هانیه اسکندری؛ یحیی داداش کریمی؛ عبدالله حجتی
چکیده
هدف: هدف این پژوهش شناسایی عوامل موثر بر حکمرانی رفاه عمومی با رویکرد توسعه عدالت اجتماعی بود.روششناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش خبرگان حکمرانی رفاه عمومی کل کشور در سال 1399 بودند که طبق اصل اشباع نظری تعداد 15 نفر از آنها با روش نمونهگیری هدفمند بهعنوان نمونه انتخاب شدند. دادهها با ...
بیشتر
هدف: هدف این پژوهش شناسایی عوامل موثر بر حکمرانی رفاه عمومی با رویکرد توسعه عدالت اجتماعی بود.روششناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش خبرگان حکمرانی رفاه عمومی کل کشور در سال 1399 بودند که طبق اصل اشباع نظری تعداد 15 نفر از آنها با روش نمونهگیری هدفمند بهعنوان نمونه انتخاب شدند. دادهها با مصاحبه نیمهساختاریافته (7 سوال) جمعآوری و با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی در نرمافزار MAXQDA نسخه 10 تحلیل شدند.یافتهها: یافتهها نشان داد که حکمرانی رفاه عمومی با رویکرد توسعه عدالت اجتماعی دارای 197 کد باز در 19 کد محوری و 7 کد انتخابی بود. کدهای انتخابی شامل مشارکت (با سه کد محوری مشارکت در ارائه خدمات، مشارکت نهادهای مردمی و تشکلها در حکمرانی و مشارکت در سیاستگذاری)، پاسخگویی (با دو کد محوری پاسخگویی به نهادها و نظارت)، کارایی و اثربخشی (با سه کد محوری ارائه طرحهای اشتغالزا، بازدهی بیشتر خدمات و ثبات در اقتصاد)، تصویب و حاکمیت قانون (با چهار کد محوری اتخاذ سیاستهای صحیح، احترام دولت و مردم به قانون، حفظ امنیت و ثبات در جامعه)، مسئولیتپذیری (با سه کد محوری مسئولیتپذیری مدیران، نظارت مردم و ایجاد جو مسئولیتپذیری فرهنگی)، شفافیت (با دو کد محوری مبارزه با فساد و آزادی رسانهها) و عدالت (با دو کد محوری ارائه خدمات برابر و اثربخش و مقابله با تبعیضهای اجتماعی) بودند.بحث و نتیجهگیری: طبق نتایج این پژوهش برای حکمرانی رفاه عمومی با رویکرد توسعه عدالت اجتماعی میتوان کدهای شناساییشده برای آن را از طریق بهبود شرایط و کارگاههای آموزشی ارتقاء بخشید.
سعید سیدی نسب؛ نسیم اصغری؛ زهرا قاسم پور
چکیده
هدف: مطالعه حاضر بکارگیری مدل طراحی آموزشی عمومی در توسعه توانایی طرح مساله ریاضی دانشجو معلمان را مورد بررسی قرار می دهد.
روش: بدین منظور پژوهشی شبه آزمایشی با طرح یک گروهی صورت گرفت و داده های پیش آزمون وپس آزمون، از طریق آزمون های محقق ساخته بدست آمد. یک دوره آموزشی بر اساس مدل طراحی آموزشی عمومی طراحی شد و 15 دانشجو معلم رشته آموزش ...
بیشتر
هدف: مطالعه حاضر بکارگیری مدل طراحی آموزشی عمومی در توسعه توانایی طرح مساله ریاضی دانشجو معلمان را مورد بررسی قرار می دهد.
روش: بدین منظور پژوهشی شبه آزمایشی با طرح یک گروهی صورت گرفت و داده های پیش آزمون وپس آزمون، از طریق آزمون های محقق ساخته بدست آمد. یک دوره آموزشی بر اساس مدل طراحی آموزشی عمومی طراحی شد و 15 دانشجو معلم رشته آموزش ابتدایی پردیس دانشگاه فرهنگیان استان البرز در آن شرکت کردند و طرح مساله ریاضی بر اساس چارچوب استویانوا و الرتن آموزش داده شد. نتایج نشان داد 14 دانشجومعلم، حداقل در دو مولفه طرح مساله، تعداد بیشتری مساله طرح کردند. علاوه براین ، میانگین نمرات گروه در هر یک از مولفه های طرح مساله مذکور در پیش آزمون و پس آزمون محاسبه شد و به منظور انجام مقایسه، از آزمون تی وابسته استفاده گردید.
یافته ها: نتایج حاکی از این بود که در پیش آزمون و پس آزمون تفاوت معناداری در میانگین نمرات گروه وجود دارد؛ بطوریکه میانگین نمرات مسئلههای طرح نشده و مسئلههای طرح شده با داده ناکافی در پس آزمون کاهش پیدا کرده و این میانگین در مسئلههای طرح شده صحیح افزایش پیدا کرده است.
نتیجه گیری: بنابراین، نتایج این پژوهش نشان داد که بکارگیری مدل طراحی آموزش عمومی در آموزش طرح مساله ریاضی دانشجو معلمان، موجب تغییرات مطلوبی در توسعه توانایی طرح مساله ریاضی آنان گردیده است
علوم اجتماعی
مهران جعفری؛ محمدرضا اسماعیل زاده قندهاری؛ حسن فهیم دوین؛ حسین پیمانی زاد
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف مدل توسعه ای اقتصادی اجتماعی فوتبال ایران انجام گرفت.روش شناسی:روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا به صورت آمیخته بود که به صورت میدانی انجام شدجامعه آماری پژوهش در مرحلۀ اول «اکتشاف عوامل» از طریق مصاحبههای عمیق، کلیه خبرگان و افراد صاحبنظر و آگاه در ارتباط با حوزه اقتصادی صنعت فوتبال کشور ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف مدل توسعه ای اقتصادی اجتماعی فوتبال ایران انجام گرفت.روش شناسی:روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا به صورت آمیخته بود که به صورت میدانی انجام شدجامعه آماری پژوهش در مرحلۀ اول «اکتشاف عوامل» از طریق مصاحبههای عمیق، کلیه خبرگان و افراد صاحبنظر و آگاه در ارتباط با حوزه اقتصادی صنعت فوتبال کشور (مدیران حوزه اقتصادی در فوتبال (فدراسیون، برخی روسای هیئتها و کارشناسان خبره حوزه اقتصاد ورزش) بود که از این مجموعه تا جایی که نسبت به موضوع پژوهش اشباع نظری حاصل گردید، افراد برای انجام مصاحبه و کسب اطلاعات لازم در ارتباط با موضوع مورد نظر به صورت کاملاً غیراحتمالی انتخاب شدند. با توجه به این مطالب، مصاحبه با انتخاب هدفمند افرادی که صاحبنظر و آگاه در ارتباط با موضوع پژوهش (توسعه اقتصادی) بودند آغاز شد و طی یک پروسه 3 ماهه و مصاحبه با 20 نفر پژوهشگر احساس کرد که به نقطه اشباع نظری رسید. همچنین در بخش کمی جامعه آماری متشکل از کلیه کارشناسان حوزه بازاریابی ورزش بویژه فوتبال، برخی مسئولین حوزه اقتصادی و بازاریابی فوتبال در فدراسیون، هیئتهای ورزشی، صاحبنظران و اساتید دانشگاه، اصحاب رسانه، مدیران عامل باشگاههای فوتبال، مربیان، داوران و ورزشکاران به منظور تکمیل دادههای لازم انتخاب شدند. با توجه به حجم بالایی از افراد جامعه پژوهش برای ارائه دادههای لازم جهت آزمون مدل روش نمونهگیری در دسترس برای انتخاب نمونهها استفاده گردید. بر این اساس تعداد 384 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پژوهش در بخش کیفی شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. در مرحله کمی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. برای بدست آوردن روایی پرسشنامه از روایی محتوایی، روایی سازه و برای پایایی آن از آلفای کرونباح استفاده شد. مراحل تحلیل دادهها در بخش کیفی از طریق کدگذاری باز ، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی با نرم افزار MAXQDA 2020 بر اساس روش گلیزر بود. در بش کمی نیز برای تحلیل دادههای استنباطی از مدل معادلات ساختاری بر اساس نرمافزار SPSS و pls نسخه 23 استفاده شدیافته ها: چهار عامل شامل عامل توسعه سیاستگذاری، اقتصادی، باشگاهی و تطبیقی بر توسعه اقتصادی اجتماعی فوتبال موثر می باشند؛ که بین آنها تفاوت معناداری وجود دارد به طوری که، « مولفه توسعه تطبیقی» بالاترین رتبه در عوامل موثر بر توسعه اقتصادی فوتبال از دیدگاه نمونه تحقیق داشته و «عوامل باشگاهی» پایین ترین رتبه را به خود اختصاص داده اند.بحث و نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش پس از تدوین مدل توسعه ای اقتصادی اجتماعی فوتبال ایران مشخص شد که شاخص های برازش مدل از مقدار قابل قبول و مطلوب برخوردار بوده و مدل تحقیق تایید شد.
