زهرا امینی؛ فریبا حنیفی
چکیده
هدف: هدف این پژوهش بررسی الگوی عوامل موثر بر رشد اخلاقی و تعیین وضعیت آنها در دانشآموزان دوره ابتدایی بود.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا آمیخته (کیفی و کمی) بود. جامعه پژوهش در بخش کیفی خبرگان رشد اخلاقی بودند که با توجه به اصل اشباع نظری تعداد 12 نفر از آنها با روشهای نمونهگیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب ...
بیشتر
هدف: هدف این پژوهش بررسی الگوی عوامل موثر بر رشد اخلاقی و تعیین وضعیت آنها در دانشآموزان دوره ابتدایی بود.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا آمیخته (کیفی و کمی) بود. جامعه پژوهش در بخش کیفی خبرگان رشد اخلاقی بودند که با توجه به اصل اشباع نظری تعداد 12 نفر از آنها با روشهای نمونهگیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. جامعه پژوهش در بخش کمی دانشآموزان دوره ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 بودند که طبق فرمول کوکران تعداد 377 نفر آنها با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. دادهها با روشهای مصاحبه نیمهساختاریافته و پرسشنامه محققساخته جمعآوری و با روشهای کدگذاری باز، محوری و انتخابی و آزمون تی تک نمونهای در نرمافزار SPSS-21 تحلیل شدند.یافتهها: یافتههای بخش کیفی نشان داد که عوامل موثر بر رشد اخلاقی دارای 88 مفهوم، 20 عامل و 6 مقوله بود که مقولهها و عاملها شامل محیط زندگی و نحوه تربیت (با سه عامل نقش محیط خانواده در رشد اخلاقی، نقش محیط آموزشی در رشد اخلاقی و نقش گروه همسالان در رشد اخلاقی)، استدلالهای اخلاقی (با سه عامل استدلالهای شناختی، استدلالهای عاطفی و استدلالهای روانی- حرکتی)، فضای حمایتی (با سه عامل برخورداری خانواده و مربیان از دانش علمی، استفاده از مشوقها و توجه به مسائل معنوی)، آسیبهای روانی، اجتماعی و آموزشی (با چهار عامل آسیبهای ناشی از ویژگیهای شخصیتی و روانی، آسیبهای ناشی از استفاده غیرصحیح از رسانهها، آسیبهای ناشی از مشکلات خانوادگی و آسیبهای ناشی از کارکردهای آموزشی)، ایجاد شناخت (با سه عامل مسئولیتپذیری، توانمندسازی و الگوپذیری) و فضائل اخلاقی (با چهار عامل نوعدوستی، کرامت انسانی، قانونمداری و توان تصمیمگیری) بودند. یافتههای بخش کمی نشان داد که بین میانگین همه عوامل با میانگین جامعه تفاوت معناداری وجود داشت (05/0>P).بحث و نتیجهگیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر برنامهریزی برای بهبود رشد اخلاقی دانشآموزان ضروری است. بنابراین، متخصصان و برنامهریزان حوزه تعلیموتربیت میتوانند با توجه به مقولهها و عاملهای این پژوهش برنامههایی جهت بهبود رشد اخلاقی دانشآموزان دوره ابتدایی طراحی و اجرا کنند.
