روانشناسی
فریبا قلعه نوی؛ سید امیر امین یزدی؛ حسین کارشکی؛ مریم بردبار
چکیده
هدف: یکی از مهمترین ابعاد تفکر، تفکر علمی است که میتواند نقش موثری در بهبود وضعیتهای تحصیلی دانشآموزان داشته باشد. بنابراین، هدف این مطالعه هنجاریابی و اعتبارسنجی ابزار سنجش تفکر علمی در دانشآموزان ایرانی بود.
روش: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه پژوهش همه دانشآموزان دوره متوسطه ...
بیشتر
هدف: یکی از مهمترین ابعاد تفکر، تفکر علمی است که میتواند نقش موثری در بهبود وضعیتهای تحصیلی دانشآموزان داشته باشد. بنابراین، هدف این مطالعه هنجاریابی و اعتبارسنجی ابزار سنجش تفکر علمی در دانشآموزان ایرانی بود.
روش: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه پژوهش همه دانشآموزان دوره متوسطه شهر مشهد در سال تحصیلی 400-1399 بودند. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران و با 10 درصد ریزش 648 نفر محاسبه که این تعداد با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه تفکر علمی Liang et al (2006) بود و دادههای حاصل از آن با روش تحلیل عاملی تاییدی در نرمافزار SPSS 26 تحلیل شدند.
یافتهها: یافتهها نشان داد که از میان 24 آیتم پرسشنامه تفکر علمی، شاخص روایی محتوایی همه آیتمها به دلیل بالاتر از 70/0 تایید و فقط نسبت روایی محتوایی 4 آیتم به دلیل پایینتر از 50/0 نامناسب بود که این آیتمها مورد بازبینی و اصلاح قرار گرفتند. همچنین، پرسشنامه تفکر علمی دارای 24 گویه در 6 مولفه استفاده از روشهای علمی، استفاده از نظریهها و قوانین علمی، بسترهای اجتماعی و فرهنگ، خلاقیت و تصویرسازی، مشاهده و استنباط و ممارست بود؛ بهطوری که بار عاملی همه آیتمها بالاتر از 60/0، میانگین واریانس استخراجشده همه مولفهها بالاتر از 50/0 و پایایی کرونباخ و ترکیبی همه مولفهها بالاتر از 70/0 قرار داشت. علاوه بر آن، پایایی کل پرسشنامه تفکر علمی با روش آلفای کرونباخ 86/0 و با روش ترکیبی 93/0 بهدست آمد.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که ابزار سنجش تفکر علمی در دانشآموزان دارای اعتبار مناسبی میباشد و متخصصان و برنامهریزان آموزشی میتوانند از این ابزار برای اندازهگیری سطح تفکر علمی دانشآموزان استفاده و بر اساس مولفههای آن برنامههایی برای بهبود و ارتقای تفکر علمی طراحی و اجرا نمایند.
مجتبی رئیسی سرتشنیزی؛ احمد غضنفری؛ رضا احمدی؛ طیبه شریفی
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش گروهی کاوشگری و مفهومآموزی در درس علوم بر خودکارآمدی تحصیلی دانشآموزان پسر بود.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری(یک ماهه) با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش دانشآموزان پسر پایه پنجم ابتدایی شهرستان کیار (شهر ...
بیشتر
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش گروهی کاوشگری و مفهومآموزی در درس علوم بر خودکارآمدی تحصیلی دانشآموزان پسر بود.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری(یک ماهه) با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش دانشآموزان پسر پایه پنجم ابتدایی شهرستان کیار (شهر کرد) در سال تحصیلی 400- 1399 بودند. نمونه پژوهش شامل 75 نفر از دانشآموزان پسر در دو گروه آزمایش گروهی کاوشگری، مفهومآموزی و یک گروه کنترل (هر گروه 25 نفر) بودند که به شیوه نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای از 3 مدرسه و 3 کلاس انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه خودکارآمدی جنکینز و مورگان (1999) و مداخله نیز روش آموزش گروهی کاوشگری و آموزش گروهی مفهومآموزی به مدت 10 جلسه (هر جلسه 45 دقیقه) که برای هر دو گروه آزمایش اجرا شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای تحلیل واریانس با اندازهگیریهای مکرر و آزمون تعقیبی بنفرونی در نرمافزار Spss24 استفاده شد. یافتهها: نتایج نشان داد که هم آموزش گروهی کاوشگری و هم مفهومآموزی در مقایسه با گروه کنترل موجب افزایش نمرات خودکارآمدی تحصیلی شدند(05/0>P). ولی بین میانگین نمرات آموزش گروهی کاوشگری و مفهومآموزی تفاوت معناداری وجود نداشت. به عبارتی دیگر، هر دو روش آموزش گروهی کاوشگری و آموزش گروهی مفهومآموزی به یک اندازه موجب افزایش نمرات خودکارآمدی تحصیلی شدند بحث و نتیجهگیری: بر اساس یافتهها میتوان نتیجه گرفت آموزش گروهی کاوشگری و مفهومآموزی باعث افزایش خودکارآمدی تحصیلی دانشآموزان در درس علوم میشود. بنابراین برنامهریزان درسی میتوانند این روشها را بیشتر مورد توجه قرار دهند و همچنین معلمان دوره ابتدایی میتوانند در آموزش درس علوم از این روشهای آموزشی جهت خودکارآمدی تحصیلی آنان استفاده نمایند.
مسعود احمدی؛ مسعود قاسمی؛ منصوره شهریاری احمدی
چکیده
هدف: اختلال اضطراب فراگیر دارای پیامدهای منفی زیادی از جمله کاهش تابآوری است. بنابراین، هدف این پژوهش اثربخشی برنامه آموزشی ابراز وجود بر تابآوری و نشانههای بالینی دانشآموزان دارای علائم اختلال اضطراب فراگیر بود.روششناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا نیمهتجربی با طرح پیشآزمون و پسآزمون همراه با گروه ...
بیشتر
هدف: اختلال اضطراب فراگیر دارای پیامدهای منفی زیادی از جمله کاهش تابآوری است. بنابراین، هدف این پژوهش اثربخشی برنامه آموزشی ابراز وجود بر تابآوری و نشانههای بالینی دانشآموزان دارای علائم اختلال اضطراب فراگیر بود.روششناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا نیمهتجربی با طرح پیشآزمون و پسآزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش دانشآموزان پسر 16 تا 18 ساله دوره دوم متوسطه شهر کرج در سال تحصیلی 99-1398 بودند که از میان آنها 50 نفر با روش نمونهگیری تصادفی چندمرحلهای انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه 25 نفری شامل گروههای آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 60 دقیقهای تحت برنامه آموزشی ابراز وجود قرار گرفت و در این مدت گروه کنترل آموزشی ندید. دادهها با مقیاس تابآوری (Connor and Davidson, 2003) و پرسشنامه اختلال اضطراب فراگیر (Spitzer, Kroenke, Williams and Lowe, 2006) گردآوری و با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرمافزار SPSS نسخه 24 تحلیل شدند.یافتهها: یافتهها نشان داد که گروههای آزمایش و کنترل از نظر متغیرهای تابآوری و نشانههای بالینی اختلال اضطراب فراگیر تفاوت معنیداری داشتند. به عبارت دیگر، برنامه آموزشی ابراز وجود باعث افزایش تابآوری (001/0, P<25/41=F) و کاهش نشانههای بالینی اختلال اضطراب فراگیر (001/0, P<34/28=F) در دانشآموزان شد.بحث و نتیجهگیری: نتایج نشاندهنده اثربخشی برنامه آموزشی ابراز وجود بر تابآوری و نشانههای بالینی اختلال اضطراب فراگیر بود. بنابراین، مشاوران و درمانگران میتوانند از برنامه آموزشی ابراز وجود در کنار سایر روشها و برنامههای آموزشی جهت افزایش تابآوری و کاهش نشانههای بالینی اختلال اضطراب فراگیر استفاده کنند.
