کیفی صاحبنظران حوزه علوم تربیتی متخصص در زمینه مدیریت هوش و استعداد بودند ...
بیشتر
هدف: با توجه به اهمیت هوش و استعداد و نقش آنها در عملکردهای تحصیلی، پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی مدیریت هوش و استعداد برای دانشآموزان دوره ابتدایی انجام شد.
روش شناسی: مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا آمیخته (کیفی-کمّی) بود. جامعه مطالعه در بخش کیفی صاحبنظران حوزه علوم تربیتی متخصص در زمینه مدیریت هوش و استعداد بودند که بر اساس اصل اشباع نظری تعداد 14 نفر از آنها با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. جامعه مطالعه در بخش کمّی مدیران و معلمان استان بوشهر بودند که بر اساس جدول کرجسی و مورگان تعداد 196 نفر آنها با روش نمونهگیری طبقهای انتخاب شدند. دادههای بخش کیفی با مصاحبه نیمهساختاریافته و بخش کمّی با پرسشنامه محققساخته جمعآوری شدند. برای تحلیل دادههای بخش کیفی از روش کدگذاری در نرمافزار MAXQDA-12 و برای تحلیل دادههای بخش کمّی از روش مدلیابی معادلات ساختاری در نرمافزارهای SPSS-25 و Smart PLS 4 استفاده شد.
یافتهها: یافتههای بخش کیفی نشان داد که الگوی مدیریت هوش و استعداد برای دانشآموزان دوره ابتدایی 124 شاخص، 15 مولفه در 6 بعد شامل مقوله محوری (با سه مولفه جذب استعداد، توسعه و ارتقاء استعداد و حفظ استعداد)، عوامل علّی (با سه مولفه شرایط داخلی، شرایط سازمانی و فرآیندهای جاری)، عوامل زمینهای (با سه مولفه عوامل مدیریتی، برنامهریزی نیروی انسانی و عوامل زیرساختی)، عوامل راهبردی (با دو مولفه ساختاری و فرآیندی)، عوامل محیطی (با دو مولفه پویایی محیطی و حمایت محیطی) و پیامدها (با دو مولفه فردی و اجتماعی- سازمانی) داشت. همچنین، یافتههای بخش کمّی نشان داد که الگوی مدیریت هوش و استعداد برای دانشآموزان دوره ابتدایی برازش مناسبی داشت و عوامل علّی، عوامل زمینهای و عوامل محیطی بر مقوله محوری اثر مستقیم و معنادار، مقوله محوری، عوامل زمینهای و عوامل محیطی بر عوامل راهبردی اثر مستقیم و معنادار و عوامل راهبردی بر پیامدها اثر مستقیم و معنادار داشت (05/0P<).
بحث و نتیجهگیری: الگوی مدیریت هوش و استعداد برای دانشآموزان دوره ابتدایی طراحیشده در پژوهش حاضر میتواند به متخصصان و برنامهریزان حوزه تعلیموتربیت برای بهبود هوش و استعداد دانشآموزان در راستای ارتقای عملکردهای تحصیلی کمک نماید.
علوم اجتماعی
معصومه نجفی؛ سودابه عضدالملکی؛ اشرف السادات حسینی میر صفی
چکیده
هدف: با توجه به اهمیت سواد اطلاعاتی در عصر حاضر و لزوم گنجاندن آن در برنامهدرسی دانشآموزان، پژوهش حاضر با هدف طراحی الگو و اعتبارسنجی سواد اطلاعاتی در برنامهدرسی دانشآموزان دوره دوم متوسطه انجام شد.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا آمیخته (کیفی-کمی) بود. جامعه پژوهش در بخش کیفی خبرگان رشتههای برنامهدرسی ...
