علوم اجتماعی
بی بی نعیمه شیخ؛ کامبیز اسماعیل نیا شیروانی؛ مریم صفری؛ معصومه باقرپور
چکیده
هدف: آموزش همراه با ایدهیابی و پرورش خلاقیت در مدارس بهویژه در هنرستانها از اهمیت خاصی برخوردار میباشد. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل آموزش همراه با تولید مبتنی بر ایدهیابی و پرورش خلاقیت در هنرستانهای استان گلستان انجام شد.
روش: این مطالعه با رویکرد کیفی انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر، خبرگان آشنا به حیطه پژوهش ...
بیشتر
هدف: آموزش همراه با ایدهیابی و پرورش خلاقیت در مدارس بهویژه در هنرستانها از اهمیت خاصی برخوردار میباشد. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل آموزش همراه با تولید مبتنی بر ایدهیابی و پرورش خلاقیت در هنرستانهای استان گلستان انجام شد.
روش: این مطالعه با رویکرد کیفی انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر، خبرگان آشنا به حیطه پژوهش بودند که طبق اصل اشباع نظری 20 نفر از آنها با روش نمونهگیری هدفمند بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار این مطالعه، مصاحبه نیمهساختاریافته بود که روایی آن با روش محتوایی 76/0 و پایایی آن با روش ضریب توافق بین دو کدگذار 89/0 محاسبه شد. دادههای پژوهش حاضر با روش کدگذاری در نرمافزار مکسکیودا تحلیل شدند.
یافتهها: یافتهها نشان داد که مدل آموزش همراه با تولید مبتنی بر ایدهیابی و پرورش خلاقیت در هنرستانهای استان گلستان دارای 56 مولفه و 11 بعد داشت. ابعاد مدل مذکور شامل محتوا و سازماندهی (با 5 مولفه)، اهداف برنامهدرسی (با 14 مولفه)، راهبردهای تدریس و یادگیری (با 7 مولفه)، ارتباط با بازار کار (با 3 مولفه)، مشارکت در تولید برنامهدرسی (با 2 مولفه)، آموزش و مشاوره (با 4 مولفه)، اصول تدوین (با 3 مولفه)، ارزشیابی (با 7 مولفه)، فعالسازی مکان و تسهیل در تولید (با 5 مولفه)، تعامل مستمر با مراکز علمی (با 3 مولفه) و ویژگیهای برنامهدرسی (با 3 مولفه) بودند.
نتیجهگیری: متخصصان و برنامهریزان نظام آموزشی بهویژه نظام آموزش هنرستانها با توجه به ابعاد و مولفههای شناساییشده میتوانند زمینه را برای بهبود آموزش همراه با تولید مبتنی بر ایدهیابی و پرورش خلاقیت در هنرستانها فراهم آورند.
علوم اجتماعی
شکوه جمالی زواره؛ غلامرضا منشئی؛ محمدعلی نادی
چکیده
هدف: یکی ازمسائل مهم ومخرب درنظام آموزش عالی رفتارهای ناکارامد اساتید دانشگاه میباشد که کمتر موردتوجه قرارگرفته وتاکنون معیار عینی جامعی برای بررسی آن طراحی نشده است. لذا هدف این مطالعه تدوین، رواسازی و اعتباریابی پرسشنامه ای جهت بررسی رفتارهای ناکارآمد اساتید دانشگاهها بود.روش: این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه اماری ...
