علوم اجتماعی
افسانه صابر گرکانی؛ مهناز پرموز؛ فریبا حنیفی
چکیده
هدف: کیفیت برنامهدرسی نقش مهمی در موفقیت و عملکرد تحصیلی دارد. در نتیجه، هدف این مطالعه بررسی وضعیت مولفههای ارزشیابی کیفیت برنامهدرسی در مدارس ابتدایی شهر تهران بود.
روش: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا آمیخته (کیفی-کمی) بود. جامعه بخش کیفی خبرگان و اساتید برنامهدرسی شهر تهران بودند که طبق اصل اشباع نظری تعداد ...
بیشتر
هدف: کیفیت برنامهدرسی نقش مهمی در موفقیت و عملکرد تحصیلی دارد. در نتیجه، هدف این مطالعه بررسی وضعیت مولفههای ارزشیابی کیفیت برنامهدرسی در مدارس ابتدایی شهر تهران بود.
روش: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا آمیخته (کیفی-کمی) بود. جامعه بخش کیفی خبرگان و اساتید برنامهدرسی شهر تهران بودند که طبق اصل اشباع نظری تعداد 12 نفر از آنها با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. جامعه بخش کمی معلمان زن و مرد مدارس ابتدایی دولتی شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 به تعداد 23593 نفر بودند که طبق جدول کرجسی و مورگان تعداد 377 نفر از آنها با روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش مصاحبه نیمهساختاریافته و پرسشنامه محققساخته بودند که روایی مصاحبهها با روش مثلثسازی تایید و پایایی آن با روش ضریب توافق بین دو کدگذار 83/0 محاسبه شد و روایی صوری پرسشنامه با نظر خبرگان تایید و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ 85/0 محاسبه شد. دادهها با روشهای کدگذاری باز، محوری و انتخابی در نرمافزار MAXQDA و آزمون تی یک نمونهای در نرمافزار SPSS تحلیل شدند.
یافته ها: یافتهها نشان داد که ارزشیابی کیفیت برنامهدرسی در مدارس ابتدایی دارای 108 شاخص در 23 مولفه و 6 بعد شامل رویکرد سیستمی ارزشیابی کیفیت برنامهدرسی (با 4 مولفه تفکر راهبردی، تعمیمپذیری اهداف، دریافت بازخورد اصلاحی و تسهیل فرآیند یاددهی و یادگیری)، ارزشیابی کیفی فعالیتها (با 3 مولفه ارزشیابی فعالیتهای انگیزشی، ارزشیابی فعالیتهای کاربردی و ارزشیابی فعالیتهای برنامهدرسی)، کیفیتبخشی امکانات و فناوریهای نوین (با 3 مولفه امکانات فرهنگی و ورزشی، امکانات آموزشی و امکانات رفاهی)، کیفیتبخشی عوامل ساختاری (با 4 مولفه کمبود منابع و توزیع نامناسب، آیندهنگری ضعیف، ارتباطات فردی و سازمانی و عدم انضباط کاری)، کیفیتسنجی اصول برنامهدرسی (با 4 مولفه انعطافپذیری، توالی برنامهدرسی، سودمندی برنامهدرسی و جامعیت برنامهدرسی) و کیفیتسنجی مدیریت استراتژیک برنامهدرسی (با 5 مولفه بهبود ظواهر برنامهدرسی، بهبود محتوای برنامهدرسی، انسجام برنامهدرسی، ترسیم چشمانداز و رشد هویت ملی- مذهبی) بود. همچنین، مولفههای تفکر راهبردی، تعمیمپذیری اهداف، تسهیل فرآیند یاددهی و یادگیری، ارزشیابی فعالیتهای انگیزشی، ارزشیابی فعالیتهای کاربردی و ارزشیابی فعالیتهای برنامهدرسی، امکانات فرهنگی و ورزشی، امکانات آموزشی، امکانات رفاهی، کمبود منابع و توزیع نامناسب، آیندهنگری ضعیف، ارتباطات فردی و سازمانی، انعطافپذیری،
علوم اجتماعی
مریم قادری شیخی آبادی؛ فخرالسادات نصیری؛ افشین افضلی؛ محمود تعجبی
چکیده
هدف: سبک رهبری همافزا در اجرای استانداردهای کیفیت در مدارس نقش مهمی دارد. هدف پژوهش حاضر ساخت و هنجاریابی پرسشنامه رهبری همافزا در مدیران هنرستانهای فنیوحرفهای بود.
روششناسی: روش پژوهش کمی از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه پژوهش معلمان هنرستانهای فنی و حرفهای استان تهران در سال تحصیلی 1401- 1400 بودند. با روش نمونهگیری ...
بیشتر
هدف: سبک رهبری همافزا در اجرای استانداردهای کیفیت در مدارس نقش مهمی دارد. هدف پژوهش حاضر ساخت و هنجاریابی پرسشنامه رهبری همافزا در مدیران هنرستانهای فنیوحرفهای بود.
روششناسی: روش پژوهش کمی از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه پژوهش معلمان هنرستانهای فنی و حرفهای استان تهران در سال تحصیلی 1401- 1400 بودند. با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای نسبتی براساس جنسیت و طبقات جامعه و بر مبنای فرمول کوکران، یک نمونه به حجم 364 معلم انتخاب شد. برای گردآوری دادهها از ابزار محقق ساختهی رهبری همافزا 20 گویهای و ابزار دوسوتوانی سازمانی جانسن (2006) استفاده شد. به منظور بررسی ساختار عاملی و روایی سازه پرسشنامه از تکنیکهای نسبت روایی محتوا، تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی، و روایی همگرا و واگرا و برای بررسی پایایی پرسشنامه از روش آلفای کرانباخ و پایایی ترکیبی بوسیله نرم افزارهای SPSS25 وLISREL10.30 استفاده شد.
یافتهها: براساس یافتهها 4 عامل و 20 گویه برای سنجش رهبری همافزا مدیران آموزشی هنرستانهای فنی و حرفهای طراحی و ساخته شد. روایی محتوایی ابزار (7585/0) بر اساس نظر متخصصان تأیید شد. در تحلیل عاملی اکتشافی چهار عامل ساختار سازمانی، عوامل برون سازمانی، رفتار رهبری و نگرشها، باورها و ارزشها با مقدار ویژهی بالاتر از یک مشاهده شد که قادر به تبیین 71 درصد واریانس رهبری همافزا بودند. نتایج حاصل از تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که شاخصهای برازش پرسشنامه مناسب و مطلوب هستند و پرسشنامه دارای روایی مطلوب میباشد. همچنین براساس درصد واریانس تبیین شدهی مطلوب 63 درصد در تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم، قدرت پرسشنامه در تبیین واریانس رهبری همافزا تأیید شد. روایی همگرا (6304/0) و واگرا (794/0)، آلفای کرانباخ (936/0) و پایایی ترکیبی (95/0) پرسشنامه نیز بیانگر روایی و پایایی مناسب ابزار رهبری همافزا بودند.
نتیجهگیری: پژوهشگران میتوانند از پرسشنامهی طراحی شده جهت سنجش رهبری همافزا و ارتقای مهارت-های رهبری در مدیران آموزشی هنرستانهای فنی و حرفهای، به عنوان یک ابزار استاندارد استفاده کنند.
علوم اجتماعی
عادل زاهد بابلان؛ مهدی عبداله زاده؛ محمد اسمعیلی
چکیده
هدف: از جمله مسائلی که سازمانهای کشور ما با آن روبرو هستند، مسئله چگونگی ارتقای جامعهپذیری است. اهمیت این موضوع به حدی است که امروزه یکی از عوامل مهم پیشرفت و ترقی در کشورهای توسعهیافته را نیروی کار آموزشدیده و با انگیزه و به عبارت بهتر، جامعهپذیری کارکنان متخصص در سازمانهای مختلف میدانند. بر این اساس هدف پژوهش حاضر شناسایی ...
بیشتر
هدف: از جمله مسائلی که سازمانهای کشور ما با آن روبرو هستند، مسئله چگونگی ارتقای جامعهپذیری است. اهمیت این موضوع به حدی است که امروزه یکی از عوامل مهم پیشرفت و ترقی در کشورهای توسعهیافته را نیروی کار آموزشدیده و با انگیزه و به عبارت بهتر، جامعهپذیری کارکنان متخصص در سازمانهای مختلف میدانند. بر این اساس هدف پژوهش حاضر شناسایی پیشایندها و پیامدهای جامعهپذیری سازمانی در سازمانهای آموزشی ایران با استفاده از رویکرد فراتحلیل است.
روششناسی: پژوهش حاضر از نظر روش اجرا، توصیفی، از نظر نوع استفاده، کاربردی و از منظر ماهیت دادهها، کمی است. جامعه آماری پژوهش مقالات چاپ شده در مجلات علمی- پژوهشی داخل ایران در زمینه جامعهپذیری سازمانی، از سال ۱۳۹۰ تا بهار ۱۴۰۲ بود که با استفاده از روش نمونهگیری غیرتصادفی هدفمند ۲۹ مورد به عنوان نمونه وارد فرایند فراتحلیل شدند. پژوهشهای منتخب با استفاده از نرمافزار CMA2 (نرمافزار جامع فراتحلیل) تحلیل شدند.
یافته ها: یافتههای تحقیق نشان داد که از بین پیشایندهای جامعهپذیری سازمانی، به ترتیب متغیرهای سواد الکترونیکی (۰/۸۴۹)، اخلاق حرفهای (۰/۸۲۳)، توانمندسازی (۰/۶۷۱)، فرهنگ سازمانی (۰/۵۶۰) و معنویت در محیط کار (۰/۵۵۰) دارای بیشترین اندازه اثر بودند. همچنین از بین پیامدهای جامعهپذیری سازمانی، به ترتیب متغیرهای مسئولیتپذیری اجتماعی (۰/۷۹۸)، سرمایه روانشناختی (۰/۶۸۰)، بروندادهای نقش (۰/۶۶۹)، رفتار اخلاقی (۰/۶۴۰) و اشتیاق شغلی (۰/۶۲۰) دارای بیشترین اندازه اثر بودند.
