مقاله پژوهشی
صباح عبدی؛ اکبر رضایی؛ علی محمدزاده
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه خودشیفتگی سالم و بیمارگونه با خودکارآمدی تحصیلی دانشآموزان و نقش تعدیلکننده جنسیت در این رابطه انجام شد.روش شناسی: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشآموزان مقطع متوسطه اول شهرستان میاندوآب در سال تحصیلی 98- 1397 بودند. از بین آنها تعداد 369 دانشآموز با روش ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه خودشیفتگی سالم و بیمارگونه با خودکارآمدی تحصیلی دانشآموزان و نقش تعدیلکننده جنسیت در این رابطه انجام شد.روش شناسی: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشآموزان مقطع متوسطه اول شهرستان میاندوآب در سال تحصیلی 98- 1397 بودند. از بین آنها تعداد 369 دانشآموز با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای وارد پژوهش شدند. دادههای پژوهش با استفاده از پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی جینکز و مورگان (1999) پرسشنامه خودشیفتگی نهان بیمارگونه (2013) و پرسشنامه خودشیفتگی آشکار سالم (2013) گردآوری شدند. دادهها با استفاده از روش روش معادلات ساختاری با تکنیک تحلیل گروههای چندگانه تجزیه و تحلیل شدند.یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که خودکارآمدی تحصیلی با خودشیفتگی سالم رابطه مثبت و معنادار و با خودشیفتگی بیمارگونه رابطه منفی و معنادار دارد. متغیر جنسیت در رابطه بین خودشیفتگی سالم با خودکارآمدی تحصیلی اثر تعدیلکننده نداشت و در ارتباط خودشیفتگی بیمارگونه با خودکارآمدی تحصیلی در پسران، نه دختران، نقش تعدیلکننده داشت.بحث و نتیجهگیری: بر اساس یافته های پژوهش انواع خودشیفتگی اثرات متفاوتی بر خودکارآمدی تحصیلی دانشآموزان دارد که میزان این اثر در دانشآموزان دختر و پسر با هم متفاوت است. با توجه به پیچیدگی حوزه خودشیفتگی لازم است مشاوران، روانشناسان و معلمان اطلاعات بیشتری در این زمینه کسب کنند.
مقاله پژوهشی
مژده علیزاده؛ حمیدرضا علوی
چکیده
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی آسیبشناسی مدارس در تجربه زیسته دانشآموزی از دیدگاه دانشجویان بود. روش شناسی: روش پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانشجویان کارشناسی دانشگاه شهید باهنر کرمان با تعداد 10440 نفر در سال 400-1399 بود که از میان آنها 18 نفر طبق اصل اشباع نظری با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. ...
بیشتر
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی آسیبشناسی مدارس در تجربه زیسته دانشآموزی از دیدگاه دانشجویان بود. روش شناسی: روش پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانشجویان کارشناسی دانشگاه شهید باهنر کرمان با تعداد 10440 نفر در سال 400-1399 بود که از میان آنها 18 نفر طبق اصل اشباع نظری با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار جمعآوری دادهها مصاحبه نیمهساختاریافته بود. روایی مصاحبه از طریق دقت در مطرح کردن سؤالات، بکار نگرفتن نظرات شخصی محقق در مصاحبه و تأیید مشارکتکنندگان از فهم صحیح محقق از تجارب آنها حاصل گردید. روایی سؤالات مصاحبه توسط اساتید صاحبنظر در حوزه تعلیم و تربیت تأیید گردید. به منظور تأیید پایایی نیز میزان توافق از طریق ضریب همبستگی پیرسون 96% محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روش تحلیل مضمون استفاده شد.یافتهها: مطابق با یافتههای پژوهش آسیبهای ناشی از مدارس در چهار مضمون اصلی آموزشی، تربیتی، تعاملی و محیطی-فیزیکی، 12 مضمون فرعی و ۲۷۴ کد اولیه جای گرفتند. مضمون اصلی آموزشی، شامل چهار مضمون فرعی ضعف در روشهای تدریس، ضعف در محتوا، ضعف در نظام ارزشیابی و ضعف در صلاحیتهای حرفهای عوامل انسانی مدرسه؛ مضمون اصلی تربیتی، شامل دو مضمون فرعی ضعف در روشهای تربیتی و ضعف در تربیت دینی به طور خاص؛ مضمون اصلی تعاملی، شامل مضامین فرعی مرتبط با تعامل عوامل انسانی مدرسه با دانشآموز و مضمون اصلی محیطی-فیزیکی، شامل دو مضمون فرعی فضای حاکم بر مدرسه و ارائه امکانات و تجهیزات میشدند. علتهای بروز آسیبها شامل ضعف در سیستم گزینش معلمان و مدیران، نبود برنامهریزی دقیق و جامع و موارد دیگر بودند. پیامدهای ناشی از آسیبها نیز شامل مدرسهگریزی، احساس اضطراب نسبت به مدرسه، کاهش انگیزه پیشرفت و موارد دیگر بودند.بحث و نتیجهگیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر آسیبهای چهارگانه آموزشی، تربیتی، تعاملی و محیطی-فیزیکی باعث ناکارآمدی و ضعفهای اساسی در نظام تعلیم و تربیت شدند که نیاز به اقدام جدی جهت رفع آنها و بهبود وضعیت نظام آموزشی است. نتایج پژوهش حاضر میتواند زمینه بازنگری و ایجاد تغییرات اساسی در نظام تعلیم و تربیت را فراهم آورد.
مقاله پژوهشی
یدالله فضلی؛ امید مهنی؛ ایوب فیضی؛ بیژن عبدالهی
چکیده
هدف: هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه مهارتهای ارتباطی مدیران با اثربخشی مدیریت کلاس درس معلمان بود.روش شناسی: روش پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری شامل 28 نفر مدیر و 976 نفر دبیر مدارس مقطع دوم متوسطه شهرستان آمل بود. جهت انتخاب نمونه آماری از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای استفاده شد. بر این اساس تعداد 24 نفر مدیر و 278 نفر ...
بیشتر
هدف: هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه مهارتهای ارتباطی مدیران با اثربخشی مدیریت کلاس درس معلمان بود.روش شناسی: روش پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری شامل 28 نفر مدیر و 976 نفر دبیر مدارس مقطع دوم متوسطه شهرستان آمل بود. جهت انتخاب نمونه آماری از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای استفاده شد. بر این اساس تعداد 24 نفر مدیر و 278 نفر دبیر به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند. ابزار جمع آوری دادهها پرسشنامههای مهارتهای ارتباطی بارتون (1990) و پرسشنامه اثربخشی مدیریت کلاس ایمار و هیکمان (1991) بود. پرسشنامه مهارتهای ارتباطی دارای 18 گویه با سه مولفه «مهارت کلامی، مهارت شنود و مهارت بازخورد» بود. پرسشنامه اثربخشی مدیریت کلاس نیز شامل 35 سوال بود که سه مولفه «برقراری انضباط در کلاس درس، اثربخشی آموزش والدین و اثربخشی آموزش شخصی معلم» را می سنجید. روایی پرسشنامهها با استفاده از روش روایی صوری و محتوایی تایید شد. پایایی پرسشنامهها نیز با استفاده از روش آلفای کرونباخ مناسب گزارش شد. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد.یافتهها: یافتههای پژوهش نشان میدهد که بین مهارتهای ارتباطی مدیران و مؤلفههای آن با مؤلفه برقراری انضباط کلاس درس رابطه معنیداری وجود ندارد، اما بین نمره کل مهارتهای ارتباطی مدیران و مؤلفههای آن با دیگر نمره کل مدیریت کلاس درس و مؤلفههای اثربخشی آموزش والدین و اثربخشی آموزش شخصی معلم رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد. نتایج تحلیل مسیر حاکی از این است که تأثیر مهارت کلامی بر انضباط کلاس درس غیرمعنادار و بر اثربخشی آموزش والدین و اثربخشی آموزش شخصی معلم معنادار میباشد. همچنین، مهارت شنود میتواند اثربخشی آموزش والدین و اثربخشی آموزش شخصی معلم را به طور معنادار و انضباط کلاس درس را به صورت غیرمعنادار تبیین کند. در نهایت مهارت بازخورد قادر است اثربخشی آموزش والدین و اثربخشی آموزش شخصی معلم را به شکل معناداری و انضباط کلاس درس را به صورت غیرمعنادار تبیین کند.بحث و نتیجه گیری: بر اساس یافتههای پژوهش میتوان نتیجه گرفت تقویت مهارتهای ارتباطی مدیران میتواند در غنیسازی ارتباطات کلامی و غیرکلامی با والدین دانشآموزان و نیز کمک به معلمان در کیفیت بخشی مدیریت کلاس درس تاثیرگذار باشد.
مقاله پژوهشی
مهدی مهدی؛ محمد یمنی دوزی سرخابی؛ مرتضی رضایی زاده؛ مرتضی منادی
چکیده
هدف: هدف از پژوهش حاضر، شناسایی بیعدالتیهای آموزشی و پژوهشی موجود نسبت به دانشجویان در حین تحصیل بود. روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر نوع هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، توصیفی بود. به این منظور، از رویکر کیفی پدیدارشناسی بهره گرفته شد. جامعه این پژوهش، دانشجویان یکی از دانشگاههای جامع دولتی شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 بودند. ...
بیشتر
هدف: هدف از پژوهش حاضر، شناسایی بیعدالتیهای آموزشی و پژوهشی موجود نسبت به دانشجویان در حین تحصیل بود. روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر نوع هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، توصیفی بود. به این منظور، از رویکر کیفی پدیدارشناسی بهره گرفته شد. جامعه این پژوهش، دانشجویان یکی از دانشگاههای جامع دولتی شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 بودند. تعداد 20 دانشجو طبق اصل اشباع نظری با روش نمونهگیری هدفمند و نمونهگیری معیار انتخاب شدند. گردآوری دادهها از طریق انجام مصاحبه نیمهساختاریافته صورت گرفت. روایی محتوایی ابزار مصاحبه توسط متخصصان موضوع و پایایی آن نیز با روش پایایی بین دوکدگذار با ضریب %78 مورد تأیید قرار گرفت. برای تحلیل دادهها نیز، روش تحلیل مضمون فان کام به کار گرفته شد. یافتهها: یافتهها نشان داد که بیعدالتی آموزشی هشت مضمون اصلی و 45 مضمون فرعی و بیعدالتی پژوهشی پنج مضمون اصلی و 21 مضمون فرعی داشت. مضمونهای اصلی بیعدالتی در زمینه آموزشی، شامل ضعف اساتید در یاددهی، جدی نگرفتن درس و آموزش، انتقادپذیری پایین اساتید، بیضابطهبودن ارزیابی دانشجویان، تخریب انگیزه دانشجو، تحقیر دانشجو، به رسمیت نشناختن تنوع دانشجویان، و محدود بودن امکان دسترسی به استاد بودند. در زمینه پژوهشی نیز، مضمونهای اصلی بیعدالتی شامل تبعیض در پذیری دکتری، ایجاد محدودیت در همکاری با اساتید، ضعف و تبعیض در ارائه راهنمایی علمی، نگاه ابزاری به دانشجو، و مشکلات تأمین منابع مورد نیاز پژوهشها میشدند. این بیعدالتیها به عنوان عواملی هستند که تأثیرات منفی بر ایجاد و تقویت قابلیتهای اساسی دانشجویان، یعنی احترام و کرامت، دانش و تخیل، انسجام عاطفی، آمادگی یادگیری، صدا، داشتن آرزو، استدلال عملی، و روابط و شبکههای اجتماعی میگذارند.بحث و نتیجهگیری: برگزاری کارگاههای آموزشی برای اساتید با موضوع عدالت آموزشی و پژوهشی، افزایش تنوع اساتید و محتوای آموزشی ارائهشده متناسب با تفاوتهای دانشجویان، توجه به نظرات دانشجویان در مسائل مختلف دانشگاه و رسیدگی به اعتراضهای آنان، راهکارهایی هستند که برای رفع بیعدالتیهای موجود توصیه میشوند.
مقاله پژوهشی
مرسا آذر؛ فریبا کریمی؛ محمد علی نادی
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر، ساخت و اعتباریابی ابزار سنجش مربیگری سازمانی برای مدیران دانشگاههای کشور بود. روش شناسی: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع پیمایشی بود و جامعه آماری شامل مدیران میانی دانشگاههای آزاد اسلامی ایران در سال تحصیلی 99-1398 بود. روش نمونهگیری تصادفی مرحلهای بود. پژوهشگر با تحلیل منابع معتبر علمی با محوریت مربیگری ...
