روانشناسی
فریدون دامنی؛ صغری کربلایی هرفته؛ ولی مهدی نژاد
چکیده
هدف: هدف مطالعه حاضر مقایسه اثربخشی آموزش سرزندگی تحصیلی و معنادرمانی بر جهتگیری انگیزشی در دانشآموزان مقطع دوم بود.
روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون باگروه کنترل بود. جامعهپژوهش دانشآموزان مقطع دوم متوسطه شهرستان ایرانشهر در سال تحصیلی 99-1398 بودند. از میان ...
بیشتر
هدف: هدف مطالعه حاضر مقایسه اثربخشی آموزش سرزندگی تحصیلی و معنادرمانی بر جهتگیری انگیزشی در دانشآموزان مقطع دوم بود.
روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون باگروه کنترل بود. جامعهپژوهش دانشآموزان مقطع دوم متوسطه شهرستان ایرانشهر در سال تحصیلی 99-1398 بودند. از میان آنان 60 دانشآموز با روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه مساوی قرار گرفتند. گروه آزمایش سرزندگی تحصیلی در 12 جلسه 70 دقیقهای و معنادرمانی 10 جلسه 70 دقیقهای آموزش دیدند و گروه کنترل آموزشی ندید. ابزار پژوهش پرسشنامه جهتگیری انگیزشی (رایان، 1989) بود. دادهها در نرمافزار SPSS-V21 با روش تحلیل کوواریانس تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد افزایش میزان جهتگیری انگیزشی در گروه آموزش سرزندگی در مقایسه با گروه آموزش معنادرمانی و کنترل از لحاظ آماری معنیدار میباشد درحالیکه آموزش معنا درمانی میزان جهتگیری انگیزشی را در مقایسه با گروه کنترل بهصورت معنیداری افزایش نداده است (05/0<P).
بحث و نتیجه گیری: بر اساس یافته ها، توصیه میگردد که مشاوران و روانشناسان برای افزایش جهتگیری انگیزشی از روشهای آموزش سرزندگی تحصیلی استفاده نمایند.
روانشناسی
مهدی کهنسال کل کناری؛ مجید علی عسکری؛ علی حسینی خواه؛ بلال ایزانلو
چکیده
هدف: این مقاله به بررسی تأثیر طراحی برنامه درسی ریاضی مبتنی بر قصه گویی بر خلاقیت دانشآموزان پایه چهارم ابتدایی پرداخته بود.روششناسی: در پژوهش حاضر از روش نیمه آزمایشی استفاده شد .جامعه ی آماری بخش کمی، متشکل ازکلیه دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی شهرستان ساری بود که نمونه ی آماری به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب و به تعداد 240 ...
بیشتر
هدف: این مقاله به بررسی تأثیر طراحی برنامه درسی ریاضی مبتنی بر قصه گویی بر خلاقیت دانشآموزان پایه چهارم ابتدایی پرداخته بود.روششناسی: در پژوهش حاضر از روش نیمه آزمایشی استفاده شد .جامعه ی آماری بخش کمی، متشکل ازکلیه دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی شهرستان ساری بود که نمونه ی آماری به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب و به تعداد 240 نفر به تفکیک جنسیت در دو گروه آزمایش و کنترل (پسران 120 نفر و دختران 122 نفر)جای گرفتند. با استفاده از فرم ب خلاقیت تورنس که از نظر روایی محتوا، مورد تأیید متخصصان تعلیم و تربیت و روانشناسی قرار گرفته است و ضریب پایایی آن نیز با استفاده از نرم افزار spss، 74/0، به دست آمد، پیش آزمون و پس آزمون ازگروه های مورد پژوهش بعمل آمد.یافتهها: نتایج این مطالعه نشان داد که طراحی برنامه درسی ریاضی مبتنی بر قصه گویی تأثیر مثبتی بر خلاقیت دانشآموزان پایه چهارم ابتدایی داشته است. همچنین، مقایسه مجذور اتای جزئی پسران و دختران نشان داد که آموزش ریاضی مبتنی بر قصه گویی تأثیر بیشتری بر خلاقیت دختران داشته است.بحث و نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد که طراحی برنامه درسی ریاضی مبتنی بر قصه گویی میتواند بهبود قابل توجهی در خلاقیت دانشآموزان پایه چهارم ابتدایی داشته باشد. این یافتهها نشان داد که طراحان برنامههای درسی میتوانند از طراحی محتوای آموزشی مبتنی بر قصه گویی، که با ویژگیهای دانشآموزان سازگار است، بهره بگیرند. همچنین، تلفیق قصههای آموزشی با برنامههای درسی در سطوح و رشتههای مختلف نیز به تولیدکنندگان برنامهدرسی پیشنهاد میشود.بر اساس مطالعه حاضر، طراحی برنامه درسی ریاضی مبتنی بر قصه گویی تأثیر مثبت و قابل توجهی بر خلاقیت دانشآموزان پایه چهارم ابتدایی دارد. به علاوه، نتایج نشان داد که این تأثیر بر خلاقیت دختران بیشتر است. بنابراین، توصیه میشود که طراحان برنامههای درسی از طراحی محتوای آموزشی مبتنی بر قصه گویی که با ویژگیهای دانشآموزان سازگار است، بهره بگیرند. همچنین، تلفیق قصههای آموزشی با برنامههای درسی در سطوح و رشتههای مختلف نیز به تولیدکنندگان برنامههای درسی پیشنهاد میشود. این تحقیق میتواند به برنامهریزان درسی و طراحان آموزشی کمک کند تا روشهای نوآورانهتری را برای تقویت خلاقیت دانشآموزان در حوزه ریاضی تدوین کنند.
