روانشناسی
امین اکبرپور؛ نرگس سعیدیان خوراسگانی؛ محمدعلی نادی خوراسگانی
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر ارائه و اعتبارسنجی مدل پیشگیری از اهمال کاری کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی بود .
روش شناسی: پژوهش حاضر با روش کیفی پدیدارشناسی انجام شد، جهت شناسایی کارکنان اهمال کار دانشگاه آزاد اسلامی ابتدا کلیه کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی در سال(98-99) مدنظر قرار گرفت، سپس با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای، ...
بیشتر
هدف: هدف پژوهش حاضر ارائه و اعتبارسنجی مدل پیشگیری از اهمال کاری کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی بود .
روش شناسی: پژوهش حاضر با روش کیفی پدیدارشناسی انجام شد، جهت شناسایی کارکنان اهمال کار دانشگاه آزاد اسلامی ابتدا کلیه کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی در سال(98-99) مدنظر قرار گرفت، سپس با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای، تعداد 384 نفر نمونه جهت بررسی اولیه انتخاب شدند که با اجرای پرسشنامه اهمال کاری تاکمن (1991) روی این افراد در نهایت تعداد 25 نفر واجد شرایط این پژوهش شناسایی شدند. ابزار پژوهش، مصاحبه نیمه ساختار یافته بود که داده ها تا تعداد 15 نفر به اشباع نظری رسید. تحلیل دادهها بر اساس روش 7 مرحله ای کلایزی انجام شد برای سنجش اعتبار دادهها از دو روش بازبینی مشارکت کنندگان و مرور خبرگان غیرشرکت کننده در پژوهش استفاده گردید.
یافته ها: یافته های مکشوف 179 عبارت کلیدی مستخرج (مفاهیم اولیه)، 292 مفهوم فرعی (دسته اول)، 32 مفهوم فرعی (دسته دوم) و 3 مفهوم اصلی( بُعد) بود. جهت تایید باورپذیری یافته های کیفی از مقیاسی با طیف 3 گزینه ای جهت سنجش نسبت روایی محتوا (برآورد ضریب لاوشه) استفاده شد و به منظور اطمینان پذیری یافته های کیفی ضریب پایایی هولستی به میزان 97/0 برآورد شد. یافته ها نشان داد که مدل پیشگیری از اهمالکاری کارکنان از 3 بعد اصلی شامل بعد سازمانی(با 14 مولفه)، بعد فردی(با 15 مولفه) و بعد اجتماعی(با 3 مولفه)شکل می گیرد.
بحث و نتیجه گیری: یافته ها نشان داد، طبق مدل پیشگیری، مؤلفه های بعد سازمانی شامل انجام برنامه ریزی در امور، ارتقاء آموزش های توانمندساز، تقویت سیستم مدیریتی، بهبود امور مالی، بهبود اجرای امور، جو سازمانی سالم و مناسب، ارتقاء فرهنگ مشارکت، حضور رهبری انگیزشی، بهبود نظارت و ارزیابی، بهبود سازماندهی در سازمان، قانون گذاری مناسب، پشتیبانی نرم افزاری مناسب و ارتباط سالم و مناسب در سازمان می باشد
صغری یوسفی دوگوری؛ مسعود عموپور
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه هوش هیجانی، کمالگرایی دانشآموزان و اهمالکاری تحصیلی بود.روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری آن را تمامی دانش آموزان پسر سال ششم دوره ابتدایی ناحیه یک رشت (2218 نفر) در سال تحصیلی 1396-1397تشکیل دادند. از بین جامعه آماری، بر اساس جدول کرجسی و مورگان 240 نفر با استفاده از نمونهگیری ...
بیشتر
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه هوش هیجانی، کمالگرایی دانشآموزان و اهمالکاری تحصیلی بود.روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری آن را تمامی دانش آموزان پسر سال ششم دوره ابتدایی ناحیه یک رشت (2218 نفر) در سال تحصیلی 1396-1397تشکیل دادند. از بین جامعه آماری، بر اساس جدول کرجسی و مورگان 240 نفر با استفاده از نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه کمالگرایی چند بعدی هویت و فلت (1991)، پرسشنامه هوش هیجانی شرینگ (1996)و پرسشنامه سولومون و راث بلوم (1984) بود. دادهها با استفاده از همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره با استفاده از نرم افزارspss21 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین مولفههای کمالگرایی (خویشتنمدار و کمالگرایی کل) با اهمالکاری رابطه وجود داشت (0/01>p < /span>). همچنین بین هوش هیجانی با اهمالکاری رابطه وجود نداشت (0/01). نتیجه گیری: با افزایش کمالگرایی در دانشآموزان، اهمالکاری آنها افزایش مییابد. از اینرو لازم است که هوش هیجانی به عنوان یک مهارت در واحدهای درسی آنان گنجانده شود.