بیشتر
هدف: هدف پژوهش حاضر، ساخت و اعتباریابی ابزار سنجش مربیگری سازمانی برای مدیران دانشگاههای کشور بود. روش شناسی: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع پیمایشی بود و جامعه آماری شامل مدیران میانی دانشگاههای آزاد اسلامی ایران در سال تحصیلی 99-1398 بود. روش نمونهگیری تصادفی مرحلهای بود. پژوهشگر با تحلیل منابع معتبر علمی با محوریت مربیگری سازمانی و مدیریتی با دریافت نظر متخصصان، گویههای ابزار سنجش مربیگری سازمانی را تهیه کرد و سپس پرسشنامه توسط 100 نفر از مدیران میانی دانشگاههای آزاد اسلامی کشور بر اساس تعداد آنها در نمودار سازمانی 5 دانشگاه، اجرا گردید. جهت تجزیهوتحلیل دادهها از تکنیک تحلیل عاملی تاییدی و رویکرد مدلسازی معادله ساختاری واریانس محور با استفاده از نرم افزارهای SPSSنسخه 23 وSmart PLS 3 استفاده شد. یافته ها: پرسشنامه محقق ساخته با 50 گویه برای سنجش مربیگری مدیران دانشگاهی طراحی و ساخته شد. روایی همگرا برای همه گویههای پرسشنامه بالاتر از 5/0 و در نتیجه قابل قبول بود. مقادیر ضریب آلفای کرونباخ بدست آمده برای تمام گویهها بزرگتر از 7/0 بدست آمد که نشان دهنده دقت اندازه گیری بالای ابزار سنجش مربیگری مدیران دانشگاهها بود و در نهایت همه گویههای پرسشنامه مورد تایید قرار گرفتند. بحث و نتیجه گیری: بر اساس یافتههای حاصل، مدیران دانشگاه میتوانند از پرسشنامه طراحی شده به عنوان ابزاری مناسب برای سنجش مربیگری به منظور توسعه عملکرد کارکنان و ارتقای مهارتهای مدیریتی و رهبری خود در سازمان استفاده کنند.
مقاله پژوهشی
الهام محبی اطاقوی؛ امیر حسین محمد داوودی؛ غلامرضا شریفی راد
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه و اعتباریابی ابزار سنجش رهبری فرهنگی در مدیران مدارس استان قم انجام شد.روششناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا توصیفی - همبستگی بود. جامعه این پژوهش مدیران مدارس استان قم در سال تحصیلی 99-1398 بودند که تعداد آنها 944 نفر بود. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 274 نفر برآورد که با توجه به ریزشهای ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه و اعتباریابی ابزار سنجش رهبری فرهنگی در مدیران مدارس استان قم انجام شد.روششناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا توصیفی - همبستگی بود. جامعه این پژوهش مدیران مدارس استان قم در سال تحصیلی 99-1398 بودند که تعداد آنها 944 نفر بود. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 274 نفر برآورد که با توجه به ریزشهای احتمالی تعداد 300 نفر با روش نمونهگیری تصادفی ساده بهعنوان نمونه انتخاب شدند، اما به دلیل 10 پرسشنامه مفقوده تحلیلها برای 290 نفر انجام شد. برای رهبری فرهنگی پرسشنامه محققساخته 129 گویهای با طیف لیکرت 5 درجهای طراحی و شاخصهای روانسنجی آن مورد بررسی قرار گرفت. روایی محتوایی پرسشنامه با نظر متخصصان و روایی سازه ابزار با روش تحلیل عاملی اکتشافی و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ در نرمافزار SPSS نسخه 25 بررسی شد.یافتهها: نتایج نشان داد که روایی محتوایی ابزار با نظر متخصصان تایید و بررسی روایی سازه حاکی از آن بود که تعداد 11 گویه به دلیل بار عاملی کمتر از 3/0 از ابزار حذف و ابزار نهایی 118 گویه داشت. پرسشنامه سنجش رهبری فرهنگی در مدیران مدارس دارای 25 عامل بود که بار عاملی و روایی همگرای همه عاملها بالاتر از 5/0 و پایایی همه آنها بالاتر از 70/0 بود.بحث و نتیجهگیری: پرسشنامه سنجش رهبری فرهنگی در مدیران مدارس با 25 عامل دارای شاخصهای روانسنجی مناسبی بود. بنابراین، مسئولان
مقاله پژوهشی
سمیرا اشکبوس؛ مهری دارایی؛ ابراهیم پور حسینی
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل فرهنگ سازمانی در دانشگاه علوم پزشکی لرستان انجام شد.روش شناسی: نوع روش پژوهش حاضر، آمیخته اکتشافی(کیفی- کمّی) و از نظر هدف پژوهشی کاربردی بود. در بخش کیفی با استفاده از پانل دلفی، تعداد 15 خبره(حوزه علوم پزشکی استان لرستان در سال 1399) در سه دور در تکمیل پرسشنامهها تا تعیین مؤلفهها و شاخصهای فرهنگ سازمانی ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل فرهنگ سازمانی در دانشگاه علوم پزشکی لرستان انجام شد.روش شناسی: نوع روش پژوهش حاضر، آمیخته اکتشافی(کیفی- کمّی) و از نظر هدف پژوهشی کاربردی بود. در بخش کیفی با استفاده از پانل دلفی، تعداد 15 خبره(حوزه علوم پزشکی استان لرستان در سال 1399) در سه دور در تکمیل پرسشنامهها تا تعیین مؤلفهها و شاخصهای فرهنگ سازمانی مشارکت داشتند. در بخش کمّی نیز جامعه آماری شامل مدیران و کارکنان دانشگاه علوم پزشکی استان لرستان(8023) در سال 1399 بودند که بر اساس فرمول کوکران تعداد 367 نفر به عنوان حجم نمونه و با روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامهای بود که توسط خبرگان در پانل دلفی به دست آمد. برای پایایی ابزار نیز از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شد که مقدار 82/0 به دست آمد. برای تحلیل دادهها از آمارههای توصیفی(میانگین، فراوانی و درصد) با نرم افزار SPSS24 و استنباطی مدلیابی معادلات ساختاری از نرمافزارSmart pls V3.2.8 استفاده شد. یافتهها: یافتههای حاصل از روش دلفی نشان داد فرهنگ سازمانی دارای 8 مؤلفه و 54 شاخص بود و ضریب توافق کندال نیز 69/0 حاصل شد. نتایج کمّی پژوهش نیز نشان داد بارهای عاملی مؤلفههای فرهنگ سازمانی به ترتیب برای نتیجه محوری برابر با 82/0، تیمگرایی برابر با 61/0، حاکمیت و رهبری برابر با 58/0، الگوی ارتباطی مطلوب برابر با 53/0، تأکید بر جزئیات برابر با 49/0، مسئولیت مشترک و ایده پردازی برابر با 41/0 و برای وفق پذیری برابر با 38/0 حاصل شد. بحث و نتیجهگیری: میتوان نتیجه گرفت فرهنگ سازمانی دارای مؤلفههای متعددی است که بر این اساس برنامهریزان و مدیران دانشگاهها میتوانند با اهمیت دادن به هر یک از این مؤلفهها در جهت ارتقای فرهنگ سازمانی در دانشگاههای علوم پزشگی گامهای مؤثری بر دارند.
مقاله پژوهشی
کوثر خضر زاده؛ خدیجه حشمتی؛ رضا معصومی نژاد
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی شاخصههای نوعدوستی در برنامه درسی هدیههای آسمان دوره ابتدایی انجام شد.روش شناسی: رویکرد پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش اجرا کیفی از نوع مطالعه اسنادی بود. جامعه پژوهش شامل کتب هدیههای آسمان دوره ابتدایی(پایه دوم تا ششم) در سال تحصیلی 1400-1399 بود که با توجه به ماهیت موضوع کتب همه پایهها به عنوان ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی شاخصههای نوعدوستی در برنامه درسی هدیههای آسمان دوره ابتدایی انجام شد.روش شناسی: رویکرد پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش اجرا کیفی از نوع مطالعه اسنادی بود. جامعه پژوهش شامل کتب هدیههای آسمان دوره ابتدایی(پایه دوم تا ششم) در سال تحصیلی 1400-1399 بود که با توجه به ماهیت موضوع کتب همه پایهها به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت اعتباربخشی به دقت و صحت دادهها از روش خودبازبینی محقق و مرور همتایان و برای پایایی دادهها از بررسی همزمان استفاده شد. برای جمعآوری دادهها از فهرست وارسی و برای تحلیل دادهها از روش تحلیل محتوا به شیوه کدگذاری دستی استفاده شد.یافتهها: یافتههای این تحقیق 6 مقوله اصلی، 16 مقوله فرعی و 98 مفهوم را دربرگرفت که مقولههای اصلی تعلق خانوادگی (خویشاوند دوستی، حبذاتی)، دوستگزینی (مهارت ارتباطی، پیوندگرایی زیستی، مردممداری)، اجتماعیسازی (شهروندگرایی، همنوعگرایی، همزیست پذیری)، آموزشپذیری (آگاهسازی، مشاورهپذیری، خوشبینسازی)، اصالتپروری (اعتمادسازی، امنیت اقتصادی)، خویشتنشناسی (خودستیزی، خودسازی، دغدغهمندی) در آن شناسایی گردید.بحث و نتیجهگیری: نتایج نشان داد که نوعدوستی از طریق آموزش، ضمن ارتقاء جایگاه و نقش دانشآموزان، صلاحیتهای فردی و گروهیشان را توسعه داده و آنها را نسبت به کنشها و پدیدههای زنده جامعه مسئولیتپذیر به بار آورد.
مقاله پژوهشی
سید محمد تفرشی؛ حمداله منظری توکلی؛ سنجر سلاجقه
چکیده
هدف: ﻫﺪف ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ شناسایی موانع و چالشهای اجرای برنامهریزی استراتژیک در نظام آموزش عالی و اثر آن بر نوآوری سازمانی بود.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف، پژوهشی کاربردی و از نظر روش اجرا تلفیقی (کیفی- کمّی) بود. جامعه بخش کیفی شامل خبرگان دانشگاهی در رشتههای برنامهریزی استان خراسان رضوی در سال تحصیلی 400-1399 بودند که تعداد ...
بیشتر
هدف: ﻫﺪف ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ شناسایی موانع و چالشهای اجرای برنامهریزی استراتژیک در نظام آموزش عالی و اثر آن بر نوآوری سازمانی بود.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف، پژوهشی کاربردی و از نظر روش اجرا تلفیقی (کیفی- کمّی) بود. جامعه بخش کیفی شامل خبرگان دانشگاهی در رشتههای برنامهریزی استان خراسان رضوی در سال تحصیلی 400-1399 بودند که تعداد 30 نفر از آنان با روش نمونهگیری هدفمند به عنوان نمونه و طبق اصل اشباع نظری انتخاب شدند در بخش کمّی نیز جامعه آماری شامل روﺳﺎ و ﻣﻌﺎوﻧﯿﻦ داﻧﺸﮕﺎههای مختلف استان خراسان رضوی در سال تحصیلی 1399-1398 ﺑﻪ ﺗﻌﺪاد 320 ﻧﻔﺮ بودند ﮐـﻪ بر اساس فرمول کوکران تعداد 175 ﻧﻔﺮ با روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کیفی مصاحبه و اعتبار آن با روایی محتوایی و پایایی نیز با ضریب توافق کدگذاری حاصل شد. در بخش کمّی نیز پرسشنامه محقق ساخته موانع و چالشهای برنامهریزی استراتژیک با 50 گویه، اجرای برنامهریزی استراتژیک (Barisons, 2010) و نوآوری سازمانی (Ismail, 2002) بود که روایی محتوایی پرسشنامه موانع و چالشهای برنامهریزی استراتژیک با نظر متخصصان تأیید و پایایی پرسشنامهها با روش آلفای کرونباخ برای هر سه ابزار به ترتیب93/0، 91/0 و 94/0 حاصل شد. تحلیل دادههای بخش کیفی با روش تحلیل مضمون و در بخش کمّی از آمارههای توصیفی با نرمافزار Spss26 و تحلیل عاملی تاییدی و مدلیابی معادلات ساختاری در نرمافزار Smart pls24 استفاده شد. یافتهها: یافتهها نشان داد موانع و چالشهای اجرای برنامهریزی استراتژیک در 5 مؤلفه اصلی (ﻣﻮاﻧﻊ ﻓﺮدی، ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ، ﻣﺤﯿﻄﯽ، برنامهریزی و مدیریت) و 50 شاخص بود. همچنین نتایج نشان داد ﻣﻮاﻧﻊ و چالشهای برنامهریزی استراتژیک ﺑر اجرای برنامهریزی استراتژیک اثر ﻣﻌﻨﯽدار(39/25=t) و ﻣﻌﮑﻮس با ضریب مسیر (74/0-) و اجرای برنامهریزی استراتژیک نوآوری سازمانی اثر معنیدار (81/48=t) و ﻣﺜﺒﺖ با ضریب مسیر (84/0) وﺟﻮد داشت.بحث و نتیجهگیری: با توجه به یافتهها میتوان نتیجه گرفت نظام آموزش عالی برای افزایش نواوری سازمانی باید از برنامهریزی استراتژیک مناسبی برخوردار باشد و جهت تحقق آن باید موانع و چالشهای مختلف درون و برون سازمانی را اولویت بندی نماید
مقاله پژوهشی
افسانه پیر مغان؛ رضوان حسین قلی زاده؛ محسن نوغانی دخت بهمنی
چکیده
هدف: هدف این پژوهش مطالعه قوم نگارانه فرهنگ سازمانی دو مدرسه ابتدایی شهر مشهد بر اساس دیدگاه شاین بود.روششناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا قومنگاری با رویکرد کیفی بود. نمونه موردمطالعه را 15 نفر از مدیران، معاونان، معلمان و دانشآموزان در دو مدرسه ابتدایی دخترانه و پسرانه در شهر مشهد در سال تحصیلی ...