بحث و نتیجهگیری: شناسایی پیشایندها و پیامدهای جامعهپذیری در سازمانهای آموزشی که دارای اهداف، مأموریتها و وظایف متنوع و در عین حال حساسی هستند به مدیران کمک میکند تا از طریق تمرکز و به کارگیری عوامل و متغیرهای شناسایی شده جامعهپذیری کارکنان در سازمان را تسهیل نمایند و همچنین از نتایج به کارگیری این عوامل و متغیرها در سازمان آگاه شوند و اقدامات مفید و مؤثری جهت بهبود جامعهپذیری سازمانی کارکنان انجام دهند.
علوم اجتماعی
فروزان کارخانه؛ حسن رضا یوسفوند؛ حسین دهقان
چکیده
مقدمـه: نابرابـری و ابعـاد مختلـف آن نشـانه های مشـخّصی از توسـعه نیــافتگی شــمرده مــی شــود. تفــاوت هــا و نابرابـریها تهدیـدی جـدی برای کشـورها به شــمار مــی رود، زیــرا زمینــه هــای دسـتیابی به وحـدت و یکپارچگـی ملی را دشوار می کنـد.هـدف اصلی این مقاله بررسی پیامدهای نابرابری آموزشی درمنطقه غرب کشور است. روش کار: پدیدار ...
بیشتر
مقدمـه: نابرابـری و ابعـاد مختلـف آن نشـانه های مشـخّصی از توسـعه نیــافتگی شــمرده مــی شــود. تفــاوت هــا و نابرابـریها تهدیـدی جـدی برای کشـورها به شــمار مــی رود، زیــرا زمینــه هــای دسـتیابی به وحـدت و یکپارچگـی ملی را دشوار می کنـد.هـدف اصلی این مقاله بررسی پیامدهای نابرابری آموزشی درمنطقه غرب کشور است. روش کار: پدیدار شناسی بر پارادایم تفسیری است لذا در این حالت نگاه به پدیده ها نگاهی معنانگر و موشکافانه است. دنبال کردن این وجهۀ تفسیری، طریقی برای اکتساب آگاهی عمیق، ازطریق کشف معانی، اهداف، دیدگاهها ومنطق نهفته است پژوهش با روش کیفی صورت گرفته است. مصاحبه ها به صورت هدفمند و هر مصاحبه به صورت تقریبی 45 دقیقه طول کشید با توجه به شیوع ویروس کرونا در کشور و قرنطینه بودن افراد مصاحبهها تلفنی انجام شد. متن مصاحبه هر فرد نوشته شده و دوباره برای مصاحبه شونده فرستاده شد که ایشان میزان سقم و درستی متن را تأیید کند. با این روش اعتبار مصاحبهها بدست آمده است جمعبندی اطلاعات مصاحبه به تحلیل محتوای مُضونی تبیین پدیده نابرابری اجتماعی واقتصادی و آموزشی در استانهای هدف پرداخته شد. نمونه گیری هدفمند حجم نمونه مصاحبه با بیست نفر از افراد مطلع و صاحبنظران در منطقه مورد پژوهش تا رسیدن به اشباع نظری است. مشارکت کنندگان درپژوهش حاضر شامل بیست نفر از افراد شاغل در، سه استان کردستان، کرمانشاه و ایلام که 11 نفر مرد و 9 نفر زن بودند مشارکت کنندگاه اساتید دانشگاه و دبیران آموزش و پرورش همچنین کارکنان بهداشت و درمان بودند. یافته ها؛ کاهش عوامل موثر بر ایجاد نابرابری اجتماعی در آموزش میتواند زمینه ساز رشد شاخصهای مختلف در یک جامعه باشد. نابرابری آموزشی تاثیرات منفی بر وضعیت های فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی یک کشور دارد. برداشتن عوامل موثر در ایجاد نابرابری اجتماعی درآموزش ازجمله، فاصله طبقاتی، نگاه جنسیتی، عدم وجود نیروی کارآمد انسانی و منابع و تجهیزات کافی منجر به ایجاد روند رو به رشد و شکوفایی در جامعه میگردد.نتایج؛ آموزش و پرورش رکن اساسی توسعه است، علاوه برآنکه فرصتی فراهم می آورد تا افراد توانایی ها و استعدادهای خویش را پرورش دهند، دارای آثار و فواید اجتماعی واقتصادی میباشد.
علوم اجتماعی
ملیحه اصغری؛ حکیمه سادات حسینی مهرآبادی
چکیده
هدف از اجرای این پژوهش بررسی اثر میانجی کیفیت تجربه زیبایی شناختی بر رابطه بین هوش معنوی و رضایت از زندگی در معلمان بود. روش پژوهش، توصیفی – همبستگی با تاکید بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه معلمان شاغل آموزش و پرورش استان قم در سالتحصیلی1402-1401 به تعداد(12549نفر) تشکیل میدادند. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران ...
بیشتر
هدف از اجرای این پژوهش بررسی اثر میانجی کیفیت تجربه زیبایی شناختی بر رابطه بین هوش معنوی و رضایت از زندگی در معلمان بود. روش پژوهش، توصیفی – همبستگی با تاکید بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه معلمان شاغل آموزش و پرورش استان قم در سالتحصیلی1402-1401 به تعداد(12549نفر) تشکیل میدادند. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد و تعداد 372 نفر بهعنوان نمونه انتخاب شدند که گزینش آنها با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس صورت گرفت. جمعآوری دادهها براساس سه پرسشنامه هوش معنویSISRI24 کینگ(2008) و پرسشنامه تجربه زیبایی شناختی AEQ ونزر(2018) و پرسشنامه رضایت از زندگی (SWLS)داینر و همکاران (1985)صورت گرفت. تجزیه و تحلیل دادهها به کمک دو نرمافزار SPSS و SMARTPLS3 صورت پذیرفت. هدف از اجرای این پژوهش بررسی اثر میانجی کیفیت تجربه زیبایی شناختی بر رابطه بین هوش معنوی و رضایت از زندگی در معلمان بود. روش پژوهش، توصیفی – همبستگی با تاکید بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه معلمان شاغل آموزش و پرورش استان قم در سالتحصیلی1402-1401 به تعداد(12549نفر) تشکیل میدادند.حجم نمونه212 نفربودکه گزینش آنها با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس صورت گرفت. جمعآوری دادهها براساس سه پرسشنامه هوش معنویSISRI24 کینگ(2008) و پرسشنامه تجربه زیبایی شناختی AEQ ونزر(2018) و پرسشنامه رضایت از زندگی (SWLS)داینر و همکاران (1985)صورت گرفت.نتایج پژوهش نشان داد که بین تمام مولفه های هوش معنوی و کیفیت تجربه زیباشناختی و رضایت از زندگی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین بین تجربه زیباشناختی و رضایت از زندگی رابطه معناداری وجود دارد.
علوم اجتماعی
مهدی باقری؛ ایران شیخ ابادی؛ حسینعلی جاهد
چکیده
هدف: این پژوهش با هدف شناسایی مولفه های نظارتی راهبران آموزشی و تربیتی مدارس ابتدایی به منظور ارائه ی الگوی جامع برای آموزش و پرورش دولتی ایران انجام شد.
روش شناسی: روش این پژوهش، شیوه کیفی و اکتشافی (با استفاده از نظریه زمینه ای/ داده بنیاد)، از نظر هدف، کاربردی از نوع تحقیقات کاربردی و با توجه به هدف آن، توصیفی از نوع همبستگی بود. در ...
بیشتر
هدف: این پژوهش با هدف شناسایی مولفه های نظارتی راهبران آموزشی و تربیتی مدارس ابتدایی به منظور ارائه ی الگوی جامع برای آموزش و پرورش دولتی ایران انجام شد.
روش شناسی: روش این پژوهش، شیوه کیفی و اکتشافی (با استفاده از نظریه زمینه ای/ داده بنیاد)، از نظر هدف، کاربردی از نوع تحقیقات کاربردی و با توجه به هدف آن، توصیفی از نوع همبستگی بود. در این پژوهش داده ها با استفاده از متون و مصاحبه نیمه ساختمند جمع آوری شد. جامعه آماری در این پژوهش، شامل اساتید رشته علوم تربیتی و خبرگان آموزش و پرورش استان هرمزگان بود. بدین صورت که مصاحبه شونده ها خبرگان تعلیم و تربیت را در بر می گیرد و مصاحبه خبرگان تا اشباع نظری انجام شد. روش تحلیل داده ها در بخش کیفی بصورت تحلیل محتوا بود. مراحل کدگذاری مورد استفاده در این تحقیق شامل کدگذاری باز و محوری بود.
یافته ها: نتایج نشان داد، 8 شاخص اساسی برای الگوی نظارتی راهبران آموزشی و تربیتی در مدارس ابتدایی به دست آمد که عبارتست از: 1- رهبری در بهسازی آموزشی 2- رهبری در بهسازی برنامه درسی 3- رهبری در بهسازی کارکنان 4- مهارت نظری و علمی 5- مهارت فنی و فناوری 6- مهارت اخلاقی و حرفه ای 7- مهارت مدیریت و رهبری 8 - مهارت ارتباطی.
علوم اجتماعی
روانبخش جهانشاهی؛ منصور حقیقتیان؛ شاپور بهیان
چکیده
هدف: بسیاری از صاحبنظران حوزه جامعهشناسی و روانشناسی معتقدند که دوره نوجوانی آغاز مرحله شکلگیری هویت است و یکی از وظایف نهادهای اجتماعی کمک به بازتولید هویت ملی در نسل نوجوان و جوان میباشد. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی جامعهشناختی تاثیر عوامل فرهنگی بر بازتولید هویت ملی در دانشآموزان انجام شد.
روش: این مطالعه از نظر ...