مریم فولاد؛ حکیمه آقایی؛ شهناز نوحی؛ شاهد مسعودی
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر ارائه مدل اعتیاد به شبکههای اجتماعی مجازی بر اساس پریشانیهای روانشناختی با نقش میانجی سبک فرزندپروری ادراکشده در دختران نوجوان بود.روششناسی: این مطالعه مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش دانشآموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر بابل در سال تحصیلی 99-1398 بودند. حجم نمونه طبق فرمول کوکران 200 نفر برآورد که با روش ...
بیشتر
هدف: هدف پژوهش حاضر ارائه مدل اعتیاد به شبکههای اجتماعی مجازی بر اساس پریشانیهای روانشناختی با نقش میانجی سبک فرزندپروری ادراکشده در دختران نوجوان بود.روششناسی: این مطالعه مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش دانشآموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر بابل در سال تحصیلی 99-1398 بودند. حجم نمونه طبق فرمول کوکران 200 نفر برآورد که با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه اعتیاد به شبکههای اجتماعی مجازی (Khajeahmadi et al, 2017)، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (Lovibond & Lovibond, 1995) و مقیاس سبک فرزندپروری ادراکشده (Grolnick et al, 1997) بودند. دادهها با روشهای ضرایب همبستگی پیرسون و مدلیابی معادلات ساختاری در نرمافزارهای SPSS-23 و AMOS-24 تحلیل شدند.یافتهها: یافتهها نشان داد که مدل اعتیاد به شبکههای اجتماعی مجازی بر اساس پریشانیهای روانشناختی با نقش میانجی سبک فرزندپروری ادراکشده در دختران نوجوان دارای برازش مناسبی بود. یافتههای دیگر نشان داد که پریشانیهای روانشناختی بر سبک فرزندپروری ادراکشده اثر مستقیم و منفی و بر اعتیاد به شبکههای اجتماعی مجازی اثر مستقیم و مثبت و سبک فرزندپروری ادراکشده بر اعتیاد به شبکههای اجتماعی مجازی اثر مستقیم و منفی داشت. همچنین، دیگر یافتهها نشان داد که پریشانیهای روانشناختی با نقش میانجی سبک فرزندپروری ادراکشده بر اعتیاد به شبکههای اجتماعی مجازی اثر غیرمستقیم و مثبت داشت (05/0>P).بحث و نتیجهگیری: نتایج نشاندهنده نقش میانجی سبک فرزندپروری ادراکشده در مدل اعتیاد به شبکههای اجتماعی مجازی بر اساس پریشانیهای روانشناختی در دختران نوجوان بود. بنابراین، جهت کاهش اعتیاد به شبکههای اجتماعی مجازی برنامهریزی جهت کاهش پریشانیهای روانشناختی و بهبود سبک فرزندپروری ادراکشده ضروری است.
معصومه شریفی؛ ناصر عباس زاده؛ حمید شفیع زاده
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر بر مدیریت استعداد معلمان دوره متوسطه دوم انجام شد.روششناسی: مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش خبرگان مدیریت استعداد شهر تهران در سال 1400- 1399 بودند که از میان آنان طبق اصل اشباع نظری 16 نفر با روشهای نمونهگیری هدفمند و گلولهبرفی بهعنوان نمونه انتخاب ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر بر مدیریت استعداد معلمان دوره متوسطه دوم انجام شد.روششناسی: مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش خبرگان مدیریت استعداد شهر تهران در سال 1400- 1399 بودند که از میان آنان طبق اصل اشباع نظری 16 نفر با روشهای نمونهگیری هدفمند و گلولهبرفی بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها مصاحبه نیمهساختاریافته بود که روایی آن با روش مثلثسازی تایید و پایایی آن با روش ضریب کاپای کوهن 62/0 بدست آمد. دادهها با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی در نرمافزار MAXQDA 2020 تحلیل شدند.یافتهها: یافتهها نشان داد که عوامل موثر بر مدیریت استعداد معلمان دوره متوسطه دوم شامل 17 مفهوم، 6 مقوله فرعی و 3 مقوله اصلی بود. مقولههای اصلی شامل ساختار مدرسه (با دو مقوله فرعی سیستم پاداشدهی و قدردانی از تلاشهای معلمان و شرایط استخدامی و اصول اخلاقی در فرایند آن)، مأموریت و چشمانداز شفاف مدرسه (با دو مقوله فرعی تدوین برنامه استراتژیک و تدوین مشخص اهداف، رسالتها، ارزشها و چشماندازها) و قوانین، مقررات و سیاستگذاریها (با دو مقوله فرعی انعطافپذیری در فرایندهای انتخاب و جذب معلمان مستعد و برداشتن محدودیتهای ادامه تحصیل معلمان) بودند.نتیجهگیری: با توجه به عوامل موثر شناساییشده بر مدیریت استعداد معلمان دوره متوسطه دوم، برنامهریزی جهت ارتقای مدیریت استعداد آنان ضروری است که آن از طریق بهبود عوامل شناساییشده محقق میشود.
روانشناسی
مریم سوری؛ محمد مجتبی زاده؛ رسول داودی
چکیده
هدف: هدف از پژوهش حاضر، شناسایی و اعتباریابی مولفههای تبیینکننده تکیهگاه سازی در نظام آموزش متوسطه ایران بود.
روش شناسی: روش تحقیق کیفی – کمی بود، جامعه آماری بخش کیفی خبرگان و متخصصان حوزه یادگیری - یاددهی، روشهای تدریس و تکیهگاهسازی و اسناد مکتوب مرتبط با موضوع شامل مقالات و پژوهشهای علمی و کتب مرتبط تالیفی ...
بیشتر
هدف: هدف از پژوهش حاضر، شناسایی و اعتباریابی مولفههای تبیینکننده تکیهگاه سازی در نظام آموزش متوسطه ایران بود.
روش شناسی: روش تحقیق کیفی – کمی بود، جامعه آماری بخش کیفی خبرگان و متخصصان حوزه یادگیری - یاددهی، روشهای تدریس و تکیهگاهسازی و اسناد مکتوب مرتبط با موضوع شامل مقالات و پژوهشهای علمی و کتب مرتبط تالیفی و در بخش کمی، معلمان دوره اول و دوم متوسطه کل کشور بود. در بخش کیفی با استفاده از روش نمونهگیری گلوله برفی تا رسیدن به اشباع نظری با 13 خبره، مصاحبه عمیق انجام گرفته و با روش هدفمند برای اسناد، 18 سند (متن) مورد بررسی قرار گرفته و در بخش کمی، برای سنجش مدل، پرسشنامه محقق ساخته 134 گویهای طیف لیکرت با روش نمونهگیری خوشهای نسبی چند مرحلهای در بین 384 نفر، توزیع گردید. برای تعیین روایی و پایایی در مرحله کیفی از بررسیهای لازم شامل مقبولیت (بازنگری خبرگان) و قابلیت تائید(بازبینی مجدد خبرگان) و در مرحله کمی، روایی پرسشنامهها به سه روش صوری، محتوایی و سازه تأیید و پایایی هم به سه روش تعیین ضریب بارهای عاملی گویهها، آلفای کرونباخ مولفهها (بین 749/0 تا 864/0) و پایایی ترکیبی (بین 827/0 تا 916/0 ) تأیید شد. دادههای کیفی از طریق زمینه نظریهای و دادههای کمی با تکنیک مدلسازی معادلات ساختاری و آزمونهای تحلیل عاملی اکتشافی و تائیدی در نرم افزار Smart PLS و آزمون فریدمن در نرم افزار SPSS تحلیل گردید.
یافته ها: نتایج بخش کیفی حاکی از آن بوده که الگوی تکیهگاه سازی در نظام آموزش متوسطه ایران شامل 10 مقوله (توسعه منابع انسانی و غیرانسانی، بهسازی و توسعه سیستم آموزشی، شیوههای یاددهی – یادگیری، فرهنگ سازی و ارتباطات، قوانین و رفتارهای حمایتی، نظارت بر عملکرد، راهبردهای مبتنی بر شناخت و فراشناخت، راهبردهای مبتنی بر انگیزش، پیشرفت ذهنی و پیشرفت علمی)، 21 زیرمقوله (توسعه منابع انسانی، توانمندسازی دانش آموزان، توسعه امکانات سخت افزاری و نرم افزاری، تدریس مشارکتی و تعاملی، ساده سازی تکلیف، یادگیری مجازی، یاددهی مبتنی بر تئوری های علمی، فرهنگ سازی بین والدین و معلمان، ارتباطات موثر، رفتارهای حمایتی، راهبردها و دستورالعمل های درون و برون سازمانی، درگیری ذهنی و تحصیلی، ارزیابی مداوم، راهبردهای فراشناختی، راهبردهای شناختی، راهبردهای شناختی و فراشناختی، راهبردهای انگیزشی، بهزیستی روانی، به فعلیت رسیدن استعدادهای بالقوه، بهبود روند یادگیری و پیشرفت تحصیلی) و 134 نشانگر است که در قالب شرایط علی، زمینهای، مداخلهای، راهبردها و پیامد در الگوی پارادایمی پژوهش جای گرفتند. نتایج بخش کمی نشان داد که تمامی مولفههای مدل پژوهش، مورد تائید واقع شدند.
بحث و نتیجه گیری: بر اساس دادههای بدست آمده و با استناد به نتایج حاصل از پژوهش، پیشنهاداتی به شرح زیر ارائه میگردد: - تقویت شرایط علی، - تقویت شرایط محیطی، تقویت شرایط مداخلهای، تقویت راهبرد(راهکار).