بیشتر
هدف: هدف این پژوهش مطالعه قوم نگارانه فرهنگ سازمانی دو مدرسه ابتدایی شهر مشهد بر اساس دیدگاه شاین بود.روششناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا قومنگاری با رویکرد کیفی بود. نمونه موردمطالعه را 15 نفر از مدیران، معاونان، معلمان و دانشآموزان در دو مدرسه ابتدایی دخترانه و پسرانه در شهر مشهد در سال تحصیلی 99-1398 تشکیل دادند که به شیوه هدفمند و طبق اصل اشباع انتخاب شدند. کفایت حجم نمونه بر اساس اشباع نظری تعیین شد. جهت گردآوری دادهها از روش مشاهده نیمه مشارکتی و مصاحبه نیمهساختاریافته و برای تحلیل دادهها از تکنیک کدگذاری در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی بهره گرفته شد. اعتبار نتایج بر اساس معیارهای چهارگانه گوبا و لینکن و با اطمینان از میزان «موثق بودن» دادهها و نیز کدگذاری و بازبینی توسط اعضای تیم پژوهش تأمین شد.یافتهها: نتایج حاکی از شناسایی و استخراج 37 مقوله گزینشی در سه سطح الگوهای رفتاری (18 کد گزینشی)، ارزشها و هنجارها (12 کد گزینشی) و مفروضات بنیادین و باورها (7 کد گزینشی) بر اساس دیدگاه شاین بود. از مجموع 436 کد باز، 227 کد در سطح الگوهای رفتاری، 121 کد در سطح ارزشها و باورها و 88 کد در سطح مفروضات بنیادین شناسایی شدند. از مجموع 88 کد محوری نیز 42 کد در سطح الگوهای رفتاری، 29 کد در سطح ارزشها و هنجارها، و 17 کد در سطح مفروضات بنیادین فرهنگسازمانی استخراج شدند. از ویژگیهای مهم فرهنگ سازمانی در سطح الگوهای رفتاری میتوان به تعامل اجتماعی ضعیف میان اعضای مدرسه و رفتار نامناسب کادر مدرسه با دانشآموزان و در سطح ارزشها و هنجارها به همکاری، همدلی اجتماعی با والدین و انگیزش دانشآموزان و در سطح مفروضات به تعاون و همکاری والدین و دانشآموزان در امور مدرسه، نظارت و مدیریت رفتار انضباطی دانشآموزان و کارکنان اشاره نمود. بحث و نتیجهگیری: نظر به غلبه ویژگیهای فرهنگ سازمانی بوروکراتیک، رسمی و قیمی از نوع کنترلی به ویژه دوگانگی بین بوروکراسی و مشارکت طلبی ضروری است توجه ویژهای به مقوله نرم و چندلایهای فرهنگ سازمانی مدرسه که رفتارهای آشکار اعضای مدرسه را بهویژه در امر آموزش و یادگیری تحت تأثیر قرار میدهد، در فرایند سیاستگذاری و تصمیمگیری آموزشی از سوی سیاستگذاران آموزشی بهویژه مدیران مدارس صورت گیرد.
مقاله پژوهشی
عباس زمانی؛ لیلا حسینی طبقدهی؛ حسین مؤمنی مهموئی
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی استقرار سیستم مدیریت دانش در اداره کل آموزش و پرورش استان مازندران انجام شد.روش شناسی: پژوهش از نظر هدف کاربردی و از منظر روش گردآوری داده ها، اکتشافی از نوع کیفی بود. جامعه آماری مقالات داخلی و خارجی در سال های 2000 الی 2019 بودند. روش نمونه گیری با مقالات حائز اولوبت بالاتر در روش شناسی کسپ آغاز و با رسیدن ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی استقرار سیستم مدیریت دانش در اداره کل آموزش و پرورش استان مازندران انجام شد.روش شناسی: پژوهش از نظر هدف کاربردی و از منظر روش گردآوری داده ها، اکتشافی از نوع کیفی بود. جامعه آماری مقالات داخلی و خارجی در سال های 2000 الی 2019 بودند. روش نمونه گیری با مقالات حائز اولوبت بالاتر در روش شناسی کسپ آغاز و با رسیدن به کفایت تئوریک خاتمه یافت. با جستجوی سیستماتیک در 7 پایگاه داده، 152 مقاله یافت شد که در مراحل ارزیابی در نهایت 14 مقاله برای تدوین الگو مورد تأئید قرار گرفت. برای بررسی روایی فراترکیب، از ابزار ارزیابی حیاتی (کسپ) و به منظور سنجش پایایی از شاخص کاپای کوهن که (75/0) به دست آمد، استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از الگوی هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو (2007) انجام شد.یافته ها: یافته ها نشان داد که سیستم مدیریت دانش دارای، 50 شاخص و 11 مؤلفه شامل حمایت مدیریت ارشد، فرهنگ سازمانی، مدیریت منابع انسانی، زیرساخت سازمانی، زیرساخت های فن آورانه، توانمندی های فن آورنه، توانمندسازی، فرآیندهای مدیریت دانش، استراتژی و اهداف، محرک های انگیزاننده دانشی و معماری دانش شناسایی شدند و بر اساس آن الگوی استقرار سیستم مدیریت دانش ترسیم شد.بحث و نتیجه گیری: با توجه به شاخص ها و مؤلفه های شناسایی شده برای استقرار سیستم مدیریت دانش در اداره کل آموزش و پرورش، متخصصان و برنامه ریزان می توانند از طریق بهبود مضامین این پژوهش گام مؤثری در جهت بهبود عملکرد و اثربخشی سازمانی مبتنی بر دانش بردارند.
مقاله پژوهشی
نجمه گلزاری مقدم؛ ولی مهدی نژاد؛ زهرا نیک منش
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه تاثیر الگوی آموزشی گانیه و الگوی آموزشی- انگیزشی کلر بر انگیزش تحصیلی دانشآموزان پایه هفتم انجام شد.روششناسی: این مطالعه نیمهتجربی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش دانشآموزان پایه هفتم شهر زاهدان در سال تحصیلی 99-1398 بودند که از میان آنان 60 نفر با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه تاثیر الگوی آموزشی گانیه و الگوی آموزشی- انگیزشی کلر بر انگیزش تحصیلی دانشآموزان پایه هفتم انجام شد.روششناسی: این مطالعه نیمهتجربی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش دانشآموزان پایه هفتم شهر زاهدان در سال تحصیلی 99-1398 بودند که از میان آنان 60 نفر با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و بهصورت تصادفی در سه گروه مساوی شامل دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش اول با روش الگوی آموزشی گانیه و گروه آزمایش دوم با روش الگوی آموزشی- انگیزشی کلر به مدت هشت جلسه 45 دقیقه آموزش دیدند و گروه کنترل با روش مرسوم آموزش دید. دادهها با پرسشنامه انگیزش تحصیلی (Harter, 1981) جمعآوری و با روش تحلیل کوواریانس تکمتغیری و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرمافزار SPSS نسخه 24 تحلیل شدند.یافتهها: یافتهها نشان داد که هر دو روش الگوی آموزشی گانیه و الگوی آموزشی- انگیزشی کلر در مقایسه با گروه کنترل باعث افزایش معنادار انگیزش تحصیلی دانشآموزان شدند (05/0P).بحث و نتیجهگیری: با توجه به اثربخشی هر دو روش مداخله، میتوان از هر دو روش الگوی آموزشی گانیه و الگوی آموزشی- انگیزشی کلر جهت بهبود انگیزش تحصیلی دانشآموزان استفاده کرد.
مقاله پژوهشی
عرفان عطارد؛ بدری عباسی
چکیده
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه عملکرد تحصیلی و سلامت روان دانشآموزان دختر تیزهوش و عادی انجام شد.روششناسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا علی- مقایسهای بود. جامعه پژوهش دانشآموزان دختر تیزهوش و عادی شهرستان تالش در سال تحصیلی 98-1397 بودند. جامعه دانشآموزان دختر تیزهوش 104 نفر بودند که بر اساس جدول کرجسی و مورگان تعداد ...
بیشتر
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه عملکرد تحصیلی و سلامت روان دانشآموزان دختر تیزهوش و عادی انجام شد.روششناسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا علی- مقایسهای بود. جامعه پژوهش دانشآموزان دختر تیزهوش و عادی شهرستان تالش در سال تحصیلی 98-1397 بودند. جامعه دانشآموزان دختر تیزهوش 104 نفر بودند که بر اساس جدول کرجسی و مورگان تعداد 82 نفر به روش نمونهگیری تصادفی ساده بهعنوان نمونه انتخاب و بر همین اساس 82 نفر از دانشآموزان دختر عادی که با آنها همتا شده بودند نیز برای مقایسه به روش نمونهگیری هدفمند بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه عملکرد تحصیلی (Pham & Taylor, 1999) و چکلیست تجدیدنظرشده نشانههای اختلالهای روانی (Drogatis, Lipman & Covi, 1973) بودند. دادهها با روش آزمون تی وابسته در نرمافزار SPSS-20 تحلیل شدند.یافتهها: یافتهها نشان داد که دانشآموزان دختر تیزهوش و عادی از نظر عملکرد تحصیلی و هر پنج مولفه آن شامل خودکارآمدی، تاثیرات هیجانی، برنامهریزی، فقدان کنترل پیامد و انگیزش تفاوت معناداری داشتند (05/0P<). به عبارت دیگر، دانشآموزان دختر تیزهوش از نظر عملکرد تحصیلی و مولفههای آن وضعیت بهتری داشتند. دیگر یافتهها نشان داد که دانشآموزان دختر تیزهوش و عادی فقط از نظر دو مولفه سلامت روان شامل شکایات جسمانی و وسواسی- اجباری تفاوت معناداری داشتند (05/0P<)، اما از نظر کل سلامت روان و سایر مولفههای آن شامل حساسیت بینفردی، افسردگی، اضطراب، پرخاشگری، هراس، افکار پارانوییدی و روانپریشی تفاوت معناداری نداشتند (05/0P>). به عبارت دیگر، دانشآموزان دختر تیزهوش فقط از نظر دو مولفه شکایات جسمانی و وسواسی- اجباری وضعیت بدتری داشتند، اما نظر کل سلامت روان و سایر مولفهها تفاوت معناداری نداشتند.بحث و نتیجهگیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر، برنامهریزی برای بهبود عملکرد تحصیلی دانشآموزان دختر عادی و کاهش شکایات جسمانی و وسواسی- اجباری دانشآموزان دختر تیزهوش ضروری است.
مقاله پژوهشی
حیدر ابراهیمی؛ سید یعقوب موسوی؛ مصطفی ازکیا
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه الگویی برای چالشهای اقتصادی- اجتماعی خصوصیسازی آموزشوپرورش انجام شد.روششناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش خبرگان خصوصیسازی، بازاریابی استراتژیک و آموزشی آموزشوپرورش شهر تهران در سال 1399 بودند. نمونه طبق اصل اشباع نظری 11 نفر در نظر گرفته شد که با روش نمونهگیری ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه الگویی برای چالشهای اقتصادی- اجتماعی خصوصیسازی آموزشوپرورش انجام شد.روششناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش خبرگان خصوصیسازی، بازاریابی استراتژیک و آموزشی آموزشوپرورش شهر تهران در سال 1399 بودند. نمونه طبق اصل اشباع نظری 11 نفر در نظر گرفته شد که با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. دادهها با مصاحبه نیمهساختاریافته جمعآوری که روایی آن با کمک چهار فرد خبره و دو همکار پژوهشی تایید و پایایی آن با روش ضریب کاپای کوهن 63/0 بدست آمد. دادهها با روش تحلیل مضمون شامل کدگذاری باز، محوری و انتخابی در نرمافزار MAXQDA12 تحلیل شدند.یافتهها: یافتهها نشان داد که برای چالشهای اقتصادی- اجتماعی خصوصیسازی آموزشوپرورش 184 شاخص در شش مضمون فرعی مشوقها، بازدارندهها، قوتها، ضعفها، پیامدها و سازوکارها و دو مضمون اصلی سطح کلان و سطح خرد شناسایی شد؛ بهطوریکه 78 شاخص در سطح کلان و 106 شاخص در سطح خرد قرار داشت. در نهایت، الگوی چالشهای اقتصادی- اجتماعی خصوصیسازی آموزشوپرورش طراحی شد.بحث و نتیجهگیری: مضمونهای شناساییشده درباره چالشهای اقتصادی- اجتماعی خصوصیسازی آموزشوپرورش برای مسئولان و برنامهریزان نظام آموزشوپرورش تلویحات کاربردی دارد. آنان با استفاده از نتایج این پژوهش و سایر پژوهشها میتوانند زمینه را برای اجرای مناسب خصوصیسازی آموزشوپرورش فراهم نمایند.