روانشناسی
خدیجه ایروانی؛ لیلا ایروانی؛ معصومه مقیمی فیروز آباد
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش حل مسئله برکیفیت زندگی و مسئولیتپذیری در دانش آموزان منطقه 2 شهر تهران بود.روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه موردمطالعه شامل دانش آموزان منطقه 2 آموزش و پرورش متطقه 2 در سال تحصیلی98-97 بود. از جامعه موردنظر، تعداد 30 نفر به شیوه نمونهگیری ...
بیشتر
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش حل مسئله برکیفیت زندگی و مسئولیتپذیری در دانش آموزان منطقه 2 شهر تهران بود.روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه موردمطالعه شامل دانش آموزان منطقه 2 آموزش و پرورش متطقه 2 در سال تحصیلی98-97 بود. از جامعه موردنظر، تعداد 30 نفر به شیوه نمونهگیری هدفمند با توجه به ملاکهای ورود و خروج انتخاب و در دو گروه آزمایش(20 نفر و کنترل(20نفر) قرار داده و پرسشنامههای کیفیت زندگی(SF-36) و مسئولیتپذیری گاف بهعنوان پیشآزمون بر روی هر دو گروه اجرا شد. سپس گروههای آزمایش به مدت ده جلسه تحت آموزش آموزش حل مسئله قرار گرفتند. در طی این مدت بر روی گروه کنترل هیچ مداخلهای صورت نگرفت و درنهایت پسآزمون از گروه آزمایش و کنترل گرفته شد.یافتهها: نتایج تحلیل دادهها به روش کوواریانس چند متغیره نشان داد کیفیت زندگی و مسئولیتپذیری دختران گروه آزمایش پس از آموزش بهطور معناداری نسبت به گروه کنترل افزایشیافته است. نتیجه گیری: لذا آموزش حل مسئله، در افزایش کیفیت زندگی و مسئولیتپذیری اثربخش بوده است .
روانشناسی
سید مهدی حسینینژاد
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر اقدامات مدیریت استعداد بر جانشین پروری معلمان با توجه به نقش میانجی حفظ استعداد در میان معلمان مدارس علوی انجام گرفته است.روش شناسی: روش پژوهش پیمایشی تحلیلی و جامعهآماری آن شامل معلمان مدارس علوی در شهر تهران به تعداد 112 نفر است. در این پژوهش برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه استاندارد استفاده ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر اقدامات مدیریت استعداد بر جانشین پروری معلمان با توجه به نقش میانجی حفظ استعداد در میان معلمان مدارس علوی انجام گرفته است.روش شناسی: روش پژوهش پیمایشی تحلیلی و جامعهآماری آن شامل معلمان مدارس علوی در شهر تهران به تعداد 112 نفر است. در این پژوهش برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه استاندارد استفاده شده است. تجزیه و تحلیل دادهها در سطح آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرمافزارهای آماری SPSS و Smart PLS انجام شده است.یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که اقدامات مدیریت استعداد تاثیر معناداری بر جانشین پروری در معلمان دارد و حفظ استعداد این رابطه را میانجی میکند. نتیجه گیری: امروزه مدیریت استعداد به موضوعی بسیار مهم و کلیدی در حوزه منابع انسانی تبدیل شده است و سازمان ها دریافته اند که جذب و نگهداشت بهترین افراد می تواند مزیت رقابتی اصلی محسوب شده و نقش موثری در ارتقای عملکرد افراد داشته باشد.