پریسا تجلی؛ زهرا تقی زاده شیده؛ زهره صادقی افجه
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف مدلیابی اشتیاق تحصیلی بر اساس جو مدرسه و کیفیت زندگی با میانجیگری خودتنظیمی در دانشآموزان انجام شد.روش شناسی: این مطالعه مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش دانشآموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 بودند. نمونه پژوهش 350 دانشآموز بود که با روش نمونهگیری تصادفی چندمرحلهای انتخاب ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف مدلیابی اشتیاق تحصیلی بر اساس جو مدرسه و کیفیت زندگی با میانجیگری خودتنظیمی در دانشآموزان انجام شد.روش شناسی: این مطالعه مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش دانشآموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 بودند. نمونه پژوهش 350 دانشآموز بود که با روش نمونهگیری تصادفی چندمرحلهای انتخاب شدند. علاوه بر فرم اطلاعات جمعیتشناختی، برای گردآوری دادهها از پرسشنامههای اشتیاق تحصیلی (فردریکز و همکاران، 2004)، جو مدرسه (لی و همکاران، 2017)، کیفیت زندگی (وار و شربورن، 1992) و خودتنظیمی (بوفارد و همکاران، 1995) استفاده شد. دادهها با روش مدلیابی معادلات ساختاری در نرمافزارهای SPSS-22 و LISREL-8.8 تحلیل شدند.یافتهها: نتایج نشان داد که مدل اشتیاق تحصیلی بر اساس جو مدرسه و کیفیت زندگی با میانجیگری خودتنظیمی در دانشآموزان برازش مناسبی داشت. همچنین، جو مدرسه بر خودتنظیمی و اشتیاق تحصیلی اثر مستقیم و معنادار، کیفیت زندگی بر اشتیاق تحصیلی اثر مستقیم و معنادار و خودتنظیمی بر اشتیاق تحصیلی اثر مستقیم و معنادار داشت (05/0>P)، اما کیفیت زندگی بر خودتنظیمی اثر معناداری نداشت (05/0P>). دیگر نتایج نشان داد که جو مدرسه با میانجیگری خودتنظیمی بر اشتیاق تحصیلی اثر غیرمستقیم و معنادار داشت (05/0>P)، اما کیفیت زندگی با میانجیگری خودتنظیمی بر اشتیاق تحصیلی اثر معناداری نداشت (05/0P>).بحث و نتیجهگیری: طبق نتایج، برای بهبود اشتیاق تحصیلی دانشآموزان میتوان از طریق ارتقای جو مدرسه، کیفیت زندگی و خودتنظیمی آنان اقدام کرد.
زینت سلطانی؛ قدسی احقر؛ وحیده باباخانی
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش راهبردهای هیجانمدار بر یادگیری مشارکتی دانشآموزان دوره متوسطه اول انجام شد.روش: روش پژوهش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل بود. برای انجام پژوهش، از بین تمامی دانشآموزان دختر پایه دوم دوره متوسطه اول منطقه 1 شهر تهران که در سال تحصیلی 98-1397 در مدارس دولتی این ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش راهبردهای هیجانمدار بر یادگیری مشارکتی دانشآموزان دوره متوسطه اول انجام شد.روش: روش پژوهش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل بود. برای انجام پژوهش، از بین تمامی دانشآموزان دختر پایه دوم دوره متوسطه اول منطقه 1 شهر تهران که در سال تحصیلی 98-1397 در مدارس دولتی این شهر مشغول به تحصیل بودند؛ 50 نفر به روش نمونهگیری در دسترس از مدرسه نرگس به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. سپس دانشآموزان گروه آزمایش طی 12 جلسه تحت آموزش راهبردهای هیجانمدار قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده در پژوهش پرسشنامه یادگیری مشارکتی استیفان (2007) بود که در سه مرحله پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری (یکماهه) در هر دو گروه آزمایش و کنترل اجرا و با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مختلط با اندازهگیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرنی در نزمافزار SPSS24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافتهها: یافتهها نشان داد بین نمرات پیشآزمون و پسآزمون گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (05/0 P <). به این معنا که آموزش راهبردهای هیجانمدار موجب افزایش یادگیری مشارکتی در دانشآموزان گروه آزمایش شده است. همچنین یافتههای به دست آمده از آزمون بونفرنی نشان داد میزان اثربخشی آموزش راهبردهای هیجانمدار در طی زمان دارای ماندگاری اثر است.نتیجهگیری: با توجه به تأثیر معنادار راهبردهای هیجانمدار بر یادگیری مشارکتی دانشآموزان، میتوان از این روش در موفقیت تحصیلی آنها استفاده نمود.
مهسا میرزالو؛ زهره موسوی کاشی
چکیده
هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین تأثیر تدریس بر مبنای رویکرد کارکردگرایی و ساختگرایی بر عملکرد دانشآموزان بود.روش: روش پژوهش بر حسب هدف کاربردی، از نظر روش گردآوری داده ها علی – مقایسه ای و همینطور از نظر نوع داده کمی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان دوره متوسطه دوم مناطق 14 و 15 شهر تهران بودندکه با استفاده از جدول مورگان و روش ...
