علوم اجتماعی
امیرحسین شکوفی مقیمان؛ پریناز بنیسی؛ مریم مصلح
چکیده
زمینه و هدف: با تبدیل مدرسه به سازمان یادگیرنده، به تدریج جامعه به سمت توسعه و یادگیری مادام العمر رهنمون میشود. از این رو امروزه تبدیل مدارس به سازمانی یادگیرنده مساله ای مهم می باشد و برای تحقق آن باید به درک و بینش درستی از برخی مفاهیم و مسائل پیرامونی آن رسید. بنابراین هدف پژوهش حاضر، تدوین و برازش مدل عوامل مرتبط با توسعه مدارس ...
بیشتر
زمینه و هدف: با تبدیل مدرسه به سازمان یادگیرنده، به تدریج جامعه به سمت توسعه و یادگیری مادام العمر رهنمون میشود. از این رو امروزه تبدیل مدارس به سازمانی یادگیرنده مساله ای مهم می باشد و برای تحقق آن باید به درک و بینش درستی از برخی مفاهیم و مسائل پیرامونی آن رسید. بنابراین هدف پژوهش حاضر، تدوین و برازش مدل عوامل مرتبط با توسعه مدارس دولتی یادگیرنده است.
روش: رویکرد پژوهش، کیفی و کمی است و از طریق نمونه گیری هدفمند با 22 نفر از خبرگان وزارت آموزش و پرورش و مدارس در شهر تهران تا دستیابی به اشباع نظری مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد و در نهایت بر اساس نتایج بخش کیفی، پرسشنامه ای طراحی گردید و در بین خبرگان پخش شد. برای تدوین مدل توسعه مدارس یادگیرنده، تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از تئوری داده بنیاد و از طریق نرم افزار مکس کیودا صورت گرفت. همچنین تعیین برازش مدل مربوطه از طریق معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس انجام شد.
یافته ها: پس از انجام مصاحبههای کیفی و کدگذاریها، مقولههای کلی، مقولههای فرعی و مفاهیم شناسایی و عوامل علی، زمینهای، مداخلهای، راهبردها و پیامدهای توسعه مدارس یادگیرنده مشخص گردید و در نهایت مدل توسعه مدارس یادگیرنده با 6 بعد اصلی و 17 مقوله فرعی و 221 شاخص طراحی شد. همچنین برازش مدل استخراج شده مورد تایید قرار گرفت.
نتایج: آموزش و پرورش ایران باید همزمان با تحول در رویکردهای آموزشی در جهان، زمینه شکل گیری مدارس یادگیرنده را فراهم نماید و در این مدارس، فرآیندهای یادگیری تقویت شده و محیط تعاملی یکپارچه برای ارتقای مهارتهای کلیدی دانش آموزان فراهم شود تا تمامی ذینفعان از مزایای توسعه مدارس یادگیرنده بهرهمند شوند.
علوم اجتماعی
بی بی نعیمه شیخ؛ کامبیز اسماعیل نیا شیروانی؛ مریم صفری؛ معصومه باقرپور
چکیده
هدف: آموزش همراه با ایدهیابی و پرورش خلاقیت در مدارس بهویژه در هنرستانها از اهمیت خاصی برخوردار میباشد. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل آموزش همراه با تولید مبتنی بر ایدهیابی و پرورش خلاقیت در هنرستانهای استان گلستان انجام شد.
روش: این مطالعه با رویکرد کیفی انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر، خبرگان آشنا به حیطه پژوهش ...
بیشتر
هدف: آموزش همراه با ایدهیابی و پرورش خلاقیت در مدارس بهویژه در هنرستانها از اهمیت خاصی برخوردار میباشد. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل آموزش همراه با تولید مبتنی بر ایدهیابی و پرورش خلاقیت در هنرستانهای استان گلستان انجام شد.
روش: این مطالعه با رویکرد کیفی انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر، خبرگان آشنا به حیطه پژوهش بودند که طبق اصل اشباع نظری 20 نفر از آنها با روش نمونهگیری هدفمند بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار این مطالعه، مصاحبه نیمهساختاریافته بود که روایی آن با روش محتوایی 76/0 و پایایی آن با روش ضریب توافق بین دو کدگذار 89/0 محاسبه شد. دادههای پژوهش حاضر با روش کدگذاری در نرمافزار مکسکیودا تحلیل شدند.
یافتهها: یافتهها نشان داد که مدل آموزش همراه با تولید مبتنی بر ایدهیابی و پرورش خلاقیت در هنرستانهای استان گلستان دارای 56 مولفه و 11 بعد داشت. ابعاد مدل مذکور شامل محتوا و سازماندهی (با 5 مولفه)، اهداف برنامهدرسی (با 14 مولفه)، راهبردهای تدریس و یادگیری (با 7 مولفه)، ارتباط با بازار کار (با 3 مولفه)، مشارکت در تولید برنامهدرسی (با 2 مولفه)، آموزش و مشاوره (با 4 مولفه)، اصول تدوین (با 3 مولفه)، ارزشیابی (با 7 مولفه)، فعالسازی مکان و تسهیل در تولید (با 5 مولفه)، تعامل مستمر با مراکز علمی (با 3 مولفه) و ویژگیهای برنامهدرسی (با 3 مولفه) بودند.
نتیجهگیری: متخصصان و برنامهریزان نظام آموزشی بهویژه نظام آموزش هنرستانها با توجه به ابعاد و مولفههای شناساییشده میتوانند زمینه را برای بهبود آموزش همراه با تولید مبتنی بر ایدهیابی و پرورش خلاقیت در هنرستانها فراهم آورند.
علوم اجتماعی
محمد حمزه منصور الطالبی؛ مهرداد صادقی؛ ریاض حسین عبیس المرشدی؛ سعید شریفی
چکیده
هدف: رفتار شهروندی سازمانی نقش مهمی در بهبود کیفیت خدمات سازمانها از جمله سازمان آموزشوپرورش دارد. بنابراین، هدف این مطالعه ارزیابی رابطه بین مقولههای مدل شهروندی سازمانی در آموزشوپرورش بود.روش: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش مدیران و کارکنان آموزشوپرورش استان بابل ...