مقاله پژوهشی
علی اصغر حسینمردی؛ شهره قربان شیرودی؛ محمد رضا زربخش بحری؛ طاهر تیزدست
چکیده
هدف: هدف این پژوهش تعیین رابطه اشتیاق تحصیلی، اشتیاق به مدرسه و احساس تعلق به مدرسه با پیشرفت تحصیلی با واسطه انگیزش پیشرفت تحصیلی در دانشآموزان پسر بود.روششناسی: این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش دانشآموزان پسر دوره دوم متوسطه مناطق 2 و 5 شهر تهران در سال تحصیلی 98-1397 بودند. حجم نمونه 604 نفر در نظر گرفته شد که با روش ...
بیشتر
هدف: هدف این پژوهش تعیین رابطه اشتیاق تحصیلی، اشتیاق به مدرسه و احساس تعلق به مدرسه با پیشرفت تحصیلی با واسطه انگیزش پیشرفت تحصیلی در دانشآموزان پسر بود.روششناسی: این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش دانشآموزان پسر دوره دوم متوسطه مناطق 2 و 5 شهر تهران در سال تحصیلی 98-1397 بودند. حجم نمونه 604 نفر در نظر گرفته شد که با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه اشتیاق تحصیلی (Fredricks et al, 2004)، مقیاس اشتیاق به مدرسه (Veiga, 2016)، مقیاس احساس تعلق به مدرسه (Arslan & Duru, 2017)، پرسشنامه انگیزش پیشرفت تحصیلی (Hermans, 1970) و معدل نیمسال قبل بهعنوان شاخص پیشرفت تحصیلی بودند. دادهها با روشهای ضرایب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر در نرمافزارهای SPSS و AMOS تحلیل شدند.یافتهها: یافتهها نشان داد که مدل رابطه اشتیاق تحصیلی، اشتیاق به مدرسه و احساس تعلق به مدرسه با پیشرفت تحصیلی با واسطه انگیزش پیشرفت تحصیلی برازش مناسبی داشت. همچنین، هر سه متغیر اشتیاق تحصیلی، اشتیاق به مدرسه و احساس تعلق به مدرسه بر انگیزش پیشرفت تحصیلی و پیشرفت تحصیلی و متغیر انگیزش پیشرفت تحصیلی بر پیشرفت تحصیلی اثر مستقیم و معنادار داشت (05/0>P). علاوه بر آن، اشتیاق تحصیلی، اشتیاق به مدرسه و احساس تعلق به مدرسه با واسطه انگیزش پیشرفت تحصیلی بر پیشرفت تحصیلی اثر غیرمستقیم و معنادار داشتند (05/0>P).بحث و نتیجهگیری: با توجه به نتایج برای افزایش و ارتقای پیشرفت تحصیلی میتوان زمینه را برای بهبود اشتیاق تحصیلی، اشتیاق به مدرسه، احساس تعلق به مدرسه و انگیزش پیشرفت تحصیلی فراهم کرد.
مقاله پژوهشی
محمد زارعان دولت ابادی؛ بدری شاه طالبی؛ رضا جعفری هرندی
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل رفتار شهروندی سازمانی معلمان مدارس دولتی ایران انجام شد.روش شناسی: مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی مبتنی بر نظریه دادهبنیاد بود. جامعه پژوهش خبرگان آموزشوپرورش ایران در سال 1399 بودند. حجم نمونه طبق اصل اشباع نظری 28 نفر برآورد که پس از بررسی ملاکهای ورود به مطالعه با روش نمونهگیری ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل رفتار شهروندی سازمانی معلمان مدارس دولتی ایران انجام شد.روش شناسی: مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی مبتنی بر نظریه دادهبنیاد بود. جامعه پژوهش خبرگان آموزشوپرورش ایران در سال 1399 بودند. حجم نمونه طبق اصل اشباع نظری 28 نفر برآورد که پس از بررسی ملاکهای ورود به مطالعه با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از مصاحبه نیمهساختاریافته استفاده شد که روایی آن را روش مثلثسازی تایید و پایایی آن با روش ضریب توافق بین دو کدگذار 83/0 برآورد شد. دادهها پس از گردآوری با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی مبتنی بر نظریه دادهبنیاد در نرمافزار MAXQDA نسخه 2020 تحلیل شدند.یافتهها: یافتهها نشان داد که رفتار شهروندی سازمانی معلمان مدارس دولتی ایران دارای 178 مفهوم و 23 مقوله فرعی در 12 مقوله اصلی بود. در پدیده محوری رفتار شهروندی سازمانی معلمان، دو مقوله اصلی تغییرات راهبردی نظام آموزشوپرورش (با دو مقوله فرعی همگامی با تغییرات و تحولات جدید و رشد سجایای اخلاقی و روحیه ازخودگذشتگی) و نگرشهای توسعهگرایانه سازمانی (با دو مقوله فرعی توسعه کنشهای مشارکتی و بروندادهای توسعهای نظام آموزشی کارآمد) بهعنوان شرایط علی، سه مقوله اصلی ویژگیهای رهبری سازمانی (با دو مقوله فرعی گرایشهای نیکخواهانه رهبران و رفتارهای رهبری موثر و پویا)، ویژگیهای فردی پیروان (با دو مقوله فرعی ارزشهای آرمانی و هنجارهای رفتاری) و ویژگیهای سازمانی (با دو مقوله فرعی فرهنگ سازمانی ارزشمدار و جو سازمانی شفقتمحور) بهعنوان شرایط زمینهای، دو مقوله اصلی سرمایه جمعی (با دو مقوله فرعی سرمایه روانشناختی اجتماعی و فرهنگ عمومی) و تغییر ارزشی (با دو مقوله فرعی رشد ارزشهای کثرتگرایی و رشد فرهنگی اجتماعی) بهعنوان شرایط مداخلهگر، سه مقوله اصلی راهبردهای سازمانی (با دو مقوله فرعی آموزش کارکنان و فرهنگ سازمانی محرک)، راهبردهای مدیریتی (با یک مقوله فرعی رهبری کارآمد) و راهبردهای اجتماعمحور (با دو مقوله فرعی بازنمایی نقش فرهنگیان و توسعه فرهنگ عمومی) بهعنوان راهبردها و دو مقوله اصلی فردی (با دو مقوله فرعی پیامد روانشناختی و توسعه عملگرایی فردی) و سازمانی- اجتماعی (با دو مقوله فرعی سازمان فرابالنده و پویایی اجتماعی) بهعنوان پیامدها شناسایی شدند. در نهایت، مدل پارادایمی رفتار شهروندی سازمانی معلمان مدارس دولتی ایران طراحی شد.بحث و نتیجهگیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر، برنامهریزی برای بهبود رفتار شهروندی سازمانی معلمان مدارس دولتی ایران از طریق مفاهیم و مقولههای اصلی و فرعی ضروری است.
مستخرج از رساله
سمانه دهقان زاده؛ سکینه جعفری
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی مؤلفههای آموزش حقوق شهروندی در نظام آموزشی کشور از نظر صاحبنظران بود.روش شناسی: این پژوهش با رویکرد ترکیبی آمیخته اکتشافی انجام شد. جامعه آماری بخش کیفی، متخصصان و اساتید دانشگاههای سراسری کشور در حوزه حقوق شهروندی در سال 1399 بودند که 15 نفر طبق اصل اشباع نظری با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. ...
بیشتر
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی مؤلفههای آموزش حقوق شهروندی در نظام آموزشی کشور از نظر صاحبنظران بود.روش شناسی: این پژوهش با رویکرد ترکیبی آمیخته اکتشافی انجام شد. جامعه آماری بخش کیفی، متخصصان و اساتید دانشگاههای سراسری کشور در حوزه حقوق شهروندی در سال 1399 بودند که 15 نفر طبق اصل اشباع نظری با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. جامعه آماری بخش کمی، معلمان شهر سمنان در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که 267 نفر با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونهگیری تصادفی طبقهای بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کیفی مصاحبه نمیهساختاریافته و بررسی اسناد موجود در این زمینه بود. در بخش کمی پرسشنامه محققساخته مبتنی بر دادههای بخش کیفی بود. میزان پایایی در بخش کیفی با روش هولستی 85/0 محاسبه شد که حاکی از پایایی مطلوب بود و روایی با استفاده از معیار کیفیت (مؤثق بودن) سنجیده و مورد تأیید قرار گرفت. در بخش کمی، برای سنجش روایی پرسشنامه از تحلیل عامل تأییدی و برای محاسبه پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد، که مقدار بار عاملی تمام مؤلفههای پرسشنامه بالاتر از 3/0 بود و آلفای کرونباخ برای همه ابعاد بالاتر از 70/0 بدست آمد. در بخش کیفی دادهها با روش تحلیل مضمون و در بخش کمی دادهها با روش تحلیل عامل تأییدی در نرمافزارهای SPSS 21 و LISREL 8.5 تحلیل شدند.یافتهها: نتیجۀ تحلیل دادهها در بخش کیفی منجر به شناسایی ۵۶ مضمون پایه، 11 مضمون سازماندهنده فرعی در زمینۀ حقوق شهروندی گردید که در قالب ۴ مضمون سازماندهنده اصلی حقوق اجتماعی با سه مضمون فرعی (حمایتهای مالی و درآمدی، حقوق آموزشی و بهداشتی، حمایتهای قضایی)، حقوق سیاسی با دو مضمون فرعی (حقوق عضویت و مشارکت، حقوق شرکت در تجمعات)، حقوق مدنی با چهار مضمون فرعی (آزادی عملکرد فردی، آزادی اندیشه، آزادی اقتصادی و اجتماعی، حقوق مربوط به مساوات)، حقوق فرهنگی با دو مضمون فرعی (حداقل حقوق فرهنگی پایه، حمایتها و حفاظتهای فرهنگی) سازماندهی شدند. نتایج تحلیل عامل تأییدی حاکی از تأیید بار عاملی مضمونهای پایه و سازماندهنده جهت اندازهگیری آموزش حقوق شهروندی بود.بحث و نتیجهگیری: با توجه به مضامین شناسایی شده، برنامهریزی برای آموزش حقوق شهروندی در مدارس کشور و آگاه نمودن دانشآموزان ضروری است. بنابراین لازم است تا مسئولان نظام آموزشی توجه و اهتمام بیشتری نسبت به آموزش حقوق شهروندی و گنجاندن مطالب بیشتری از این حقوق در کتابها و برنامۀ درسی دانشآموزان داشته باشند.
مقاله پژوهشی
جواد کهن سال جاجرم؛ محبوبه سلیمان پور عمران؛ رویا افراسیابی
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف اعتباریابی الگوی تدریس مبتنی بر هوش هیجانی در آموزش عالی انجام شد.روش شناسی: پژوهش حاضر آمیخته یعنی کیفی و کمی بود. جامعه بخش کیفی خبرگان رشتههای علوم تربیتی آموزش عالی استانهای خراسان و جامعه بخش کمی دانشجویان کارشناسی همه رشتههای آموزش عالی استانهای خراسان در سال 400-1399 بودند. حجم نمونه بخش کیفی طبق اصل ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف اعتباریابی الگوی تدریس مبتنی بر هوش هیجانی در آموزش عالی انجام شد.روش شناسی: پژوهش حاضر آمیخته یعنی کیفی و کمی بود. جامعه بخش کیفی خبرگان رشتههای علوم تربیتی آموزش عالی استانهای خراسان و جامعه بخش کمی دانشجویان کارشناسی همه رشتههای آموزش عالی استانهای خراسان در سال 400-1399 بودند. حجم نمونه بخش کیفی طبق اصل اشباع نظری 15 نفر برآورد که با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و حجم نمونه بخش کمی طبق فرمول کوکران 350 نفر برآورد که با توجه به شیوع کووید-19 با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش مصاحبه عمیق و نیمهساختاریافته و پرسشنامه محققساخته 92 گویهای بودند که روایی مصاحبهها با روش مثلثسازی تایید و پایایی آن با روش هولستی 94/0 و روایی محتوایی پرسشنامه با نظر متخصصان تایید و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ 75/0 برآورد شد. دادهها با روشهای کدگذاری و تحلیل عاملی اکتشافی در نرمافزار SPSS نسخه 22 تحلیل شدند.یافتهها: نتایج بخش کیفی نشان داد که 92 کد باز و 26 کد محوری در قالب پنج کد گزینشی وجود داشت که شامل خودشناسی (با سه کد آگاهی هیجانی، خودارزیابی صحیح و خودباوری)، تعامل عاطفی (با پنج کد شناخت و درک دیگران، بالندگی دیگران، خدمتمداری، هدایت تنوع و آگاهی سیاسی)، روابط جمعی (با هشت کد نفوذ، ارتباطات، مدیریت تضاد، رهبری، تسریع تغییر، پیوندسازی، تشریک مساعی و مشارکت و ظرفیتهای گروهی)، خودمدیریتی (با پنج کد خودکنترلی، وظیفهشناسی، قابلیت اعتماد، انطباقپذیری و نوآوری) و خودانگیختگی (با پنج کد رشدگرایی، تعهد، ابتکار، خوشبینی و کنشهای اخلاقی) بودند. نتایج بخش کمی نشان داد که مدل برازش مناسبی داشت و بار عاملی همه کدهای باز، محوری و گزینشی معنادار بودند (001/0P<).بحث و نتیجهگیری: با توجه به معتبربودن الگوی تدریس مبتنی بر هوش هیجانی در آموزش عالی، استفاده از آن میتواند به بهبود عملکرد و اثربخشی آموزش عالی کمک کند.