روانشناسی
مهناز هاشمی نژاد؛ اکبر محمدی؛ سارا حقیقت
چکیده
هدف: سلامت روان نقش مهمی در زندگی تحصیلی و غیرتحصیلی دانشجویان دارد. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل ساختاری پیشبینی سلامت روان بر اساس ویژگیهای شخصیت با نقش میانجی تابآوری در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی انجام شد.روش شناسی: این مطالعه مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش همه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی شهر تهران در ...
بیشتر
هدف: سلامت روان نقش مهمی در زندگی تحصیلی و غیرتحصیلی دانشجویان دارد. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل ساختاری پیشبینی سلامت روان بر اساس ویژگیهای شخصیت با نقش میانجی تابآوری در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی انجام شد.روش شناسی: این مطالعه مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش همه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی شهر تهران در سال تحصیلی 1402-1401 بودند که حجم نمونه 685 نفر برآورد شد. نمونههای این مطالعه با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب و به ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه سلامت روان (گلدبرگ و هیلیر، 1979)، پرسشنامه ویژگیهای شخصیت (کاستا و مککری، 1985) و مقیاس تابآوری (کونور و دیویدسون، 2003) پاسخ دادند. دادههای این مطالعه با روش مدلیابی معادلات ساختاری در نرمافزارهای SPSS و Amos تحلیل شدند.یافتهها: یافتهها نشان داد که مدل ساختاری پیشبینی سلامت روان بر اساس ویژگیهای شخصیت با نقش میانجی تابآوری در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی برازش مناسبی داشت. همچنین، در این مدل روانرنجورخویی، برونگرایی، گشودگی، سازگاری و وظیفهشناسی بر تابآوری دانشجویان و روانرنجورخویی، گشودگی، سازگاری و وظیفهشناسی بر سلامت روان دانشجویان اثر مستقیم و معنادار داشت (05/0P<)، اما برونگرایی بر سلامت روان آنان اثر مستقیم و معناداری نداشت (05/0P>). علاوه بر آن، روانرنجورخویی، برونگرایی، سازگاری و وظیفهشناسی با میانجی تابآوری بر سلامت روان دانشجویان اثر غیرمستقیم و معنادار داشت (05/0P<)، اما گشودگی با میانجی تابآوری بر سلامت روان آنان اثر غیرمستقیم و معنادار نداشت (05/0P>).بحث و نتیجهگیری: بهطور کلی، نتایج این مطالعه حاکی از اثر مستقیم و غیرمستقیم موثر بیشتر ویژگیهای شخصیتی و تابآوری بر سلامت روان دانشجویان بود. بنابراین، جهت بهبود سلامت روان آنان میتوان مداخلههایی در زمینه ویژگیهای شخصیتی و تابآوری تدارک دید.
سید رحیم ابوالحسنی
چکیده
هدف: توسعه ی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در دوران مدرن بدون ابتنای سیاستگذاری ها و برنامه ریزی ها بر دانش و آگاهی میسر نبوده و در این میان علوم اجتماعی روز آمد و کارآمد از جایگاه ویژه ای برخوردار است. علوم اجتماعی نیز هنگامی کارآمد و مفید خواهد بود که توانایی درک مسائل و ارائه ی راه حل های مؤثر برای جامعه ی هدف را داشته باشد. این امر به علت ...
بیشتر
هدف: توسعه ی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در دوران مدرن بدون ابتنای سیاستگذاری ها و برنامه ریزی ها بر دانش و آگاهی میسر نبوده و در این میان علوم اجتماعی روز آمد و کارآمد از جایگاه ویژه ای برخوردار است. علوم اجتماعی نیز هنگامی کارآمد و مفید خواهد بود که توانایی درک مسائل و ارائه ی راه حل های مؤثر برای جامعه ی هدف را داشته باشد. این امر به علت نسبی بودن علوم اجتماعی و وابستگی آن ها به بسترها و فرهنگ ها و زمینه های اجتماعی جامعه ی هدف، بدون بومی نگری علوم اجتماعی محقق نخواهد شد. علی-رغم پنج دهه تلاش و تبلیغات برای بومی کردن علوم اجتماعی در ایران، مع الأسف شاهد شکل گیری و یا نهادینه شدن فرایند تولید علم بومی نیستیم و این امر نشان دهنده ی عدم درک و شناخت ریشه های مشکل عدم تولید علم در کشور می باشد. بنابراین لازم است قبل از هرچیز درصدد درک این موانع و سپس رفع آن-ها برآییم. روش: در این پژوهش سعی شده است نظریه ای دارای عناصر مرتبط و منسجم براساس تبیین علّی طراحی گردد که در صورت موفقیت می تواند بخشی از مجهولات را در این مسیر تبدیل به معلومات نماید.یافته ها: در این پژوهش نقش متغیرهایی چون استعداد و روانشناسی، نظام آموزش و یادگیری، نظام کار و اشتغال و در پایان سیاست و نظام سیاسی مورد بررسی و ارزیابی قرار می گیرند. در پاسخ به چرایی عدم توفیق تولید علم بومی، نظریات و استدلال های مختلفی مطرح شده است؛ بعضی علت ها را ذهنی می دانند و معتقدند مشکل ناشی از نخبگان ذهنی و یا ذهنیات جامعه ی علمی است؛ اما برخی دیگر ریشه ها را در ویژگی های جامعه ی علمی و یا جامعه ی کل محیط بر جامعه ی علمی جست و جو می کنند. عده ای دیگر نیز براساس الگوی پارسونزی به یکی از عناصر و خرده سیستم نظام کل (اقتصاد، سیاست، اجتماع، و یا جامعه پذیری) اشاره دارند.نتیجه گیری: ظاهراً نمی توان هیچ یک از رویکردهای مذکور را در خصوص ایران قانع کننده دانست؛ لذا مسأله ی این پژوهش این است که؛ با چه الگویی می توان به تحلیل عوامل مؤثر در فقدان تولید علم بومی در ایران پرداخت؟ آیا نمی توان به یک الگوی تلفیقی معنادار و دارای عناصر فردی و اجتماعی و نیز ذهنی و ساختاری رسید؟
علوم اجتماعی
فاطمه آقاخانی؛ افسانه صابر گرکانی؛ علاءالدین اعتماد اهری
چکیده
هدف: سرزندگی نقش مهم و موثری در بهبود و ارتقای متغیرهای روانشناختی و تحصیلی در دانشآموزان دارد. بنابراین، هدف این مطالعه، ارائه مدل برنامهدرسی مبتنی بر سرزندگی در دانشآموزان مقطع ابتدایی بود.روششناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف و روش اجرا بهترتیب کاربردی و توصیفی از نوع کمی بودند. جامعه پژوهش معلمان مقطع ابتدایی شهر تهران در سال ...
بیشتر
هدف: سرزندگی نقش مهم و موثری در بهبود و ارتقای متغیرهای روانشناختی و تحصیلی در دانشآموزان دارد. بنابراین، هدف این مطالعه، ارائه مدل برنامهدرسی مبتنی بر سرزندگی در دانشآموزان مقطع ابتدایی بود.روششناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف و روش اجرا بهترتیب کاربردی و توصیفی از نوع کمی بودند. جامعه پژوهش معلمان مقطع ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 به تعداد 11526 نفر بودند که تعداد 374 نفر از آنها بر اساس جدول کرجسی و مورگان با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای بهعنوان نمونه انتخاب شدند. نمونهها به پرسشنامه محققساخته برنامهدرسی مبتنی بر سرزندگی در دانشآموزان مقطع ابتدایی (100 سوالی) پاسخ دادند که شاخصهای روانسنجی آن قابل قبول بود. دادهها با روشهای تحلیل عاملی اکتشافی و مدلیابی معادلات ساختاری در نرمافزارهای SPSS و Smart PLS تحلیل شدند.یافتهها: یافتهها نشان داد که برنامهدرسی مبتنی بر سرزندگی در دانشآموزان مقطع ابتدایی در مقوله اصلی یعنی برنامهدرسی مبتنی بر سرزندگی شامل انگیزش و باور مثبت، روابط اجتماعی و اشتیاق تحصیلی، در مقوله شرایط علّی شامل اهداف آموزشی، متن کتب درسی، روشهای آموزشی و ارزشیابی برنامهدرسی، در مقوله شرایط زمینهای شامل شرایط درونکلاسی و شرایط مدرسه، در مقوله شرایط مداخلهگر شامل سیاستگذاری آموزشی، محیط و فرهنگ، در مقوله راهبردها شامل تمرکززدایی و زیرساخت و در مقوله پیامدها شامل اشتیاق و رفتار بود. همچنین، بار عاملی مقوله اصلی، شرایط علّی، شرایط زمینهای، شرایط مداخلهگر، راهبردها و پیامدها بالاتر از 50/0، میانگین واریانس استخراجشده آنها بالاتر از 70/0 و پایایی آنها با روشهای آلفای کرونباخ و ترکیبی بالاتر از 80/0 برآورد شد. افزون بر آن، مدل برنامهدرسی مبتنی بر سرزندگی در دانشآموزان مقطع ابتدایی برازش مناسبی داشت و در این مدل شرایط علّی بر مقوله اصلی، مقوله اصلی، شرایط زمینهای و شرایط مداخلهگر بر راهبردها و راهبردها بر پیامدها اثر معنادار مستقیم داشت (001/0P<).نتیجهگیری: طبق نتایج این پژوهش، مدل طراحیشده برنامهدرسی مبتنی بر سرزندگی در دانشآموزان مقطع ابتدایی میتواند به برنامهریزان و متخصصان در طراحی و اجرای برنامههایی برای بهبود سرزندگی در دانشآموزان کمک نماید.