بیشتر
هدف: رفتار شهروندی سازمانی نقش مهمی در بهبود کیفیت خدمات سازمانها از جمله سازمان آموزشوپرورش دارد. بنابراین، هدف این مطالعه ارزیابی رابطه بین مقولههای مدل شهروندی سازمانی در آموزشوپرورش بود.روش: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش مدیران و کارکنان آموزشوپرورش استان بابل در کشور عراق بودند و طبق فرمول کوکران حجم نمونه 385 نفر تعیین که این تعداد با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه محققساخته شهروندی سازمانی در آموزشوپرورش با 61 گویه بود که دادههای آن با روشهای تحلیل عاملی اکتشافی و حداقل مربعات جزئی در نرمافزارهای SPSS-22و Smart-PLS-4 تحلیل شدند.یافتهها: یافتهها نشان داد که پدیده محوری شهروندی سازمانی در آموزشوپرورش دارای 10 مولفه در 5 مقوله شرایط علّی، شرایط زمینهای، شرایطه مداخلهگر، راهبردها و پیامدها (هر کدام دو مولفه) بود که همه مولفهها بار عاملی بالاتر از 50/0 و همه آنها پایایی کرونباخ و ترکیبی بالاتر از 70/0 داشتند. همچنین، ضرایب همبستگی مقولههای شرایط علّی، شرایط زمینهای، شرایطه مداخلهگر، پدیده محوری، راهبردها و پیامدها کمتر از 45/0 و حاکی از عدم همپوشانی آنها بود. علاوه بر آن، با توجه به شاخصهای اشتراک و افزونگی، مدل شهروندی سازمانی در آموزشوپرورش برازش مناسبی داشت و اثر شرایط علّی، شرایط زمینهای و شرایطه مداخلهگر بر پدیده محوری، اثر پدیده محوری بر راهبردها و اثر راهبردها بر پیامدها معنادار بود (05/0P<).نتیجهگیری: مدل طراحیشده شهروندی سازمانی در آموزشوپرورش میتواند به مدیران، مسئولان و برنامهریزان آموزشوپرورش در طراحی برنامههایی جهت بهبود شهروندی سازمانی در این سازمان کمک نماید.
علوم اجتماعی
فاطمه شریفی گل زردی؛ علی محبی؛ روح الله کریمی خویگانی
چکیده
هدف: تربیت اقتصادی یکی از نیازهای روز برای همه افراد از جمله دانشآموزان میباشد. بنابراین، هدف این مطالعه شناسایی مولفههای مفهوم تربیت اقتصادی در دوره تحصیلی متوسطه اول بود.روش شناسی: پژوهش حاضر دارای رویکردی کیفی و از نظر هدف، پژوهشی کاربردی بود. جامعه آماری این مطالعه همه اسناد 15 سال اخیر مرتبط با حیطه پژوهش حاضر شامل مقالهها، ...
بیشتر
هدف: تربیت اقتصادی یکی از نیازهای روز برای همه افراد از جمله دانشآموزان میباشد. بنابراین، هدف این مطالعه شناسایی مولفههای مفهوم تربیت اقتصادی در دوره تحصیلی متوسطه اول بود.روش شناسی: پژوهش حاضر دارای رویکردی کیفی و از نظر هدف، پژوهشی کاربردی بود. جامعه آماری این مطالعه همه اسناد 15 سال اخیر مرتبط با حیطه پژوهش حاضر شامل مقالهها، پایاننامههای کارشناسی ارشد، رسالههای دکتری و کتابها بودند. جامعه این مطالعه شامل 179 مقاله، 22 پایاننامه کارشناسی ارشد، 5 رساله دکتری و 11 کتاب بود که 23 مورد از آنها با روش نمونهگیری هدفمند بهعنوان نمونه انتخاب شدند. دادههای این مطالعه با روش یادداشتبرداری گردآوری و با روش کدگذاری طبق رویکرد سنتزپژوهی تحلیل شدند.یافتهها: نتایج یافتهها نشان داد که مفهوم تربیت اقتصادی در دوره تحصیلی متوسطه اول 30 مولفه فرعی و 13 مولفه اصلی داشت. مولفههای اصلی مفهوم تربیت اقتصادی در دوره تحصیلی متوسطه اول شامل سواد مالی (با 3 مولفه فرعی)، بینش اقتصادی (با 1 مولفه فرعی)، حفظ و توسعه منابع اقتصادی و مالی (با 2 مولفه فرعی)، الگوی صحیح مصرف (با 2 مولفه فرعی)، رابطه پسانداز و سرمایهگذاری (با 3 مولفه فرعی)، مدیریت بودجه (با 3 مولفه فرعی)، مسئولیتپذیری و تعهد اجتماعی (با 1 مولفه فرعی)، تخصصگرایی و نوآوری (با 2 مولفه فرعی)، رعایت حقوق دیگران (با 2 مولفه فرعی)، اخلاقمحوری (با 3 مولفه فرعی)، ارزشمند دانستن کار (با 5 مولفه فرعی)، فرصتشناسی (با 2 مولفه فرعی) و مدارا (با 1 مولفه فرعی) بود.بحث و نتیجهگیری: با توجه به یافتههای این مطالعه، برای تربیت اقتصادی دانشآموزان متوسطه اول میتوان مولفههای اصلی و فرعی شناساییشده را به آنها آموزش داد.
علوم اجتماعی
الناز یوسفی تازه کند قشلاق؛ شهرام رنجدوست؛ محمد عظیمی
چکیده
هدف: تعلیموتربیت انقلابی ایران بخشی از جامعه و معرف یک سیستم و گفتمان اجتماعی پیچیده است و دانشگاه فرهنگیان بهدنبال تربیت نیروی انسانی کارآمد و معلمانی انقلابی میباشد. بنابراین، هدف این مطالعه شناسایی ویژگیهای اهداف برنامهدرسی تعلیموتربیت انقلابی در دانشگاه فرهنگیان با رویکرد آیندهنگری بود.
روش: این مطالعه از نظر ...
بیشتر
هدف: تعلیموتربیت انقلابی ایران بخشی از جامعه و معرف یک سیستم و گفتمان اجتماعی پیچیده است و دانشگاه فرهنگیان بهدنبال تربیت نیروی انسانی کارآمد و معلمانی انقلابی میباشد. بنابراین، هدف این مطالعه شناسایی ویژگیهای اهداف برنامهدرسی تعلیموتربیت انقلابی در دانشگاه فرهنگیان با رویکرد آیندهنگری بود.
