بهاره مرادی؛ سجاد زنگنه تبار؛ جواد جهان
چکیده
الگوهای ارتباطی والدین با کودکان می تواند شخصیت فرزندان را تحت تأثیر قرار داده و باعث ایجاد ویژگی های رفتاری مثبت یا منفی شود. چگونگی برخورد والدین، اثرات طولانی بر رفتار، عملکرد، انتظارات و در نهایت بر شخصیت افراد در آینده دارد.این پژوهش با عنوان «نقش الگوهای ارتباطی والدین در میزان خلاقیت هیجانی دانش آموزان دختر پایه دوم دبیرستان» ...
بیشتر
الگوهای ارتباطی والدین با کودکان می تواند شخصیت فرزندان را تحت تأثیر قرار داده و باعث ایجاد ویژگی های رفتاری مثبت یا منفی شود. چگونگی برخورد والدین، اثرات طولانی بر رفتار، عملکرد، انتظارات و در نهایت بر شخصیت افراد در آینده دارد.این پژوهش با عنوان «نقش الگوهای ارتباطی والدین در میزان خلاقیت هیجانی دانش آموزان دختر پایه دوم دبیرستان» است. هدف عمده پژوهش بررسی نقش الگوهای ارتباطی والدین بر میزان خلاقیت هیجانی جامعه مورد مطالعه می باشد. ازنظرهدف کاربردی و براساس نحوه ی جمع آوری داده ها غیرآزمایشی وتوصیفی ازنوع همبستگی است. جامعه ی آماری در این پژوهش دانش آموزان دختر پایه دوم، دوره دوم دبیرستان شهرکرمانشاه است. تعداد نمونه 100 نفر است که به روش خوشهای مرحلهای انجام شد. نتایج نشان داد که الگوی ارتباطی همنوایی نقش مثبتی در میزان خلاقیت هیجانی دانش آموزان وپیشرفت تحصیلی آنها دارد، اما الگوی ارتباطی گفت و شنود در میزان خلاقیت هیجانی دانش آموزان و پیشرفت تحصیلی آنها نقش مثبتی نداشته است.
روانشناسی
ناهیده یوسف پور؛ نوشین درخشان؛ رقیه پورصابری
چکیده
هدف: پیشرفت تحصیلی بهویژه در درس ریاضی اهمیت زیادی دارد و شناخت عوامل موثر بر آن به برنامهریزی در زمینه پیشرفت تحصیلی ریاضی کمک زیادی میکند. در نتیجه، هدف این پژوهش بررسی مدل علّی پیشرفت تحصیلی ریاضی بر اساس تفکر خلاق و تفکر انتقادی با میانجیگری حل مسئله در دانشآموزان دوره ابتدایی بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع کمّی بود ...
بیشتر
هدف: پیشرفت تحصیلی بهویژه در درس ریاضی اهمیت زیادی دارد و شناخت عوامل موثر بر آن به برنامهریزی در زمینه پیشرفت تحصیلی ریاضی کمک زیادی میکند. در نتیجه، هدف این پژوهش بررسی مدل علّی پیشرفت تحصیلی ریاضی بر اساس تفکر خلاق و تفکر انتقادی با میانجیگری حل مسئله در دانشآموزان دوره ابتدایی بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع کمّی بود که جامعه آن، همه دانشآموزان دوره ابتدایی شهر تبریز در سال تحصیلی 1403-1402 بودند. حجم نمونه پژوهش حاضر 250 نفر در نظر گرفته شد که این تعداد با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. ابزارهای این مطالعه شامل پرسشنامههای پیشرفت تحصیلی ریاضی (Shalev et al, 1993)، تفکر خلاق (Welch and Mc Dowall, 2010)، تفکر انتقادی (Facione et al, 1994) و حل مسئله (Heppner and Petersen, 1982) بودند و دادههای آنها با روشهای ضرایب همبستگی پیرسون و مدلیابی معادلات ساختاری در نرمافزارهای SPSS-26 و AMOS-24 تحلیل شدند یافتهها: یافتههای پژوهش حاضر نشان داد که مدل علّی پیشرفت تحصیلی ریاضی بر اساس تفکر خلاق و تفکر انتقادی با میانجیگری حل مسئله در دانشآموزان دوره ابتدایی برازش مناسبی داشت. در مدل مذکور، متغیرهای تفکر خلاق و تفکر انتقادی بر حل مسئله و پیشرفت تحصیلی ریاضی دانشآموزان دوره ابتدایی و متغیر حل مسئله بر پیشرفت تحصیلی ریاضی آنان اثر مستقیم و معنادار داشت. علاوه بر آن، متغیرهای تفکر خلاق و تفکر انتقادی با میانجیگری حل مسئله بر پیشرفت تحصیلی ریاضی دانشآموزان دوره ابتدایی اثر غیرمستقیم و معنادار داشتند (05/0P<). نتیجهگیری: با توجه به نتایج این مطالعه، برای بهبود پیشرفت تحصیلی ریاضی دانشآموزان دوره ابتدایی میتوان میزان تفکر خلاق، تفکر انتقادی و حل مسئله آنان را ارتقاء داد.
علی کریمی؛ جواد جهان
چکیده
هدف پژوهش حاضر، تدوین مدل ارتباطی بین توانمندسازی و تعهد شغلی معلمان تربیت بدنی مدارس مقطع متوسطه استان کرمانشاه می باشد. روش پژوهش توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی است .جامعه آماری تحقیق کلیه معلمان تربیت بدنی مدارس مقطع متوسطه استان کرمانشاه می باشد؛ که از طریق نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای 90 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، تدوین مدل ارتباطی بین توانمندسازی و تعهد شغلی معلمان تربیت بدنی مدارس مقطع متوسطه استان کرمانشاه می باشد. روش پژوهش توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی است .جامعه آماری تحقیق کلیه معلمان تربیت بدنی مدارس مقطع متوسطه استان کرمانشاه می باشد؛ که از طریق نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای 90 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای دست یابی به اهداف تحقیق از دو پرسشنامه استاندارد توانمند سازی شورت و راینهارت( 1992) و پرسشنامه تعهد شغلی لینا و همکاران (2007) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل معادلات ساختاری استفاده شد و نتایج نشان داد که توانمندسازی برتعهد شغلی با ضریب مسیر 0/60 و مقدار (T) 23/28 توانمندسازی برتعهد عاطفی با ضریب مسیر 0/27 و مقدار (T) 8/88 توانمندسازی برتعهد هنجاری با ضریب مسیر0/32 و مقدار (T) 8/63 و توانمندسازی برتعهد مستمر با ضریب مسیر 0/16 و مقدار (T) 2/63 تاثیردارد.
علوم اجتماعی
زهرا صادقلو؛ لادن سلیمی؛ وحید فلاح
چکیده
هدف: با توجه به رشد روزافزون استفاده از بازیهای دیجیتال و غیردیجیتال، هدف این مطالعه طراحی الگوی برنامهدرسی آموزش مبتنی بر بازی غیردیجیتال با رویکرد هایاسکوپ برای دانشجو معلمان بود.روش شناسی: مطالعه حاضر از نظر هدف، کاربردی، از نظر زمان، مقطعی و از نظر شیوه اجرا، کیفی بود. جامعه مطالعه خبرگان و متخصصان برنامهدرسی و بازیهای ...
بیشتر
هدف: با توجه به رشد روزافزون استفاده از بازیهای دیجیتال و غیردیجیتال، هدف این مطالعه طراحی الگوی برنامهدرسی آموزش مبتنی بر بازی غیردیجیتال با رویکرد هایاسکوپ برای دانشجو معلمان بود.روش شناسی: مطالعه حاضر از نظر هدف، کاربردی، از نظر زمان، مقطعی و از نظر شیوه اجرا، کیفی بود. جامعه مطالعه خبرگان و متخصصان برنامهدرسی و بازیهای آموزشی بودند که طبق اصل اشباع نظری تعداد 14 نفر از آنها با روش نمونهگیری هدفمند بهعنوان نمونه انتخاب شدند. دادهها با مصاحبه نیمهساختاریافته گردآوری و با روش تحلیل کدگذاری در نرمافزار MAXQDA تحلیل شدند.یافتهها: یافتهها نشان داد که الگوی برنامهدرسی آموزش مبتنی بر بازی غیردیجیتال با رویکرد هایاسکوپ برای دانشجو معلمان 79 مفهوم، 24 زیرمقوله و 11 مقوله داشت. در این الگو، برای اهداف برنامهدرسی 28 مفهوم، 9 زیرمقوله و 4 مقوله شامل رشد ذهنی کودک (با 2 زیرمقوله بهبود مهارتهای شناختی و رشد ذهنی)، بهبود مهارتهای اجتماعی و عاطفی کودک (با 2 زیرمقوله مهارتهای عاطفی و شخصیتی و مهارتهای اجتماعی)، بهبود انگیزه و آمادگی (با 2 زیرمقوله آمادهسازی کودک و فعالیت کودک) و رشد معنوی و فرهنگی کودک (با 3 زیر مقوله رشد معنوی، رشد فرهنگی و رشد و توسعه کلی)، برای محتوای برنامهدرسی 23 مفهوم، 6 زیرمقوله و 3 مقوله شامل آموزش شناختی (با 2 زیرمقوله آموزش آکادمیک و مهارتهای ذهنی)، موضوعهای اجتماعی و هنری (با 2 زیرمقوله مهارتهای اجتماعی و آموزش هنری) و آموزش و رشد کلی (با 2 زیرمقوله موضوعهای کلی و رشد جسمانی)، برای روشهای یاددهی و یادگیری برنامهدرسی 18 مفهوم، 5 زیرمقوله و 2 مقوله شامل روشهای گروهی و فعال (با 3 زیرمقوله آموزش از طریق بازی، آموزش گروهی و روشهای فعال) و روشهای فردی و مستقیم (با 2 زیرمقوله روش هنری و روش شناختی) و برای ارزشیابی برنامهدرسی 10 مفهوم، 4 زیرمقوله و 2 مقوله شامل روشهای غیرفعال (با 2 زیرمقوله مشاهده و روشهای کتبی) و روشهای فعال (با 2 زیرمقوله روشهای عملکردی و روشهای گروهی) شناسایی شد.بحث و نتیجهگیری: نتایج این مطالعه درباره الگوی برنامهدرسی آموزش مبتنی بر بازی غیردیجیتال با رویکرد هایاسکوپ برای دانشجو معلمان میتواند توسط متخصصان و برنامهریزان برنامهدرسی دانشگاه فرهنگیان جهت بهبود برنامهدرسی مبتنی بر بازی مورد استفاده قرار گیرد.
