علیرضا نیرومند؛ قدسی احقر؛ لیلا فتحی ورنوسفادرانی
چکیده
هدف: راهبردهای یادگیری نقش مهمی در عملکرد و پیشرفت تحصیلی دارند و طراحی الگوهای متنوع در این زمینه میتوانند موثر واقع شوند. در نتیجه، پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی راهبردهای یادگیری انجام شد.روششناسی: پژوهش حاضر از نظر زمانی مقطعی، از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش اسناد و خبرگان دانشگاهی درباره راهبردهای ...
بیشتر
هدف: راهبردهای یادگیری نقش مهمی در عملکرد و پیشرفت تحصیلی دارند و طراحی الگوهای متنوع در این زمینه میتوانند موثر واقع شوند. در نتیجه، پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی راهبردهای یادگیری انجام شد.روششناسی: پژوهش حاضر از نظر زمانی مقطعی، از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش اسناد و خبرگان دانشگاهی درباره راهبردهای یادگیری در سال 1400 بودند. نمونه پژوهش 15 سند و 20 نفر از خبرگان دانشگاهی بودند که بر اساس اصل اشباع نظری و بعد از بررسی ملاکهای ورود به مطالعه با روش نمونهگیری هدفمند بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش حاضر یادداشتبرداری و مصاحبه نیمهساختاریافته بود که روایی آن با روش مثلثسازی تایید و پایایی آن با روش ضریب توافق بین دو کدگذار 85/0 بدست آمد. دادهها با روش کدگذاری در نرمافزار MAXQDA تحلیل شدند.یافتهها: یافتهها نشان داد که الگوی راهبردهای یادگیری دارای 47 شاخص، 7 مولفه و 2 بعد بود؛ بهطوریکه بعد راهبردهای شناختی دارای 4 مولفه راهبرد تکرار، راهبرد بسطدهی، راهبرد سازماندهی و راهبرد ارزشیابی و بعد راهبردهای فراشناختی دارای 3 مولفه راهبرد برنامهریزی، راهبرد نظارت و راهبرد نظمدهی بود.بحث و نتیجهگیری: با توجه به شاخصها، مولفهها و ابعاد الگوی راهبردهای یادگیری، برای بهبود عملکرد و پیشرفت تحصیلی فراگیران میتوان از طریق ارتقای ابعاد و مولفههای شناساییشده راهبردهای یادگیری اقدام کرد.
مجید قدمی؛ نگار روستا؛ حسین کشاورز افشار؛ قدسی احقر
چکیده
ند هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی مشاوره گروهی با رویکرد گشتالت درمانی و واقعیت درمانی بر سبک های هویت دانش آموزان دوره متوسطه اول شهر تهران بود.روش شناسی: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول مدارس دولتی شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 بودند. 45 ...
بیشتر
ند هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی مشاوره گروهی با رویکرد گشتالت درمانی و واقعیت درمانی بر سبک های هویت دانش آموزان دوره متوسطه اول شهر تهران بود.روش شناسی: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول مدارس دولتی شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 بودند. 45 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفری قرارگرفتند. در این پژوهش گروه آزمایش اول 10 جلسه 90 دقیقهای برنامه آموزش مشاوره گروهی گشتالت درمانی و گروه آزمایش دوم 10 جلسه 90 دقیقه ای برنامه آموزش مشاوره گروهی واقعیت درمانی را دریافت کردند و گروه کنترل هیچ درمانی دریافت نکردند. ابزار پژوهش پرسشنامه سبکهای هویت برزونسکی (1989) بود.دادهها به وسیله روش تحلیل واریانس چند متغیری و آزمون تعقیبی بونفرونی و نرمافزار SPSS نسخه 22، تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها: نتایج نشان داد مشاوره گروهی واقعیت درمانی تاثیر بیشتری نسبت به گشتالت درمانی بر سبکهای هویت داشت. واقعیت درمانی با تأکید بر آزادی انسان و رفتار مسئولانه، به ترغیب دانشآموزان به شناسایی ارزشهایشان و تعیین اهداف، اعمال، موانع و در نهایت تعهد به انجام اعمال در راستای دستیابی به هویت تلاش میکند. بنابراین مشاوره گروهی واقعیت درمانی روشی موثر در سبکهای هویت دانش آموزان است. (001/0P˃).بحث و نتیجهگیری: بر اساس یافته های پژوهش بین گروه آزمایش اول مشاوره گروهی گشتالت درمانی، گروه آزمایش دوم واقعیت درمانی و گروه گواه در سبکهای هویت تفاوت معنیدار وجود دارد
زینت سلطانی؛ قدسی احقر؛ وحیده باباخانی
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش راهبردهای هیجانمدار بر یادگیری مشارکتی دانشآموزان دوره متوسطه اول انجام شد.روش: روش پژوهش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل بود. برای انجام پژوهش، از بین تمامی دانشآموزان دختر پایه دوم دوره متوسطه اول منطقه 1 شهر تهران که در سال تحصیلی 98-1397 در مدارس دولتی این ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش راهبردهای هیجانمدار بر یادگیری مشارکتی دانشآموزان دوره متوسطه اول انجام شد.روش: روش پژوهش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل بود. برای انجام پژوهش، از بین تمامی دانشآموزان دختر پایه دوم دوره متوسطه اول منطقه 1 شهر تهران که در سال تحصیلی 98-1397 در مدارس دولتی این شهر مشغول به تحصیل بودند؛ 50 نفر به روش نمونهگیری در دسترس از مدرسه نرگس به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. سپس دانشآموزان گروه آزمایش طی 12 جلسه تحت آموزش راهبردهای هیجانمدار قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده در پژوهش پرسشنامه یادگیری مشارکتی استیفان (2007) بود که در سه مرحله پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری (یکماهه) در هر دو گروه آزمایش و کنترل اجرا و با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مختلط با اندازهگیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرنی در نزمافزار SPSS24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافتهها: یافتهها نشان داد بین نمرات پیشآزمون و پسآزمون گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (05/0 P <). به این معنا که آموزش راهبردهای هیجانمدار موجب افزایش یادگیری مشارکتی در دانشآموزان گروه آزمایش شده است. همچنین یافتههای به دست آمده از آزمون بونفرنی نشان داد میزان اثربخشی آموزش راهبردهای هیجانمدار در طی زمان دارای ماندگاری اثر است.نتیجهگیری: با توجه به تأثیر معنادار راهبردهای هیجانمدار بر یادگیری مشارکتی دانشآموزان، میتوان از این روش در موفقیت تحصیلی آنها استفاده نمود.