مهشاد عرفانی خانقاهی؛ حسینعلی بهرام زاده؛ هادی سعیدی
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی شایستگی برای مدیران دانشگاه آزاد اسلامی بود.روش شناسی: رویکرد پژوهش حاضر آمیخته(کیفی- کمّی) و از نظر هدف، پژوهشی کاربردی بود. مشارکت کنندگان بخش کیفی، اعضای هیئت علمی دانشگاه در دانشگاه آزاد خراسان رضوی بودند که با روش نمونهگیری هدفمند 15 نفر مورد مصاحبه قرار گرفتند. متون مصاحبهها با روش تحلیل مضمون ...
بیشتر
هدف: هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی شایستگی برای مدیران دانشگاه آزاد اسلامی بود.روش شناسی: رویکرد پژوهش حاضر آمیخته(کیفی- کمّی) و از نظر هدف، پژوهشی کاربردی بود. مشارکت کنندگان بخش کیفی، اعضای هیئت علمی دانشگاه در دانشگاه آزاد خراسان رضوی بودند که با روش نمونهگیری هدفمند 15 نفر مورد مصاحبه قرار گرفتند. متون مصاحبهها با روش تحلیل مضمون و با نرمافزار Maxqda تحلیل شدند. جامعه آماری در بخش کمّی کلیه اعضای هیئت علمی دانشگاههای آزاد خراسان رضوی (10 واحد) به تعداد 1092 نفر در سال 1398 بودند که حجم نمونه 284 نفر با روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامهای بود که مطابق یافتههای کیفی تدوین شد و روایی آن به شکل صوری و پایایی با آزمون آلفای کرونباخ حاصل شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از معادلات ساختاری- تفسیری با نرمافزار MICMAC جهت تدوین الگوی مفهومی و برای اعتبارسنجی الگو از معادلات ساختاری با نرمافزار Smart pls استفاده شد.یافتهها: نتایج نشان داد شایستگی مدیران دانشگاه آزاد اسلامی در 7 مؤلفه(شایستگی ارتباطی انسانی، شایستگی ادراکی، شایستگی مدیریتی، شایستگی حرفهای، شایستگی اعتقادی و ارزشی، شایستگی فردی و شایستگی سازمانی) و 47 شاخص قابل طبقهبندی است. نتایج معادلات ساختاری با رویکرد Smart pls نیز نشان داد مجموعه متغیرهای الگو توانستند به میزان 75/0 واریانس شایستگی را پیش بینی کنند. برازش کلی مدل نیز 37/0=GOF حاصل شد که نشان دهنده مطلوبیت کلی مدل است. بحث و نتیجهگیری: بر اساس یافته های پژوهش میتوان نتیجه گرفت در الگوی ارائه شده، مؤلفه شایستگی اعتقادی- ارزشی متغیر بنیادی است که بر سایر سطوح شایستگی اثرگذار است، لذا توجه به این شایستگی برای انتخاب مدیران دانشگاه آزاد اسلامی قابل توجه است.
پروانه قهرمانی؛ نادر منیرپور؛ مجید ضرغام حاجبی
چکیده
هدف: پژوهش حاضر در پی آن است که با استفاده از روش الگویابی معادلات ساختاری به آزمون مدل پژوهش حاضر پرداخته و روابط بین ادراک جو کلاس، خودتنظیمی، دانش اموزشی و اضطراب ریاضی را بررسی کند.روش شناسی: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی و تحلیل مسیر بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را دانش آموزان دوره ی دوم متوسطه دبیرستان های دولتی شهر تهران در ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر در پی آن است که با استفاده از روش الگویابی معادلات ساختاری به آزمون مدل پژوهش حاضر پرداخته و روابط بین ادراک جو کلاس، خودتنظیمی، دانش اموزشی و اضطراب ریاضی را بررسی کند.روش شناسی: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی و تحلیل مسیر بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را دانش آموزان دوره ی دوم متوسطه دبیرستان های دولتی شهر تهران در سال تحصیلی 1399-1400تشکیل دادند که تعداد آن ها بنابر گزارش آموزش و پرورش استان تهران در سال تحصیلی مذکور برابر 36858 نفر بود. حجم نمونه برابر 150 نفر (18 نفر برای هر 8 متغیر) برای هر یک از گروهها(دختر و پسر) و در کل 300 نفر برای تأمین معناداری همبستگی پیشنهاد شد. در پژوهش حاضر برای جمعآوری اطلاعات از 4 پرسشنامه ادراک از جو کلاس، پرسشنامه دانش و مهارت اموزشی، پرسشنامه خودتنظیمی در یادگیری و پرسشنامه سنجش اضطراب ریاضی استفاده شد. مدل مفهومی پیشنهادی پژوهش دردو بخش مدل اندازهگیری و مدل ساختاری با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری با روش کوواریانس محور و به کارگیری نرم افزار LISREL ارزیابی قرار گرفته شدند.یافته ها: با استفاده از آزمونهای مدل ساختاری نشان داده شد که ادراک جو کلاس با مقدار 9768/2 تاثیر مثبت و معناداری بر خودتنظیمی در سطح 99% دارد. دانش آموزشی با مقدار9597/2 تاثیر مثبت و معناداری بر خودتنظیمی در سطح 99% دارد. ادراک جو کلاس با مقدار 1596/2 تاثیر منفی و معناداری بر اضطراب ریاضی در سطح99% دارد. دانش آموزشی با مقدار9697/1- تاثیر منفی و معناداری بر اضطراب ریاضی در سطح 95% دارد. خودتنظیمی با مقدار9674/1 تاثیر منفی و معناداری بر اضطراب ریاضی در سطح 95% دارد.بحث و نتیجه گیری: براساس نتایج بدست آمده ادراک جو کلاس بر خودتنظیمی تاثیر مثبت و معنادار دارد، دانش آموزشی بر خودتنظیمی تاثیر مثبت و معنادار دارد، ادراک جو کلاس بر اضطراب ریاضی تاثیر مثبت و معنادار دارد، دانش آموزشی بر اضطراب ریاضی تاثیر مثبت و معنادار دارد خودتنظیمی بر اضطراب ریاضی تاثیر مثبت و معنادار دارد
مهناز میرکی زاده محمدآباد؛ نگین جباری؛ کامبیز اسماعیل نیا شیروانی
چکیده
هدف: هدف این مطالعه ارائه الگوی فرهنگ یادگیری مجازی در مراکز آموزش عالی بود.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف و شیوه اجرا بهترتیب کاربردی و توصیفی از نوع کیفی بود. جامعه مطالعه حاضر خبرگان موسسههای آموزش عالی آگاه از حیطه تحقیق بودند که تعداد 12 نفر از آنها طبق اصل اشباع نظری و با روشهای نمونهگیری هدفمند و گلولهبرفی بهعنوان ...
بیشتر
هدف: هدف این مطالعه ارائه الگوی فرهنگ یادگیری مجازی در مراکز آموزش عالی بود.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف و شیوه اجرا بهترتیب کاربردی و توصیفی از نوع کیفی بود. جامعه مطالعه حاضر خبرگان موسسههای آموزش عالی آگاه از حیطه تحقیق بودند که تعداد 12 نفر از آنها طبق اصل اشباع نظری و با روشهای نمونهگیری هدفمند و گلولهبرفی بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمهساختاریافته بود که روایی آن با روش مثلثسازی تایید و پایایی آن با روش ضریب کاپای کوهن 89/0 محاسبه شد. برای تحلیل دادههای این مطالعه از روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شد.یافتهها: یافتههای این مطالعه حاکی از آن بود که برای فرهنگ یادگیری مجازی در مراکز آموزش عالی 49 مفهوم، 8 مولفه و 2 مقوله شناسایی شد. در پژوهش حاضر مقولهها شامل مقوله عوامل ساختاری با پنج مولفه زیرساختهای نرمافزاری و سختافزاری، طراحی و مدیریت تعاملات یادگیری مجازی، بسترسازی و محیط یادگیری مجازی، توسعه یادگیری مجازی و توانایی پشتیبانی عملیاتی و مقوله عوامل رفتاری با سه مولفه فرهنگسازی، نگرش فردی و انگیزش فراگیران بودند. در نهایت، الگوی مقولهها و مولفههای فرهنگ یادگیری مجازی در مراکز آموزش عالی ترسیم شد.نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر میتواند به آگاهی و شناخت بهتر فرهنگ یادگیری مجازی در مراکز آموزش عالی کمک نماید و متخصصان و برنامهریزان آموزش عالی بر اساس مقولهها، مولفهها و مفهومهای آن گام موثری در جهت بهبود فرهنگ یادگیری مجازی بردارند.