روانشناسی
منوچهر لرنی؛ محمد رضا بلیاد؛ پریسا ایران نژاد؛ علیرضا محمدی نژاد گنجی
چکیده
هدف: تابآوری سازمانی در شرایط بحران یکی از مفاهیم مهم و موثر در مدیریت بحران برای مواجهه به مخاطرات طبیعی است. بنابراین، مطالعه حاضر با هدف طراحی مدل آموزش تابآوری سازمانی مدیریت بحران مراکز دانشگاهی برای مواجهه با مخاطرات طبیعی و پیشگیری از مداخلات روانی و اجتماعی انجام شد.روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری ...
بیشتر
هدف: تابآوری سازمانی در شرایط بحران یکی از مفاهیم مهم و موثر در مدیریت بحران برای مواجهه به مخاطرات طبیعی است. بنابراین، مطالعه حاضر با هدف طراحی مدل آموزش تابآوری سازمانی مدیریت بحران مراکز دانشگاهی برای مواجهه با مخاطرات طبیعی و پیشگیری از مداخلات روانی و اجتماعی انجام شد.روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این مطالعه همه کارکنان دانشگاههای شهر کرج در سال تحصیلی 1402-1401 به تعداد 850 نفر بودند که طبق فرمول کوکران حجم نمونه 264 نفر تعیین شد. نمونههای این مطالعه با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب و پرسشنامه محققساخته تابآوری سازمانی مدیریت بحران (125 گویه) پاسخ دادند و دادههای حاصل از اجرای آن با روشهای تحلیل عاملی اکتشافی و مدلیابی معادلات ساختاری در نرمافزارهای SPSS و Smart PLS تحلیل شدند.یافتهها: یافتههای پژوهش حاضر نشان داد که آموزش تابآوری سازمانی مدیریت بحران مراکز دانشگاهی برای مواجهه با مخاطرات طبیعی و پیشگیری از مداخلات روانی و اجتماعی دارای 125 گویه، 12 مولفه و 3 بعد بود. ابعاد شامل فردی (با دو مولفه عوامل روانشناختی تابآوری و خلاقیت و نوآوری)، ساختاری (با شش مولفه برنامهریزی تابآوری، عوامل انطباقی، تعهد و مدیریت، فرهنگ بحران، فرهنگ یادگیری و رهبری و تصمیمگیری) و عملیاتی (با چهار مولفه استفاده از دانش، ارتباطات، مشارکت موثر همگانی و شناخت عملیاتی منابع و تجهیزات) بودند. بار عاملی و میانگین واریانس استخراجی همه مولفهها بالاتر از 50/0 و پایایی ترکیبی همه آنها بالاتر از 80/0 بود. همچنین، مدل آموزش تابآوری سازمانی مدیریت بحران مراکز دانشگاهی برای مواجهه با مخاطرات طبیعی و پیشگیری از مداخلات روانی و اجتماعی برازش مناسبی داشت و این مدل بر هر سه بعد فردی، ساختاری و عملیاتی و هر بعد بر مولفههای آن دارای اثر مستقیم و معنادار بود (001/0P<).نتیجهگیری: نتایج این مطالعه درباره مدل طراحیشده آموزش تابآوری سازمانی مدیریت بحران مراکز دانشگاهی برای مواجهه با مخاطرات طبیعی و پیشگیری از مداخلات روانی و اجتماعی میتواند به متخصصان و برنامهریزان مدیریت بحران برای مواجهه با مخاطرات در راستای افزایش تابآوری سازمانی کمک نماید.
روانشناسی
محمد قاسم شبانی؛ احمد صادقی؛ هاجر ترکان
چکیده
هدف: موفقیت و رضایت تحصیلی از مهمترین متغیرهای مطرحی است که میتوانند به عنوان شاخصی جدی در میان دانشجویان مدنظر قرار گرفته و از طریق آنها بسترهای رو به آینده تحصیل دانشجویان را از طریق آنها رصد و بررسی نمود. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش طرحریزی مسیر تحصیلی-شغلی ساویکاس بر موفقیت و رضایت تحصیلی دانشجویان دارای ...
بیشتر
هدف: موفقیت و رضایت تحصیلی از مهمترین متغیرهای مطرحی است که میتوانند به عنوان شاخصی جدی در میان دانشجویان مدنظر قرار گرفته و از طریق آنها بسترهای رو به آینده تحصیل دانشجویان را از طریق آنها رصد و بررسی نمود. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش طرحریزی مسیر تحصیلی-شغلی ساویکاس بر موفقیت و رضایت تحصیلی دانشجویان دارای فرسودگی تحصیلی اجرا شد.
روش شناسی: این پژوهش از نوع مطالعه نیمه آزمایشی بود که با طرح پیشآزمون، پسآزمون با گروه گواه و دوره پیگیری اجرا شد. جامعه آماری، کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان (خوراسگان) در سال 1400 که دارای فرسودگی تحصیلی بودند و به مرکز مشاوره دانشگاه ارجاع شدند، بودند. از بین آنها 30 نفر به صورت در دسترس انتخاب و سپس به صورت تصادفی ساده در گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) جایگزین شدند. دادهها با استفاده از مقیاس موفقیت تحصیلی ولز (2010) و رضایت تحصیلی احمدی (1388) در مراحل پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری به دست آمد. آموزش طرحریزی مسیر تحصیلی-شغلی ساویکاس در 8 جلسه 75 دقیقهای (هر هفته یک جلسه) انجام شد. برای تحلیل دادهها از تحلیل واریانس اندازههای تکرار شدهو آزمون تعقیبی بنفرونی با نرمافزار 26.SPSS استفاده شد.
یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که آموزش طرحریزی مسیر تحصیلی-شغلی ساویکاس در افزایش موفقیت و رضایت تحصیلی اثربخش بود (01/0=P)، و این اثربخشی تا مرحله پیگیری ماندگار بود (05/0=P).
بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش میتوان نتیجه گرفت آموزش طرحریزی مسیر تحصیلی-شغلی ساویکاس برای افزایش موفقیت و رضایت تحصیلی دانشجویان مؤثر است و میتوان این رویکرد را در مراکز مشاوره دانشجویان استفاده کرد.
کژال آزفنداک؛ محمد آزاد عبداله پور
چکیده
هدف از پژوهش حاضر تعیین رابطه خوش بینی تحصیلی و خود کارآمدی تحصیلی با مشغولیت تحصیلی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد پیرانشهر در سال تحصیلی96-95 بود. روش پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد پیرانشهر بودند که 299 (157 پسر و 142 دختر) نفر بصورت تصادفی و با استفاده از روش نمونه گیری خوشهای ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر تعیین رابطه خوش بینی تحصیلی و خود کارآمدی تحصیلی با مشغولیت تحصیلی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد پیرانشهر در سال تحصیلی96-95 بود. روش پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد پیرانشهر بودند که 299 (157 پسر و 142 دختر) نفر بصورت تصادفی و با استفاده از روش نمونه گیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند برای محاسبه حجم نمونه آماری از فرمول کوکران استفاده شد دادهها از طریق پرسشنامه مشغولیت تحصیلی (سالملاوهمکاران 2012)، پرسشنامه خوش بینی تحصیلی (اسچمنوران و همکاران2013)و خودکارآمدی تحصیلی (زاژاکوا و همکاران2005) جمع آوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها بیانگر این بود که متغیرهای خوش بینی و خودکارامدی تحصیلی با مشغولیت تحصیلی ارتباط مثبت و معنی دار دارند. برای پیش بینی مشغولیت تحصیلی از روی متغیرهای خوش بینی تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی از آزمون رگرسیون چندگانه به روش گام به گام استفاده گردید، یافته ها نشان داد که در گام اول آزمون آماری F برای معنی داری این پیش بینی برابر با 395/136، بوده که درسطح (0/50 P≤) معنی دار می باشد. به عبارت دیگر خود کارآمدی تحصیلی پیش بینی کننده مشغولیت تحصیلی بوده است. در گام دوم نیز آزمون آماری F برای معنی داری این پیش بینی برابر با 244/133، بوده که درسطح (0/50 P≤) معنی دار می باشد. نتایج نشان می دهد متغیرهای خود کارآمدی تحصیلی و خوش بینی تحصیلی قابلیت پیش بینی متغیر مشغولیت تحصیلی را دارند.
