مقاله پژوهشی (کمی)
ناصر کمالی پور؛ سامره شجاعی؛ روح اله سمیعی؛ فریدون آزما
چکیده
هدف: هدف این تحقیق ارائه الگوی پنهان سازی دانش با تاکید به طردشدگی درسازمان تامین اجتماعی استانهای شمال کشور بود.روش: روش تحقیق آمیخته (کمی –کیفی ) و ابزار گردآوری در این تحقیق پرسشنامه ی برگرفته از نظر خبرگان (اساتید دانشگاهی و کارشناسان تامین اجتماعی ) بود. کل جامعه آماری شامل مدیران و کارکنان تامین اجتماعی حدود ۱۲۸۹نفر بود ، که ...
بیشتر
هدف: هدف این تحقیق ارائه الگوی پنهان سازی دانش با تاکید به طردشدگی درسازمان تامین اجتماعی استانهای شمال کشور بود.روش: روش تحقیق آمیخته (کمی –کیفی ) و ابزار گردآوری در این تحقیق پرسشنامه ی برگرفته از نظر خبرگان (اساتید دانشگاهی و کارشناسان تامین اجتماعی ) بود. کل جامعه آماری شامل مدیران و کارکنان تامین اجتماعی حدود ۱۲۸۹نفر بود ، که براساس فرمول کرجسی –مورگان 29۶ نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد ند. برای شناسایی مولفه ها از روش دلفی فازی، برای میزان تاثیر متغیرهای تحقیق ازتحلیل عاملی تاییدی و نرم افزار smart.PLS استفاده شد.یافته ها: پس از شناسایی مؤلفههای پنهان سازی دانش و طردشدگی در سازمان تأمین اجتماعی و انجام مراحل تحقیق، روابط درونی بین متغیرها بیانگر این بود که طردشدگی محل کار متغیر مستقل (تأثیرگذار) و پنهان سازی دانش متغیر وابسته (تأثیرپذیر) بود؛ و در این مدل ضعیف بودن کار تیمی، بالا بودن میزان تنش شغلی و سطح انگیزش شغلی به ترتیب مؤثرترین شاخصهای علی بود و عدم مشارکت، سازمانی، پیچیدگی دانش و منحصربهفرد بودن دانش در سازمان تأمین اجتماعی استانهای شمال کشور به ترتیب مهمترین شاخصهای معلول بودند، درنهایت برای اعتبار و برازش مدل از شاخص اشتراک و افزونگی استفاده که مقادیر مثبت شاخصها نشانگر کیفیت مناسب و اعتبار مدل بود.نتیجه گیری: نتایج نشان داد متغیرهای شناسایی شده طردشدگی محل کار بر پنهان سازی دانش تاثیر دارد. در سال های اخیر، انتقال و تعمیم دانش سازمانی در میان کارکنان که موجب هم افزایی کارکردی سازمان ها میشود، از اهمیت ویژه ای برخوردار شده است.
مقاله پژوهشی (کمی)
اکرم انصاری؛ وحید فلاح؛ محمد صالحی
چکیده
هدف: این پژوهش با هدف تاثیر شوک فرهنگی بر روی روابط بین فردی دانشجویان تربیت بدنی استان مازندران به منظور ارائه مدل صورت گرفت.روش: روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها کمی بود و به شکل میدانی صورت گرفت. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه دانشجویان تربیت بدنی دانشگاه های آزاد و دولتی استان مازندران بود که با توجه به ملاک ...
بیشتر
هدف: این پژوهش با هدف تاثیر شوک فرهنگی بر روی روابط بین فردی دانشجویان تربیت بدنی استان مازندران به منظور ارائه مدل صورت گرفت.روش: روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها کمی بود و به شکل میدانی صورت گرفت. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه دانشجویان تربیت بدنی دانشگاه های آزاد و دولتی استان مازندران بود که با توجه به ملاک حداقل حجم نمونه لازم در تحلیل عاملی تعداد 237نفر بر اساس روش تصادفی طبقه ای بهعنوان نمونه آماری انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته شوک فرهنگی و پرسشنامه روابط بین فردی محمودی و همکاران (1395) استفادهگردید. روایی پرسشنامه به لحاظ محتوایی و سازهای تأیید شد. برای آزمون پایایی از پایایی ترکیبی و روایی واگرا و همگرا استفاده گردید. همچنین به منظور تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss و Amos استفاده گردید.یافته ها: بر اساس یافتههای تحقیق مشاهده شد که شوک فرهنگی بر روابط بین فردی دانشجویان دانشگاههای استان مازندران (001/0=Sig، 6/896t=) با ضریب مسیر (703/0-=β) تأثیر منفی مستقیم معناداری دارند.نتیجه گیری: نتایج نشان داد مؤلفه استرس بین فردی، مؤلفه فاصله فرهنگی، مؤلفه فاصله بین فردی، مؤلفه غم و اندوه، مؤلفه فاصله اخلاقی، مؤلفه فشار روانی- جسمانی و مولفه سردرگمی بر روابط بین فردی دانشجویان اثر منفی معناداری دارند اما اثر مؤلفه طرد شدن و اضطراب و خستگی بر روابط بین فردی دانشجویان معنادار نبود.
مقاله پژوهشی (کمی)
جلال کارآمد؛ وحید فلاح؛ لادن سلیمی
چکیده
هدف: این پژوهش با هدف اثربخشی آموزش فلسفه به روش روایتی بر باورهای معرفت شناختی و خودآگاهی هیجانی در نوجوانان انجام شد.روش شناسی: روش پژوهش بر حسب هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری دادهها نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل و پیگیری بود. جامعه آماری شامل 30 نفر از دانش آموزان بودند که با استفاده از روش نمونهگیری ...
بیشتر
هدف: این پژوهش با هدف اثربخشی آموزش فلسفه به روش روایتی بر باورهای معرفت شناختی و خودآگاهی هیجانی در نوجوانان انجام شد.روش شناسی: روش پژوهش بر حسب هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری دادهها نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل و پیگیری بود. جامعه آماری شامل 30 نفر از دانش آموزان بودند که با استفاده از روش نمونهگیری خوشه ای مرحله ای، در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل همتاسازی شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقهای تحت آموزش فلسفه به روش روایتی قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. بهمنظور گردآوری دادهها از پرسشنامه باورهای معرفت شناختی بیلس (2009) و خودآگاهی هیجانی گرنت و همکاران (2002) استفاده شد. داده های گردآوریشده از طریق آمار توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر) و با استفاده از نرمافزار SPSS-V22 تحلیل شد.یافته ها: یافته ها نشان داد که روش (آموزش فلسفه به روش روایتی) بر نمرات خودآگاهی هیجانی تاثیر داشته است بطوری که گروه آزمایشی (آموزش فلسفه به روش روایتی) و نسبت به گروه کنترل موجب افزایش نمرات خودآگاهی هیجانی شده است. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که آموزش فلسفه به روش روایتی بر باورهای معرفت شناختی در بین نوجوانان موثر است. همچنین آموزش فلسفه به روش روایتی بر خودآگاهی هیجانی در نوجوانان موثر بوده است. از این رو، پیشنهاد می شود آموزش فلسفه به روش روایتی در برنامه آموزشی دانش آموزان گنجانده شود.
