علوم اجتماعی
علی اسمعیلی؛ سیده علیا عمادیان؛ گلین مهدی نژاد گرجی؛ فاطمه صغری سینا
چکیده
هدف: پرخاشگری در نوجوانان پسر پدیدهای شایع است و اعتیاد به بازیهای الکترونیکی میتواند سبب افزایش پرخاشگری آنان شود. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری کوتاهمدت بر پرخاشگری در نوجوانان پسر مبتلا به اعتیاد به بازی PUBG انجام شد.روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، نیمهآزمایشی ...
بیشتر
هدف: پرخاشگری در نوجوانان پسر پدیدهای شایع است و اعتیاد به بازیهای الکترونیکی میتواند سبب افزایش پرخاشگری آنان شود. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری کوتاهمدت بر پرخاشگری در نوجوانان پسر مبتلا به اعتیاد به بازی PUBG انجام شد.روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش نوجوانان پسر مراجعهکننده به کلوپهای بازیهای کامپیوتری شهر ساری در سال 1400 بودند که از میان آنها تعداد 30 نفر پس از بررسی ملاکهای ورود به مطالعه با روش نمونهگیری هدفمند بهعنوان نمونه انتخاب و با روش تصادفی ساده با کمک قرعهکشی در دو گروه مساوی (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقهای به مدت دو ماه (هفتهای یک جلسه) درمان شناختی رفتاری کوتاهمدت را بر اساس مدل استارک و کندال (1996) دریافت کرد و در این مدت گروه کنترل آموزشی ندید. ابزارهای پژوهش شامل آزمون اعتیاد به پابجی دسوزا و همکاران (2019) و پرسشنامه پرخاشگری باس و پری )1992) بودند که شاخصهای روانسنجی آنها مناسب و مطلوب بودند. دادهها با روش تحلیل کوواریانس تکمتغیری در نرمافزار SPSS نسخه 26 تحلیل شدند.یافتهها: یافتههای پژوهش حاضر نشان داد که میان گروههای آزمایش و کنترل از نظر پرخاشگری در نوجوانان پسر مبتلا به اعتیاد به بازی PUBG تفاوت معناداری وجود داشت. به عبارت دیگر، درمان شناختی رفتاری کوتاهمدت باعث کاهش پرخاشگری در نوجوانان پسر مبتلا به اعتیاد به بازی PUBG شد (001/0P<).بحث و نتیجهگیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر یعنی اثربخشی درمان شناختی رفتاری کوتاهمدت بر کاهش پرخاشگری در نوجوانان پسر مبتلا به اعتیاد به بازی PUBG، برای کاهش مشکلات هیجانی نوجوانان از جمله پرخاشگری میتوان از روش درمان شناختی رفتاری کوتاهمدت در کنار سایر روشهای درمانی استفاده کرد.
زهرا مرتضوی؛ مجتبی امیری مجد
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ویژگیهای شخصیتی و سبکهای فرزند پروری مادران با پرخاشگری کودکان دبستانی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان دبستانی دختر و پسر در سال تحصیلی 97_1396و نمونه پژوهش شامل 200 نفر از دانش آموزان شهر تهران که بهصورت نمونهگیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ویژگیهای شخصیتی و سبکهای فرزند پروری مادران با پرخاشگری کودکان دبستانی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان دبستانی دختر و پسر در سال تحصیلی 97_1396و نمونه پژوهش شامل 200 نفر از دانش آموزان شهر تهران که بهصورت نمونهگیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه شخصیتی نئو (NEO-ffi-60) مک کرا و کاستا(1987)، پرسشنامه شیوههای فرزند پروری توسط باومریند(1972) و پرسشنامه پرخاشگری باس و پری(1992) بود. برای تحلیل دادهها از روشهای آماری ضریب همبستگی ساده پیرسون و رگرسیون چندمتغیره با رویکرد سلسله مراتبی استفاده شد. نتایج حاکی از آن بود که، از بین سبکهای فرزند پروری، سبک سهل گیرانه بهصورت مثبت و سبک دموکراتیک بهصورت منفی پرخاشگری کودکان دبستانی را پیشبینی میکند. همچنین از بین ویژگیهای شخصیتی مادران، روان رنجور خویی بهصورت مثبت و برونگرایی و توافق پذیری بهصورت منفی پرخاشگری کودکان دبستانی را پیشبینی میکند.