بیشتر
هدف: بسیاری از صاحبنظران حوزه جامعهشناسی و روانشناسی معتقدند که دوره نوجوانی آغاز مرحله شکلگیری هویت است و یکی از وظایف نهادهای اجتماعی کمک به بازتولید هویت ملی در نسل نوجوان و جوان میباشد. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی جامعهشناختی تاثیر عوامل فرهنگی بر بازتولید هویت ملی در دانشآموزان انجام شد.
روش: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش کلیه نوجوانان 16-13 سال استان کهگیلویه و بویراحمد به تعداد 51339 نفر بودند که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 400 نفر در نظر گرفته شد و این تعداد با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه محققساخته (93 سوالی) بود که روایی صوری و محتوایی آن تایید و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ بالاتر از 70/0 برآورد شد. دادهها با روش تحلیل مسیر در نرمافزارهای SPSS و AMOS تحلیل شدند.
یافتهها: یافتهها نشان داد که هویت قومی و پایبندی به رسوم با بازتولید هویت ملی در دانشآموزان همبستگی مثبت و معنادار و گسترش فرهنگ تساهل و تسامح، بیسازمانی خانواده و گسترش فضای مجازی با بازتولید هویت ملی در آنان همبستگی منفی و معنادار داشت (001/0P<). همچنین، مدل جامعهشناختی تاثیر عوامل فرهنگی بر بازتولید هویت ملی در دانشآموزان برازش مناسبی داشت و در این مدل، عوامل فرهنگی بر بازتولید هویت ملی در دانشآموزان تاثیر مستقیم و معنادار داشت (001/0P<).
نتیجهگیری: طبق نتایج این مطالعه، عوامل فرهنگی تاثیر معناداری بر بازتولید هویت ملی در دانشآموزان داشتند. بنابراین، برای بازتولید هویت ملی در دانشآموزان میتوان زمینه بهبود عوامل فرهنگی را مهیّا ساخت.
علوم اجتماعی
لیدا اسماعیلی؛ اختر جمالی؛ نادر قلی قورچیان
چکیده
هدف: نیروی انسانی هر سازمانی عامل تعیینکنندهای در سازمان خود میباشد و ارتقاء هوش اجتماعی در نیروی انسانی سازمانهای آموزشی میتواند سبب بهبود کیفیت خدمات آموزش و یادگیری شود. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف شناسایی و واکاوی ابعاد و مولفههای ارتقاء هوش اجتماعی در میان اعضای هیأتعلمی دانشگاه فرهنگیان انجام شد.
روش: روش اجرای ...
بیشتر
هدف: نیروی انسانی هر سازمانی عامل تعیینکنندهای در سازمان خود میباشد و ارتقاء هوش اجتماعی در نیروی انسانی سازمانهای آموزشی میتواند سبب بهبود کیفیت خدمات آموزش و یادگیری شود. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف شناسایی و واکاوی ابعاد و مولفههای ارتقاء هوش اجتماعی در میان اعضای هیأتعلمی دانشگاه فرهنگیان انجام شد.
روش: روش اجرای مطالعه حاضر آمیخته (کیفی-کمّی) بود. جامعه پژوهش در بخش کیفی خبرگان حوزه مدیریت آموزشی، مدیریت فرهنگی، مدیریت منابع انسانی و روانشناسی اجتماعی در سال 1400 و در بخش کمّی اعضای هیأتعلمی دانشگاه فرهنگیان تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بودند. نمونه پژوهش در بخش کیفی طبق اصل اشباع نظری 20 نفر تعیین که این افراد با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و در بخش کمّی طبق فرمول کوکران 260 نفر تعیین که این افراد با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای بر اساس رشته تحصیلی انتخاب شدند. دادهها در بخش کیفی با مصاحبه نیمهساختاریافته گردآوری و با روش تحلیل محتوا در نرمافزار MAXQDA تحلیل شدند و در بخش کمّی با پرسشنامه محققساخته گردآوری و با روشهای تحلیل عاملی اکتشافی و مدلیابی معادلات ساختاری در نرمافزارهای SPSS و Smart PLS تحلیل شدند.
یافتهها: یافتههای بخش کیفی نشان داد که هوش اجتماعی در میان اعضای هیأتعلمی دانشگاه فرهنگیان دارای 55 شاخص، 9 مولفه و 3 بعد شامل ویژگیهای فردی (با مولفههای ویژگیهای شخصیتی و ارزیابی)، دانش و فناوری اجتماعی (با مولفههای کاربرد دانش، کاربست فناوری اطلاعات و تکنولوژی آموزشی) و مهارتهای اجتماعی (با مولفههای روابط درون و برون سازمانی، روابط عمومی، توانمندی در رشته تخصصی و مهارتهای مدیریتی) بود. یافتههای بخش کمّی نشان داد که بار عاملی، روایی محتوایی، میانگین واریانس استخراجشده و پایایی ابعاد و مولفهها تایید شد. افزون بر آن، مدل هوش اجتماعی بر هر سه بعد ویژگیهای فردی، دانش و فناوری اجتماعی و مهارتهای اجتماعی و هر یک از سه بعد مذکور بر مولفههای خود اثر مستقیم و معنیدار داشتند (05/0P<).
نتیجهگیری: متخصصان و برنامهریزان نظام آموزش عالی با توجه به ابعاد و مولفههای شناساییشده میتوانند از طریق ارتقاء هوش اجتماعی زمینه را برای بهبود آموزش و یادگیری دانشجویان فراهم آورند.
علوم اجتماعی
محمد دلقندی؛ محمد کریمی؛ حسن نودهی؛ مسلم چرابین
چکیده
هدف: با توجه به رشد و تحول فناوری اطلاعات و ارتباطات، شیوههای آموزش نیز تغییرهای گستردهای کردهاند. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی آموزش مجازی کارآمد در دانشگاه فرهنگیان انجام شد.روششناسی: این پژوهش از نظر هدف و شیوه اجرا بهترتیب کاربردی و توصیفی از نوع اکتشافی بودند. جامعه مطالعه حاضر همه مدیران و اساتید دانشگاههای ...
بیشتر
هدف: با توجه به رشد و تحول فناوری اطلاعات و ارتباطات، شیوههای آموزش نیز تغییرهای گستردهای کردهاند. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی آموزش مجازی کارآمد در دانشگاه فرهنگیان انجام شد.روششناسی: این پژوهش از نظر هدف و شیوه اجرا بهترتیب کاربردی و توصیفی از نوع اکتشافی بودند. جامعه مطالعه حاضر همه مدیران و اساتید دانشگاههای فرهنگیان استان خراسان رضوی شامل شش پردیس در سال 1400 بودند. نمونههای پژوهش حاضر طبق اصل اشباع نظری 13 نفر تعیین که پس از بررسی ملاکهای ورود به مطالعه با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. دادههای این مطالعه با مصاحبه نیمهساختاریافته جمعآوری (روایی با روش مثلثسازی تایید و پایایی با روش ضریب کاپای کوهن 87/0 بهدست آمد) و با روشهای تحلیل مضمون و سه دور دلفی تحلیل شدند.یافتهها: طبق تحلیل مصاحبهها، الگوی آموزش مجازی کارآمد در دانشگاه فرهنگیان 71 مضمون فرعی در قالب 12 مضمون اصلی داشت. در این مطالعه، مضمونهای اصلی شامل عوامل پداگوژیکی، عوامل تکنولوژیکی، عوامل سازمانی، مدیریت یکپارچه، آیندهنگری، کیفیت آموزشی هدفمند، سنجشپذیری، انعطافپذیری در آموزش، خدمات پشتیبانی، مدیریت دانش، سهولت دسترسی و اطلاعات و محتوا بودند. همچنین، پس از راند اوّل دلفی تعداد 9 مضمون فرعی و پس از راند دوّم دلفی تعداد 6 مضمون فرعی از الگوی آموزش مجازی کارآمد در دانشگاه فرهنگیان حذف شد و در راند سوّم دلفی همه مضمونهای فرعی مناسب ارزیابی شدند. در نتیجه، الگوی نهایی آموزش مجازی کارآمد در دانشگاه فرهنگیان 56 مضمون فرعی در قالب 12 مضمون اصلی داشت که الگوی مضمونهای اصلی آن ترسیم شد.بحث و نتیجهگیری: مدیران، مسئولان و برنامهریزان دانشگاه فرهنگیان طبق الگوی طراحیشده آموزش مجازی کارآمد در دانشگاه فرهنگیان میتوانند شرایط را برای بهبود وضعیت موجود آموزش بهویژه آموزش مجازی در این دانشگاه ارتقاء ببخشند.
علوم اجتماعی
عاطفه محکم کار؛ فاطمه شاطریان؛ اعظم نیکوکار
چکیده
هدف: هوش موفق میتوانند سبب بهبود بسیاری از ویژگیهای روانشناختی و تحصیلی شود و با توجه به اهمیت خودآگاهی هیجانی و اشتیاق تحصیلی، پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مبتنی بر هوش موفق بر خودآگاهی هیجانی و اشتیاق تحصیلی دانشآموزان دوره دوم متوسطه انجام شد.
روش: این مطالعه نیمهتجربی با طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری همراه ...
بیشتر
هدف: هوش موفق میتوانند سبب بهبود بسیاری از ویژگیهای روانشناختی و تحصیلی شود و با توجه به اهمیت خودآگاهی هیجانی و اشتیاق تحصیلی، پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مبتنی بر هوش موفق بر خودآگاهی هیجانی و اشتیاق تحصیلی دانشآموزان دوره دوم متوسطه انجام شد.
روش: این مطالعه نیمهتجربی با طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری همراه با گروههای آزمایش و کنترل بود. جامعه پژوهش حاضر همه دانشآموزان پایههای دهم و یازدهم شاخه نظری شهرستان ساوه در سال تحصیلی 2-1401 بودند که حجم نمونه بر اساس نرمافزار G Power برابر با 25 نفر برای هر گروه محاسبه شد. بنابراین، 50 نفر با روش هدفمند انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش 10 جلسه 75 دقیقهای تحت آموزش مبتنی بر هوش موفق قرار گرفت و گروه کنترل در این مدت هیچ مداخلهای دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه تجدیدنظرشده خودآگاهی هیجانی ریفی و همکاران (2008) و پرسشنامه اشتیاق تحصیلی شافلی و همکاران (2002) بودند که شاخصهای روانسنجی آنها تایید شد. در این مطالعه، برای تحلیل دادهها از روش تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرمافزار SPSS استفاده شد.