مقاله پژوهشی (کمی)
نعمت الله موسی پور؛ زینب خاتون افراسیابی؛ مریم صفرنواده
چکیده
هدف: هدف تحقیق حاضر طراحی الگویی برای بهبود عملکرد دبیران ریاضی به منظور پیشرفت دانش آموزان پایه هشتم در آزمونهای بین المللی تیمز بود. روش: این تحقیق از حیث هدف، یک تحقیق اکتشافی بوده و از نظر نتیجه، تحقیق توسعه ای محسوب می شود. جامعه مورد مطالعه پژوهش شامل تمامی اعضای هیئت علمی (تمام وقت) برنامه درسی، در دانشگاه های دولتی و آزاد شهر ...
بیشتر
هدف: هدف تحقیق حاضر طراحی الگویی برای بهبود عملکرد دبیران ریاضی به منظور پیشرفت دانش آموزان پایه هشتم در آزمونهای بین المللی تیمز بود. روش: این تحقیق از حیث هدف، یک تحقیق اکتشافی بوده و از نظر نتیجه، تحقیق توسعه ای محسوب می شود. جامعه مورد مطالعه پژوهش شامل تمامی اعضای هیئت علمی (تمام وقت) برنامه درسی، در دانشگاه های دولتی و آزاد شهر تهران و برنامه ریزان درسی سازمان تالیف کتب درسی آموزش و پرورش و دبیران ریاضی پایه هشتم شهر شیراز در سال 1396 بود که با روش غیر تصادفی 20 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند و به صورت حضوری به آنها مراجعه شد.جهت گرداوری داده ها از پرسشنامه استفاده شد که روایی با نظرات خبرگان و پایایی با روش دلفی مورد بررسی قرار گرفت.به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از رویکرد کیفی و معادلات ساختاری و نرم افزار PLS2 استفاده شد.یافته ها: یافته ها نشان داد که مدل ارائه شده شامل مولفه های آموزش (تدریس) ،برنامه ریزی آموزش ،راهنمایی و مشاوره ،مدیریت و رهبری آموزشی و ارزیابی فراگیران است که بر بهبود عملکرد دبیران ریاضی به منظور پیشرفت دانش آموزان پایه هشتم در آزمونهای بین المللی تیمز تاثیر دارند.نتیجه گیری: نتایج برازش مدل حاکی از مناسب بودن مدل می باشد.
مقاله پژوهشی (کمی)
علوم اجتماعی
افسانه صابر گرکانی؛ مهناز پرموز؛ فریبا حنیفی
چکیده
هدف: کیفیت برنامهدرسی نقش مهمی در موفقیت و عملکرد تحصیلی دارد. در نتیجه، هدف این مطالعه بررسی وضعیت مولفههای ارزشیابی کیفیت برنامهدرسی در مدارس ابتدایی شهر تهران بود.
روش: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا آمیخته (کیفی-کمی) بود. جامعه بخش کیفی خبرگان و اساتید برنامهدرسی شهر تهران بودند که طبق اصل اشباع نظری تعداد ...
بیشتر
هدف: کیفیت برنامهدرسی نقش مهمی در موفقیت و عملکرد تحصیلی دارد. در نتیجه، هدف این مطالعه بررسی وضعیت مولفههای ارزشیابی کیفیت برنامهدرسی در مدارس ابتدایی شهر تهران بود.
روش: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا آمیخته (کیفی-کمی) بود. جامعه بخش کیفی خبرگان و اساتید برنامهدرسی شهر تهران بودند که طبق اصل اشباع نظری تعداد 12 نفر از آنها با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. جامعه بخش کمی معلمان زن و مرد مدارس ابتدایی دولتی شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 به تعداد 23593 نفر بودند که طبق جدول کرجسی و مورگان تعداد 377 نفر از آنها با روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش مصاحبه نیمهساختاریافته و پرسشنامه محققساخته بودند که روایی مصاحبهها با روش مثلثسازی تایید و پایایی آن با روش ضریب توافق بین دو کدگذار 83/0 محاسبه شد و روایی صوری پرسشنامه با نظر خبرگان تایید و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ 85/0 محاسبه شد. دادهها با روشهای کدگذاری باز، محوری و انتخابی در نرمافزار MAXQDA و آزمون تی یک نمونهای در نرمافزار SPSS تحلیل شدند.
یافته ها: یافتهها نشان داد که ارزشیابی کیفیت برنامهدرسی در مدارس ابتدایی دارای 108 شاخص در 23 مولفه و 6 بعد شامل رویکرد سیستمی ارزشیابی کیفیت برنامهدرسی (با 4 مولفه تفکر راهبردی، تعمیمپذیری اهداف، دریافت بازخورد اصلاحی و تسهیل فرآیند یاددهی و یادگیری)، ارزشیابی کیفی فعالیتها (با 3 مولفه ارزشیابی فعالیتهای انگیزشی، ارزشیابی فعالیتهای کاربردی و ارزشیابی فعالیتهای برنامهدرسی)، کیفیتبخشی امکانات و فناوریهای نوین (با 3 مولفه امکانات فرهنگی و ورزشی، امکانات آموزشی و امکانات رفاهی)، کیفیتبخشی عوامل ساختاری (با 4 مولفه کمبود منابع و توزیع نامناسب، آیندهنگری ضعیف، ارتباطات فردی و سازمانی و عدم انضباط کاری)، کیفیتسنجی اصول برنامهدرسی (با 4 مولفه انعطافپذیری، توالی برنامهدرسی، سودمندی برنامهدرسی و جامعیت برنامهدرسی) و کیفیتسنجی مدیریت استراتژیک برنامهدرسی (با 5 مولفه بهبود ظواهر برنامهدرسی، بهبود محتوای برنامهدرسی، انسجام برنامهدرسی، ترسیم چشمانداز و رشد هویت ملی- مذهبی) بود. همچنین، مولفههای تفکر راهبردی، تعمیمپذیری اهداف، تسهیل فرآیند یاددهی و یادگیری، ارزشیابی فعالیتهای انگیزشی، ارزشیابی فعالیتهای کاربردی و ارزشیابی فعالیتهای برنامهدرسی، امکانات فرهنگی و ورزشی، امکانات آموزشی، امکانات رفاهی، کمبود منابع و توزیع نامناسب، آیندهنگری ضعیف، ارتباطات فردی و سازمانی، انعطافپذیری،
مقاله پژوهشی (آمیخته)
علوم اجتماعی
مریم قادری شیخی آبادی؛ فخرالسادات نصیری؛ افشین افضلی؛ محمود تعجبی
چکیده
هدف: سبک رهبری همافزا در اجرای استانداردهای کیفیت در مدارس نقش مهمی دارد. هدف پژوهش حاضر ساخت و هنجاریابی پرسشنامه رهبری همافزا در مدیران هنرستانهای فنیوحرفهای بود.
روششناسی: روش پژوهش کمی از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه پژوهش معلمان هنرستانهای فنی و حرفهای استان تهران در سال تحصیلی 1401- 1400 بودند. با روش نمونهگیری ...
بیشتر
هدف: سبک رهبری همافزا در اجرای استانداردهای کیفیت در مدارس نقش مهمی دارد. هدف پژوهش حاضر ساخت و هنجاریابی پرسشنامه رهبری همافزا در مدیران هنرستانهای فنیوحرفهای بود.