بیشتر
هدف: با توجه به اهمیت سواد اطلاعاتی در عصر حاضر و لزوم گنجاندن آن در برنامهدرسی دانشآموزان، پژوهش حاضر با هدف طراحی الگو و اعتبارسنجی سواد اطلاعاتی در برنامهدرسی دانشآموزان دوره دوم متوسطه انجام شد.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا آمیخته (کیفی-کمی) بود. جامعه پژوهش در بخش کیفی خبرگان رشتههای برنامهدرسی و آموزش سواد اطلاعاتی شهر تهران در سال 1402 بودند که تعداد 16 نفر از خبرگان (طبق اصل اشباع نظری) با روش نمونهگیری هدفمند بهعنوان نمونه انتخاب شدند. جامعه پژوهش در بخش کمّی دانشآموزان دوره دوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 1402-1401 بودند که 400 نفر از آنها با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش مصاحبه نیمهساختاریافته با خبرگان و تکمیل پرسشنامه محققساخته توسط دانشآموزان بودند که شاخصهای روانسنجی آنها تایید شد. دادهها با روشهای کدگذاری و تحلیل عاملی اکتشافی تحلیل شدند.یافتهها: بر اساس یافتههای کدگذاری مصاحبهها برای سواد اطلاعاتی در برنامهدرسی دانشآموزان 40 مولفه در 7 بعد شامل دسترسی و بازیابی اطلاعات، ارزیابی اطلاعات، سازماندهی و ترکیب اطلاعات، ملاحظات اخلاقی اطلاعات، ارتباطات و اشتراکگذاری اطلاعات، عوامل شناختی یادگیری سواد اطلاعاتی و عوامل انگیزشی یادگیری سواد اطلاعاتی شناسایی شد. همچنین، نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که 13 مولفه توانستند 81 درصد و هر 40 مولفه توانستند 100 درصد واریانس سواد اطلاعاتی در برنامهدرسی دانشآموزان را تبیین کنند، بار عاملی هر 40 مولفه بالاتر از 70/0 بود و سواد اطلاعاتی در برنامهدرسی دانشآموزان بر هر 7 بعد و هر بعد بر مولفههای آن اثر مستقیم و معنادار داشت (001/0P). بنابراین، الگوی طراحیشده سواد اطلاعاتی در برنامهدرسی دانشآموزان دارای اعتبار مناسبی بود.نتیجهگیری: بر اساس نتایج این مطالعه جهت بهبود سواد اطلاعاتی در برنامهدرسی دانشآموزان میتوان زمینه را برای تحقق ابعاد و مولفههای شناساییشده فراهم کرد.
علوم اجتماعی
شیما سادات مصطفوی پور؛ سید حمید سجادی هزاوه؛ زهرا حاج انزهایی
چکیده
هدف: هدف کلی پژوهش حاضر آزمون مدل تعامل هواداران، هویت هوادار و تصویر برند تیم های منتحب لیگ برتر فوتبال ایران (مورد مطالعه: هواداران پرسپولیس، استقلال، تراکتورسازی و سپاهان) بود.روش شناسی: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و مبتنی بر مدلسازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی بود و از لحاظ هدف نیز جزء تحقیقات کاربردی محسوب ...
بیشتر
هدف: هدف کلی پژوهش حاضر آزمون مدل تعامل هواداران، هویت هوادار و تصویر برند تیم های منتحب لیگ برتر فوتبال ایران (مورد مطالعه: هواداران پرسپولیس، استقلال، تراکتورسازی و سپاهان) بود.روش شناسی: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و مبتنی بر مدلسازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی بود و از لحاظ هدف نیز جزء تحقیقات کاربردی محسوب می شود. جامعه تحقیق حاضر هواداران لیگ برتر فوتبال ایران است. دراینبین چهار تیم (پرسپولیس، استقلال، تراکتورسازی و سپاهان) به ترتیب بهعنوان چهار تیم برتر لیگ 99-1398 انتخاب شد، تشکیل دادند. با توجه به اینکه حجم جامعه آماری نامحدود است از نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده شد. در این تحقیق از مقیاس تعامل هوادار با برند از پرسشنامه دسارت (2017)، تصویر برند تیم بائر و همکاران (2008) و هویت تیمی مایل و اشورث (1992) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از مدلسازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی و نرم افزار Smart Pls نسخۀ 3 استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد که تعامل هوادار بر تصویر برند و هویت هواداران تیم تاثیر مثبت معناداری داشت.بحث و نتیجه گیری: در نهایت، مدل تحقیق نیز از برازش قوی برخوردار بود و می تواند به عنوان یک الگوی عملیاتی در لیگ برتر ایران برای جذب هر چه بیشتر هواداران فوتبال مورد استفاده قرار گیرد.