یافتهها: یافتهها نشان داد که بین گروههای آزمایش و کنترل در مراحل پسآزمون و پیگیری از نظر خودآگاهی هیجانی و اشتیاق تحصیلی تفاوت معناداری وجود داشت. به عبارت دیگر، آموزش مبتنی بر هوش موفق باعث افزایش خودآگاهی هیجانی و اشتیاق تحصیلی دانشآموزان دوره دوم متوسطه شد و نتایج در مرحله پیگیری نیز باقی ماند (05/0P<).
نتیجهگیری: با توجه به اثربخشی آموزشی مبتنی بر هوش موفق بر افزایش خودآگاهی هیجانی و اشتیاق تحصیلی دانشآموزان دوره دوم متوسطه، برای بهبود ویژگیهای روانشناختی و تحصیلی دانشآموزان میتوان از روش آموزش مبتنی بر هوش موفق استفاده کرد
علوم اجتماعی
امیرحسین شکوفی مقیمان؛ پریناز بنیسی؛ مریم مصلح
چکیده
زمینه و هدف: با تبدیل مدرسه به سازمان یادگیرنده، به تدریج جامعه به سمت توسعه و یادگیری مادام العمر رهنمون میشود. از این رو امروزه تبدیل مدارس به سازمانی یادگیرنده مساله ای مهم می باشد و برای تحقق آن باید به درک و بینش درستی از برخی مفاهیم و مسائل پیرامونی آن رسید. بنابراین هدف پژوهش حاضر، تدوین و برازش مدل عوامل مرتبط با توسعه مدارس ...
بیشتر
زمینه و هدف: با تبدیل مدرسه به سازمان یادگیرنده، به تدریج جامعه به سمت توسعه و یادگیری مادام العمر رهنمون میشود. از این رو امروزه تبدیل مدارس به سازمانی یادگیرنده مساله ای مهم می باشد و برای تحقق آن باید به درک و بینش درستی از برخی مفاهیم و مسائل پیرامونی آن رسید. بنابراین هدف پژوهش حاضر، تدوین و برازش مدل عوامل مرتبط با توسعه مدارس دولتی یادگیرنده است.
روش: رویکرد پژوهش، کیفی و کمی است و از طریق نمونه گیری هدفمند با 22 نفر از خبرگان وزارت آموزش و پرورش و مدارس در شهر تهران تا دستیابی به اشباع نظری مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد و در نهایت بر اساس نتایج بخش کیفی، پرسشنامه ای طراحی گردید و در بین خبرگان پخش شد. برای تدوین مدل توسعه مدارس یادگیرنده، تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از تئوری داده بنیاد و از طریق نرم افزار مکس کیودا صورت گرفت. همچنین تعیین برازش مدل مربوطه از طریق معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس انجام شد.
یافته ها: پس از انجام مصاحبههای کیفی و کدگذاریها، مقولههای کلی، مقولههای فرعی و مفاهیم شناسایی و عوامل علی، زمینهای، مداخلهای، راهبردها و پیامدهای توسعه مدارس یادگیرنده مشخص گردید و در نهایت مدل توسعه مدارس یادگیرنده با 6 بعد اصلی و 17 مقوله فرعی و 221 شاخص طراحی شد. همچنین برازش مدل استخراج شده مورد تایید قرار گرفت.
نتایج: آموزش و پرورش ایران باید همزمان با تحول در رویکردهای آموزشی در جهان، زمینه شکل گیری مدارس یادگیرنده را فراهم نماید و در این مدارس، فرآیندهای یادگیری تقویت شده و محیط تعاملی یکپارچه برای ارتقای مهارتهای کلیدی دانش آموزان فراهم شود تا تمامی ذینفعان از مزایای توسعه مدارس یادگیرنده بهرهمند شوند.
علوم اجتماعی
بی بی نعیمه شیخ؛ کامبیز اسماعیل نیا شیروانی؛ مریم صفری؛ معصومه باقرپور
چکیده
هدف: آموزش همراه با ایدهیابی و پرورش خلاقیت در مدارس بهویژه در هنرستانها از اهمیت خاصی برخوردار میباشد. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل آموزش همراه با تولید مبتنی بر ایدهیابی و پرورش خلاقیت در هنرستانهای استان گلستان انجام شد.
روش: این مطالعه با رویکرد کیفی انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر، خبرگان آشنا به حیطه پژوهش ...
بیشتر
هدف: آموزش همراه با ایدهیابی و پرورش خلاقیت در مدارس بهویژه در هنرستانها از اهمیت خاصی برخوردار میباشد. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل آموزش همراه با تولید مبتنی بر ایدهیابی و پرورش خلاقیت در هنرستانهای استان گلستان انجام شد.
روش: این مطالعه با رویکرد کیفی انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر، خبرگان آشنا به حیطه پژوهش بودند که طبق اصل اشباع نظری 20 نفر از آنها با روش نمونهگیری هدفمند بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار این مطالعه، مصاحبه نیمهساختاریافته بود که روایی آن با روش محتوایی 76/0 و پایایی آن با روش ضریب توافق بین دو کدگذار 89/0 محاسبه شد. دادههای پژوهش حاضر با روش کدگذاری در نرمافزار مکسکیودا تحلیل شدند.
یافتهها: یافتهها نشان داد که مدل آموزش همراه با تولید مبتنی بر ایدهیابی و پرورش خلاقیت در هنرستانهای استان گلستان دارای 56 مولفه و 11 بعد داشت. ابعاد مدل مذکور شامل محتوا و سازماندهی (با 5 مولفه)، اهداف برنامهدرسی (با 14 مولفه)، راهبردهای تدریس و یادگیری (با 7 مولفه)، ارتباط با بازار کار (با 3 مولفه)، مشارکت در تولید برنامهدرسی (با 2 مولفه)، آموزش و مشاوره (با 4 مولفه)، اصول تدوین (با 3 مولفه)، ارزشیابی (با 7 مولفه)، فعالسازی مکان و تسهیل در تولید (با 5 مولفه)، تعامل مستمر با مراکز علمی (با 3 مولفه) و ویژگیهای برنامهدرسی (با 3 مولفه) بودند.
نتیجهگیری: متخصصان و برنامهریزان نظام آموزشی بهویژه نظام آموزش هنرستانها با توجه به ابعاد و مولفههای شناساییشده میتوانند زمینه را برای بهبود آموزش همراه با تولید مبتنی بر ایدهیابی و پرورش خلاقیت در هنرستانها فراهم آورند.
علوم اجتماعی
فاطمه رادپور؛ بهزاد فرخ سرشت؛ داود کیاکجوری؛ حسینعلی تقی پور
چکیده
هدف: مهارتهای ارتباطی مدیران یکی از مهمترین عوامل استمرار موفقیت در هر سازمانی است و برای این منظور شناخت ویژگیهای شخصیتی مدیران برای ارتقای مهارتهای ارتباطی آنان مهم و ضروری میباشد. بنابراین، هدف این مطالعه طراحی الگوی ابعاد شخصیتی موثر بر میزان مهارتهای ارتباطی مدیران بود.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از ...
بیشتر
هدف: مهارتهای ارتباطی مدیران یکی از مهمترین عوامل استمرار موفقیت در هر سازمانی است و برای این منظور شناخت ویژگیهای شخصیتی مدیران برای ارتقای مهارتهای ارتباطی آنان مهم و ضروری میباشد. بنابراین، هدف این مطالعه طراحی الگوی ابعاد شخصیتی موثر بر میزان مهارتهای ارتباطی مدیران بود.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه پژوهش مدیران و معاونین شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی ایران بودند که حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان 191 نفر تعیین، اما 210 پرسشنامه بین مدیران و معاونین توزیع شد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه محققساخته ابعاد شخصیتی مدیران (35 سوال) و پرسشنامه مهارتهای ارتباطی مدیران (18 سوال) بودند. دادهها با روشهای تحلیل عاملی اکتشافی و مدلسازی معادلات ساختاری در نرمافزارهای SPSS و Amos تحلیل شدند.یافتهها: یافتهها نشان داد که تعداد 10 پرسشنامه به دلیل ناقصبودن از تحلیلها حذف شدند و تحلیلها برای 200 نفر انجام شد. یافتههای تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که تعداد 9 سوال به دلیل بار عاملی کم از پرسشنامه ابعاد شخصیتی مدیران حذف و فرم نهایی 26 سوال در 6 مولفه صداقت، برونگرایی، وجدان کاری، انعطافپذیری، سازگاری و مسئولیتپذیری داشت و این شش مولفه توانستند 37/80 درصد از واریانس کل را تبیین کنند. همچنین، میزان بار عاملی هر شش مولفه بالاتر از 70/0 و میزان میانگین واریانس استخراجشده همه آنها بالاتر از 50/0 و پایایی آلفای کرونباخ و ترکیبی همه آنها بالاتر از 70/0 بهدست آمد. علاوه بر آن، الگوی ابعاد شخصیتی موثر بر میزان مهارتهای ارتباطی مدیران برازش مناسبی داشت و در الگوی مذکور هر شش مولفه صداقت، برونگرایی، وجدان کاری، انعطافپذیری، سازگاری و مسئولیتپذیری بر مهارتهای ارتباطی مدیران اثر مستقیم و معنیدار داشتند (001/0P<).بحث و نتیجهگیری: نتایج این مطالعه حاکی از تاثیر هر شش مولفه صداقت، برونگرایی، وجدان کاری، انعطافپذیری، سازگاری و مسئولیتپذیری بر مهارتهای ارتباطی مدیران بود. بنابراین، برای بهبود مهارتهای ارتباطی مدیران میتوان از طریق بهبود شرایط کاری و کارگاههای آموزشی زمینه را برای افزایش و ارتقای ابعاد شخصیتی مدیران فراهم نمود.
