خدانظر شهنوازی؛ سیمین اصغری نژاد
چکیده
هدف: هدف این تحقیق بررسی رابطه بین مدیریت مشارکتی با رویکرد معلمان به تدریس در مدارس مقطع ابتدائی شهرستان نیک شهر بود.روش: جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه معلمان مقطع ابتدایی شهرستان نیک شهر بود که با توجه به محدود بودن جامعه آماری کل جامعه مبنای نمونه قرار گرفت. این تحقیق از نظر هدف جزو تحقیقات کاربردی و از نظر ماهیت و روش جزو تحقیقات ...
بیشتر
هدف: هدف این تحقیق بررسی رابطه بین مدیریت مشارکتی با رویکرد معلمان به تدریس در مدارس مقطع ابتدائی شهرستان نیک شهر بود.روش: جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه معلمان مقطع ابتدایی شهرستان نیک شهر بود که با توجه به محدود بودن جامعه آماری کل جامعه مبنای نمونه قرار گرفت. این تحقیق از نظر هدف جزو تحقیقات کاربردی و از نظر ماهیت و روش جزو تحقیقات توصیفی از نوع همبستگی می باشد. ابزار جمع آوری داده ها در این تحقیق دو پرسشنامه مدیریت مشارکتی و پرسشنامه رویکرد معلمان به تدریس بود که از پایایی و روایی قابل قبول برخوردارند. یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان دادکه بین مدیریت مشارکتی با رویکرد محلم محوری به تدریس در مدارس مقطع ابتدایی شهرستان نیک شهر رابطه منفی و معنادار وجود داشت اما رابطه مدیریت مشارکتی با رویکرد دانش آموز محوری به تدریس مثبت و معنادار بود. نتیجه گیری: همچنین مشخص شد هریک از ابعاد مدیریت مشارکتی به تفکیک با رویکرد معلم محوری به تدریس رابطه منفی و معنادار و با رویکرد دانش آموز محوری به تدریس رابطه مثبت و معنادار داشتند.
روانشناسی
مهسا تجلی؛ احمد باصری؛ حسن اسدزاده
چکیده
هدف: روشهای مداخله بسیاری برای بهبود ویژگیهای روانشناختی کودکان وجود دارد که در این مطالعه تلاش میشود تا دو روش بازی درمانی و آموزش حل مساله با هم مقایسه شوند. در نتیجه، هدف این مطالعه مقایسه اثربخشی بازی درمانی و آموزش حل مساله بر مسئولیتپذیری، تحمل پریشانی و سازگاری کودکان 5 تا 7 سال بود.روش شناسی: این مطالعه نیمهتجربی با ...
بیشتر
هدف: روشهای مداخله بسیاری برای بهبود ویژگیهای روانشناختی کودکان وجود دارد که در این مطالعه تلاش میشود تا دو روش بازی درمانی و آموزش حل مساله با هم مقایسه شوند. در نتیجه، هدف این مطالعه مقایسه اثربخشی بازی درمانی و آموزش حل مساله بر مسئولیتپذیری، تحمل پریشانی و سازگاری کودکان 5 تا 7 سال بود.روش شناسی: این مطالعه نیمهتجربی با طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری دو ماهه با گروههای آزمایش و کنترل بود. جامعه پژوهش کودکان 5 تا 7 سال مراجعهکننده به مراکز و کلینیکهای مشاوره و خدمات روانشناختی شهر تهران در سال 1400 بودند. از میان اعضای جامعه تعداد 45 نفر با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و بهصورت تصادفی ساده با کمک قرعهکشی در سه گروه مساوی شامل گروههای بازی درمانی، آموزش حل مساله و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش اول، 10 جلسه با روش بازی درمانی و گروه آزمایش دوم، 10 جلسه با روش آموزش حل مساله آموزش دید و گروه کنترل در این مدت آموزشی دریافت نکرد. دادهها با سیاهه مسئولیتپذیری کالیفرنیا (گاف، 1951)، مقیاس تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر، 2005) و مقیاس سازگاری (ماتسون و همکاران، 1983) گردآوری و با روشهای تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرمافزار SPSS تحلیل شدند.یافتهها: یافتهها نشان داد که هر دو روش بازی درمانی و آموزش حل مساله در مقایسه با گروه کنترل باعث بهبود مسئولیتپذیری، تحمل پریشانی و سازگاری کودکان 5 تا 7 سال شد و نتایج در مرحله پیگیری نیز باقی ماند (001/0P<). همچنین، بین دو روش بازی درمانی و آموزش حل مساله در بهبود مسئولیتپذیری، تحمل پریشانی و سازگاری کودکان 5 تا 7 سال در مراحل پسآزمون و پیگیری تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0P>).بحث و نتیجهگیری: نتایج این مطالعه حاکی از اثربخشی هر دو روش بازی درمانی و آموزش حل مساله بر بهبود مسئولیتپذیری، تحمل پریشانی و سازگاری کودکان 5 تا 7 سال بود. بنابراین، درمانگران، روانشناسان و مشاوران میتوانند در کنار سایر روشهای درمانی از هر دو روش بازی درمانی و آموزش حل مساله برای مداخلههای خود استفاده کنند.
علوم اجتماعی
حامد درخشانی؛ نادر سلیمانی؛ حمید شفیع زاده
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل کاهش نشاط معلمان استان سمنان و ارائه الگو انجام شد.
روش شناسی: پژوهش از نظر هدف کاربردی؛ از نظر نوع دادهها، کیفی و از نظر روش اجرا، تحلیل مضمون بود. جامعه آماری شامل معلمان مدارس، مدیران ارشد آموزش و پرورش و اساتید دانشگاهی مطلع بودند که به روش گلوله برفی نمونه گیری شدند. ابزار مورد استفاده مصاحبه ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل کاهش نشاط معلمان استان سمنان و ارائه الگو انجام شد.
روش شناسی: پژوهش از نظر هدف کاربردی؛ از نظر نوع دادهها، کیفی و از نظر روش اجرا، تحلیل مضمون بود. جامعه آماری شامل معلمان مدارس، مدیران ارشد آموزش و پرورش و اساتید دانشگاهی مطلع بودند که به روش گلوله برفی نمونه گیری شدند. ابزار مورد استفاده مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که پس از جمعآوری داده ها، به روش تحلیل مضمون مورد تحلیل قرار گرفت. برای تعیین اعتبار درونی یافتهها، از تطبیق دادهها با مبانی نظری و پیشینه و مصاحبه با خبرگان استفاده شد، برای تأیید دقّت و صحّت دادهها، در مورد اعتبار مطالعه از شیوه بررسی به وسیله اعضای پژوهش استفاده گردید، جهت تعیین اعتبار بیرونی یافتهها از تکنیکهای حصول اشباع نظری و مثلث سازی استفاده شد.
یافته ها: تجزیه و تحلیل دادهها منتج به شناسایی 91 مضمون پایه، 15 مضمون سازمان دهنده و 5 مضمون فراگیر گردید که در قالب دو دسته تمهای اصلی و فرعی قرار گرفتند. این مضامین در کنار هم یک الگوی منسجم برای کاهش نشاط معلمان استان سمنان تشکیل دادند. نهایت این که علل کاهش نشاط معلمان مشتمل بر 5 دسته مضامین فراگیر شامل عوامل فردی، عوامل سازمانی، عوامل فرهنگی، عوامل برون سازمانی و عوامل شغلی بدست آمد.
بحث و نتیجه گیری: براساس یافته ها توجه ویژه به عوامل کاهش نشاط معلمان و پرداختن به آنها در جهت رفع عوامل کاهنده نشاط معلمان، میتوان تاحدی نشاط را به جامعه معلمان برگرداند.
روانشناسی
حمید طاهری راویزی؛ داوود کیاکجوری؛ مهران مختاری؛ بهزاد فرخ سرشت
چکیده
هدف: تیمسازی اثربخش به ارتقای همکاری، ارتباطات و اعتماد بین اعضای تیم کمک میکند و برای موفقیت هر سازمانی بهویژه در سازمانهای چندملّیتی حیاتی است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف طراحی و تبیین کیفی تیمسازی اثربخش در سازمانهای چندملّیتی فعال در ایران انجام شد.
روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. ...
بیشتر
هدف: تیمسازی اثربخش به ارتقای همکاری، ارتباطات و اعتماد بین اعضای تیم کمک میکند و برای موفقیت هر سازمانی بهویژه در سازمانهای چندملّیتی حیاتی است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف طراحی و تبیین کیفی تیمسازی اثربخش در سازمانهای چندملّیتی فعال در ایران انجام شد.
روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل خبرگان رشته مدیریت دولتی و رفتار سازمانی در حوزه تیمسازی و دارای تجربه کاری در سازمانهای چندملّیتی بودند. طبق اصل اشباع نظری حجم نمونه 15 نفر برآورد که با روشهای نمونهگیری هدفمند و گلولهبرفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش حاضر مصاحبه نیمهساختاریافته بود که روایی آن با روش مثلثسازی تایید و پایایی آن با روش ضریب کاپای کوهن 719/0 محاسبه شد. دادهها با روش کدگذاری مبتنی بر نظریه دادهبنیاد در نرمافزار MAXQDA 2020 تحلیل شدند.
