زینت سلطانی؛ قدسی احقر؛ وحیده باباخانی
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش راهبردهای هیجانمدار بر یادگیری مشارکتی دانشآموزان دوره متوسطه اول انجام شد.روش: روش پژوهش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل بود. برای انجام پژوهش، از بین تمامی دانشآموزان دختر پایه دوم دوره متوسطه اول منطقه 1 شهر تهران که در سال تحصیلی 98-1397 در مدارس دولتی این ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش راهبردهای هیجانمدار بر یادگیری مشارکتی دانشآموزان دوره متوسطه اول انجام شد.روش: روش پژوهش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل بود. برای انجام پژوهش، از بین تمامی دانشآموزان دختر پایه دوم دوره متوسطه اول منطقه 1 شهر تهران که در سال تحصیلی 98-1397 در مدارس دولتی این شهر مشغول به تحصیل بودند؛ 50 نفر به روش نمونهگیری در دسترس از مدرسه نرگس به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. سپس دانشآموزان گروه آزمایش طی 12 جلسه تحت آموزش راهبردهای هیجانمدار قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده در پژوهش پرسشنامه یادگیری مشارکتی استیفان (2007) بود که در سه مرحله پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری (یکماهه) در هر دو گروه آزمایش و کنترل اجرا و با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مختلط با اندازهگیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرنی در نزمافزار SPSS24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافتهها: یافتهها نشان داد بین نمرات پیشآزمون و پسآزمون گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (05/0 P <). به این معنا که آموزش راهبردهای هیجانمدار موجب افزایش یادگیری مشارکتی در دانشآموزان گروه آزمایش شده است. همچنین یافتههای به دست آمده از آزمون بونفرنی نشان داد میزان اثربخشی آموزش راهبردهای هیجانمدار در طی زمان دارای ماندگاری اثر است.نتیجهگیری: با توجه به تأثیر معنادار راهبردهای هیجانمدار بر یادگیری مشارکتی دانشآموزان، میتوان از این روش در موفقیت تحصیلی آنها استفاده نمود.
کلثوم برزگر؛ سعید صفاریان همدانی؛ رضا یوسفی سعید آبادی
چکیده
هدف: از پژوهش حاضر شناسایی ابعاد و مولفه های توانمند سازی مهارت های مدیریتی مدیران زن مدارس در پارادایم نظریه داده بنیاد بود.روش: پژوهش حاضر به روش آمیخته کیفی و کمی، از لحاظ هدف کاربردی و از حیث ماهیت و روش توصیفی بود. جامعه آماری کیفی با توجه به حد اشباع مشتمل بر 12 نفر از مدیران زن که تحصیلات تکمیلی و سابقه اجرایی در استان مازندران ...
بیشتر
هدف: از پژوهش حاضر شناسایی ابعاد و مولفه های توانمند سازی مهارت های مدیریتی مدیران زن مدارس در پارادایم نظریه داده بنیاد بود.روش: پژوهش حاضر به روش آمیخته کیفی و کمی، از لحاظ هدف کاربردی و از حیث ماهیت و روش توصیفی بود. جامعه آماری کیفی با توجه به حد اشباع مشتمل بر 12 نفر از مدیران زن که تحصیلات تکمیلی و سابقه اجرایی در استان مازندران داشتند، بود. که برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. جامعه آماری در مرحله کمی شامل مدیران زن مدارس تمامی مقاطع تحصیلی و کارشناسان زن و مدیران زن حرفه ای شهرستان و مناطق سازمان آموزش و پرورش استان مازندران بود که با روش نمونه گیری خوشه ای نمونه آماری به تعداد 307 زن انتخاب شدند. که ابزارجمع آوری داده هادر مرحله کمی پرسشنامه محقق ساخته بود که ابعاد و مولفه های آن در مرحله کیفی پژوهش بدست آمده بود.روایی و پایایی پرسشنامه با استفاده از روایی صوری و روایی سازه و پایایی، بر اساس ضریب آلفای کرونباخ تایید شد. برای ارائه مدل توانمند سازی مهارت مدیریتی مدیران زن مدارس آموزش و پرورش استان مازندران از آزمون مدل معادلات ساختاری استفاده شد نرم افزار های مورد استفاده نرمافزارهای Lisrel و Pls بودند.یافته ها:نتایج پژوهش نشان داد که برای توانمند سازی 5 بعد و 13 مولفه با عناوین : توانمند سازی فردی با دو زیر مقوله (توانمند سازی ذهنی و رفتاری)، توانمند سازی فرهنگی با دو زیر مقوله (باور مندی به مدیریت زنان و تعاملات فرهنگ ساز)، توانمندسازی مهارتهای نوین فناوری با سه زیر مقوله(ایجاد زمینه برای نو آوری،احساس شایستگی و توسعه فرصت شغلی)، توانمند سازی آموشی با سه زیر مقوله (آموزش قبل کار با رویکرد دانش تخصصی) و (آموزش کوتاه مدت حین کار با رویکرد مهارت عملی) و (آموزش بلند مدت با رویکرد مهارتهای نرم) و توانمند سازی کار در محیط مردانه با مقوله های (توانمندی در جلسات و توانمندی در ارتباطات) و 58 شاخص شناسایی گردید. نتیجه گیری: انتایج نشان داد بکارگیری ابعاد و مولفه های توانمند سازی مهارت های مدیریتی مدیران زن در مدارس میتواندبهره وری مدارس را در راستای عمل به ماموریت ها و وظایف محوله ارتقاء دهد.
پری اعلائی؛ زینب السادات اطهری
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی میزان مطالعه درسی و غیردرسی دانشجویان دانشگاه کاشان و واکاوی عوامل فزاینده و کاهنده آن بود. روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر نوع پژوهش، توصیفی- پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش را دانشجویان کارشناسی دانشگاه کاشان در سال تحصیلی 96- 1395 تشکیل دادند که تعداد آنها 4892 نفر بود. طبق فرمول کوکران، حجم نمونه ...
بیشتر
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی میزان مطالعه درسی و غیردرسی دانشجویان دانشگاه کاشان و واکاوی عوامل فزاینده و کاهنده آن بود. روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر نوع پژوهش، توصیفی- پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش را دانشجویان کارشناسی دانشگاه کاشان در سال تحصیلی 96- 1395 تشکیل دادند که تعداد آنها 4892 نفر بود. طبق فرمول کوکران، حجم نمونه 357 نفر برآورد شد. نمونه آماری مذکور با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شد. ابزار جمعآوری اطلاعات دو پرسشنامه محقق ساخته بود. پایایی پرسشنامه عوامل فزاینده و کاهنده مطالعه درسی 843/0 – 864/0 و پایایی عوامل فزاینده و کاهنده مطالعه غیردرسی 894/0 - 921/0 از طریق آلفای کرونباخ به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل دادههای حاصل از پژوهش، از برنامههای نرمافزاری AMOS22و SPSS22 در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد.یافتهها: با توجه به نتایج از بین عوامل فزاینده مطالعه درسی و عوامل کاهنده مطالعه درسی «کیفیت برتر کتابهای درسی» و «از بین رفتن انگیزه به خاطر بیکار بودن در آینده» و از بین عوامل فزاینده مطالعه غیردرسی و عوامل کاهنده مطالعه غیردرسی «طرح تخفیف قیمت کتابهای غیردرسی» و «کم بودن درآمد خانواده و مشکلات اقتصادی» به عنوان مهمترین عوامل انتخاب شده است. نتیجهگیری: با توجه به اینکه میزان مطالعه در هر جامعه نشانگر میزان رشد و بالندگی آن جامعه و ابزار اصلی افزایش سطح آگاهی و دانش تک تک افراد جامعه از جمله دانشجویان است، لازم است نظام آموزش عالی با عنایت به نتایج حاصل از میزان مطالعه و دلایل آن در این زمینه برنامهریزی دقیق را جهت افزایش میزان مطالعه درسی و غیردرسی دانشجویان انجام دهد.