روانشناسی
ُسعید عباسپور اسفدن؛ حسین صاحبدل؛ مجید ابراهیم پور
چکیده
هدف: خودناتوانسازی تحصیلی نقش مهمی در سایر متغیرهای تحصیلی دارد. بنابراین، هدف این مطالعه مقایسه اثربخشی رواندرمانی انگیزشی و درمان شناختی رفتاری بر خودناتوانسازی تحصیلی در نوجوانان بود.روششناسی: این مطالعه نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آن همه دانشآموزان دختر مقطع متوسطه دوم ...
بیشتر
هدف: خودناتوانسازی تحصیلی نقش مهمی در سایر متغیرهای تحصیلی دارد. بنابراین، هدف این مطالعه مقایسه اثربخشی رواندرمانی انگیزشی و درمان شناختی رفتاری بر خودناتوانسازی تحصیلی در نوجوانان بود.روششناسی: این مطالعه نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آن همه دانشآموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهر قاین در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که 45 نفر از آنها با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و بهصورت تصادفی در سه گروه مساوی جایگزین شدند. هر یک از گروههای آزمایش بهتفکیک 10 جلسه 90 دقیقهای با روشهای رواندرمانی انگیزشی و درمان شناختی رفتاری آموزش دیدند و گروه کنترل در لیست انتظار برای آموزش ماند. ابزار پژوهش پرسشنامه خودناتوانسازی تحصیلی شوینگر و استینسمر-پلستر (2011) بود که در مراحل پیشآزمون و پسآزمون اجرا شد. دادهها با روش تحلیل کوواریانس تکمتغیری و آزمون تی مستقل در نرمافزار SPSS تحلیل شدند.یافتهها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که هر دو روش رواندرمانی انگیزشی و درمان شناختی رفتاری باعث کاهش خودناتوانسازی تحصیلی در نوجوانان شدند و اثربخشی رواندرمانی انگیزشی در مقایسه با درمان شناختی رفتاری در کاهش خودناتوانسازی تحصیلی در نوجوانان بیشتر بود (001/0P<).بحث و نتیجهگیری: طبق نتایج این مطالعه بهرهگیری از هر دو روش مداخله رواندرمانی انگیزشی و درمان شناختی رفتاری بهویژه روش رواندرمانی انگیزشی در کاهش خودناتوانسازی تحصیلی ضروری است. بنابراین، مشاوران و روانشناسان میتوانند از روش رواندرمانی انگیزشی در کنار سایر روشهای موثر جهت کاهش خودناتوانسازی تحصیلی استفاده نمایند.
پروین بنیادی؛ رضا ساکی؛ سیف الله فضل اللهی قمشی
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر بر تعالی منابع انسانی در آموزشوپرورش انجام شد.روششناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش شامل اسناد و مدارک تعالی منابع انسانی و خبرگان آموزشوپرورش استان البرز در سال تحصیلی 99-1398 بودند. نمونه طبق اصل اشباع نظری 15 نفر در نظر گرفته شد که با روشهای نمونهگیری ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر بر تعالی منابع انسانی در آموزشوپرورش انجام شد.روششناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش شامل اسناد و مدارک تعالی منابع انسانی و خبرگان آموزشوپرورش استان البرز در سال تحصیلی 99-1398 بودند. نمونه طبق اصل اشباع نظری 15 نفر در نظر گرفته شد که با روشهای نمونهگیری هدفمند و گلولهبرفی انتخاب شدند. دادهها با مصاحبه نیمهساختاریافته جمعآوری که روایی آن را روش مثلثسازی تایید و پایایی آن از طریق ضریب توافق بین دو کدگذار 84/0 محاسبه شد. در نهایت، دادهها با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند.یافته ها: یافتهها نشان داد که تعالی منابع انسانی در معلمان مقطع ابتدایی دارای 79 کد باز، 41 کد محوری و 19 کد انتخابی بود. کدهای انتخابی شامل مدیریت و رهبری پشتیبان، تأمین امکانات و نیازهای دوره ابتدایی، ارتباط موثر و روابط انسانی معلم، فرهنگی بالنده مدرسه، انگیزه شغلی، باور و نگاه به نقش معلم، رضایت شغلی، حقوق و رفاه، دانش و مهارت فناورانه، ویژگیهای فردی، فضای مجازی، دانش تخصصی و مهارتهای فردی دوره ابتدایی، استراتژیهای آموزشی و بالندگی، نقش ذینفعان (دانشآموزان و اولیا)، جذب و تربیت افراد شایسته، ارتقای کیفیت ارزشیابی، سیاستهای سازمانی تسهیلکننده، شایستگیهای شغلی معلم و مهارت پژوهشی معلم بودند.بحث و نتیجهگیری: بر اساس یافته های پژوهش عوامل موثر شناساییشده تعالی منابع انسانی در معلمان مقطع ابتدایی برای متخصصان آموزش و پرورش تلویحات کاربردی دارد و آنان میتوانند جهت بهبود عملکرد و اثربخشی سازمان عوامل شناساییشده را ارتقاء ببخشند.
داود حسینی؛ بهاره ناصری؛ علی پایان
چکیده
هدف: هدف از این پژوهش تبیین عوامل موثر بر استقرار شهر دانش بنیان در مناطق کمتر توسعه یافته ( مورد مطالعه : شهر زاهدان ) بود.روش شناسی: روش پژوهش آمیخته ( کیفی-کمی) از نوع اکتشافی بود. در بخش کیفی روش گرندد تئوری و در بخش کمی توصیفی - پیمایشی بود. جامعه در بخش کیفی خبرگان دانشگاهی در حوزه مدیریت، مدیران شرکت های دانش بنیان، مدیران استانداری ...
بیشتر
هدف: هدف از این پژوهش تبیین عوامل موثر بر استقرار شهر دانش بنیان در مناطق کمتر توسعه یافته ( مورد مطالعه : شهر زاهدان ) بود.روش شناسی: روش پژوهش آمیخته ( کیفی-کمی) از نوع اکتشافی بود. در بخش کیفی روش گرندد تئوری و در بخش کمی توصیفی - پیمایشی بود. جامعه در بخش کیفی خبرگان دانشگاهی در حوزه مدیریت، مدیران شرکت های دانش بنیان، مدیران استانداری سیستان و بلوچستان و شهرداری زاهدان بودند و در بخش کمی کارکنان استانداری استان سیستان و بلوچستان و شهرداری شهر زاهدان بود. حجم نمونه در بخش کیفی بر اساس اصول اشباع نظری 17 نفر با استفاده از روش گلوله برفی و در بخش کمی طبق جدول مورگان 248 نفر با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای انجام پذیرفت. جهت جمع آوری داده ها در بخش کیفی از روش مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. تحلیل محتوای مصاحبه ها با استفاده از روش کدگذاری( کد باز، محوری و انتخابی) و معادلات ساختاری استفاده شد. مصاحبهها تا مرحله اشباع نظری دادهها ادامه یافت. تحلیل محتوای کیفی با نرم افزار MAXQDA12 انجام شد. برای تحلیل عاملی تاییدی از نرم افزارSmart pls4 و برای تعیین اعتبار مدل از نرم افزار SPSS25 استفاده شد.یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که عوامل موثر بر استقرار شهر دانش بنیان در مناطق کمتر توسعه یافته با 6 عامل اصلی، 15 مولفه و 69 شاخص شناسایی گردید. در نهایت عوامل موثر بر استقرار شهر دانش بنیان در مناطق کمتر توسعه یافته طراحی و با پرسشنامه اعتباریابی گردید.بحث و نتیجه گیری: همچنین با توجه به یافته ها عوامل موثر با معادلات ساختاری مورد ارزیابی قرار گرفت که در نهایت نشان داد که رابطه بین متغیر عوامل علی و پدیده اصلی با بارعاملی 0.806 با اهمیت ترین عامل ها در نظر گرفته شد.
مهوش توفان؛ حسین فکوری؛ علی اصغر بیانی؛ حسن صائمی
چکیده
هدف: برنامهدرسی در هر کشوری محور فعالیتهای آموزشی و پرورشی است و با توجه به تفاوتهای موجود در برنامهدرسی، هدف این مطالعه مقایسه فرآیند آموزش، یادگیری و ارزشیابی در برنامهدرسی ملی ایران با نظریههای برنامهدرسی بود.روش: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا مقایسهای بود. در این مطالعه، جامعه پژوهش همه اسناد برنامهدرسی ...