یافتهها: یافتههای پژوهش حاضر نشان داد که تیمسازی اثربخش در سازمانهای چندملّیتی فعال در ایران در بخش عوامل علّی دارای 12 شاخص در 3 مفهوم قابلیتهای یادگیری، دانش تیمی و شناسایی تیمهای اثربخش، در بخش عوامل زمینهای دارای 11 شاخص در 3 مفهوم تفکر تیمی، فرآیندهای رقابتی اثربخش و اثربخشی رقابتی در تیم سازمان، در بخش عوامل مداخلهگر دارای 14 شاخص در 3 مفهوم ساختار فنی تیمهای اثربخش، عدم اطمینان محیطی و ریسکهای سازمانی، در بخش عوامل محوری دارای 15 شاخص در 3 مفهوم زنجیره ارزش در تیمسازی، قابلیتهای تیمهای اثربخش و هوش تیمسازی و صادراتی، در بخش عوامل راهبردی 12 شاخص در 3 مفهوم ارزشآفرینی تیمی، توسعه رقابت تیمی و چابکی رقابتی تیمی و در بخش عوامل پیامدی دارای 11 شاخص در 3 مفهوم اثربخشی تیمهای سازمانی، ارتقای قابلیتهای پویای تیمهای اثربخش و توسعه رقابتپذیری تیمی بود. با توجه به یافتههای مذکور، الگوی تیمسازی اثربخش در سازمانهای چندملّیتی فعال در ایران در نرمافزار MAXQDA 2020 طراحی و ترسیم شد.
بحث و نتیجه گیری: با توجه به کدهای شناساییشده در پژوهش حاضر برای تیمسازی اثربخش در سازمانهای چندملّیتی فعال در ایران طبق نظریه دادهبنیاد، پیشنهاد میشود که برای بهبود وضعیت تیمسازی اثربخش بهویژه در سازمانهای چندملّیتی زمینه برای بهبود شاخصها و مفاهیم شناساییشده فراهم شود.
سید کمال علایی موسوی؛ سید احمد هاشمی؛ مهدی باقری
چکیده
هدف: این پژوهش با هدف شایستگی حرفهای مدیران آموزش متوسطه کشور براساس سند تحول بنیادین آموزش و پرورش میباشد.روششناسی: روش پژوهش برحسب هدف بنیادی - کاربردی، و برحسب نحوه گردآوری دادهها از نوع دادهها آمیخته (کیفی ـ کمی ) از نوع اکتشافی برحسب روش گردآوری دادهها توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری در بخش کیفی شامل اعضای ...
بیشتر
هدف: این پژوهش با هدف شایستگی حرفهای مدیران آموزش متوسطه کشور براساس سند تحول بنیادین آموزش و پرورش میباشد.روششناسی: روش پژوهش برحسب هدف بنیادی - کاربردی، و برحسب نحوه گردآوری دادهها از نوع دادهها آمیخته (کیفی ـ کمی ) از نوع اکتشافی برحسب روش گردآوری دادهها توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری در بخش کیفی شامل اعضای هیات علمی و خبرگان و صاحبنظران مدیران آموزشی بود که با استفاده از روش نمونهگیری غیراحتمالی هدفمند و اصل اشباع 15 نفر به عنوان مصاحبهشونده انتخاب شدند و در بخش کمی جامعه آماری شامل مدیران و معاونین آموزش و پرورش تهران که به تعداد 335 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوریدادهها در بخش کیفی مصاحبه نیمهساخته و در بخش کمی، پرسشنامه محققساخته محیط یادگیری برگرفته از مصاحبه و بر پایه مبانی نظری به صورت محقق ساخته بود . جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات، از تحلیل عاملی اکتشافی برای شناسایی و تحلیل عاملی تأییدی برای ارائه مدل تحقیق و همچنین تکنیک مدلیابی معادلات ساختاری (SEM) با نرمافزار AMOSاستفاده شد.یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که مؤلفههای حرفهای شایستگی به ترتیب اولویت متغیر شایستگی فردی، شایستگی اخلاقی، شایستگیفنی، شایستگی اداری، شایستگی سازمانی، شایستگی ارتباطی و شایستگی عملکردی بوده که در الگو از اعتبار مناسب برخوردار بود.بحث و نتیجه گیری: در نتیجه میتوان به رفع ابهام عملکردی مدیران آموزش و پرورش همت گذاشت و چشمانداز شفاف و بهینهای را برای تأمین،تربیت و نگهداشت منابع انسانی آموزش و پرورش فراهم آورد.
علوم اجتماعی
حدیث پرهیزکاری؛ غلامرضا طلیسچی؛ زینب طولابی
چکیده
هدف: هدف اصلی این پژوهش شناسایی عوامل محیطی اثرگذار بر شکلگیری توانایی خلاق دانشآموزان 7 تا 11 سالهی شهر ایلاماست.
روش شناسی: تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی از نوع آمیخته اکتشافی(کیفی-کمی) می باشد. در مرحله کیفی با استفاده از روش کیفی تحلیل تم مبتنی بر نظریات خبرگان تحقیق(به روش هدفمند انتخاب شدند) به ارزیابی و شناسایی الگوهای ...
بیشتر
هدف: هدف اصلی این پژوهش شناسایی عوامل محیطی اثرگذار بر شکلگیری توانایی خلاق دانشآموزان 7 تا 11 سالهی شهر ایلاماست.
روش شناسی: تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی از نوع آمیخته اکتشافی(کیفی-کمی) می باشد. در مرحله کیفی با استفاده از روش کیفی تحلیل تم مبتنی بر نظریات خبرگان تحقیق(به روش هدفمند انتخاب شدند) به ارزیابی و شناسایی الگوهای محیطی مؤثر بر شکلگیری توانایی خلاق در دانشآموزان پرداخته شده است که نتایج تحلیل تم چهار الگویی از عناصر طبیعی و مصنوع محیط، ویژگیهای ساختاری طبیعی محیط، عوامل تعیینکننده رفتار محیطی و ابعاد فیزیکی فضا برای الگوی کیفی پیشنهادی ارائه داد. در راستای نتایج تحلیل تم، یک سناریوی محقق ساخته در خصوص تأثیرگذاری و تاثیرپذیری الگوهای شناساییشده بر روی شکلگیری توانایی خلاق دانشآموزان از تکنیک دیمتل فازی استفاده شده است.
یافته ها: یافته ها نشان داد مولفه تطبیقپذیری که بیشترین مقدار D+R را دارا میباشد، بیشترین تعامل را با سایر شاخصها دارد و نیز مولفه گرمی و رطوبت که بیشترین مقدار D-R را برخوردار میباشد؛ بیشترین تأثیر (نفوذ) را بر سایر شاخصها دارد. همچنین در ابعاد هم بعد عوامل فضایی- فیزیکی) بیشترین تعامل را با سایر ابعاد دارد و نیز بعد (عوامل تعیینکننده رفتار محیطی) که بیشترین تأثیر(نفوذ) را بر سایر ابعاد دارد.
بحث و نتیجه گیری: محیط در ایجاد زمینههای یادگیری و خلاقیت بهعنوان یک عامل مهم تلقی میشود.
زینب خاتون افراسیابی؛ نعمت الله موسی پور؛ مریم صفرنواده
چکیده
هدف: هدف تحقیق حاضر طراحی الگویی برای بهبود عملکرد دبیران ریاضی به منظور پیشرفت دانش آموزان پایه هشتم در آزمونهای بین المللی تیمز بود.روش: این تحقیق از حیث هدف، یک تحقیق اکتشافی بوده و از نظر نتیجه، تحقیق توسعه ای محسوب می شود. جامعه مورد مطالعه پژوهش شامل تمامی اعضای هیئت علمی (تمام وقت) برنامه درسی، در دانشگاه های دولتی و آزاد شهر ...