زینب اباذری؛ مهدی شریعتمداری؛ فاطمه حمیدی فر؛ بهزاد شوقی
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با شناسایی و ارزیابی مولفهای صلاحیت حرفهای اعضای هیئتعلمی انجام شد. روش: روش پژوهش برحسب هدف، کاربردی برحسب نوع داده، ترکیبی بود. جامعۀ آماری در بخش کیفی پژوهش، شامل خبرگان آموزش عالی بود که شرط انتخاب آنها، داشتن حداقل مدرک دکتری و داشتن شغل اجرایی و آموزشی در زمینه منابع انسانی در دانشگاه های مختلف در طول ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با شناسایی و ارزیابی مولفهای صلاحیت حرفهای اعضای هیئتعلمی انجام شد. روش: روش پژوهش برحسب هدف، کاربردی برحسب نوع داده، ترکیبی بود. جامعۀ آماری در بخش کیفی پژوهش، شامل خبرگان آموزش عالی بود که شرط انتخاب آنها، داشتن حداقل مدرک دکتری و داشتن شغل اجرایی و آموزشی در زمینه منابع انسانی در دانشگاه های مختلف در طول خدمت آنها بود. برای تعیین نمونه ها از روش نمونه گیری غیر تصادفی هدفمند استفاده شد که 20 نفر به عنوان حجم نمونه، در نظر گرفته شد. جامعۀ آماری بخش کمی، شامل تمام اعضای هیئتعلمی دانشگاههای آزاد شهر تهران به تعداد 2953 نفر بودند که بر اساس فرمول کوکران و نوع نمونهگیری طبقهای و خوشهای، 360 نفر انتخاب شدند. از تکنیک دلفی و پرسشنامه سنجش برازش مدل استفاده شد. روایی و پایایی در بخش کیفی، با استفاده از معیارهای کیفیت (موثق بودن) سنجیده شد و مورد تایید قرار گرفت. در بخش کمی نیز از روایی صوری، محتوی و سازه برای سنجش روایی استفاده شد و برای پایایی از آلفای کرونباخ استفاده شد که همگی مورد تایید قرار گرفتند. روش تجزیه و تحلیل داده در پژوهش حاضر و در بخش کیفی، تکنیک دلفی بود. در بخش کمی نیز، از مدلسازی معادلات ساختاری (تحلیل عاملی تأییدی) و تی تک نمونهای با استفاده از نرم افزار Lisrel-V8.8 انجام شد. یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش نشان دادند که مولفههای صلاحیتهای حرفهای اعضای هیئتعلمی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی شهر تهران شامل، صلاحیت علمی خبرگی آموزشی، صلاحیت عمومی، صلاحیت رفتاری-اخلاقی، صلاحیت مدیریتی، صلاحیت اندیشهورزی و صلاحیت اجتماعی- عاطفی بود. همچنین نتایج نشان دادند که سطح معناداری در همه مولفهها (بغیر از پیوند نظر و عمل و ارزش اخلاقی) (P≤0/05) میباشد. بنابراین با توجه به اختلاف میانگینها که مقادیری مثبت هستند، چنین استنباط میشود که وضعیت مولفهها کلاً در حالت مطلوب اما کمی بالاتر از میانگین میباشد.نتیجه گیری: در پژوهش حاضر علاوه بر شناسایی و اولویت بندی مولفههای، ابعاد و شاخصها، وضعیت موجود نیز مورد بررسی قرار گرفت و عنوان شد که تمام مولفه های در وضعیت مطلوبی به سر می برند. این بدان معنی است که اساتید دانشگاه آزاد در حالت کلی از صلحیت حرفه ای مناسبی برخوردارند.
زینت هادیان؛ مریم تقوایی یزدی؛ کیومرث خطیر پاشا
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر ارائه مدل دانش پژوهی به منظور توسعه منابع انسانی آموزش و پرورش استان مازندران بود.روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش در گروه پژوهش های توصیفی- پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدیران متخصص(شامل روسا، معاونین، کارشناسان و کارشناسان مسئول) اداره ی کل آموزش و پرورش استان مازندران بود و براساس ...
بیشتر
هدف: هدف پژوهش حاضر ارائه مدل دانش پژوهی به منظور توسعه منابع انسانی آموزش و پرورش استان مازندران بود.روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش در گروه پژوهش های توصیفی- پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدیران متخصص(شامل روسا، معاونین، کارشناسان و کارشناسان مسئول) اداره ی کل آموزش و پرورش استان مازندران بود و براساس جدول کرجسی و مورگان تعداد 119 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. به منظور گردآوری اطلاعات از دو روش اسنادی(کتابخانه ها و پایان نامه، سایت های اینترنتی) و میدانی(توزیع و تکمیل پرسشنامه محقق ساخته) و با مراجعه به منطقه مورد مطالعه و توسط افراد نمونه، اقدام شد. تجزیه و تحلیل دادههای پژوهش شامل دو بخش؛ تحلیل آمار توصیفی(میانگین، انحراف معیار، جداول توزیع فراوانی و نمودار) که با کمک نرمافزار SPSS و تحلیل آمار استنباطی (روش های تحلیل عاملی تاییدی و مدل یابی معادلات ساختاری)بود که از نرم افزار LISREL استفاده گردید. در نهایت در ارائه مدل دانش آینده پژوهی مبتنی بر ابعاد و عوامل شناسایی شده از فرایند تحقیق و برازش مدل معادلات ساختاری از روش حداقل مربعات جزئی و نرم افزار PLS استفاده شد. یافته ها: یافته های حاصل از تحلیل داده ها نشان داد؛ کلیه مولفه ها دارای اثر مثبت و معناداری بر توسعه منابع انسانی آموزش و پرورش برای آینده ی بودند. در این میان، بالاترین ضریب مربوط به توانمندی سازمانی بود و پس از آن به ترتیب عوامل فرهنگی و اجتماعی، معنوی و جسمانی قرار داشت. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش دانش سرمایه انسانی یکی از مهمترین و حیاتی ترین منابع راهبردی جهت پیشبرد اهداف آموزش و پرورش می باشد.
سجاد مظفری زاده؛ جعفر کوشا؛ محمدحسین حجاریان
چکیده
هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی ریشههای احتمالی وقوع رفتارهای معارض با قانون اطفال و نوجوانان که میتواند آثار سینمایی باشد بود.روش: روش تحقیق در پژوهش انجام شده « توصیفی ـ تحلیلی» بود که از طریق مطالعات کتابخانهای و با بررسی متون مربوطه و محتوای مطالب گردآوری شده به توصیف و تشریح موضوع اصلی پرداخته شد ؛ جامعه آماری و حجم ...