مسعود زاهدیپور؛ معصومه اولادیان؛ سیدرسول حسینی
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی مدارس اثربخش مبتنی بر سازمان یادگیرنده (مطالعه موردی: مدارس مقطع ابتدایی شهر تهران) انجام شد.روش شناسی: روش پژوهش حاضر، ترکیبی (کیفی و کمی) به روش تئوری زمینه ای و مدل معادلات ساختاری به روش کمی بود. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی اساتید دانشگاهی متخصص در آموزش ابتدایی و در بخش کمی معلمان ابتدایی شهر ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی مدارس اثربخش مبتنی بر سازمان یادگیرنده (مطالعه موردی: مدارس مقطع ابتدایی شهر تهران) انجام شد.روش شناسی: روش پژوهش حاضر، ترکیبی (کیفی و کمی) به روش تئوری زمینه ای و مدل معادلات ساختاری به روش کمی بود. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی اساتید دانشگاهی متخصص در آموزش ابتدایی و در بخش کمی معلمان ابتدایی شهر تهران در سال 1398 بودند. تعداد 12 نفر نمونه در بخش کیفی به روش هدفمند از اساتید دانشگاه و 196 نفر از معلمان ابتدایی آموزش و پرورش 22 گانه شهر تهران به روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار تحقیق مصاحبه نیمه ساختار یافته و پرسشنامه محقق ساخته بود. دادهها در بخش کیفی به روش گراندد تئوری اکتشافی و سپس با آزمون مدل معادلات ساختاری در نرم افزار Smart PLS و SPSS تحلیل شدند.یافته ها: نتایج نشان داد دوازده مولفه در ارائه الگوی مدارس اثربخش مبتنی بر سازمان یادگیرنده (مطالعه موردی: مدارس مقطع ابتدایی شهر تهران) نقش دارند که به ترتیب الویت عبارتند از: شایستگیهای معلمان، سیاست های آموزشی، توانمندسازی نیروی انسانی، فعالیت های فوق برنامه، استقرار نظام یاددهی و یادگیری، شایستگیهای مدیران، امکانات تکنولوژیک، آیندهنگری، روش ها و ابزار نوآورانه، ارتقای سطح سلامت، بهداشت و ایمنی مدرسه، اعتقاد به خرد جمعی، مدیریت و رهبری، به عنوان مولفه ها و شاخص های موثر بر ارائه الگوی مدارس اثربخش مبتنی بر سازمان یادگیرنده در مدارس مقطع ابتدایی شهر تهران است. بررسیها نشان از برازش مدل بود.بحث و نتیجه گیری: با توجه به یافته های پزوهش مدارس اثر بخش منجر به اجرای مداوم برنامه ریزی میشوند که با حمایت بهتر از آموزش، منجر به تسریع فرآیند یادگیری می شوند.
میثم رضی دون چالی؛ مریم تقوایی یزدی؛ سید رضا یوسفی سعید آبادی
چکیده
هدف: هدف از انجام این پژوهش تبیین تأثیر تدریس به شیوه تلفیقی بر کیفیت یادگیری دانشجویان در استان مازندران بهمنظور ارائه مدل بود.روش شناسی: این تحقیق کاربردی– توسعهای، روش گردآوری دادهها میدانی و از نظر روش اجرا توصیفی- پیمایشی بود. جامعه آماری شامل کلیه اساتید آموزش عالی دانشگاه آزاد اسلامی استان مازندران در سال 1397 - 1396 به ...
بیشتر
هدف: هدف از انجام این پژوهش تبیین تأثیر تدریس به شیوه تلفیقی بر کیفیت یادگیری دانشجویان در استان مازندران بهمنظور ارائه مدل بود.روش شناسی: این تحقیق کاربردی– توسعهای، روش گردآوری دادهها میدانی و از نظر روش اجرا توصیفی- پیمایشی بود. جامعه آماری شامل کلیه اساتید آموزش عالی دانشگاه آزاد اسلامی استان مازندران در سال 1397 - 1396 به تعداد 201 نفر بودند، که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و روش نمونهگیری تصادفی طبقهای 132 نفر بهعنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامههای محقق ساخته کیفیت یادگیری و بکارگیری شیوه تلفیقی در آموزش عالی بود. روایی این پرسشنامهها توسط متخصصان مورد تأیید قرار گرفت، پایایی از طریق ضریب آلفای کرونباخ به دست آمد. تجزیهوتحلیل دادهها نیز از آزمون تحلیل عاملی اکتشافی با استفاده از نرمافزارهای Spss و pls استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد سه بعد یادگیری (کیفیت سنجش و ارزشیابی، انتخاب اهداف و انتخاب تکنولوژی، استراتژی یادگیری و مدیریت کلاسداری و یادسپاری) استخراج شده است. همچنین نشان داد ابعاد تدریس تلفیقی (ابعاد یادگیری، تعاملی محور، مستقیم و فراگیر محور) شناسایی و استخراج شده است.بحث و نتیجه گیری: استفاده از رویکرد آموزش تلفیقی با ایجاد بستر مناسب جهت اجرای روشهای دانشجومحور و انجام فعالیتهای متناسب، زمینه تثبیت و افزایش ماندگاری مفاهیم آموختهشده را فراهم کند. بنابراین فرآیند آموزش تلفیقی سبب جلبتوجه بیشتر دانشجویان به مطالب درسی میگردد و نهایتاً میل به یادگیری مطالب را میسر میسازد.
نادیا لشکری؛ محمد صالحی؛ فرشیده ضامنی
چکیده
هدف: هدف از پژوهش حاضر، شناسایی و رتبهبندی ابعاد و مؤلفههای آینده پژوهی در دانشگاههای آزاد اسلامی استان مازندران بود.روش: این پژوهش از نظر هدف، کاریردی و از نظر روش توصیفی از نوع زمینهیابی است که با رویکرد آمیخته با طرح اکتشافی انجام شد. جامعه آماری آن را کلیه مدیران و معاونین واحدها، مدیران و معاونین دانشکدهها، ...
بیشتر
هدف: هدف از پژوهش حاضر، شناسایی و رتبهبندی ابعاد و مؤلفههای آینده پژوهی در دانشگاههای آزاد اسلامی استان مازندران بود.روش: این پژوهش از نظر هدف، کاریردی و از نظر روش توصیفی از نوع زمینهیابی است که با رویکرد آمیخته با طرح اکتشافی انجام شد. جامعه آماری آن را کلیه مدیران و معاونین واحدها، مدیران و معاونین دانشکدهها، مدیران گروههای دانشگاههای آزاد اسلامی استان مازندران به تعداد 700 نفر تشکیل میدهند که بر اساس فرمول کوکران، تعداد 248 نفر با روش نمونهگیری «تصادفی طبقهای» به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت جمعآوری دادهها از پرسشنامه محقق ساخته آینده پژوهی با 78 سوال استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS20 وآزمون تحلیل عاملی اکتشافی انجام شد.یافتهها: آیندهپژوهی دارای دو بعد و 12 مولفه «سازمانی (خلق چشمانداز استراتژیک، بهبود اتحاد و توافق، فشار عملکرد در پژوهش، میل به تغییر، سازگاری با محیط، کشف روندهای گذشته پژوهش) و عملکردی (کاربرد دانش در پژوهش، پاسخگویی به نیازهای پژوهشی، استعدادیابی پژوهشی، سرنوشت مشترک در پژوهش، روحیه و حمایت پژوهشی، شناسایی فرصتهای بازار) است. تأثیر همه ابعاد و مؤلفهها بر آینده پژوهی تأیید شد. در بین ابعاد آینده پژوهی، بعد سازمانی با بار عاملی 962/0 دارای تأثیر بیشتر و بعد عملکردی با بار عاملی 950/0 دارای تأثیر کمتر است. نتیجهگیری: همه ابعاد و مؤلفهها بر آینده پژوهی تاثیر دارند و بعد سازمانی دارای بیشترین تاثیر بر آینده پژوهی است. لذا کارگاههای آموزشی و همایشها برای آشنایی مدیران و اعضای هیات علمی با آینده پژوهی برگزار گردد.
مقاله پژوهشی
فرشته کوسلی؛ جمال صادقی؛ حامد برجسته؛ آزاده کیاپور
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش واسطهای پردازش هیجانی در رابطه بین نظریه ذهن با عملکرد تحصیلی در دانشآموزان دوزبانه انجام شد.روش شناسی: این مطالعه مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش دانشآموزان دختر دوزبانه پایه نهم شهرستان ترکمن در سال تحصیلی 99-1398 بودند. نمونه پژوهش 280 نفر بود که با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش واسطهای پردازش هیجانی در رابطه بین نظریه ذهن با عملکرد تحصیلی در دانشآموزان دوزبانه انجام شد.روش شناسی: این مطالعه مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش دانشآموزان دختر دوزبانه پایه نهم شهرستان ترکمن در سال تحصیلی 99-1398 بودند. نمونه پژوهش 280 نفر بود که با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. دادهها با استفاده از مقیاس نظریه ذهن (Steerneman, 1994)، پرسشنامه عملکرد تحصیلی (Pham & Taylor, 1999) و مقیاس پردازش هیجانی (Baker & et al, 2010) گردآوری و با روشهای ضرایب همبستگی پیرسون و مدلسازی معادلات ساختاری در نرمافزارهای SPSS-18 و AMOS-23 تحلیل شدند.یافتهها: یافتهها نشان داد که مدل نقش واسطهای پردازش هیجانی در رابطه بین نظریه ذهن با عملکرد تحصیلی در دانشآموزان دوزبانه برازش مناسبی داشت. همچنین، نظریه ذهن بر پردازش هیجانی و عملکرد تحصیلی دانشآموزان دوزبانه و پردازش هیجانی بر عملکرد تحصیلی آنان اثر مستقیم و معنادار داشت (05/0>P). علاوه بر آن، نظریه ذهن با نقش واسطهای پردازش هیجانی بر عملکرد تحصیلی دانشآموزان دوزبانه اثر غیرمستقیم و معنادار داشت (05/0>P).بحث و نتیجهگیری: با توجه به روابط مستقیم و غیرمستقیم پژوهش حاضر، برنامهریزی برای بهبود عملکرد تحصیلی دانشآموزان دوزبانه از طریق ارتقای نظریه ذهن و پردازش هیجانی ضروری است.
مقاله پژوهشی
یونس وکیل الرعایا
چکیده
هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی عوامل محیطی مرتبط با اقتصاد آموزشوپرورش انجام شد.روش شناسی: پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعهی آماری شامل مدیران و کارشناسان سازمان آموزشوپرورش استان سمنان در سال تحصیلی 99- 1398 و به تعداد 384 بوده است که حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران تعداد 192 نفر برآورد و به ...
بیشتر
هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی عوامل محیطی مرتبط با اقتصاد آموزشوپرورش انجام شد.روش شناسی: پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعهی آماری شامل مدیران و کارشناسان سازمان آموزشوپرورش استان سمنان در سال تحصیلی 99- 1398 و به تعداد 384 بوده است که حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران تعداد 192 نفر برآورد و به روش نمونه گیری تصادفی طبقهای بر اساس سطح شهرستان ها افراد انتخاب شدند. روش گردآوری دادهها پرسشنامه محقق ساخته با 78 سوال بود. روایی محتوایی پرسشنامه توسط متخصصان و مدیران ارشد آموزشو پروش تایید شد. پایایی کل پرسشنامه از طریق ضریب آلفای کرانباخ 71/0 به دست آمد. برای تجزیهوتحلیل دادهها از روشهای تحلیل عاملی اکتشافی و آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد.یافتهها: یافتههای روش تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که عوامل محیطی مرتبط با اقتصاد آموزش وپرورش به ترتیب در قالب هفت بعد عوامل سیاسی، عوامل اقتصادی، عوامل فرهنگی، عوامل اجتماعی، عوامل روانشناختی، عوامل قانونی و عوامل فناورانه که در مجموع 19/92 درصد از کل واریانس پرسش نامه را تببین کردند. بر اساس یافتههای آزمون همبستگی، عوامل محیطی اقتصاد آموزشوپرورش رابطه مثبت و معناداری داشتند ویافته های رگرسیون نشان داد که عوامل محیطی به میزان 8/35 درصد، متغیر اقتصاد آموزشوپرورش را تبیین کردند. بحث و نتیجه گیری: با توجه به یافته های مطالعه، عوامل سیاسی، عوامل اقتصادی، عوامل فرهنگی، عوامل اجتماعی، عوامل روانشناختی، عوامل قانونی و عوامل فناورانه موجب بهبود اقتصاد آموزشوپرورش و در نهایت تعلیم و تربیت مناسب نیروی انسانی و عامل اثربخش و انگیزشی در حوزه آموزش می شوند.
