روانشناسی
زینب محمودی اصل؛ یاسر رضاپور میرصالح؛ علی نظری
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی بسته آموزشی مبتنی بر تجربه زیسته مادران دارای فرزند چند معلولیتی با ناگویی هیجانی بر بهبود افسردگی بود. روش این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مادران دارای فرزندان چندمعلولیتی که فرزندشان مشغول به تحصیل در مدرسه استثنایی گلهای شیراز در سال ...
بیشتر
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی بسته آموزشی مبتنی بر تجربه زیسته مادران دارای فرزند چند معلولیتی با ناگویی هیجانی بر بهبود افسردگی بود. روش این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مادران دارای فرزندان چندمعلولیتی که فرزندشان مشغول به تحصیل در مدرسه استثنایی گلهای شیراز در سال 1400-1401 بودند. از بین مادران، 30 مادر به صورت در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در یک گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. سپس پیش آزمون متغیرهای پژوهش به عمل آمد و مادران گروه آزمایش به مدت 12 جلسه تحت آموزش بسته تدوین شده ناگویی هیجانی قرار گرفتند. بعد از اتمام آموزش دوباره یک پس آزمون از گروههای آزمایش و کنترل به عمل آمد. دادههای پژوهش از طریق پرسشنامههای ناگویی هیجانی (تورنتو، 1994) و افسردگی (بک، 1961) گردآوری شد. دادهها با روش تحلیل کوواریانس چند گانه درون گروهی-بین گروهی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که برنامه آموزش ناگویی هیجانی باعث بهبود افسردگی در مادران کودکان چند معلولیتی شد. بنابراین از آنجایی که برنامه تدوین شده در این پژوهش بر اساس تجربههای واقعی مادران کودکان چند معلولیتی بود و به طور اختصاصی برای این مادران تدوین شده است و ویژگیهای روانسنجی برنامه توسط متخصصان این زمینه تایید شده و به نحوی هم به مسائل و مشکلات روانی مادران و هم مشکلات رفتاری کودکان پرداخته است، از اثربخشی بیشتری برخوردار بوده است.
محمد بستاکی؛ احمد محمودی؛ سحر پیرجمادی
چکیده
هدف: با شیوع ویروس کوید-19 شیوه جدید زندگی با الزام به قرنطینه عمومی شکل گرفت و دانشآموزان رشته تربیتبدنی که فعالیت و تحرک زیادی داشتند را مجبور به خانهنشینی کرد. هدف پژوهش حاضر درک تجربه زیسته دانشآموزان پسر پایه دوازدهم رشته تربیتبدنی در ایام همهگیری کووید-19 بود.روششناسی: پژوهش حاضر از حیث هدف کاربردی و با رویکرد ...
بیشتر
هدف: با شیوع ویروس کوید-19 شیوه جدید زندگی با الزام به قرنطینه عمومی شکل گرفت و دانشآموزان رشته تربیتبدنی که فعالیت و تحرک زیادی داشتند را مجبور به خانهنشینی کرد. هدف پژوهش حاضر درک تجربه زیسته دانشآموزان پسر پایه دوازدهم رشته تربیتبدنی در ایام همهگیری کووید-19 بود.روششناسی: پژوهش حاضر از حیث هدف کاربردی و با رویکرد پژوهشی استقرایی و راهبرد پدیدارشناسانه بود. جامعه آماری پژوهش کلیه صاحبنظران حوزه آموزش و پرورش و دانشآموزان پسر پایه دوازدهم رشته تربیتبدنی شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1399 بودند. بدینمنظور طبق اصل اشباع نظری با 22 نفر از صاحبنظران و دانشآموزان بهصورت هدفمند، مصاحبههای عمیق و نیمهساختارمند انجام شد. برای اطمینان از روایی مواردی نظیر انتخاب دقیق نمونهها، جمعآوری و تحلیل همزمان دادهها و انسجام در روششناسی از طرف پژوهشگر رعایت و پایایی با استفاده از روش کدگذاری مجدد %82 بهدست آمد. جهت تجزیه و تحلیل دادههای پژوهش نیز از روش کدگذاریهای باز، محوری، انتخابی و با استفاده از نرمافزار MAXQDA نسخه 2020 بهره برده شد.یافتهها: در پژوهش حاضر تعداد 64 شاخص در قالب پنج مقوله شامل عوامل اقتصادی (شرایط اقتصادی خانوار و باشگاهها)، تغییر سبک زندگی (توصیههای بهداشتی، تجربه قرنطینه خانگی، محدودیتهای ورزشی، دانشافزایی و اوقات فراغت)، آمادگی جسمانی و رقابتی (شرایط بدنی و رقابتی)، روانشناختی (وسواسهای فکری، نوسانات خلقی) و عوامل رسانهای و فضای مجازی (تغییر شرایط برخورد رسانه، آموزش مجازی و برنامه شاد) شناسایی شد.بحث و نتیجهگیری: نتایج پژوهش حاضر بر لزوم توجه به شرایط اقتصادی خانوار، توصیههای بهداشتی، دانشافزایی ورزشی، حفظ شرایط جسمانی، کنترل روان شناختی و آموزش مجازی ورزش در ایام همهگیری تأکید دارد. در این زمینه تدوین برنامه راهبردی فعالیت بدنی در منزل، ارائه توصیههای بهداشتی، آموزش مجازی، فناوریهای نوین و نرم افزارهای موجود در امر ورزش در ایام همهگیری کووید-19 توسط مسئولین بهمنظور جلوگیری از بیتحرکی جسمی، بی انگیزگی روحی و واماندگی از تحصیل دانشآموزان پیشنهاد میشود.