بیشتر
هدف: برنامهدرسی در هر کشوری محور فعالیتهای آموزشی و پرورشی است و با توجه به تفاوتهای موجود در برنامهدرسی، هدف این مطالعه مقایسه فرآیند آموزش، یادگیری و ارزشیابی در برنامهدرسی ملی ایران با نظریههای برنامهدرسی بود.روش: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا مقایسهای بود. در این مطالعه، جامعه پژوهش همه اسناد برنامهدرسی و نظریههای مرتبط در این زمینه بود که نمونه آن، سند برنامهدرسی ملی ایران و نقدهای صورتگرفته در این زمینه و خبرگان نظریههای برنامهدرسی بودند که آنها از نظر فرآیند آموزش، یادگیری و ارزشیابی مورد مقایسه قرار گرفتند. دادههای یادداشتبرداریشده از سند و نقدها و مصاحبه با خبرگان درباره نحوه فرآیند آموزش، یادگیری و ارزشیابی در برنامهدرسی ملی ایران با نظریههای برنامهدرسی با هم مورد مقایسه قرار گرفتند. در این مطالعه، روایی با روش مثلثسازی تایید و پایایی با روش ضریب کاپای کوهن 8/61 درصد بهدست آمد.یافتهها: یافتهها نشان داد که برنامهدرسی ملی ایران ضمن تفاوتهایی با نظریههای برنامهدرسی از نظر فرآیند آموزش، آموزش را زمینهساز برای ابراز گرایشهای فطری، شناخت موفقیت یادگیرنده و اصلاح مداوم آن و تحت تاثیر قراردادن دیدگاه دانشآموزان در ارتباط با خود، خدا، دیگران و مخلوقات، از نظر فرآیند یادگیری، یادگیری را حاصل تعامل خلاق، هدفمند، یادگیرنده فعال و محیط متنوع و از نظر فرآیند ارزشیابی، ارزشیابی را تصویری روشن و همهجانبه از موقعیت کنونی، مشخصکننده فاصله دانشآموز با موقعیتهای بعدی و اصلاح آن، متناسب با ظرفیتها و نیازهای دانشآموز، زمینهساز انتخابگری و خودمدیریتی، زمینهساز رشد مداوم دانشآموز با تاکید بر خودارزیابی، بهرهگیری از سایر روشهای ارزشیابی، بهبود موقعیت دانشآموز و توجه به کاستیهای یادگیری ضمن حفظ کرامت انسانی بهعنوان فرصتی برای اصلاح و بهبود نظام آموزشی میداند.نتیجهگیری: برنامهدرسی ملی ایران ضمن توجه به ویژگیهای نظریههای برنامهدرسی باید مجدد بر پایه نظام اجتماعی و فرهنگی کشور و در راستای تحقق آرمان اصلی یعنی قرب الهی و حیات طیبه طراحی شود.
منصوره شریفی نویسی؛ امیر مسعود امیر مظاهری؛ زهرا حضرتی صومعه
چکیده
هدف: هدف اصلی پژوهش، شناسایی و اولویت بندی ویژگیهای فردی، اجتماعی، محیطی و فرهنگی موثر بر وضعیت کودکان یتیم خانه های تحت پوشش بهزیستی تهران پس از 18 سالگی است.روش شناسی: روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی، از نظر نوع داده، آمیخته (کیفی و کمی) است. جامعه آماری شامل نخبگان دارای مدرک تحصیلی دکتری و عضو هیات علمی دانشگاه با سابقه حداقل 5 سال ...
بیشتر
هدف: هدف اصلی پژوهش، شناسایی و اولویت بندی ویژگیهای فردی، اجتماعی، محیطی و فرهنگی موثر بر وضعیت کودکان یتیم خانه های تحت پوشش بهزیستی تهران پس از 18 سالگی است.روش شناسی: روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی، از نظر نوع داده، آمیخته (کیفی و کمی) است. جامعه آماری شامل نخبگان دارای مدرک تحصیلی دکتری و عضو هیات علمی دانشگاه با سابقه حداقل 5 سال در سازمان بهزیستی و دارای مدارک تحقیقاتی و شرکت در سمینارهای مرتبط می باشد. حجم نمونه 10نفر خبره بود که با روش هدفمند و با توجه به اصل اشباع نظری انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها، مصاحبه نیمه سازمان یافته و پرسشنامه مقایسات زوجی است. برای تحلیل داده ها از روش کد گذاری نظری (باز، محوری و انتخابی) و تکنیک AHP فازی استفاده شد.یافته ها: پس از کد گذاری باز و محوری مشخص شد که برای ویژگیهای فردی، اجتماعی، محیطی و فرهنگی موثر بر وضعیت کودکان یتیم خانه های تحت پوشش بهزیستی تهران پس از 18 سالگی چندین مولفه به دست آمد که این ابعاد عبارتند از: در بعد محیطی شامل اقدامات حمایتی و بسترهای محیطی می باشد. در بعد فردی شامل مولفه های 1-بهره هوشی2-استعدادهای فردی 3- شرایط جسمی 4- شرایط روحی. در بعد اجتماعی شامل:1- مسئولیت اجتماعی2- هنجارهای دینی 3-چرخه ی معیوب اجتماعی شدن. بعد فرهنگی شامل مؤلفه های1-هنجارهای پذیرفته شده فرهنگی و 2- نبود فرهنگ می باشد.نتیجه گیری: براساس تکنیک AHP فازی تاثیر بعد فردی در درجه اول اهمیت، بعد فرهنگی درجه دوم، بعد محیطی درجه سوم و بعد اجتماعی چهارم میباشد.
روانشناسی
فریدون دامنی؛ صغری کربلایی هرفته؛ ولی مهدی نژاد
چکیده
هدف: هدف مطالعه حاضر مقایسه اثربخشی آموزش سرزندگی تحصیلی و معنادرمانی بر جهتگیری انگیزشی در دانشآموزان مقطع دوم بود.
روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون باگروه کنترل بود. جامعهپژوهش دانشآموزان مقطع دوم متوسطه شهرستان ایرانشهر در سال تحصیلی 99-1398 بودند. از میان ...
بیشتر
هدف: هدف مطالعه حاضر مقایسه اثربخشی آموزش سرزندگی تحصیلی و معنادرمانی بر جهتگیری انگیزشی در دانشآموزان مقطع دوم بود.
روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون باگروه کنترل بود. جامعهپژوهش دانشآموزان مقطع دوم متوسطه شهرستان ایرانشهر در سال تحصیلی 99-1398 بودند. از میان آنان 60 دانشآموز با روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه مساوی قرار گرفتند. گروه آزمایش سرزندگی تحصیلی در 12 جلسه 70 دقیقهای و معنادرمانی 10 جلسه 70 دقیقهای آموزش دیدند و گروه کنترل آموزشی ندید. ابزار پژوهش پرسشنامه جهتگیری انگیزشی (رایان، 1989) بود. دادهها در نرمافزار SPSS-V21 با روش تحلیل کوواریانس تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد افزایش میزان جهتگیری انگیزشی در گروه آموزش سرزندگی در مقایسه با گروه آموزش معنادرمانی و کنترل از لحاظ آماری معنیدار میباشد درحالیکه آموزش معنا درمانی میزان جهتگیری انگیزشی را در مقایسه با گروه کنترل بهصورت معنیداری افزایش نداده است (05/0<P).
بحث و نتیجه گیری: بر اساس یافته ها، توصیه میگردد که مشاوران و روانشناسان برای افزایش جهتگیری انگیزشی از روشهای آموزش سرزندگی تحصیلی استفاده نمایند.
امیرمسعود رستمی؛ حسن احدی؛ خدیجه ابوالمعالی الحسینی؛ فریبرز درتاج
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش صلح بر سرمایههای روانشناختی دانش آموزان پسر دوره متوسطه اول انجام شد.روش شناسی: پژوهش حاضر به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با پیگیری دو ماهه و در نظر گرفتن دو گروه آزمایش و کنترل انجام شد. جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان پسر دوره اول متوسطه منطقه 3 شهر تهران در سال تحصیلی ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش صلح بر سرمایههای روانشناختی دانش آموزان پسر دوره متوسطه اول انجام شد.روش شناسی: پژوهش حاضر به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با پیگیری دو ماهه و در نظر گرفتن دو گروه آزمایش و کنترل انجام شد. جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان پسر دوره اول متوسطه منطقه 3 شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398، تشکیل دادند. 30 نفر نمونه با روش نمونه گیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه سرمایههای روانشناختی لوتانز(PCQ) بود. گروه آزمایش طی 8 جلسه 120 دقیقه ای در 4 هفته مداوم، تحت آموزش صلح قرار گرفته و گروه کنترل، نیز هیچ گونه آموزشی در این زمینه دریافت نکرد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در نرم افزار SPSS-22 استفاده شدیافته ها: نتایج نشان داد که اجرای آموزش صلح در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل مؤلفه های چهارگانه سرمایه روان شناختی را در دانش آموزان پسر به صورت معنادار تحت تاثیر قرار داده است . همچنین نتایج فوق در مرحله پیگیری در مقایسه با مرحله پس آزمون تفاوت چندانی نشان نداشت و براین اساس چنین نتیجه گیری شد که آموزش صلح به دانش آموزان پسر دوره متوسطه اول، سرمایه های روان شناختی را در آنان به صورت پایدار افزایش می دهد.بحث و نتیجه گیری: با توجه به تأثیر مثبت آموزش صلح بر افزایش سرمایههای روانشناختی دانشآموزان پسر دوره متوسطه اول، پیشنهاد میشود، این آموزشها در برنامه درسی یا فوق برنامه دانشآموزان در پایهها و دورههای مختلف تحصیلی گنجانده شود و نیز معلمان و اولیای مدرسه با شرکت در کارگاههای آموزشی، با این مفاهیم و اهمیت و ضرورت پرداختن به آنها در محیط مدرسه و کلاسهای درس آشنا شوند.
فروغ رمضان نیا؛ علیرضا چناری؛ شراره حبیبی
چکیده
هدف: با توجه به اهمیت فرهنگ نوآورانه سازمانی در نظام آموزش عالی، هدف پژوهش حاضر ارائه مدل فرهنگ نوآورانه سازمانی بر اساس سبک رهبری تحولگرا با میانجی اخلاق حرفهای و کیفیت زندگی کاری در دانشگاه آزاد اسلامی بود.روششناسی: مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا مقطعی از نوع کمی بود. جامعه پژوهش کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی ...