روانشناسی
احمد کریمی دشتکی
چکیده
هدف: اشتیاق به مدرسه سبب بهبود سایر وضعیتهای تحصیلی میشود. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی مدل ساختاری اشتیاق به مدرسه بر اساس فرهنگ مدرسه با نقش میانجی جو کلاس و خودپنداره تحصیلی دانشآموزان انجام شد.
روششناسی: مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش دانشآموزان پایه ششم شهرستان ...
بیشتر
هدف: اشتیاق به مدرسه سبب بهبود سایر وضعیتهای تحصیلی میشود. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی مدل ساختاری اشتیاق به مدرسه بر اساس فرهنگ مدرسه با نقش میانجی جو کلاس و خودپنداره تحصیلی دانشآموزان انجام شد.
روششناسی: مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش دانشآموزان پایه ششم شهرستان بوشهر در سال تحصیلی 99-1398 بودند (4263 نفر) که 250 نفر آنها با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامههای اشتیاق به مدرسه (Wang et al, 2011)، جو کلاس (Fraser et al, 1993)، فرهنگ مدرسه (Higgins-D'Alessandro and Sadh, 1998) و خودپنداره تحصیلی (Chen and Thompson, 2003) بودند که روایی آنها با نظر خبرگان تایید و پایایی آنها بالاتر از 70/0 ارزیابی شد. دادهها با روش مدلسازی معادلات ساختاری در نرمافزارهای SPSS-22 و AMOS-20 تحلیل شدند.
یافتهها: یافتههای مدل ساختاری اشتیاق به مدرسه بر اساس جو کلاس، فرهنگ مدرسه و خودپنداره تحصیلی دانشآموزان حاکی از آن بود که مدل مذکور برازش مناسبی داشت. همچنین، فرهنگ مدرسه بر جو کلاس و خودپنداره تحصیلی اثر مستقیم و معنادار و جو کلاس و خودپنداره تحصیلی بر اشتیاق به مدرسه اثر مستقیم و معنادار داشت (001/0>P). علاوه بر آن، فرهنگ مدرسه با نقش میانجی جو کلاس بر اشتیاق به مدرسه اثر غیرمستقیم و معنادار و فرهنگ مدرسه با نقش میانجی خودپنداره تحصیلی بر اشتیاق به مدرسه اثر غیرمستقیم و معنادار داشت (001/0>P).
بحث و نتیجهگیری: نتایج این مطالعه حاکی از نقش مستقیم و موثر فرهنگ مدرسه بر اشتیاق به مدرسه و نقش غیرمستقیم و موثر فرهنگ مدرسه با میانجی جو کلاس و خودپنداره تحصیلی بر اشتیاق به مدرسه بود. بنابراین، برای افزایش اشتیاق به مدرسه میتوان زمینه را برای بهبود فرهنگ مدرسه، جو کلاس و خودپنداره تحصیلی دانشآموزان فراهم کرد.
روانشناسی
شهریار عبدالملکی؛ ذبیح پیرانی؛ فیروزه زنگنه
چکیده
هدف: خودتنظیمی نقش موثری در سایر عملکردهای تحصیلی دانشآموزان دارد و میتواند سبب موفقیت تحصیلی آنان گردد. بنابراین، هدف این مطالعه طراحی مدل خودتنظیمی تحصیلی بر اساس نیازهای بنیادین روانشناختی و الگوی ارتباطی خانواده با میانجیگری اشتیاق تحصیلی بود.
روششناسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا توصیفی از نوع پیمایشی ...
بیشتر
هدف: خودتنظیمی نقش موثری در سایر عملکردهای تحصیلی دانشآموزان دارد و میتواند سبب موفقیت تحصیلی آنان گردد. بنابراین، هدف این مطالعه طراحی مدل خودتنظیمی تحصیلی بر اساس نیازهای بنیادین روانشناختی و الگوی ارتباطی خانواده با میانجیگری اشتیاق تحصیلی بود.
روششناسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری مطالعه حاضر دانشآموزان پسر دوره دوم متوسطه شهر همدان در سال تحصیلی 400-1399 و حدود 4000 نفر بودند. نمونههای این مطالعه 420 نفر بودند که با روش نمونهگیری خوشهای انتخاب و به پرسشنامه خودتنظیمی تحصیلی (Savari and Arabzade, 2013)، پرسشنامه نیازهای بنیادین روانشناختی (Gagne, 2003)، مقیاس تجدیدنظرشده الگوهای ارتباطی خانواده (Koerner and Fitzpatrick, 2002) و پرسشنامه اشتیاق تحصیلی (Schaufeli et al., 2002) پاسخ دادند. برای تحلیل دادهها از روشهای ضرایب همبستگی پیرسون و مدلسازی معادلات ساختاری در نرمافزارهای SPSS-20 و Smart-PLS-3 تحلیل شدند.
یافتهها: یافتهها نشان داد که مدل خودتنظیمی تحصیلی بر اساس نیازهای بنیادین روانشناختی و الگوی ارتباطی خانواده با میانجیگری اشتیاق تحصیلی در دانشآموزان برازش مناسبی داشت. دیگر یافتهها نشان داد که نیازهای بنیادین روانشناختی و الگوهای ارتباطی گفتوشنود و همنوایی بر اشتیاق تحصیلی دانشآموزان اثر مستقیم و معنادار و نیازهای بنیادین روانشناختی، الگوهای ارتباطی گفتوشنود و همنوایی و اشتیاق تحصیلی بر خودتنظیمی آنان اثر مستقیم و معنادار داشت (05/0>P). افزون بر آن، نیازهای بنیادین روانشناختی و الگوهای ارتباطی گفتوشنود و همنوایی با میانجیگری اشتیاق تحصیلی بر خودتنظیمی تحصیلی دانشآموزان اثر غیرمستقیم و معنادار داشتند (05/0>P).
بحث و نتیجهگیری: طبق نتایج پژوهش حاضر برای بهبود خودتنظیمی دانشآموزان میتوان نیازهای بنیادین روانشناختی آنان را تأمین و میزان الگوهای ارتباطی و اشتیاق تحصیلی آنها را از طریق کارگاههای آموزشی ارتقاء بخشید.
سهرابعلی قاسمی؛ جمال صادقی؛ علیرضا همایونی
چکیده
هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش شکوفایی بر شوخطبعی و درگیری تحصیلی در دانشآموزان دوره دوم متوسطه بود.
روششناسی: پژوهش حاضر از نوع کاربردی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروههای آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری پژوهش دانشآموزان دختر و پسر دوره دوم متوسطه شهر چالوس در سال تحصیلی 1398-99 بودند. نمونه آماری پژوهش 30 نفر بودند ...
بیشتر
هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش شکوفایی بر شوخطبعی و درگیری تحصیلی در دانشآموزان دوره دوم متوسطه بود.
روششناسی: پژوهش حاضر از نوع کاربردی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروههای آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری پژوهش دانشآموزان دختر و پسر دوره دوم متوسطه شهر چالوس در سال تحصیلی 1398-99 بودند. نمونه آماری پژوهش 30 نفر بودند که با روش نمونهگیری دردسترس انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه مساوی (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه دو ساعتی در طی دو ماه (هفتهای یک جلسه) تحت آموزش شکوفایی قرار گرفت و در این مدت گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. هر دو گروه آزمایش و کنترل در مراحل پیشآزمون و پسآزمون از نظر شوخطبعی (Khashouei, Arizi Samani and Aghaei, 2009) و درگیری تحصیلی (Reeve and Tseng, 2011) ارزیابی و دادههای حاصل از اجرای آنها با روشهای تحلیل کوواریانس تکمتغیری و تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرمافزار SPSS تحلیل شدند.