علوم اجتماعی
محمد حمزه منصور الطالبی؛ مهرداد صادقی؛ ریاض حسین عبیس المرشدی؛ سعید شریفی
چکیده
هدف: رفتار شهروندی سازمانی نقش مهمی در بهبود کیفیت خدمات سازمانها از جمله سازمان آموزشوپرورش دارد. بنابراین، هدف این مطالعه ارزیابی رابطه بین مقولههای مدل شهروندی سازمانی در آموزشوپرورش بود.روش: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش مدیران و کارکنان آموزشوپرورش استان بابل ...
بیشتر
هدف: رفتار شهروندی سازمانی نقش مهمی در بهبود کیفیت خدمات سازمانها از جمله سازمان آموزشوپرورش دارد. بنابراین، هدف این مطالعه ارزیابی رابطه بین مقولههای مدل شهروندی سازمانی در آموزشوپرورش بود.روش: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش مدیران و کارکنان آموزشوپرورش استان بابل در کشور عراق بودند و طبق فرمول کوکران حجم نمونه 385 نفر تعیین که این تعداد با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه محققساخته شهروندی سازمانی در آموزشوپرورش با 61 گویه بود که دادههای آن با روشهای تحلیل عاملی اکتشافی و حداقل مربعات جزئی در نرمافزارهای SPSS-22و Smart-PLS-4 تحلیل شدند.یافتهها: یافتهها نشان داد که پدیده محوری شهروندی سازمانی در آموزشوپرورش دارای 10 مولفه در 5 مقوله شرایط علّی، شرایط زمینهای، شرایطه مداخلهگر، راهبردها و پیامدها (هر کدام دو مولفه) بود که همه مولفهها بار عاملی بالاتر از 50/0 و همه آنها پایایی کرونباخ و ترکیبی بالاتر از 70/0 داشتند. همچنین، ضرایب همبستگی مقولههای شرایط علّی، شرایط زمینهای، شرایطه مداخلهگر، پدیده محوری، راهبردها و پیامدها کمتر از 45/0 و حاکی از عدم همپوشانی آنها بود. علاوه بر آن، با توجه به شاخصهای اشتراک و افزونگی، مدل شهروندی سازمانی در آموزشوپرورش برازش مناسبی داشت و اثر شرایط علّی، شرایط زمینهای و شرایطه مداخلهگر بر پدیده محوری، اثر پدیده محوری بر راهبردها و اثر راهبردها بر پیامدها معنادار بود (05/0P<).نتیجهگیری: مدل طراحیشده شهروندی سازمانی در آموزشوپرورش میتواند به مدیران، مسئولان و برنامهریزان آموزشوپرورش در طراحی برنامههایی جهت بهبود شهروندی سازمانی در این سازمان کمک نماید.
علوم اجتماعی
فاطمه شریفی گل زردی؛ علی محبی؛ روح الله کریمی خویگانی
چکیده
هدف: تربیت اقتصادی یکی از نیازهای روز برای همه افراد از جمله دانشآموزان میباشد. بنابراین، هدف این مطالعه شناسایی مولفههای مفهوم تربیت اقتصادی در دوره تحصیلی متوسطه اول بود.روش شناسی: پژوهش حاضر دارای رویکردی کیفی و از نظر هدف، پژوهشی کاربردی بود. جامعه آماری این مطالعه همه اسناد 15 سال اخیر مرتبط با حیطه پژوهش حاضر شامل مقالهها، ...
بیشتر
هدف: تربیت اقتصادی یکی از نیازهای روز برای همه افراد از جمله دانشآموزان میباشد. بنابراین، هدف این مطالعه شناسایی مولفههای مفهوم تربیت اقتصادی در دوره تحصیلی متوسطه اول بود.روش شناسی: پژوهش حاضر دارای رویکردی کیفی و از نظر هدف، پژوهشی کاربردی بود. جامعه آماری این مطالعه همه اسناد 15 سال اخیر مرتبط با حیطه پژوهش حاضر شامل مقالهها، پایاننامههای کارشناسی ارشد، رسالههای دکتری و کتابها بودند. جامعه این مطالعه شامل 179 مقاله، 22 پایاننامه کارشناسی ارشد، 5 رساله دکتری و 11 کتاب بود که 23 مورد از آنها با روش نمونهگیری هدفمند بهعنوان نمونه انتخاب شدند. دادههای این مطالعه با روش یادداشتبرداری گردآوری و با روش کدگذاری طبق رویکرد سنتزپژوهی تحلیل شدند.یافتهها: نتایج یافتهها نشان داد که مفهوم تربیت اقتصادی در دوره تحصیلی متوسطه اول 30 مولفه فرعی و 13 مولفه اصلی داشت. مولفههای اصلی مفهوم تربیت اقتصادی در دوره تحصیلی متوسطه اول شامل سواد مالی (با 3 مولفه فرعی)، بینش اقتصادی (با 1 مولفه فرعی)، حفظ و توسعه منابع اقتصادی و مالی (با 2 مولفه فرعی)، الگوی صحیح مصرف (با 2 مولفه فرعی)، رابطه پسانداز و سرمایهگذاری (با 3 مولفه فرعی)، مدیریت بودجه (با 3 مولفه فرعی)، مسئولیتپذیری و تعهد اجتماعی (با 1 مولفه فرعی)، تخصصگرایی و نوآوری (با 2 مولفه فرعی)، رعایت حقوق دیگران (با 2 مولفه فرعی)، اخلاقمحوری (با 3 مولفه فرعی)، ارزشمند دانستن کار (با 5 مولفه فرعی)، فرصتشناسی (با 2 مولفه فرعی) و مدارا (با 1 مولفه فرعی) بود.بحث و نتیجهگیری: با توجه به یافتههای این مطالعه، برای تربیت اقتصادی دانشآموزان متوسطه اول میتوان مولفههای اصلی و فرعی شناساییشده را به آنها آموزش داد.
علوم اجتماعی
رمضان جنتی؛ مریم افضل خانی؛ هادی رزقی شیرسوار
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر بر توسعه مشارکت معلمان و دانش آموزان در فعالیتهای پژوهشی (مراکز پژوهشسراهای دانش آموزی) انجام شد.روش شناسی: مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود جامعه پژوهش خبرگان حوزه پژوهشسراهای دانشآموزی استان سمنان در سال 1401-1400 بودند که از میان آنان طبق اصل اشباع نظری ۱۶ نفر ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر بر توسعه مشارکت معلمان و دانش آموزان در فعالیتهای پژوهشی (مراکز پژوهشسراهای دانش آموزی) انجام شد.روش شناسی: مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود جامعه پژوهش خبرگان حوزه پژوهشسراهای دانشآموزی استان سمنان در سال 1401-1400 بودند که از میان آنان طبق اصل اشباع نظری ۱۶ نفر با روشهای نمونهگیری هدفمند و گلوله برفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها مصاحبه نیمه ساختار یافته بود که روایی آن با روش مثلث سازی تایید و پایایی آن با روش ضریب کاپایی کوهن ۶۲ درصد به دست آمد. دادهها با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی در نرمافزار MAXQDA 2020 تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که عوامل موثر بر توسعه مشارکت معلمان و دانش آموزان در فعالیتهای پژوهشی شامل 18 مفهوم، ۶ مقوله فرعی و 3 مقوله اصلی بود. مقولههای اصلی شامل ساختار پژوهشسرا (با دو مقوله فرعی سیستم پاداش دهی و قدردانی از تلاشهای معلمان و دانش آموزان و شرایط به کارگیری و اصول اخلاقی در فرایند آن)، ماموریت و چشم انداز شفاف پژوهش سرا (با دو مقوله فرعی تدوین برنامه استراتژیک و تدوین مشخص اهداف، رسالت ها، ارزش ها و چشم اندازها) و قوانین، مقررات و سیاست گذاری ها (با دومقوله فرعی انعطاف پذیری در فرآیند بکارگیری معلمان،دانشجو معلمان و دانشجویان مستعد و افزودن امتیاز در ارزشیابی سالانه و رتبه بندی) بودند.بحث و نتیجه گیری: با توجه به عوامل مؤثر شناسایی شده بر توسعه مشارکت معلمان و دانش آموزان در فعالیت های پژوهشی(مراکز پژوهش سرای دانش آموزی)، برنامه ریزی جهت توسعه مشارکت آنان ضروری است که از طریق عوامل شناسایی شده محقق می شود.
علوم اجتماعی
شکوه جمالی زواره؛ غلامرضا منشئی؛ محمدعلی نادی
چکیده
هدف: یکی ازمسائل مهم ومخرب درنظام آموزش عالی رفتارهای ناکارامد اساتید دانشگاه میباشد که کمتر موردتوجه قرارگرفته وتاکنون معیار عینی جامعی برای بررسی آن طراحی نشده است. لذا هدف این مطالعه تدوین، رواسازی و اعتباریابی پرسشنامه ای جهت بررسی رفتارهای ناکارآمد اساتید دانشگاهها بود.روش: این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه اماری ...