بیشتر
هدف: هدف تحقیق حاضر طراحی الگویی برای بهبود عملکرد دبیران ریاضی به منظور پیشرفت دانش آموزان پایه هشتم در آزمونهای بین المللی تیمز بود.روش: این تحقیق از حیث هدف، یک تحقیق اکتشافی بوده و از نظر نتیجه، تحقیق توسعه ای محسوب می شود. جامعه مورد مطالعه پژوهش شامل تمامی اعضای هیئت علمی (تمام وقت) برنامه درسی، در دانشگاه های دولتی و آزاد شهر تهران و برنامه ریزان درسی سازمان تالیف کتب درسی آموزش و پرورش و دبیران ریاضی پایه هشتم شهر شیراز در سال 1396 بود که با روش غیر تصادفی 20 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند و به صورت حضوری به آنها مراجعه شد.جهت گرداوری داده ها از پرسشنامه استفاده شد که روایی با نظرات خبرگان و پایایی با روش دلفی مورد بررسی قرار گرفت.به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از رویکرد کیفی و معادلات ساختاری و نرم افزار PLS2 استفاده شد.یافته ها: یافته ها نشان داد که مدل ارائه شده شامل مولفه های آموزش (تدریس) ،برنامه ریزی آموزش ،راهنمایی و مشاوره ،مدیریت و رهبری آموزشی و ارزیابی فراگیران است که بر بهبود عملکرد دبیران ریاضی به منظور پیشرفت دانش آموزان پایه هشتم در آزمونهای بین المللی تیمز تاثیر دارند.نتیجه گیری: نتایج برازش مدل حاکی از مناسب بودن مدل می باشد.کلمات کلیدی: عملکرد دبیران، پیشرفت دانش آموزان، آزمون های
شهرام شهبازی؛ جهانبخش رحمانی؛ مصطفی قادری؛ رضا اسماعیلی
چکیده
هدف: هدف این تحقیق طراحی و اعتبار سنجی برنامه درسی صلاحیت های بین فرهنگی دانشجو معلمان در دانشگاه فرهنگیان بود. روش پژوهش از نوع پژوهشهای کیفی و برای انجام آن از تحلیل داده بنیاد استفاده شد.روش: جامعه آماری شامل افراد متخصص و صاحبنظر در زمینه صلاحیت های بین فرهنگی بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند در مجموع تعداد ده نفر ...
بیشتر
هدف: هدف این تحقیق طراحی و اعتبار سنجی برنامه درسی صلاحیت های بین فرهنگی دانشجو معلمان در دانشگاه فرهنگیان بود. روش پژوهش از نوع پژوهشهای کیفی و برای انجام آن از تحلیل داده بنیاد استفاده شد.روش: جامعه آماری شامل افراد متخصص و صاحبنظر در زمینه صلاحیت های بین فرهنگی بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند در مجموع تعداد ده نفر به عنوان مشارکت کنندگان در پژوهش انتخاب شدند. داده ها ی مورد نیاز با استفاده از مصاحبه های نیمه سازمان یافته به دست آمد . برای به دست آوردن اعتبار و روایی داده ها از دو روش بازبینی مشارکت کنندگان و همچنین مرور خبرگان غیر شرکت کننده در پژوهش استفاده شد. پایایی مدل با استفاده از شاخص کاپا مورد بررسی قرار گرفت. مقدار شاخص کاپا برابر با 629/0 محاسبه و در سطح توافق معتبر قرار گرفته است. با استفاده از نرم افزار Maxqda به بررسی مصاحبه ها و کدگذاری پرداخته شده است.یافته ها: نتایج بدست آمده نشان داد که 167 کد اولیه در قالب 19 مقوله اثر روانی بین فرهنگی در تعلیم و تربیت، ایجاد نگرش مثبت به فرهنگ ها ی دیگر، توجه آموزش و پرورش به بین فرهنگی، توجه به خرده فرهنگ ها در بین فرهنگی، شناخت تفاوت فرهنگ ها، شناخت معلمان نسبت به موضوع بین فرهنگی، مهارت در ایجاد ارتباط، مهارت های ذهنی در ایجاد ارتباط، مهارت های رفتاری در ایجاد ارتباط، نقش ارتباط و تعامل در بین فرهنگی، نقش اسناد بالادستی در بین فرهنگی، نقش بین فرهنگی در تنش های کلاسی، نقش حاکمیت در خصوص بین فرهنگی، نقش دین در بین فرهنگی، نقش مدرسه به عنوان رابط فرهنگی، نقش معلم در بین فرهنگی، نقش نظام تعلیم و تربیت در بین فرهنگی، نگاه جامعه به بین فرهنگی، هماهنگی در مهارت های ذهنی و رفتاری، دسته بندی شده اند.نتیجه گیری: بدین جهت سازوکاری مناسب به منظور نزدیکی فرهنگها و ایجاد تفاهم و تعامل میان آنها در جهت هم زیستی نیاز است. یکی از راههای مناسب برای رویارویی با دنیای تحولگرای امروز آموزش فرهنگی است.
روانشناسی
پریسا صفامنش؛ کورش پارسا معین؛ صغری افکانه
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی و ارزشیابی ابعاد نظام پژوهشی در آموزش عالی انجام شد.
روششناسی: این پژوهش به لحاظ هدف، بنیادی-کاربردی و همچنین، به لحاظ نوع دادهها، آمیخته (کیفی-کمی) از نوع اکتشافی که در بخش کیفی تحلیل مضمون و در بخش کمی توصیفی-پیمایشی بود. جامعة مورد مطالعه در بخش کیفی شامل خبرگان دانشگاهی (اعضای هیئت علمی) و سازمانی ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی و ارزشیابی ابعاد نظام پژوهشی در آموزش عالی انجام شد.
روششناسی: این پژوهش به لحاظ هدف، بنیادی-کاربردی و همچنین، به لحاظ نوع دادهها، آمیخته (کیفی-کمی) از نوع اکتشافی که در بخش کیفی تحلیل مضمون و در بخش کمی توصیفی-پیمایشی بود. جامعة مورد مطالعه در بخش کیفی شامل خبرگان دانشگاهی (اعضای هیئت علمی) و سازمانی (مسیولین دانشگاه های آزاد اسلامی) و در بخش کمی شامل کلیه اعضای هیئتعلمی دانشگاه های آزاد اسلامی بود. حجم نمونه در بخش کیفی 19 مصاحبه شونده با توجه به اصل اشباع و روش نمونهگیری هدفمند و در بخش کمی 272 نفر بر اساس محاسبه حجم نمونه در معادلات ساختاری و روش نمونهگیری تصادفی خوشهای مرحلهای انتخاب شدند. برای جمعآوری اطلاعات از دو روش اسنادی (کتابخانهای) و میدانی: مصاحبههای نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. همچنین از یک پرسشنامه بسته پاسخ برگرفته از مدل ارائه شده در بخش کیفی بود که به منظور سنجش نظر خبرگان در رابطه با اعتبار مدل (روایی بیرونی) طراحی شد. روش تحلیل داده ها در بخش کیفی کدگذاری نظری برگرفته از روش تحلیل مضمون با نرم افزار Maxqda بود. در بخش کمی، نیز، در بخش استنباطی برای پاسخ به سؤالهای پژوهش از آزمون هایی نظیر همبستگی پیرسون، آزمون تی تک نمونه ای، فرایند تحلیل سلسله مراتبی و تحلیل عاملی تأییدی با استفاده از نرمافزارهای SPSS-v23، Smart Pls-v3 و Lisrel V8.8 و Expertchoice-V11 بهره گرفته شد.
یافتهها: ابزارگردآوری دادهها در بخش کیفی مصاحبههای نیمهساختار یافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی و پایایی ابزارها مورد بررسی قرار گرفت و تایید شد. روش تجزیه و تحلیل دادهها در بخش کیفی کدگذاری نظری (باز، محوری و انتخابی) و در بخش کمّی شامل آمار توصیفی و استنباطی (همبستگی پیرسون، آزمون تی تک نمونهای و مدلسازی معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تأییدی) بود.
بحث و نتیجهگیری: یافتههای بخش کیفی نشان دادند که نظام پژوهشی، ابعاد عوامل فردی، عوامل زیرساختی، سیاستگذاری را در بر میگیرد. همچنین نتایج نشان دادند که مولفههای در وضعیت موجود، از وضعیت مطلوبی برخوردارند.
فرشته کوسلی؛ جمال صادقی؛ حامد برجسته؛ آزاده کیاپور
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش واسطهای پردازش هیجانی در رابطه بین نظریه ذهن با عملکرد تحصیلی در دانشآموزان دوزبانه انجام شد.روش شناسی: این مطالعه مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش دانشآموزان دختر دوزبانه پایه نهم شهرستان ترکمن در سال تحصیلی 99-1398 بودند. نمونه پژوهش 280 نفر بود که با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش واسطهای پردازش هیجانی در رابطه بین نظریه ذهن با عملکرد تحصیلی در دانشآموزان دوزبانه انجام شد.روش شناسی: این مطالعه مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش دانشآموزان دختر دوزبانه پایه نهم شهرستان ترکمن در سال تحصیلی 99-1398 بودند. نمونه پژوهش 280 نفر بود که با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. دادهها با استفاده از مقیاس نظریه ذهن (Steerneman, 1994)، پرسشنامه عملکرد تحصیلی (Pham & Taylor, 1999) و مقیاس پردازش هیجانی (Baker & et al, 2010) گردآوری و با روشهای ضرایب همبستگی پیرسون و مدلسازی معادلات ساختاری در نرمافزارهای SPSS-18 و AMOS-23 تحلیل شدند.یافتهها: یافتهها نشان داد که مدل نقش واسطهای پردازش هیجانی در رابطه بین نظریه ذهن با عملکرد تحصیلی در دانشآموزان دوزبانه برازش مناسبی داشت. همچنین، نظریه ذهن بر پردازش هیجانی و عملکرد تحصیلی دانشآموزان دوزبانه و پردازش هیجانی بر عملکرد تحصیلی آنان اثر مستقیم و معنادار داشت (05/0>P). علاوه بر آن، نظریه ذهن با نقش واسطهای پردازش هیجانی بر عملکرد تحصیلی دانشآموزان دوزبانه اثر غیرمستقیم و معنادار داشت (05/0>P).بحث و نتیجهگیری: با توجه به روابط مستقیم و غیرمستقیم پژوهش حاضر، برنامهریزی برای بهبود عملکرد تحصیلی دانشآموزان دوزبانه از طریق ارتقای نظریه ذهن و پردازش هیجانی ضروری است.