بیشتر
هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی ریشههای احتمالی وقوع رفتارهای معارض با قانون اطفال و نوجوانان که میتواند آثار سینمایی باشد بود.روش: روش تحقیق در پژوهش انجام شده « توصیفی ـ تحلیلی» بود که از طریق مطالعات کتابخانهای و با بررسی متون مربوطه و محتوای مطالب گردآوری شده به توصیف و تشریح موضوع اصلی پرداخته شد ؛ جامعه آماری و حجم نمونه در پژوهش حاضر سه گروه از افراد بودند؛ گروه نخست تعداد 100 نفر از متخصصین حوزههای گوناگون علوم انسانی از جمله روانشناسان، قضات محاکم کیفری، وکلای دادگستری، ضابطان قضایی، جامعهشناسان و...؛ گروه دوم تعداد 50 نفر از مددجویان پسر مقیم در کانون اصلاح و تربیت؛ گروه سوم تعداد 50 نفر از اطفال و نوجوانان شاغل به تحصیل در خارج از کانون اصلاح و تربیت به عنوان نمونه عادی (بدون سابقه حضور در کانون اصلاح و تربیت). شیوه انتخاب نمونه به طور تصادفی و با روش نمونهگیری تصادفی ساده به گونهای که همه افراد جامعه آماری شانس مساوی داشتند، صورت پذیرفت. ابزار مورد استفاده در پژوهش حاضر پرسشنامه محقق ساخته بود. پرسشنامههای تکمیلی با نرمافزار SPSS تحلیل و با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون میزان همبستگی بین جرایم اطفال و نوجوانان با برخی متغییرها نشان داده شد. یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد اطفال و نوجوانان از آثار سینمایی الگوبرداری نموده و از طریق یادگیری مشاهدهای، یعنی یادگیری از راه مشاهده رفتار افراد دیگر و ملاحظه پیامدهای آن رفتار به رفتارهای معارض قانون مبادرت میورزند. همچنین رابطه معناداری بین تماشای آثار سینمایی و رفتارهای معارض قانون قابل مشاهده بود.نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش ژانرهای جنایی بیشترین تأثیرگذاری بر اطفال و نوجوان در بروز رفتارهای مجرمانه علیه اشخاص و اموال را دارد.
عارفه روشنی؛ اعظم رحیمی نیک؛ احمد ودادی؛ داریوش غلامزاده
چکیده
هدف: این مطالعه با هدف تدوین الگوی موفقیت استارتاپهای فینتک ایران با رویکرد داده بنیاد انجام شد.روش: روش تحقیق پژوهش حاضر از نظر هدف توسعه ای، از نظر روش آمیخته اکتشافی بود. جامعه آماری این پژوهش در بخش کیفی شامل خبرگان نظری (اساتید دانشگاه) و خبرگان تجربی (بنیانگذاران، مدیران، سرمایه گذاران و مشاوران استارتاپهای فینتک) بودند که ...
بیشتر
هدف: این مطالعه با هدف تدوین الگوی موفقیت استارتاپهای فینتک ایران با رویکرد داده بنیاد انجام شد.روش: روش تحقیق پژوهش حاضر از نظر هدف توسعه ای، از نظر روش آمیخته اکتشافی بود. جامعه آماری این پژوهش در بخش کیفی شامل خبرگان نظری (اساتید دانشگاه) و خبرگان تجربی (بنیانگذاران، مدیران، سرمایه گذاران و مشاوران استارتاپهای فینتک) بودند که به صورت هدفمند به انتخاب نمونه پرداخته شد. نمونهگیری تا دستیابی به اشباع نظری ادامه یافت و بر این اساس 10 نفر از افراد واجد شرایط در این مطالعه شرکت کردند. در بخش کمی نیز جامعه آماری شامل بنیانگذاران، مدیران، سرمایه گذاران و مشاوران استارتاپهای فینتک بود و نمونهگیری به صورت تصادفی ساده انجام شد، تعداد 124 پرسشنامه کامل از این نمونه به دست آمد.. ابزار گردآوری دادهها در بخش کیفی مصاحبه نیمساختیافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته (1399) با طیف لیکرت 5 گزینه ای بود. تحلیل دادههای پژوهش در فاز کیفی با نرمافزار MaxQDA و در فاز کمی با روش حداقل مربعات جزئی با نرمافزار Smart PLS انجام شد.یافته ها: نتایج بخش کیفی نشان داد عوامل علی موثر بر موفقیت استارتاپهای فینتک ایران عبارتند از تفکر راهبردی، توسعه ارتباطات درون سازمانی و تعاملات برون سازمانی، تمرکز بر طراحی و پیاده سازی درست عناصر آمیخته بازاریابی و ویژگیهای بنیانگذاران و اعضای تیم. در بخش کمی، مدل مفهومی ارائه شده مورد آزمون قرار گرفت و 13 فرضیه مورد تایید و 4 فرضیه رد شدند. نتیجهگیری: رویکردها در استارتاپهای فینتک موجب همگامی با تغییرات جهانی و محیط داخلی شده و علاوه بر اینکه کسب و کار نوپا را به کسب مزیت رقابتی هدایت می کند، می تواند منجر به ارزشآفرینی برای جامعه و کسبوکارهای کوچک و نوپا شود.
سکینه رضائی سیروس؛ محمدنقی ایمانی؛ اصغر شریفی
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل پیش بینی بازگشت سرمایه در آموزش و بهسازی منابع انسانی مبتنی بر مولفه های فرهنگ سازمانی و صلاحیت حرفه ای انجام شد.روش: روش پژوهش ازنظر هدف کاربردی و از نظر نوع داده (کمی) بود. جامعۀ آماری، مدیران شهرداری شهر تهران بودند که با استفاده از فرمول کوکران و نمونهگیری تصادفی طبقهای، تعداد 315 نفر انتخاب ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل پیش بینی بازگشت سرمایه در آموزش و بهسازی منابع انسانی مبتنی بر مولفه های فرهنگ سازمانی و صلاحیت حرفه ای انجام شد.روش: روش پژوهش ازنظر هدف کاربردی و از نظر نوع داده (کمی) بود. جامعۀ آماری، مدیران شهرداری شهر تهران بودند که با استفاده از فرمول کوکران و نمونهگیری تصادفی طبقهای، تعداد 315 نفر انتخاب شدند. گردآوری دادهها به دو روش اسنادی و میدانی (پرسشنامه استاندارد و محقق ساخته) انجام پذیرفت. در پژوهش حاضر ، به منظور تعیین روایی پرسشنامه از روایی ظاهری، محتوایی و سازه استفاده شد و برای تعیین پایایی، از آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی استفاده شد که همگی مورد تایید قرارگرفتند. برای تحلیل دادهها، از آزمونهای الگو یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرمافزار SMAR PLS و آزمون تی تک گروهی استفاده شد.یافته ها: بنابر یافته های پژوهش فرهنگ سازمانی و صلاحیت حرفه ای بر بازگشت سرمایه در آموزش و بهسازی منابع انسانی شهرداری تهران تاثیر داشت.نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش مولفههای فرهنگ سازمانی، صلاحیت حرفهای، به عنوان عوامل پیشبینی کننده بازگشت سرمایه در آموزش و بهسازی میباشند
محمد رضا اردلان؛ نسرین حیدری سورشجانی؛ جمال عبدالملکی
چکیده
هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش سرمایه اجتماعی در رفتار شهروند سازمانی با میانجی گری جامعه پذیری سازمانی در معلمان انجام شد. روش: روش پژوهش کمی، توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی و مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش کلیه معلمان مدارس متوسطه دومدر سال تحصیلی 99-1398 شهرستان کرمانشاه بود، جامعه آماری 3053 نفر بود که با استفاده ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش سرمایه اجتماعی در رفتار شهروند سازمانی با میانجی گری جامعه پذیری سازمانی در معلمان انجام شد. روش: روش پژوهش کمی، توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی و مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش کلیه معلمان مدارس متوسطه دومدر سال تحصیلی 99-1398 شهرستان کرمانشاه بود، جامعه آماری 3053 نفر بود که با استفاده از جدول کرجسی مورگان و به تعداد 341 نفر برآورد شد. روش نمونه گیری تصادفی ساده بود. ابزار پژوهش پرسشنامه رفتار شهروند سازمانی مدل ارگان (1988)، پرسشنامه سرمایه اجتماعی مدل ناهاپیت و گوشال (1998) و جامعه پذیری سازمانی مدل تائورمینا (1997) استفاده شد. برای تعیین پایایی و روایی ابزار، از آزمون آلفای کرانباخ و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. دادههای پژوهش پس از جمعآوری با روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل عاملی تأییدی و تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار SPSS v. 25 وLISREL 8.8 تجزیه و تحلیل شدند.یافتهها: نتایج نشان داد متغیر سرمایه اجتماعی دارای اثر مستقیم و مثبت (49/0) بر رفتارشهروندی سازمانی و همچنین متغیر جامعه پذیری سازمانی دارای اثر مستقیم مثبت (45/0) و معنادار بر متغیر رفتار شهروند سازمانی در سطح 01/0 بود. با توجه به اثرات کل میتوان گفت متغیر سرمایه اجتماعی (80/0) دارای بیشترین اثر و متغیر جامعه پذیری سازمانی )45/0) دارای کمترین اثر بر متغیر رفتار شهروند سازمانی بود.نتیجهگیری: بر اساس یافته های پژوهش سرمایه اجتماعی و جامعه پذیری سازمانی بر رفتار شهروندی سازمانی تاثیر دارد.