علوم اجتماعی
محمد حمزه منصور الطالبی؛ مهرداد صادقی؛ ریاض حسین عبیس المرشدی؛ سعید شریفی
چکیده
هدف: رفتار شهروندی سازمانی نقش مهمی در بهبود کیفیت خدمات سازمانها از جمله سازمان آموزشوپرورش دارد. بنابراین، هدف این مطالعه ارزیابی رابطه بین مقولههای مدل شهروندی سازمانی در آموزشوپرورش بود.روش: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش مدیران و کارکنان آموزشوپرورش استان بابل ...
بیشتر
هدف: رفتار شهروندی سازمانی نقش مهمی در بهبود کیفیت خدمات سازمانها از جمله سازمان آموزشوپرورش دارد. بنابراین، هدف این مطالعه ارزیابی رابطه بین مقولههای مدل شهروندی سازمانی در آموزشوپرورش بود.روش: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش مدیران و کارکنان آموزشوپرورش استان بابل در کشور عراق بودند و طبق فرمول کوکران حجم نمونه 385 نفر تعیین که این تعداد با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه محققساخته شهروندی سازمانی در آموزشوپرورش با 61 گویه بود که دادههای آن با روشهای تحلیل عاملی اکتشافی و حداقل مربعات جزئی در نرمافزارهای SPSS-22و Smart-PLS-4 تحلیل شدند.یافتهها: یافتهها نشان داد که پدیده محوری شهروندی سازمانی در آموزشوپرورش دارای 10 مولفه در 5 مقوله شرایط علّی، شرایط زمینهای، شرایطه مداخلهگر، راهبردها و پیامدها (هر کدام دو مولفه) بود که همه مولفهها بار عاملی بالاتر از 50/0 و همه آنها پایایی کرونباخ و ترکیبی بالاتر از 70/0 داشتند. همچنین، ضرایب همبستگی مقولههای شرایط علّی، شرایط زمینهای، شرایطه مداخلهگر، پدیده محوری، راهبردها و پیامدها کمتر از 45/0 و حاکی از عدم همپوشانی آنها بود. علاوه بر آن، با توجه به شاخصهای اشتراک و افزونگی، مدل شهروندی سازمانی در آموزشوپرورش برازش مناسبی داشت و اثر شرایط علّی، شرایط زمینهای و شرایطه مداخلهگر بر پدیده محوری، اثر پدیده محوری بر راهبردها و اثر راهبردها بر پیامدها معنادار بود (05/0P<).نتیجهگیری: مدل طراحیشده شهروندی سازمانی در آموزشوپرورش میتواند به مدیران، مسئولان و برنامهریزان آموزشوپرورش در طراحی برنامههایی جهت بهبود شهروندی سازمانی در این سازمان کمک نماید.
علوم اجتماعی
سعید شفاهی؛ علیرضا چناری؛ صغری افکانه
چکیده
هدف: مدیریت دانش نقش مهمی در رشد و توسعه سازمانهای مختلف بهویژه سازمانهای آموزشی دارد. بنابراین، هدف این مطالعه بررسی تاثیر شاخصهای توسعه آینده پژوهی مدیریت دانش در دانشگاههای آزاد اسلامی استان تهران بود.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا مقطعی بود. جامعه پژوهش همه اعضای هیأتعلمی و حقالتدریس دانشکدههای ...
بیشتر
هدف: مدیریت دانش نقش مهمی در رشد و توسعه سازمانهای مختلف بهویژه سازمانهای آموزشی دارد. بنابراین، هدف این مطالعه بررسی تاثیر شاخصهای توسعه آینده پژوهی مدیریت دانش در دانشگاههای آزاد اسلامی استان تهران بود.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا مقطعی بود. جامعه پژوهش همه اعضای هیأتعلمی و حقالتدریس دانشکدههای علوم تربیتی دانشگاههای آزاد اسلامی استان تهران در سال تحصیلی 1402-1401 به تعداد 210 نفر بودند. نمونه پژوهش بر اساس جدول کرجسی و مورگان 160 نفر برآورد که با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه محققساخته توسعه آینده پژوهی مدیریت دانش (67 گویه) بود که روایی صوری آن توسط خبرگان دانشگاهی تایید و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ 92/0 محاسبه شد. دادهها با روشهای تحلیل عاملی اکتشافی و معادلات ساختاری در نرمافزارهای SPSS نسخه 23 و LISREL نسخه 7/8 تحلیل شدند.یافتهها: یافتهها نشان داد که توسعه آینده پژوهی مدیریت دانش دارای 67 گویه در 14 عامل و 6 بعد ساختار سازمانی و زیرساخت فناوری اطلاعات بهعنوان عوامل علّی، بسترهای فرهنگی موثر بر توسعه آینده پژوهی و راهبردهای مدیریتی بهعنوان عوامل زمینهساز، همسویی دانشگاه با نیازهای تحولی جامعه و سیاستگذاریهای آموزش عالی بهعنوان عوامل مداخلهگر، خلق دانش، تسهیم دانش، بهکارگیری دانش و ذخیرهسازی دانش بهعنوان پدیده محوری، تحول در سیستم آموزشی و نهادینهشدن آیندهنگاری و خطمشیگذاری بهعنوان راهبردها و توسعه هوشیاری سازمانی و بهرهوری نیروی انسانی بهعنوان پیامدها بود؛ بهطوری که همه عاملها دارای نسبت روایی محتوایی بالاتر از 70/0، میانگین واریانس استخراجشده بالاتر از 5/0 و پایایی کرونباخ بالاتر از 80/0 بودند. مدل شاخصهای توسعه آینده پژوهی مدیریت دانش در دانشگاههای آزاد اسلامی استان تهران برازش مناسبی داشت. در این مدل هر یک از عاملها بر بعد مربوط به خود و عوامل علّی بر عوامل زمینهساز، عوامل مداخلهگر و پدیده محوری تاثیر مستقیم و معنادار، عوامل زمینهساز، عوامل مداخلهگر و پدیده محوری بر راهبردها و عوامل زمینهساز، پدیده محوری و راهبردها بر پیامدها تاثیر مستقیم و معنادار داشتند (001/0P<).بحث و نتیجهگیری: نتایج این مطالعه میتواند توسط مدیران و مسئولان نظامهای آموزشی بهویژه نظام آموزش عالی با هدف توسعه آینده پژوهی مدیریت دانش در راستای ایجاد مزیت رقابتی مورد استفاده قرار گیرد.
علوم اجتماعی
فاطمه شریفی گل زردی؛ علی محبی؛ روح الله کریمی خویگانی
چکیده
هدف: تربیت اقتصادی یکی از نیازهای روز برای همه افراد از جمله دانشآموزان میباشد. بنابراین، هدف این مطالعه شناسایی مولفههای مفهوم تربیت اقتصادی در دوره تحصیلی متوسطه اول بود.روش شناسی: پژوهش حاضر دارای رویکردی کیفی و از نظر هدف، پژوهشی کاربردی بود. جامعه آماری این مطالعه همه اسناد 15 سال اخیر مرتبط با حیطه پژوهش حاضر شامل مقالهها، ...
بیشتر
هدف: تربیت اقتصادی یکی از نیازهای روز برای همه افراد از جمله دانشآموزان میباشد. بنابراین، هدف این مطالعه شناسایی مولفههای مفهوم تربیت اقتصادی در دوره تحصیلی متوسطه اول بود.روش شناسی: پژوهش حاضر دارای رویکردی کیفی و از نظر هدف، پژوهشی کاربردی بود. جامعه آماری این مطالعه همه اسناد 15 سال اخیر مرتبط با حیطه پژوهش حاضر شامل مقالهها، پایاننامههای کارشناسی ارشد، رسالههای دکتری و کتابها بودند. جامعه این مطالعه شامل 179 مقاله، 22 پایاننامه کارشناسی ارشد، 5 رساله دکتری و 11 کتاب بود که 23 مورد از آنها با روش نمونهگیری هدفمند بهعنوان نمونه انتخاب شدند. دادههای این مطالعه با روش یادداشتبرداری گردآوری و با روش کدگذاری طبق رویکرد سنتزپژوهی تحلیل شدند.یافتهها: نتایج یافتهها نشان داد که مفهوم تربیت اقتصادی در دوره تحصیلی متوسطه اول 30 مولفه فرعی و 13 مولفه اصلی داشت. مولفههای اصلی مفهوم تربیت اقتصادی در دوره تحصیلی متوسطه اول شامل سواد مالی (با 3 مولفه فرعی)، بینش اقتصادی (با 1 مولفه فرعی)، حفظ و توسعه منابع اقتصادی و مالی (با 2 مولفه فرعی)، الگوی صحیح مصرف (با 2 مولفه فرعی)، رابطه پسانداز و سرمایهگذاری (با 3 مولفه فرعی)، مدیریت بودجه (با 3 مولفه فرعی)، مسئولیتپذیری و تعهد اجتماعی (با 1 مولفه فرعی)، تخصصگرایی و نوآوری (با 2 مولفه فرعی)، رعایت حقوق دیگران (با 2 مولفه فرعی)، اخلاقمحوری (با 3 مولفه فرعی)، ارزشمند دانستن کار (با 5 مولفه فرعی)، فرصتشناسی (با 2 مولفه فرعی) و مدارا (با 1 مولفه فرعی) بود.بحث و نتیجهگیری: با توجه به یافتههای این مطالعه، برای تربیت اقتصادی دانشآموزان متوسطه اول میتوان مولفههای اصلی و فرعی شناساییشده را به آنها آموزش داد.