روششناسی: روش پژوهش کمی از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه پژوهش معلمان هنرستانهای فنی و حرفهای استان تهران در سال تحصیلی 1401- 1400 بودند. با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای نسبتی براساس جنسیت و طبقات جامعه و بر مبنای فرمول کوکران، یک نمونه به حجم 364 معلم انتخاب شد. برای گردآوری دادهها از ابزار محقق ساختهی رهبری همافزا 20 گویهای و ابزار دوسوتوانی سازمانی جانسن (2006) استفاده شد. به منظور بررسی ساختار عاملی و روایی سازه پرسشنامه از تکنیکهای نسبت روایی محتوا، تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی، و روایی همگرا و واگرا و برای بررسی پایایی پرسشنامه از روش آلفای کرانباخ و پایایی ترکیبی بوسیله نرم افزارهای SPSS25 وLISREL10.30 استفاده شد.
یافتهها: براساس یافتهها 4 عامل و 20 گویه برای سنجش رهبری همافزا مدیران آموزشی هنرستانهای فنی و حرفهای طراحی و ساخته شد. روایی محتوایی ابزار (7585/0) بر اساس نظر متخصصان تأیید شد. در تحلیل عاملی اکتشافی چهار عامل ساختار سازمانی، عوامل برون سازمانی، رفتار رهبری و نگرشها، باورها و ارزشها با مقدار ویژهی بالاتر از یک مشاهده شد که قادر به تبیین 71 درصد واریانس رهبری همافزا بودند. نتایج حاصل از تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که شاخصهای برازش پرسشنامه مناسب و مطلوب هستند و پرسشنامه دارای روایی مطلوب میباشد. همچنین براساس درصد واریانس تبیین شدهی مطلوب 63 درصد در تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم، قدرت پرسشنامه در تبیین واریانس رهبری همافزا تأیید شد. روایی همگرا (6304/0) و واگرا (794/0)، آلفای کرانباخ (936/0) و پایایی ترکیبی (95/0) پرسشنامه نیز بیانگر روایی و پایایی مناسب ابزار رهبری همافزا بودند.
نتیجهگیری: پژوهشگران میتوانند از پرسشنامهی طراحی شده جهت سنجش رهبری همافزا و ارتقای مهارت-های رهبری در مدیران آموزشی هنرستانهای فنی و حرفهای، به عنوان یک ابزار استاندارد استفاده کنند.
مقاله پژوهشی (آمیخته)
روانشناسی
عطاالله محمودی؛ یحیی یاراحمدی؛ امید مرادی
چکیده
با توجه به تغییر شیوههای آموزش از معلم محوری به دانشآموز محوری، و وجود خلا در الگوهای آموزش دانشآموز محور، این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی الگوی یادگیری معکوس و یادگیری مشارکتی بر درگیری تحصیلی دانشآموزان دوره متوسطه دوم انجام شد. روش تحقیق حاضر از نظر ماهیت کاربردی و از نظر شیوه انجام مداخله نیمه آزمایشی بود. جامعه پژوهش 60 ...
بیشتر
با توجه به تغییر شیوههای آموزش از معلم محوری به دانشآموز محوری، و وجود خلا در الگوهای آموزش دانشآموز محور، این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی الگوی یادگیری معکوس و یادگیری مشارکتی بر درگیری تحصیلی دانشآموزان دوره متوسطه دوم انجام شد. روش تحقیق حاضر از نظر ماهیت کاربردی و از نظر شیوه انجام مداخله نیمه آزمایشی بود. جامعه پژوهش 60 نفر از دانشآموزان متوسطه دوم شهرستان سنندج به روش معیارمند در دو گروه مداخله و یک گروه کنترل انتخاب شدند. ابزار تحقیق نیز شامل پکیج یادگیری معکوس(محمودی و همکاران،1402)، پکیج یادگیری مشارکتی GI(کاظمی و همکاران،1401) و پرسشنامه درگیری تحصیلی ریو (۲۰۱۳) استفاده شد که در جهت تحلیل اثربخشی از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. بر اساس نتایج مداخله آموزشی، الگوی یادگیری معکوس و یادگیری مشارکتی بر درگیری تحصیلی دانشآموزان تأثیر مثبت و معناداری دارد (05/0>sig). همچنین یافتهها نشان داد بین اثربخشی برنامه آموزشی یادگیری معکوس و آموزش مبتنی بر یادگیری مشارکتی بر درگیری تحصیلی دانشآموزان فقط در مؤلفه درگیری شناختی اختلاف معناداری وجود دارد (05/0>sig). بنابراین میتوان نتیجه گرفت که بدیع بودن روش آموزش مبتنی بر یادگیری معکوس میتواند یکی از دلایل اثرگذاری آموزش معکوس نسبت به آموزش مشارکتی خصوصاً در مؤلفه درگیری شناختی باشد.
مقاله پژوهشی (کمی)
علوم اجتماعی
عادل زاهد بابلان؛ مهدی عبداله زاده؛ محمد اسمعیلی
چکیده
هدف: از جمله مسائلی که سازمانهای کشور ما با آن روبرو هستند، مسئله چگونگی ارتقای جامعهپذیری است. اهمیت این موضوع به حدی است که امروزه یکی از عوامل مهم پیشرفت و ترقی در کشورهای توسعهیافته را نیروی کار آموزشدیده و با انگیزه و به عبارت بهتر، جامعهپذیری کارکنان متخصص در سازمانهای مختلف میدانند. بر این اساس هدف پژوهش حاضر شناسایی ...
بیشتر
هدف: از جمله مسائلی که سازمانهای کشور ما با آن روبرو هستند، مسئله چگونگی ارتقای جامعهپذیری است. اهمیت این موضوع به حدی است که امروزه یکی از عوامل مهم پیشرفت و ترقی در کشورهای توسعهیافته را نیروی کار آموزشدیده و با انگیزه و به عبارت بهتر، جامعهپذیری کارکنان متخصص در سازمانهای مختلف میدانند. بر این اساس هدف پژوهش حاضر شناسایی پیشایندها و پیامدهای جامعهپذیری سازمانی در سازمانهای آموزشی ایران با استفاده از رویکرد فراتحلیل است.
روششناسی: پژوهش حاضر از نظر روش اجرا، توصیفی، از نظر نوع استفاده، کاربردی و از منظر ماهیت دادهها، کمی است. جامعه آماری پژوهش مقالات چاپ شده در مجلات علمی- پژوهشی داخل ایران در زمینه جامعهپذیری سازمانی، از سال ۱۳۹۰ تا بهار ۱۴۰۲ بود که با استفاده از روش نمونهگیری غیرتصادفی هدفمند ۲۹ مورد به عنوان نمونه وارد فرایند فراتحلیل شدند. پژوهشهای منتخب با استفاده از نرمافزار CMA2 (نرمافزار جامع فراتحلیل) تحلیل شدند.
یافته ها: یافتههای تحقیق نشان داد که از بین پیشایندهای جامعهپذیری سازمانی، به ترتیب متغیرهای سواد الکترونیکی (۰/۸۴۹)، اخلاق حرفهای (۰/۸۲۳)، توانمندسازی (۰/۶۷۱)، فرهنگ سازمانی (۰/۵۶۰) و معنویت در محیط کار (۰/۵۵۰) دارای بیشترین اندازه اثر بودند. همچنین از بین پیامدهای جامعهپذیری سازمانی، به ترتیب متغیرهای مسئولیتپذیری اجتماعی (۰/۷۹۸)، سرمایه روانشناختی (۰/۶۸۰)، بروندادهای نقش (۰/۶۶۹)، رفتار اخلاقی (۰/۶۴۰) و اشتیاق شغلی (۰/۶۲۰) دارای بیشترین اندازه اثر بودند.