کوروش پارسا؛ زهرا نیک منش؛ حسین جناآبادی
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف تاثیر فراهیجان بر تمایز یافتگی خود با واسطه گری خود شفقتی دانش آموزان انجام شد.روش: روش پژوهش مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 99 - 1398 تشکیل دادند، که از میان آنها، تعداد 420 نفر با روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند. ابزارهای ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف تاثیر فراهیجان بر تمایز یافتگی خود با واسطه گری خود شفقتی دانش آموزان انجام شد.روش: روش پژوهش مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 99 - 1398 تشکیل دادند، که از میان آنها، تعداد 420 نفر با روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از: پرسشنامه فراهیجان (میتمنسگرابر و همکاران، 2009)، تمایزیافتگی خود (اسکورن و فریدلندر، 1998) و پرسشنامه شفقت خود (نف، 2003). به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزار SPSS-V23 و Lisrel-V8.8 استفاده گردید. همچنین داده ها با استفاده از روش تحلیل معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفت.یافته ها: نتایج نشان داد فراهیجان بر تمایزیافتگی خود دانش آموزان تاثیر مثبت و معناداری داشت. همچنین نتایج نشان داد که تمایزیافتگی بر خودشفقتی دانش آموزان تاثیر مثبت داشت.نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش فراهیجان بر تمایزیافتگی خود دانش آموزان با واسطه گری خودشفقتی تاثیر دارد.
شیوا شعبانی؛ علی بدیع زاده؛ حمیدرضا سعیدنیا؛ کامبیز حیدرزاده هنزائی
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل برند سازی کارآفرینانه با رویکرد اخلاق اجتماعی در شرکتهای آموزشی دانش بنیان انجامشد.روش: با توجه به هدف پژوهش، پژوهش حاضر با استفاده از روش دلفی فازی و در سه مرحله انجام شد. جامعه پژوهش حاضر را خبرگان صنعت بازاریابی و برند سازی تشکیل دادند. در این پژوهش از روش نمونهگیری هدفمند استفادهشده و ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل برند سازی کارآفرینانه با رویکرد اخلاق اجتماعی در شرکتهای آموزشی دانش بنیان انجامشد.روش: با توجه به هدف پژوهش، پژوهش حاضر با استفاده از روش دلفی فازی و در سه مرحله انجام شد. جامعه پژوهش حاضر را خبرگان صنعت بازاریابی و برند سازی تشکیل دادند. در این پژوهش از روش نمونهگیری هدفمند استفادهشده و 20 نفر از خبرگان صنعت بازاریابی و برند سازی بهعنوان نمونه انتخاب گردیدند. برای گردآوری اطلاعات از مطالعات کتابخانهای (کتابها و مقالههای مرتبط) و پرسشنامه برای سنجش و اندازهگیری متغیرهای این پژوهش استفادهشد.یافته ها: نتایج پژوهش حاصل از پاسخهای 20 نفر از خبرگان بازاریابی و برند سازی این صنعت، نشان داد که اخلاق از مؤلفههای تأثیرگذار دربرند سازی کارآفرینانه در شرکتهای آموزشی دانشبنیان میباشد و شامل پروفایل مدیریت استراتژیک، پیشنیازهای فنی- اجرایی، پیشنیازهای کارآفرینانه سازمان، پیشنیازهای ذینفعان، محتوای ارزش برند، القائات برند، جنبههای فنی برند، مشارکت برند، ماهیت ذهنی برند، مدیریت برند، راهبردهای رقابتی، راهبردهای مدیریت اجرایی، رعایت اخلاق حرفهای، راهبردهای تبلیغات و پیشبرد فروش، زمینه حکمرانی عمومی، زمینه حکمرانی شرکتی، زمینه اجتماعی، زمینه فناورانه، زمینه اقتصادی، زمینه طبیعی، زمینه اخلاقی، پیامدهای مالی، پیامدهای رقابتی، پیامدهای مشتری، پیامدهای عملیاتی میباشد.نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش اخلاق اجتماعی و رعایت آن دربرند سازی کارآفرینانه شرکتهای آموزشی دانشبنیان تأثیرگذار است و به رشد کسب وکار، ایجاد اطمینان در مشتری، توسعه مشتریان وفادار، خلق تصویر ذهنی ارزشمند و اخلاقی از برند، حفظ مسائل زیستمحیطی و توسعه پایدار کمک مینماید.
مهرداد بنداری؛ سهیل سرمد سعیدی؛ بهروز قاسمی
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی و رتبهبندی عوامل نگرشی مرتبط با آموزش تجارت الکترونیکی در خرید انجام شد. روش: روش پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر شیوه گردآوری اطلاعات، توصیفی - پیمایشی بود. جامعه آماری تحقیق تمامی دانشجویان واحد الکترونیک دانشگاه خوارزمی بودند. در این پژوهش از بین دانشجویان واحد الکترونیک دانشگاه خوارزمی به ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی و رتبهبندی عوامل نگرشی مرتبط با آموزش تجارت الکترونیکی در خرید انجام شد. روش: روش پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر شیوه گردآوری اطلاعات، توصیفی - پیمایشی بود. جامعه آماری تحقیق تمامی دانشجویان واحد الکترونیک دانشگاه خوارزمی بودند. در این پژوهش از بین دانشجویان واحد الکترونیک دانشگاه خوارزمی به شیوه خوشهای در دسترس نمونهگیری به عمل آمد. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه AHP < /span> بود که پایایی آن با استفاده از نرخ ناسازگاری IR=0/02 که کمتر از 1/0 بود تائید شد. برای تحلیل دادهها از تکنیک AHP < /span> و نرمافزارهای اکسپرت چویس و اکسل استفادهشد.یافته ها: با توجه به پاسخ کارشناسان و نتایج تحلیل سلسلهمراتبی: کیفیت خدمات الکترونیکی با درجه وزنی 095/0 در اولویت اول و هنجارهای ذهنی با درجه وزنی 089/0 در اولویت دوم و سودمندی درک شده با درجه وزنی 082/0 در اولویت سوم، ریسک درک شده با درجه وزنی 075/0 در اولویت چهارم، نوآور پذیری با درجه وزنی 071/0 در اولویت پنجم، شرایط تسهیل تکنولوژی با درجه وزنی 070/0 در اولویت ششم، نگرش خرید آنلاین با درجه وزنی 066/0 در اولویت هفتم، انگیزه خرید کردن با درجه وزنی 063/0 در اولویت هشتم، تأثیرات گذشته خرید بر رفتار مصرفکننده با درجه وزنی 060/0 در اولویت نهم، کیفیت محصول با درجه وزنی 057/0 در اولویت دهم، سهولت استفاده درک شده با درجه وزنی 051/0 در اولویت یازدهم، مزیت نسبی با درجه وزنی 050/0 در اولویت دوازدهم، سهولت دسترسی به منابع با درجه وزنی 048/0 در اولویت سیزدهم و ارزش درک شده با درجه وزنی 047/0 در اولویت چهاردهم، سازگاری محصول با رفتار خرید مصرفکننده با درجه وزنی 046/0 در اولویت پانزدهم و اعتماد با درجه وزنی 029/0 در اولویت شانزدهم شناسایی و رتبهبندی عوامل نگرشی مرتبط با آموزش تجارت الکترونیکی در خرید ( مطالعه موردی : دانشجویان واحد الکترونیک دانشگاه خوارزمی ) قرار گرفتند.نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش استفاده از آموزش تجارت الکترونیک در خرید در یک کشور به طرز قابل توجهی به سطح آمادگی فنی، شامل عواملی نظیر سطح نفوذ فناوری، هزینه وسایل دسترسی، هزینه و کیفیت دسترسی به اینترنت بستگی دارد.