علوم اجتماعی
شیما سادات مصطفوی پور؛ سید حمید سجادی هزاوه؛ زهرا حاج انزهایی
چکیده
هدف: هدف کلی پژوهش حاضر آزمون مدل تعامل هواداران، هویت هوادار و تصویر برند تیم های منتحب لیگ برتر فوتبال ایران (مورد مطالعه: هواداران پرسپولیس، استقلال، تراکتورسازی و سپاهان) بود.روش شناسی: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و مبتنی بر مدلسازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی بود و از لحاظ هدف نیز جزء تحقیقات کاربردی محسوب ...
بیشتر
هدف: هدف کلی پژوهش حاضر آزمون مدل تعامل هواداران، هویت هوادار و تصویر برند تیم های منتحب لیگ برتر فوتبال ایران (مورد مطالعه: هواداران پرسپولیس، استقلال، تراکتورسازی و سپاهان) بود.روش شناسی: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و مبتنی بر مدلسازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی بود و از لحاظ هدف نیز جزء تحقیقات کاربردی محسوب می شود. جامعه تحقیق حاضر هواداران لیگ برتر فوتبال ایران است. دراینبین چهار تیم (پرسپولیس، استقلال، تراکتورسازی و سپاهان) به ترتیب بهعنوان چهار تیم برتر لیگ 99-1398 انتخاب شد، تشکیل دادند. با توجه به اینکه حجم جامعه آماری نامحدود است از نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده شد. در این تحقیق از مقیاس تعامل هوادار با برند از پرسشنامه دسارت (2017)، تصویر برند تیم بائر و همکاران (2008) و هویت تیمی مایل و اشورث (1992) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از مدلسازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی و نرم افزار Smart Pls نسخۀ 3 استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد که تعامل هوادار بر تصویر برند و هویت هواداران تیم تاثیر مثبت معناداری داشت.بحث و نتیجه گیری: در نهایت، مدل تحقیق نیز از برازش قوی برخوردار بود و می تواند به عنوان یک الگوی عملیاتی در لیگ برتر ایران برای جذب هر چه بیشتر هواداران فوتبال مورد استفاده قرار گیرد.
روانشناسی
مریم ریحانی؛ داود معنوی پور؛ مجتبی صداقتی فرد
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف ترسیم شبکه ارتباطی سنجش تحول در دوره مبانی کودکی انجام گردید.
روششناسی: مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی-تحلیلی از نوع روانسنجی بود. جامعهآماری پژوهش حاضر، کلیه دانشآموزان شهر تهران در مقطع ابتدایی (سن 6 تا 12 سال) در سال تحصیلی 1399- 1398 بودند. افراد نمونه 585 نفر به بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای اتخاب ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف ترسیم شبکه ارتباطی سنجش تحول در دوره مبانی کودکی انجام گردید.
روششناسی: مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی-تحلیلی از نوع روانسنجی بود. جامعهآماری پژوهش حاضر، کلیه دانشآموزان شهر تهران در مقطع ابتدایی (سن 6 تا 12 سال) در سال تحصیلی 1399- 1398 بودند. افراد نمونه 585 نفر به بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای اتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه سنجش تحول کودکی میانی استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی ساختار پنج عاملی (انعطاف پذیری، صمیمیت و دوستی، اوقات فراقت، سلامت جسمانی و همدلی) تحلیل شد. پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد.
یافتهها: در این پژوهش 585 نفر به عنوان گروه نمونه به صورت خوشههای چند مرحلهای انتخاب شدند. ابزار پژوهش سنجش تحول در دوره میانی کودکی بود. برای بررسی روایی مقیاس از روشهای تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی، روایی ملاکی، روایی همگرا- واگرا استفاده شد و برای بررسی پایایی با دو روش همسانی درونی (آلفای کرونباخ) و ثبات نتایج (بازآزمایی) با فاصله زمانی دو هفته صورت گرفت. تحلیل عاملی اکتشافی به روش تحلیل مولفههای اصلی و چرخش واریماکس به استخراج 5 عامل (همدلی، انعطاف پذیری، صمیمیت و دوستی، سلامت جسمی و اوقات فراغت) منجر شد.
بحث و نتیجهگیری: نتایج تحلیل عاملی تاییدی، نتایج حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی را تایید کرد. تحلیل پایایی آزمون نشان داد ضرایب آلفای کرونباخ خرده مقیاسها بالاتر از 7/0است. همچنین در تمام خرده مقیاسها ضریب همبستگی پیرسون بین دو بار اجرا بالاتر از 85/0 بود. همبستگی بین خرده مقیاسهای سنجش تحول در دوره میانی کودکی شواهد همگرای پرسشنامه را مورد تایید قرار داد. بر اساس نتایج پژوهش شواهد پژوهشی از بررسی همزمان و تلقی کردن هر پنج خرده مقیاس نسخه فارسی سنجش تحول در دوره میانی کودکی، حمایت میکند.
مریم هزاوه؛ محمدنقی ایمانی؛ اصغر شریفی
چکیده
هدف: سازمانهای امروزی با توجه به سیستمهای اطلاعات مدیریت آموزش میتوانند جایگاه خود را در میان سایر سازمانها بهبود بخشند و مزیت رقابتی کسب نمایند. در نتیجه، هدف این مطالعه شناسایی ابعاد فرهنگی و اجتماعی سیستمهای اطلاعات مدیریت آموزش در قالب یک چارچوب مفهومی بود.روششناسی: مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا ...
بیشتر
هدف: سازمانهای امروزی با توجه به سیستمهای اطلاعات مدیریت آموزش میتوانند جایگاه خود را در میان سایر سازمانها بهبود بخشند و مزیت رقابتی کسب نمایند. در نتیجه، هدف این مطالعه شناسایی ابعاد فرهنگی و اجتماعی سیستمهای اطلاعات مدیریت آموزش در قالب یک چارچوب مفهومی بود.روششناسی: مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی از نوع پدیدارشناسی بود. جامعه آماری این پژوهش سیاستگذاران و برنامهریزان آموزشی، مدیران آموزشوپرورش و اعضای هیاتعلمی خبره در حوزه آموزشوپرورش بودند که طبق اصل اشباع نظری 21 نفر با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمهساختاریافته بود که روایی آن با نظر خبرگان تایید و پایایی آن با روش ضریب توافق بین کدگذارها 76/0 بهدست آمد و مصاحبهها زمانی به اتمام میرسید که مصاحبهشوندگان اطلاعات دیگری درباره موضوع نداشتند. دادههای حاصل از اجرای مصاحبه با روش تحلیل مضمون در نرمافزار MAXQDA تحلیل شدند.یافتهها: یافتهها نشان داد که سیستمهای اطلاعات مدیریت آموزش 11 مضمون فرعی در 2 مضمون اصلی داشت؛ بهطوری که مضامین شامل کارآیی درونی (شامل هفت مولفه منابع انسانی، دانشآموزان، برنامهدرسی، امکانات و فضاهای آموزشی و پرورشی، بودجه و اعتبارات، مدیریت و برنامهها و فعالیتهای آموزشی، پرورشی و پژوهشی) و کارآیی بیرونی (با چهار مولفه اهداف اعتقادی و اخلاقی، اهداف علمی و آموزشی، اهداف فرهنگی و هنری و اهداف توسعه انسانی و مشارکت زنان) بودند. همچنین، ابعاد فرهنگی و اجتماعی سیستمهای اطلاعات مدیریت آموزش دارای 27 مضمون فرعی در 6 مضمون اصلی فرهنگی، اجتماعی، ساختاری، فنی، کالبدی و سازمانی بود. لازم به ذکر است که الگوی مضامین سیستمهای اطلاعات مدیریت آموزش و ابعاد فرهنگی و اجتماعی سیستمهای اطلاعات مدیریت آموزش ترسیم شد.بحث و نتیجهگیری: با توجه به شناسایی مضامین اصلی و فرعی برای ابعاد سیستمهای اطلاعات مدیریت آموزش، برنامهریزی برای بهبود سیستمهای اطلاعات مدیریت آموزش جهت دستیابی به مزیت رقابتی ضروری است.