بیشتر
هدف: با توجه به اهمیت فرهنگ نوآورانه سازمانی در نظام آموزش عالی، هدف پژوهش حاضر ارائه مدل فرهنگ نوآورانه سازمانی بر اساس سبک رهبری تحولگرا با میانجی اخلاق حرفهای و کیفیت زندگی کاری در دانشگاه آزاد اسلامی بود.روششناسی: مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا مقطعی از نوع کمی بود. جامعه پژوهش کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی منطقه مازندران در سال 1400 به تعداد 1217 نفر بودند که بر اساس جدول کرجسی و مورگان تعداد 291 نفر آنها با روش نمونهگیری خوشهای بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامههای محققساخته فرهنگ نوآورانه سازمانی، سبک رهبری تحولگرا، اخلاق حرفهای و کیفیت زندگی کاری بودند که روایی آنها با نظر خبرگان تایید و پایایی آنها مناسب ارزیابی شد. دادهها با روشهای تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل مسیر در نرمافزارهای SPSS و Smart PLS تحلیل شدند.یافتهها: یافتهها نشان داد که بار عاملی، میانگین واریانس استخراجشده و آلفای کرونباخ همه مولفهها بالاتر از 70/0 بود. مدل فرهنگ نوآورانه سازمانی بر اساس سبک رهبری تحولگرا با میانجی اخلاق حرفهای و کیفیت زندگی کاری در دانشگاه آزاد اسلامی برازش مناسبی داشت. علاوه بر آن، اخلاق حرفهای و کیفیت زندگی کاری بر فرهنگ نوآورانه سازمانی و سبک رهبری تحولگرا بر اخلاق حرفهای و کیفیت زندگی کاری اثر مستقیم و معنادار داشتند (001/0>P)، اما سبک رهبری تحولگرا بر فرهنگ نوآورانه سازمانی اثر مستقیم و معناداری نداشت (05/0<P). همچنین، سبک رهبری تحولگرا از طریق اخلاق حرفهای و کیفیت زندگی کاری بر فرهنگ نوآورانه سازمانی اثر غیرمستقیم و معنادار داشت (001/0>P).نتیجهگیری: با توجه به یافتههای مطالعه حاضر، برای بهبود فرهنگ نوآورانه سازمانی برنامهریزی از طریق بهبود اخلاق حرفهای و کیفیت زندگی کاری بهصورت مستقیم و از طریق سبک رهبری تحولگرا بهصورت غیرمستقیم ضروری است.
روانشناسی
فاطمه بهارلو؛ حسین مهدیان؛ ابوالفضل بخشی پور
چکیده
هدف: مبتلایان به اضطراب اجتماعی دارای مشکلات بینشخصی زیادی هستند. در نتیجه، هدف این مطالعه، مقایسه اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی و تحلیل رفتار متقابل بر مشکلات بینشخصی دانشآموزان دارای اضطراب اجتماعی بود.
روش: این پژوهش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری یک ماهه همراه با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش دختران دوره ...
بیشتر
هدف: مبتلایان به اضطراب اجتماعی دارای مشکلات بینشخصی زیادی هستند. در نتیجه، هدف این مطالعه، مقایسه اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی و تحلیل رفتار متقابل بر مشکلات بینشخصی دانشآموزان دارای اضطراب اجتماعی بود.
روش: این پژوهش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری یک ماهه همراه با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش دختران دوره دوم متوسطه دارای اضطراب اجتماعی مدارس دولتی شهر آشخانه در سال تحصیلی 1402-1401 بودند. در این مطالعه، 45 نفر با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و به روش تصادفی در سه گروه مساوی جایگزین شدند. هر یک از گروههای آزمایش 10 جلسه 90 دقیقهای بهتفکیک و بهصورت گروهی با روشهای رفتار درمانی دیالکتیکی و تحلیل رفتار متقابل آموزش دیدند و گروه کنترل در لیست انتظار برای آموزش ماند. ابزار پژوهش سیاهه اضطراب اجتماعی کونور و همکاران (2000) و سیاهه مشکلات بینشخصی بارخام و همکاران (1996) بود که دادههای حاصل از اجرای آنها با روشهای تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرمافزار SPSS نسخه 25 تحلیل شدند.
یافتهها: یافتههای این مطالعه نشان داد که بین گروهها از نظر کاهش مشکلات بینشخصی دانشآموزان دارای اضطراب اجتماعی تفاوت معنیداری وجود نداشت (05/0P>). افزون بر آن، هر دو روش مداخله رفتار درمانی دیالکتیکی و تحلیل رفتار متقابل باعث کاهش معنیدار مشکلات بینشخصی دانشآموزان دارای اضطراب اجتماعی در مراحل پسآزمون و پیگیری شدند (001/0P<).
نتیجهگیری: طبق نتایج این مطالعه، درمانگران، مشاوران و روانشناسان میتوانند از هر دو روش رفتار درمانی دیالکتیکی و تحلیل رفتار متقابل در کنار سایر روشهای درمانی برای کاهش مشکلات بینشخصی دانشآموزان دارای اضطراب اجتماعی استفاده نمایند.
پگاه عاشقی؛ محمدنقی ایمانی؛ اصغر شریفی
چکیده
هدف: یکی از عوامل موثر در وضعیت مدارس، عملکرد مدیران آن بهویژه در دوره ابتدایی میباشد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی متغیرهای هنجاری و رفتاری موثر در عملکرد مدیران مدارس ابتدایی انجام شد.
روششناسی: این پژوهش از نظر هدف و شیوه اجرا بهترتیب کاربردی و کیفی از نوع توصیفی- توسعهای بود. جامعه پژوهش مدیران مدارس ابتدایی و متخصصان دانشگاهی ...
بیشتر
هدف: یکی از عوامل موثر در وضعیت مدارس، عملکرد مدیران آن بهویژه در دوره ابتدایی میباشد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی متغیرهای هنجاری و رفتاری موثر در عملکرد مدیران مدارس ابتدایی انجام شد.
روششناسی: این پژوهش از نظر هدف و شیوه اجرا بهترتیب کاربردی و کیفی از نوع توصیفی- توسعهای بود. جامعه پژوهش مدیران مدارس ابتدایی و متخصصان دانشگاهی در حوزه آموزشوپرورش بودند که تعداد 20 نفر از آنها با روش نمونهگیری هدفمند و بر اساس اصل اشباع نظری بهعنوان نمونه انتخاب شدند. دادهها با مصاحبه نیمهساختاریافته انفرادی گردآوری (روایی مصاحبه با روش مثلثسازی تایید و پایایی آن با روش ضریب توافق بین دو کدگذار 8/77 محاسبه شد) و با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی در نرمافزار MAXQDA تحلیل شدند.
یافتهها: یافتههای پژوهش حاضر نشان داد که برای متغیرهای موثر در عملکرد مدیران مدارس ابتدایی 76 شاخص، 11 مولفه و 2 بعد شناسایی شد. بعد رفتاری موثر در عملکرد مدیران مدارس ابتدایی شامل 37 شاخص در 5 مولفه ارزش، رضایت شغلی، انگیزش، شخصیت و خلاقیت بود. همچنین، بعد هنجاری موثر در عملکرد مدیران مدارس ابتدایی شامل 39 شاخص در 6 مولفه ارتباطات سازمانی، فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی، سبکهای تصمیمگیری، نقشها و انتظارها و هدفها و استراتژیها بود. در نهایت، الگوی هنجاری و رفتاری موثر در عملکرد مدیران مدارس ابتدایی طراحی شد.
بحث و نتیجهگیری: طبق نتایج این پژوهش، جهت بهبود عملکرد مدیران مدارس میتوان گامهای موثری از طریق شاخصها، مولفهها و ابعاد شناساییشده برای متغیرهای موثر در عملکرد مدیران مدارس ابتدایی برداشت.
فاطمه واشقانی فراهانی؛ کاوه تیمورنژاد؛ محمد بامنی مقدم
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر طراحی و تبیین مدل چابکی سازمان در شرکت آب و فاضلاب استان تهران بود.روش شناسی: پژوهش حاضر ، از منظر بعد زمانی، مقطعی بود. در این تحقیق با بررسی10نفر از اساتید و متخصصان شرکت آب و فاضلاب استان تهران، متغیرهای موثر شناسایی گردید این تحقیق با استفاده از روش داده بنیاد، از نوع تحقیقات مقطعی انجام شد که این دادهها در خلال ...