بیشتر
هدف: یکی ازمسائل مهم ومخرب درنظام آموزش عالی رفتارهای ناکارامد اساتید دانشگاه میباشد که کمتر موردتوجه قرارگرفته وتاکنون معیار عینی جامعی برای بررسی آن طراحی نشده است. لذا هدف این مطالعه تدوین، رواسازی و اعتباریابی پرسشنامه ای جهت بررسی رفتارهای ناکارآمد اساتید دانشگاهها بود.روش: این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه اماری شامل همه اعضای هیأتعلمی پنج دانشگاه شهرتهران(شامل دانشگاه تهران، دانشگاه شهید بهشتی، دانشگاه خوارزمی، دانشگاه علامه طباطبایی و دانشگاه تربیت مدرس) در سال تحصیلی 99-1398 بود که123 نفر از آنها با روش نمونهگیری در دسترس بعنوان گروه نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه محققساخته رفتارهای ناکارآمد اساتید دانشگاهها با 64 گویه در سه عامل آموزشی (با 3 مولفه)، پژوهشی (با 4 مولفه) و ارتباطی (با 5 مولفه) بود. دادهها با روشهای نسبت روایی محتوایی، شاخص روایی محتوایی و تحلیل عاملی اکتشافی در نرمافزارهای SPSS و Smart-PLS تحلیل شدند.یافتهها: نتایج نسبت روایی محتوایی و شاخص روایی محتوایی را برای هر سه عامل آموزشی، پژوهشی و ارتباطی و مولفههای هر یک از آنها بالاتر از 80/0 نشان داد. همچنین، نتایج تحلیل عاملی اکتشافی برای رفتارهای ناکارآمد اساتید دانشگاهها سه عامل و12مولفه رانشان داد ؛ بهطوری که عامل اول یعنی عامل آموزشی 3 مولفه، عامل دوم یعنی عامل پژوهشی 4 مولفه و عامل سوم یعنی عامل ارتباطی 5 مولفه رابه خود اختصاص دادند. نتایج، بار عاملی بالاتر از 60/0 و پایایی کرونباخ و ترکیبی بالاتر از 70/0 را برای همه موارد نشان داد. علاوه بر آن، مقادیر R2 برای همه عاملها و مولفهها بالاتر از 50/0 و شاخص GOF برابر با 43/0 بهدست آمد که حاکی از برازش مناسب مدل بود. مدل رفتارهای ناکارآمد اساتید دانشگاهها در حالتهای بار عاملی و آزمون تی ترسیم شد که بر اساس آن، رفتارهای ناکارآمد اساتید دانشگاهها بر عاملهای آموزشی، پژوهشی و ارتباطی و هر عامل بر مولفههای آن به دلیل آماره تی بالاتر از 96/1 اثر معنادار داشت.نتیجهگیری: پرسشنامه پژوهش حاضر، ابزاری روا و پایا برای سنجش رفتارهای ناکارآمد اساتید دانشگاهی میباشد. بنابراین، مدیران و مسئولان دانشگاهی میتوانند درسنجش میزان رفتارهای ناکارآمد اساتید تحت نظارت خود به منظور طراحی برنامههای پیشگیرانه یا کاهش دهنده این رفتارها ازآن بهره ببرند.
روانشناسی
آسیه ایری؛ مریم تقوایی یزدی؛ سعید صفاریان همدانی
چکیده
هدف: هدف از این پژوهش واکاوی عناصر دوسوتوانی کارآفرینی در سازمان فنی و حرفه ای است.روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جامعۀ آماری این پژوهش، شامل کلیه کارکنان اداره فنی و حرفهای استان گلستان می باشند، که تعداد آنها 500 نفر بود و با استفاده از معادله کوکران، تعداد نمونه 217 نفر ارزیابی شدند و این افراد به صورت کاملاً تصادفی و رندوم ...
بیشتر
هدف: هدف از این پژوهش واکاوی عناصر دوسوتوانی کارآفرینی در سازمان فنی و حرفه ای است.روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جامعۀ آماری این پژوهش، شامل کلیه کارکنان اداره فنی و حرفهای استان گلستان می باشند، که تعداد آنها 500 نفر بود و با استفاده از معادله کوکران، تعداد نمونه 217 نفر ارزیابی شدند و این افراد به صورت کاملاً تصادفی و رندوم انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محققساخته برای مدل تاثیر دوسوتوانی کارآفرینی بر کسب و کارهای دانش بنیان در اداره فنی و حرفه ای استان گلستان بود. برای تجزیه و تحلیل دادههای جمعآوری شده با استفاده از پرسشنامههای تحقیق، از روشهای آماری توصیفی و آمار استنباطی (نرمال بودن توزیع دادهها از آزمون کولموگروف-اسمیرنوف، ضریب همبستگی t تک نمونهای و مستقل، تحلیل عاملی اکتشافی، تحلیل عاملی تائیدی و تحلیل معادلات ساختاری) با استفاده از نرمافزارهای SPSS و Smart PLS در قالب روش مدلسازی معادلات ساختاری توسط سه معیار آلفای کرونباخ؛ پایایی ترکیبی و ضرایب بارهای عاملی مورد سنجش قرار گرفت.یافتهها: یافتههای این مطالعه حاکی از آن بود که عناصر دوسوتوانی کارآفرینی در سازمان فنیوحرفهای شامل 14 عنصر بازارگرایی، تحلیل بازار، بهرهگیری از خلاقیت، مسئلهشناسی مستمر، اشتراک دانش، ظرفیت جذب دانش، برنامهریزی استراتژیک، منبعیابی مستمر، سازماندهی منعطف، یادگیری مستمر، تخصص مدیریتی، حمایت مالی، منابع انسانی توانمند، پویایی محیط، دوسوتوانی و نتایج بود.نتیجهگیری: مدل واکاوی عناصر دوسوتوانی کارآفرینی در سازمان فنیوحرفهای کشور برازش مناسبی داشت و ضریب همه مسیرها معنادار بود (05/0P<).