یونس وکیل الرعایا
چکیده
هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی عوامل محیطی مرتبط با اقتصاد آموزشوپرورش انجام شد.روش شناسی: پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعهی آماری شامل مدیران و کارشناسان سازمان آموزشوپرورش استان سمنان در سال تحصیلی 99- 1398 و به تعداد 384 بوده است که حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران تعداد 192 نفر برآورد و به ...
بیشتر
هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی عوامل محیطی مرتبط با اقتصاد آموزشوپرورش انجام شد.روش شناسی: پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعهی آماری شامل مدیران و کارشناسان سازمان آموزشوپرورش استان سمنان در سال تحصیلی 99- 1398 و به تعداد 384 بوده است که حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران تعداد 192 نفر برآورد و به روش نمونه گیری تصادفی طبقهای بر اساس سطح شهرستان ها افراد انتخاب شدند. روش گردآوری دادهها پرسشنامه محقق ساخته با 78 سوال بود. روایی محتوایی پرسشنامه توسط متخصصان و مدیران ارشد آموزشو پروش تایید شد. پایایی کل پرسشنامه از طریق ضریب آلفای کرانباخ 71/0 به دست آمد. برای تجزیهوتحلیل دادهها از روشهای تحلیل عاملی اکتشافی و آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد.یافتهها: یافتههای روش تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که عوامل محیطی مرتبط با اقتصاد آموزش وپرورش به ترتیب در قالب هفت بعد عوامل سیاسی، عوامل اقتصادی، عوامل فرهنگی، عوامل اجتماعی، عوامل روانشناختی، عوامل قانونی و عوامل فناورانه که در مجموع 19/92 درصد از کل واریانس پرسش نامه را تببین کردند. بر اساس یافتههای آزمون همبستگی، عوامل محیطی اقتصاد آموزشوپرورش رابطه مثبت و معناداری داشتند ویافته های رگرسیون نشان داد که عوامل محیطی به میزان 8/35 درصد، متغیر اقتصاد آموزشوپرورش را تبیین کردند. بحث و نتیجه گیری: با توجه به یافته های مطالعه، عوامل سیاسی، عوامل اقتصادی، عوامل فرهنگی، عوامل اجتماعی، عوامل روانشناختی، عوامل قانونی و عوامل فناورانه موجب بهبود اقتصاد آموزشوپرورش و در نهایت تعلیم و تربیت مناسب نیروی انسانی و عامل اثربخش و انگیزشی در حوزه آموزش می شوند.
محمود مهاجروطن؛ احمد شاهورانی سمنانی؛ داود ابراهیمی بقا
چکیده
هدف: معلم از کلیدیترین اجزای نظام آموزشوپرورش است و کارآمدی وی بر نظام آموزشی و تربیتی بسیار مؤثر است. لذا برنامهریزی برای توسعه صلاحیتهای حرفهای معلمان یک ضرورت است. هدف از پژوهش حاضر، تدوین الگوی هرم چهاروجهی QMPTS4 بهمنظور ارتقاء صلاحیتهای نگرشی دبیران ریاضی متوسطه دوم بود. وجههای این الگو شامل چهار حوزه آموزش ریاضی، ...
بیشتر
هدف: معلم از کلیدیترین اجزای نظام آموزشوپرورش است و کارآمدی وی بر نظام آموزشی و تربیتی بسیار مؤثر است. لذا برنامهریزی برای توسعه صلاحیتهای حرفهای معلمان یک ضرورت است. هدف از پژوهش حاضر، تدوین الگوی هرم چهاروجهی QMPTS4 بهمنظور ارتقاء صلاحیتهای نگرشی دبیران ریاضی متوسطه دوم بود. وجههای این الگو شامل چهار حوزه آموزش ریاضی، اساتید دانشگاه و مدرسین ریاضی در آموزش عالی، دبیران ریاضی متوسطه دوم در حال خدمت و دانشجو معلمان آموزش ریاضی است. مرکز ثقل این چندوجهی،یک معلم اثربخش است که صلاحیتهای نگرشی وی توسعهیافته است.روش: روش پژوهش حاضر توصیفی(علّی-مقایسه ای) و ازنظر هدف کاربردی بود. جامعـه آمـاری ایـن پـژوهش دبیران ریاضی دوره متوسطه دوم استان گلستان سال تحصیلی 98-97 حدوداً 330 نفر بودند که تعداد40 نفر با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای نسبی انتخابشدهاند. روش گردآوری اطلاعات، میدانی و به کمک پرسشنامه محقق ساخته بود. سؤالات پرسشنامه دارای 9 آیتم مربوط به صلاحیتهای نگرشی بود. 3 جلسه تشکیل و الگوی ارائهشده اجرا گردید. بــرای مقایسهی نتایج قبل و بعد از اجرای مدل، از آزمــونt وابــسته بــا اســتفاده از نرمافزار19 SPSS استفاده گردید.یافتهها: نتایج بهدستآمده حاکی از این است که الگوی توانمندسازی QMPTS بر توسعه و ارتقاء صلاحیتهای نگرشی دبیران ریاضی متوسطه دوم تأثیر دارد. مقدار t برابر 853/10- با درجه آزادی 39 به دست آمد و مقدار sig از 05/0 کوچکتر بود؛ لذا با 95 درصد اطمینان میتوان نتیجه گرفت که دو نمونه موردنظر ازنظر آماری با یکدیگر اختلاف معنیداری دارند و الگوی پیشنهادی QMPTSبر صلاحیتهای نگرشی دبیران ریاضی متوسطه2 مؤثر بوده است.نتیجهگیری: بر اساس نتایج میتوان نتیجه گرفت که آموزش و توسعه صلاحیتهای نگرشی دبیران ریاضی متوسطه موجب افزایش میانگین کارایی انحا میشود.
محسن یوسفی؛ امین کرایی؛ منصور سودانی
چکیده
هدف: ازدواج مجدد مادر میتواند همراه با پیامدهای مثبت و منفی برای فرزندان به خصوص پسران باشد. هدف اصلی پژوهش حاضر، تجربه زیسته پسران نوجوان از ازدواج مجدد مادران بود. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش شامل دانشآموزان پسر به عنوان نمونه متوسطه دوم شهر اهواز در سال تحصیلی 400-1399 بودند که 16 نفر ...
بیشتر
هدف: ازدواج مجدد مادر میتواند همراه با پیامدهای مثبت و منفی برای فرزندان به خصوص پسران باشد. هدف اصلی پژوهش حاضر، تجربه زیسته پسران نوجوان از ازدواج مجدد مادران بود. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش شامل دانشآموزان پسر به عنوان نمونه متوسطه دوم شهر اهواز در سال تحصیلی 400-1399 بودند که 16 نفر بر اساس روش اشباع نظری به صورت هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبههای نیمه ساختاریافته بود. برای اعتبار یافتهها ابتدا فرایند کدگذاری توسط خبرگان (روایی صوری) بررسی شد. همچنین خود محقق فرایند کدگذاری را مجدد بررسی کرد. پایایی نیز با ضریب توافق کدگذاری توسط دو کدگذار انجام و 85/0 حاصل شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها نیز از روش تحلیل مضمون در نرمافزار MAXQDA نسخه 2020 استفاده شد.یافتهها: نتایج نشان داد 53 مفهوم، 17 مضمون محوری و 7 مضمون انتخابی شناسایی شد؛ به طوریکه مضامین انتخابی شامل بهزیستی روانی (افکار انحرافی، آسیب روانی و شرایط روانی مساعد)، حمایت عاطفی (خلأ عاطفی و احساس تنهایی)، تجارب هیجانی (روابط حمایتگر، احساس گناه و عصبانیت)، نگرش به ازدواج (نگرش منفی و ترس)، رفاه اقتصادی (رایط مالی و شرایط دخل و خرج اعضا)، روابط بینفردی (طرد شدگی، انزواطلبی، مواجه با رفتارهای اجتماعی منفی و استقلالطلبی) و پذیرش طلاق (تبعیت از طلاق و ناتوانی در قبول طلاق) بودند. نتیجهگیری: بر اساس نتایج میتوان نتیجه گرفت ازدواج مجدد مادر دارای مزایا و آسیبهایی برای نوجوانان است، بنابراین برنامهریزان نظام آموزش و پرورش و مشاورین جهت کاهش آسیبهای ناشی از ازدواج مجدد مادر میتوانند این دانشآموزان را تحت مشاوره و مراقبت بیشتر جهت سازگاری با شرایط جدید و توانمندسازی روانی قرار دهند.
روانشناسی
آذر جوزن؛ محمد علی فردین؛ غلامرضا ثناگوی محرر
چکیده
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای مقابلهای بر تابآوری دانشآموزان بهبودیافته از اپیدمی کووید بود.
روش شناسی: روش مطالعه از نوع نیمهآزمایشی در قالب طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با دو گروه آزمایش و گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان دختر 12 تا 17 ساله بهبود یافته از بیماری کووید مشغول به ...