مقاله پژوهشی
محبوبه سبحانی؛ حسن شهرکی پور؛ اصغر شریفی
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی پیامدهای حاصل از مدرسه تراز با رویکرد سند تحول بنیادین بود.روششناسی: پژوهش حاضر ترکیبی (کیفی و کمی) بود. جامعه بخش کیفی مدیران، مسئولان و خبرگان آموزشوپرورش و مدارس پیشرو مانند صالح، پژوهش و سبز شهر تهران بودند که طبق اصل اشباع نظری تعداد 20 از آنها با روش نمونهگیری هدفمند بهعنوان نمونه انتخاب شد. جامعه ...
بیشتر
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی پیامدهای حاصل از مدرسه تراز با رویکرد سند تحول بنیادین بود.روششناسی: پژوهش حاضر ترکیبی (کیفی و کمی) بود. جامعه بخش کیفی مدیران، مسئولان و خبرگان آموزشوپرورش و مدارس پیشرو مانند صالح، پژوهش و سبز شهر تهران بودند که طبق اصل اشباع نظری تعداد 20 از آنها با روش نمونهگیری هدفمند بهعنوان نمونه انتخاب شد. جامعه بخش کمی مدیران و معاونان مدارس متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 400-1399 بودند که طبق فرمول کوکران تعداد 291 از آنها با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای بهعنوان نمونه انتخاب شد. ابزار پژوهش در بخش کیفی مصاحبه نیمهساختاریافته بود که روایی آن با روش مثلثسازی تایید و پایایی آن با روش ضریب توافق بین دو کدگذار 86/0 بدست آمد. همچنین، ابزار پژوهش در بخش کمی پرسشنامه محققساخته بود که روایی محتوایی آن با نظر متخصصان تایید و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ 97/0 بدست آمد. دادهها با روشهای کدگذاری در نرمافزار MAXQDA و تحلیل عاملی اکتشافی در نرمافزار SPSS تحلیل شدند.یافتهها: نتایج کدگذاری نشان داد که پیامدهای حاصل از مدرسه تراز با رویکرد سند تحول بنیادین دارای 31 شاخص در دو بعد مدرسه توانمندساز (با سه مولفه آموزش موثر، فرهنگ کارآمد و نظام پایش) و یادگیری خودراهبر (با دو مولفه آگاهی و راهبردهای یادگیری) بود. همچنین، نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نیز حاکی از بار عاملی بالاتر از 40/0 برای همه گویهها و وجود دو بعد و پنج مولفه مذکور بود. علاوه بر آن، مدل برازش مناسبی داشت و همه گویهها بر مولفههای مربوطه اثر معناداری داشتند (05/0P<).بحث و نتیجهگیری: طبق نتایج بدست آمده، برای بهبود وضعیت مدارس و ارتقای مدارس تراز میتوان از طریق بهبود مدرسه توانمندساز و یادگیری خودراهبر با توجه به مولفههای شناساییشده برای آنها اقدام کرد.
مقاله پژوهشی
هانیه اسکندری؛ یحیی داداش کریمی؛ عبدالله حجتی
چکیده
هدف: هدف این پژوهش شناسایی عوامل موثر بر حکمرانی رفاه عمومی با رویکرد توسعه عدالت اجتماعی بود.روششناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش خبرگان حکمرانی رفاه عمومی کل کشور در سال 1399 بودند که طبق اصل اشباع نظری تعداد 15 نفر از آنها با روش نمونهگیری هدفمند بهعنوان نمونه انتخاب شدند. دادهها با ...
بیشتر
هدف: هدف این پژوهش شناسایی عوامل موثر بر حکمرانی رفاه عمومی با رویکرد توسعه عدالت اجتماعی بود.روششناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش خبرگان حکمرانی رفاه عمومی کل کشور در سال 1399 بودند که طبق اصل اشباع نظری تعداد 15 نفر از آنها با روش نمونهگیری هدفمند بهعنوان نمونه انتخاب شدند. دادهها با مصاحبه نیمهساختاریافته (7 سوال) جمعآوری و با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی در نرمافزار MAXQDA نسخه 10 تحلیل شدند.یافتهها: یافتهها نشان داد که حکمرانی رفاه عمومی با رویکرد توسعه عدالت اجتماعی دارای 197 کد باز در 19 کد محوری و 7 کد انتخابی بود. کدهای انتخابی شامل مشارکت (با سه کد محوری مشارکت در ارائه خدمات، مشارکت نهادهای مردمی و تشکلها در حکمرانی و مشارکت در سیاستگذاری)، پاسخگویی (با دو کد محوری پاسخگویی به نهادها و نظارت)، کارایی و اثربخشی (با سه کد محوری ارائه طرحهای اشتغالزا، بازدهی بیشتر خدمات و ثبات در اقتصاد)، تصویب و حاکمیت قانون (با چهار کد محوری اتخاذ سیاستهای صحیح، احترام دولت و مردم به قانون، حفظ امنیت و ثبات در جامعه)، مسئولیتپذیری (با سه کد محوری مسئولیتپذیری مدیران، نظارت مردم و ایجاد جو مسئولیتپذیری فرهنگی)، شفافیت (با دو کد محوری مبارزه با فساد و آزادی رسانهها) و عدالت (با دو کد محوری ارائه خدمات برابر و اثربخش و مقابله با تبعیضهای اجتماعی) بودند.بحث و نتیجهگیری: طبق نتایج این پژوهش برای حکمرانی رفاه عمومی با رویکرد توسعه عدالت اجتماعی میتوان کدهای شناساییشده برای آن را از طریق بهبود شرایط و کارگاههای آموزشی ارتقاء بخشید.
مقاله پژوهشی
مریم فولاد؛ حکیمه آقایی؛ شهناز نوحی؛ شاهد مسعودی
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر ارائه مدل اعتیاد به شبکههای اجتماعی مجازی بر اساس پریشانیهای روانشناختی با نقش میانجی سبک فرزندپروری ادراکشده در دختران نوجوان بود.روششناسی: این مطالعه مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش دانشآموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر بابل در سال تحصیلی 99-1398 بودند. حجم نمونه طبق فرمول کوکران 200 نفر برآورد که با روش ...
بیشتر
هدف: هدف پژوهش حاضر ارائه مدل اعتیاد به شبکههای اجتماعی مجازی بر اساس پریشانیهای روانشناختی با نقش میانجی سبک فرزندپروری ادراکشده در دختران نوجوان بود.روششناسی: این مطالعه مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش دانشآموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر بابل در سال تحصیلی 99-1398 بودند. حجم نمونه طبق فرمول کوکران 200 نفر برآورد که با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه اعتیاد به شبکههای اجتماعی مجازی (Khajeahmadi et al, 2017)، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (Lovibond & Lovibond, 1995) و مقیاس سبک فرزندپروری ادراکشده (Grolnick et al, 1997) بودند. دادهها با روشهای ضرایب همبستگی پیرسون و مدلیابی معادلات ساختاری در نرمافزارهای SPSS-23 و AMOS-24 تحلیل شدند.یافتهها: یافتهها نشان داد که مدل اعتیاد به شبکههای اجتماعی مجازی بر اساس پریشانیهای روانشناختی با نقش میانجی سبک فرزندپروری ادراکشده در دختران نوجوان دارای برازش مناسبی بود. یافتههای دیگر نشان داد که پریشانیهای روانشناختی بر سبک فرزندپروری ادراکشده اثر مستقیم و منفی و بر اعتیاد به شبکههای اجتماعی مجازی اثر مستقیم و مثبت و سبک فرزندپروری ادراکشده بر اعتیاد به شبکههای اجتماعی مجازی اثر مستقیم و منفی داشت. همچنین، دیگر یافتهها نشان داد که پریشانیهای روانشناختی با نقش میانجی سبک فرزندپروری ادراکشده بر اعتیاد به شبکههای اجتماعی مجازی اثر غیرمستقیم و مثبت داشت (05/0>P).بحث و نتیجهگیری: نتایج نشاندهنده نقش میانجی سبک فرزندپروری ادراکشده در مدل اعتیاد به شبکههای اجتماعی مجازی بر اساس پریشانیهای روانشناختی در دختران نوجوان بود. بنابراین، جهت کاهش اعتیاد به شبکههای اجتماعی مجازی برنامهریزی جهت کاهش پریشانیهای روانشناختی و بهبود سبک فرزندپروری ادراکشده ضروری است.
مقاله پژوهشی
پروانه قهرمانی؛ نادر منیرپور؛ مجید ضرغام حاجبی
چکیده
هدف: پژوهش حاضر در پی آن است که با استفاده از روش الگویابی معادلات ساختاری به آزمون مدل پژوهش حاضر پرداخته و روابط بین ادراک جو کلاس، خودتنظیمی، دانش اموزشی و اضطراب ریاضی را بررسی کند.روش شناسی: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی و تحلیل مسیر بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را دانش آموزان دوره ی دوم متوسطه دبیرستان های دولتی شهر تهران در ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر در پی آن است که با استفاده از روش الگویابی معادلات ساختاری به آزمون مدل پژوهش حاضر پرداخته و روابط بین ادراک جو کلاس، خودتنظیمی، دانش اموزشی و اضطراب ریاضی را بررسی کند.روش شناسی: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی و تحلیل مسیر بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را دانش آموزان دوره ی دوم متوسطه دبیرستان های دولتی شهر تهران در سال تحصیلی 1399-1400تشکیل دادند که تعداد آن ها بنابر گزارش آموزش و پرورش استان تهران در سال تحصیلی مذکور برابر 36858 نفر بود. حجم نمونه برابر 150 نفر (18 نفر برای هر 8 متغیر) برای هر یک از گروهها(دختر و پسر) و در کل 300 نفر برای تأمین معناداری همبستگی پیشنهاد شد. در پژوهش حاضر برای جمعآوری اطلاعات از 4 پرسشنامه ادراک از جو کلاس، پرسشنامه دانش و مهارت اموزشی، پرسشنامه خودتنظیمی در یادگیری و پرسشنامه سنجش اضطراب ریاضی استفاده شد. مدل مفهومی پیشنهادی پژوهش دردو بخش مدل اندازهگیری و مدل ساختاری با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری با روش کوواریانس محور و به کارگیری نرم افزار LISREL ارزیابی قرار گرفته شدند.یافته ها: با استفاده از آزمونهای مدل ساختاری نشان داده شد که ادراک جو کلاس با مقدار 9768/2 تاثیر مثبت و معناداری بر خودتنظیمی در سطح 99% دارد. دانش آموزشی با مقدار9597/2 تاثیر مثبت و معناداری بر خودتنظیمی در سطح 99% دارد. ادراک جو کلاس با مقدار 1596/2 تاثیر منفی و معناداری بر اضطراب ریاضی در سطح99% دارد. دانش آموزشی با مقدار9697/1- تاثیر منفی و معناداری بر اضطراب ریاضی در سطح 95% دارد. خودتنظیمی با مقدار9674/1 تاثیر منفی و معناداری بر اضطراب ریاضی در سطح 95% دارد.بحث و نتیجه گیری: براساس نتایج بدست آمده ادراک جو کلاس بر خودتنظیمی تاثیر مثبت و معنادار دارد، دانش آموزشی بر خودتنظیمی تاثیر مثبت و معنادار دارد، ادراک جو کلاس بر اضطراب ریاضی تاثیر مثبت و معنادار دارد، دانش آموزشی بر اضطراب ریاضی تاثیر مثبت و معنادار دارد خودتنظیمی بر اضطراب ریاضی تاثیر مثبت و معنادار دارد
مقاله پژوهشی
منصوره شریفی نویسی؛ امیر مسعود امیر مظاهری؛ زهرا حضرتی صومعه
چکیده
هدف: هدف اصلی پژوهش، شناسایی و اولویت بندی ویژگیهای فردی، اجتماعی، محیطی و فرهنگی موثر بر وضعیت کودکان یتیم خانه های تحت پوشش بهزیستی تهران پس از 18 سالگی است.روش شناسی: روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی، از نظر نوع داده، آمیخته (کیفی و کمی) است. جامعه آماری شامل نخبگان دارای مدرک تحصیلی دکتری و عضو هیات علمی دانشگاه با سابقه حداقل 5 سال ...