مهسا میرزالو؛ زهره موسوی کاشی
چکیده
هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین تأثیر تدریس بر مبنای رویکرد کارکردگرایی و ساختگرایی بر عملکرد دانشآموزان بود.روش: روش پژوهش بر حسب هدف کاربردی، از نظر روش گردآوری داده ها علی – مقایسه ای و همینطور از نظر نوع داده کمی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان دوره متوسطه دوم مناطق 14 و 15 شهر تهران بودندکه با استفاده از جدول مورگان و روش ...
بیشتر
هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین تأثیر تدریس بر مبنای رویکرد کارکردگرایی و ساختگرایی بر عملکرد دانشآموزان بود.روش: روش پژوهش بر حسب هدف کاربردی، از نظر روش گردآوری داده ها علی – مقایسه ای و همینطور از نظر نوع داده کمی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان دوره متوسطه دوم مناطق 14 و 15 شهر تهران بودندکه با استفاده از جدول مورگان و روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحلهای، 327 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها، از سه پرسشنامه روش تدریس بر اساس ساختگرایی لبو (1993) برای سنجش روش تدریس ساختگرا، پرسشنامه محقق ساخته ترکاشوند (1391) برای روش تدریس کارکردگرا و پرسشنامه فام و تیلور (1999) برای عملکرد تحصیلی، استفاده شد. برای تجزیهوتحلیل داده های پژوهش در بخش توصیفی از میانگین، انحراف معیار، جداول و ... و در بخش استنباطی از آزمون تی تک گروهی با استفاده از نرمافزار SPSS-21 در سطح معناداری 05/0 و مدلسازی معادلات ساختاری با استفاده از نرمافزار Smart Pls استفاده شد.یافتهها: یافته ها نشان دادند که تدریس بر مبنای رویکرد کارکردگرایی و ساختگرایی تأثیر مثبت و معنیداری بر عملکرد دانشآموزان داشت.نتیجه گیری: بر اساس یافتههای حاصل از پژوهش، روشهای تدریس، جزء عوامل موثر بر عملکرد تحصیلی دانشآموزان میباشند. از جمله روش های تدریس، روش هایی بر مبنای رویکرد کارکردگرایی و ساخت گرایی است.
آمنه سلیمان زاده؛ علی اصغر شجاعی؛ سیده زهرا حسینی درونکلا
چکیده
هدف: هدف از این پژوهش ارائه مدل تاثیرگذاری مدیریت مدرسه محور بر خلاقیت معلمان در مدارس ابتدایی شهرستان بابل بود.روش: این پژوهش در حالت کلی از نظر هدف کاربردی، از نظر میزان کنترل متغیرها میدانی و از نظر جمع آوری داده ها توصیفی از نوع زمینهیابی بود و از سوی دیگر پژوهش حاضر را میتوان نوعی پژوهش اکتشافی تلقی کرد. جامعۀ آماری مرحله کیفی ...
بیشتر
هدف: هدف از این پژوهش ارائه مدل تاثیرگذاری مدیریت مدرسه محور بر خلاقیت معلمان در مدارس ابتدایی شهرستان بابل بود.روش: این پژوهش در حالت کلی از نظر هدف کاربردی، از نظر میزان کنترل متغیرها میدانی و از نظر جمع آوری داده ها توصیفی از نوع زمینهیابی بود و از سوی دیگر پژوهش حاضر را میتوان نوعی پژوهش اکتشافی تلقی کرد. جامعۀ آماری مرحله کیفی 15 نفر از مدیران و معلمان برگزیده مدارس ابتدایی شهرستان بابل بود که با روش نمونه گیری هدفمند با استفاده از شاخص اشباع نظری نسبت به نمونه گیری از جامعه آماری انتخاب شدند و جامعه آماری مرحله کمی شامل کلیه مدیران و معلمان مدارس ابتدایی دولتی شهرستان بابل بود که تعداد آنها 1318 نفر بود با توجه به جدول مورگان 302 نفر با روش نمونه گیری تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامۀ محقق ساخته بود. روش تجزیه تحلیل در مرحله کیفی کد گذاری و در مرحله کمی از آزمون مدل معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار smart-pls و spss استفاده شد.یافته ها: نتایج مرحله کیفی پژوهش نشان داد ابعاد مدیریت مدرسه محور در مدارس ابتدایی شهرستان بابل شامل ابعاد مشارکت ذینفعان، سرمایه اجتماعی، استراتژی مدرسه، عوامل پشتیبانی، عملکرد سازمانی، امکان تحقق مدیریت مدرسه محور و عوامل ساختاری و ابعاد خلاقیت معلمان در مدیران و معلمان مدارس بابل شامل ابعاد سلامت سازمانی، سرمایه روانشناختی، عوامل محیطی، عوامل فرهنگی، عوامل فردی و ساختار عملیاتی مدرسه بود و نتایج مرحله کمی پژوهش نشان داد تاثیر مدیریت مدرسه محور بر خلاقیت معلمان مقدار t-value آن برابر با (6.707) و ضریب مسیر (0.547) بود؛ در واقع نتایج نشان داد مدیریت مدرسه محور بر خلاقیت معلمان در مدیران و معلمان مدارس بابل به میزان 0.547 تاثیر داشت.نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش مدل تاثیرگذاری مدیریت مدرسه محور بر خلاقیت معلمان در مدارس ابتدایی شهرستان بابل از برازش مطلوبی برخوردار می باشد.