علوم اجتماعی
ماکان آریا پارسا؛ محمدرضا دلوی اصفهان
چکیده
هدف: با توجه به اهمیت کارآفرینی در عصر متاورس بهویژه با رویکرد آینده پژوهی، پژوهش حاضر با هدف استقرار الگوی کارآفرینی با رویکرد آینده پژوهی در عصر متاورس در شرکتهای دانشبنیان حوزه فناوری اطلاعات انجام شد.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا آمیخته (کیفی-کمّی) بود. جامعه پژوهش در بخش کیفی اعضای هیأتعلمی دانشگاهها ...
بیشتر
هدف: با توجه به اهمیت کارآفرینی در عصر متاورس بهویژه با رویکرد آینده پژوهی، پژوهش حاضر با هدف استقرار الگوی کارآفرینی با رویکرد آینده پژوهی در عصر متاورس در شرکتهای دانشبنیان حوزه فناوری اطلاعات انجام شد.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا آمیخته (کیفی-کمّی) بود. جامعه پژوهش در بخش کیفی اعضای هیأتعلمی دانشگاهها و مدیران شرکتهای دانشبنیان حوزه فناوری اطلاعات بودند که طبق اصل اشباع نظری 17 نفر از آنها با روش نمونهگیری هدفمند بهعنوان نمونه انتخاب شدند. جامعه پژوهش در بخش کمّی کارکنان و مدیران شرکتهای دانشبنیان حوزه فناوری اطلاعات در 29 کلان شهر کشور ایران به تعداد 45331 نفر بودند که طبق فرمول کوکران حجم نمونه 184 نفر محاسبه و با توجه به ریزشهای احتمالی 200 نفر از آنها با روش نمونهگیری در دسترس بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش در بخشهای کیفی و کمّی بهترتیب مصاحبه نیمهساختاریافته و پرسشنامه محققساخته (51 گویهای) بودند که روایی مصاحبهها با روش مثلثسازی تایید و پایایی آن با روش ضریب توافق بین دو کدگذار 88/0 محاسبه شد و روایی صوری پرسشنامه با نظر خبرگان تایید و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ 92/0 محاسبه شد. دادههای بخش کیفی با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی بر اساس نظریه دادهبنیاد در نرمافزار MAXQDA-2018 و دادههای بخش کمّی با روشهای تحلیل عاملی اکتشافی و مدلیابی معادلات ساختاری در نرمافزارهای SPSS-23 و SMART PLS-4 تحلیل شدند.یافتهها: یافتههای بخش کیفی نشان داد که استقرار الگوی کارآفرینی با رویکرد آینده پژوهی در عصر متاورس در شرکتهای دانشبنیان حوزه فناوری اطلاعات دارای 293 مفهوم، 47 مقوله فرعی و 17 مقوله اصلی در 6 بعد بود؛ بهطوری که بعد شرایط علّی شامل 11 مقوله فرعی در 4 مقوله اصلی تعادل میان اکتشاف فرصت و ایجاد مزیت رقابتی، توسعه نوآوری، چشمانداز رشد و بهرهمندی از رویکردهای علمی و استراتژیک، بعد شرایط زمینهای شامل 6 مقوله فرعی در 2 مقوله اصلی رویکرد تنظیمی و رویکرد شناختی- هنجاری، بعد شرایط مداخلهگر شامل 6 مقوله فرعی در 3 مقوله اصلی سیاستها و برنامهریزیهای کلان کشور در مسائل اشتغالزایی و کارآفرینی در حوزه فناوری اطلاعات، تحرک انگیزشی مسائل مادی و معنوی و پویایی سازمان، بعد پدیده محوری شامل 5 مقوله فرعی در 2 مقوله اصلی ساختار سازمانی کارآفرینی و سیاستهای سازمانی کارآفرینی، بعد راهبردها شامل 11 مقوله فرعی در 4 مقوله اصلی داشتن تفکر استراتژیک، اقدامات آیندهنگر، بهبود فرآیندهای کاری و استفاده از آموزش و مدیریت دانش و بعد پیامدها شامل 8 مقوله فرعی در 2 مقوله اصلی رونق و شکوفایی اقتصاد و توسعه هدفمند جامعه بود. همچنین، یافتههای بخش کمّی نشان داد که تعداد 32 پرسشنامه مفقوده وجود داشت و تحلیلهای بخش کمّی برای 178 نفر انجام شد. بر اساس تحلیلها همه ابعاد دارای بار عاملی و میانگین واریانس استخراجشده بالاتر از 50/0 و پایایی بالاتر از 70/0 بودند. افزون بر آن، استقرار الگوی کارآفرینی با رویکرد آینده پژوهی در عصر متاورس در شرکتهای دانشبنیان حوزه فناوری اطلاعات دارای برازش قابل قبولی بود و در الگوی مذکور شرایط علّی بر پدیده محوری؛ پدیده محوری، شرایط زمینهای و شرایط مداخلهگر بر راهبردها و راهبردها بر پیامدها اثر مستقیم و معنادار داشت (001/0P<).بحث و نتیجهگیری: نتایج پژوهش حاضر درباره استقرار الگوی کارآفرینی با رویکرد آینده پژوهی در عصر متاورس در شرکتهای دانشبنیان حوزه فناوری اطلاعات دارای تلویحات کاربردی بسیاری برای متخصصان و برنامهریزان شرکتهای دانشبنیان بهویژه در حوزه فناوری اطلاعات است و آنان بر اساس نتایج این پژوهش میتوانند گام موثری در جهت اشتغالزایی و استقرار کارآفرینی در عصر متاورس بردارند.
روانشناسی
کمال الدین یارعلی؛ طیبه تجری؛ مریم صفری
چکیده
هدف: آموزش عالی از طریق تدریس کارآفرینانه میتواند برای خود مزیت رقابتی ایجاد نماید. بنابراین، هدف این مطالعه طراحی الگوی تدریس کارآفرینانه در آموزش عالی ایران بود.روششناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف و شیوه اجرا بهترتیب کاربردی و توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه پژوهش حاضر شامل شش گروه راهانداز کسبوکار و تأسیس شرکتهای دانشبنیان، ...
بیشتر
هدف: آموزش عالی از طریق تدریس کارآفرینانه میتواند برای خود مزیت رقابتی ایجاد نماید. بنابراین، هدف این مطالعه طراحی الگوی تدریس کارآفرینانه در آموزش عالی ایران بود.روششناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف و شیوه اجرا بهترتیب کاربردی و توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه پژوهش حاضر شامل شش گروه راهانداز کسبوکار و تأسیس شرکتهای دانشبنیان، همکاری با نهادهای واسطهای کارآفرینانه، آموزش و تدریس کارآفرینی، تألیف مقاله، کتاب و راهنمایی یا مشاوره پایاننامه و رساله در زمینه کارآفرینی، متخصص برنامهریزی درسی و مدیران آموزش عالی در دانشگاههای ایران در سال تحصیلی 400-1399 بودند. حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان 322 نفر تعیین که این تعداد با روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش حاضر پرسشنامه محققساخته تدریس کارآفرینانه در آموزش عالی ایران با 214 گویه بود که روایی صوری و محتوایی آن با نظر خبرگان تایید و پایایی آن با روشهای ترکیبی و آلفای کرونباخ بالاتر از 70/0 بهدست آمد. دادههای این مطالعه با روشهای تحلیل عاملی اکتشافی و مدلسازی معادلات ساختاری در نرمافزارهای SPSS و Lisrel تحلیل شدند.یافتهها: یافتههای مطالعه حاضر حاکی از آن بود که تدریس کارآفرینانه در آموزش عالی ایران 214 مفهوم در 13 مولفه و 6 مقوله داشت. مقوله شرایط علّی شامل مولفههای لزوم رویارویی با تحولات و ضرورت ایجاد توانمندیها (33 مفهوم)، مقوله شرایط زمینهای شامل مولفه محیط یا متغیرهای داخلی (36 مفهوم)، مقوله شرایط مداخلهگر شامل مولفههای اساتید اثربخش، حمایت و پشتیبانی دانشگاهی و موانع محیطی (28 مفهوم)، مقوله محوری شامل مولفه تدریس کارآفرینانه (39 مفهوم)، مقوله راهبردها شامل مولفههای ارتقای توانمندی اساتید، بهکارگیری روشهای نوین، تعامل و محیط یادگیری غنی (53 مفهوم) و مقوله پیامدها شامل مولفههای تغییر ارزشها در آموزش عالی و پویایی اقتصادی جامعه (25 مفهوم) بود؛ بهطوری که بار عاملی همه مولفهها بالاتر از 50/0، میانگین واریانس استخراجشده همه آنها بالاتر از 60/0 و پایایی کرونباخ و ترکیبی همه آنها بالاتر از 70/0 بود. همچنین، الگوی تدریس کارآفرینانه در آموزش عالی ایران برازش مناسبی داشت و در این الگو، مقوله شرایط علّی بر مقوله محوری، مقولههای شرایط زمینهای، شرایط مداخلهگر و محوری بر مقوله راهبردها و مقوله راهبردها بر مقوله پیامدها اثر مستقیم و معنادار داشت (001/0P<).بحث و نتیجهگیری: الگوی طراحیشده در پژوهش حاضر درباره تدریس کارآفرینانه در آموزش عالی ایران میتواند توسط متخصصان و برنامهریزان درسی مورد استفاده قرار گیرد و آنان بر اساس نتایج این مطالعه اقدام به تدریس کارآفرینانه در آموزش عالی کنند.