روانشناسی
سید سعید نعیمی تاجدار؛ ابوالفضل نجاتی مهر؛ عباس فیروزآبادی
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه فضایل منشی و خودشفقت ورزی در دانشجویان دختر با در نظرگرفتن نقش میانجی هیجانات مثبت بود.
روش شناسی: پژوهش حاضر به روش همبستگی انجام شد و جامعه آماری آن، شامل دانشجویان دختر در سال 1401 میشد. آزمودنی ها از طریق نمونه گیری در دسترس جمع آوری شده بودند و نمونه نهایی از 596 نفر تشکیل گردید. برای جمعآوری دادهها ...
بیشتر
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه فضایل منشی و خودشفقت ورزی در دانشجویان دختر با در نظرگرفتن نقش میانجی هیجانات مثبت بود.
روش شناسی: پژوهش حاضر به روش همبستگی انجام شد و جامعه آماری آن، شامل دانشجویان دختر در سال 1401 میشد. آزمودنی ها از طریق نمونه گیری در دسترس جمع آوری شده بودند و نمونه نهایی از 596 نفر تشکیل گردید. برای جمعآوری دادهها از نسخه کوتاه پرسشنامه ارزشها در عمل (لینلی، ژوزف و سلیگمن، 2004)، پرسشنامه خودشفقت ورزی (نف، 2003) و سیاهه رواندرمانی مثبت نگر (رشید، 2020) استفاده شد . برای تحلیل نیز از نسخه 24 نرم افزار SPSS و AMOS استفاده گردید.
یافته ها: نتایج حاصل از بررسی به روش همبستگی و مدلسازی معادلات ساختاری نشان داد که اثر مستقیم فضایل منشی بر خودشفقتورزی (003/0>p، 61/0=β) و اثر غیرمستقیم آن به واسطه هیجانات مثبت (003/0>p، 06/0=β) از نظر آماری معنادار هستند. هیجانات مثبت نیز اثر مستقیم معناداری بر خودشفقت ورزی داشتند (003/0>p، 19/0=β). همچنین 58 درصد از واریانس خودشفقت ورزی بر اساس فضایل منشی و هیجانات مثبت قابل تبیین بود.
بحث و نتیجه گیری: هیجانات مثبت نقش معناداری در رابطه بین فضایل منشی و خودشفقت ورزی دارند و می توان با تقویت آن ها خودشفقت ورزی را در دانشجویان دختر افزایش داد . در این بین با توجه به یافتههای پژوهش، بهتر است آموزشها به طور ویژه به فضیلت تعالی، تجربه و خلق هیجانات مثبت و همچنین عامل خودمهربانی توجه شود.
روانشناسی
عالیه امینی؛ حسین کارشکی؛ مریم بردبار
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطهای سرسختی تحصیلی در رابطه میان احساس تعلق و امید تحصیلی در دانشآموزان مقطع متوسطه دوم شهر مشهد صورت پذیرفت.
روششناسی: پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده، توصیفی به شیوه همبستگی و از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزانی بود که در سال تحصیلی 1400-1401 ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطهای سرسختی تحصیلی در رابطه میان احساس تعلق و امید تحصیلی در دانشآموزان مقطع متوسطه دوم شهر مشهد صورت پذیرفت.