بیشتر
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای مقابلهای بر تابآوری دانشآموزان بهبودیافته از اپیدمی کووید بود.
روش شناسی: روش مطالعه از نوع نیمهآزمایشی در قالب طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با دو گروه آزمایش و گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان دختر 12 تا 17 ساله بهبود یافته از بیماری کووید مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 1400-1399 شهر بم بود. روش نمونهگیری در دسترس بود که با این روش تعداد 30 دانشآموزان که به تشخیص پزشک به بیمارستانها به دلیل بیماری کووید مراجعه نموده و بهبودیافتگی آنها توسط آزمایشات و پزشک تأیید شده بود، به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و گواه قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه تابآوری کانر و دیویدسون (CD-RISC) بود. دادهها در محیط نرمافزار SPSS و با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد تفاوت معنیداری بین میانگین نمرات پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری در متغیر تابآوری وجود داشت.
بحث و نتیجه گیری: براساس یافته ها، آموزش مهارتهای مقابلهای به عنوان روش مداخلهای مؤثر در بهبود مشکلات افرادی میتواند مورد استفاده قرار گیرد که از بیماریهای مختلف رها شده یا درگیر آن میباشند و میتواند از مشکلات روانشناختی آنان بکاهد.
فرانک قدسی؛ آمنه امان زاده
چکیده
هدف: آموزش خودتنظیمی میتواند سبب بهبود متغیرها و عملکردهای تحصیلی در دانشآموزان شود. در نتیجه، پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش خودتنظیمی بر ادراک از کیفیت تدریس معلمان، تفکر انتقادی و احساس تعلق به مدرسه در دانشآموزان دختر دوره دوم متوسطه انجام شد.
روششناسی: در یک مطالعه نیمهتجربی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروههای ...
بیشتر
هدف: آموزش خودتنظیمی میتواند سبب بهبود متغیرها و عملکردهای تحصیلی در دانشآموزان شود. در نتیجه، پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش خودتنظیمی بر ادراک از کیفیت تدریس معلمان، تفکر انتقادی و احساس تعلق به مدرسه در دانشآموزان دختر دوره دوم متوسطه انجام شد.
روششناسی: در یک مطالعه نیمهتجربی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروههای آزمایش و گواه از میان دانشآموزان دختر دوره دوم متوسطه ناحیه 1 شهرسنندج، تعداد 30 نفر با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و بهصورت تصادفی ساده با کمک قرعهکشی در دو گروه 15 نفری گمارده شدند. گروه آزمایش 10 جلسه 90 دقیقهای بر اساس پکیج برزگر بفرویی و همکاران (1398) آموزش خودتنظیمی دریافت کرد و در این مدت گروه گواه هیچ آموزشی ندید. در این مطالعه از پرسشنامه ادراک از کیفیت تدریس معلمان سراج (1392)، پرسشنامه تفکر انتقادی ریکتس (2003) و مقیاس تعلق به مدرسه ارسلان و دیورو (2016) برای گردآوری دادهها استفاده و دادههای آن با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرمافزار SPSS نسخه 19 تحلیل شدند.
یافتهها: یافتهها نشان داد که بین دانشآموزان دختر دوره دوم متوسطه گروههای آزمایش و گواه از نظر هر سه متغیر ادراک از کیفیت تدریس معلمان، تفکر انتقادی و احساس تعلق به مدرسه تفاوت معنیداری وجود داشت. به عبارت دیگر، آموزش خودتنظیمی باعث بهبود ادراک از کیفیت تدریس معلمان، تفکر انتقادی و احساس تعلق به مدرسه در دانشآموزان دختر دوره دوم متوسطه شد (001/0P<).
بحث و نتیجهگیری: با توجه به اثربخشی آموزش خودتنظیمی بر بهبود متغیرها و عملکردهای تحصیلی میتوان از روش مذکور در کنار سایر روشهای آموزشی برای بهبود و ارتقای متغیرها و عملکردهای تحصیلی بهویژه ادراک از کیفیت تدریس معلمان، تفکر انتقادی و احساس تعلق به مدرسه بهره برد.
خدانظر شهنوازی؛ سیمین اصغری نژاد
چکیده
هدف: پژوهش حاضر به منظور اثر آموزش مهارت جرات مندی بر افسردگی معلمان مدارس ابتدایی شهرستان چابهار انجام پذیرفت.روش: روش پژوهش حاضر با توجه به ماهیت، هدف و فرضیه های آن، نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی معلمان مدارس ابتدایی شهرستان چابهار بودند که نمونه مورد مطالعه 30 نفر از معلمان مدارس ابتدایی شهرستان چابهار بودند ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر به منظور اثر آموزش مهارت جرات مندی بر افسردگی معلمان مدارس ابتدایی شهرستان چابهار انجام پذیرفت.روش: روش پژوهش حاضر با توجه به ماهیت، هدف و فرضیه های آن، نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی معلمان مدارس ابتدایی شهرستان چابهار بودند که نمونه مورد مطالعه 30 نفر از معلمان مدارس ابتدایی شهرستان چابهار بودند که بصورت نمونه گیری تصادفی انتخاب و در 10 جلسه آموزش در دو ماه مورد آموزش مهارت های جرات مندی قرار گرفتند و به منظور گردآوری دادهها در این پژوهش از دوره های آموزشی و پرسشنامه افسردگی استفاده شد. پایایی پرسشنامه ها به روش آلفای کرونباخ 77/0 محاسبه شد. برای تحلیل آماری داده ها از روش آزمون T برای مقایسه میانگین های گروه های آزمایش و گواه استفاده شد. فرضیه تحقیق به اثربخشی آموزش مهارت جرات مندی بر افسردگی معلمان مدارس ابتدایی شهرستان چابهار متمرکز می باشد.یافته ها: بنابر نتایج پژوهش مشخص شد که اجرای برنامه آموزشی مهارت های جرات مندی می تواند میزان افسردگی معلمان مدارس ابتدایی شهرستان چابهار را تحت تاثیر قرار دهد.نتیجه گیری: در نتیجه میتوانند موجب کنترل افسردگی معلمان مدارس ابتدایی شهرستان چابهار شده و سطح سلامت عمومی آنها را ارتقاء دهد.
محبوبه سبحانی؛ حسن شهرکی پور؛ اصغر شریفی
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی پیامدهای حاصل از مدرسه تراز با رویکرد سند تحول بنیادین بود.روششناسی: پژوهش حاضر ترکیبی (کیفی و کمی) بود. جامعه بخش کیفی مدیران، مسئولان و خبرگان آموزشوپرورش و مدارس پیشرو مانند صالح، پژوهش و سبز شهر تهران بودند که طبق اصل اشباع نظری تعداد 20 از آنها با روش نمونهگیری هدفمند بهعنوان نمونه انتخاب شد. جامعه ...
بیشتر
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی پیامدهای حاصل از مدرسه تراز با رویکرد سند تحول بنیادین بود.روششناسی: پژوهش حاضر ترکیبی (کیفی و کمی) بود. جامعه بخش کیفی مدیران، مسئولان و خبرگان آموزشوپرورش و مدارس پیشرو مانند صالح، پژوهش و سبز شهر تهران بودند که طبق اصل اشباع نظری تعداد 20 از آنها با روش نمونهگیری هدفمند بهعنوان نمونه انتخاب شد. جامعه بخش کمی مدیران و معاونان مدارس متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 400-1399 بودند که طبق فرمول کوکران تعداد 291 از آنها با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای بهعنوان نمونه انتخاب شد. ابزار پژوهش در بخش کیفی مصاحبه نیمهساختاریافته بود که روایی آن با روش مثلثسازی تایید و پایایی آن با روش ضریب توافق بین دو کدگذار 86/0 بدست آمد. همچنین، ابزار پژوهش در بخش کمی پرسشنامه محققساخته بود که روایی محتوایی آن با نظر متخصصان تایید و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ 97/0 بدست آمد. دادهها با روشهای کدگذاری در نرمافزار MAXQDA و تحلیل عاملی اکتشافی در نرمافزار SPSS تحلیل شدند.یافتهها: نتایج کدگذاری نشان داد که پیامدهای حاصل از مدرسه تراز با رویکرد سند تحول بنیادین دارای 31 شاخص در دو بعد مدرسه توانمندساز (با سه مولفه آموزش موثر، فرهنگ کارآمد و نظام پایش) و یادگیری خودراهبر (با دو مولفه آگاهی و راهبردهای یادگیری) بود. همچنین، نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نیز حاکی از بار عاملی بالاتر از 40/0 برای همه گویهها و وجود دو بعد و پنج مولفه مذکور بود. علاوه بر آن، مدل برازش مناسبی داشت و همه گویهها بر مولفههای مربوطه اثر معناداری داشتند (05/0P<).بحث و نتیجهگیری: طبق نتایج بدست آمده، برای بهبود وضعیت مدارس و ارتقای مدارس تراز میتوان از طریق بهبود مدرسه توانمندساز و یادگیری خودراهبر با توجه به مولفههای شناساییشده برای آنها اقدام کرد.
