روانشناسی
عطاالله محمودی؛ یحیی یاراحمدی؛ امید مرادی
چکیده
با توجه به تغییر شیوههای آموزش از معلم محوری به دانشآموز محوری، و وجود خلا در الگوهای آموزش دانشآموز محور، این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی الگوی یادگیری معکوس و یادگیری مشارکتی بر درگیری تحصیلی دانشآموزان دوره متوسطه دوم انجام شد. روش تحقیق حاضر از نظر ماهیت کاربردی و از نظر شیوه انجام مداخله نیمه آزمایشی بود. جامعه پژوهش 60 ...
بیشتر
با توجه به تغییر شیوههای آموزش از معلم محوری به دانشآموز محوری، و وجود خلا در الگوهای آموزش دانشآموز محور، این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی الگوی یادگیری معکوس و یادگیری مشارکتی بر درگیری تحصیلی دانشآموزان دوره متوسطه دوم انجام شد. روش تحقیق حاضر از نظر ماهیت کاربردی و از نظر شیوه انجام مداخله نیمه آزمایشی بود. جامعه پژوهش 60 نفر از دانشآموزان متوسطه دوم شهرستان سنندج به روش معیارمند در دو گروه مداخله و یک گروه کنترل انتخاب شدند. ابزار تحقیق نیز شامل پکیج یادگیری معکوس(محمودی و همکاران،1402)، پکیج یادگیری مشارکتی GI(کاظمی و همکاران،1401) و پرسشنامه درگیری تحصیلی ریو (۲۰۱۳) استفاده شد که در جهت تحلیل اثربخشی از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. بر اساس نتایج مداخله آموزشی، الگوی یادگیری معکوس و یادگیری مشارکتی بر درگیری تحصیلی دانشآموزان تأثیر مثبت و معناداری دارد (05/0>sig). همچنین یافتهها نشان داد بین اثربخشی برنامه آموزشی یادگیری معکوس و آموزش مبتنی بر یادگیری مشارکتی بر درگیری تحصیلی دانشآموزان فقط در مؤلفه درگیری شناختی اختلاف معناداری وجود دارد (05/0>sig). بنابراین میتوان نتیجه گرفت که بدیع بودن روش آموزش مبتنی بر یادگیری معکوس میتواند یکی از دلایل اثرگذاری آموزش معکوس نسبت به آموزش مشارکتی خصوصاً در مؤلفه درگیری شناختی باشد.
زینت سلطانی؛ قدسی احقر؛ وحیده باباخانی
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش راهبردهای هیجانمدار بر یادگیری مشارکتی دانشآموزان دوره متوسطه اول انجام شد.روش: روش پژوهش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل بود. برای انجام پژوهش، از بین تمامی دانشآموزان دختر پایه دوم دوره متوسطه اول منطقه 1 شهر تهران که در سال تحصیلی 98-1397 در مدارس دولتی این ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش راهبردهای هیجانمدار بر یادگیری مشارکتی دانشآموزان دوره متوسطه اول انجام شد.روش: روش پژوهش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل بود. برای انجام پژوهش، از بین تمامی دانشآموزان دختر پایه دوم دوره متوسطه اول منطقه 1 شهر تهران که در سال تحصیلی 98-1397 در مدارس دولتی این شهر مشغول به تحصیل بودند؛ 50 نفر به روش نمونهگیری در دسترس از مدرسه نرگس به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. سپس دانشآموزان گروه آزمایش طی 12 جلسه تحت آموزش راهبردهای هیجانمدار قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده در پژوهش پرسشنامه یادگیری مشارکتی استیفان (2007) بود که در سه مرحله پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری (یکماهه) در هر دو گروه آزمایش و کنترل اجرا و با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مختلط با اندازهگیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرنی در نزمافزار SPSS24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافتهها: یافتهها نشان داد بین نمرات پیشآزمون و پسآزمون گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (05/0 P <). به این معنا که آموزش راهبردهای هیجانمدار موجب افزایش یادگیری مشارکتی در دانشآموزان گروه آزمایش شده است. همچنین یافتههای به دست آمده از آزمون بونفرنی نشان داد میزان اثربخشی آموزش راهبردهای هیجانمدار در طی زمان دارای ماندگاری اثر است.نتیجهگیری: با توجه به تأثیر معنادار راهبردهای هیجانمدار بر یادگیری مشارکتی دانشآموزان، میتوان از این روش در موفقیت تحصیلی آنها استفاده نمود.