روش: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا ترکیبی (کیفی و کمّی) بود. جامعه پژوهش در بخش کیفی اساتید دانشگاه فرهنگیان در استان آذربایجان غربی بودند که طبق اصل اشباع نظری 13 نفر از آنها با روش نمونهگیری غیرقضاوتی در دسترس بهعنوان نمونه انتخاب شدند. جامعه پژوهش در بخش کمّی اساتید دانشگاه فرهنگیان در استان آذربایجان غربی بودند که 234 نفر از آنها با روش نمونهگیری تمامشماری بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کیفی مصاحبه نیمهساختاریافته و در بخش کمّی پرسشنامه محققساخته بود که شاخصهای روانسنجی آنها تایید شد. دادههای بخش کیفی با روش تحلیل مضمون در نرمافزار MAXQDA نسخه 10 و دادههای بخش کمّی با روشهای تحلیل عاملی اکتشافی و مدلسازی معادلات ساختاری در نرمافزارهای SPSS نسخه 26 و AMOS نسخه 21 تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج بخش کیفی این مطالعه نشان داد که ویژگیهای اهداف برنامهدرسی تعلیموتربیت انقلابی در دانشگاه فرهنگیان با رویکرد آیندهنگری دارای سیزده مضمون فرعی در سه مضمون اصلی شامل اهداف عاطفی (با چهار مضمون فرعی پیشران تعالی و پیشرفت، آگاه و عالم به انقلاب و تعلیموتربیت انقلابی، انتقال عقاید و فضایل اخلاق اسلامی)، اهداف شناختی (با چهار مضمون فرعی شناخت ارزشها و آرمانهای انقلاب، پرورش اعتقادهای اسلامی، احیای تمدن اسلامی و آشنایی با مفهوم عدالت) و اهداف مهارتی/ عملکردی (با پنج مضمون فرعی ایجاد تغییر مشهود در رفتار فراگیر، راهاندازی گفتگوی تمدنها، تقویت گرایش افراد نسبت به استقلال، تقویت مهارت مشارکت در بحثهای گروهی و آشنایی با استراتژیهای جستجوی متون علمی) بود. نتایج بخش کمّی این مطالعه نشان داد که بار عاملی و میانگین واریانس استخراجشده همه عوامل بالاتر از 50/0 و پایایی کرونباخ همه آنها بالاتر از 80/0 بود. همچنین، مدل اهداف برنامهدرسی تعلیموتربیت انقلابی در دانشگاه فرهنگیان با رویکرد آیندهنگری برازش مناسبی داشت و در این مدل و با توجه به ضریب مسیرها هر سیزده عامل بر اهداف اثر مستقیم و معنادار داشتند (P<0.1).
نتیجهگیری: ویژگیهای شناساییشده برای اهداف برنامهدرسی تعلیموتربیت انقلابی در دانشگاه فرهنگیان با رویکرد آیندهنگری میتواند به متخصصان، مسئولان، مدیران و برنامهریزان در طراحی و اجرای برنامههای برای بهبود اهداف برنامهدرسی نظام آموزشی کمک شایانی نماید.
علوم اجتماعی
شکوه جمالی زواره؛ غلامرضا منشئی؛ محمدعلی نادی
چکیده
هدف: یکی ازمسائل مهم درنظام آموزش عالی رفتارهای ناکارامد اساتید دانشگاه میباشد که کمتر مورد توجه قرارگرفته وتاکنون معیار عینی جامعی برای بررسی آن طراحی نشده است. هدف این مطالعه تدوین، رواسازی و اعتباریابی پرسشنامه ای جهت بررسی رفتارهای ناکارآمد اساتید دانشگاهها بود. روش: این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه اماری شامل ...
بیشتر
هدف: یکی ازمسائل مهم درنظام آموزش عالی رفتارهای ناکارامد اساتید دانشگاه میباشد که کمتر مورد توجه قرارگرفته وتاکنون معیار عینی جامعی برای بررسی آن طراحی نشده است. هدف این مطالعه تدوین، رواسازی و اعتباریابی پرسشنامه ای جهت بررسی رفتارهای ناکارآمد اساتید دانشگاهها بود. روش: این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه اماری شامل اعضای هیأتعلمی پنج دانشگاه شهرتهران(دانشگاه تهران، شهید بهشتی، خوارزمی، علامه طباطبایی و تربیت مدرس) در سال تحصیلی 99-1398 بود . نمونه پژوهش شامل123 نفر از اساتید عضو هیئت علمی مشغول به تدریس دردانشگاههای مذکور بود که با روش نمونهگیری در دسترس مبتنی بر هدف انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه محققساخته رفتارهای ناکارآمد اساتید دانشگاهها با 64 گویه در سه عامل آموزشی (با 3 مولفه)، پژوهشی (با 4 مولفه) و ارتباطی (با 5 مولفه) بود. دادهها با روشهای نسبت روایی محتوایی، شاخص روایی محتوایی و تحلیل عاملی اکتشافی در نرمافزارهای SPSS و Smart-PLS تحلیل شدند. یافتهها: آمارههای نسبت روایی محتوایی و شاخص روایی محتوایی برای هر سه عامل آموزشی، پژوهشی و ارتباطی و مولفههای هر یک از آنها، بالاتر از 80/0 بهدست آمد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی برای رفتارهای ناکارآمد اساتید دانشگاهها سه عامل را نشان داد ؛ عامل آموزشی با3 مولفه، عامل پژوهشی با4 مولفه و عامل ارتباطی با5 مولفه. بار عاملی بالاتر از 60/0 و پایایی کرونباخ و ترکیبی بالاتر از 70/0 برای آنها محاسبه شد. مقادیر به دست آمدهR2 برای تمامی عاملها و مولفهها بالاتر از 50/0 و شاخص GOF برابر با 43/0 حاکی از برازش مناسب مدل بود. مدل رفتارهای ناکارآمد اساتید دانشگاهها در حالتهای بار عاملی و آزمون تی ترسیم شد که بر اساس آن، رفتارهای ناکارآمد اساتید دانشگاهها بر عاملهای آموزشی، پژوهشی و ارتباطی و هر عامل بر مولفههای آن به دلیل آماره تی بالاتر از 96/1 اثر معنادارداشت. نتیجهگیری: پرسشنامه پژوهش حاضر، ابزاری روا و پایا برای سنجش رفتارهای ناکارآمد اساتید دانشگاهی میباشد. مسئولان دانشگاهی میتوانند درسنجش میزان رفتارهای ناکارآمد اساتید تحت نظارت خود به منظور طراحی برنامههای پیشگیرانه یا کاهش دهنده این رفتارها ازآن بهره ببرند.