روانشناسی
فاطمه سادات نجمالهدی؛ یحیی قائدی؛ صادق رضایی
چکیده
هدف: هدف اصلی از انجام این پژوهش شناسایی ساز و کارهای بکارگیری جایگاه تخیل در برنامه آموزش فلسفه برای کودکان است. روش شناسی: این پژوهش از جمله پژوهش های کیفی بود که از نظر هدف کاربردی و از نظر روش انجام پژوهش توصیفی و از نظر گردآوری داده ها و جمع بندی روش گراندد تئوری یا زمینه بنیاد بود. برای شناسایی مولفه های تخیل در برنامه آموزش ...
بیشتر
هدف: هدف اصلی از انجام این پژوهش شناسایی ساز و کارهای بکارگیری جایگاه تخیل در برنامه آموزش فلسفه برای کودکان است. روش شناسی: این پژوهش از جمله پژوهش های کیفی بود که از نظر هدف کاربردی و از نظر روش انجام پژوهش توصیفی و از نظر گردآوری داده ها و جمع بندی روش گراندد تئوری یا زمینه بنیاد بود. برای شناسایی مولفه های تخیل در برنامه آموزش فلسفه برای کودکان در این پژوهش: در گام اول با مراجعه به متون تخصصی تخیل در برنامه آموزش فلسفه برای کودکان از جمله مقالات داخلی و خارجی، کتاب ها و نشریات معتبر، شاخص های تخیل در برنامه آموزش فلسفه برای کودکان شناسایی، بررسی و با روش مطالعه کرنل خلاصه نویسی شد. در این مرحله بعد از 22 نفر تا حد اشباع نظری مولفه ها شناسایی شد. در گام دوم برای اطمینان از موثر بودن شاخص های شناسایی شده به عنوان تخیل در برنامه آموزش فلسفه برای کودکان از روش مصاحبه نیمه ساختار یافته بین خبرگان استفاده شد. خبرگان برگزیده، گروهی از کارشناسان امر مدیریت آموزشی و آموزش و پرورش بودند که سال ها در مشاغل آموزشی سابقه داشته و در رابطه با شاخص ها و مولفه های منتخب، با تجربه و صاحب نظر و دارای مقالات متعدد در این زمینه بودند. یافته ها: در گام دوم پژوهش با توجه به نتایج مصاحبه با خبرگان، نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که ابعاد تخیل در برنامه آموزش فلسفه برای کودکان شامل دانش محوری با مولفه های کدگذاری تخیل در آموزش فلسفه برای کودکان با 5 شاخص، اهداف (فردی، اجتماعی و آموزشی) (26 سوال)، مبانی (عمومی و تخصصی) (12 سوال)، روش (استدلال ورزی، مهارت آموزی و دانش اندوزی) (15 سوال) و محتوا (آموزشی، انگیزشی و چالش برانگیزی) (13 سوال) و سازوکارها (مدیریتی، فناورانه، آموزشی و محیطی) (22 سوال) بود.بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان دادند که تخیل در اهداف فلسفه برای کودکان شامل جایگاههای فردی، اجتماعی و آموزشی است.
علوم اجتماعی
هادی عابد زاده؛ امینه احمدی؛ مجتبی معظمی
چکیده
هدف: هدف از پژوهش حاضر، واکاوی ابعاد و مؤلفههای مدیریت پیشگیری از اعتیاد سایبری در جوانان استان زنجان می باشد.روش شناسی: روش تحقیق کیفی و از حیث هدف از نوع تحقیقات کاربردی می باشد و از نظر روش تحلیل با مدل پارادایمی اشتراوس و کوربین (1998-1990) اجرا گردید. جامعه آماری شامل 15 نفر از صاحبنظران در زمینه آموزش دانشگاهی و نخبگان دانشگاهی ...
بیشتر
هدف: هدف از پژوهش حاضر، واکاوی ابعاد و مؤلفههای مدیریت پیشگیری از اعتیاد سایبری در جوانان استان زنجان می باشد.روش شناسی: روش تحقیق کیفی و از حیث هدف از نوع تحقیقات کاربردی می باشد و از نظر روش تحلیل با مدل پارادایمی اشتراوس و کوربین (1998-1990) اجرا گردید. جامعه آماری شامل 15 نفر از صاحبنظران در زمینه آموزش دانشگاهی و نخبگان دانشگاهی می باشند که با روش نمونه گیری هدفمند و در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل دو بخش، روش کتابخانهای و مصاحبه (بررسی متون و مصاحبه نیمه ساختار یافته با خبرگان) میباشد. برای تجزیه و تحلیل دادهها، از کدگذاری باز، محوری و انتخابی و براساس تئوری داده بنیاد و از نرم افزار MAXQDA 2020 استفاده گردید.یافته ها: نتایج نشان داد که ابعاد و مولفه های مدیریت پیشگیری از اعتیاد سایبری در جوانان استان زنجان در در 5 دسته اصلی داده بنیاد و 15 مولفه شناسایی و استخراج شدند که عبارتند از شرایط علی (عوامل خانوادگی، عوامل فردی، جذابیتهای فضای مجازی و عدم سواد رسانهای)، شرایط زمینه ای (شرایط اجتماعی، محیط فرهنگی)، شرایط مداخله گر (سیاستهای اجتماعی، بیکاری و فقر)، راهبردها (مشارکت اجتماعی، آموزش خانواده، آموزش مهارتهای زندگی و امکانات فرهنگی ورزشی) و پیامدها (ارتقای سلامت روان، افزایش کارمندی، مدیریت فضای مجازی).بحث و نتیجهگیری: اینترنت نهتنها کاربردهای فراوانی در زندگی روزمره دارد؛ بلکه دارای ویژگیهای خـاص و منحصربهفردی اسـت کـه جذابیت آن را صدچندان میکند و اعتیـاد بـه اینترنـت، تحمـل، کنارهگیری، آشفتگیهای هیجـانی و قطـع روابـط اجتمـاعی را به دنبال دارد بـا دور کردن افـراد از ارتباطـات اجتماعی باعث ایجاد افسردگی و تنهایی در آنها میشـود در نتیجه با برقراری دوره هایی به منظور آموزش خانوادهها با فرهنگ استفاده بهینه از گوشیها و تجهیزات هوشمند، در جهت جلوگیری از ایجاد ناامیدی و افسردگی و تنهایی در جهت پیشگیری از اعتیاد سایبری در جوانان بکوشند.
علوم اجتماعی
موسی مقدس؛ پریوش جعفری؛ محمد نور رحمانی؛ نادر قلی قورچیان
چکیده
هدف: رهبری مثبتگرا در بین مدیران مدارس میتواند برای نظام آموزشوپرورش مزیت رقابتی ایجاد نماید. در نتیجه، پژوهش حاضر با هدف ارائه مدلی برای ارتقاء رهبری مثبتگرا در بین مدیران مدارس انجام شد.روششناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری این مطالعه همه مدیران مدارس استان فارس ...
بیشتر
هدف: رهبری مثبتگرا در بین مدیران مدارس میتواند برای نظام آموزشوپرورش مزیت رقابتی ایجاد نماید. در نتیجه، پژوهش حاضر با هدف ارائه مدلی برای ارتقاء رهبری مثبتگرا در بین مدیران مدارس انجام شد.روششناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری این مطالعه همه مدیران مدارس استان فارس به تعداد 950 نفر بودند که بر اساس فرمول کوکران تعداد 365 مدیر از میان آنها با روش نمونهای تصادفی طبقهای بهعنوان نمونه انتخاب شدند. دادهها با فرم اطلاعات جمعیتشناختی و پرسشنامه محققساخته ارتقاء رهبری مثبتگرا در مدیران مدارس (30 گویه) گردآوری که روایی و پایایی آن مناسب ارزیابی شد و برای تحلیل آنها از روشهای تحلیل عاملی اکتشافی و مدلیابی معادلات ساختاری در نرمافزارهای SPSS و AMOS استفاده شد.یافتهها: یافتهها نشان داد که ارتقاء رهبری مثبتگرا در مدیران مدارس 30 گویه در 3 بعد فردی (11 گویه)، سازمانی (13 گویه) و محیطی (6 گویه) داشت؛ بهطوری که بار عاملی هر 30 گویه و همه ابعاد بالاتر از 40/0، میانگین واریانس استخراجشده آنها بالاتر از 50/0 و آلفای کرونباخ و ترکیبی آنها بالاتر از 70/0 بود. همچنین، شاخصهای برازش مدل ارتقاء رهبری مثبتگرا در بین مدیران مدارس حاکی از برازش قابل قبول مدل مذکور بود و این مدل بر هر سه بعد فردی، سازمانی و محیطی اثر معنادار مستقیم داشت (001/0P<).بحث و نتیجهگیری: با توجه به نتایج این مطالعه، نظامهای آموزشی و مدارس جهت تحقق اهداف و دستیابی به مزیت رقابتی میتواند زمینه را برای بهبود جنبههای فردی، سازمانی و محیطی رهبری مثبتگرا در بین مدیران مدارس از طریق گویههای هر یک از آنها فراهم نمایند.