علی کریمی؛ جواد جهان
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل ارتباطی بین هوش اخلاقی با سرمایه اجتماعی سازمانی در اداره کل ورزش و جوانان استان کرمانشاه انجام شد.روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل 140 نفر از مدیران و کارکنان ادارات ورزش و جوانان استان کرمانشاه بود که از بین آن ها 110 نفر به عنوان نمونه با استفاده از فرمول کوکران و روش نموئه ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل ارتباطی بین هوش اخلاقی با سرمایه اجتماعی سازمانی در اداره کل ورزش و جوانان استان کرمانشاه انجام شد.روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل 140 نفر از مدیران و کارکنان ادارات ورزش و جوانان استان کرمانشاه بود که از بین آن ها 110 نفر به عنوان نمونه با استفاده از فرمول کوکران و روش نموئه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش استفاده از دو پرسشنامه استاندارد هوش اخلاقی لنیک وکیل (2005) و پرسشنامه سرمایه اجتماعی (پاتنام، 2000) بود. در این پژوهش روایی صوری و محتوایی پرسشنامه ها مورد تأیید 10 نفر از متخصصان مدیریت ورزشی قرار گرفت و بهمنظور تعیین پایایی پرسشنامه ها، سازگاری درونی آن با کمک نرمافزار ایموس، ضریب آلفای کرونباخ برای عوامل مختلف پرسشنامه به ترتیب 87/0 و 84/. محاسبه گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار ایموس انجام شد.یافته ها: نتایج تجزیه و تحلیل نشان داد که هوش اخلاقی با ضریب تاثیر 44/0 بر سرمایه اجتماعی اثرگذار بود. همچنین متغیرهای هوش اخلاقی شامل درستکاری، مسئولیت، گذشت و دلسوزی به ترتیب بر سرمایه اجتماعی با میزان ضریب مسیر 64/0، 12/0، 17/0 و 23/0 اثرگذار بودند که متغیر درستکاری با ضریب مسیر 64/0 دارای بیشترین تاثیر و متغیر مسئولیت پذیری با ضریب مسیر 12/0 کمترین میزان اثرگذاری را داشتند. بر اساس یافته ها کلیه فرضیه های پژوهش مورد تایید واقع شدند. از سوی دیگر از طریق آزمون رگرسیون مشخص گردید که هوش اخلاقی توان پیش بینی سرمایه اجتماعی را در سطح معناداری 0.000 داشت.نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش بین مؤلفه مسئولیت پذیری مدیران و کارکنان با سرمایه اجتماعی سازمانی در ادارات ورزش و جوانان استان کرمانشاه ارتباط معنی دار و مستقیمی وجود دارد.
سکینه خاتون غضنفری؛ رضا یوسفی سعیدآبادی؛ وحید فلاح
چکیده
هدف: هدف از پژوهش حاضر، مدلیابی روابط سیستم مدیریت منابع انسانی با انتصاب مبتنی بر شایستگی مدیران در نظام آموزش عالی بود.روش: روش پژوهش ترکیبی از نوع آمیخته (کمی-کیفی) اکتشافی بود. در بخش کیفی، جامعه آماری شامل معاونین دانشگاه در بخش معاونت توسعه مدیریت و منابع (معاونت پشتیبانی) مراکز آموزش عالی استان مازندران بود که با استفاده از ...
بیشتر
هدف: هدف از پژوهش حاضر، مدلیابی روابط سیستم مدیریت منابع انسانی با انتصاب مبتنی بر شایستگی مدیران در نظام آموزش عالی بود.روش: روش پژوهش ترکیبی از نوع آمیخته (کمی-کیفی) اکتشافی بود. در بخش کیفی، جامعه آماری شامل معاونین دانشگاه در بخش معاونت توسعه مدیریت و منابع (معاونت پشتیبانی) مراکز آموزش عالی استان مازندران بود که با استفاده از روش نمونهگیری «نمونههای حاوی اطلاعات غنی» با 20 نفر از معاونین با روش دلفی و استفاده از پرسشنامههای نیمه ساختاریافته؛ مصاحبه به عمل آمد. جامعه آماری پژوهش، در بخش کمی شامل اعضاء هیئت علمی (مربی، استادیار، دانشیار و استاد تمام) مراکز آموزش عالی استان مازندران در سال تحصیلی 98-1397 بودندکه با روش نمونهگیری طبقهای نسبی چندمرحلهای با فرمول کوکران تعداد 338 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کمی پرسشنامه های مدیریت منابع انسانی و انتصاب مطلوب مدیران بود. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه توسط خبرگان مورد تأیید قرار گرفت و پایایی پرسشنامه ها از طریق ضریب آلفای کرونباخ محاسبه و پذیرفته شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی با نرم افزارهای Spss و Amos انجام شد.یافته ها: نتایج بخش کیفی حاکی از آن بود که سیستم مدیریت منابع انسانی دارای هشت بعد و انتصاب مدیران مبتنی بر شایستگی دارای دوازده بعد بود. نتایج بخش کمی نشان داد که تمامی ابعاد سیستم مدیریت منابع انسانی و انتصاب مدیران مبتنی بر شایستگی مورد تائید واقع شدند.نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش انتصاب مطلوب مدیران در مراکز آموزشی منجر به تقویت و عملکرد درست منابع انسانی و متعاقبا راندمان بالای نظام آموزشی می شود.
سعید بخشی زاده؛ حیدر تورانی؛ علی خلخالی
چکیده
هدف: مقاله حاضر با هدف بررسی خط مشی گذاری آموزشی در موسسات مالی غیر دولتی به منظور ارائه مدل مناسب انجام شد.روششناسی: روش تحقیق به لحاظ هدف توسعه ای و از نظرنوع داده ها آمیخته اکتشافی متوالی، در بخش کیفی به روش داده بنیاد و در بخش کمی به روش توصیفی از نوع پیمایشی انجام شد. جامعه آماری در بخش کیفی تعدادی از خبرگان و در بخش کمی کلیه مدیران ...
بیشتر
هدف: مقاله حاضر با هدف بررسی خط مشی گذاری آموزشی در موسسات مالی غیر دولتی به منظور ارائه مدل مناسب انجام شد.روششناسی: روش تحقیق به لحاظ هدف توسعه ای و از نظرنوع داده ها آمیخته اکتشافی متوالی، در بخش کیفی به روش داده بنیاد و در بخش کمی به روش توصیفی از نوع پیمایشی انجام شد. جامعه آماری در بخش کیفی تعدادی از خبرگان و در بخش کمی کلیه مدیران ومعاونین و کارکنان ستادی موسسات شامل 3850 نفر بود. در بخش کیفی 12 نفر به روش گلوله برفی و در بخش کمی تعداد 384 نفر طبق جدول کرجسی و مورگان به روش خوشه ای و تصادفی انتخاب شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه محقق ساخته بود که در بعد کمی از روایی ظاهری، محتوایی و سازه برخوردار بود. همچنین CVR با ضریب 846/0 تأیید و پایایی آن با ضریب 871/0 تایید شد و داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.یافته ها: نتایج نشان داد که ابعاد و مولفه های مدل عبارتند از 1-تأکید بر عوامل راهبردی (توانایی های علمی و مهارتی سیاستگذاران، تاکید بر واقع گرایی در تدوین خط مشی، تاثیر احزاب سیاسی بر تدوین خط مشی، تاثیر فرهنگ و جامعه در تدوین خط مشی) 2- تأکید بر عوامل حمایتی( استفاده از حمایتهای کشوری، استفاده از جامعه علمی، استفاده از حمایت نهاد و ارگان ها دولتی) 3-توجه بر کیفیت آموزشی( تاکید بر ارزیابی در تدوین خط مشی، توجه بر رشد کارکنان، تاکید بر عوامل آموزشی و پژوهشی) 4-توجه به زیرساختها و امکانات آموزشی(فراهم آوردن امکانات آموزشی، اصلاح ساختار سازمانی، توزیع عادلانه بودجه در نظر گرفته شده) 5-توجه بر توسعه چندگانه(توسعه اقتصادی، سیاسی،اجتماعی، فرهنگی و علمی)6-توجه برآثار اجرای خط مشی (رشد آموزشی، رشد ارزشهای انسانی و اخلاقی، ایجاد زمینه توزیع عدالت).نتیجه گیری: با توجه به مقدار جذر برآورد واریانس خطای تقریب برای هر بعد که به ترتیب برابر با 063/0 ، 075/0 ، 063/0 ، 099/0 ، 093/0 و 081/0 است، مدل حاصل دارای ساختار مناسبی است.