علوم اجتماعی
محمد دلقندی؛ محمد کریمی؛ حسن نودهی؛ مسلم چرابین
چکیده
هدف: با توجه به رشد و تحول فناوری اطلاعات و ارتباطات، شیوههای آموزش نیز تغییرهای گستردهای کردهاند. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی آموزش مجازی کارآمد در دانشگاه فرهنگیان انجام شد. روششناسی: این پژوهش از نظر هدف و شیوه اجرا بهترتیب کاربردی و توصیفی از نوع اکتشافی بودند. جامعه مطالعه حاضر همه مدیران و اساتید دانشگاههای ...
بیشتر
هدف: با توجه به رشد و تحول فناوری اطلاعات و ارتباطات، شیوههای آموزش نیز تغییرهای گستردهای کردهاند. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی آموزش مجازی کارآمد در دانشگاه فرهنگیان انجام شد. روششناسی: این پژوهش از نظر هدف و شیوه اجرا بهترتیب کاربردی و توصیفی از نوع اکتشافی بودند. جامعه مطالعه حاضر همه مدیران و اساتید دانشگاههای فرهنگیان استان خراسان رضوی شامل شش پردیس در سال 1400 بودند. نمونههای پژوهش حاضر طبق اصل اشباع نظری 13 نفر تعیین که پس از بررسی ملاکهای ورود به مطالعه با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. دادههای این مطالعه با مصاحبه نیمهساختاریافته جمعآوری (روایی با روش مثلثسازی تایید و پایایی با روش ضریب کاپای کوهن 87/0 بهدست آمد) و با روشهای تحلیل مضمون و سه دور دلفی تحلیل شدند. یافتهها: طبق تحلیل مصاحبهها، الگوی آموزش مجازی کارآمد در دانشگاه فرهنگیان 71 مضمون فرعی در قالب 12 مضمون اصلی داشت. در این مطالعه، مضمونهای اصلی شامل عوامل پداگوژیکی، عوامل تکنولوژیکی، عوامل سازمانی، مدیریت یکپارچه، آیندهنگری، کیفیت آموزشی هدفمند، سنجشپذیری، انعطافپذیری در آموزش، خدمات پشتیبانی، مدیریت دانش، سهولت دسترسی و اطلاعات و محتوا بودند. همچنین، پس از راند اوّل دلفی تعداد 9 مضمون فرعی و پس از راند دوّم دلفی تعداد 6 مضمون فرعی از الگوی آموزش مجازی کارآمد در دانشگاه فرهنگیان حذف شد و در راند سوّم دلفی همه مضمونهای فرعی مناسب ارزیابی شدند. در نتیجه، الگوی نهایی آموزش مجازی کارآمد در دانشگاه فرهنگیان 56 مضمون فرعی در قالب 12 مضمون اصلی داشت که الگوی مضمونهای اصلی آن ترسیم شد. بحث و نتیجهگیری: مدیران، مسئولان و برنامهریزان دانشگاه فرهنگیان طبق الگوی طراحیشده آموزش مجازی کارآمد در دانشگاه فرهنگیان میتوانند شرایط را برای بهبود وضعیت موجود آموزش بهویژه آموزش مجازی در این دانشگاه ارتقاء ببخشند.
علوم اجتماعی
عاطفه محکم کار؛ فاطمه شاطریان؛ اعظم نیکوکار
چکیده
هدف: هوش موفق میتوانند سبب بهبود بسیاری از ویژگیهای روانشناختی و تحصیلی شود و با توجه به اهمیت خودآگاهی هیجانی و اشتیاق تحصیلی، پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مبتنی بر هوش موفق بر خودآگاهی هیجانی و اشتیاق تحصیلی دانشآموزان دوره دوم متوسطه انجام شد.روش: این مطالعه نیمهتجربی با طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری همراه ...
بیشتر
هدف: هوش موفق میتوانند سبب بهبود بسیاری از ویژگیهای روانشناختی و تحصیلی شود و با توجه به اهمیت خودآگاهی هیجانی و اشتیاق تحصیلی، پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مبتنی بر هوش موفق بر خودآگاهی هیجانی و اشتیاق تحصیلی دانشآموزان دوره دوم متوسطه انجام شد.روش: این مطالعه نیمهتجربی با طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری همراه با گروههای آزمایش و کنترل بود. جامعه پژوهش حاضر همه دانشآموزان پایههای دهم و یازدهم شاخه نظری شهرستان ساوه در سال تحصیلی 2-1401 بودند که حجم نمونه بر اساس نرمافزار G Power برابر با 25 نفر برای هر گروه محاسبه شد. بنابراین، 50 نفر با روش هدفمند انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش 10 جلسه 75 دقیقهای تحت آموزش مبتنی بر هوش موفق قرار گرفت و گروه کنترل در این مدت هیچ مداخلهای دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه تجدیدنظرشده خودآگاهی هیجانی ریفی و همکاران (2008) و پرسشنامه اشتیاق تحصیلی شافلی و همکاران (2002) بودند که شاخصهای روانسنجی آنها تایید شد. در این مطالعه، برای تحلیل دادهها از روش تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرمافزار SPSS استفاده شد.یافتهها: یافتهها نشان داد که بین گروههای آزمایش و کنترل در مراحل پسآزمون و پیگیری از نظر خودآگاهی هیجانی و اشتیاق تحصیلی تفاوت معناداری وجود داشت. به عبارت دیگر، آموزش مبتنی بر هوش موفق باعث افزایش خودآگاهی هیجانی و اشتیاق تحصیلی دانشآموزان دوره دوم متوسطه شد و نتایج در مرحله پیگیری نیز باقی ماند (05/0P<).نتیجهگیری: با توجه به اثربخشی آموزشی مبتنی بر هوش موفق بر افزایش خودآگاهی هیجانی و اشتیاق تحصیلی دانشآموزان دوره دوم متوسطه، برای بهبود ویژگیهای روانشناختی و تحصیلی دانشآموزان میتوان از روش آموزش مبتنی بر هوش موفق استفاده کرد
علوم اجتماعی
رمضان جنتی؛ مریم افضل خانی؛ هادی رزقی شیرسوار