روانشناسی
زهرا حسین مردی؛ علی اصغر اصغر نژاد فرید؛ افسانه طاهری
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل ساختاری شادکامی دانش آموزان بر اساس تاب آوری، عزت نفس و رضایت از مدرسه با واسطه گری خودکارآمدی انجام شد. روش شناسی: روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود که در قالب مدل تحلیل مسیر انجام شد. جامعه آماری این پژوهش را دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم مناطق 2 و 5 شهر تهران که در سال تحصیلی 1402- 1401 در رشته ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل ساختاری شادکامی دانش آموزان بر اساس تاب آوری، عزت نفس و رضایت از مدرسه با واسطه گری خودکارآمدی انجام شد. روش شناسی: روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود که در قالب مدل تحلیل مسیر انجام شد. جامعه آماری این پژوهش را دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم مناطق 2 و 5 شهر تهران که در سال تحصیلی 1402- 1401 در رشته های مختلف تحصیلی مشغول به تحصیل بودند، تشکیل داد. برای تعیین حجم نمونه از اصول تعیین حجم نمونه در مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد و تعداد 400 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند که گزینش آنها با استفاده از روش تصادفی خوشه ای چند مرحله ای صورت گرفت. جمع آوری داده ها بر اساس پرسشنامه های شادکامی آکسفورد، مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون، پرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت، پرسشنامه خودکارآمدی نوجوانان موریس و خرده مقیاس رضایت از مدرسه مربوط به مقیاس چند بُعدی رضایت از زندگی دانش آموزان صورت گرفت که ضریب آلفای کرونباخ پرسشنامه ها به ترتیب 93/0، 91/0، 89/0 و 88/0 و 88/0 به دست آمد و روایی صوری و محتوایی آنها با استفاده از نظر متخصصان تأیید شد. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک دو نرم افزار SPSS و AMOS صورت پذیرفت. یافته ها: نتایج تحلیل مسیر نشان داد که مدل اصلی پژوهش با داده های جمع آوری شده برازش دارد و همه شاخص های نیکویی برازش در حد عالی بودند (1=CFI، 000/0RMSEA=، 0X2=). بحث و نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده بین هر سه متغیر برون زا موجود در مدل (تاب آوری، عزت نفس و رضایت از مدرسه) با متغیر درون زا اصلی (شادکامی) هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیر مستقیم رابطه وجود دارد و متغیر خودکارآمدی رابطه بین این متغیرها را میانجی گری می کند.
زهرا صدر؛ فاطمه سادات حسینی؛ مجتبی حمایت خواه؛ محمدرضا مسجدی
چکیده
هدف: در مطالعه حاضر هدف، تعیین تاثیر آموزش آگاهی از آسیبهای استعمال دخانیات مبتنی بر نظریه شناختگرایی بر ارتقای سطح آگاهی زنان فعال حوزۀ سلامت بود.روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون–پسآزمون تکگروهی بود. جامعه آماری، زنان فعال در حوزۀ سلامت در شهرداریهای مناطق 22گانه شهر تهران طی سالهای 1397 و 1398، ...
بیشتر
هدف: در مطالعه حاضر هدف، تعیین تاثیر آموزش آگاهی از آسیبهای استعمال دخانیات مبتنی بر نظریه شناختگرایی بر ارتقای سطح آگاهی زنان فعال حوزۀ سلامت بود.روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون–پسآزمون تکگروهی بود. جامعه آماری، زنان فعال در حوزۀ سلامت در شهرداریهای مناطق 22گانه شهر تهران طی سالهای 1397 و 1398، شامل 862 نفر بودند و حجم نمونه شامل 456 زن بود که با روش نمونهگیری هدفمند از بین شرکتکنندگان در کارگاه آموزشی که در یک جلسه در هر منطقه و به مدت 3 ساعت برگزار شد انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده، پرسشنامه محققساخته آگاهیسنجی مضرات مواد دخانی بود که روایی صوری آن با نظر چند نفر از متخصصان حوزۀ دخانیات تایید شد و پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ 755/0 به دست آمد. با توجه به نرمال نبودن توزیع جامعه آماری بر حسب آزمون کولموگروف اسمیرنف، از آزمون یومنویتنی جهت مقایسه تغییرات پیشآزمون و پسآزمون در نرمافزار SPSS نسخه 26 استفاده شد.یافتهها: یافتهها نشان داد بعد از مداخله آموزشی، در شاخصهای آگاهی از عوارض دود تحمیلی بر جنین، نوزادان، کودکان و زنان باردار، مضرات دخانیات برای مردان و زنان، قلیان در قیاس با سیگار، سرطانهای ناشی از دخانیات و میانگین آگاهی از دود ثانویه و دود ثالثیه تفاوت معنیداری وجود داشت(p<0.05). اما در شاخص آگاهی از دود تحمیلی قلیان و سیگار تفاوت معنیدار مشاهده نگردید(بزرگتر از 05/0).بحث و نتیجهگیری: مداخله آموزشی آگاهی از آسیبهای استعمال دخانیات مبتنی بر نظریه شناختگرایی، سطح آگاهی زنان در خصوص مضرات دخانیات را ارتقا بخشید و روش مداخله مذکور میتواند توسط متخصصان سلامت مورد استفاده قرار گیرد.
روانشناسی
منوچهر لرنی؛ محمد رضا بلیاد؛ پریسا ایران نژاد؛ علیرضا محمدی نژاد گنجی
چکیده
هدف: برای مواجهه با مخاطرات طبیعی نیاز به مدیریت بحران و تابآوری سازمانی در این زمینه میباشد. بنابراین، هدف این مطالعه شناسایی ابعاد و مولفههای تابآوری سازمانی مدیریت بحران در مراکز دانشگاهی برای مواجهه با مخاطرات طبیعی بود.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا اکتشافی از نوع کیفی بود. جامعه این مطالعه ...
بیشتر
هدف: برای مواجهه با مخاطرات طبیعی نیاز به مدیریت بحران و تابآوری سازمانی در این زمینه میباشد. بنابراین، هدف این مطالعه شناسایی ابعاد و مولفههای تابآوری سازمانی مدیریت بحران در مراکز دانشگاهی برای مواجهه با مخاطرات طبیعی بود.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا اکتشافی از نوع کیفی بود. جامعه این مطالعه همه اساتید عضو هیأتعلمی مراکز دانشگاهی شهر کرج بودند که طبق اصل اشباع نظری 12 نفر از آنها با روش نمونهگیری هدفمند بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمهساختاریافته بود که روایی آن با روش مثلثسازی تایید و پایایی آن با روش ضریب توافق بین دو کدگذار 89/0 بهدست آمد. دادهها با روش تحلیل مضمون در نرمافزار MAXQDA تحلیل شدند.یافتهها: یافتهها نشان داد که برای تابآوری سازمانی مدیریت بحران در مراکز دانشگاهی برای مواجهه با مخاطرات طبیعی 125 مقوله جزئی، 12 مقوله فرعی و 3 مقوله اصلی شناسایی شد. در این مطالعه مقولههای اصلی شامل بعد فردی (با 2 مقوله فرعی مولفه روانشناختی تابآوری و خلاقیت و نوآوری)، بعد ساختاری (با 6 مقوله فرعی مولفه برنامهریزی تابآوری، مولفه انطباقی، تعهد و مدیریت، فرهنگ بحران، فرهنگ یادگیری و رهبری و تصمیمگیری)، و بعد عملیاتی (با 4 مقوله فرعی استفاده از دانش، ارتباطات، مشارکت موثر همگانی و شناخت عملیاتی منابع و تجهیزات) بودند. در پایان، الگوی ابعاد و مولفههای تابآوری سازمانی مدیریت بحران در مراکز دانشگاهی برای مواجهه با مخاطرات طبیعی رسم شد.نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر درباره ابعاد و مولفههای تابآوری سازمانی مدیریت بحران در مراکز دانشگاهی برای مواجهه با مخاطرات طبیعی، میتوان زمینه را برای تحقق مقولههای شناساییشده جهت بهبود تابآوری سازمانی مدیریت بحران برای مواجهه با مخاطرات طبیعی فراهم ساخت.
علوم اجتماعی
علی اسمعیلی؛ سیده علیا عمادیان؛ گلین مهدی نژاد گرجی؛ فاطمه صغری سینا
چکیده
هدف: پرخاشگری در نوجوانان پسر پدیدهای شایع است و اعتیاد به بازیهای الکترونیکی میتواند سبب افزایش پرخاشگری آنان شود. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری کوتاهمدت بر پرخاشگری در نوجوانان پسر مبتلا به اعتیاد به بازی PUBG انجام شد.روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، نیمهآزمایشی ...