مسعود جورابلو؛ فرشاد تجاری؛ بهزاد دیوکان
چکیده
هدف: تجربه برند نقش مهمی در ایجاد مزیت رقابتی برای سازمان دارد. بنابراین، هدف این مطالعه ارائه مدل توسعهیافته عوامل علّی تجربه برند تیمی و تجربه برند حامی بود.روش: مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش کارشناسان حوزه بازاریابی ورزشی بهویژه فوتبال، مسئولان و اعضای هیأت رئیسه فدراسیون ...
بیشتر
هدف: تجربه برند نقش مهمی در ایجاد مزیت رقابتی برای سازمان دارد. بنابراین، هدف این مطالعه ارائه مدل توسعهیافته عوامل علّی تجربه برند تیمی و تجربه برند حامی بود.روش: مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش کارشناسان حوزه بازاریابی ورزشی بهویژه فوتبال، مسئولان و اعضای هیأت رئیسه فدراسیون فوتبال و باشگاههای لیگ برتر و بازیکنان و مربیان شاغل در سطوح حرفهای فوتبال بودند که 400 نفر از آنها با روش نمونهگیری هدفمند بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامههای محققساخته تجربه برند تیمی و تجربه برند حامی بودند که بهصورت آنلاین توسط نمونهها تکمیل و روایی صوری و محتوایی آن با نظر خبرگان تایید و پایایی آنها با روشهای آلفای کرونباخ و ترکیبی مناسب ارزیابی شد. دادههای با روشهای تحلیل عاملی اکتشافی و مدلسازی معادلات ساختاری در نرمافزارهای SPSS26 و Smart PLS3 در سطح معناداری 05/0 تحلیل شدند.یافتهها: یافتهها نشان داد که پرسشنامه 16 نفر از نمونهها به دلیل ناقصبودن از تحلیلها حذف شد و تحلیلها برای 384 نفر انجام شد. همچنین، نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که تجربه برند تیمی دارای 10 مولفه در 4 بعد نقش باشگاه (با 4 مولفه عملکرد باشگاه، عملکرد تیم، عملکرد بازیکن و تلاش و پیگیری مدیریت)، تصویرسازی برند تیم (با 2 مولفه توسعه وجهه مثبت باشگاه و تداعی برند باشگاه)، نقش مسئولین ورزشی (با 2 مولفه برگزاری بهتر لیگ و کیفیت ارائه خدمات) و حفظ برند تیم (با 2 مولفه وفاداری هواداران به باشگاه و توقعات هواداران) و تجربه برند حامی دارای 12 مولفه در 4 بعد معرفی برند حامی (با 2 مولفه مفهومسازی برند حامی و فرهنگسازی حمایت از برند)، سازماندهی برند حامی (با 3 مولفه تدوین برنامههای حمایتی، توسعه ارتباطات حامی و تطابق حامی و جامعه هدف)، ارتقای برند حامی (با 5 مولفه بازاریابی تخصصی، تبلیغات برند حامی، نقش رسانههای اجتماعی، بهرهوری از فناوری اطلاعات و توسعه درآمدزایی و سهم بازار) و نهادینهسازی برند حامی (با 2 مولفه ایجاد رضایت و وفاداری و خلق ارزش برند) بود. بار عاملی همه سوالها بالاتر از 40/0، میانگین واریانس استخراجشده همه ابعاد بالاتر از 40/0 و پایایی کرونباخ و ترکیبی همه ابعاد بالاتر از 80/0 بهدست آمد. علاوه بر آن، نتایج مدلسازی معادلات ساختاری نشان داد که مدل توسعهیافته عوامل علّی تجربه برند تیمی و تجربه برند حامی برازش مناسبی داشت و هر دو متغیر تجربه برند تیمی و تجربه برند حامی بر مدل کلی و مولفههای مربوط به خود اثر مستقیم و معنادار داشتند (05/0P<).نتیجهگیری: مدل توسعهیافته عوامل علّی تجربه برند تیمی و تجربه برند حامی پژوهش حاضر میتواند برای متخصصان و برنامهریزان حوزه ورزشی مورد استفاده قرار بگیرد و با استفاده از ابعاد و مولفههای آن میتوان زمینه را برای ایجاد مزیت رقابتی فراهم کرد.
اشرف السادات موسوی؛ مهتاب سلیمی؛ رمضان جهانیان؛ فاطمه پرسته قمبوانی
چکیده
هدف: خودرهبری در بهبود عملکرد اعضای هیات علمی نقش مهم و موثری ایفا می کند. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد و مولفههای خودرهبری در اعضای هیات علمی با رویکرد اسلامی انجام شد.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش اعضای هیات علمی دانشگاههای آزاد و دولتی شهر کرج بودند. نمونه پژوهش طبق ...
بیشتر
هدف: خودرهبری در بهبود عملکرد اعضای هیات علمی نقش مهم و موثری ایفا می کند. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد و مولفههای خودرهبری در اعضای هیات علمی با رویکرد اسلامی انجام شد.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش اعضای هیات علمی دانشگاههای آزاد و دولتی شهر کرج بودند. نمونه پژوهش طبق اصل اشباع نظری 12 نفر محاسبه که با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمهساختاریافته با 11 سوال بود که مصاحبهها به صورت انفرادی انجام و روایی آن با روش مثلثسازی تایید و پایایی آن با روش ضریب توافق بین دو کدگذار 86/0 محاسبه شد. دادهها با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی در نرمافزار MAXQDA تحلیل شدند.یافتهها: یافتهها نشان داد که خودرهبری در اعضای هیات علمی با رویکرد اسلامی دارای 53 کد باز یا شاخص، 14 کد محوری یا مولفه و 8 کد انتخابی یا بعد بود. ابعاد خودرهبری در اعضای هیات علمی با رویکرد اسلامی شامل توسعه شخصی (با دو مولفه خودمدیریتی و خودهدایتی)، توسعه حرفهای (با دو مولفه استراتژی حرفهای و مهارتهای حرفهای و اجتماعی)، اخلاقمداری (با سه مولفه اخلاقمداری حرفهای، اخلاقمداری روابطی و مهارتهای تفکر انتقادی)، بهبود عملکرد (با دو مولفه اثربخشی و کارآمدی)، تحولگرا (با دو مولفه راهبرد رفتارمحور و خودانگیزی)، برنامهگرا (با یک مولفه هدفمند)، خودآگاهی (با یک مولفه شناخت انگیزه و رفتار خود) و اصلاحگر و همافزا (با یک مولفه خودنظارتی و خودکنترلی) بودند. در نهایت، برای خودرهبری در اعضای هیات علمی با رویکرد اسلامی 29 مقوله فرعی در 8 مقوله اصلی شامل شناخت خود، خودانگیزشی، خودکنترلی، اثربخشی، هدفگذاری، اصلاح و تحول، اخلاقمداری و خودشکوفایی شناسایی شد.بحث و نتیجه گیری: با توجه به ابعاد و مولفههای شناساییشده برای خودرهبری در اعضای هیات علمی با رویکرد اسلامی، برای بهبود خودرهبری در اعضای هیات علمی میتوان زمینه را برای تحقق ابعاد، مولفهها و مقولههای شناساییشده فراهم کرد.
روانشناسی
امین اکبرپور؛ نرگس سعیدیان خوراسگانی؛ محمدعلی نادی خوراسگانی
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر ارائه و اعتبارسنجی مدل پیشگیری از اهمال کاری کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی بود .
روش شناسی: پژوهش حاضر با روش کیفی پدیدارشناسی انجام شد، جهت شناسایی کارکنان اهمال کار دانشگاه آزاد اسلامی ابتدا کلیه کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی در سال(98-99) مدنظر قرار گرفت، سپس با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای، ...
بیشتر
هدف: هدف پژوهش حاضر ارائه و اعتبارسنجی مدل پیشگیری از اهمال کاری کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی بود .
روش شناسی: پژوهش حاضر با روش کیفی پدیدارشناسی انجام شد، جهت شناسایی کارکنان اهمال کار دانشگاه آزاد اسلامی ابتدا کلیه کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی در سال(98-99) مدنظر قرار گرفت، سپس با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای، تعداد 384 نفر نمونه جهت بررسی اولیه انتخاب شدند که با اجرای پرسشنامه اهمال کاری تاکمن (1991) روی این افراد در نهایت تعداد 25 نفر واجد شرایط این پژوهش شناسایی شدند. ابزار پژوهش، مصاحبه نیمه ساختار یافته بود که داده ها تا تعداد 15 نفر به اشباع نظری رسید. تحلیل دادهها بر اساس روش 7 مرحله ای کلایزی انجام شد برای سنجش اعتبار دادهها از دو روش بازبینی مشارکت کنندگان و مرور خبرگان غیرشرکت کننده در پژوهش استفاده گردید.