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر بر توسعه مشارکت معلمان و دانش آموزان در فعالیتهای پژوهشی (مراکز پژوهشسراهای دانش آموزی) انجام شد.روش شناسی: مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود جامعه پژوهش خبرگان حوزه پژوهشسراهای دانشآموزی استان سمنان در سال 1401-1400 بودند که از میان آنان طبق اصل اشباع نظری ۱۶ نفر ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر بر توسعه مشارکت معلمان و دانش آموزان در فعالیتهای پژوهشی (مراکز پژوهشسراهای دانش آموزی) انجام شد.روش شناسی: مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود جامعه پژوهش خبرگان حوزه پژوهشسراهای دانشآموزی استان سمنان در سال 1401-1400 بودند که از میان آنان طبق اصل اشباع نظری ۱۶ نفر با روشهای نمونهگیری هدفمند و گلوله برفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها مصاحبه نیمه ساختار یافته بود که روایی آن با روش مثلث سازی تایید و پایایی آن با روش ضریب کاپایی کوهن ۶۲ درصد به دست آمد. دادهها با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی در نرمافزار MAXQDA 2020 تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که عوامل موثر بر توسعه مشارکت معلمان و دانش آموزان در فعالیتهای پژوهشی شامل 18 مفهوم، ۶ مقوله فرعی و 3 مقوله اصلی بود. مقولههای اصلی شامل ساختار پژوهشسرا (با دو مقوله فرعی سیستم پاداش دهی و قدردانی از تلاشهای معلمان و دانش آموزان و شرایط به کارگیری و اصول اخلاقی در فرایند آن)، ماموریت و چشم انداز شفاف پژوهش سرا (با دو مقوله فرعی تدوین برنامه استراتژیک و تدوین مشخص اهداف، رسالت ها، ارزش ها و چشم اندازها) و قوانین، مقررات و سیاست گذاری ها (با دومقوله فرعی انعطاف پذیری در فرآیند بکارگیری معلمان،دانشجو معلمان و دانشجویان مستعد و افزودن امتیاز در ارزشیابی سالانه و رتبه بندی) بودند.بحث و نتیجه گیری: با توجه به عوامل مؤثر شناسایی شده بر توسعه مشارکت معلمان و دانش آموزان در فعالیت های پژوهشی(مراکز پژوهش سرای دانش آموزی)، برنامه ریزی جهت توسعه مشارکت آنان ضروری است که از طریق عوامل شناسایی شده محقق می شود.
علوم اجتماعی
صدیقه زهره نظری اردبیلی؛ پریناز بنیسی؛ حمیدرضا وطن خواه
چکیده
هدف اصلی این مقاله طراحی مدل مدیریت بلوغ تکنولوژی آموزشی در مدارس ایران است. روش انجام پژوهش آمیخته(کیفی-کمی) است. برای انجام این پژوهش علاوه بر مطالعۀ اسنادی، از تکنیک تحلیل مضمون با نرم افزار MAXQDA12 ، برای شناسایی عوامل و مؤلفه ها استفاده شده است. جامعه آماری در این پژوهش تمام خبرگان در حوزه مدیریت آموزشی و تکنولوژی آموزشی همچنین مدیران ...
بیشتر
هدف اصلی این مقاله طراحی مدل مدیریت بلوغ تکنولوژی آموزشی در مدارس ایران است. روش انجام پژوهش آمیخته(کیفی-کمی) است. برای انجام این پژوهش علاوه بر مطالعۀ اسنادی، از تکنیک تحلیل مضمون با نرم افزار MAXQDA12 ، برای شناسایی عوامل و مؤلفه ها استفاده شده است. جامعه آماری در این پژوهش تمام خبرگان در حوزه مدیریت آموزشی و تکنولوژی آموزشی همچنین مدیران مناطق با تجربه و سابقه کار بالا در آموزش و پرورش بودند که بعد از انجام 14مصاحبه اشباع نظری صورت گرفت. مصاحبه ها بین 75 تا 120 دقیقه به طول انجامید. در نهایت مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر استخراج و در بخش کمی برای طراحی مدل از روش معادلات ساختاری استفاده شده است. جامعه آماری در بخش کمی شامل تمامی مدیران و معلمان دبیرستان های دوره دوم متوسطه منطقه 19 شهر تهران بود که با روش نمونه گیری تصاوفی تعداد 169 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. با توجه به مصاحبه های نیمه ساختار یافته، 4 بعد (مدیریت دانش تکنولوژی آموزشی، منابع و امکانات تکنولوژی آموزشی، کنترل و هماهنگی بر تکنولوژی آموزشی و زیرساخت های تکنولوژی آموزشی)، 15 مولفه ( مضامین سازمان دهنده ) و 55 شاخص ( مضامین پایه )برای مدیریت بلوغ تکنولوژی آموزشی در مدارس ایران استخراج گردید. پس از آن با توجه به پرسشنامه محقق ساخته بُعد مدیریت دانش تکنولوژی آموزشی با ضریب 0.974 بالاترین اهمیت را دارا است.
علوم اجتماعی
ژیلا شهبازی؛ سهیلا حسین پور؛ آیت الله کریمی باغملک؛ ابوطالب سعادتی شامیر
چکیده
هدف: تربیت اخلاقی عامل مهمی در بهبود وضعیت نظامهای آموزشی دارد. بنابراین، هدف این مطالعه بررسی عوامل علمی اثرگذار بر تربیت اخلاقی دانشآموزان دختر متوسطه دوم و ارائه الگو بود.
روش: پژوهش حاضر در زمره پژوهشهای آمیخته اکتشافی (کیفی-کمّی) است. جامعه کیفی خبرگان دانشگاهی شهر تهران بودند که طبق اصل اشباع نظری تعداد 15 نفر از آنها با روشهای ...
بیشتر
هدف: تربیت اخلاقی عامل مهمی در بهبود وضعیت نظامهای آموزشی دارد. بنابراین، هدف این مطالعه بررسی عوامل علمی اثرگذار بر تربیت اخلاقی دانشآموزان دختر متوسطه دوم و ارائه الگو بود.