بیشتر
هدف: پرخاشگری در نوجوانان پسر پدیدهای شایع است و اعتیاد به بازیهای الکترونیکی میتواند سبب افزایش پرخاشگری آنان شود. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری کوتاهمدت بر پرخاشگری در نوجوانان پسر مبتلا به اعتیاد به بازی PUBG انجام شد.روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش نوجوانان پسر مراجعهکننده به کلوپهای بازیهای کامپیوتری شهر ساری در سال 1400 بودند که از میان آنها تعداد 30 نفر پس از بررسی ملاکهای ورود به مطالعه با روش نمونهگیری هدفمند بهعنوان نمونه انتخاب و با روش تصادفی ساده با کمک قرعهکشی در دو گروه مساوی (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقهای به مدت دو ماه (هفتهای یک جلسه) درمان شناختی رفتاری کوتاهمدت را بر اساس مدل استارک و کندال (1996) دریافت کرد و در این مدت گروه کنترل آموزشی ندید. ابزارهای پژوهش شامل آزمون اعتیاد به پابجی دسوزا و همکاران (2019) و پرسشنامه پرخاشگری باس و پری )1992) بودند که شاخصهای روانسنجی آنها مناسب و مطلوب بودند. دادهها با روش تحلیل کوواریانس تکمتغیری در نرمافزار SPSS نسخه 26 تحلیل شدند.یافتهها: یافتههای پژوهش حاضر نشان داد که میان گروههای آزمایش و کنترل از نظر پرخاشگری در نوجوانان پسر مبتلا به اعتیاد به بازی PUBG تفاوت معناداری وجود داشت. به عبارت دیگر، درمان شناختی رفتاری کوتاهمدت باعث کاهش پرخاشگری در نوجوانان پسر مبتلا به اعتیاد به بازی PUBG شد (001/0P<).بحث و نتیجهگیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر یعنی اثربخشی درمان شناختی رفتاری کوتاهمدت بر کاهش پرخاشگری در نوجوانان پسر مبتلا به اعتیاد به بازی PUBG، برای کاهش مشکلات هیجانی نوجوانان از جمله پرخاشگری میتوان از روش درمان شناختی رفتاری کوتاهمدت در کنار سایر روشهای درمانی استفاده کرد.
روانشناسی
رضا منظری توکلی؛ زهرا مهدوی نسب برفه؛ فهیمه دهقان دولتی؛ فاطمه مصلحی
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش مبانی تئوری انتخاب بر اشتیاق به مدرسه و سرسختی روانشناختی دانشآموزان پسر مقطع ابتدایی بود.
روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا نیمه آزمایشی پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشآموزان پسر مقطع ابتدایی شهر کرمان در سال تحصیلی ...
بیشتر
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش مبانی تئوری انتخاب بر اشتیاق به مدرسه و سرسختی روانشناختی دانشآموزان پسر مقطع ابتدایی بود.
روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا نیمه آزمایشی پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشآموزان پسر مقطع ابتدایی شهر کرمان در سال تحصیلی 1400-1401 بودند. 30 نفر بهعنوان نمونه بهصورت در دسترس انتخاب شده و بهطور تصادفی و با روش قرعهکشی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) گمارده شدند. ابزار پژوهش شامل مداخله آموزش مبانی تئوری انتخاب گلاسر (1395)، پرسشنامه اشتیاق به مدرسه ویگا (2016) و پرسشنامه سرسختی کوباسا (1979) بود. جلسات مداخله آموزش مبانی تئوری انتخاب ( طی 2 ماه و نیم و 10 جلسه) برای گروه آزمایش اجرا شد و در این مدت هیچگونه آموزشی به گروه کنترل ارائه نشد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و تحلیل کوواریانس با نرم افزار SPSS- 24 استفاده شد.
یافته ها: یافتهها نشان داد پس از آموزش مبانی تئوری انتخاب، اشتیاق به مدرسه و سرسختی روانشناختی گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل بهطور معنیداری افزایش یافت (01/p <). نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیره نیز نشان داد آموزش مبانی تئوری انتخاب بر اشتیاق به مدرسه 47/0 و بر سرسختی روانشناختی 53/0 تاثیر داشتهاست.
بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش، از آموزش مبانی تئوری انتخاب میتوان جهت افزایش اشتیاق به مدرسه و سرسختی روانشناختی دانشآموزان پسر مقطع ابتدایی استفاده نمود.
روانشناسی
زهرا قاسم زاده؛ حسین بیگدلی؛ محمد باقر حبی
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین تفاوت در اثربخشی تمرین ادراکی-حرکتی و حافظه فعال بر پردازش شنیداری و درک مطلب در کودکان دارای اختلال یادگیری انجام شد.
روش شناسی: روش پژوهش حاضر نیمهتجربی و طرح مورد استفاده در این پژوهش (طرح پیشآزمون-پسآزمون دو گروهی) دو گروه آزمایش می باشد جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کودکان مقطع پنجم و ششم دوره ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین تفاوت در اثربخشی تمرین ادراکی-حرکتی و حافظه فعال بر پردازش شنیداری و درک مطلب در کودکان دارای اختلال یادگیری انجام شد.
روش شناسی: روش پژوهش حاضر نیمهتجربی و طرح مورد استفاده در این پژوهش (طرح پیشآزمون-پسآزمون دو گروهی) دو گروه آزمایش می باشد جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کودکان مقطع پنجم و ششم دوره ابتدایی دارای اختلال یادگیری مراجعهکننده به مراکز مشاوره در سال 1401 بود. 30 کودک دارای اختلال یادگیری که ملاکهای ورود به پژوهش را داشتند به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و به صورت مساوی و تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش اول تحت آموزش حافظه فعال شامل 16 جلسه آموزشی و گروه آزمایش دوم تحت آموزش ادراکی-حرکتی در 16 جلسه قرار گرفتند و گروه کنترل در این مدت، بدون هیچ مداخلهای در انتظار ماندند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه سیاههی مشکلات شنوایی فیشر و آزمون کلوز بود. تحلیل دادههای این پژوهش در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس) با استفاده از نرمافزار SPSS-23 صورت گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو مداخله تمرین ادراکی-حرکتی و حافظه فعال بر پردازش شنیداری و درک مطلب در کودکان دارای اختلال یادگیری اثربخش بود و بین اثربخشی این دو درمان در مولفههای تمایزگذاری و حدت شنیداری تفاوت معنادار وجود داشت. براین اساس میتوان گفت میزان افزایش در گروه تمرین ادراکی-حرکتی در مولفههای تمایزگذاری و حدت شنیداری بیشتر از گروه آموزش حافظه فعال بود. همچنین نتایج حاکی از آن بود که بین مولفههای پردازش شنیداری و درک مطلب در مرحلهی پسآزمون نسبت به مرحله پیگیری تفاوت معنادار وجود نداشت؛ بدین معنا که اثربخشی این دو درمان در مرحله پیگیری، ماندگار بود.
بحث و نتیجه گیری: تمرین ادراکی-حرکتی و حافظه فعال بر پردازش شنیداری و درک مطلب در کودکان دارای اختلال یادگیری نقش بسزایی و منجر به بهبود در این کودکان شد.
روانشناسی
مهدی فلاحی؛ علی محمد رضایی؛ محمدآقا دلاور پور
چکیده
هدف: مشارکت بزرگسالان در یادگیری و داشتن انگیزه برای یادگیری از جمله عناصر اصلی نظریه آندراگوژی در آموزش بزرگسالان است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی و ضرورت و چگونگی مشارکت کارکنان در فرآیندهای پیش از آموزش در الگوی آندراگوژی انجام شد.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش کارکنان شرکت ...
بیشتر
هدف: مشارکت بزرگسالان در یادگیری و داشتن انگیزه برای یادگیری از جمله عناصر اصلی نظریه آندراگوژی در آموزش بزرگسالان است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی و ضرورت و چگونگی مشارکت کارکنان در فرآیندهای پیش از آموزش در الگوی آندراگوژی انجام شد.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش کارکنان شرکت پتروشیمی پردیس عسلویه استان بوشهر بودند که تعداد 15 نفر از مدیران میانی و کارشناسان آن طبق اصل اشباع نظری با روش نمونهگیری هدفمند بهعنوان نمونه انتخاب شدند. دادهها با مصاحبه نیمهساختاریافته گردآوری و با روش کدگذاری مبتنی بر نظریه دادهبنیاد در نرمافزار MAXQDA نسخه 18 تحلیل شدند.یافتهها: یافتهها نشان داد که مشارکت کارکنان در فرآیندهای پیش از آموزش در الگوی آندراگوژی دارای 556 کد باز در 8 مقوله شامل جاری و پیوستهبودن فرآیند نیازسنجی، خلاقانهبودن فرآیندهای برنامهریزی آموزشی، جذابیت فعالیتهای پیش از آموزش، درگیری و مشارکت فراگیران در برنامهریزی و تدوین محتوا، اطلاعرسانی منظم و پیوسته فرآیند آموزش، همسویی نیازهای یادگیرندگان با نیازهای سازمان، برنامهریزی آموزشی مبتنی بر پیشرفت شغلی و فرهنگ سازمانی مشارکتی بود. همچنین، بر اساس نظریه دادهبنیاد، انگیزه برای شرکت در یادگیری بهعنوان مقوله محوری، جاری و پیوستهبودن فرآیند نیازسنجی، برنامهریزی آموزشی مبتنی بر پیشرفت شغلی و درگیری و مشارکت فراگیران در برنامهریزی و تدوین محتوا بهعنوان مقوله علّی، فرهنگ سازمانی مشارکتی، جذابیت فعالیتهای پیش از آموزش و خلاقانهبودن فرآیندهای برنامهریزی آموزشی بهعنوان مقوله زمینهای، اطلاعرسانی منظم و پیوسته فرآیند آموزش بهعنوان مقوله واسطهای، همسویی نیازهای یادگیرندگان با نیازهای سازمان بهعنوان مقوله راهبرد و شرکت در آموزش بهعنوان مقوله پیامد شناسایی شد.بحث و نتیجهگیری: با توجه به مقولههای شناساییشده برای مشارکت کارکنان در فرآیندهای پیش از آموزش در الگوی آندراگوژی میتوان زمینه را برای بهبود مشارکت کارکنان در آموزش فراهم نمود.