یافتهها: یافتهها نشان داد که آموزش شکوفایی باعث افزایش شوخطبعی و هر پنج مولفه آن شامل لذت از شوخی، خنده، شوخی کلامی، شوخطبعی در روابط اجتماعی و شوخطبعی در شرایط استرسآور در دانشآموزان دوره دوم متوسطه شد (05/0>P). همچنین، آموزش شکوفایی باعث افزایش درگیری تحصیلی و هر چهار مولفه آن شامل درگیری شناختی، هیجانی، رفتاری و عاملیت در دانشآموزان دوره دوم متوسطه شد (05/0>P).
بحث و نتیجهگیری: یافتهها حاکی از اثربخشی آموزش شکوفایی بر افزایش شوخطبعی و درگیری تحصیلی دانشآموزان بود. بنابراین، برنامهریزی برای بهبود آنها از طریق کارگاههای آموزشی میتواند نقش موثری در ارتقای شوخطبعی و درگیری تحصیلی دانشآموزان داشته باشد
ابوالقاسم بریمانی؛ وحید ابراهیمی
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه تدریس تحولآفرین و عملکرد تحصیلی با نقش میانجی اشتیاق تحصیلی در دانشآموزان بود.
روششناسی: پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل 4300 نفر از دانشآموزان مقطع متوسطه دوم شهر نکا بودند. نمونه آماری به تعداد 353 نفر و با استفاده از جدول کرجسی و مورگان ...
بیشتر
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه تدریس تحولآفرین و عملکرد تحصیلی با نقش میانجی اشتیاق تحصیلی در دانشآموزان بود.
روششناسی: پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل 4300 نفر از دانشآموزان مقطع متوسطه دوم شهر نکا بودند. نمونه آماری به تعداد 353 نفر و با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و به شیوه نمونهگیری تصادفی طبقهای بر حسب جنسیت انتخاب شدند. جهت گردآوری دادهها از سه پرسشنامه تدریس تحولآفرین بوچامپ و همکاران (2010)، عملکرد تحصیلی فام و تیلور (1999) و اشتیاق تحصیلی شافلی و همکاران (2002) استفاده شد. به منظور تحلیل دادهها، از مدلیابی معادلات ساختاری با کمک روش حداقل مربعات جزئی با استفاده از نرمافزار پی ال اس استفاده شد.
یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد که بین تدریس تحولآفرین و اشتیاق تحصیلی با عملکرد تحصیلی در دانشآموزان رابطه معناداری وجود دارد (05/0>P) و مقدار 7/53 درصد از عملکرد تحصیلی و 5/66 درصد از اشتیاق تحصیلی توسط تدریس تحولآفرین تبیین میشود و متغیر اشتیاق تحصیلی اثر میانجی بر رابطه بین تدریس تحولآفرین و عملکرد تحصیلی را دارد. همچنین شاخصهای برازندگی مدل حاکی از آن بود که مدل ارائهشده از برازش مناسبی برخوردار است.
بحث و نتیجهگیری: استفاده معلمان از روش تدریس تحولآفرین و تقویت اشتیاق تحصیلی در دانشآموزان میتواند عملکرد تحصیلی آنان را بهبود بخشد
غلامرضا بختیاری رمضانی؛ محمد صاحب الزمانی؛ مصطفی نیک نامی
چکیده
هدف: با توجه به اهمیت استعدادیابی در مدارس، هدف این پژوهش شناسایی ابعاد و مولفههای تشکیلدهنده و عوامل اثرگذار بر کشف و حمایت استعدادهای دانشآموزان دوره متوسطه اول در مناطق محروم بود.
روششناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش اسناد استعدادیابی و خبرگان دانشگاهی و غیردانشگاهی در زمینه استعدادیابی ...
بیشتر
هدف: با توجه به اهمیت استعدادیابی در مدارس، هدف این پژوهش شناسایی ابعاد و مولفههای تشکیلدهنده و عوامل اثرگذار بر کشف و حمایت استعدادهای دانشآموزان دوره متوسطه اول در مناطق محروم بود.
روششناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش اسناد استعدادیابی و خبرگان دانشگاهی و غیردانشگاهی در زمینه استعدادیابی شهر تهران در سال 1399 بودند که 15 سند استعدادیابی و 20 نفر از خبرگان طبق اصل اشباع نظری با روش نمونهگیری هدفمند بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش یادداشتبرداری از اسناد و مصاحبه نیمهساختاریافته با خبرگان بود که روایی صوری و محتوایی آنها با نظر خبرگان تایید و پایایی آنها با روش ضریب توافق بین دو کدگذار 79/0 بدست آمد. در نهایت، دادهها با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی در نرمافزار MAXQDA تحلیل شدند.
یافتهها: یافتهها نشان داد که کشف و حمایت استعدادهای دانشآموزان دارای یک بعد استعدادیابی و حمایت از آن (با چهار مولفه جذب استعداد، کشف استعداد، توسعه و آموزش استعداد و حفظ و نگهداری استعداد) بود. همچنین، عوامل اثرگذار بر کشف و حمایت استعدادهای دانشآموزان دارای شش بعد عوامل ساختاری (با سه مولفه فرهنگ، آموزش و حمایت مدیر)، عوامل خانوادگی (با سه مولفه امکانات اقتصادی خانواده، تسهیلات فیزیکی و وضعیت تحصیلی و شغلی والدین)، عوامل اجتماعی (با دو مولفه ارتباطات و مسئولیت اجتماعی)، عوامل فردی (با چهار مولفه اعتمادبهنفس، اعتمادپذیری، ریسکپذیری و خوانگیزشی)، عوامل محیطی (با دو مولفه مدرسه و معلم) و عوامل زمینهای (با دو مولفه سن دانشآموز و جنسیت دانشآموز) بود.
بحث و نتیجهگیری: با توجه به ابعاد و مولفههای تشکیلدهنده و عوامل اثرگذار بر کشف و حمایت استعدادهای دانشآموزان دوره متوسطه اول در مناطق محروم، مسئولان، مدیران و برنامهریزان میتوانند از آنها برای کشف و حمایت استعدادی دانشآموزان استفاده نمایند
حوریه رضا قلی؛ شهین عبدالمالکی؛ فاطمه خدادادی
چکیده
هدف: با توجه به اهمیت رفتارهای مرتبط با سلامت تحصیلی در دانشآموزان، پژوهش حاضر با هدف تبیین سهم ابعاد شخصیت در رفتارهای ارتقادهنده سلامت تحصیلی انجام شد.
روششناسی: این مطالعه توصیفی- تحلیلی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش دانشآموزان دختر دوره متوسطه دوم شهر کرج در سال تحصیلی 400-1399 بودند. نمونه پژوهش 150 نفر برآورد که با روش نمونهگیری ...
بیشتر
هدف: با توجه به اهمیت رفتارهای مرتبط با سلامت تحصیلی در دانشآموزان، پژوهش حاضر با هدف تبیین سهم ابعاد شخصیت در رفتارهای ارتقادهنده سلامت تحصیلی انجام شد.
روششناسی: این مطالعه توصیفی- تحلیلی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش دانشآموزان دختر دوره متوسطه دوم شهر کرج در سال تحصیلی 400-1399 بودند. نمونه پژوهش 150 نفر برآورد که با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از سیاهه ویژگیهای شخصیتی (Costa and McCrae, 1992) و پرسشنامه رفتارهای سبکزندگی تحصیلی ارتقادهنده سلامت تحصیلی (Salehzadeh, Shokri and Fathabadi, 2018) استفاده شد. همچنین، برای تحلیل دادهها از روش رگرسیون چندگانه با مدل گامبهگام در نرمافزار SPSS استفاده شد.
یافتهها: یافتهها نشان داد که ابعاد برونگرایی، روانآزردهخویی و وجدانگرایی توانستند 14 درصد از تغییرات تابآوری تحصیلی، از میان ابعاد شخصیت فقط بعد برونگرایی توانست 14 درصد از تغییرات خوشبینی تحصیلی، از میان ابعاد شخصیت فقط بعد برونگرایی توانست 8 درصد از تغییرات مشغولیت تحصیلی، از میان ابعاد شخصیت فقط بعد برونگرایی توانست 3 درصد از تغییرات سرزندگی تحصیلی و ابعاد برونگرایی، گشودگی به تجربه و موافقبودن توانستند 22 درصد از تغییرات جهتگیری هدف تسلطمحور را تبیین کنند (01/0P<).