آرزو وظیفه؛ ابوطالب سعادتی شامیر؛ هادی بهرامی
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف ساخت و استانداردسازی پرسشنامه ذهن خلاق در دانشجویان ایران انجام شد.روش: روش پژوهش حاضر توصیفی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان کارشناسی رشته روان شناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات بود که از میان آنها 500 نفر به عنوان نمونه به روش نمونه گیری طبقهای مرحلهای انتخاب شدند. پرسشنامه حاضر بر مبنای ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف ساخت و استانداردسازی پرسشنامه ذهن خلاق در دانشجویان ایران انجام شد.روش: روش پژوهش حاضر توصیفی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان کارشناسی رشته روان شناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات بود که از میان آنها 500 نفر به عنوان نمونه به روش نمونه گیری طبقهای مرحلهای انتخاب شدند. پرسشنامه حاضر بر مبنای چارچوب نظری گاردنر و با استفاده از روش دلفی ساخته شد و دارای 44 عبارت بود. به منظور بررسی ساختار عاملی و روایی سازه از روش تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. پس از جمع آوری پرسش نامهها و ارسال آنها برای پژوهشگر، دادهها وارد رایانه شد و تحلیل دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS و LISREL انجام شدیافتهها: بر اساس نتایج 2 عبارت دارای بار عاملی غیر معنیدار حذف شد و 44 گویه باقی ماند. برای تعیین برازش گویههای باقیمانده از روش تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد که مدل 7 عاملی را تأیید کرد و شامل هفت خرده مقیاس انعطاف پذیری، اولویت بندی، تمرکز، ایده زدگی، ریسک پذیری، پشتکار، امید بود. ضریب آلفای کرونباخ که برای سنجش پایایی گویههای باقیمانده به کار رفت، نشان داد که این عوامل دارای پایایی مناسب بودند.نتیجهگیری: بر اساس یافتههای پژوهش با آموزش ذهن خلاق میتوان زمینه بهزیستی عاطفی، بهبود روابط بین فردی و سازگاری اجتماعی را فراهم نمود و به افراد کمک کرد تا در زمینههای مختلف زندگی موفقتر عمل نمایند.
لیدا عزیزپور؛ حسن اسماعیل پور؛ سید عباس حیدری
چکیده
هدف: هدف از پژوهش حاضر ارائه مدل بهینه برندسازی فروشگاه های زنجیره ای در ایران با تمرکز بر ایجاد مبانی آموزشی برای مدیران و کارکنان بود.روش: تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری دادهها، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری کلیه مشتریان فروشگاه های خرده فروشی در سطح کشور بود. روش نمونهگیری این پژوهش، روش نمونهگیری ...
بیشتر
هدف: هدف از پژوهش حاضر ارائه مدل بهینه برندسازی فروشگاه های زنجیره ای در ایران با تمرکز بر ایجاد مبانی آموزشی برای مدیران و کارکنان بود.روش: تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری دادهها، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری کلیه مشتریان فروشگاه های خرده فروشی در سطح کشور بود. روش نمونهگیری این پژوهش، روش نمونهگیری تصادفی ساده بود. حجم نمونه بر اساس جدول مورگان 385 نفر در نظرگرفته شد. ابزار گردآوری اطلاعات در این تحقیق پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی سازه پرسشنامه از روش تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد که طبق نتایج، ابزار تحقیق دارای روایی مناسب بود. پایایی پرسشنامه نیز با محاسبه ضریب پایایی (آلفای کرونباخ) بررسی شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کمی از تکنیک مدلسازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی و نزم افزار اسمارت پی ال اس استفاده شد.یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد عوامل مهمی همچون کیفیت خدمات پرسنل درون فروشگاه، کیفیت چینش محصولات در فروشگاه، آگاهی از برند فروشگاهی و تبلیغات تاثیر بالایی بر تجربه خرید از فروشگاه و نیز لذت خرید از فروشگاه را دارا بود.نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش ویژگی های مثبت مربوط به برند خرده فروشی بر تجربه و لذتی که مشتری از خرید خود در فروشگاه به دست می اورد تاثیر دارد.
مقاله پژوهشی
حمید رضا طهماسبی؛ نگین جباری؛ کیومرث نیازآذری
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی هوش کارآفرینی در دانشآموزان دوره متوسطه منطقه غرب استان گلستان انجام شد.روششناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش اسناد و متون هوش کارآفرینی و متخصصان و اساتید هوش کارآفرینی غرب استان گلستان در سال 1398 بودند. نمونه پژوهش اسناد و متون هوش کارآفرینی و طبق اصل ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی هوش کارآفرینی در دانشآموزان دوره متوسطه منطقه غرب استان گلستان انجام شد.روششناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش اسناد و متون هوش کارآفرینی و متخصصان و اساتید هوش کارآفرینی غرب استان گلستان در سال 1398 بودند. نمونه پژوهش اسناد و متون هوش کارآفرینی و طبق اصل اشباع نظری 25 نفر از متخصصان و اساتید هوش کارآفرینی بودند که با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. برای جمعآوری اطلاعات از روشهای فیشبرداری و مصاحبه نیمهساختاریافته استفاده شد و دادهها با روش تحلیل محتوا تحلیل شدند.یافتهها: یافتهها نشان داد که عوامل موثر بر هوش کارآفرینی در دانشآموزان دوره متوسطه شامل مولفههای عوامل فردی (شامل دو زیرمولفه ویژگیهای ذاتی و ویژگیهای اکتسابی)، آموزشی و خانواده (شامل دو زیرمولفه معلمان و مربیان آموزشی و فضای رشدی- آموزشی) و نهادهای اجتماعی (شامل سه زیرمولفه اقتدار و توزیع قدرت، نظام ارتباطی و هنجارهای فرهنگی) بودند که شاخصهای هر یک از آنها تدوین شد. در نهایت، بر اساس مولفهها، زیرمولفهها و شاخصهای هوش کارآفرینی، الگوی هوش کارآفرینی در دانشآموزان دوره متوسطه طراحی شد.نتیجهگیری: بر اساس الگوی هوش کارآفرینی طراحیشده در این پژوهش، متخصصان و برنامهریزان دوره متوسطه میتوانند با استفاده از این الگو گامهای موثری جهت ارتقای هوش کارآفرینی در دانشآموزان دوره متوسطه بردارند.
مقاله پژوهشی
سید کمال علایی موسوی؛ سید احمد هاشمی؛ مهدی باقری
چکیده
هدف: این پژوهش با هدف شایستگی حرفهای مدیران آموزش متوسطه کشور براساس سند تحول بنیادین آموزش و پرورش میباشد.روششناسی: روش پژوهش برحسب هدف بنیادی - کاربردی، و برحسب نحوه گردآوری دادهها از نوع دادهها آمیخته (کیفی ـ کمی ) از نوع اکتشافی برحسب روش گردآوری دادهها توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری در بخش کیفی شامل اعضای ...