مژده علیزاده؛ حمیدرضا علوی
چکیده
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی آسیبشناسی مدارس در تجربه زیسته دانشآموزی از دیدگاه دانشجویان بود. روش شناسی: روش پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانشجویان کارشناسی دانشگاه شهید باهنر کرمان با تعداد 10440 نفر در سال 400-1399 بود که از میان آنها 18 نفر طبق اصل اشباع نظری با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. ...
بیشتر
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی آسیبشناسی مدارس در تجربه زیسته دانشآموزی از دیدگاه دانشجویان بود. روش شناسی: روش پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانشجویان کارشناسی دانشگاه شهید باهنر کرمان با تعداد 10440 نفر در سال 400-1399 بود که از میان آنها 18 نفر طبق اصل اشباع نظری با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار جمعآوری دادهها مصاحبه نیمهساختاریافته بود. روایی مصاحبه از طریق دقت در مطرح کردن سؤالات، بکار نگرفتن نظرات شخصی محقق در مصاحبه و تأیید مشارکتکنندگان از فهم صحیح محقق از تجارب آنها حاصل گردید. روایی سؤالات مصاحبه توسط اساتید صاحبنظر در حوزه تعلیم و تربیت تأیید گردید. به منظور تأیید پایایی نیز میزان توافق از طریق ضریب همبستگی پیرسون 96% محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روش تحلیل مضمون استفاده شد.یافتهها: مطابق با یافتههای پژوهش آسیبهای ناشی از مدارس در چهار مضمون اصلی آموزشی، تربیتی، تعاملی و محیطی-فیزیکی، 12 مضمون فرعی و ۲۷۴ کد اولیه جای گرفتند. مضمون اصلی آموزشی، شامل چهار مضمون فرعی ضعف در روشهای تدریس، ضعف در محتوا، ضعف در نظام ارزشیابی و ضعف در صلاحیتهای حرفهای عوامل انسانی مدرسه؛ مضمون اصلی تربیتی، شامل دو مضمون فرعی ضعف در روشهای تربیتی و ضعف در تربیت دینی به طور خاص؛ مضمون اصلی تعاملی، شامل مضامین فرعی مرتبط با تعامل عوامل انسانی مدرسه با دانشآموز و مضمون اصلی محیطی-فیزیکی، شامل دو مضمون فرعی فضای حاکم بر مدرسه و ارائه امکانات و تجهیزات میشدند. علتهای بروز آسیبها شامل ضعف در سیستم گزینش معلمان و مدیران، نبود برنامهریزی دقیق و جامع و موارد دیگر بودند. پیامدهای ناشی از آسیبها نیز شامل مدرسهگریزی، احساس اضطراب نسبت به مدرسه، کاهش انگیزه پیشرفت و موارد دیگر بودند.بحث و نتیجهگیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر آسیبهای چهارگانه آموزشی، تربیتی، تعاملی و محیطی-فیزیکی باعث ناکارآمدی و ضعفهای اساسی در نظام تعلیم و تربیت شدند که نیاز به اقدام جدی جهت رفع آنها و بهبود وضعیت نظام آموزشی است. نتایج پژوهش حاضر میتواند زمینه بازنگری و ایجاد تغییرات اساسی در نظام تعلیم و تربیت را فراهم آورد.