روش: پژوهش حاضر در زمره پژوهشهای آمیخته اکتشافی (کیفی-کمّی) است. جامعه کیفی خبرگان دانشگاهی شهر تهران بودند که طبق اصل اشباع نظری تعداد 15 نفر از آنها با روشهای نمونهگیری هدفمند و گلولهبرفی انتخاب و تحت مصاحبه نیمهساختاریافته قرار گرفتند. جامعه کمّی دانشآموزان دختر متوسطه دوم منطقه پنج شهر تهران بودند که طبق جدول کرجسی و مورگان و با توجه به ریزشهای احتمالی تعداد 384 نفر با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب و به پرسشنامه محققساخته پاسخ دادند. دادههای بخش کیفی و کمّی بهترتیب با روشهای کدگذاری باز، محوری و انتخابی در نرمافزار MAXQDA و تحلیل عاملی اکتشافی در نرمافزارهای SPSS و LISREL تحلیل شدند.
یافتهها: یافتهها نشان داد که عوامل علمی اثرگذار بر تربیت اخلاقی دانشآموزان دختر متوسطه دوم شامل 87 شاخص، 21 مفهوم در 10 مقوله بلوغ اجتماعی، زیرساختهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، خانوادگی و آموزشی، ویژگیهای شخصیتی و اخلاقی و سبکهای یادگیری و فرزندپروری، عوامل اقتصادی، تفکر انتقادی، رسالت اجتماعی، اولویتهای زندگی، منابع اخلاقی معتبر، خودآگاهی و آسیبهای اجتماعی بود. یافتههای دیگر نشان داد که روایی به دلیل بالاتر از 50/0 بودن میانگین واریانس استخراجشده برای هر 10 مقوله و پایایی به دلیل بالاتر از 70/0 بودن آلفای کرونباخ و ترکیبی برای همه آنها تایید شد. افزون بر آن، الگوی عوامل علمی اثرگذار بر تربیت اخلاقی دانشآموزان دختر متوسطه دوم برازش مناسبی داشت و در الگوی مذکور بار عاملی هر 10 مقوله معنادار بود (05/0P<).
نتیجهگیری: الگوی عوامل علمی اثرگذار بر تربیت اخلاقی دانشآموزان دختر متوسطه دوم دارای تلویحات کاربردی برای مسئولان و متصدیان آموزشوپرورش است. با توجه به نتایج این مطالعه، آنان میتوانند گام موثری در جهت بهبود تربیت اخلاقی دانشآموزان بردارند.
علوم اجتماعی
علی دوستی؛ محمد محمدی پور؛ عبدالله مفاخری
چکیده
هدف: با توجه به پایینآمدن سن اعتیاد و مشکلات فراوانی که مبتلایان به اعتیاد با آن مواجه هستند، پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل علّی سوگیری به مواد مخدر در دانشآموزان بر اساس افت تحصیلی و بیشفعالی و کاستی توجه با نقش میانجیگری احساس ناامیدی انجام شد.روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه ...
بیشتر
هدف: با توجه به پایینآمدن سن اعتیاد و مشکلات فراوانی که مبتلایان به اعتیاد با آن مواجه هستند، پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل علّی سوگیری به مواد مخدر در دانشآموزان بر اساس افت تحصیلی و بیشفعالی و کاستی توجه با نقش میانجیگری احساس ناامیدی انجام شد.روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش کلیه دانشآموزان دوره اول و دوم متوسطه ناحیه یک شهر مشهد در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که تعداد 310 نفر از آنها با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش حاضر، پرسشنامههای استعداد اعتیاد، افت تحصیلی، بیشفعالی و کاستی توجه و ناامیدی بودند که شاخصهای روانسنجی آن در پژوهشهای قبلی و این مطالعه تایید شد. دادهها با روش مدلیابی معادلات ساختاری در نرمافزارهای SPSS نسخه 24 و AMOS نسخه 24 تحلیل شدند.یافتهها: یافتههای پژوهش حاضر نشان داد که مدل علّی سوگیری به مواد مخدر در دانشآموزان بر اساس افت تحصیلی و بیشفعالی و کاستی توجه با نقش میانجیگری احساس ناامیدی برازش مطلوبی داشت. همچنین، متغیر افت تحصیلی بر احساس ناامیدی و سوگیری به مواد مخدر، متغیر بیشفعالی و کاستی توجه بر احساس ناامیدی و متغیر احساس ناامیدی بر سوگیری به مواد مخدر تاثیر مستقیم و معنادار داشت (05/0P<)، اما متغیر بیشفعالی و کاستی توجه بر سوگیری به مواد مخدر تاثیر مستقیم و معنادار نداشت (05/0P>). علاوه بر آن، افت تحصیلی و بیشفعالی و کاستی توجه با میانجیگری احساس ناامیدی بر سوگیری به مواد مخدر تاثیر غیرمستقیم و معنادار داشت (05/0P<).نتیجهگیری: نتایج حاکی از نقش موثر افت تحصیلی و بیشفعالی و کاستی توجه با میانجیگری احساس ناامیدی بر سوگیری به مواد مخدر بود. بنابراین، برنامهریزان و متخصصان فعالیتهای فرهنگی تربیتی نوجوانان برای کاهش سوگیری به مواد مخدر میتوانند بهدنبال طراحی و اجرای برنامههایی برای کاهش افت تحصیلی، بیشفعالی و کاستی توجه و احساس ناامیدی باشند.
علوم اجتماعی
عباس رزاقی؛ مصطفی قادری؛ کامبیز پوشنه؛ علیرضا عصاره
چکیده
هدف: امروزه با توجه به رشد فناوری اطلاعات و ارتباطات، اهمیت بهرهگیری از برنامهدرسی آنلاین افزایش پیدا کرده است. بنابراین، هدف این مطالعه شناسایی عناصر و شاخصها و اعتباریابی الگوی جامع برنامهدرسی آنلاین بود.روش: این مطالعه کاربردی از نوع کیفی بود که با روش سنتزپژوهی انجام شد. در پژوهش حاضر از میان پژوهشهای مرتبط با حیطه پژوهش ...