بیشتر
هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین تأثیر تدریس بر مبنای رویکرد کارکردگرایی و ساختگرایی بر عملکرد دانشآموزان بود.روش: روش پژوهش بر حسب هدف کاربردی، از نظر روش گردآوری داده ها علی – مقایسه ای و همینطور از نظر نوع داده کمی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان دوره متوسطه دوم مناطق 14 و 15 شهر تهران بودندکه با استفاده از جدول مورگان و روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحلهای، 327 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها، از سه پرسشنامه روش تدریس بر اساس ساختگرایی لبو (1993) برای سنجش روش تدریس ساختگرا، پرسشنامه محقق ساخته ترکاشوند (1391) برای روش تدریس کارکردگرا و پرسشنامه فام و تیلور (1999) برای عملکرد تحصیلی، استفاده شد. برای تجزیهوتحلیل داده های پژوهش در بخش توصیفی از میانگین، انحراف معیار، جداول و ... و در بخش استنباطی از آزمون تی تک گروهی با استفاده از نرمافزار SPSS-21 در سطح معناداری 05/0 و مدلسازی معادلات ساختاری با استفاده از نرمافزار Smart Pls استفاده شد.یافتهها: یافته ها نشان دادند که تدریس بر مبنای رویکرد کارکردگرایی و ساختگرایی تأثیر مثبت و معنیداری بر عملکرد دانشآموزان داشت.نتیجه گیری: بر اساس یافتههای حاصل از پژوهش، روشهای تدریس، جزء عوامل موثر بر عملکرد تحصیلی دانشآموزان میباشند. از جمله روش های تدریس، روش هایی بر مبنای رویکرد کارکردگرایی و ساخت گرایی است.
حمید رضا طهماسبی؛ نگین جباری؛ کیومرث نیازآذری
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی هوش کارآفرینی در دانشآموزان دوره متوسطه منطقه غرب استان گلستان انجام شد.روششناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش اسناد و متون هوش کارآفرینی و متخصصان و اساتید هوش کارآفرینی غرب استان گلستان در سال 1398 بودند. نمونه پژوهش اسناد و متون هوش کارآفرینی و طبق اصل ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی هوش کارآفرینی در دانشآموزان دوره متوسطه منطقه غرب استان گلستان انجام شد.روششناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش اسناد و متون هوش کارآفرینی و متخصصان و اساتید هوش کارآفرینی غرب استان گلستان در سال 1398 بودند. نمونه پژوهش اسناد و متون هوش کارآفرینی و طبق اصل اشباع نظری 25 نفر از متخصصان و اساتید هوش کارآفرینی بودند که با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. برای جمعآوری اطلاعات از روشهای فیشبرداری و مصاحبه نیمهساختاریافته استفاده شد و دادهها با روش تحلیل محتوا تحلیل شدند.یافتهها: یافتهها نشان داد که عوامل موثر بر هوش کارآفرینی در دانشآموزان دوره متوسطه شامل مولفههای عوامل فردی (شامل دو زیرمولفه ویژگیهای ذاتی و ویژگیهای اکتسابی)، آموزشی و خانواده (شامل دو زیرمولفه معلمان و مربیان آموزشی و فضای رشدی- آموزشی) و نهادهای اجتماعی (شامل سه زیرمولفه اقتدار و توزیع قدرت، نظام ارتباطی و هنجارهای فرهنگی) بودند که شاخصهای هر یک از آنها تدوین شد. در نهایت، بر اساس مولفهها، زیرمولفهها و شاخصهای هوش کارآفرینی، الگوی هوش کارآفرینی در دانشآموزان دوره متوسطه طراحی شد.نتیجهگیری: بر اساس الگوی هوش کارآفرینی طراحیشده در این پژوهش، متخصصان و برنامهریزان دوره متوسطه میتوانند با استفاده از این الگو گامهای موثری جهت ارتقای هوش کارآفرینی در دانشآموزان دوره متوسطه بردارند.
مهرنوش خداداد حسینی؛ ساناز اشکان
چکیده
هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش برنامه دانشافزایی فراشناختی معلمان بر عملکرد تحصیلی و پرورش خلاقیت دانشآموزان ابتدایی بود. روش: این مطالعه نیمهتجربی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش همه دانشآموزان پایههای سوم تا پنجم ابتدایی منطقه یک شهر تهران در سال تحصیلی 96-1395 بودند. نمونه پژوهش 120 دانشآموز ...