بحث و نتیجهگیری: با توجه به نتایج بدستآمده، برنامهریزی برای بهبود رفتارهای ارتقادهنده سلامت تحصیلی بر اساس ابعاد شخصیت بهویژه از طریق افزایش برونگرایی با استفاده از کارگاههای آموزشی ضروری به نظر میرسد
ابراهیم کوکبی رحمان؛ داوود تقوایی؛ ذبیح پیرانی
چکیده
هدف: اختلال یادگیری خاص باعث مشکلات تحصیلی بسیاری در دانشآموزان میشود. در نتیجه، هدف این مطالعه تعیین اثربخشی آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی بر انگیزش تحصیلی، درگیری تحصیلی و کیفیت زندگی در مدرسه دانشآموزان با اختلال یادگیری خاص بود.روش شناسی: این مطالعه نیمهتجربی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه پژوهش ...
بیشتر
هدف: اختلال یادگیری خاص باعث مشکلات تحصیلی بسیاری در دانشآموزان میشود. در نتیجه، هدف این مطالعه تعیین اثربخشی آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی بر انگیزش تحصیلی، درگیری تحصیلی و کیفیت زندگی در مدرسه دانشآموزان با اختلال یادگیری خاص بود.روش شناسی: این مطالعه نیمهتجربی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه پژوهش دانشآموزان پسر ابتدایی دارای اختلال یادگیری خاص مراجعهکننده به هسته مشاوره آموزشوپرورش شهر همدان بودند. حجم نمونه 40 نفر در نظر گرفته شد که پس از بررسی ملاکهای ورود به مطالعه با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و با روش تصادفی در دو گروه مساوی جایگزین شدند. گروه آزمایش ده جلسه 60 دقیقهای تحت آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی پالینسار و براون (1981) قرار گرفت و گروه گواه در لیست انتظار برای آموزش ماند. دادهها با مقیاس انگیزش تحصیلی (هارتر، 1981)، پرسشنامه درگیری تحصیلی (زرنگ، 1391) و پرسشنامه کیفیت زندگی در مدرسه (آینلی و بورک، 1992) گردآوری و با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرمافزار SPSS تحلیل شدند.یافتهها: نتایج این مطالعه حاکی از آن بود که آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی باعث افزایش هر سه متغیر انگیزش تحصیلی (001/0=, P14/33=F)، درگیری تحصیلی (004/0=, P54/9=F) و کیفیت زندگی در مدرسه (004/0=, P52/9=F) دانشآموزان با اختلال یادگیری خاص شد.بحث و نتیجهگیری: طبق نتایج این مطالعه میتوان از روش آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی برای بهبود متغیرهای تحصیلی از جمله انگیزش تحصیلی، درگیری تحصیلی و کیفیت زندگی در مدرسه دانشآموزان با اختلال یادگیری خاص بهره برد.
منیر صادقیان؛ کیانوش هاشمیان؛ خدیجه ابوالمعالی؛ مهرداد ثابت
چکیده
هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی تلفیق آموزش خودتعیینگری و هنر بر کاهش فرسودگی تحصیلی دانشآموزان پسر انجام شد.روششناسی: مطالعه حاضر نیمهتجربی با طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری سه ماهه با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش دانشآموزان پسر پایه پنجم ابتدایی منطقه یک شهر تهران در سال تحصیلی 97-1396 بودند. نمونه پژوهش 60 دانشآموز ...
بیشتر
هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی تلفیق آموزش خودتعیینگری و هنر بر کاهش فرسودگی تحصیلی دانشآموزان پسر انجام شد.روششناسی: مطالعه حاضر نیمهتجربی با طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری سه ماهه با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش دانشآموزان پسر پایه پنجم ابتدایی منطقه یک شهر تهران در سال تحصیلی 97-1396 بودند. نمونه پژوهش 60 دانشآموز بودند که با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و بهطور تصادفی در چهار گروه (سه گروه آزمایش و یک گروه کنترل) جایگزین شدند. هر یک از گروههای آزمایش 8 جلسه 40 دقیقهای تحت مداخله قرار گرفتند و گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. ابزار پژوهش پرسشنامه فرسودگی تحصیلی (Schaufeli, Martinez, Pinto, Salanova & Bakker, 2002) بود و دادهها با روشهای تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر و آزمون تعقیبی بنفرونی در SPSS-19 نرمافزار تحلیل شدند.یافتهها: یافتهها نشان داد که هر سه روش مداخله یعنی آموزش خودتعیینگری، آموزش هنر و آموزش تلفیق خودتعیینگری و هنر باعث کاهش معنادار فرسودگی تحصیلی دانشآموزان پسر پایه پنجم ابتدایی شدند و نتایج در مرحله پیگیری نیز حفظ شد (05/0P<). دیگر یافتهها نشان داد که بین سه روش مداخله در کاهش فرسودگی تحصیلی تفاوت معناداری مشاهده نشد (05/0P>).بحث و نتیجهگیری: نتایج پژوهش حاضر برای متخصصان، برنامهریزان درسی و معلمان تلویحات کاربردی دارد. آنان با آموزش روشهای مذکور و یا بهرهگیری از آنها میتوانند گام موثری در جهت کاهش فرسودگی تحصیلی دانشآموزان بردارند.
علیمراد کرمی؛ معصومه صمدی؛ محمد آرمند؛ فهیمه انصاریان
چکیده
هدف: با توجه به اهمیت جامعهپذیری دانشآموزان در نظام تعلیموتربیت جمهوری اسلامی ایران، پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی جامعهپذیری دانشآموزان متوسطه دوم بر اساس مبانی جامعهشناختی سند تحول بنیادین در نظام تعلیموتربیت انجام شد.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر زمانی مقطعی، از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش ...
بیشتر
هدف: با توجه به اهمیت جامعهپذیری دانشآموزان در نظام تعلیموتربیت جمهوری اسلامی ایران، پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی جامعهپذیری دانشآموزان متوسطه دوم بر اساس مبانی جامعهشناختی سند تحول بنیادین در نظام تعلیموتربیت انجام شد.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر زمانی مقطعی، از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش سند تحول بنیادین نظام تعلیموتربیت و خبرگان نظام تعلیموتربیت و مدیریت آموزشی استان بوشهر در سال 1399 بودند. علاوه بر سند تحول بنیادین در نظام تعلیموتربیت، نمونه پژوهش طبق اصل اشباع نظری 16 نفر بدست آمد که با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. دادهها با کمک مرور اسناد و مصاحبه نیمهساختاریافته گردآوری که روایی آن با روش مثلثسازی تایید و پایایی آن با روش ضریب توافق بین سه کدگذار 88/0 بدست آمد و با روش تحلیل مضمون در نرمافزار MAXQDA-12 تحلیل شدند.یافتهها: نتایج حاکی از آن بود که برای جامعهپذیری دانشآموزان متوسطه دوم بر اساس مبانی جامعهشناختی 48 شاخص، 9 مولفه و 2 بعد استخراج شد. بعد درونفردی شامل چهار مولفه ارتباطات و تعامل، خلاقیت و مهارت، نگرش و خانواده و بعد محیطی شامل پنج مولفه مدرسه، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و ارزشی و فرهنگی بود. در نهایت، با توجه به ابعاد و مولفهها، نظام بازخورد و اصلاح، فلسفه و اهداف، مراحل اجرایی الگو و سازوکار اجرایی الگو، الگوی جامعهپذیری دانشآموزان متوسطه دوم بر اساس مبانی جامعهشناختی سند تحول بنیادین در نظام تعلیموتربیت ترسیم شد.بحث و نتیجهگیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر، برنامهریزی جهت بهبود جامعهپذیری دانشآموزان از طریق الگوی جامعهپذیری دانشآموزان متوسطه دوم بر اساس مبانی جامعهشناختی سند تحول بنیادین در نظام تعلیموتربیت ضروری میباشد.