علوم اجتماعی
نرگس ابوطالبی؛ سعید صفاریان همدانی؛ مریم تقوایی یزدی؛ طیبه تجری
چکیده
هدف: داشتن رویکرد آیندهپژوهی در طراحی برنامهدرسی میتواند برای آموزش عالی مزیت رقابتی ایجاد نماید. در نتیجه، پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل برنامهدرسی محیط کار با رویکرد آیندهپژوهی در نظام آموزش عالی ایران انجام شد.روششناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا توصیفی- پیمایشی بود. جامعه پژوهش حاضر همه مدیران، اساتید ...
بیشتر
هدف: داشتن رویکرد آیندهپژوهی در طراحی برنامهدرسی میتواند برای آموزش عالی مزیت رقابتی ایجاد نماید. در نتیجه، پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل برنامهدرسی محیط کار با رویکرد آیندهپژوهی در نظام آموزش عالی ایران انجام شد.روششناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا توصیفی- پیمایشی بود. جامعه پژوهش حاضر همه مدیران، اساتید و کارشناسان رشتههای مدیریت آموزش عالی، مدیریت آموزشی، مدیریت دانش، برنامهریزی درسی و آیندهپژوهی دانشگاه فرهنگیان استان مازندران به تعداد 452 نفر بودند که با روش نمونهگیری تمامشماری انتخاب شدند. دادهها با پرسشنامه محققساخته برنامهدرسی محیط کار با رویکرد آیندهپژوهی در نظام آموزش عالی گردآوری که روایی و پایایی آن مناسب ارزیابی شد و با روشهای تحلیل عاملی اکتشافی و مدلسازی معادلات ساختاری در نرمافزارهای SPSS و Smart PLS تحلیل شدند.یافتهها: یافتهها نشان داد که مدل برنامهدرسی محیط کار با رویکرد آیندهپژوهی در نظام آموزش عالی ایران دارای 42 شاخص و 22 مولفه در 6 مقوله بود. مقوله شرایط علّی شامل مولفههای لزوم توجه به عوامل محیطی، لزوم توجه به عوامل سازمانی، لزوم توجه به عوامل فردی، لزوم توجه به عوامل اجتماعی و فرهنگی و لزوم توجه به تغییرات فناورانه، مقوله پدیده اصلی شامل مولفه برنامهدرسی محیط کار با رویکرد آیندهپژوهی، مقوله شرایط زمینهای شامل مولفههای تناسب برنامهدرسی با اهداف و ویژگیهای محیطی، سازمانی و فردی، فرآیند ارزشیابی صحیح، ایجاد سازمان یادگیرنده، گسترش شمول برنامهدرسی کاری و انضباط سازمانی، مقوله شرایط مداخلهگر شامل مولفههای سیاستگذاریها، فهم ناقص از مفهوم برنامهریزی محیط کار و فناوری آموزشی، مقوله راهبردها شامل مولفههای کاربست آموزش مجازی در تدوین برنامهریزی درسی محیط کار، محیطشناسی و احصاء نیازهای آیندهنگرانه در تدوین برنامهریزی درسی محیط کار، ایجاد انعطاف در برنامهها و سفارشیسازی برنامهدرسی محیط کار، تدوین سازوکار یادگیری مشارکتی با تاکید بر تمرکززدایی و تقویت فرهنگ سازمانی و سازگاری میان سطوح گوناگون هویتی و مقوله پیامدها شامل مولفههای توسعه شایستگیهای کارکنان، تحقق اثربخشی آموزشی و تحقق رضایتمندی آموزشی بودند. بار عاملی همه مقولهها و مولفهها بالاتر از 70/0، میانگین واریانس استخراجشده همه آنها بالاتر از 50/0 و پایایی ترکیبی همه آنها بالاتر از 70/0 بهدست آمد. علاوه بر آن، مدل برنامهدرسی محیط کار با رویکرد آیندهپژوهی در نظام آموزش عالی ایران برازش مناسبی داشت و در این مدل شرایط علّی بر برنامهدرسی محیط کار با رویکرد آیندهپژوهی، شرایط زمینهای، شرایط مداخلهگر و برنامهدرسی محیط کار با رویکرد آیندهپژوهی بر راهبردها و راهبردها بر پیامدها و هر یک از مقولهها بر مولفههای خود اثر مستقیم و معنادار داشتند (05/0P<).نتیجهگیری: با توجه به مدل برنامهدرسی محیط کار با رویکرد آیندهپژوهی در نظام آموزش عالی ایران، برنامهریزی بر اساس آن جهت بهبود وضعیت برنامهدرسی ضروری است.