یافته ها: یافته های مکشوف 179 عبارت کلیدی مستخرج (مفاهیم اولیه)، 292 مفهوم فرعی (دسته اول)، 32 مفهوم فرعی (دسته دوم) و 3 مفهوم اصلی( بُعد) بود. جهت تایید باورپذیری یافته های کیفی از مقیاسی با طیف 3 گزینه ای جهت سنجش نسبت روایی محتوا (برآورد ضریب لاوشه) استفاده شد و به منظور اطمینان پذیری یافته های کیفی ضریب پایایی هولستی به میزان 97/0 برآورد شد. یافته ها نشان داد که مدل پیشگیری از اهمالکاری کارکنان از 3 بعد اصلی شامل بعد سازمانی(با 14 مولفه)، بعد فردی(با 15 مولفه) و بعد اجتماعی(با 3 مولفه)شکل می گیرد.
بحث و نتیجه گیری: یافته ها نشان داد، طبق مدل پیشگیری، مؤلفه های بعد سازمانی شامل انجام برنامه ریزی در امور، ارتقاء آموزش های توانمندساز، تقویت سیستم مدیریتی، بهبود امور مالی، بهبود اجرای امور، جو سازمانی سالم و مناسب، ارتقاء فرهنگ مشارکت، حضور رهبری انگیزشی، بهبود نظارت و ارزیابی، بهبود سازماندهی در سازمان، قانون گذاری مناسب، پشتیبانی نرم افزاری مناسب و ارتباط سالم و مناسب در سازمان می باشد
علوم اجتماعی
نرگس ابوطالبی؛ سعید صفاریان همدانی؛ مریم تقوایی یزدی؛ طیبه تجری
چکیده
هدف: داشتن رویکرد آیندهپژوهی در طراحی برنامهدرسی میتواند برای آموزش عالی مزیت رقابتی ایجاد نماید. در نتیجه، پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل برنامهدرسی محیط کار با رویکرد آیندهپژوهی در نظام آموزش عالی ایران انجام شد.روششناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا توصیفی- پیمایشی بود. جامعه پژوهش حاضر همه مدیران، اساتید ...
بیشتر
هدف: داشتن رویکرد آیندهپژوهی در طراحی برنامهدرسی میتواند برای آموزش عالی مزیت رقابتی ایجاد نماید. در نتیجه، پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل برنامهدرسی محیط کار با رویکرد آیندهپژوهی در نظام آموزش عالی ایران انجام شد.روششناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا توصیفی- پیمایشی بود. جامعه پژوهش حاضر همه مدیران، اساتید و کارشناسان رشتههای مدیریت آموزش عالی، مدیریت آموزشی، مدیریت دانش، برنامهریزی درسی و آیندهپژوهی دانشگاه فرهنگیان استان مازندران به تعداد 452 نفر بودند که با روش نمونهگیری تمامشماری انتخاب شدند. دادهها با پرسشنامه محققساخته برنامهدرسی محیط کار با رویکرد آیندهپژوهی در نظام آموزش عالی گردآوری که روایی و پایایی آن مناسب ارزیابی شد و با روشهای تحلیل عاملی اکتشافی و مدلسازی معادلات ساختاری در نرمافزارهای SPSS و Smart PLS تحلیل شدند.یافتهها: یافتهها نشان داد که مدل برنامهدرسی محیط کار با رویکرد آیندهپژوهی در نظام آموزش عالی ایران دارای 42 شاخص و 22 مولفه در 6 مقوله بود. مقوله شرایط علّی شامل مولفههای لزوم توجه به عوامل محیطی، لزوم توجه به عوامل سازمانی، لزوم توجه به عوامل فردی، لزوم توجه به عوامل اجتماعی و فرهنگی و لزوم توجه به تغییرات فناورانه، مقوله پدیده اصلی شامل مولفه برنامهدرسی محیط کار با رویکرد آیندهپژوهی، مقوله شرایط زمینهای شامل مولفههای تناسب برنامهدرسی با اهداف و ویژگیهای محیطی، سازمانی و فردی، فرآیند ارزشیابی صحیح، ایجاد سازمان یادگیرنده، گسترش شمول برنامهدرسی کاری و انضباط سازمانی، مقوله شرایط مداخلهگر شامل مولفههای سیاستگذاریها، فهم ناقص از مفهوم برنامهریزی محیط کار و فناوری آموزشی، مقوله راهبردها شامل مولفههای کاربست آموزش مجازی در تدوین برنامهریزی درسی محیط کار، محیطشناسی و احصاء نیازهای آیندهنگرانه در تدوین برنامهریزی درسی محیط کار، ایجاد انعطاف در برنامهها و سفارشیسازی برنامهدرسی محیط کار، تدوین سازوکار یادگیری مشارکتی با تاکید بر تمرکززدایی و تقویت فرهنگ سازمانی و سازگاری میان سطوح گوناگون هویتی و مقوله پیامدها شامل مولفههای توسعه شایستگیهای کارکنان، تحقق اثربخشی آموزشی و تحقق رضایتمندی آموزشی بودند. بار عاملی همه مقولهها و مولفهها بالاتر از 70/0، میانگین واریانس استخراجشده همه آنها بالاتر از 50/0 و پایایی ترکیبی همه آنها بالاتر از 70/0 بهدست آمد. علاوه بر آن، مدل برنامهدرسی محیط کار با رویکرد آیندهپژوهی در نظام آموزش عالی ایران برازش مناسبی داشت و در این مدل شرایط علّی بر برنامهدرسی محیط کار با رویکرد آیندهپژوهی، شرایط زمینهای، شرایط مداخلهگر و برنامهدرسی محیط کار با رویکرد آیندهپژوهی بر راهبردها و راهبردها بر پیامدها و هر یک از مقولهها بر مولفههای خود اثر مستقیم و معنادار داشتند (05/0P<).نتیجهگیری: با توجه به مدل برنامهدرسی محیط کار با رویکرد آیندهپژوهی در نظام آموزش عالی ایران، برنامهریزی بر اساس آن جهت بهبود وضعیت برنامهدرسی ضروری است.
فرشته رستگار؛ جمال صادقی؛ علیرضا همایونی؛ وحید فلاح
چکیده
هدف: هدف از پژوهش حاضر، مدلیابی روابط ساختاری کنشهای اجرایی با درگیری تحصیلی با میانجیگری عدم تحمل بلاتکلیفی در دانشآموزان متوسطه اول شهرستان ساری بود.روش: این پژوهش همبستگی با استفاده از مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش تمامی دانشآموزان دختر مقطع متوسطه اول در پایه نهم شهرستان ساری در سال 1398 بودند.280 دانشآموز ...
بیشتر
هدف: هدف از پژوهش حاضر، مدلیابی روابط ساختاری کنشهای اجرایی با درگیری تحصیلی با میانجیگری عدم تحمل بلاتکلیفی در دانشآموزان متوسطه اول شهرستان ساری بود.روش: این پژوهش همبستگی با استفاده از مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش تمامی دانشآموزان دختر مقطع متوسطه اول در پایه نهم شهرستان ساری در سال 1398 بودند.280 دانشآموز به عنوان حجم نمونه بدین صورت که ابتدا از بین تمامی12 مدسه شامل دولتی 8 مدرسه به صورت تصادفی ساده انتخاب شد و در مرحله دوم 10 کلاس (30 نفر) به صورت تصادفی از بین تمامی کلاسها با توجه به معیارهای ورودی و رعایت ملاحظات اخلاقی انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری شامل پرسشنامههای درگیری تحصیلی زرنگ (1391)، پرسشنامه کنشهای اجرایی نجاتی (2013)، پرسشنامه عدم تحمل بلاتکلیفی فریستون و همکاران (1994) بود. برای تجزیه وتحلیل دادهها از نرمافزارهای SPSS-18 و Amos-23 و روشهای آماری توصیفی وآمار استنباطی در سطح معناداری 99/0 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که کنشهای اجرایی با درگیری تحصیلی با میانجیگری عدمتحملبلاتکلیفی ارتباط داشت (987/0=AGFI، =042/0RSMEA). از طرفی رابطه مستقیم معناداری بین عدمتحملبلاتکلیفی و کنشهای اجرایی(34/0- r= ،01/0>p) و درگیری تحصیلی (31/0- r= ،01/0>p) مشاهده شد. همچنین بین کنشهای شناختی و درگیری تحصیلی همبستگی مستقیم معناداری(34/0 r= ،01/0>p) وجود داشت. به طور کلی مدل برازش شده نشان داد اثرات مسیرهای مستقیم و غیرمستقیم 83 درصد از متغیر درگیری تحصیلی توسط عدم تحمل بلاتکلیفی و کنشهای اجرایی قابل تبیین میباشد. نتیجهگیری: بر اساس یافتههای پژوهش، کنشهای شناختی و عدم تحمل بلاتکلیفی با درگیری تحصیلی دانش آموزان در مقطع متوسطه اول در ارتباط بود.