فاطمه رزم؛ فریبا حافظی؛ فاطمه سادات مرعشیان؛ فرح نادری؛ زهرا دشت بزرگی
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی روش تدریس معکوس بر سواد اطلاعاتی و اشتیاق تحصیلی دانشآموزان دختر مقطع متوسطه دوم بود.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا نیمه آزمایشی با گروه پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری یک ماهه با گروه کنترل بودند. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان دختر دوره متوسطه دوم شهر اهواز در سال تحصیلی ...
بیشتر
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی روش تدریس معکوس بر سواد اطلاعاتی و اشتیاق تحصیلی دانشآموزان دختر مقطع متوسطه دوم بود.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا نیمه آزمایشی با گروه پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری یک ماهه با گروه کنترل بودند. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان دختر دوره متوسطه دوم شهر اهواز در سال تحصیلی 99-1398 بودند که نمونهای 50 نفره به صورت هدفمند انتخاب و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 25 نفر) گمارده شدند. ابزار اندازهگیری پژوهش پرسشنامه سواد اطلاعاتی تریلز (2007) و مقیاس اشتیاق تحصیلی فردریکز و همکاران(2004) بود. به گروه آزمایش 8 جلسه 70 دقیقهای آموزش روش تدریس معکوس برگمن و سمز (2014) ارائه شد و گروه کنترل هیچ گونه مداخلهای دریافت نکردند برای تجزیه و تحلیل دادهها نیز از روشهای آماری استنباطی (تحلیل اندازهگیریهای مکرر و آزمون تعقیبی بنفرونی) با نرم افزار Spss24 استفاده شد. یافتهها: نتایج نشان داد که روش تدریس معکوس بر سواد اطلاعاتی و اشتیاق تحصیلی دانشآموزان گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل به طور معناداری باعث افزایش نمرات آنان شد و این اثر تا دوره پیگیری یک ماهه ادامه داشت (05/0>P).بحث و نتیجه گیری: بر اساس یافته ها میتوان نتیجه گرفت روش آموزش کلاس معکوس باعث افزایش اشتیاق تحصیلی و سواد اطلاعاتی در دانشآموزان متوسطه (دوم) میشود و از این رو، برنامهریزان نظام آموزشی باید با معرفی و تشریح بیشتر این روش زمینه استفاده بیشتر معلمان در فرایند یاددهی- یادگیری را فراهم کنند.
علوم اجتماعی
فاطمه آقاخانی؛ افسانه صابر گرکانی؛ علاءالدین اعتماد اهری
چکیده
هدف: سرزندگی نقش مهم و موثری در بهبود و ارتقای متغیرهای روانشناختی و تحصیلی در دانشآموزان دارد. بنابراین، هدف این مطالعه، ارائه مدل برنامهدرسی مبتنی بر سرزندگی در دانشآموزان مقطع ابتدایی بود.روششناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف و روش اجرا بهترتیب کاربردی و توصیفی از نوع کمی بودند. جامعه پژوهش معلمان مقطع ابتدایی شهر تهران در سال ...
بیشتر
هدف: سرزندگی نقش مهم و موثری در بهبود و ارتقای متغیرهای روانشناختی و تحصیلی در دانشآموزان دارد. بنابراین، هدف این مطالعه، ارائه مدل برنامهدرسی مبتنی بر سرزندگی در دانشآموزان مقطع ابتدایی بود.روششناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف و روش اجرا بهترتیب کاربردی و توصیفی از نوع کمی بودند. جامعه پژوهش معلمان مقطع ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 به تعداد 11526 نفر بودند که تعداد 374 نفر از آنها بر اساس جدول کرجسی و مورگان با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای بهعنوان نمونه انتخاب شدند. نمونهها به پرسشنامه محققساخته برنامهدرسی مبتنی بر سرزندگی در دانشآموزان مقطع ابتدایی (100 سوالی) پاسخ دادند که شاخصهای روانسنجی آن قابل قبول بود. دادهها با روشهای تحلیل عاملی اکتشافی و مدلیابی معادلات ساختاری در نرمافزارهای SPSS و Smart PLS تحلیل شدند.یافتهها: یافتهها نشان داد که برنامهدرسی مبتنی بر سرزندگی در دانشآموزان مقطع ابتدایی در مقوله اصلی یعنی برنامهدرسی مبتنی بر سرزندگی شامل انگیزش و باور مثبت، روابط اجتماعی و اشتیاق تحصیلی، در مقوله شرایط علّی شامل اهداف آموزشی، متن کتب درسی، روشهای آموزشی و ارزشیابی برنامهدرسی، در مقوله شرایط زمینهای شامل شرایط درونکلاسی و شرایط مدرسه، در مقوله شرایط مداخلهگر شامل سیاستگذاری آموزشی، محیط و فرهنگ، در مقوله راهبردها شامل تمرکززدایی و زیرساخت و در مقوله پیامدها شامل اشتیاق و رفتار بود. همچنین، بار عاملی مقوله اصلی، شرایط علّی، شرایط زمینهای، شرایط مداخلهگر، راهبردها و پیامدها بالاتر از 50/0، میانگین واریانس استخراجشده آنها بالاتر از 70/0 و پایایی آنها با روشهای آلفای کرونباخ و ترکیبی بالاتر از 80/0 برآورد شد. افزون بر آن، مدل برنامهدرسی مبتنی بر سرزندگی در دانشآموزان مقطع ابتدایی برازش مناسبی داشت و در این مدل شرایط علّی بر مقوله اصلی، مقوله اصلی، شرایط زمینهای و شرایط مداخلهگر بر راهبردها و راهبردها بر پیامدها اثر معنادار مستقیم داشت (001/0P<).نتیجهگیری: طبق نتایج این پژوهش، مدل طراحیشده برنامهدرسی مبتنی بر سرزندگی در دانشآموزان مقطع ابتدایی میتواند به برنامهریزان و متخصصان در طراحی و اجرای برنامههایی برای بهبود سرزندگی در دانشآموزان کمک نماید.
نجمه گلزاری مقدم؛ ولی مهدی نژاد؛ زهرا نیک منش
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه تاثیر الگوی آموزشی گانیه و الگوی آموزشی- انگیزشی کلر بر انگیزش تحصیلی دانشآموزان پایه هفتم انجام شد.روششناسی: این مطالعه نیمهتجربی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش دانشآموزان پایه هفتم شهر زاهدان در سال تحصیلی 99-1398 بودند که از میان آنان 60 نفر با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه تاثیر الگوی آموزشی گانیه و الگوی آموزشی- انگیزشی کلر بر انگیزش تحصیلی دانشآموزان پایه هفتم انجام شد.روششناسی: این مطالعه نیمهتجربی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش دانشآموزان پایه هفتم شهر زاهدان در سال تحصیلی 99-1398 بودند که از میان آنان 60 نفر با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و بهصورت تصادفی در سه گروه مساوی شامل دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش اول با روش الگوی آموزشی گانیه و گروه آزمایش دوم با روش الگوی آموزشی- انگیزشی کلر به مدت هشت جلسه 45 دقیقه آموزش دیدند و گروه کنترل با روش مرسوم آموزش دید. دادهها با پرسشنامه انگیزش تحصیلی (Harter, 1981) جمعآوری و با روش تحلیل کوواریانس تکمتغیری و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرمافزار SPSS نسخه 24 تحلیل شدند.یافتهها: یافتهها نشان داد که هر دو روش الگوی آموزشی گانیه و الگوی آموزشی- انگیزشی کلر در مقایسه با گروه کنترل باعث افزایش معنادار انگیزش تحصیلی دانشآموزان شدند (05/0P).بحث و نتیجهگیری: با توجه به اثربخشی هر دو روش مداخله، میتوان از هر دو روش الگوی آموزشی گانیه و الگوی آموزشی- انگیزشی کلر جهت بهبود انگیزش تحصیلی دانشآموزان استفاده کرد.