علوم اجتماعی
مهران جعفری؛ محمدرضا اسماعیل زاده قندهاری؛ حسن فهیم دوین؛ حسین پیمانی زاد
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف مدل توسعه ای اقتصادی اجتماعی فوتبال ایران انجام گرفت.روش شناسی:روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا به صورت آمیخته بود که به صورت میدانی انجام شدجامعه آماری پژوهش در مرحلۀ اول «اکتشاف عوامل» از طریق مصاحبههای عمیق، کلیه خبرگان و افراد صاحبنظر و آگاه در ارتباط با حوزه اقتصادی صنعت فوتبال کشور ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف مدل توسعه ای اقتصادی اجتماعی فوتبال ایران انجام گرفت.روش شناسی:روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا به صورت آمیخته بود که به صورت میدانی انجام شدجامعه آماری پژوهش در مرحلۀ اول «اکتشاف عوامل» از طریق مصاحبههای عمیق، کلیه خبرگان و افراد صاحبنظر و آگاه در ارتباط با حوزه اقتصادی صنعت فوتبال کشور (مدیران حوزه اقتصادی در فوتبال (فدراسیون، برخی روسای هیئتها و کارشناسان خبره حوزه اقتصاد ورزش) بود که از این مجموعه تا جایی که نسبت به موضوع پژوهش اشباع نظری حاصل گردید، افراد برای انجام مصاحبه و کسب اطلاعات لازم در ارتباط با موضوع مورد نظر به صورت کاملاً غیراحتمالی انتخاب شدند. با توجه به این مطالب، مصاحبه با انتخاب هدفمند افرادی که صاحبنظر و آگاه در ارتباط با موضوع پژوهش (توسعه اقتصادی) بودند آغاز شد و طی یک پروسه 3 ماهه و مصاحبه با 20 نفر پژوهشگر احساس کرد که به نقطه اشباع نظری رسید. همچنین در بخش کمی جامعه آماری متشکل از کلیه کارشناسان حوزه بازاریابی ورزش بویژه فوتبال، برخی مسئولین حوزه اقتصادی و بازاریابی فوتبال در فدراسیون، هیئتهای ورزشی، صاحبنظران و اساتید دانشگاه، اصحاب رسانه، مدیران عامل باشگاههای فوتبال، مربیان، داوران و ورزشکاران به منظور تکمیل دادههای لازم انتخاب شدند. با توجه به حجم بالایی از افراد جامعه پژوهش برای ارائه دادههای لازم جهت آزمون مدل روش نمونهگیری در دسترس برای انتخاب نمونهها استفاده گردید. بر این اساس تعداد 384 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پژوهش در بخش کیفی شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. در مرحله کمی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. برای بدست آوردن روایی پرسشنامه از روایی محتوایی، روایی سازه و برای پایایی آن از آلفای کرونباح استفاده شد. مراحل تحلیل دادهها در بخش کیفی از طریق کدگذاری باز ، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی با نرم افزار MAXQDA 2020 بر اساس روش گلیزر بود. در بش کمی نیز برای تحلیل دادههای استنباطی از مدل معادلات ساختاری بر اساس نرمافزار SPSS و pls نسخه 23 استفاده شدیافته ها: چهار عامل شامل عامل توسعه سیاستگذاری، اقتصادی، باشگاهی و تطبیقی بر توسعه اقتصادی اجتماعی فوتبال موثر می باشند؛ که بین آنها تفاوت معناداری وجود دارد به طوری که، « مولفه توسعه تطبیقی» بالاترین رتبه در عوامل موثر بر توسعه اقتصادی فوتبال از دیدگاه نمونه تحقیق داشته و «عوامل باشگاهی» پایین ترین رتبه را به خود اختصاص داده اند.بحث و نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش پس از تدوین مدل توسعه ای اقتصادی اجتماعی فوتبال ایران مشخص شد که شاخص های برازش مدل از مقدار قابل قبول و مطلوب برخوردار بوده و مدل تحقیق تایید شد.