بحث و نتیجهگیری: شناسایی پیشایندها و پیامدهای جامعهپذیری در سازمانهای آموزشی که دارای اهداف، مأموریتها و وظایف متنوع و در عین حال حساسی هستند به مدیران کمک میکند تا از طریق تمرکز و به کارگیری عوامل و متغیرهای شناسایی شده جامعهپذیری کارکنان در سازمان را تسهیل نمایند و همچنین از نتایج به کارگیری این عوامل و متغیرها در سازمان آگاه شوند و اقدامات مفید و مؤثری جهت بهبود جامعهپذیری سازمانی کارکنان انجام دهند.
مقاله پژوهشی (کیفی)
علوم اجتماعی
فروزان کارخانه؛ حسن رضا یوسفوند؛ حسین دهقان
چکیده
مقدمـه: نابرابـری و ابعـاد مختلـف آن نشـانه های مشـخّصی از توسـعه نیــافتگی شــمرده مــی شــود. تفــاوت هــا و نابرابـریها تهدیـدی جـدی برای کشـورها به شــمار مــی رود، زیــرا زمینــه هــای دسـتیابی به وحـدت و یکپارچگـی ملی را دشوار می کنـد.هـدف اصلی این مقاله بررسی پیامدهای نابرابری آموزشی درمنطقه غرب کشور است. روش کار: پدیدار ...
بیشتر
مقدمـه: نابرابـری و ابعـاد مختلـف آن نشـانه های مشـخّصی از توسـعه نیــافتگی شــمرده مــی شــود. تفــاوت هــا و نابرابـریها تهدیـدی جـدی برای کشـورها به شــمار مــی رود، زیــرا زمینــه هــای دسـتیابی به وحـدت و یکپارچگـی ملی را دشوار می کنـد.هـدف اصلی این مقاله بررسی پیامدهای نابرابری آموزشی درمنطقه غرب کشور است. روش کار: پدیدار شناسی بر پارادایم تفسیری است لذا در این حالت نگاه به پدیده ها نگاهی معنانگر و موشکافانه است. دنبال کردن این وجهۀ تفسیری، طریقی برای اکتساب آگاهی عمیق، ازطریق کشف معانی، اهداف، دیدگاهها ومنطق نهفته است پژوهش با روش کیفی صورت گرفته است. مصاحبه ها به صورت هدفمند و هر مصاحبه به صورت تقریبی 45 دقیقه طول کشید با توجه به شیوع ویروس کرونا در کشور و قرنطینه بودن افراد مصاحبهها تلفنی انجام شد. متن مصاحبه هر فرد نوشته شده و دوباره برای مصاحبه شونده فرستاده شد که ایشان میزان سقم و درستی متن را تأیید کند. با این روش اعتبار مصاحبهها بدست آمده است جمعبندی اطلاعات مصاحبه به تحلیل محتوای مُضونی تبیین پدیده نابرابری اجتماعی واقتصادی و آموزشی در استانهای هدف پرداخته شد. نمونه گیری هدفمند حجم نمونه مصاحبه با بیست نفر از افراد مطلع و صاحبنظران در منطقه مورد پژوهش تا رسیدن به اشباع نظری است. مشارکت کنندگان درپژوهش حاضر شامل بیست نفر از افراد شاغل در، سه استان کردستان، کرمانشاه و ایلام که 11 نفر مرد و 9 نفر زن بودند مشارکت کنندگاه اساتید دانشگاه و دبیران آموزش و پرورش همچنین کارکنان بهداشت و درمان بودند. یافته ها؛ کاهش عوامل موثر بر ایجاد نابرابری اجتماعی در آموزش میتواند زمینه ساز رشد شاخصهای مختلف در یک جامعه باشد. نابرابری آموزشی تاثیرات منفی بر وضعیت های فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی یک کشور دارد. برداشتن عوامل موثر در ایجاد نابرابری اجتماعی درآموزش ازجمله، فاصله طبقاتی، نگاه جنسیتی، عدم وجود نیروی کارآمد انسانی و منابع و تجهیزات کافی منجر به ایجاد روند رو به رشد و شکوفایی در جامعه میگردد.نتایج؛ آموزش و پرورش رکن اساسی توسعه است، علاوه برآنکه فرصتی فراهم می آورد تا افراد توانایی ها و استعدادهای خویش را پرورش دهند، دارای آثار و فواید اجتماعی واقتصادی میباشد.
مقاله پژوهشی (کمی)
علوم اجتماعی
ملیحه اصغری؛ حکیمه سادات حسینی مهرآبادی
چکیده
هدف از اجرای این پژوهش بررسی اثر میانجی کیفیت تجربه زیبایی شناختی بر رابطه بین هوش معنوی و رضایت از زندگی در معلمان بود. روش پژوهش، توصیفی – همبستگی با تاکید بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه معلمان شاغل آموزش و پرورش استان قم در سالتحصیلی1402-1401 به تعداد(12549نفر) تشکیل میدادند. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران ...
بیشتر
هدف از اجرای این پژوهش بررسی اثر میانجی کیفیت تجربه زیبایی شناختی بر رابطه بین هوش معنوی و رضایت از زندگی در معلمان بود. روش پژوهش، توصیفی – همبستگی با تاکید بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه معلمان شاغل آموزش و پرورش استان قم در سالتحصیلی1402-1401 به تعداد(12549نفر) تشکیل میدادند. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد و تعداد 372 نفر بهعنوان نمونه انتخاب شدند که گزینش آنها با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس صورت گرفت. جمعآوری دادهها براساس سه پرسشنامه هوش معنویSISRI24 کینگ(2008) و پرسشنامه تجربه زیبایی شناختی AEQ ونزر(2018) و پرسشنامه رضایت از زندگی (SWLS)داینر و همکاران (1985)صورت گرفت. تجزیه و تحلیل دادهها به کمک دو نرمافزار SPSS و SMARTPLS3 صورت پذیرفت. هدف از اجرای این پژوهش بررسی اثر میانجی کیفیت تجربه زیبایی شناختی بر رابطه بین هوش معنوی و رضایت از زندگی در معلمان بود. روش پژوهش، توصیفی – همبستگی با تاکید بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه معلمان شاغل آموزش و پرورش استان قم در سالتحصیلی1402-1401 به تعداد(12549نفر) تشکیل میدادند.حجم نمونه212 نفربودکه گزینش آنها با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس صورت گرفت. جمعآوری دادهها براساس سه پرسشنامه هوش معنویSISRI24 کینگ(2008) و پرسشنامه تجربه زیبایی شناختی AEQ ونزر(2018) و پرسشنامه رضایت از زندگی (SWLS)داینر و همکاران (1985)صورت گرفت.نتایج پژوهش نشان داد که بین تمام مولفه های هوش معنوی و کیفیت تجربه زیباشناختی و رضایت از زندگی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین بین تجربه زیباشناختی و رضایت از زندگی رابطه معناداری وجود دارد.