علیرضا قربانی؛ سمانه یازرلو
چکیده
هدف: مقاله حاضر با هدف بررسی رابطه بین سبکهای هویتیابی و خودکارآمدی با نگرش به بزهکاری در دانشآموزان دبیرستانی پسر متوسطه دوم گرگان انجام شد.روش شناسی: روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی بود، جامعه آماری شامل 2700 دانش آموز بود که 330 دانشآموز به شیوه نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب و به پرسشنامههای سبک هویتیابی برزونسکی(1989)، خودکارآمدی ...
بیشتر
هدف: مقاله حاضر با هدف بررسی رابطه بین سبکهای هویتیابی و خودکارآمدی با نگرش به بزهکاری در دانشآموزان دبیرستانی پسر متوسطه دوم گرگان انجام شد.روش شناسی: روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی بود، جامعه آماری شامل 2700 دانش آموز بود که 330 دانشآموز به شیوه نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب و به پرسشنامههای سبک هویتیابی برزونسکی(1989)، خودکارآمدی عمومی شرر و مادوکس(1982) و نگرش به بزهکاری پویا(1388) پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی و رگرسیون با نرم افزار SPSS , Lisrel استفاده شد.یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش بین سبک هویتیابی با نگرش مثبت به بزهکاری ارتباط منفی و معنادار (96/0-R= )، بین سبکهای هویتیابی با خودکارآمدی رابطه مثبت و معنادار(73/0R= ) و بین خودکارآمدی با نگرش به بزهکاری ارتباط منفی و معنادار(71/0-R= ) به دست آمد. نتایج تحلیل رگرسیون حاکی از آن بود که سبکهای هویتیابی و خودکارآمدی میتوانند مقداری از واریانس نگرش مثبت به بزهکاری را پیشبینی نماید.(96/0 =β). معادلات ساختاری نیز نشان داد مدل برازش خوبی از داده های دنیای واقعی داشته و تأثیر متغیر خودکارآمدی در مؤلفه های نگرش به بزهکاری تأیید شده و برازش معنی دار بود.بحث و نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر می توان از سبک های هویت یابی و خودکارآمدی در کاهش نگرش به بزهکاری استفاده نمود.
زهرا امینی؛ فریبا حنیفی
چکیده
هدف: هدف این پژوهش بررسی الگوی عوامل موثر بر رشد اخلاقی و تعیین وضعیت آنها در دانشآموزان دوره ابتدایی بود.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا آمیخته (کیفی و کمی) بود. جامعه پژوهش در بخش کیفی خبرگان رشد اخلاقی بودند که با توجه به اصل اشباع نظری تعداد 12 نفر از آنها با روشهای نمونهگیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب ...
بیشتر
هدف: هدف این پژوهش بررسی الگوی عوامل موثر بر رشد اخلاقی و تعیین وضعیت آنها در دانشآموزان دوره ابتدایی بود.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا آمیخته (کیفی و کمی) بود. جامعه پژوهش در بخش کیفی خبرگان رشد اخلاقی بودند که با توجه به اصل اشباع نظری تعداد 12 نفر از آنها با روشهای نمونهگیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. جامعه پژوهش در بخش کمی دانشآموزان دوره ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 بودند که طبق فرمول کوکران تعداد 377 نفر آنها با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. دادهها با روشهای مصاحبه نیمهساختاریافته و پرسشنامه محققساخته جمعآوری و با روشهای کدگذاری باز، محوری و انتخابی و آزمون تی تک نمونهای در نرمافزار SPSS-21 تحلیل شدند.یافتهها: یافتههای بخش کیفی نشان داد که عوامل موثر بر رشد اخلاقی دارای 88 مفهوم، 20 عامل و 6 مقوله بود که مقولهها و عاملها شامل محیط زندگی و نحوه تربیت (با سه عامل نقش محیط خانواده در رشد اخلاقی، نقش محیط آموزشی در رشد اخلاقی و نقش گروه همسالان در رشد اخلاقی)، استدلالهای اخلاقی (با سه عامل استدلالهای شناختی، استدلالهای عاطفی و استدلالهای روانی- حرکتی)، فضای حمایتی (با سه عامل برخورداری خانواده و مربیان از دانش علمی، استفاده از مشوقها و توجه به مسائل معنوی)، آسیبهای روانی، اجتماعی و آموزشی (با چهار عامل آسیبهای ناشی از ویژگیهای شخصیتی و روانی، آسیبهای ناشی از استفاده غیرصحیح از رسانهها، آسیبهای ناشی از مشکلات خانوادگی و آسیبهای ناشی از کارکردهای آموزشی)، ایجاد شناخت (با سه عامل مسئولیتپذیری، توانمندسازی و الگوپذیری) و فضائل اخلاقی (با چهار عامل نوعدوستی، کرامت انسانی، قانونمداری و توان تصمیمگیری) بودند. یافتههای بخش کمی نشان داد که بین میانگین همه عوامل با میانگین جامعه تفاوت معناداری وجود داشت (05/0>P).بحث و نتیجهگیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر برنامهریزی برای بهبود رشد اخلاقی دانشآموزان ضروری است. بنابراین، متخصصان و برنامهریزان حوزه تعلیموتربیت میتوانند با توجه به مقولهها و عاملهای این پژوهش برنامههایی جهت بهبود رشد اخلاقی دانشآموزان دوره ابتدایی طراحی و اجرا کنند.
پریسا تجلی؛ زهرا تقی زاده شیده؛ زهره صادقی افجه
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف مدلیابی اشتیاق تحصیلی بر اساس جو مدرسه و کیفیت زندگی با میانجیگری خودتنظیمی در دانشآموزان انجام شد.روش شناسی: این مطالعه مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش دانشآموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 بودند. نمونه پژوهش 350 دانشآموز بود که با روش نمونهگیری تصادفی چندمرحلهای انتخاب ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف مدلیابی اشتیاق تحصیلی بر اساس جو مدرسه و کیفیت زندگی با میانجیگری خودتنظیمی در دانشآموزان انجام شد.روش شناسی: این مطالعه مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش دانشآموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 بودند. نمونه پژوهش 350 دانشآموز بود که با روش نمونهگیری تصادفی چندمرحلهای انتخاب شدند. علاوه بر فرم اطلاعات جمعیتشناختی، برای گردآوری دادهها از پرسشنامههای اشتیاق تحصیلی (فردریکز و همکاران، 2004)، جو مدرسه (لی و همکاران، 2017)، کیفیت زندگی (وار و شربورن، 1992) و خودتنظیمی (بوفارد و همکاران، 1995) استفاده شد. دادهها با روش مدلیابی معادلات ساختاری در نرمافزارهای SPSS-22 و LISREL-8.8 تحلیل شدند.یافتهها: نتایج نشان داد که مدل اشتیاق تحصیلی بر اساس جو مدرسه و کیفیت زندگی با میانجیگری خودتنظیمی در دانشآموزان برازش مناسبی داشت. همچنین، جو مدرسه بر خودتنظیمی و اشتیاق تحصیلی اثر مستقیم و معنادار، کیفیت زندگی بر اشتیاق تحصیلی اثر مستقیم و معنادار و خودتنظیمی بر اشتیاق تحصیلی اثر مستقیم و معنادار داشت (05/0>P)، اما کیفیت زندگی بر خودتنظیمی اثر معناداری نداشت (05/0P>). دیگر نتایج نشان داد که جو مدرسه با میانجیگری خودتنظیمی بر اشتیاق تحصیلی اثر غیرمستقیم و معنادار داشت (05/0>P)، اما کیفیت زندگی با میانجیگری خودتنظیمی بر اشتیاق تحصیلی اثر معناداری نداشت (05/0P>).بحث و نتیجهگیری: طبق نتایج، برای بهبود اشتیاق تحصیلی دانشآموزان میتوان از طریق ارتقای جو مدرسه، کیفیت زندگی و خودتنظیمی آنان اقدام کرد.