بیشتر
هدف: این پژوهش با هدف شایستگی حرفهای مدیران آموزش متوسطه کشور براساس سند تحول بنیادین آموزش و پرورش میباشد.روششناسی: روش پژوهش برحسب هدف بنیادی - کاربردی، و برحسب نحوه گردآوری دادهها از نوع دادهها آمیخته (کیفی ـ کمی ) از نوع اکتشافی برحسب روش گردآوری دادهها توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری در بخش کیفی شامل اعضای هیات علمی و خبرگان و صاحبنظران مدیران آموزشی بود که با استفاده از روش نمونهگیری غیراحتمالی هدفمند و اصل اشباع 15 نفر به عنوان مصاحبهشونده انتخاب شدند و در بخش کمی جامعه آماری شامل مدیران و معاونین آموزش و پرورش تهران که به تعداد 335 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوریدادهها در بخش کیفی مصاحبه نیمهساخته و در بخش کمی، پرسشنامه محققساخته محیط یادگیری برگرفته از مصاحبه و بر پایه مبانی نظری به صورت محقق ساخته بود . جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات، از تحلیل عاملی اکتشافی برای شناسایی و تحلیل عاملی تأییدی برای ارائه مدل تحقیق و همچنین تکنیک مدلیابی معادلات ساختاری (SEM) با نرمافزار AMOSاستفاده شد.یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که مؤلفههای حرفهای شایستگی به ترتیب اولویت متغیر شایستگی فردی، شایستگی اخلاقی، شایستگیفنی، شایستگی اداری، شایستگی سازمانی، شایستگی ارتباطی و شایستگی عملکردی بوده که در الگو از اعتبار مناسب برخوردار بود.بحث و نتیجه گیری: در نتیجه میتوان به رفع ابهام عملکردی مدیران آموزش و پرورش همت گذاشت و چشمانداز شفاف و بهینهای را برای تأمین،تربیت و نگهداشت منابع انسانی آموزش و پرورش فراهم آورد.
مقاله پژوهشی
زینب خاتون افراسیابی؛ نعمت الله موسی پور؛ مریم صفرنواده
چکیده
هدف: هدف تحقیق حاضر طراحی الگویی برای بهبود عملکرد دبیران ریاضی به منظور پیشرفت دانش آموزان پایه هشتم در آزمونهای بین المللی تیمز بود.روش: این تحقیق از حیث هدف، یک تحقیق اکتشافی بوده و از نظر نتیجه، تحقیق توسعه ای محسوب می شود. جامعه مورد مطالعه پژوهش شامل تمامی اعضای هیئت علمی (تمام وقت) برنامه درسی، در دانشگاه های دولتی و آزاد شهر ...
بیشتر
هدف: هدف تحقیق حاضر طراحی الگویی برای بهبود عملکرد دبیران ریاضی به منظور پیشرفت دانش آموزان پایه هشتم در آزمونهای بین المللی تیمز بود.روش: این تحقیق از حیث هدف، یک تحقیق اکتشافی بوده و از نظر نتیجه، تحقیق توسعه ای محسوب می شود. جامعه مورد مطالعه پژوهش شامل تمامی اعضای هیئت علمی (تمام وقت) برنامه درسی، در دانشگاه های دولتی و آزاد شهر تهران و برنامه ریزان درسی سازمان تالیف کتب درسی آموزش و پرورش و دبیران ریاضی پایه هشتم شهر شیراز در سال 1396 بود که با روش غیر تصادفی 20 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند و به صورت حضوری به آنها مراجعه شد.جهت گرداوری داده ها از پرسشنامه استفاده شد که روایی با نظرات خبرگان و پایایی با روش دلفی مورد بررسی قرار گرفت.به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از رویکرد کیفی و معادلات ساختاری و نرم افزار PLS2 استفاده شد.یافته ها: یافته ها نشان داد که مدل ارائه شده شامل مولفه های آموزش (تدریس) ،برنامه ریزی آموزش ،راهنمایی و مشاوره ،مدیریت و رهبری آموزشی و ارزیابی فراگیران است که بر بهبود عملکرد دبیران ریاضی به منظور پیشرفت دانش آموزان پایه هشتم در آزمونهای بین المللی تیمز تاثیر دارند.نتیجه گیری: نتایج برازش مدل حاکی از مناسب بودن مدل می باشد.کلمات کلیدی: عملکرد دبیران، پیشرفت دانش آموزان، آزمون های
مقاله پژوهشی
شهرام شهبازی؛ جهانبخش رحمانی؛ مصطفی قادری؛ رضا اسماعیلی
چکیده
هدف: هدف این تحقیق طراحی و اعتبار سنجی برنامه درسی صلاحیت های بین فرهنگی دانشجو معلمان در دانشگاه فرهنگیان بود. روش پژوهش از نوع پژوهشهای کیفی و برای انجام آن از تحلیل داده بنیاد استفاده شد.روش: جامعه آماری شامل افراد متخصص و صاحبنظر در زمینه صلاحیت های بین فرهنگی بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند در مجموع تعداد ده نفر ...
بیشتر
هدف: هدف این تحقیق طراحی و اعتبار سنجی برنامه درسی صلاحیت های بین فرهنگی دانشجو معلمان در دانشگاه فرهنگیان بود. روش پژوهش از نوع پژوهشهای کیفی و برای انجام آن از تحلیل داده بنیاد استفاده شد.روش: جامعه آماری شامل افراد متخصص و صاحبنظر در زمینه صلاحیت های بین فرهنگی بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند در مجموع تعداد ده نفر به عنوان مشارکت کنندگان در پژوهش انتخاب شدند. داده ها ی مورد نیاز با استفاده از مصاحبه های نیمه سازمان یافته به دست آمد . برای به دست آوردن اعتبار و روایی داده ها از دو روش بازبینی مشارکت کنندگان و همچنین مرور خبرگان غیر شرکت کننده در پژوهش استفاده شد. پایایی مدل با استفاده از شاخص کاپا مورد بررسی قرار گرفت. مقدار شاخص کاپا برابر با 629/0 محاسبه و در سطح توافق معتبر قرار گرفته است. با استفاده از نرم افزار Maxqda به بررسی مصاحبه ها و کدگذاری پرداخته شده است.یافته ها: نتایج بدست آمده نشان داد که 167 کد اولیه در قالب 19 مقوله اثر روانی بین فرهنگی در تعلیم و تربیت، ایجاد نگرش مثبت به فرهنگ ها ی دیگر، توجه آموزش و پرورش به بین فرهنگی، توجه به خرده فرهنگ ها در بین فرهنگی، شناخت تفاوت فرهنگ ها، شناخت معلمان نسبت به موضوع بین فرهنگی، مهارت در ایجاد ارتباط، مهارت های ذهنی در ایجاد ارتباط، مهارت های رفتاری در ایجاد ارتباط، نقش ارتباط و تعامل در بین فرهنگی، نقش اسناد بالادستی در بین فرهنگی، نقش بین فرهنگی در تنش های کلاسی، نقش حاکمیت در خصوص بین فرهنگی، نقش دین در بین فرهنگی، نقش مدرسه به عنوان رابط فرهنگی، نقش معلم در بین فرهنگی، نقش نظام تعلیم و تربیت در بین فرهنگی، نگاه جامعه به بین فرهنگی، هماهنگی در مهارت های ذهنی و رفتاری، دسته بندی شده اند.نتیجه گیری: بدین جهت سازوکاری مناسب به منظور نزدیکی فرهنگها و ایجاد تفاهم و تعامل میان آنها در جهت هم زیستی نیاز است. یکی از راههای مناسب برای رویارویی با دنیای تحولگرای امروز آموزش فرهنگی است.