روششناسی: پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده، توصیفی به شیوه همبستگی و از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزانی بود که در سال تحصیلی 1400-1401 در رشتههای نظری در دوره دوم متوسطه شهر مشهد مشغول به تحصیل بودند. حجم نمونه طبق پیشنهاد کلاین 322 نفر تعیین و به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس امید تحصیلی (Shegefti & Samani, 2011)، مقیاس احساس تعلق به مدرسه (Brew et al., 2004) و مقیاس سرسختی مرتبط با مدرسه (Cole et al., 2004) بود. دادهها به کمک روشهای ضرایب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری در نرمافزارهای SPSS و AMOS تحلیل شدند.
یافتهها: میان تمام مولفههای احساس تعلق به مدرسه، سرسختی تحصیلی و امید تحصیلی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین احساس تعلق به مدرسه اثر مثبت و معناداری بر سرسختی تحصیلی و امید تحصیلی دارد. علاوه بر آن سرسختی تحصیلی نیز اثر مثبت و معناداری بر امید تحصیلی داست (01/0>p). در نهایت اثر غیرمستقیم احساس تعلق به مدرسه بر امید تحصیلی به واسطه سرسختی تحصیلی نیز تایید شد (01/0>p).
بحث و نتیجهگیری: یافتهها نشان داد احساس تعلق به مدرسه به صورت مستقیم و نیز به صورت غیر مستقیم و از طریق سرسختی تحصیلی پیشبینی کننده مثبت و معنادار امید تحصیلی دانش آموزان است. دانشآموزان با احساس تعلق بالا نسبت به مدرسه به جهت برخورداری از حمایت اجتماعی و دسترسی به منابع فکری-عملی بیشتر در دو بعد تفکر امید تحصیلی بهتر عمل میکنند. همچنین این افراد به موجب تجربه هیجانات مثبت از سرسختی تحصیلی بالاتری برخوردارند، که این ویژگی نیز به سبب افزایش قدرت پیشبینی، چالشپذیری وتعهد بر امیدواری تحصیلی دانشآموزان اثرگذار است. نتایج این پژوهش نشان دهنده اهمیت احساس تعلق و سرسختی تحصیلی در شکل گیری امید تحصیلی است و ضرورت ایجاد بستر مناسب برای افزایش تعلق دانشآموزان به مدرسه را خاطر نشان میسازد.
روانشناسی
سیمین اصغری نژاد؛ هادی رزقی شیرسوار؛ خدیجه خانزادی
چکیده
هدف: با توجه به اهمیت اینترنت اشیاء در مدارس امروزی، پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت توسعه اینترنت اشیاء در مدارس مبتنی بر آینده پژوهی انجام شد.
روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، کمّی بود. جامعه پژوهش مدیران و برنامهریزان آموزشوپرورش و مسئولان دانشگاههای شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که 281 نفر از آنها با ...
بیشتر
هدف: با توجه به اهمیت اینترنت اشیاء در مدارس امروزی، پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت توسعه اینترنت اشیاء در مدارس مبتنی بر آینده پژوهی انجام شد.
روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، کمّی بود. جامعه پژوهش مدیران و برنامهریزان آموزشوپرورش و مسئولان دانشگاههای شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که 281 نفر از آنها با روش نمونهگیری خوشهای بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش حاضر، پرسشنامه محققساخته توسعه اینترنت اشیاء در مدارس مبتنی بر آینده پژوهی با 26 گویه بود که دادههای آن با روش تحلیل عاملی اکتشافی و آزمون تی تک نمونهای در نرمافزار SPSS تحلیل شدند.