مقاله پژوهشی (کیفی)
علوم اجتماعی
مهدی باقری؛ ایران شیخ ابادی؛ حسینعلی جاهد
چکیده
هدف: این پژوهش با هدف شناسایی مولفه های نظارتی راهبران آموزشی و تربیتی مدارس ابتدایی به منظور ارائه ی الگوی جامع برای آموزش و پرورش دولتی ایران انجام شد.
روش شناسی: روش این پژوهش، شیوه کیفی و اکتشافی (با استفاده از نظریه زمینه ای/ داده بنیاد)، از نظر هدف، کاربردی از نوع تحقیقات کاربردی و با توجه به هدف آن، توصیفی از نوع همبستگی بود. در ...
بیشتر
هدف: این پژوهش با هدف شناسایی مولفه های نظارتی راهبران آموزشی و تربیتی مدارس ابتدایی به منظور ارائه ی الگوی جامع برای آموزش و پرورش دولتی ایران انجام شد.
روش شناسی: روش این پژوهش، شیوه کیفی و اکتشافی (با استفاده از نظریه زمینه ای/ داده بنیاد)، از نظر هدف، کاربردی از نوع تحقیقات کاربردی و با توجه به هدف آن، توصیفی از نوع همبستگی بود. در این پژوهش داده ها با استفاده از متون و مصاحبه نیمه ساختمند جمع آوری شد. جامعه آماری در این پژوهش، شامل اساتید رشته علوم تربیتی و خبرگان آموزش و پرورش استان هرمزگان بود. بدین صورت که مصاحبه شونده ها خبرگان تعلیم و تربیت را در بر می گیرد و مصاحبه خبرگان تا اشباع نظری انجام شد. روش تحلیل داده ها در بخش کیفی بصورت تحلیل محتوا بود. مراحل کدگذاری مورد استفاده در این تحقیق شامل کدگذاری باز و محوری بود.
یافته ها: نتایج نشان داد، 8 شاخص اساسی برای الگوی نظارتی راهبران آموزشی و تربیتی در مدارس ابتدایی به دست آمد که عبارتست از: 1- رهبری در بهسازی آموزشی 2- رهبری در بهسازی برنامه درسی 3- رهبری در بهسازی کارکنان 4- مهارت نظری و علمی 5- مهارت فنی و فناوری 6- مهارت اخلاقی و حرفه ای 7- مهارت مدیریت و رهبری 8 - مهارت ارتباطی.
مقاله پژوهشی (آمیخته)
مرتضی موسی خانی؛ سیده ریحانه هدایی پور؛ محمود مدیری
چکیده
هدف: پژوهش حاضر به دنبال طراحی مدل حذف شکاف دیجیتالی در آموزش و پرورش با تاکید بر بحران همه گیری کویید 19 بوده است. در این راستا هدف از انجام این پژوهش، شناسایی متغیرهای مدل و همچنین تعیین روابط علی بین متغیرهای مدل است.
روش شناسی: این تحقیق در دو بخش کیفی و کمی انجام شده است. در بخش کیفی متغیرها، مولفهها و شاخصهای تحقیق با استفاده ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر به دنبال طراحی مدل حذف شکاف دیجیتالی در آموزش و پرورش با تاکید بر بحران همه گیری کویید 19 بوده است. در این راستا هدف از انجام این پژوهش، شناسایی متغیرهای مدل و همچنین تعیین روابط علی بین متغیرهای مدل است.
روش شناسی: این تحقیق در دو بخش کیفی و کمی انجام شده است. در بخش کیفی متغیرها، مولفهها و شاخصهای تحقیق با استفاده از روش داده بنیاد و کدگذاری از طریق مصاحبه با خبرگان استخراج شدند.
یافته ها: در بخش کمی از روش مدلسازی تفسیری-ساختاری جامع برای ایجاد مدل و تعین روابط علی بین متغیرهای تحقیق استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق شامل 20 نفر از خبرگان آموزش و پرورش هستند که به صورت نمونهگیری غیر احتمالی هدفمند و با تکنیک گلوله برفی و نظری انتخاب شدند. معیار حجم نمونه در بخش کیفی، اشباع نظری است.
نتیجه گیری: نتایج بخش کیفی نشان داد که مدل حذف شکاف دیجیتالی دارای متغیرهای «موانع شمول دولت الکترونیک» (عوامل مداخلهگر)، «بستر توسعه دیجیتال» (عوامل زمینهای)، «ظرفیتهای دیجیتال» (عوامل علی)، «محتوای دیجیتال» (مقوله کانونی)، «حذف شکاف دیجیتالی» (راهبردها) و «پیامدها» می-باشد. بر اساس نتایج بخش کمی، دو متغیر «بسترهای توسعه دیجیتال» و «موانع شمول دولت الکترونیک» بیشترین تاثیر و اهمیت در مدل دارند و جزء متغیرهای مستقل و محرک قوی هستند که توجه بیشتر مدیران و نظارت مؤثر بر این محرکها میتواند دستیابی به اهداف سازمان کمک کند. انتظار میرود که مدل حذف شکاف دیجیتالی در آموزش و پروش منجر به پیامدهای کاهش نابرابریهای دیجیتالی، کاهش نابرابریهای اجتماعی، توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات و افزایش مشارکت خانوادهها در فرآیند آموزش تشکیل دهنده گردد.
مقاله پژوهشی (کمی)
روانشناسی
محمدحسین محمدی کیا؛ محمدنقی ایمانی؛ علیرضا محمدی نژاد گنجی
چکیده
هدف: امروزه، سیاستگذاری برای بهبود ارتباط دانشگاه و صنعت ارزش و اهمیت زیادی دارد و آموزش دانشگاهی باید بر اساس نیازهای صنعت و جامعه باشد. بنابراین، هدف این پژوهش حاضر به دنبال طراحی الگوی آموزش دانشگاهی مبتنی بر نیازهای صنعت در دانشگاه آزاد اسلامی واحد دماوند بود.روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روششناسی آمیخته اکتشافی ...
بیشتر
هدف: امروزه، سیاستگذاری برای بهبود ارتباط دانشگاه و صنعت ارزش و اهمیت زیادی دارد و آموزش دانشگاهی باید بر اساس نیازهای صنعت و جامعه باشد. بنابراین، هدف این پژوهش حاضر به دنبال طراحی الگوی آموزش دانشگاهی مبتنی بر نیازهای صنعت در دانشگاه آزاد اسلامی واحد دماوند بود.روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روششناسی آمیخته اکتشافی (کیفی- کمی) بود. جامعه آماری در بخش کیفی شامل اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد دماوند و مدیران و فعالان صنایع شهر دماوند بودند. گردآوری دادهها طی مصاحبههای نیمه ساختاریافته با 15 نفر از اعضای جامعه آماری که با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شده بودند، صورت گرفت. پروتکل مصاحبه، هم از نظر روایی صوری و محتوی و هم از دیدگاه پایایی بر اساس توافق بین دو کدگذار مورد تایید بود. دادههای تحقیق بر اساس فرآیند تحلیل کیفی طی کدگذاری سه گانه باز، محوری و انتخابی از طریق نرم افزار مکسکیودا 2020 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.یافتهها: یافتهها نشان داد که الگوی آموزش دانشگاهی مبتنی بر نیازهای صنعت در دانشگاه بر اساس نتایج بخش کیفی، از بین 114 کد باز شناسایی شده، دوازده مولفه آموزش دانشگاهی مبتنی بر نیازهای صنعت شامل آموزش مهارتهای اشتغال پذیری، توسعه برنامه درسی، مشارکتهای صنعتی، برنامه ریزی و توسعه آموزشی، فرهنگ سازی کارآفرینانه، قانونی و حقوقی، حمایتهای دولتی، سیاستگذاری، مالی، زیرساخت، سیاستهای توسعه منابع انسانی دانشگاه، سیاست های آموزشی، پژوهشی شناسایی شدند. همچنین بر اساس نتایج تحلیل کمی، بالاترین اولویت مربوط به مولفه توسعه برنامه درسی و کمترین اولویت نیز مربوط به مولفه مالی بود. در نهایت، الگوی آموزش دانشگاهی مبتنی بر نیازهای صنعت در دانشگاه طراحی شد.نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه درباره الگوی آموزش دانشگاهی مبتنی بر نیازهای صنعت در دانشگاه میتوان بر اساس اعتباریابی الگو، تمامی ابعاد الگو دارای اعتبار بودند و الگو از برازش مناسب برخوردار بود.