بیشتر
هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش برنامه دانشافزایی فراشناختی معلمان بر عملکرد تحصیلی و پرورش خلاقیت دانشآموزان ابتدایی بود. روش: این مطالعه نیمهتجربی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش همه دانشآموزان پایههای سوم تا پنجم ابتدایی منطقه یک شهر تهران در سال تحصیلی 96-1395 بودند. نمونه پژوهش 120 دانشآموز بود که با روش تصادفی خوشهای انتخاب و با روش تصادفی ساده در دو گروه مساوی (60 نفر گروه آزمایش و 60 نفر گروه کنترل) جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 2 ساعته تحت آموزش برنامه دانشافزایی فراشناختی قرار گرفت و گروه کنترل آموزشی ندید. ابزارهای پژوهش پرسشنامههای خلاقیت (تورنس، 1974) و عملکرد تحصیلی (فام و تیلور، 1999) بودند. دادهها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرمافزار SPSS-22 تحلیل شدند. یافتهها: یافتهها نشان داد که بین گروههای آزمایش و کنترل در هر دو متغیر عملکرد تحصیلی و پرورش خلاقیت تفاوت معناداری وجود داشت. به عبارت دیگر، آموزش برنامه دانشافزایی فراشناختی معلمان باعث افزایش عملکرد تحصیلی (همه مولفههای آن شامل خودکارآمدی، برنامهریزی، تاثیرات هیجانی، فقدان کنترل پیامد و انگیزش) و پرورش خلاقیت (همه مولفههای آن شامل انعطافپذیری، سیالی، بسط و ابتکار) دانشآموزان ابتدایی شد (05/0p <). نتیجهگیری: بر اساس نتایج، معلمان میتوانند از روش آموزش برنامه دانشافزایی فراشناختی معلمان در کنار سایر روشهای آموزشی برای بهبود عملکرد تحصیلی و پرورش خلاقیت دانشآموزان ابتدایی استفاده کنند.
سپیده فرج پور نیری
چکیده
هدف : پژوهش حاضر باهدف پیشبینی نگرش مثبت و منفی به رفتار بزهکارانه بر اساس فرسودگی تحصیلی، اضطراب، استرس و افسردگی در دانش آموزان پسر دبیرستانی انجام شدروش: پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان مشغول به تحصیل در دبیرستانهای پسرانه شهرستان نیر در سال تحصیلی 97-1396بود. 120 نفر از این افراد با روش نمونهگیری ...
بیشتر
هدف : پژوهش حاضر باهدف پیشبینی نگرش مثبت و منفی به رفتار بزهکارانه بر اساس فرسودگی تحصیلی، اضطراب، استرس و افسردگی در دانش آموزان پسر دبیرستانی انجام شدروش: پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان مشغول به تحصیل در دبیرستانهای پسرانه شهرستان نیر در سال تحصیلی 97-1396بود. 120 نفر از این افراد با روش نمونهگیری خوشهای انتخابشده و به پرسشنامههای نگرش به رفتار بزهکارانه فضلی (1389)، مقیاس فرسودگی تحصیلی مسلش (2002) و مقیاس استرس، اضطراب و افسردگی لوینبند و لوینبند (1995) (DASS-42) پاسخ دادند. دادهها با روشهای همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه در سطح معناداری 05/0 مورد ارزیابی قرار گرفتند.یافته ها: نتایج نشان داد که فرسودگی تحصیلی و افسردگی (01/0>p < /span>) و اضطراب (05/0> p < /span>) بهطور معکوس با نگرش منفی و بهطور مستقیم با نگرش مثبت به رفتار بزهکارانه همبستگی داشتند. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نیز نشان داد که فرسودگی تحصیلی، اضطراب و افسردگی درمجموع قادر به تبیین 24 درصد واریانس نگرش مثبت و 16 درصد از واریانس نگرش منفی به رفتار بزهکارانه بودند.نتیجه گیری: فرسودگی تحصیلی، اضطراب و افسردگی در دانش آموزان پسر دبیرستانی بر طرز نگرش به رفتار بزهکارانه تاثیرگذار است. با توجه به یافتههای حاضر، لازم است در برنامهریزیهای آتی در باب نگرش به رفتار بزهکارانه به نقش فرسودگی تحصیلی، افسردگی و اضطراب نیز توجه شود.