یافتهها: یافتههای تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که توسعه اینترنت اشیاء در مدارس مبتنی بر آینده پژوهی دارای 26 گویه در 7 مولفه حذف محدودیت زمان (با سه گویه اتصال در هر ساعت، استفاده بدون محدودیت و بهرهگیری آفلاین)، حذف محدودیت مکان (با چهار گویه استفاده در هر مکان، استفاده در مدرسه و خانه، بهرهگیری بدون تجهیزات خاص و قابلیت استفاده با رایانه)، کاهش هزینههای زیرساختی (با چهار گویه اشتراکگذاری آموزشها، انتقال بیواسطه آموزش، حذف امکانات زیرساختی ویژه و اتصال بیواسطه به سیستم)، مدیریت دانش (با سه گویه خلق دانش، انتقال دانش و توزیع دانش)، صلاحیت حرفهای (با سه گویه صلاحیت شناختی، صلاحیت دانشی و صلاحیت مهارتی)، فناوری اطلاعات (با سه گویه خودکارسازی جریان اطلاعات، دسترسی راحت به اطلاعات و تغییر شکل سازمان) و اثربخشی نظام آموزشی (با شش گویه آموزش کارآمد، الگوهای رفتاری متناسب با زمان، استعدادمحوری متناسب با نیاز آینده، تطابق درونداد مدارس با انتظارهای آینده، رضایتبخشی فرآیند آموزشی و ارائه خدمات آموزشی رضایتبخش متناسب با نیاز آینده) بود. در این مطالعه، بار عاملی هر 26 گویه بالاتر از 40/0، بار عاملی هر 7 مولفه بالاتر از 50/0، میانگین واریانس استخراجشده آنها بالاتر از 60/0 و پایایی کرونباخ و ترکیبی آنها بالاتر از 70/0 بود. همچنین، یافتههای آزمون تی تک نمونهای نشان داد که میانگین هر 7 مولفه بهطورمعناداری بالاتر از میانگین فرضی جامعه بود (001/0P<).
علوم اجتماعی
ژیلا سرمستی؛ مرجان کیان؛ یوسف مهدوی نسب؛ مجید علی عسگری
چکیده
هدف: سواد دیجیتال در هر شغلی نقش موثری در میزان صلاحیت حرفهای دارد. بنابراین، این مطالعه با هدف شناسایی بسترها، موانع و راهبردهای سواد دیجیتال به منظور ارتقای سطح صلاحیت حرفهای معلمان انجام شد.روش: این مطالعه از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، کیفی بود. جامعه مطالعه حاضر خبرگان دانشگاهی و آموزشوپرورش در سال تحصیلی 1401-1400 ...
بیشتر
هدف: سواد دیجیتال در هر شغلی نقش موثری در میزان صلاحیت حرفهای دارد. بنابراین، این مطالعه با هدف شناسایی بسترها، موانع و راهبردهای سواد دیجیتال به منظور ارتقای سطح صلاحیت حرفهای معلمان انجام شد.روش: این مطالعه از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، کیفی بود. جامعه مطالعه حاضر خبرگان دانشگاهی و آموزشوپرورش در سال تحصیلی 1401-1400 بودند. حجم نمونه این پژوهش طبق اصل اشباع نظری 24 نفر تعیین که این افراد با روش نمونهگیری غیرتصادفی هدفمند بهعنوان نمونه انتخاب شدند. تنها ابزار پژوهش حاضر مصاحبه نیمهساختاریافته بود که روایی محتوایی آن بر اساس نظر خبرگان تایید شد و پایایی آن با روش ضریب توافق درون موضوعی 84/0 بهدست آمد. دادههای این مطالعه با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی در نرمافزار MAXQDA-10 تحلیل شدند.یافتهها: نتایج کدگذاری باز، محوری و انتخابی سواد دیجیتال به منظور ارتقای سطح صلاحیت حرفهای معلمان نشان داد که سازه مذکور دارای 25 شاخص، 8 مولفه در 3 بعد بسترها، موانع و راهبردها بود. در این مطالعه بسترها شامل سه مولفه آموزشی، سازمانی و فردی، موانع شامل دو مولفه آموزشی و مدیریتی و راهبردها شامل سه مولفه مدیریتی، سازمانی و آموزشی بود. در نهایت، الگوی سواد دیجیتال به منظور ارتقای سطح صلاحیت حرفهای معلمان طراحی شد.نتیجهگیری: نتایج این مطالعه دارای تلویحات کاربردی برای مدیران و مسئولان نظام آموزشوپرورش است. آنان با توجه به نتایج این مطالعه میتوانند گام موثری در جهت ارتقای سطح صلاحیت حرفهای از طریق بهبود سواد دیجیتال بردارند. لذا نتایج نشان داد سواد دیجیتال یکی از فاکتورهایی است که معلمان را به داشتن مهارتهای مختلف مجهز میکند.