بیشتر
هدف: هدف اصلی پژوهش، شناسایی و اولویت بندی ویژگیهای فردی، اجتماعی، محیطی و فرهنگی موثر بر وضعیت کودکان یتیم خانه های تحت پوشش بهزیستی تهران پس از 18 سالگی است.روش شناسی: روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی، از نظر نوع داده، آمیخته (کیفی و کمی) است. جامعه آماری شامل نخبگان دارای مدرک تحصیلی دکتری و عضو هیات علمی دانشگاه با سابقه حداقل 5 سال در سازمان بهزیستی و دارای مدارک تحقیقاتی و شرکت در سمینارهای مرتبط می باشد. حجم نمونه 10نفر خبره بود که با روش هدفمند و با توجه به اصل اشباع نظری انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها، مصاحبه نیمه سازمان یافته و پرسشنامه مقایسات زوجی است. برای تحلیل داده ها از روش کد گذاری نظری (باز، محوری و انتخابی) و تکنیک AHP فازی استفاده شد.یافته ها: پس از کد گذاری باز و محوری مشخص شد که برای ویژگیهای فردی، اجتماعی، محیطی و فرهنگی موثر بر وضعیت کودکان یتیم خانه های تحت پوشش بهزیستی تهران پس از 18 سالگی چندین مولفه به دست آمد که این ابعاد عبارتند از: در بعد محیطی شامل اقدامات حمایتی و بسترهای محیطی می باشد. در بعد فردی شامل مولفه های 1-بهره هوشی2-استعدادهای فردی 3- شرایط جسمی 4- شرایط روحی. در بعد اجتماعی شامل:1- مسئولیت اجتماعی2- هنجارهای دینی 3-چرخه ی معیوب اجتماعی شدن. بعد فرهنگی شامل مؤلفه های1-هنجارهای پذیرفته شده فرهنگی و 2- نبود فرهنگ می باشد.نتیجه گیری: براساس تکنیک AHP فازی تاثیر بعد فردی در درجه اول اهمیت، بعد فرهنگی درجه دوم، بعد محیطی درجه سوم و بعد اجتماعی چهارم میباشد.
فروغ رمضان نیا؛ علیرضا چناری؛ شراره حبیبی
چکیده
هدف: با توجه به اهمیت فرهنگ نوآورانه سازمانی در نظام آموزش عالی، هدف پژوهش حاضر ارائه مدل فرهنگ نوآورانه سازمانی بر اساس سبک رهبری تحولگرا با میانجی اخلاق حرفهای و کیفیت زندگی کاری در دانشگاه آزاد اسلامی بود.روششناسی: مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا مقطعی از نوع کمی بود. جامعه پژوهش کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی ...
بیشتر
هدف: با توجه به اهمیت فرهنگ نوآورانه سازمانی در نظام آموزش عالی، هدف پژوهش حاضر ارائه مدل فرهنگ نوآورانه سازمانی بر اساس سبک رهبری تحولگرا با میانجی اخلاق حرفهای و کیفیت زندگی کاری در دانشگاه آزاد اسلامی بود.روششناسی: مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا مقطعی از نوع کمی بود. جامعه پژوهش کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی منطقه مازندران در سال 1400 به تعداد 1217 نفر بودند که بر اساس جدول کرجسی و مورگان تعداد 291 نفر آنها با روش نمونهگیری خوشهای بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامههای محققساخته فرهنگ نوآورانه سازمانی، سبک رهبری تحولگرا، اخلاق حرفهای و کیفیت زندگی کاری بودند که روایی آنها با نظر خبرگان تایید و پایایی آنها مناسب ارزیابی شد. دادهها با روشهای تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل مسیر در نرمافزارهای SPSS و Smart PLS تحلیل شدند.یافتهها: یافتهها نشان داد که بار عاملی، میانگین واریانس استخراجشده و آلفای کرونباخ همه مولفهها بالاتر از 70/0 بود. مدل فرهنگ نوآورانه سازمانی بر اساس سبک رهبری تحولگرا با میانجی اخلاق حرفهای و کیفیت زندگی کاری در دانشگاه آزاد اسلامی برازش مناسبی داشت. علاوه بر آن، اخلاق حرفهای و کیفیت زندگی کاری بر فرهنگ نوآورانه سازمانی و سبک رهبری تحولگرا بر اخلاق حرفهای و کیفیت زندگی کاری اثر مستقیم و معنادار داشتند (001/0>P)، اما سبک رهبری تحولگرا بر فرهنگ نوآورانه سازمانی اثر مستقیم و معناداری نداشت (05/0<P). همچنین، سبک رهبری تحولگرا از طریق اخلاق حرفهای و کیفیت زندگی کاری بر فرهنگ نوآورانه سازمانی اثر غیرمستقیم و معنادار داشت (001/0>P).نتیجهگیری: با توجه به یافتههای مطالعه حاضر، برای بهبود فرهنگ نوآورانه سازمانی برنامهریزی از طریق بهبود اخلاق حرفهای و کیفیت زندگی کاری بهصورت مستقیم و از طریق سبک رهبری تحولگرا بهصورت غیرمستقیم ضروری است.
مقاله پژوهشی
مژگان احمدی؛ علی قلی پور سلیمانی؛ نرگس دل افروز؛ کامبیز شاهرودی
چکیده
هدف: امروزه توجه به جنبههای رفتاری مشتریان و مصرفکنندگان و ادراکی که آنان از برندها دارند برای جذب و نگهداشت آنها بسیار مهم و حیاتی است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف مدلسازی رفتار اجتماعی خرید مصرفکننده از طریق ادراک از برند فروشگاه زنجیرهای شهروند انجام شد.روششناسی: مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا توصیفی ...
بیشتر
هدف: امروزه توجه به جنبههای رفتاری مشتریان و مصرفکنندگان و ادراکی که آنان از برندها دارند برای جذب و نگهداشت آنها بسیار مهم و حیاتی است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف مدلسازی رفتار اجتماعی خرید مصرفکننده از طریق ادراک از برند فروشگاه زنجیرهای شهروند انجام شد.روششناسی: مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش مشتریان و مصرفکنندگان فروشگاههای زنجیرهای شهروند در سال 1400 (بیشتر از 100000 نفر) بودند که بر اساس جدول کرجسی و مورگان 384 نفر با روش نمونهگیری دردسترس بهعنوان نمونه انتخاب شدند در این مطالعه از میان 384 ابزاری که بین نمونهها توزیع شد، تعداد 74 پرسشنامه مفقوده وجود داشت (به دلیل عدم پاسخگویی به بیشتر از 10 درصد گویهها) و بر این اساس تحلیلها برای 310 نفر انجام شد. ابزارهای پژوهش شامل فرم اطلاعات جمعیتشناختی (شامل جنسیت، سن، تحصیلات و درآمد ماهیانه) و پرسشنامه محققساخته رفتار اجتماعی خرید مصرفکننده از طریق ادراک از برند فروشگاه بودند که روایی صوری آن با نظر خبرگان تایید و پایایی آن مناسب ارزیابی شد. دادهها با روشهای تحلیل عاملی اکتشافی و مدلسازی معادلات ساختاری در نرمافزارهای SPSS-26 و Smart PLS-2 تحلیل شدند.یافتهها: یافتهها نشان داد که ویژگیهای محیطی بهعنوان شرایط علّی شامل ویژگیهای مصرفکننده، ادراک از عوامل محیطی و تجربه درکشده مصرفکننده، روابط برند- مصرفکننده بهعنوان شرایط زمینهای شامل ویژگیهای فروشگاه، بازاریابی رابطهمند و برندینگ داخلی فروشگاه، نگرش به برند بهعنوان شرایط مداخلهگر شامل رضایت درکشده از برند، ارتباطات برند و انگیزشهای لذتبخش، ادراک از برند بهعنوان مقوله محوری شامل وضعیت مصرفکننده، برندسازی مبتنی بر رفتار مصرفکننده و درک و انتظارات مصرفکننده از فروشگاه، ارزشآفرینی بهعنوان راهبرد شامل جایگاهیابی برند، تخفیفهای درکشده، خدمات پس از فروش درکشده و ارزشآفرینی درکشده و رفتار اجتماعی خرید مطلوب مصرفکننده بهعنوان پیامد شامل تکرار رفتار خرید، وابستگی به برند و وفاداری به برند بودند؛ بهطوری که بار عاملی و میانگین واریانس استخراجشده همه آنها بالاتر از 50/0 و پایایی همه آنها با روش آلفای کرونباخ بالاتر از 70/0 بود. یافتههای دیگر نشان داد که مدل رفتار اجتماعی خرید مصرفکننده از طریق ادراک از برند فروشگاه زنجیرهای شهروند برازش مناسبی داشت و همه اثرهای مدل مذکور مثبت و معنادار بود (01/0>P).نتیجهگیری: یافتههای این پژوهش نشان داد، ویژگی های محیطی بر روابط برند_مصرف کننده و نگرش به برند و ادراک از برند تاثیرگذاراست. همچنین روابط برند_مصرف کننده و نگرش به برند بر درک از برند تاثیرگذار است. و نگرش به برند و روابط برند_مصرف کننده بر ارزش آفرینی تاثیر گذار است. نهایتا ارزش آفرینی بر رفتار اجتماعی خرید مطلوب مصرف کننده اثر گذار است.
مقاله پژوهشی
زینت هادیان؛ سیده زهرا هادیان
چکیده
هدف: هدف از انجام این مطالعه بررسی نقش مدیریت راهبردی منابع انسانی در چابک سازی دانشگاه فرهنگیان استان مازندران بود.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها در گروه مطالعات توصیفی-پیمایشی بود. جامعه آماری مطالعه حاضر شامل کلیه مدیران و کارکنان دانشگاه فرهنگیان استان مازندران بودند که تعداد آنها در دوره ...
بیشتر
هدف: هدف از انجام این مطالعه بررسی نقش مدیریت راهبردی منابع انسانی در چابک سازی دانشگاه فرهنگیان استان مازندران بود.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها در گروه مطالعات توصیفی-پیمایشی بود. جامعه آماری مطالعه حاضر شامل کلیه مدیران و کارکنان دانشگاه فرهنگیان استان مازندران بودند که تعداد آنها در دوره زمانی پژوهش 405 نفر بود و براساس فرمول نمونه گیری کوکران و روش نمونه گیری تصادفی در دسترس تعداد 108 نفر به عنوان نمونه آماری برگزیده شدند. پرسشنامه های مطالعه حاضر شامل پرسشنامه های استاندارد مدیریت راهبردی منابع انسانی طراحی شده توسط هانگ و چانگ(2005) و پرسشنامه استاندارد چابکی سازمانی شریفی و یانگ(2001) بود. ضمن اینکه به منظور بررسی فرضیه های پژوهش از روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار لیزرل بهره گرفته شد.یافته ها: یافته ها نشان دادند که در مجموع مدیریت راهبردی منابع انسانی دارای نقش مستقیمی در چابک سازی دانشگاه فرهنگیان داشته است. به طور مشخص تر، نتایج نشان داد که مدیریت راهبردی منابع انسانی بالاترین تاثیر را بر انعطاف پذیری دارد و پس از آن متغیرهای شایستگی، سریع بودن و پاسخگویی قرار دارند.نتیجه گیری: در مجموع می توان پذیرفت که مدیریت راهبردی منابع انسانی نقش موثر و مهمی در توسعه چابکی سازمانی در دانشگاه فرهنگیان داشته است و در نتیجه سیاست گذاران این حوزه می توان از آن در جهت بهبود فرآیندهای سازمانی بهره گیرند.
مقاله پژوهشی
منوچهر هوشیار؛ سید حمید سجادی هزاوه؛ زهرا حاجی انزهایی
چکیده
هدف: سبکهای رهبری نقش مهمی در کارآیی، عملکرد و اثربخشی سازمان دارند. بنابراین، هدف این پژوهش تعیین سبک رهبری مدیران ورزشی در نظام آموزشوپرورش مبتنی بر عوامل اقتضایی دبیران تربیتبدنی بود.روششناسی: مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا همبستگی بود. جامعه پژوهش دبیران تربیتبدنی کشور در سال تحصیلی 98-1397 بودند. حجم نمونه ...
بیشتر
هدف: سبکهای رهبری نقش مهمی در کارآیی، عملکرد و اثربخشی سازمان دارند. بنابراین، هدف این پژوهش تعیین سبک رهبری مدیران ورزشی در نظام آموزشوپرورش مبتنی بر عوامل اقتضایی دبیران تربیتبدنی بود.روششناسی: مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا همبستگی بود. جامعه پژوهش دبیران تربیتبدنی کشور در سال تحصیلی 98-1397 بودند. حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان 384 نفر برآورد که این تعداد با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه سبک رهبری (Likert, 1961)، پرسشنامه محققساخته عوامل اقتضایی دبیران تربیتبدنی (با دو بعد عوامل اقتضایی درونسازمانی و عوامل اقتضایی فردی)، پرسشنامه ویژگیهای شخصیتی (Costa and McCrae, 1992) بهعنوان عوامل اقتضایی شخصیتی و پرسشنامه متغیرهای فرهنگی (Hofstede, 1994) بهعنوان عوامل اقتضایی فرهنگی- اجتماعی بودند. دادهها با روشهای ضرایب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با مدل همزمان در نرمافزار SPSS تحلیل شدند.یافتهها: یافتهها نشان داد که فقط عوامل اقتضایی اجتناب از عدم اطمینان و مردسالاری توانایی پیشبینی سبک رهبری مستبدانه، فقط عوامل اقتضایی برونگرایی، سازگاری، اجتناب از عدم اطمینان و فاصله قدرت توانایی پیشبینی سبک رهبری خیرخواهانه، فقط عوامل اقتضایی روانرنجوری، سازگاری، اجتناب از عدم اطمینان و مردسالاری توانایی پیشبینی سبک رهبری مشورتی و فقط عوامل اقتضایی سازگاری، تمایل/ انگیزه کار، قابلیت/ توانایی و تیم کاری توانایی پیشبینی سبک رهبری مشارکتی را داشتند (05/0>P) و سایر عوامل اقتضایی نقش معناداری در پیشبینی هیچیک از سبکهای رهبری نداشتند (05/0P>).نتیجهگیری: نتایج این مطالعه حاکی از نقش موثر برخی عوامل اقتضایی در پیشبینی سبکهای رهبری مستبدانه، خیرخواهانه، مشورتی و مشارکتی بود که متخصصان میتوانند از طریق تعدیل این عوامل باعث تغییر در سبکهای رهبری شوند.