علوم اجتماعی
فاطمه آقاخانی؛ افسانه صابر گرکانی؛ علاءالدین اعتماد اهری
چکیده
هدف: سرزندگی نقش مهم و موثری در بهبود و ارتقای متغیرهای روانشناختی و تحصیلی در دانشآموزان دارد. بنابراین، هدف این مطالعه، ارائه مدل برنامهدرسی مبتنی بر سرزندگی در دانشآموزان مقطع ابتدایی بود.روششناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف و روش اجرا بهترتیب کاربردی و توصیفی از نوع کمی بودند. جامعه پژوهش معلمان مقطع ابتدایی شهر تهران در سال ...
بیشتر
هدف: سرزندگی نقش مهم و موثری در بهبود و ارتقای متغیرهای روانشناختی و تحصیلی در دانشآموزان دارد. بنابراین، هدف این مطالعه، ارائه مدل برنامهدرسی مبتنی بر سرزندگی در دانشآموزان مقطع ابتدایی بود.روششناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف و روش اجرا بهترتیب کاربردی و توصیفی از نوع کمی بودند. جامعه پژوهش معلمان مقطع ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 به تعداد 11526 نفر بودند که تعداد 374 نفر از آنها بر اساس جدول کرجسی و مورگان با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای بهعنوان نمونه انتخاب شدند. نمونهها به پرسشنامه محققساخته برنامهدرسی مبتنی بر سرزندگی در دانشآموزان مقطع ابتدایی (100 سوالی) پاسخ دادند که شاخصهای روانسنجی آن قابل قبول بود. دادهها با روشهای تحلیل عاملی اکتشافی و مدلیابی معادلات ساختاری در نرمافزارهای SPSS و Smart PLS تحلیل شدند.یافتهها: یافتهها نشان داد که برنامهدرسی مبتنی بر سرزندگی در دانشآموزان مقطع ابتدایی در مقوله اصلی یعنی برنامهدرسی مبتنی بر سرزندگی شامل انگیزش و باور مثبت، روابط اجتماعی و اشتیاق تحصیلی، در مقوله شرایط علّی شامل اهداف آموزشی، متن کتب درسی، روشهای آموزشی و ارزشیابی برنامهدرسی، در مقوله شرایط زمینهای شامل شرایط درونکلاسی و شرایط مدرسه، در مقوله شرایط مداخلهگر شامل سیاستگذاری آموزشی، محیط و فرهنگ، در مقوله راهبردها شامل تمرکززدایی و زیرساخت و در مقوله پیامدها شامل اشتیاق و رفتار بود. همچنین، بار عاملی مقوله اصلی، شرایط علّی، شرایط زمینهای، شرایط مداخلهگر، راهبردها و پیامدها بالاتر از 50/0، میانگین واریانس استخراجشده آنها بالاتر از 70/0 و پایایی آنها با روشهای آلفای کرونباخ و ترکیبی بالاتر از 80/0 برآورد شد. افزون بر آن، مدل برنامهدرسی مبتنی بر سرزندگی در دانشآموزان مقطع ابتدایی برازش مناسبی داشت و در این مدل شرایط علّی بر مقوله اصلی، مقوله اصلی، شرایط زمینهای و شرایط مداخلهگر بر راهبردها و راهبردها بر پیامدها اثر معنادار مستقیم داشت (001/0P<).نتیجهگیری: طبق نتایج این پژوهش، مدل طراحیشده برنامهدرسی مبتنی بر سرزندگی در دانشآموزان مقطع ابتدایی میتواند به برنامهریزان و متخصصان در طراحی و اجرای برنامههایی برای بهبود سرزندگی در دانشآموزان کمک نماید.
علوم اجتماعی
خلیل شمس؛ عبدالخالق غلامی چنارستان علیا؛ کرم الله دانش فرد؛ علی پیرزاد
چکیده
هدف: با توجه به اهمیت برنامهریزی مسیر شغلی و آسیبشناسی آن، هدف این مطالعه ارائه الگوی آسیبشناسی برنامهریزی مسیر شغلی با رویکرد عملکرد بالا با استفاده از تکنیک دلفی فازی بود.روششناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی از نظر شیوه اجرا توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری این مطالعه همه کارکنان منطقه ده عملیات انتقال ...