بیشتر
هدف: امروزه با توجه به رشد فناوری اطلاعات و ارتباطات، اهمیت بهرهگیری از برنامهدرسی آنلاین افزایش پیدا کرده است. بنابراین، هدف این مطالعه شناسایی عناصر و شاخصها و اعتباریابی الگوی جامع برنامهدرسی آنلاین بود.روش: این مطالعه کاربردی از نوع کیفی بود که با روش سنتزپژوهی انجام شد. در پژوهش حاضر از میان پژوهشهای مرتبط با حیطه پژوهش تعداد 75 مورد با روش هدفمند انتخاب و یادداشتبرداری از آنها جهت دستیابی به یک جمعبندی مناسب درباره الگوی جامع برنامهدرسی آنلاین صورت پذیرفت. همچنین، برای بررسی اعتباریابی الگوی مذکور از 32 نفر از خبرگان استفاده شد که آنان درباره اهمیت هر یک از 31 پرسش درباره اعتبار الگوی جامع برنامهدرسی آنلاین نظر دادند. در نهایت، دادهها با روشهای سنتزپژوهی و دلفی فازی تحلیل شدند.یافتهها: یافتههای سنتزپژوهی نشان داد که برای برنامهدرسی آنلاین 174 شاخص در 13 عنصر شامل اهداف (با 10 شاخص)، دانشآموز (با 12 شاخص)، معلم (با 14 شاخص)، محتوا (با 15 شاخص)، پشتیبان (با 12 شاخص)، گروهبندی (با 17 شاخص)، حضور (با 11 شاخص)، فناوری (با 11 شاخص)، زمان (با 11 شاخص)، محیط یادگیری (با 12 شاخص)، تعامل (با 23 شاخص)، مواد و منابع (با 8 شاخص) و ارزشیابی (با 18 شاخص) شناسایی شد. یافتههای دلفی فازی در دور دوم نشان داد که از 31 پرسش درباره اعتباریابی الگوی جامع برنامهدرسی آنلاین، الگوی مذکور دارای اعتبار مناسبی بود.نتیجهگیری: الگوی جامع و معتبر برنامهدرسی آنلاین این مطالعه میتواند توسط متخصصان و برنامهریزان درسی جهت بهبود آموزش آنلاین مورد استفاده قرار گیرد.
علوم اجتماعی
ژیلا سرمستی؛ مرجان کیان؛ یوسف مهدوی نسب؛ مجید علی عسگری
چکیده
هدف: سواد دیجیتال در هر شغلی نقش موثری در میزان صلاحیت حرفهای دارد. بنابراین، این مطالعه با هدف شناسایی بسترها، موانع و راهبردهای سواد دیجیتال به منظور ارتقای سطح صلاحیت حرفهای معلمان انجام شد.روش: این مطالعه از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، کیفی بود. جامعه مطالعه حاضر خبرگان دانشگاهی و آموزشوپرورش در سال تحصیلی 1401-1400 ...
بیشتر
هدف: سواد دیجیتال در هر شغلی نقش موثری در میزان صلاحیت حرفهای دارد. بنابراین، این مطالعه با هدف شناسایی بسترها، موانع و راهبردهای سواد دیجیتال به منظور ارتقای سطح صلاحیت حرفهای معلمان انجام شد.روش: این مطالعه از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، کیفی بود. جامعه مطالعه حاضر خبرگان دانشگاهی و آموزشوپرورش در سال تحصیلی 1401-1400 بودند. حجم نمونه این پژوهش طبق اصل اشباع نظری 24 نفر تعیین که این افراد با روش نمونهگیری غیرتصادفی هدفمند بهعنوان نمونه انتخاب شدند. تنها ابزار پژوهش حاضر مصاحبه نیمهساختاریافته بود که روایی محتوایی آن بر اساس نظر خبرگان تایید شد و پایایی آن با روش ضریب توافق درون موضوعی 84/0 بهدست آمد. دادههای این مطالعه با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی در نرمافزار MAXQDA-10 تحلیل شدند.یافتهها: نتایج کدگذاری باز، محوری و انتخابی سواد دیجیتال به منظور ارتقای سطح صلاحیت حرفهای معلمان نشان داد که سازه مذکور دارای 25 شاخص، 8 مولفه در 3 بعد بسترها، موانع و راهبردها بود. در این مطالعه بسترها شامل سه مولفه آموزشی، سازمانی و فردی، موانع شامل دو مولفه آموزشی و مدیریتی و راهبردها شامل سه مولفه مدیریتی، سازمانی و آموزشی بود. در نهایت، الگوی سواد دیجیتال به منظور ارتقای سطح صلاحیت حرفهای معلمان طراحی شد.نتیجهگیری: نتایج این مطالعه دارای تلویحات کاربردی برای مدیران و مسئولان نظام آموزشوپرورش است. آنان با توجه به نتایج این مطالعه میتوانند گام موثری در جهت ارتقای سطح صلاحیت حرفهای از طریق بهبود سواد دیجیتال بردارند. لذا نتایج نشان داد سواد دیجیتال یکی از فاکتورهایی است که معلمان را به داشتن مهارتهای مختلف مجهز میکند.
علوم اجتماعی
معصومه نجفی؛ سودابه عضدالملکی؛ اشرف السادات حسینی میر صفی
چکیده
هدف: با توجه به اهمیت سواد اطلاعاتی در عصر حاضر و لزوم گنجاندن آن در برنامهدرسی دانشآموزان، پژوهش حاضر با هدف طراحی الگو و اعتبارسنجی سواد اطلاعاتی در برنامهدرسی دانشآموزان دوره دوم متوسطه انجام شد.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا آمیخته (کیفی-کمی) بود. جامعه پژوهش در بخش کیفی خبرگان رشتههای برنامهدرسی ...