مقاله پژوهشی
پروین شایسته نیا؛ حمید شفیع زاده؛ نادر سلیمانی
چکیده
هدف: پیوند مدرسه و جامعه میتواند نقش مهمی در آمادهسازی دانشآموزان برای زندگی در جامعه داشته باشد. بنابراین، هدف این مطالعه شناسایی ابعاد و مولفههای الگوی پیوند مدرسه و جامعه بر اساس نظریه داده بنیاد بود.روششناسی: این مطالعه از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، کیفی بود. جامعه پژوهش اساتید و خبرگان، سیاستگذاران وزارت ...
بیشتر
هدف: پیوند مدرسه و جامعه میتواند نقش مهمی در آمادهسازی دانشآموزان برای زندگی در جامعه داشته باشد. بنابراین، هدف این مطالعه شناسایی ابعاد و مولفههای الگوی پیوند مدرسه و جامعه بر اساس نظریه داده بنیاد بود.روششناسی: این مطالعه از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، کیفی بود. جامعه پژوهش اساتید و خبرگان، سیاستگذاران وزارت آموزشوپرورش، مدیران ادارات کل آموزشوپرورش و مدیران مدارس در سال تحصیلی 1401-1400 بودند. حجم نمونه بر اساس اصل اشباع نظری 18 نفر تعیین که این تعداد با روشهای نمونهگیری هدفمند و گلولهبرفی انتخاب شدند. دادهها با فرم اطلاعات جمعیتشناختی و مصاحبه نیمهساختاریافته گردآوری که روایی مصاحبهها با روشهای مثلثسازی و بررسی همکار تایید و پایایی آن با ضریب کاپای کوهن 79/0 محاسبه شد. دادهها با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی بر مبنای نظریه دادهبنیاد در نرمافزار MAXQDA نسخه 2021 تحلیل شدند.یافتهها: یافتهها نشان داد که برای الگوی پیوند مدرسه و جامعه 42 زیرمقوله در 15 مقوله اصلی شناسایی شد؛ بهطوری که در پدیده محوری یک مقوله اصلی پیوند مدرسه و جامعه در ایران، در شرایط علّی دو مقوله اصلی عوامل ساختاری و عوامل محتوایی، در شرایط زمینهای چهار مقوله اصلی تمرکز ساختاری غالب، فرهنگ سازمانی حاکم، تغییرات شتابزده و نابهنگام مدیریتی و عوامل فکری و نگرشی، در شرایط مداخلهگر سه مقوله اصلی نقش فضای مجازی و شبکههای اجتماعی، نقش شوراها در نظام تعلیموتربیت و نقش خانواده، در راهبردها سه مقوله اصلی سیاستگذاری در حوزه جلب مشارکت مدنی، حکمرانی مناسب نظام آموزشی و مهندسی مجدد و پالایش ساختار نظام آموزشی و در پیامدهای دو مقوله اصلی پیامدهای فردی و پیامدهای اجتماعی وجود داشت. با توجه به ابعاد و مولفههای شناساییشده برای الگوی پیوند مدرسه و جامعه، الگوی بر اساس نظریه دادهبنیاد آن ترسیم شد.نتیجهگیری: ابعاد و مولفههای شناساییشده در این پژوهش برای الگوی پیوند مدرسه و جامعه برای مسئولان، مدیران و برنامهریزان وزارت آموزشوپرورش تلویحات کاربردی بسیاری دارد. آنان برای تقویت و ارتقای پیوند مدرسه و جامعه میتوانند زمینه را برای بروز و تحقق ابعاد و مولفههای شناساییشده در این پژوهش فراهم آورند.
مقاله پژوهشی
زینب الهی نژاد؛ سامره شجاعی؛ محمودرضا چراغعلی؛ محمودرضا مستقیمی
چکیده
هدف: هدف تحقیق حاضر طراحی مدل مسئولیت اجتماعی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بود.
روش شناسی: این تحقیق از نظر هدف نظر هدف کاربردی- توسعه ای و در گروه تحقیقات آمیخته قرار می گیرد. جامعه آماری در این تحقیق دو قسمتداشت؛ در قسمت کیفی جامعه آماری مدیران و کارشناسان مسئولیت اجتماعیسازمان تامین اجتماعی بودند. در مرحله کیفی، از 11 نفر از ...
بیشتر
هدف: هدف تحقیق حاضر طراحی مدل مسئولیت اجتماعی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بود.
روش شناسی: این تحقیق از نظر هدف نظر هدف کاربردی- توسعه ای و در گروه تحقیقات آمیخته قرار می گیرد. جامعه آماری در این تحقیق دو قسمتداشت؛ در قسمت کیفی جامعه آماری مدیران و کارشناسان مسئولیت اجتماعیسازمان تامین اجتماعی بودند. در مرحله کیفی، از 11 نفر از خبرگان دانشگاهیو همچنین 14 نفر از مدیران دولتی مصاحبه به عمل آمد در بخش کمی از شیوهنمونه گیری تصادفی ساده تعداد 124 نفر از مدیران و متخصصان کانون پرورشفکری کودکان و نوجوانان کشور به عنوان نمونه انتخاب شدند. در این تحقیق درقسمت کیفی مصاحبههایی نیمه ساختاریافته با خبرگان استفاده شد. حین انجاممصاحبه، کلیه شرح نظرات مصاحبه شوندگان ضبط و نگهداری شده و نظراتآنان به همراه مشاهدات پژوهشگر و برداشت آن، به متن تبدیل شد. بعد از رسیدنبه نقطه اشباع در نظرات ارائه شده توسط مصاحبه شوندگان، داده های اولیه بهنرم افزار MAXQDA ورژن 10 داده شده و با کمک این نرم افزار، کدهای اولیهایجاد گردید و سپس براساس قاعده کدگذاری ثانویه اقدام گردید.
یافته ها: با تحلیل مصاحبه ها در مرحله اول، 340 کد اولیه بدست آمد و در کدگذاری انتخابی 21 کد محوری استخراج شد. .با توجه به مدل در تحقیقحاضر به نظر میرسد مولفههای مشارکت و تعامل و شناسایی فرصت ها وامکانات به عنوان عوامل علی بر اساس نظریه داده بنیاد بر شفافیت و عدالتسازمانی، همچنین کیفیت زندگی و کمک به حفظ منابع اثر گذار است و از اینطریق بر رفاه عمومی و امنیت شغلی تاثیر می گذارد. نتایج مدل همچنان نشانمیدهد، مولفههای رفاه عمومی و امنیت شغلی سبب مسئولیت پذیری اجتماعیمی گردد.بر اساس شاخصهای به دست آمده در این پژوهش و با توجه به وزن بهدست آمده در مراحل کدگذاری، شاخصهای توجه به نیازهای کارکنان و جامعه،ارتقا بهزیستی، رعایت مسایل اخلاقی، آموزش های حرفه ای در جهت رفاه، حفظحقوق و منافع، حفظ محیط زیست، برابری در دسترسی به آموزش شغلی، مبارزهبا تبعیض های جنسیتی و قومیتی، ایجاد عدالت کاری بر اساس قوانین موجود،احقاق حقوق و مزایای مناسب برای کارکنان، مشورت و همکاری در بین اعضاخانواده، روابط اجتماعی مطلوب، شکاف موجود، ارتقا روابط بین کارفرما وکارکنان، توانستند بیشترین وزن رابه خود اختصاص دهند
بحث و نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش، مفاهیم جذب نیرویانسانی، عدالت سازمانی و پیامدهای اجتماعی مسئولیت اجتماعی کارفرما دارای بیشترین میزان فراوانی بوده و مقدار ضریب تعیین کد محوری قانون مداری از سایر کدهای محوری بیشتر می باشند.
مقاله پژوهشی
نسرین بروغنی؛ ذوالفقار رشیدی؛ محمدنقی ایمانی
چکیده
هدف: این مقاله با هدف بررسی عوامل مؤثر و پیامدهای مدیریت ناب با نظام آموزش عالی کشور انجام شده است.روش شناسی: روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات جزء پژوهشهای آمیخته (کمی و کیفی) است. جامعه آماری در بخش کیفی شامل خبرگان آموزش عالی بود. برای تعیین نمونههای این پژوهش و تعیین این گروه از خبرگان از روش نمونهگیری ...
بیشتر
هدف: این مقاله با هدف بررسی عوامل مؤثر و پیامدهای مدیریت ناب با نظام آموزش عالی کشور انجام شده است.روش شناسی: روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات جزء پژوهشهای آمیخته (کمی و کیفی) است. جامعه آماری در بخش کیفی شامل خبرگان آموزش عالی بود. برای تعیین نمونههای این پژوهش و تعیین این گروه از خبرگان از روش نمونهگیری غیرتصادفی هدفمند به تعداد 20 نفر استفاده شد. گروه دوم از جامعۀ آماری این پژوهش، شامل تمام مدیران و معاونین واحدهای دانشگاه آزاد در تهران که مشغول به کار میباشند به تعداد 1200 نفر بود که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقه ای و فرمول کوکران، 291 نفر بهعنوان آزمودنی انتخاب شد. ابزار گردآوری دادهها، در بخش کیفی، مصاحبه و در بخش کمّی، پرسشنامه محققساخته بر مبنای مقیاس 5 گزینهای بود. روایی پرسشنامه از نظر صوری و محتوایی از طریق چند نفر از خبرگان، روایی ﻫﻤﮕﺮا از طریق محاسبه ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦ وارﯾﺎﻧﺲ اﺳﺘﺨﺮاج ﺷﺪه. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمونهای آلفای کرونباخ، ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦ وارﯾﺎﻧﺲ اﺳﺘﺨﺮاج ﺷﺪه (AVE)، ماتریس جذر AVE، کولموگروفاسمیرنف و تحلیل عاملی تاییدی با استفاده از نرم افزار Lisrel استفاده شد.یافته ها: نتایج حاصل از یافته های پژوهش با بررسی سوالات پژوهش مبنی بر تعیین ابعاد، مؤلفهها و شاخصهای محوری، تاثیرگذار، اثرپذیر موجود مدل انطباق مدیریت ناب با آموزش عالی کشور، نشان دادند که از میان 58 شاخص (گویه) موجود، 9 مولفهی اصلی قابل شناسایی بودند.نتیجه گیری: با توجه به نتایج عوامل سازمانی به عنوان شرایط علی در نظر گرفته شد که مولفههای تاثیرگذار شامل مدیریت دانش، رهبری ناب و جو سازمانی آکادمیک، مولفههای پیامدی، شامل عملکرد نوآورانه، مزیت رقابتی پایدار و کیفیت آموزشی می باشد.
مقاله پژوهشی
روانشناسی
خدیجه ایروانی؛ لیلا ایروانی؛ معصومه مقیمی فیروز آباد
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش حل مسئله برکیفیت زندگی و مسئولیتپذیری در دانش آموزان منطقه 2 شهر تهران بود.روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه موردمطالعه شامل دانش آموزان منطقه 2 آموزش و پرورش متطقه 2 در سال تحصیلی98-97 بود. از جامعه موردنظر، تعداد 30 نفر به شیوه نمونهگیری ...
بیشتر
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش حل مسئله برکیفیت زندگی و مسئولیتپذیری در دانش آموزان منطقه 2 شهر تهران بود.روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه موردمطالعه شامل دانش آموزان منطقه 2 آموزش و پرورش متطقه 2 در سال تحصیلی98-97 بود. از جامعه موردنظر، تعداد 30 نفر به شیوه نمونهگیری هدفمند با توجه به ملاکهای ورود و خروج انتخاب و در دو گروه آزمایش(20 نفر و کنترل(20نفر) قرار داده و پرسشنامههای کیفیت زندگی(SF-36) و مسئولیتپذیری گاف بهعنوان پیشآزمون بر روی هر دو گروه اجرا شد. سپس گروههای آزمایش به مدت ده جلسه تحت آموزش آموزش حل مسئله قرار گرفتند. در طی این مدت بر روی گروه کنترل هیچ مداخلهای صورت نگرفت و درنهایت پسآزمون از گروه آزمایش و کنترل گرفته شد.یافتهها: نتایج تحلیل دادهها به روش کوواریانس چند متغیره نشان داد کیفیت زندگی و مسئولیتپذیری دختران گروه آزمایش پس از آموزش بهطور معناداری نسبت به گروه کنترل افزایشیافته است. نتیجه گیری: لذا آموزش حل مسئله، در افزایش کیفیت زندگی و مسئولیتپذیری اثربخش بوده است .