بیشتر
هدف: با توجه به اهمیت برنامهریزی مسیر شغلی و آسیبشناسی آن، هدف این مطالعه ارائه الگوی آسیبشناسی برنامهریزی مسیر شغلی با رویکرد عملکرد بالا با استفاده از تکنیک دلفی فازی بود.روششناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی از نظر شیوه اجرا توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری این مطالعه همه کارکنان منطقه ده عملیات انتقال گاز ایران بودند. حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان 323 نفر برآورد، اما برای اطمینان حجم نمونه 350 نفر در نظر گرفته شد که با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند. ابزار پژوهش حاضر پرسشنامه محققساخته آسیبشناسی برنامهریزی مسیر شغلی با 132 گویه بود که روایی و پایایی آن مناسب ارزیابی شد. دادهها با روشهای دلفی فازی، تحلیل عاملی اکتشافی و مدلسازی معادلات ساختاری در نرمافزارهای SPSS و Lisrel تحلیل شدند.یافتهها: گویههای پرسشنامه محققساخته آسیبشناسی برنامهریزی مسیر شغلی با مقیاس هفت درجه فازی مورد بررسی قرار گرفتند و بررسیها نشان داد که پس از دو دور دلفی تعداد 128 گویه دارای ضریب توافق بالاتر از 70/0 بودند. همچنین، مقولههای الگوی آسیبشناسی برنامهریزی مسیر شغلی با رویکرد عملکرد بالا دارای بار عاملی بالاتر از 50/0 و پایایی کرونباخ و ترکیبی بالاتر از 80/0 بودند. الگوی مذکور دارای برازش مناسبی بود و در این الگو عوامل علّی بر پدیده محوری، پدیده محوری، شرایط زمینهای و شرایط مداخلهگر بر راهبردها و راهبردها بر پیامدها اثر مستقیم و معنادار داشت (001/0P<).بحث و نتیجهگیری: با توجه به نتایج این مطالعه و الگوی طراحیشده آسیبشناسی برنامهریزی مسیر شغلی با رویکرد عملکرد بالا، برنامهریزی متناسب با آن برای بهبود مسیر شغلی ضروری است.
علوم اجتماعی
امین امینی
چکیده
هدف: در این مطالعه سعی شده است ارزیابی تاثیرکیفیت زندگی کاری بر اثربخشی سازمانی کارکنان با توجه به اثر هوش هیجانی بررسی قرار گیرد.روش: تحقیق حاضر از لحاظ روش، تحقیقی پیمایشی و از لحاظ هدف، تحقیقی کاربردی- توسعه ای بود. جامعه آماری این تحقیق کارکنان شرکتهای ...
بیشتر
هدف: در این مطالعه سعی شده است ارزیابی تاثیرکیفیت زندگی کاری بر اثربخشی سازمانی کارکنان با توجه به اثر هوش هیجانی بررسی قرار گیرد.روش: تحقیق حاضر از لحاظ روش، تحقیقی پیمایشی و از لحاظ هدف، تحقیقی کاربردی- توسعه ای بود. جامعه آماری این تحقیق کارکنان شرکتهای دانش بنیان حوزه فناوری اطلاعات شهر تهران بودند. روش نمونه گیری بر اساس نمونه گیری تصادفی ساده بود. برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز از پرسشنامه استاندارد استفاده شده. این تحقیق بر اساس معادلات ساختاری می باشد و برای تحلیل داده ها از روش حداقل مربعات جزئی و نرم افزار Smart PLS استفاده شده است.یافته ها: نتایج این تحقیق حاکی از آن است که تعیین تاثیر تاثیرکیفیت زندگی کاری بر اثربخشی سازمانی کارکنان معناداری شده است.نتیجه گیری: براساس یافته ها نتایج نشان داد تاثیر کیفیت زندگی کاری بر هوش هیجانی معنادار شده است. بعلاوه نتایج نشان داد متغیر تاثیر تعدیلی فرایند هوش هیجانی بر رابطه کیفیت زندگی کاری بر اثربخشی سازمانی معنادار شده است.