مقاله پژوهشی (کمی)
روانشناسی
محمد آزاد عبداله پور
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف آزمون مشخصههای روانسنجی نسخة کوتاه ابزار نیرومندی منشی (SECS؛ فرنهام و لستر، 2012) در گروهی از معلمان ایرانی انجام شد. در مطالعه حاضر 200 معلم (100 مرد و 100 زن) به نسخة کوتاه ابزار نیرومندی منشی و پرسشنامه تعامل معلم (QTI؛ لارداسمی و کنی، 2001) پاسخ دادند. روش: به منظور تعیین روایی عاملی و پایایی نسخة کوتاه ابزار نیرومندی ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف آزمون مشخصههای روانسنجی نسخة کوتاه ابزار نیرومندی منشی (SECS؛ فرنهام و لستر، 2012) در گروهی از معلمان ایرانی انجام شد. در مطالعه حاضر 200 معلم (100 مرد و 100 زن) به نسخة کوتاه ابزار نیرومندی منشی و پرسشنامه تعامل معلم (QTI؛ لارداسمی و کنی، 2001) پاسخ دادند. روش: به منظور تعیین روایی عاملی و پایایی نسخة کوتاه ابزار نیرومندی منشی به ترتیب از روشهای آماری تحلیل عاملی تأییدی و ضرایب همسانی درونی استفاده شد. همچنین، به منظور مطالعة روایی سازة نسخة کوتاه ابزار نیرومندی منشی ضریب همبستگی بین مقیاسهای چندگانة مربوط به نیرومندهای منشی با وجوة رفتار رابطة بینفردی معلم دانش ـ آموز گزارش شد. یافتهها: نتایج تحلیل عاملی تاییدی نسخة کوتاه ابزار نیرومندی منشی بر پایة نرمافزار AMOS نشان داد که در نمونة معلمان ایرانی ساختار چندبُعدی ابزار نیرومندیهای منشی شامل شش فضیلت خرد و دانش، شجاعت، عدالت، میانهروی، تعالی و انسانیت با دادهها برازش قابل قبولی داشت. نتایج مربوط به همبستگی بین نیرومندهای منشی با رفتارهای مثبت و منفی رابطة بینفردی معلم ـ دانشآموز به طور تجربی از روایی سازة نسخة کوتاه ابزار نیرومندی منشی حمایت کرد. ضرایب همسانی درونی فضایل چندگانه شامل خرد و دانش، شجاعت، عدالت، میانهروی، تعالی و انسانیت به ترتیب برابر با 66/0، 55/0، 52/0، 50/0، 55/0 و 76/0 به دست آمد. نتیجه-گیری: در مجموع، نتایج مطالعة حاضر نشان داد که نسخة کوتاه ابزار نیرومندی منشی برای سنجش نیرومندهای منشی در گروه نمونة معلمان ایرانی، ابزاری روا و پایا است.
مقاله پژوهشی (کمی)
علوم اجتماعی
روانبخش جهانشاهی؛ منصور حقیقتیان؛ شاپور بهیان
چکیده
هدف: بسیاری از صاحبنظران حوزه جامعهشناسی و روانشناسی معتقدند که دوره نوجوانی آغاز مرحله شکلگیری هویت است و یکی از وظایف نهادهای اجتماعی کمک به بازتولید هویت ملی در نسل نوجوان و جوان میباشد. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی جامعهشناختی تاثیر عوامل فرهنگی بر بازتولید هویت ملی در دانشآموزان انجام شد.
روش: این مطالعه از نظر ...
بیشتر
هدف: بسیاری از صاحبنظران حوزه جامعهشناسی و روانشناسی معتقدند که دوره نوجوانی آغاز مرحله شکلگیری هویت است و یکی از وظایف نهادهای اجتماعی کمک به بازتولید هویت ملی در نسل نوجوان و جوان میباشد. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی جامعهشناختی تاثیر عوامل فرهنگی بر بازتولید هویت ملی در دانشآموزان انجام شد.
روش: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش کلیه نوجوانان 16-13 سال استان کهگیلویه و بویراحمد به تعداد 51339 نفر بودند که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 400 نفر در نظر گرفته شد و این تعداد با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه محققساخته (93 سوالی) بود که روایی صوری و محتوایی آن تایید و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ بالاتر از 70/0 برآورد شد. دادهها با روش تحلیل مسیر در نرمافزارهای SPSS و AMOS تحلیل شدند.
یافتهها: یافتهها نشان داد که هویت قومی و پایبندی به رسوم با بازتولید هویت ملی در دانشآموزان همبستگی مثبت و معنادار و گسترش فرهنگ تساهل و تسامح، بیسازمانی خانواده و گسترش فضای مجازی با بازتولید هویت ملی در آنان همبستگی منفی و معنادار داشت (001/0P<). همچنین، مدل جامعهشناختی تاثیر عوامل فرهنگی بر بازتولید هویت ملی در دانشآموزان برازش مناسبی داشت و در این مدل، عوامل فرهنگی بر بازتولید هویت ملی در دانشآموزان تاثیر مستقیم و معنادار داشت (001/0P<).
نتیجهگیری: طبق نتایج این مطالعه، عوامل فرهنگی تاثیر معناداری بر بازتولید هویت ملی در دانشآموزان داشتند. بنابراین، برای بازتولید هویت ملی در دانشآموزان میتوان زمینه بهبود عوامل فرهنگی را مهیّا ساخت.
مقاله پژوهشی (آمیخته)
علوم اجتماعی
لیدا اسماعیلی؛ اختر جمالی؛ نادر قلی قورچیان
چکیده
هدف: نیروی انسانی هر سازمانی عامل تعیینکنندهای در سازمان خود میباشد و ارتقاء هوش اجتماعی در نیروی انسانی سازمانهای آموزشی میتواند سبب بهبود کیفیت خدمات آموزش و یادگیری شود. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف شناسایی و واکاوی ابعاد و مولفههای ارتقاء هوش اجتماعی در میان اعضای هیأتعلمی دانشگاه فرهنگیان انجام شد.
روش: روش اجرای ...