بیشتر
هدف: هدف پژوهش حاضر طراحی و تبیین مدل چابکی سازمان در شرکت آب و فاضلاب استان تهران بود.روش شناسی: پژوهش حاضر ، از منظر بعد زمانی، مقطعی بود. در این تحقیق با بررسی10نفر از اساتید و متخصصان شرکت آب و فاضلاب استان تهران، متغیرهای موثر شناسایی گردید این تحقیق با استفاده از روش داده بنیاد، از نوع تحقیقات مقطعی انجام شد که این دادهها در خلال چند هفته جمعآوری شد. در این پژوهش از نرم افزار Maxqda جهت تجزیه و تحلیل داده های کیفی و نظریه پردازی استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد تعداد201کد باز از میان 543مفهوم شناسایی شده است. 20مقوله اصلی و49مقوله فرعی شامل اختیار سازمانی، بهبود مستمر،پویایی سازمانی، پیامدهای سازمانی، پیامدهای فردی، پیامدهای گروهی، تغییر و تحول سازمانی، تقویت مدیریت استراتژیک سازمان، توسعه و توانمندسازی، جو سازمانی، زیرسیستم های مدیریت سازمان، سیستم های اطلاعاتی کارآمد سازمان، شایستگی نیروی انسانی، شرایط اقتصادی مدیریت سازمان، محیط اجتماعی- فرهنگی، محیط جهانی فناوری، محیط سیاستگذاری و برنامه ریزی کلان مدیریت سازمان، محیط سیاسی مدیریت سازمان، مدیریت چابک سازمان، هماهنگی استراتژیک بوده است.بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج بدست آمده می بایست با تاکید بر توانایی ها و مهارت های فنی کارکنان سازمان سعی شود اطلاعات و دانش بهروز، در اختیار کارکنان قرار داده شود در این راستا باید دوره های آموزشی مناسب برای کارکنان در نظر گرفته شود و سطح توانایی افراد افزایش یابد تا بتوانند دانش های جدید خارجی را به موقع تشخیص و ثبت نمایند.
مژگان احمدی؛ علی قلی پور سلیمانی؛ نرگس دل افروز؛ کامبیز شاهرودی
چکیده
هدف: امروزه توجه به جنبههای رفتاری مشتریان و مصرفکنندگان و ادراکی که آنان از برندها دارند برای جذب و نگهداشت آنها بسیار مهم و حیاتی است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف مدلسازی رفتار اجتماعی خرید مصرفکننده از طریق ادراک از برند فروشگاه زنجیرهای شهروند انجام شد.روششناسی: مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا توصیفی ...
بیشتر
هدف: امروزه توجه به جنبههای رفتاری مشتریان و مصرفکنندگان و ادراکی که آنان از برندها دارند برای جذب و نگهداشت آنها بسیار مهم و حیاتی است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف مدلسازی رفتار اجتماعی خرید مصرفکننده از طریق ادراک از برند فروشگاه زنجیرهای شهروند انجام شد.روششناسی: مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش مشتریان و مصرفکنندگان فروشگاههای زنجیرهای شهروند در سال 1400 (بیشتر از 100000 نفر) بودند که بر اساس جدول کرجسی و مورگان 384 نفر با روش نمونهگیری دردسترس بهعنوان نمونه انتخاب شدند در این مطالعه از میان 384 ابزاری که بین نمونهها توزیع شد، تعداد 74 پرسشنامه مفقوده وجود داشت (به دلیل عدم پاسخگویی به بیشتر از 10 درصد گویهها) و بر این اساس تحلیلها برای 310 نفر انجام شد. ابزارهای پژوهش شامل فرم اطلاعات جمعیتشناختی (شامل جنسیت، سن، تحصیلات و درآمد ماهیانه) و پرسشنامه محققساخته رفتار اجتماعی خرید مصرفکننده از طریق ادراک از برند فروشگاه بودند که روایی صوری آن با نظر خبرگان تایید و پایایی آن مناسب ارزیابی شد. دادهها با روشهای تحلیل عاملی اکتشافی و مدلسازی معادلات ساختاری در نرمافزارهای SPSS-26 و Smart PLS-2 تحلیل شدند.یافتهها: یافتهها نشان داد که ویژگیهای محیطی بهعنوان شرایط علّی شامل ویژگیهای مصرفکننده، ادراک از عوامل محیطی و تجربه درکشده مصرفکننده، روابط برند- مصرفکننده بهعنوان شرایط زمینهای شامل ویژگیهای فروشگاه، بازاریابی رابطهمند و برندینگ داخلی فروشگاه، نگرش به برند بهعنوان شرایط مداخلهگر شامل رضایت درکشده از برند، ارتباطات برند و انگیزشهای لذتبخش، ادراک از برند بهعنوان مقوله محوری شامل وضعیت مصرفکننده، برندسازی مبتنی بر رفتار مصرفکننده و درک و انتظارات مصرفکننده از فروشگاه، ارزشآفرینی بهعنوان راهبرد شامل جایگاهیابی برند، تخفیفهای درکشده، خدمات پس از فروش درکشده و ارزشآفرینی درکشده و رفتار اجتماعی خرید مطلوب مصرفکننده بهعنوان پیامد شامل تکرار رفتار خرید، وابستگی به برند و وفاداری به برند بودند؛ بهطوری که بار عاملی و میانگین واریانس استخراجشده همه آنها بالاتر از 50/0 و پایایی همه آنها با روش آلفای کرونباخ بالاتر از 70/0 بود. یافتههای دیگر نشان داد که مدل رفتار اجتماعی خرید مصرفکننده از طریق ادراک از برند فروشگاه زنجیرهای شهروند برازش مناسبی داشت و همه اثرهای مدل مذکور مثبت و معنادار بود (01/0>P).نتیجهگیری: یافتههای این پژوهش نشان داد، ویژگی های محیطی بر روابط برند_مصرف کننده و نگرش به برند و ادراک از برند تاثیرگذاراست. همچنین روابط برند_مصرف کننده و نگرش به برند بر درک از برند تاثیرگذار است. و نگرش به برند و روابط برند_مصرف کننده بر ارزش آفرینی تاثیر گذار است. نهایتا ارزش آفرینی بر رفتار اجتماعی خرید مطلوب مصرف کننده اثر گذار است.
اعظم کریمی؛ عباس قلتاش؛ علی اصغر ماشینچی
چکیده
هدف : هدف این پژوهش تدوین و اعتباریابی الگوی آموزش مهارتهای فراشناختی بر مبنای تفکر کوانتومی در دانشجو معلمان بود.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا آمیخته (کیفی-کمی) بود. جامعه بخش کیفی کتابها و مقالههای مرتبط با مهارتهای فراشناختی و تفکر کوانتومی در سی سال اخیر بودند که پس از بررسی آنها تعداد 50 مورد (12 ...
بیشتر
هدف : هدف این پژوهش تدوین و اعتباریابی الگوی آموزش مهارتهای فراشناختی بر مبنای تفکر کوانتومی در دانشجو معلمان بود.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا آمیخته (کیفی-کمی) بود. جامعه بخش کیفی کتابها و مقالههای مرتبط با مهارتهای فراشناختی و تفکر کوانتومی در سی سال اخیر بودند که پس از بررسی آنها تعداد 50 مورد (12 کتاب و 38 مقاله) با روش نمونهگیری هدفمند بهعنوان نمونه انتخاب شد. جامعه پژوهش در بخش کمی دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان استان شیراز در سال تحصیلی 400-1399 بودند که بر اساس فرمول کوکران تعداد 100 نفر از آنها با روش نمونهگیری تصادفی ساده بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کیفی یادداشتبرداری از کتابها و مقالهها و در بخش کمی پرسشنامه محققساخته (33 گویهای) بود که ویژگیهای روانسنجی آنها تایید شد. دادهها در بخش کیفی با روش کدگذاری در نرمافزار MAXQDA و در بخش کمی با روشهای تحلیل عاملی اکتشافی و مدلیابی معادلات ساختاری در نرمافزارهای SPSS-23 و Smart PLS نسخه ای 3 تحلیل شدند.یافته ها: یافتههای بخش کیفی نشان داد که الگوی آموزش مهارتهای فراشناختی بر مبنای تفکر کوانتومی در دانشجو معلمان 129 شاخص، 33 مولفه و 8 مقوله داشت که مقولهها شامل حوزه سیاست کلان، محتوی برنامهدرسی فراشناختی و تفکر کوانتومی، فرایندهای یاددهی و یادگیری، استفاده از فناوری اطلاعات، تعامل با مراکز علمی پژوهشی، مبانی روانشناختی، روشهای ارزشیابی و ویژگیهای فراگیران بودند. همچنین، یافتههای بخش کمی نشان داد که 33 گویه در 8 مقوله مذکور قرار گرفتند؛ بهطوریکه بار عاملی همه گویهها و مقولهها بالاتر از 70/0، میانگین واریانس استخراجشده همه مقولهها بالاتر از 60/0 و پایایی کرونباخ و ترکیبی همه مقولهها بالاتر از 90/0 بود. دیگر یافتهها نشان داد که الگوی آموزش مهارتهای فراشناختی بر مبنای تفکر کوانتومی در دانشجو معلمان برازش مناسبی داشت و اثر الگوی مذکور بر هر هشت مقوله حوزه سیاست کلان، محتوی برنامهدرسی فراشناختی و تفکر کوانتومی، فرایندهای یاددهی و یادگیری، استفاده از فناوری اطلاعات، تعامل با مراکز علمی پژوهشی، مبانی روانشناختی، روشهای ارزشیابی و ویژگیهای فراگیران معنادار بود (05/0P<).بحث و نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر، مسئولان و برنامهریزان دانشگاه فرهنگیان میتواند جهت بهبود تدریس، آموزش و یادگیری از الگوی شناساییشده و اعتباریابیشده آموزش مهارتهای فراشناختی بر مبنای تفکر کوانتومی در دانشجو معلمان استفاده نمایند که برای این منظور بهرهگیری از مولفهها و مقولهها مستخرج از پژوهش حاضر ضروری است.