حسن مومنی؛ سمانه لعله ئی؛ سجاد مومنی
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر سرمایه روانشناختی بر مشارکت ورزشی دانشآموزان انجام گرفت. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و از نظر نوع، کاربردی بود. جامعه آماری شامل دانشآموزان متوسطه دوره دوم شهرستان دهلران در سال تحصیلی 98-1397بودند که بر اساس جدول مورگان 360 نفر به عنوان حجم نمونه و به روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر سرمایه روانشناختی بر مشارکت ورزشی دانشآموزان انجام گرفت. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و از نظر نوع، کاربردی بود. جامعه آماری شامل دانشآموزان متوسطه دوره دوم شهرستان دهلران در سال تحصیلی 98-1397بودند که بر اساس جدول مورگان 360 نفر به عنوان حجم نمونه و به روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامههای سرمایه روانشناختی لوتانز (2007) و پرسشنامه انگیزه مشارکت ورزشی گیل(1983) بودند که اعتبار آن با روش صوری و پایایی آن نیز بر اساس آلفای کرونباخ 86/0 حاصل شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از معادلات ساختاری و با نرم افزار Amos انجام شد. یافتهها: تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد میانگین سرمایه روانشناختی 88/3 و مشارکت ورزشی 09/3 میباشد که در حد متوسط قرار دارند. نتایج همبستگی حاکی از رابطه مثبت و معنادار همه ابعاد دو متغیر با هم بود. همچنین نتایج معادلات ساختاری با نرم افزار Amos حاکی از این بود که سرمایه روانشناختی میتواند به میزان 64/0= R2 و 01/0≥P < /span> مشارکت ورزشی را پیش بینی نماید. با توجه به اینکه ضریب استاندارد رابطه برابر با 64/0 و معنادار است بنابراین متغیر سرمایه روانشناختی بر مشارکت ورزشی تاثیر مثبت داشت. نتیجهگیری: پیامدهای سلامت ورزش محور و مشغولیت فیزیکی دانشآموزان در عصری که فضای مجازی بر تمام حوزههای زندگی سایه افکنده است نقش بسزایی ایفا می کند.
چکیده
مقایسۀ سازگاری اجتماعی دانشآموزان مدارس شبانهروزی و دانشآموزان مدارس عادی همجوار در استان سمنان 1-سید محمد حسین حسینی 2-معصومه مطور چکیده این پژوهش با هدف مقایسۀ سازگاری اجتماعی دانشآموزان مدارس شبانهروزی و دانشآموزان مدارس عادی همجوار و با روش تحقیق «مقایسهای ـ پسرویدادی» ...
بیشتر
مقایسۀ سازگاری اجتماعی دانشآموزان مدارس شبانهروزی و دانشآموزان مدارس عادی همجوار در استان سمنان 1-سید محمد حسین حسینی 2-معصومه مطور چکیده این پژوهش با هدف مقایسۀ سازگاری اجتماعی دانشآموزان مدارس شبانهروزی و دانشآموزان مدارس عادی همجوار و با روش تحقیق «مقایسهای ـ پسرویدادی» انجام گرفته است. جامعۀ آماری این پژوهش شامل کلیۀ دانشآموزان مدارس راهنمایی و متوسطۀ شبانهروزی و مدارس راهنمایی و متوسطۀ عادی همجوار آنها در استان سمنان میشود، که از این جامعۀ آماری،557 دانشآموز مدارس شبانهروزی و 627 دانشآموز مدارس عادی همجوار به صورت نمونهگیری خوشهای برای نمونۀ پژوهش انتخاب شدهاند. برای گردآوری دادههای پژوهش نیز از مؤلفۀ سازگاری اجتماعی پرسشنامه «سازگاری سینها و سینگ» استفاده شده است که روایی و پایایی آن در سطح ملی و بینالمللی مورد تأیید است. تجزیه و تحلیل اطلاعات گردآوری شده با استفاده از تکنیکهای توصیفی جدول توزیع فراوانی، میانگین، انحراف استاندارد و آزمون استنباطی t گروههای مستقل و نرمافزار آماری SPSS انجام گرفته است . بر اساس نتایج پژوهش، سازگاری اجتماعی دانشآموزان پسر و دختر مدارس شبانهروزی کمتر از دانشآموزان مدارس روزانۀ عادی همجوار است. در مدارس شبانه روزی و هم در مدارس روزانه عادی همجوار، سازگاری اجتماعی دانش آموزان پسر و دختر با هم برابر است. دانشجوی دکتری برنامه ریزی درسی دانشگاه خوارزمی(تربیتمعلم تهران) و کارشناس پژوهشی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش، تهران Hosseini261@gmail.com کارشناس ارشد برنامه ریزی درسی.