بیشتر
هدف: یکی ازمسائل مهم ومخرب درنظام آموزش عالی رفتارهای ناکارامد اساتید دانشگاه میباشد که کمتر موردتوجه قرارگرفته وتاکنون معیار عینی جامعی برای بررسی آن طراحی نشده است. لذا هدف این مطالعه تدوین، رواسازی و اعتباریابی پرسشنامه ای جهت بررسی رفتارهای ناکارآمد اساتید دانشگاهها بود.روش: این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه اماری شامل همه اعضای هیأتعلمی پنج دانشگاه شهرتهران(شامل دانشگاه تهران، دانشگاه شهید بهشتی، دانشگاه خوارزمی، دانشگاه علامه طباطبایی و دانشگاه تربیت مدرس) در سال تحصیلی 99-1398 بود که123 نفر از آنها با روش نمونهگیری در دسترس بعنوان گروه نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه محققساخته رفتارهای ناکارآمد اساتید دانشگاهها با 64 گویه در سه عامل آموزشی (با 3 مولفه)، پژوهشی (با 4 مولفه) و ارتباطی (با 5 مولفه) بود. دادهها با روشهای نسبت روایی محتوایی، شاخص روایی محتوایی و تحلیل عاملی اکتشافی در نرمافزارهای SPSS و Smart-PLS تحلیل شدند.یافتهها: نتایج نسبت روایی محتوایی و شاخص روایی محتوایی را برای هر سه عامل آموزشی، پژوهشی و ارتباطی و مولفههای هر یک از آنها بالاتر از 80/0 نشان داد. همچنین، نتایج تحلیل عاملی اکتشافی برای رفتارهای ناکارآمد اساتید دانشگاهها سه عامل و12مولفه رانشان داد ؛ بهطوری که عامل اول یعنی عامل آموزشی 3 مولفه، عامل دوم یعنی عامل پژوهشی 4 مولفه و عامل سوم یعنی عامل ارتباطی 5 مولفه رابه خود اختصاص دادند. نتایج، بار عاملی بالاتر از 60/0 و پایایی کرونباخ و ترکیبی بالاتر از 70/0 را برای همه موارد نشان داد. علاوه بر آن، مقادیر R2 برای همه عاملها و مولفهها بالاتر از 50/0 و شاخص GOF برابر با 43/0 بهدست آمد که حاکی از برازش مناسب مدل بود. مدل رفتارهای ناکارآمد اساتید دانشگاهها در حالتهای بار عاملی و آزمون تی ترسیم شد که بر اساس آن، رفتارهای ناکارآمد اساتید دانشگاهها بر عاملهای آموزشی، پژوهشی و ارتباطی و هر عامل بر مولفههای آن به دلیل آماره تی بالاتر از 96/1 اثر معنادار داشت.نتیجهگیری: پرسشنامه پژوهش حاضر، ابزاری روا و پایا برای سنجش رفتارهای ناکارآمد اساتید دانشگاهی میباشد. بنابراین، مدیران و مسئولان دانشگاهی میتوانند درسنجش میزان رفتارهای ناکارآمد اساتید تحت نظارت خود به منظور طراحی برنامههای پیشگیرانه یا کاهش دهنده این رفتارها ازآن بهره ببرند.
علوم اجتماعی
شراره رضاپور؛ کیومرث نیازآذری؛ نگین جباری
چکیده
هدف: شیوع کووید-19 تقریباً بر همه جنبه های زندگی از جمله آموزش تأثیر گذاشته و فناوری تقریباً به طور کامل جایگزین محیط آموزشی و یادگیری حضوری مرسوم شده است. رایانش ابری به طور گسترده در آموزش، به ویژه در آموزش عالی، برای دسترسی آنلاین و به اشتراک گذاری منابع آموزشی، اطلاعات آموزشی، یادداشت ها، سخنرانی ها و ارزیابی های آکادمیک استفاده ...
بیشتر
هدف: شیوع کووید-19 تقریباً بر همه جنبه های زندگی از جمله آموزش تأثیر گذاشته و فناوری تقریباً به طور کامل جایگزین محیط آموزشی و یادگیری حضوری مرسوم شده است. رایانش ابری به طور گسترده در آموزش، به ویژه در آموزش عالی، برای دسترسی آنلاین و به اشتراک گذاری منابع آموزشی، اطلاعات آموزشی، یادداشت ها، سخنرانی ها و ارزیابی های آکادمیک استفاده می شود. بنابراین، این مطالعه به بررسی الگوی پارادایمی پذیرش رایانش ابری در مؤسسات آموزشی با بسط نظریه آمادگی فناوری پرداخت.روششناسی: این پژوهش از نوع کیفی است که با به کارگیری نظریه داده بنیاد انجام شد. محدوده مطالعات ادارات آموزش و پرورش استان گلستان و جامعه آماری پژوهش خبرگان آگاه به حوزه تحقیق بودند که نمونه گیری از آن ها به صورت هدفمند و با روشهای نمونهگیری هدفمند و گلوله برفی انجام پذیرفت. ابزار گردآوری داده در این پژوهش مصاحبه از نوع نیمه ساختاریافته بود که پس از 13 مصاحبه به اشباع نظری رسید. جهت تعیین روایی از معیار مقبولیت و جهت تعیین پایایی از روش توافق درونی با مقدار 4/76 درصد استفاده شد. داده ها طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند.یافتهها: یافتهها نشان داد که 55 مقوله فرعی در 8 مقوله اصلی با رویکرد دادهبنیاد شناسایی شد؛ بهطوری که برای شرایط علّی یک مقوله اصلی توانمندسازی مدیران و معلمان آموزشوپرورش، برای شرایط زمینهای دو مقوله اصلی تقویت زیرساختهای یادگیری ابر در آموزش سازمانی و تشکیل انجمنهای یادگیری پشتیبان، برای شرایط مداخلهگر دو مقوله اصلی امنیت و اعتماد، برای پدیده محوری یک مقوله اصلی نظام مدیریت آموزشی، برای راهبردها دو مقوله اصلی توسعه نظام برنامهدرسی و استفاده از تکنولوژی خدمات ابری در زمینه آموزش الکترونیکی و برای پیامدها یک مقوله اصلی پیامدها شناسایی شد. در نهایت، الگوی پارادایمی پذیرش رایانش ابری در مؤسسات آموزشی با بسط نظریه آمادگی فناوری با رویکرد کیفی دادهبنیاد ترسیم شد.نتیجهگیری: الگوی پارادایمی پذیرش رایانش ابری در مؤسسات آموزشی با بسط نظریه آمادگی فناوری میتواند به متخصصان و برنامهریزان نظامهای آموزشی در بهبود شرایط آموزشی کمک نماید.
علوم اجتماعی
سیده خدیجه جمالی؛ سید موسی کافی؛ عباس ابوالقاسمی؛ بهمن اکبری
چکیده
هدف: کار اجباری برای کودکان دارای پیامدهای منفی شناختی، اجتماعی و عاطفی است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش تئوری انتخاب و فلسفه کندوکاو بر کفایت اجتماعی و جهتگیری هدف کودکان کار انجام شد.روششناسی: پژوهش حاضر نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش کودکان کار شهرستان رشت ...
بیشتر
هدف: کار اجباری برای کودکان دارای پیامدهای منفی شناختی، اجتماعی و عاطفی است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش تئوری انتخاب و فلسفه کندوکاو بر کفایت اجتماعی و جهتگیری هدف کودکان کار انجام شد.روششناسی: پژوهش حاضر نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش کودکان کار شهرستان رشت در سال 1400 بودند. تعداد 45 نفر از کودکان کار با روش نمونهگیری در دسترس بهعنوان نمونه انتخاب و با روش تصادفی ساده با کمک قرعهکشی در سه گروه مساوی شامل گروههای آموزش تئوری انتخاب، آموزش فلسفه کندوکاو و کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش اول 8 جلسه تحت آموزش تئوری انتخاب و گروه آزمایش دوم 10 جلسه تحت آموزش فلسفه کندوکاو قرار گرفت و گروه کنترل آموزشی ندید. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامههای کفایت اجتماعی (Felner, 2002) و جهتگیری هدف (Midgley et al., 1998) بودند و دادههای حاصل از آن با روشهای تحلیل کوواریانس تکمتغیری و چندمتغیری و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرمافزار SPSS تحلیل شدند.یافتهها: یافتهها نشان داد که آموزش در هر دو گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل باعث افزایش کفایت اجتماعی و جهتگیری هدف تسلطی گرایشی، تسلطی اجتنابی و عملکردی گرایشی در کودکان کار شد (05/0P<)، اما در جهتگیری هدف عملکردی اجتنابی بین آنها تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0P>). همچنین، بین گروههای آزمایش آموزش تئوری انتخاب و فلسفه کندوکاو از نظر هیچ یک از متغیرهای کفایت اجتماعی و جهتگیری هدف تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0P>).نتیجهگیری: با توجه به نتایج برای بهبود کفایت اجتماعی و جهتگیری هدف کودکان کار میتوان از روشهای آموزش تئوری انتخاب و فلسفه کندوکاو استفاده کرد.
علوم اجتماعی
زهرا صادقلو؛ لادن سلیمی؛ وحید فلاح
چکیده
هدف: با توجه به رشد روزافزون استفاده از بازیهای دیجیتال و غیردیجیتال، هدف این مطالعه طراحی الگوی برنامهدرسی آموزش مبتنی بر بازی غیردیجیتال با رویکرد هایاسکوپ برای دانشجو معلمان بود.روش شناسی: مطالعه حاضر از نظر هدف، کاربردی، از نظر زمان، مقطعی و از نظر شیوه اجرا، کیفی بود. جامعه مطالعه خبرگان و متخصصان برنامهدرسی و بازیهای ...