فرحناز پیروز؛ محمد رضا جوادی یگانه؛ شهلا کاظمی پور
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی وضعیت شهروندان تهران از نظر ساختار مدور ارزشهای شوارتز و ارایه مدل بهبود آن بود.روش: روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر نوع داده آمیخته بود. در بخش کیفی جامعۀ آماری خبرگان و مدیران ارشد معاونت اجتماعی شهرداری تهران، شورای عالی انقلاب فرهنگی و معاونت اجتماعی ناجا و سایر دستگاه های دست اندکار در حوزه مسائل ...
بیشتر
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی وضعیت شهروندان تهران از نظر ساختار مدور ارزشهای شوارتز و ارایه مدل بهبود آن بود.روش: روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر نوع داده آمیخته بود. در بخش کیفی جامعۀ آماری خبرگان و مدیران ارشد معاونت اجتماعی شهرداری تهران، شورای عالی انقلاب فرهنگی و معاونت اجتماعی ناجا و سایر دستگاه های دست اندکار در حوزه مسائل اجتماعی کشور بودند ، که نمونهگیری هدفمند و تا مرحله اشباع صورت گرفت و در نهایت تعداد 30 نفر از خبرگان در این تحقیق همکاری کردند و داده های تحقیق اشباع شد. جامعۀ آماری در بخش کمی ، شامل کلیه شهروندان 20 تا 50 سال شهر تهران بودند.برای تعیین حجم نمونه بخش کمی از فرمول کوکران استفاده شد. در این راستا 385 نفر از نفر بهعنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. نمونهگیری در بخش کمی، به صورت تصادفی ساده و احتمالی بوده در این پژوهش بهمنظور گردآوری دادهها از روش کتابخانهای، مصاحبه نیمه ساختاریافته (بخش کیفی) و پرسشنامه محقق ساخته (بخش کمی) استفاده شد. بهمنظور بررسی روایی پرسشنامه از روایی صوری، محتوا و سازه استفاده شد و بهمنظور محاسبه پایایی آن نیز از ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی استفاده شدیافته ها: نتایج بیانگر روا و پایا بودن پرسشنامه محقق ساخته بود. بر اساس نتایج حاصل از بخش کیفی عوامل موثر بر ارزش های شوارتز عبارتند از : عوامل سیاسی ، عوامل آموزشی ، عوامل اقتصادی و عوامل اجتماعی.نتیجه گیری: بر اساس یافته ها نتایج نشان داد که عوامل سیاسی ، عوامل آموزشی ، عوامل اقتصادی و عوامل اجتماعی بر ارزش های شوارتز تاثیر معنادار و مثبت دارند .
روانشناسی
حوا معتمدی برآبادی؛ معصومه صمدی؛ محمدرضا سرمدی؛ مهدی محمودی
چکیده
هدف: تربیت اخلاقی موضوع مهمی است که در رسالههای دکتری رشته فلسفه تعلیموتربیت زیادی مورد بررسی قرار گرفته است. بنابراین، هدف این مطالعه کاوشی بر رسالههای دکتری رشته فلسفه تعلیموتربیت دانشگاههای دولتی در حوزه تربیت اخلاقی بود.
روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش رسالههای دکتری ...
بیشتر
هدف: تربیت اخلاقی موضوع مهمی است که در رسالههای دکتری رشته فلسفه تعلیموتربیت زیادی مورد بررسی قرار گرفته است. بنابراین، هدف این مطالعه کاوشی بر رسالههای دکتری رشته فلسفه تعلیموتربیت دانشگاههای دولتی در حوزه تربیت اخلاقی بود.
روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش رسالههای دکتری رشته فلسفه تعلیموتربیت دانشگاههای دولتی در سالهای 1370 الی 1399 به تعداد 263 مورد بودند که تعداد 31 مورد آنها به روش نمونهگیری هدفمند و بر اساس چکیده و کلیدواژههای مرتبط با حوزه تربیت اخلاقی بهعنوان نمونه انتخاب شدند. دادهها با روش یادداشتبرداری از رسالههای دکتری رشته فلسفه تعلیموتربیت گردآوری و با روش استقرایی تحلیل شدند.
یافتهها: یافتهها نشان داد که بررسی رسالههای دکتری رشته فلسفه تعلیموتربیت دانشگاههای دولتی در حوزه تربیت اخلاقی حاکی از آن بود که رسالهها در 6 حوزه شامل مقایسه دیدگاههای اندیشمندان مسلمان با دیدگاههای اندیشمندان غربی، تربیت اخلاقی بر اساس نظر اسلام، تربیت اخلاقی بر اساس نظرات اندیشمندان مسلمان، تربیت اخلاقی بر اساس نظر اندیشمندان غربی، طراحی الگوی تربیت اخلاقی در مدارس و سایر موضوعها قرار داشتند که بیشتر آنها به مقایسه تطبیقی دیدگاههای اندیشمندان مسلمان با دیدگاههای اندیشمندان غربی پرداختند. همه رسالهها ماهیتی دوگانه داشتند و تعداد 17 رساله تربیت اخلاقی را با نگاهی نظری و انتزاعی و تعداد 14 رساله تربیت اخلاقی را با نگاهی عملی و کاربردی بررسی نمودند.
بحث و نتیجه گیری: بررسی رسالههای دکتری رشته فلسفه تعلیموتربیت دانشگاههای دولتی در حوزه تربیت اخلاقی به شناخت بهتر تربیت اخلاقی کمک میکند و خلأهای موجود را به خوبی نمایان میسازد. همچنین، رسالهها انطباق لازم و کافی را با نیازها و مسائل جامعه و نیازهای آموزشی نداشتند و هیچ رسالهای درباره آسیبشناسی تربیت اخلاقی در جامعه و نظام آموزشی یافت نشد. این نتایج میتواند برای متخصصان، برنامهریزان و اساتید دانشگاهی حوزه فلسفه تعلیموتربیت تلویحات کاربردی بسیاری داشته باشد و زمینه را برای پژوهشهای بیشتر و کاربست نتایج فراهم سازد.
روانشناسی
فرشاد فردوسی؛ نجمه وکیلی
چکیده
هدف: مطلقگرایی ریشه در تفکر رویکرد طبیعتگرایی دارد و مطلقگرایان باور به ثابتبودن برخی اصول و مفاهیم در فرهنگهای مختلف دارند. عزتنفس و تمایزیافتگی میتوانند بر باورهای مطلقگرایی به منظور آسیبشناسی فرهنگی تربیتی نوجوانان تاثیر بگذارند، لذا پژوهش حاضر با هدف مدلیابی عزتنفس و تمایزیافتگی با میانجیگری مسئولیتپذیری ...
بیشتر
هدف: مطلقگرایی ریشه در تفکر رویکرد طبیعتگرایی دارد و مطلقگرایان باور به ثابتبودن برخی اصول و مفاهیم در فرهنگهای مختلف دارند. عزتنفس و تمایزیافتگی میتوانند بر باورهای مطلقگرایی به منظور آسیبشناسی فرهنگی تربیتی نوجوانان تاثیر بگذارند، لذا پژوهش حاضر با هدف مدلیابی عزتنفس و تمایزیافتگی با میانجیگری مسئولیتپذیری بر مطلقگرایی به منظور آسیبشناسی فرهنگی تربیتی نوجوانان انجام شد.روش شناسی: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش دانشآموزان دوره دوم متوسطه شهر تهران بودند که 385 نفر از آنها با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامههای محققساخته عزتنفس، تمایزیافتگی، مسئولیتپذیری و مطلقگرایی بود که روایی صوری آنها با نظر خبرگان تایید و پایایی آنها با روش آلفای کرونباخ بالاتر از 80/0 بهدست آمد. دادهها با روش مدلیابی معادلات ساختاری در نرمافزارهای SPSS و AMOS تحلیل شدند.یافتهها: یافتهها نشان داد که مدل عزتنفس و تمایزیافتگی با میانجیگری مسئولیتپذیری بر مطلقگرایی برازش مطلوبی داشت. در مدل مذکور عزتنفس و تمایزیافتگی بر مسئولیتپذیری اثر مستقیم و معنادار، عزتنفس، تمایزیافتگی و مسئولیتپذیری بر مطلقگرایی اثر مستقیم و معنادار و عزتنفس و تمایزیافتگی با میانجیگری مسئولیتپذیری بر مطلقگرایی اثر غیرمستقیم و معنادار داشت (05/0P<).بحث و نتیجهگیری: نتایج حاکی از نقش موثر عزتنفس و تمایزیافتگی با میانجیگری مسئولیتپذیری بر مطلقگرایی بود. بنابراین، برنامهریزان و متخصصان فعالیتهای فرهنگی تربیتی نوجوانان برای کاهش مطلقگرایی میتوانند بهدنبال طراحی و اجرای برنامههایی برای بهبود عزتنفس، تمایزیافتگی و مسئولیتپذیری باشند.