بیشتر
هدف: نیروی انسانی هر سازمانی عامل تعیینکنندهای در سازمان خود میباشد و ارتقاء هوش اجتماعی در نیروی انسانی سازمانهای آموزشی میتواند سبب بهبود کیفیت خدمات آموزش و یادگیری شود. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف شناسایی و واکاوی ابعاد و مولفههای ارتقاء هوش اجتماعی در میان اعضای هیأتعلمی دانشگاه فرهنگیان انجام شد.
روش: روش اجرای مطالعه حاضر آمیخته (کیفی-کمّی) بود. جامعه پژوهش در بخش کیفی خبرگان حوزه مدیریت آموزشی، مدیریت فرهنگی، مدیریت منابع انسانی و روانشناسی اجتماعی در سال 1400 و در بخش کمّی اعضای هیأتعلمی دانشگاه فرهنگیان تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بودند. نمونه پژوهش در بخش کیفی طبق اصل اشباع نظری 20 نفر تعیین که این افراد با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و در بخش کمّی طبق فرمول کوکران 260 نفر تعیین که این افراد با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای بر اساس رشته تحصیلی انتخاب شدند. دادهها در بخش کیفی با مصاحبه نیمهساختاریافته گردآوری و با روش تحلیل محتوا در نرمافزار MAXQDA تحلیل شدند و در بخش کمّی با پرسشنامه محققساخته گردآوری و با روشهای تحلیل عاملی اکتشافی و مدلیابی معادلات ساختاری در نرمافزارهای SPSS و Smart PLS تحلیل شدند.
یافتهها: یافتههای بخش کیفی نشان داد که هوش اجتماعی در میان اعضای هیأتعلمی دانشگاه فرهنگیان دارای 55 شاخص، 9 مولفه و 3 بعد شامل ویژگیهای فردی (با مولفههای ویژگیهای شخصیتی و ارزیابی)، دانش و فناوری اجتماعی (با مولفههای کاربرد دانش، کاربست فناوری اطلاعات و تکنولوژی آموزشی) و مهارتهای اجتماعی (با مولفههای روابط درون و برون سازمانی، روابط عمومی، توانمندی در رشته تخصصی و مهارتهای مدیریتی) بود. یافتههای بخش کمّی نشان داد که بار عاملی، روایی محتوایی، میانگین واریانس استخراجشده و پایایی ابعاد و مولفهها تایید شد. افزون بر آن، مدل هوش اجتماعی بر هر سه بعد ویژگیهای فردی، دانش و فناوری اجتماعی و مهارتهای اجتماعی و هر یک از سه بعد مذکور بر مولفههای خود اثر مستقیم و معنیدار داشتند (05/0P<).
نتیجهگیری: متخصصان و برنامهریزان نظام آموزش عالی با توجه به ابعاد و مولفههای شناساییشده میتوانند از طریق ارتقاء هوش اجتماعی زمینه را برای بهبود آموزش و یادگیری دانشجویان فراهم آورند.
مقاله پژوهشی (کیفی)
علوم اجتماعی
محمد دلقندی؛ محمد کریمی؛ حسن نودهی؛ مسلم چرابین
چکیده
هدف: با توجه به رشد و تحول فناوری اطلاعات و ارتباطات، شیوههای آموزش نیز تغییرهای گستردهای کردهاند. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی آموزش مجازی کارآمد در دانشگاه فرهنگیان انجام شد.روششناسی: این پژوهش از نظر هدف و شیوه اجرا بهترتیب کاربردی و توصیفی از نوع اکتشافی بودند. جامعه مطالعه حاضر همه مدیران و اساتید دانشگاههای ...
بیشتر
هدف: با توجه به رشد و تحول فناوری اطلاعات و ارتباطات، شیوههای آموزش نیز تغییرهای گستردهای کردهاند. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی آموزش مجازی کارآمد در دانشگاه فرهنگیان انجام شد.روششناسی: این پژوهش از نظر هدف و شیوه اجرا بهترتیب کاربردی و توصیفی از نوع اکتشافی بودند. جامعه مطالعه حاضر همه مدیران و اساتید دانشگاههای فرهنگیان استان خراسان رضوی شامل شش پردیس در سال 1400 بودند. نمونههای پژوهش حاضر طبق اصل اشباع نظری 13 نفر تعیین که پس از بررسی ملاکهای ورود به مطالعه با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. دادههای این مطالعه با مصاحبه نیمهساختاریافته جمعآوری (روایی با روش مثلثسازی تایید و پایایی با روش ضریب کاپای کوهن 87/0 بهدست آمد) و با روشهای تحلیل مضمون و سه دور دلفی تحلیل شدند.یافتهها: طبق تحلیل مصاحبهها، الگوی آموزش مجازی کارآمد در دانشگاه فرهنگیان 71 مضمون فرعی در قالب 12 مضمون اصلی داشت. در این مطالعه، مضمونهای اصلی شامل عوامل پداگوژیکی، عوامل تکنولوژیکی، عوامل سازمانی، مدیریت یکپارچه، آیندهنگری، کیفیت آموزشی هدفمند، سنجشپذیری، انعطافپذیری در آموزش، خدمات پشتیبانی، مدیریت دانش، سهولت دسترسی و اطلاعات و محتوا بودند. همچنین، پس از راند اوّل دلفی تعداد 9 مضمون فرعی و پس از راند دوّم دلفی تعداد 6 مضمون فرعی از الگوی آموزش مجازی کارآمد در دانشگاه فرهنگیان حذف شد و در راند سوّم دلفی همه مضمونهای فرعی مناسب ارزیابی شدند. در نتیجه، الگوی نهایی آموزش مجازی کارآمد در دانشگاه فرهنگیان 56 مضمون فرعی در قالب 12 مضمون اصلی داشت که الگوی مضمونهای اصلی آن ترسیم شد.بحث و نتیجهگیری: مدیران، مسئولان و برنامهریزان دانشگاه فرهنگیان طبق الگوی طراحیشده آموزش مجازی کارآمد در دانشگاه فرهنگیان میتوانند شرایط را برای بهبود وضعیت موجود آموزش بهویژه آموزش مجازی در این دانشگاه ارتقاء ببخشند.
مقاله پژوهشی (آمیخته)
علوم اجتماعی
عاطفه محکم کار؛ فاطمه شاطریان؛ علیرضا رضائی
چکیده
هدف: هوش موفق میتوانند سبب بهبود بسیاری از ویژگیهای روانشناختی و تحصیلی شود و با توجه به اهمیت خودآگاهی هیجانی و اشتیاق تحصیلی، پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مبتنی بر هوش موفق بر خودآگاهی هیجانی و اشتیاق تحصیلی دانشآموزان دوره دوم متوسطه انجام شد.
روش: این مطالعه نیمهتجربی با طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری همراه ...
بیشتر
هدف: هوش موفق میتوانند سبب بهبود بسیاری از ویژگیهای روانشناختی و تحصیلی شود و با توجه به اهمیت خودآگاهی هیجانی و اشتیاق تحصیلی، پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مبتنی بر هوش موفق بر خودآگاهی هیجانی و اشتیاق تحصیلی دانشآموزان دوره دوم متوسطه انجام شد.