بیشتر
هدف: با توجه به رشد روزافزون استفاده از بازیهای دیجیتال و غیردیجیتال، هدف این مطالعه طراحی الگوی برنامهدرسی آموزش مبتنی بر بازی غیردیجیتال با رویکرد هایاسکوپ برای دانشجو معلمان بود.روش شناسی: مطالعه حاضر از نظر هدف، کاربردی، از نظر زمان، مقطعی و از نظر شیوه اجرا، کیفی بود. جامعه مطالعه خبرگان و متخصصان برنامهدرسی و بازیهای آموزشی بودند که طبق اصل اشباع نظری تعداد 14 نفر از آنها با روش نمونهگیری هدفمند بهعنوان نمونه انتخاب شدند. دادهها با مصاحبه نیمهساختاریافته گردآوری و با روش تحلیل کدگذاری در نرمافزار MAXQDA تحلیل شدند.یافتهها: یافتهها نشان داد که الگوی برنامهدرسی آموزش مبتنی بر بازی غیردیجیتال با رویکرد هایاسکوپ برای دانشجو معلمان 79 مفهوم، 24 زیرمقوله و 11 مقوله داشت. در این الگو، برای اهداف برنامهدرسی 28 مفهوم، 9 زیرمقوله و 4 مقوله شامل رشد ذهنی کودک (با 2 زیرمقوله بهبود مهارتهای شناختی و رشد ذهنی)، بهبود مهارتهای اجتماعی و عاطفی کودک (با 2 زیرمقوله مهارتهای عاطفی و شخصیتی و مهارتهای اجتماعی)، بهبود انگیزه و آمادگی (با 2 زیرمقوله آمادهسازی کودک و فعالیت کودک) و رشد معنوی و فرهنگی کودک (با 3 زیر مقوله رشد معنوی، رشد فرهنگی و رشد و توسعه کلی)، برای محتوای برنامهدرسی 23 مفهوم، 6 زیرمقوله و 3 مقوله شامل آموزش شناختی (با 2 زیرمقوله آموزش آکادمیک و مهارتهای ذهنی)، موضوعهای اجتماعی و هنری (با 2 زیرمقوله مهارتهای اجتماعی و آموزش هنری) و آموزش و رشد کلی (با 2 زیرمقوله موضوعهای کلی و رشد جسمانی)، برای روشهای یاددهی و یادگیری برنامهدرسی 18 مفهوم، 5 زیرمقوله و 2 مقوله شامل روشهای گروهی و فعال (با 3 زیرمقوله آموزش از طریق بازی، آموزش گروهی و روشهای فعال) و روشهای فردی و مستقیم (با 2 زیرمقوله روش هنری و روش شناختی) و برای ارزشیابی برنامهدرسی 10 مفهوم، 4 زیرمقوله و 2 مقوله شامل روشهای غیرفعال (با 2 زیرمقوله مشاهده و روشهای کتبی) و روشهای فعال (با 2 زیرمقوله روشهای عملکردی و روشهای گروهی) شناسایی شد.بحث و نتیجهگیری: نتایج این مطالعه درباره الگوی برنامهدرسی آموزش مبتنی بر بازی غیردیجیتال با رویکرد هایاسکوپ برای دانشجو معلمان میتواند توسط متخصصان و برنامهریزان برنامهدرسی دانشگاه فرهنگیان جهت بهبود برنامهدرسی مبتنی بر بازی مورد استفاده قرار گیرد.
علوم اجتماعی
سعید شفاهی؛ علیرضا چناری؛ صغری افکانه
چکیده
هدف: مدیریت دانش نقش مهمی در رشد و توسعه سازمانهای مختلف بهویژه سازمانهای آموزشی دارد. بنابراین، هدف این مطالعه بررسی تاثیر شاخصهای توسعه آینده پژوهی مدیریت دانش در دانشگاههای آزاد اسلامی استان تهران بود.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا مقطعی بود. جامعه پژوهش همه اعضای هیأتعلمی و حقالتدریس دانشکدههای ...
بیشتر
هدف: مدیریت دانش نقش مهمی در رشد و توسعه سازمانهای مختلف بهویژه سازمانهای آموزشی دارد. بنابراین، هدف این مطالعه بررسی تاثیر شاخصهای توسعه آینده پژوهی مدیریت دانش در دانشگاههای آزاد اسلامی استان تهران بود.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا مقطعی بود. جامعه پژوهش همه اعضای هیأتعلمی و حقالتدریس دانشکدههای علوم تربیتی دانشگاههای آزاد اسلامی استان تهران در سال تحصیلی 1402-1401 به تعداد 210 نفر بودند. نمونه پژوهش بر اساس جدول کرجسی و مورگان 160 نفر برآورد که با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه محققساخته توسعه آینده پژوهی مدیریت دانش (67 گویه) بود که روایی صوری آن توسط خبرگان دانشگاهی تایید و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ 92/0 محاسبه شد. دادهها با روشهای تحلیل عاملی اکتشافی و معادلات ساختاری در نرمافزارهای SPSS نسخه 23 و LISREL نسخه 7/8 تحلیل شدند.یافتهها: یافتهها نشان داد که توسعه آینده پژوهی مدیریت دانش دارای 67 گویه در 14 عامل و 6 بعد ساختار سازمانی و زیرساخت فناوری اطلاعات بهعنوان عوامل علّی، بسترهای فرهنگی موثر بر توسعه آینده پژوهی و راهبردهای مدیریتی بهعنوان عوامل زمینهساز، همسویی دانشگاه با نیازهای تحولی جامعه و سیاستگذاریهای آموزش عالی بهعنوان عوامل مداخلهگر، خلق دانش، تسهیم دانش، بهکارگیری دانش و ذخیرهسازی دانش بهعنوان پدیده محوری، تحول در سیستم آموزشی و نهادینهشدن آیندهنگاری و خطمشیگذاری بهعنوان راهبردها و توسعه هوشیاری سازمانی و بهرهوری نیروی انسانی بهعنوان پیامدها بود؛ بهطوری که همه عاملها دارای نسبت روایی محتوایی بالاتر از 70/0، میانگین واریانس استخراجشده بالاتر از 5/0 و پایایی کرونباخ بالاتر از 80/0 بودند. مدل شاخصهای توسعه آینده پژوهی مدیریت دانش در دانشگاههای آزاد اسلامی استان تهران برازش مناسبی داشت. در این مدل هر یک از عاملها بر بعد مربوط به خود و عوامل علّی بر عوامل زمینهساز، عوامل مداخلهگر و پدیده محوری تاثیر مستقیم و معنادار، عوامل زمینهساز، عوامل مداخلهگر و پدیده محوری بر راهبردها و عوامل زمینهساز، پدیده محوری و راهبردها بر پیامدها تاثیر مستقیم و معنادار داشتند (001/0P<).بحث و نتیجهگیری: نتایج این مطالعه میتواند توسط مدیران و مسئولان نظامهای آموزشی بهویژه نظام آموزش عالی با هدف توسعه آینده پژوهی مدیریت دانش در راستای ایجاد مزیت رقابتی مورد استفاده قرار گیرد.
علوم اجتماعی
ماکان آریا پارسا؛ محمدرضا دلوی اصفهان
چکیده
هدف: با توجه به اهمیت کارآفرینی در عصر متاورس بهویژه با رویکرد آینده پژوهی، پژوهش حاضر با هدف استقرار الگوی کارآفرینی با رویکرد آینده پژوهی در عصر متاورس در شرکتهای دانشبنیان حوزه فناوری اطلاعات انجام شد.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا آمیخته (کیفی-کمّی) بود. جامعه پژوهش در بخش کیفی اعضای هیأتعلمی دانشگاهها ...
بیشتر
هدف: با توجه به اهمیت کارآفرینی در عصر متاورس بهویژه با رویکرد آینده پژوهی، پژوهش حاضر با هدف استقرار الگوی کارآفرینی با رویکرد آینده پژوهی در عصر متاورس در شرکتهای دانشبنیان حوزه فناوری اطلاعات انجام شد.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا آمیخته (کیفی-کمّی) بود. جامعه پژوهش در بخش کیفی اعضای هیأتعلمی دانشگاهها و مدیران شرکتهای دانشبنیان حوزه فناوری اطلاعات بودند که طبق اصل اشباع نظری 17 نفر از آنها با روش نمونهگیری هدفمند بهعنوان نمونه انتخاب شدند. جامعه پژوهش در بخش کمّی کارکنان و مدیران شرکتهای دانشبنیان حوزه فناوری اطلاعات در 29 کلان شهر کشور ایران به تعداد 45331 نفر بودند که طبق فرمول کوکران حجم نمونه 184 نفر محاسبه و با توجه به ریزشهای احتمالی 200 نفر از آنها با روش نمونهگیری در دسترس بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش در بخشهای کیفی و کمّی بهترتیب مصاحبه نیمهساختاریافته و پرسشنامه محققساخته (51 گویهای) بودند که روایی مصاحبهها با روش مثلثسازی تایید و پایایی آن با روش ضریب توافق بین دو کدگذار 88/0 محاسبه شد و روایی صوری پرسشنامه با نظر خبرگان تایید و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ 92/0 محاسبه شد. دادههای بخش کیفی با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی بر اساس نظریه دادهبنیاد در نرمافزار MAXQDA-2018 و دادههای بخش کمّی با روشهای تحلیل عاملی اکتشافی و مدلیابی معادلات ساختاری در نرمافزارهای SPSS-23 و SMART PLS-4 تحلیل شدند.یافتهها: یافتههای بخش کیفی نشان داد که استقرار الگوی کارآفرینی با رویکرد آینده پژوهی در عصر متاورس در شرکتهای دانشبنیان حوزه فناوری اطلاعات دارای 293 مفهوم، 47 مقوله فرعی و 17 مقوله اصلی در 6 بعد بود؛ بهطوری که بعد شرایط علّی شامل 11 مقوله فرعی در 4 مقوله اصلی تعادل میان اکتشاف فرصت و ایجاد مزیت رقابتی، توسعه نوآوری، چشمانداز رشد و بهرهمندی از رویکردهای علمی و استراتژیک، بعد شرایط زمینهای شامل 6 مقوله فرعی در 2 مقوله اصلی رویکرد تنظیمی و رویکرد شناختی- هنجاری، بعد شرایط مداخلهگر شامل 6 مقوله فرعی در 3 مقوله اصلی سیاستها و برنامهریزیهای کلان کشور در مسائل اشتغالزایی و کارآفرینی در حوزه فناوری اطلاعات، تحرک انگیزشی مسائل مادی و معنوی و پویایی سازمان، بعد پدیده محوری شامل 5 مقوله فرعی در 2 مقوله اصلی ساختار سازمانی کارآفرینی و سیاستهای سازمانی کارآفرینی، بعد راهبردها شامل 11 مقوله فرعی در 4 مقوله اصلی داشتن تفکر استراتژیک، اقدامات آیندهنگر، بهبود فرآیندهای کاری و استفاده از آموزش و مدیریت دانش و بعد پیامدها شامل 8 مقوله فرعی در 2 مقوله اصلی رونق و شکوفایی اقتصاد و توسعه هدفمند جامعه بود. همچنین، یافتههای بخش کمّی نشان داد که تعداد 32 پرسشنامه مفقوده وجود داشت و تحلیلهای بخش کمّی برای 178 نفر انجام شد. بر اساس تحلیلها همه ابعاد دارای بار عاملی و میانگین واریانس استخراجشده بالاتر از 50/0 و پایایی بالاتر از 70/0 بودند. افزون بر آن، استقرار الگوی کارآفرینی با رویکرد آینده پژوهی در عصر متاورس در شرکتهای دانشبنیان حوزه فناوری اطلاعات دارای برازش قابل قبولی بود و در الگوی مذکور شرایط علّی بر پدیده محوری؛ پدیده محوری، شرایط زمینهای و شرایط مداخلهگر بر راهبردها و راهبردها بر پیامدها اثر مستقیم و معنادار داشت (001/0P<).بحث و نتیجهگیری: نتایج پژوهش حاضر درباره استقرار الگوی کارآفرینی با رویکرد آینده پژوهی در عصر متاورس در شرکتهای دانشبنیان حوزه فناوری اطلاعات دارای تلویحات کاربردی بسیاری برای متخصصان و برنامهریزان شرکتهای دانشبنیان بهویژه در حوزه فناوری اطلاعات است و آنان بر اساس نتایج این پژوهش میتوانند گام موثری در جهت اشتغالزایی و استقرار کارآفرینی در عصر متاورس بردارند.
