روانشناسی
فرهاد تنهای رشوانلو؛ محدثه رجبی جغرتین؛ هادی صمدیه
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سبکهای هویت و خودناتوانسازی با استفاده از تحلیل همبستگی کانونی انجام شد. روششناسی: جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر بجنورد تشکیل میدادند. تعداد 210 نفر از این دانش آموزان با روش نمونه گیری تصادفی چندمرحلهای انتخاب شدند. گردآوری دادهها با پرسشنامه سبکهای هویت (برزونسکی، ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سبکهای هویت و خودناتوانسازی با استفاده از تحلیل همبستگی کانونی انجام شد. روششناسی: جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر بجنورد تشکیل میدادند. تعداد 210 نفر از این دانش آموزان با روش نمونه گیری تصادفی چندمرحلهای انتخاب شدند. گردآوری دادهها با پرسشنامه سبکهای هویت (برزونسکی، 1992) و مقیاس خودناتوان سازی (جونز و رودوالت، 1982) انجام شد. تحلیل دادهها با ضریب همبستگی پیرسون و همبستگی کانونی و با استفاده از نرم افزار SPSS.27 انجام شد. یافتهها: نتایج نشان داد که میان سبکهای هویت و ابعاد خودناتوانسازی رابطه معناداری وجود دارد. واریانس مشترک سبکهای هویت و خودناتوان سازی 28 درصد بود. بیشترین اهمیت در تابع سبکهای هویت به هویت اطلاعاتی (81/0) و در تابع خودناتوان سازی به خودناتوان سازی ادعایی اختصاص داشت (99/0-).بحث و نتیجهگیری: در مجموع به نظر میرسد، پردازش اطلاعات مربوط به هویت میتواند بر میزان استفاده از راهبردهای خودناتوان سازی تأثیر داشته باشد و نوجوانانی که هویت اطلاعاتی و هنجاری داشته و از تعهد هویت بالایی برخوردارند از رفتارهای خودناتوان ساز کمتر استفاده می کنند.
مجید قدمی؛ نگار روستا؛ حسین کشاورز افشار؛ قدسی احقر
چکیده
ند هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی مشاوره گروهی با رویکرد گشتالت درمانی و واقعیت درمانی بر سبک های هویت دانش آموزان دوره متوسطه اول شهر تهران بود.روش شناسی: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول مدارس دولتی شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 بودند. 45 ...
بیشتر
ند هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی مشاوره گروهی با رویکرد گشتالت درمانی و واقعیت درمانی بر سبک های هویت دانش آموزان دوره متوسطه اول شهر تهران بود.روش شناسی: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول مدارس دولتی شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 بودند. 45 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفری قرارگرفتند. در این پژوهش گروه آزمایش اول 10 جلسه 90 دقیقهای برنامه آموزش مشاوره گروهی گشتالت درمانی و گروه آزمایش دوم 10 جلسه 90 دقیقه ای برنامه آموزش مشاوره گروهی واقعیت درمانی را دریافت کردند و گروه کنترل هیچ درمانی دریافت نکردند. ابزار پژوهش پرسشنامه سبکهای هویت برزونسکی (1989) بود.دادهها به وسیله روش تحلیل واریانس چند متغیری و آزمون تعقیبی بونفرونی و نرمافزار SPSS نسخه 22، تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها: نتایج نشان داد مشاوره گروهی واقعیت درمانی تاثیر بیشتری نسبت به گشتالت درمانی بر سبکهای هویت داشت. واقعیت درمانی با تأکید بر آزادی انسان و رفتار مسئولانه، به ترغیب دانشآموزان به شناسایی ارزشهایشان و تعیین اهداف، اعمال، موانع و در نهایت تعهد به انجام اعمال در راستای دستیابی به هویت تلاش میکند. بنابراین مشاوره گروهی واقعیت درمانی روشی موثر در سبکهای هویت دانش آموزان است. (001/0P˃).بحث و نتیجهگیری: بر اساس یافته های پژوهش بین گروه آزمایش اول مشاوره گروهی گشتالت درمانی، گروه آزمایش دوم واقعیت درمانی و گروه گواه در سبکهای هویت تفاوت معنیدار وجود دارد