روش: این مطالعه نیمهتجربی با طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری همراه با گروههای آزمایش و کنترل بود. جامعه پژوهش حاضر همه دانشآموزان پایههای دهم و یازدهم شاخه نظری شهرستان ساوه در سال تحصیلی 2-1401 بودند که حجم نمونه بر اساس نرمافزار G Power برابر با 25 نفر برای هر گروه محاسبه شد. بنابراین، 50 نفر با روش هدفمند انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش 10 جلسه 75 دقیقهای تحت آموزش مبتنی بر هوش موفق قرار گرفت و گروه کنترل در این مدت هیچ مداخلهای دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه تجدیدنظرشده خودآگاهی هیجانی ریفی و همکاران (2008) و پرسشنامه اشتیاق تحصیلی شافلی و همکاران (2002) بودند که شاخصهای روانسنجی آنها تایید شد. در این مطالعه، برای تحلیل دادهها از روش تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرمافزار SPSS استفاده شد.
یافتهها: یافتهها نشان داد که بین گروههای آزمایش و کنترل در مراحل پسآزمون و پیگیری از نظر خودآگاهی هیجانی و اشتیاق تحصیلی تفاوت معناداری وجود داشت. به عبارت دیگر، آموزش مبتنی بر هوش موفق باعث افزایش خودآگاهی هیجانی و اشتیاق تحصیلی دانشآموزان دوره دوم متوسطه شد و نتایج در مرحله پیگیری نیز باقی ماند (05/0P<).
نتیجهگیری: با توجه به اثربخشی آموزشی مبتنی بر هوش موفق بر افزایش خودآگاهی هیجانی و اشتیاق تحصیلی دانشآموزان دوره دوم متوسطه، برای بهبود ویژگیهای روانشناختی و تحصیلی دانشآموزان میتوان از روش آموزش مبتنی بر هوش موفق استفاده کرد
مقاله پژوهشی (کیفی)
علوم اجتماعی
امیرحسین شکوفی مقیمان؛ پریناز بنیسی؛ مریم مصلح
چکیده
زمینه و هدف: با تبدیل مدرسه به سازمان یادگیرنده، به تدریج جامعه به سمت توسعه و یادگیری مادام العمر رهنمون میشود. از این رو امروزه تبدیل مدارس به سازمانی یادگیرنده مساله ای مهم می باشد و برای تحقق آن باید به درک و بینش درستی از برخی مفاهیم و مسائل پیرامونی آن رسید. بنابراین هدف پژوهش حاضر، تدوین و برازش مدل عوامل مرتبط با توسعه مدارس ...
بیشتر
زمینه و هدف: با تبدیل مدرسه به سازمان یادگیرنده، به تدریج جامعه به سمت توسعه و یادگیری مادام العمر رهنمون میشود. از این رو امروزه تبدیل مدارس به سازمانی یادگیرنده مساله ای مهم می باشد و برای تحقق آن باید به درک و بینش درستی از برخی مفاهیم و مسائل پیرامونی آن رسید. بنابراین هدف پژوهش حاضر، تدوین و برازش مدل عوامل مرتبط با توسعه مدارس دولتی یادگیرنده است.
روش: رویکرد پژوهش، کیفی و کمی است و از طریق نمونه گیری هدفمند با 22 نفر از خبرگان وزارت آموزش و پرورش و مدارس در شهر تهران تا دستیابی به اشباع نظری مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد و در نهایت بر اساس نتایج بخش کیفی، پرسشنامه ای طراحی گردید و در بین خبرگان پخش شد. برای تدوین مدل توسعه مدارس یادگیرنده، تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از تئوری داده بنیاد و از طریق نرم افزار مکس کیودا صورت گرفت. همچنین تعیین برازش مدل مربوطه از طریق معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس انجام شد.
یافته ها: پس از انجام مصاحبههای کیفی و کدگذاریها، مقولههای کلی، مقولههای فرعی و مفاهیم شناسایی و عوامل علی، زمینهای، مداخلهای، راهبردها و پیامدهای توسعه مدارس یادگیرنده مشخص گردید و در نهایت مدل توسعه مدارس یادگیرنده با 6 بعد اصلی و 17 مقوله فرعی و 221 شاخص طراحی شد. همچنین برازش مدل استخراج شده مورد تایید قرار گرفت.
نتایج: آموزش و پرورش ایران باید همزمان با تحول در رویکردهای آموزشی در جهان، زمینه شکل گیری مدارس یادگیرنده را فراهم نماید و در این مدارس، فرآیندهای یادگیری تقویت شده و محیط تعاملی یکپارچه برای ارتقای مهارتهای کلیدی دانش آموزان فراهم شود تا تمامی ذینفعان از مزایای توسعه مدارس یادگیرنده بهرهمند شوند.
مقاله پژوهشی (کمی)
علوم اجتماعی
بی بی نعیمه شیخ؛ کامبیز اسماعیل نیا شیروانی؛ مریم صفری؛ معصومه باقرپور
چکیده
هدف: آموزش همراه با ایدهیابی و پرورش خلاقیت در مدارس بهویژه در هنرستانها از اهمیت خاصی برخوردار میباشد. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل آموزش همراه با تولید مبتنی بر ایدهیابی و پرورش خلاقیت در هنرستانهای استان گلستان انجام شد.
روش: این مطالعه با رویکرد کیفی انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر، خبرگان آشنا به حیطه پژوهش ...
بیشتر
هدف: آموزش همراه با ایدهیابی و پرورش خلاقیت در مدارس بهویژه در هنرستانها از اهمیت خاصی برخوردار میباشد. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل آموزش همراه با تولید مبتنی بر ایدهیابی و پرورش خلاقیت در هنرستانهای استان گلستان انجام شد.
روش: این مطالعه با رویکرد کیفی انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر، خبرگان آشنا به حیطه پژوهش بودند که طبق اصل اشباع نظری 20 نفر از آنها با روش نمونهگیری هدفمند بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار این مطالعه، مصاحبه نیمهساختاریافته بود که روایی آن با روش محتوایی 76/0 و پایایی آن با روش ضریب توافق بین دو کدگذار 89/0 محاسبه شد. دادههای پژوهش حاضر با روش کدگذاری در نرمافزار مکسکیودا تحلیل شدند.
یافتهها: یافتهها نشان داد که مدل آموزش همراه با تولید مبتنی بر ایدهیابی و پرورش خلاقیت در هنرستانهای استان گلستان دارای 56 مولفه و 11 بعد داشت. ابعاد مدل مذکور شامل محتوا و سازماندهی (با 5 مولفه)، اهداف برنامهدرسی (با 14 مولفه)، راهبردهای تدریس و یادگیری (با 7 مولفه)، ارتباط با بازار کار (با 3 مولفه)، مشارکت در تولید برنامهدرسی (با 2 مولفه)، آموزش و مشاوره (با 4 مولفه)، اصول تدوین (با 3 مولفه)، ارزشیابی (با 7 مولفه)، فعالسازی مکان و تسهیل در تولید (با 5 مولفه)، تعامل مستمر با مراکز علمی (با 3 مولفه) و ویژگیهای برنامهدرسی (با 3 مولفه) بودند.
نتیجهگیری: متخصصان و برنامهریزان نظام آموزشی بهویژه نظام آموزش هنرستانها با توجه به ابعاد و مولفههای شناساییشده میتوانند زمینه را برای بهبود آموزش همراه با تولید مبتنی بر ایدهیابی و پرورش خلاقیت در هنرستانها فراهم آورند.