علوم اجتماعی
هادی عابد زاده؛ امینه احمدی؛ مجتبی معظمی
چکیده
هدف: هدف از پژوهش حاضر، واکاوی ابعاد و مؤلفههای مدیریت پیشگیری از اعتیاد سایبری در جوانان استان زنجان می باشد.روش شناسی: روش تحقیق کیفی و از حیث هدف از نوع تحقیقات کاربردی می باشد و از نظر روش تحلیل با مدل پارادایمی اشتراوس و کوربین (1998-1990) اجرا گردید. جامعه آماری شامل 15 نفر از صاحبنظران در زمینه آموزش دانشگاهی و نخبگان دانشگاهی ...
بیشتر
هدف: هدف از پژوهش حاضر، واکاوی ابعاد و مؤلفههای مدیریت پیشگیری از اعتیاد سایبری در جوانان استان زنجان می باشد.روش شناسی: روش تحقیق کیفی و از حیث هدف از نوع تحقیقات کاربردی می باشد و از نظر روش تحلیل با مدل پارادایمی اشتراوس و کوربین (1998-1990) اجرا گردید. جامعه آماری شامل 15 نفر از صاحبنظران در زمینه آموزش دانشگاهی و نخبگان دانشگاهی می باشند که با روش نمونه گیری هدفمند و در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل دو بخش، روش کتابخانهای و مصاحبه (بررسی متون و مصاحبه نیمه ساختار یافته با خبرگان) میباشد. برای تجزیه و تحلیل دادهها، از کدگذاری باز، محوری و انتخابی و براساس تئوری داده بنیاد و از نرم افزار MAXQDA 2020 استفاده گردید.یافته ها: نتایج نشان داد که ابعاد و مولفه های مدیریت پیشگیری از اعتیاد سایبری در جوانان استان زنجان در در 5 دسته اصلی داده بنیاد و 15 مولفه شناسایی و استخراج شدند که عبارتند از شرایط علی (عوامل خانوادگی، عوامل فردی، جذابیتهای فضای مجازی و عدم سواد رسانهای)، شرایط زمینه ای (شرایط اجتماعی، محیط فرهنگی)، شرایط مداخله گر (سیاستهای اجتماعی، بیکاری و فقر)، راهبردها (مشارکت اجتماعی، آموزش خانواده، آموزش مهارتهای زندگی و امکانات فرهنگی ورزشی) و پیامدها (ارتقای سلامت روان، افزایش کارمندی، مدیریت فضای مجازی).بحث و نتیجهگیری: اینترنت نهتنها کاربردهای فراوانی در زندگی روزمره دارد؛ بلکه دارای ویژگیهای خـاص و منحصربهفردی اسـت کـه جذابیت آن را صدچندان میکند و اعتیـاد بـه اینترنـت، تحمـل، کنارهگیری، آشفتگیهای هیجـانی و قطـع روابـط اجتمـاعی را به دنبال دارد بـا دور کردن افـراد از ارتباطـات اجتماعی باعث ایجاد افسردگی و تنهایی در آنها میشـود در نتیجه با برقراری دوره هایی به منظور آموزش خانوادهها با فرهنگ استفاده بهینه از گوشیها و تجهیزات هوشمند، در جهت جلوگیری از ایجاد ناامیدی و افسردگی و تنهایی در جهت پیشگیری از اعتیاد سایبری در جوانان بکوشند.
علوم اجتماعی
موسی مقدس؛ پریوش جعفری؛ محمد نور رحمانی؛ نادر قلی قورچیان
چکیده
هدف: رهبری مثبتگرا در بین مدیران مدارس میتواند برای نظام آموزشوپرورش مزیت رقابتی ایجاد نماید. در نتیجه، پژوهش حاضر با هدف ارائه مدلی برای ارتقاء رهبری مثبتگرا در بین مدیران مدارس انجام شد.روششناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری این مطالعه همه مدیران مدارس استان فارس ...
بیشتر
هدف: رهبری مثبتگرا در بین مدیران مدارس میتواند برای نظام آموزشوپرورش مزیت رقابتی ایجاد نماید. در نتیجه، پژوهش حاضر با هدف ارائه مدلی برای ارتقاء رهبری مثبتگرا در بین مدیران مدارس انجام شد.روششناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری این مطالعه همه مدیران مدارس استان فارس به تعداد 950 نفر بودند که بر اساس فرمول کوکران تعداد 365 مدیر از میان آنها با روش نمونهای تصادفی طبقهای بهعنوان نمونه انتخاب شدند. دادهها با فرم اطلاعات جمعیتشناختی و پرسشنامه محققساخته ارتقاء رهبری مثبتگرا در مدیران مدارس (30 گویه) گردآوری که روایی و پایایی آن مناسب ارزیابی شد و برای تحلیل آنها از روشهای تحلیل عاملی اکتشافی و مدلیابی معادلات ساختاری در نرمافزارهای SPSS و AMOS استفاده شد.یافتهها: یافتهها نشان داد که ارتقاء رهبری مثبتگرا در مدیران مدارس 30 گویه در 3 بعد فردی (11 گویه)، سازمانی (13 گویه) و محیطی (6 گویه) داشت؛ بهطوری که بار عاملی هر 30 گویه و همه ابعاد بالاتر از 40/0، میانگین واریانس استخراجشده آنها بالاتر از 50/0 و آلفای کرونباخ و ترکیبی آنها بالاتر از 70/0 بود. همچنین، شاخصهای برازش مدل ارتقاء رهبری مثبتگرا در بین مدیران مدارس حاکی از برازش قابل قبول مدل مذکور بود و این مدل بر هر سه بعد فردی، سازمانی و محیطی اثر معنادار مستقیم داشت (001/0P<).بحث و نتیجهگیری: با توجه به نتایج این مطالعه، نظامهای آموزشی و مدارس جهت تحقق اهداف و دستیابی به مزیت رقابتی میتواند زمینه را برای بهبود جنبههای فردی، سازمانی و محیطی رهبری مثبتگرا در بین مدیران مدارس از طریق گویههای هر یک از آنها فراهم نمایند.
علوم اجتماعی
علی اسمعیلی؛ سیده علیا عمادیان؛ گلین مهدی نژاد گرجی؛ فاطمه صغری سینا
چکیده
هدف: پرخاشگری در نوجوانان پسر پدیدهای شایع است و اعتیاد به بازیهای الکترونیکی میتواند سبب افزایش پرخاشگری آنان شود. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری کوتاهمدت بر پرخاشگری در نوجوانان پسر مبتلا به اعتیاد به بازی PUBG انجام شد.روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، نیمهآزمایشی ...
بیشتر
هدف: پرخاشگری در نوجوانان پسر پدیدهای شایع است و اعتیاد به بازیهای الکترونیکی میتواند سبب افزایش پرخاشگری آنان شود. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری کوتاهمدت بر پرخاشگری در نوجوانان پسر مبتلا به اعتیاد به بازی PUBG انجام شد.روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش نوجوانان پسر مراجعهکننده به کلوپهای بازیهای کامپیوتری شهر ساری در سال 1400 بودند که از میان آنها تعداد 30 نفر پس از بررسی ملاکهای ورود به مطالعه با روش نمونهگیری هدفمند بهعنوان نمونه انتخاب و با روش تصادفی ساده با کمک قرعهکشی در دو گروه مساوی (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقهای به مدت دو ماه (هفتهای یک جلسه) درمان شناختی رفتاری کوتاهمدت را بر اساس مدل استارک و کندال (1996) دریافت کرد و در این مدت گروه کنترل آموزشی ندید. ابزارهای پژوهش شامل آزمون اعتیاد به پابجی دسوزا و همکاران (2019) و پرسشنامه پرخاشگری باس و پری )1992) بودند که شاخصهای روانسنجی آنها مناسب و مطلوب بودند. دادهها با روش تحلیل کوواریانس تکمتغیری در نرمافزار SPSS نسخه 26 تحلیل شدند.یافتهها: یافتههای پژوهش حاضر نشان داد که میان گروههای آزمایش و کنترل از نظر پرخاشگری در نوجوانان پسر مبتلا به اعتیاد به بازی PUBG تفاوت معناداری وجود داشت. به عبارت دیگر، درمان شناختی رفتاری کوتاهمدت باعث کاهش پرخاشگری در نوجوانان پسر مبتلا به اعتیاد به بازی PUBG شد (001/0P<).بحث و نتیجهگیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر یعنی اثربخشی درمان شناختی رفتاری کوتاهمدت بر کاهش پرخاشگری در نوجوانان پسر مبتلا به اعتیاد به بازی PUBG، برای کاهش مشکلات هیجانی نوجوانان از جمله پرخاشگری میتوان از روش درمان شناختی رفتاری کوتاهمدت در کنار سایر روشهای درمانی استفاده کرد.