زینت سلطانی؛ قدسی احقر؛ وحیده باباخانی
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش راهبردهای هیجانمدار بر یادگیری مشارکتی دانشآموزان دوره متوسطه اول انجام شد.روش: روش پژوهش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل بود. برای انجام پژوهش، از بین تمامی دانشآموزان دختر پایه دوم دوره متوسطه اول منطقه 1 شهر تهران که در سال تحصیلی 98-1397 در مدارس دولتی این ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش راهبردهای هیجانمدار بر یادگیری مشارکتی دانشآموزان دوره متوسطه اول انجام شد.روش: روش پژوهش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل بود. برای انجام پژوهش، از بین تمامی دانشآموزان دختر پایه دوم دوره متوسطه اول منطقه 1 شهر تهران که در سال تحصیلی 98-1397 در مدارس دولتی این شهر مشغول به تحصیل بودند؛ 50 نفر به روش نمونهگیری در دسترس از مدرسه نرگس به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. سپس دانشآموزان گروه آزمایش طی 12 جلسه تحت آموزش راهبردهای هیجانمدار قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده در پژوهش پرسشنامه یادگیری مشارکتی استیفان (2007) بود که در سه مرحله پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری (یکماهه) در هر دو گروه آزمایش و کنترل اجرا و با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مختلط با اندازهگیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرنی در نزمافزار SPSS24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافتهها: یافتهها نشان داد بین نمرات پیشآزمون و پسآزمون گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (05/0 P <). به این معنا که آموزش راهبردهای هیجانمدار موجب افزایش یادگیری مشارکتی در دانشآموزان گروه آزمایش شده است. همچنین یافتههای به دست آمده از آزمون بونفرنی نشان داد میزان اثربخشی آموزش راهبردهای هیجانمدار در طی زمان دارای ماندگاری اثر است.نتیجهگیری: با توجه به تأثیر معنادار راهبردهای هیجانمدار بر یادگیری مشارکتی دانشآموزان، میتوان از این روش در موفقیت تحصیلی آنها استفاده نمود.
مهسا میرزالو؛ زهره موسوی کاشی
چکیده
هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین تأثیر تدریس بر مبنای رویکرد کارکردگرایی و ساختگرایی بر عملکرد دانشآموزان بود.روش: روش پژوهش بر حسب هدف کاربردی، از نظر روش گردآوری داده ها علی – مقایسه ای و همینطور از نظر نوع داده کمی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان دوره متوسطه دوم مناطق 14 و 15 شهر تهران بودندکه با استفاده از جدول مورگان و روش ...
بیشتر
هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین تأثیر تدریس بر مبنای رویکرد کارکردگرایی و ساختگرایی بر عملکرد دانشآموزان بود.روش: روش پژوهش بر حسب هدف کاربردی، از نظر روش گردآوری داده ها علی – مقایسه ای و همینطور از نظر نوع داده کمی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان دوره متوسطه دوم مناطق 14 و 15 شهر تهران بودندکه با استفاده از جدول مورگان و روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحلهای، 327 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها، از سه پرسشنامه روش تدریس بر اساس ساختگرایی لبو (1993) برای سنجش روش تدریس ساختگرا، پرسشنامه محقق ساخته ترکاشوند (1391) برای روش تدریس کارکردگرا و پرسشنامه فام و تیلور (1999) برای عملکرد تحصیلی، استفاده شد. برای تجزیهوتحلیل داده های پژوهش در بخش توصیفی از میانگین، انحراف معیار، جداول و ... و در بخش استنباطی از آزمون تی تک گروهی با استفاده از نرمافزار SPSS-21 در سطح معناداری 05/0 و مدلسازی معادلات ساختاری با استفاده از نرمافزار Smart Pls استفاده شد.یافتهها: یافته ها نشان دادند که تدریس بر مبنای رویکرد کارکردگرایی و ساختگرایی تأثیر مثبت و معنیداری بر عملکرد دانشآموزان داشت.نتیجه گیری: بر اساس یافتههای حاصل از پژوهش، روشهای تدریس، جزء عوامل موثر بر عملکرد تحصیلی دانشآموزان میباشند. از جمله روش های تدریس، روش هایی بر مبنای رویکرد کارکردگرایی و ساخت گرایی است.
حمید رضا طهماسبی؛ نگین جباری؛ کیومرث نیازآذری
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی هوش کارآفرینی در دانشآموزان دوره متوسطه منطقه غرب استان گلستان انجام شد.روششناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش اسناد و متون هوش کارآفرینی و متخصصان و اساتید هوش کارآفرینی غرب استان گلستان در سال 1398 بودند. نمونه پژوهش اسناد و متون هوش کارآفرینی و طبق اصل ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی هوش کارآفرینی در دانشآموزان دوره متوسطه منطقه غرب استان گلستان انجام شد.روششناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش اسناد و متون هوش کارآفرینی و متخصصان و اساتید هوش کارآفرینی غرب استان گلستان در سال 1398 بودند. نمونه پژوهش اسناد و متون هوش کارآفرینی و طبق اصل اشباع نظری 25 نفر از متخصصان و اساتید هوش کارآفرینی بودند که با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. برای جمعآوری اطلاعات از روشهای فیشبرداری و مصاحبه نیمهساختاریافته استفاده شد و دادهها با روش تحلیل محتوا تحلیل شدند.یافتهها: یافتهها نشان داد که عوامل موثر بر هوش کارآفرینی در دانشآموزان دوره متوسطه شامل مولفههای عوامل فردی (شامل دو زیرمولفه ویژگیهای ذاتی و ویژگیهای اکتسابی)، آموزشی و خانواده (شامل دو زیرمولفه معلمان و مربیان آموزشی و فضای رشدی- آموزشی) و نهادهای اجتماعی (شامل سه زیرمولفه اقتدار و توزیع قدرت، نظام ارتباطی و هنجارهای فرهنگی) بودند که شاخصهای هر یک از آنها تدوین شد. در نهایت، بر اساس مولفهها، زیرمولفهها و شاخصهای هوش کارآفرینی، الگوی هوش کارآفرینی در دانشآموزان دوره متوسطه طراحی شد.نتیجهگیری: بر اساس الگوی هوش کارآفرینی طراحیشده در این پژوهش، متخصصان و برنامهریزان دوره متوسطه میتوانند با استفاده از این الگو گامهای موثری جهت ارتقای هوش کارآفرینی در دانشآموزان دوره متوسطه بردارند.
مهرنوش خداداد حسینی؛ ساناز اشکان
چکیده
هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش برنامه دانشافزایی فراشناختی معلمان بر عملکرد تحصیلی و پرورش خلاقیت دانشآموزان ابتدایی بود. روش: این مطالعه نیمهتجربی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش همه دانشآموزان پایههای سوم تا پنجم ابتدایی منطقه یک شهر تهران در سال تحصیلی 96-1395 بودند. نمونه پژوهش 120 دانشآموز ...