بیشتر
هدف: با توجه به اهمیت سواد اطلاعاتی در عصر حاضر و لزوم گنجاندن آن در برنامهدرسی دانشآموزان، پژوهش حاضر با هدف طراحی الگو و اعتبارسنجی سواد اطلاعاتی در برنامهدرسی دانشآموزان دوره دوم متوسطه انجام شد.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا آمیخته (کیفی-کمی) بود. جامعه پژوهش در بخش کیفی خبرگان رشتههای برنامهدرسی و آموزش سواد اطلاعاتی شهر تهران در سال 1402 بودند که تعداد 16 نفر از خبرگان (طبق اصل اشباع نظری) با روش نمونهگیری هدفمند بهعنوان نمونه انتخاب شدند. جامعه پژوهش در بخش کمّی دانشآموزان دوره دوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 1402-1401 بودند که 400 نفر از آنها با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش مصاحبه نیمهساختاریافته با خبرگان و تکمیل پرسشنامه محققساخته توسط دانشآموزان بودند که شاخصهای روانسنجی آنها تایید شد. دادهها با روشهای کدگذاری و تحلیل عاملی اکتشافی تحلیل شدند.یافتهها: بر اساس یافتههای کدگذاری مصاحبهها برای سواد اطلاعاتی در برنامهدرسی دانشآموزان 40 مولفه در 7 بعد شامل دسترسی و بازیابی اطلاعات، ارزیابی اطلاعات، سازماندهی و ترکیب اطلاعات، ملاحظات اخلاقی اطلاعات، ارتباطات و اشتراکگذاری اطلاعات، عوامل شناختی یادگیری سواد اطلاعاتی و عوامل انگیزشی یادگیری سواد اطلاعاتی شناسایی شد. همچنین، نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که 13 مولفه توانستند 81 درصد و هر 40 مولفه توانستند 100 درصد واریانس سواد اطلاعاتی در برنامهدرسی دانشآموزان را تبیین کنند، بار عاملی هر 40 مولفه بالاتر از 70/0 بود و سواد اطلاعاتی در برنامهدرسی دانشآموزان بر هر 7 بعد و هر بعد بر مولفههای آن اثر مستقیم و معنادار داشت (001/0P). بنابراین، الگوی طراحیشده سواد اطلاعاتی در برنامهدرسی دانشآموزان دارای اعتبار مناسبی بود.نتیجهگیری: بر اساس نتایج این مطالعه جهت بهبود سواد اطلاعاتی در برنامهدرسی دانشآموزان میتوان زمینه را برای تحقق ابعاد و مولفههای شناساییشده فراهم کرد.
علوم اجتماعی
نرگس ابوطالبی؛ سعید صفاریان همدانی؛ مریم تقوایی یزدی؛ طیبه تجری
چکیده
هدف: داشتن رویکرد آیندهپژوهی در طراحی برنامهدرسی میتواند برای آموزش عالی مزیت رقابتی ایجاد نماید. در نتیجه، پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل برنامهدرسی محیط کار با رویکرد آیندهپژوهی در نظام آموزش عالی ایران انجام شد.روششناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا توصیفی- پیمایشی بود. جامعه پژوهش حاضر همه مدیران، اساتید ...
بیشتر
هدف: داشتن رویکرد آیندهپژوهی در طراحی برنامهدرسی میتواند برای آموزش عالی مزیت رقابتی ایجاد نماید. در نتیجه، پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل برنامهدرسی محیط کار با رویکرد آیندهپژوهی در نظام آموزش عالی ایران انجام شد.روششناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا توصیفی- پیمایشی بود. جامعه پژوهش حاضر همه مدیران، اساتید و کارشناسان رشتههای مدیریت آموزش عالی، مدیریت آموزشی، مدیریت دانش، برنامهریزی درسی و آیندهپژوهی دانشگاه فرهنگیان استان مازندران به تعداد 452 نفر بودند که با روش نمونهگیری تمامشماری انتخاب شدند. دادهها با پرسشنامه محققساخته برنامهدرسی محیط کار با رویکرد آیندهپژوهی در نظام آموزش عالی گردآوری که روایی و پایایی آن مناسب ارزیابی شد و با روشهای تحلیل عاملی اکتشافی و مدلسازی معادلات ساختاری در نرمافزارهای SPSS و Smart PLS تحلیل شدند.یافتهها: یافتهها نشان داد که مدل برنامهدرسی محیط کار با رویکرد آیندهپژوهی در نظام آموزش عالی ایران دارای 42 شاخص و 22 مولفه در 6 مقوله بود. مقوله شرایط علّی شامل مولفههای لزوم توجه به عوامل محیطی، لزوم توجه به عوامل سازمانی، لزوم توجه به عوامل فردی، لزوم توجه به عوامل اجتماعی و فرهنگی و لزوم توجه به تغییرات فناورانه، مقوله پدیده اصلی شامل مولفه برنامهدرسی محیط کار با رویکرد آیندهپژوهی، مقوله شرایط زمینهای شامل مولفههای تناسب برنامهدرسی با اهداف و ویژگیهای محیطی، سازمانی و فردی، فرآیند ارزشیابی صحیح، ایجاد سازمان یادگیرنده، گسترش شمول برنامهدرسی کاری و انضباط سازمانی، مقوله شرایط مداخلهگر شامل مولفههای سیاستگذاریها، فهم ناقص از مفهوم برنامهریزی محیط کار و فناوری آموزشی، مقوله راهبردها شامل مولفههای کاربست آموزش مجازی در تدوین برنامهریزی درسی محیط کار، محیطشناسی و احصاء نیازهای آیندهنگرانه در تدوین برنامهریزی درسی محیط کار، ایجاد انعطاف در برنامهها و سفارشیسازی برنامهدرسی محیط کار، تدوین سازوکار یادگیری مشارکتی با تاکید بر تمرکززدایی و تقویت فرهنگ سازمانی و سازگاری میان سطوح گوناگون هویتی و مقوله پیامدها شامل مولفههای توسعه شایستگیهای کارکنان، تحقق اثربخشی آموزشی و تحقق رضایتمندی آموزشی بودند. بار عاملی همه مقولهها و مولفهها بالاتر از 70/0، میانگین واریانس استخراجشده همه آنها بالاتر از 50/0 و پایایی ترکیبی همه آنها بالاتر از 70/0 بهدست آمد. علاوه بر آن، مدل برنامهدرسی محیط کار با رویکرد آیندهپژوهی در نظام آموزش عالی ایران برازش مناسبی داشت و در این مدل شرایط علّی بر برنامهدرسی محیط کار با رویکرد آیندهپژوهی، شرایط زمینهای، شرایط مداخلهگر و برنامهدرسی محیط کار با رویکرد آیندهپژوهی بر راهبردها و راهبردها بر پیامدها و هر یک از مقولهها بر مولفههای خود اثر مستقیم و معنادار داشتند (05/0P<).نتیجهگیری: با توجه به مدل برنامهدرسی محیط کار با رویکرد آیندهپژوهی در نظام آموزش عالی ایران، برنامهریزی بر اساس آن جهت بهبود وضعیت برنامهدرسی ضروری است.