بیشتر
هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش برنامه دانشافزایی فراشناختی معلمان بر عملکرد تحصیلی و پرورش خلاقیت دانشآموزان ابتدایی بود. روش: این مطالعه نیمهتجربی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش همه دانشآموزان پایههای سوم تا پنجم ابتدایی منطقه یک شهر تهران در سال تحصیلی 96-1395 بودند. نمونه پژوهش 120 دانشآموز بود که با روش تصادفی خوشهای انتخاب و با روش تصادفی ساده در دو گروه مساوی (60 نفر گروه آزمایش و 60 نفر گروه کنترل) جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 2 ساعته تحت آموزش برنامه دانشافزایی فراشناختی قرار گرفت و گروه کنترل آموزشی ندید. ابزارهای پژوهش پرسشنامههای خلاقیت (تورنس، 1974) و عملکرد تحصیلی (فام و تیلور، 1999) بودند. دادهها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرمافزار SPSS-22 تحلیل شدند. یافتهها: یافتهها نشان داد که بین گروههای آزمایش و کنترل در هر دو متغیر عملکرد تحصیلی و پرورش خلاقیت تفاوت معناداری وجود داشت. به عبارت دیگر، آموزش برنامه دانشافزایی فراشناختی معلمان باعث افزایش عملکرد تحصیلی (همه مولفههای آن شامل خودکارآمدی، برنامهریزی، تاثیرات هیجانی، فقدان کنترل پیامد و انگیزش) و پرورش خلاقیت (همه مولفههای آن شامل انعطافپذیری، سیالی، بسط و ابتکار) دانشآموزان ابتدایی شد (05/0p <). نتیجهگیری: بر اساس نتایج، معلمان میتوانند از روش آموزش برنامه دانشافزایی فراشناختی معلمان در کنار سایر روشهای آموزشی برای بهبود عملکرد تحصیلی و پرورش خلاقیت دانشآموزان ابتدایی استفاده کنند.
سپیده فرج پور نیری
چکیده
هدف : پژوهش حاضر باهدف پیشبینی نگرش مثبت و منفی به رفتار بزهکارانه بر اساس فرسودگی تحصیلی، اضطراب، استرس و افسردگی در دانش آموزان پسر دبیرستانی انجام شدروش: پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان مشغول به تحصیل در دبیرستانهای پسرانه شهرستان نیر در سال تحصیلی 97-1396بود. 120 نفر از این افراد با روش نمونهگیری ...
بیشتر
هدف : پژوهش حاضر باهدف پیشبینی نگرش مثبت و منفی به رفتار بزهکارانه بر اساس فرسودگی تحصیلی، اضطراب، استرس و افسردگی در دانش آموزان پسر دبیرستانی انجام شدروش: پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان مشغول به تحصیل در دبیرستانهای پسرانه شهرستان نیر در سال تحصیلی 97-1396بود. 120 نفر از این افراد با روش نمونهگیری خوشهای انتخابشده و به پرسشنامههای نگرش به رفتار بزهکارانه فضلی (1389)، مقیاس فرسودگی تحصیلی مسلش (2002) و مقیاس استرس، اضطراب و افسردگی لوینبند و لوینبند (1995) (DASS-42) پاسخ دادند. دادهها با روشهای همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه در سطح معناداری 05/0 مورد ارزیابی قرار گرفتند.یافته ها: نتایج نشان داد که فرسودگی تحصیلی و افسردگی (01/0>p < /span>) و اضطراب (05/0> p < /span>) بهطور معکوس با نگرش منفی و بهطور مستقیم با نگرش مثبت به رفتار بزهکارانه همبستگی داشتند. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نیز نشان داد که فرسودگی تحصیلی، اضطراب و افسردگی درمجموع قادر به تبیین 24 درصد واریانس نگرش مثبت و 16 درصد از واریانس نگرش منفی به رفتار بزهکارانه بودند.نتیجه گیری: فرسودگی تحصیلی، اضطراب و افسردگی در دانش آموزان پسر دبیرستانی بر طرز نگرش به رفتار بزهکارانه تاثیرگذار است. با توجه به یافتههای حاضر، لازم است در برنامهریزیهای آتی در باب نگرش به رفتار بزهکارانه به نقش فرسودگی تحصیلی، افسردگی و اضطراب نیز توجه شود.
حسن مومنی؛ سمانه لعله ئی؛ سجاد مومنی
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر سرمایه روانشناختی بر مشارکت ورزشی دانشآموزان انجام گرفت. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و از نظر نوع، کاربردی بود. جامعه آماری شامل دانشآموزان متوسطه دوره دوم شهرستان دهلران در سال تحصیلی 98-1397بودند که بر اساس جدول مورگان 360 نفر به عنوان حجم نمونه و به روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر سرمایه روانشناختی بر مشارکت ورزشی دانشآموزان انجام گرفت. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و از نظر نوع، کاربردی بود. جامعه آماری شامل دانشآموزان متوسطه دوره دوم شهرستان دهلران در سال تحصیلی 98-1397بودند که بر اساس جدول مورگان 360 نفر به عنوان حجم نمونه و به روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامههای سرمایه روانشناختی لوتانز (2007) و پرسشنامه انگیزه مشارکت ورزشی گیل(1983) بودند که اعتبار آن با روش صوری و پایایی آن نیز بر اساس آلفای کرونباخ 86/0 حاصل شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از معادلات ساختاری و با نرم افزار Amos انجام شد. یافتهها: تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد میانگین سرمایه روانشناختی 88/3 و مشارکت ورزشی 09/3 میباشد که در حد متوسط قرار دارند. نتایج همبستگی حاکی از رابطه مثبت و معنادار همه ابعاد دو متغیر با هم بود. همچنین نتایج معادلات ساختاری با نرم افزار Amos حاکی از این بود که سرمایه روانشناختی میتواند به میزان 64/0= R2 و 01/0≥P < /span> مشارکت ورزشی را پیش بینی نماید. با توجه به اینکه ضریب استاندارد رابطه برابر با 64/0 و معنادار است بنابراین متغیر سرمایه روانشناختی بر مشارکت ورزشی تاثیر مثبت داشت. نتیجهگیری: پیامدهای سلامت ورزش محور و مشغولیت فیزیکی دانشآموزان در عصری که فضای مجازی بر تمام حوزههای زندگی سایه افکنده است نقش بسزایی ایفا می کند.
چکیده
مقایسۀ سازگاری اجتماعی دانشآموزان مدارس شبانهروزی و دانشآموزان مدارس عادی همجوار در استان سمنان 1-سید محمد حسین حسینی 2-معصومه مطور چکیده این پژوهش با هدف مقایسۀ سازگاری اجتماعی دانشآموزان مدارس شبانهروزی و دانشآموزان مدارس عادی همجوار و با روش تحقیق «مقایسهای ـ پسرویدادی» ...
بیشتر
مقایسۀ سازگاری اجتماعی دانشآموزان مدارس شبانهروزی و دانشآموزان مدارس عادی همجوار در استان سمنان 1-سید محمد حسین حسینی 2-معصومه مطور چکیده این پژوهش با هدف مقایسۀ سازگاری اجتماعی دانشآموزان مدارس شبانهروزی و دانشآموزان مدارس عادی همجوار و با روش تحقیق «مقایسهای ـ پسرویدادی» انجام گرفته است. جامعۀ آماری این پژوهش شامل کلیۀ دانشآموزان مدارس راهنمایی و متوسطۀ شبانهروزی و مدارس راهنمایی و متوسطۀ عادی همجوار آنها در استان سمنان میشود، که از این جامعۀ آماری،557 دانشآموز مدارس شبانهروزی و 627 دانشآموز مدارس عادی همجوار به صورت نمونهگیری خوشهای برای نمونۀ پژوهش انتخاب شدهاند. برای گردآوری دادههای پژوهش نیز از مؤلفۀ سازگاری اجتماعی پرسشنامه «سازگاری سینها و سینگ» استفاده شده است که روایی و پایایی آن در سطح ملی و بینالمللی مورد تأیید است. تجزیه و تحلیل اطلاعات گردآوری شده با استفاده از تکنیکهای توصیفی جدول توزیع فراوانی، میانگین، انحراف استاندارد و آزمون استنباطی t گروههای مستقل و نرمافزار آماری SPSS انجام گرفته است . بر اساس نتایج پژوهش، سازگاری اجتماعی دانشآموزان پسر و دختر مدارس شبانهروزی کمتر از دانشآموزان مدارس روزانۀ عادی همجوار است. در مدارس شبانه روزی و هم در مدارس روزانه عادی همجوار، سازگاری اجتماعی دانش آموزان پسر و دختر با هم برابر است. دانشجوی دکتری برنامه ریزی درسی دانشگاه خوارزمی(تربیتمعلم تهران) و کارشناس پژوهشی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش، تهران Hosseini261@gmail.com کارشناس ارشد برنامه ریزی درسی.