روانشناسی
کمال الدین یارعلی؛ طیبه تجری؛ مریم صفری
چکیده
هدف: آموزش عالی از طریق تدریس کارآفرینانه میتواند برای خود مزیت رقابتی ایجاد نماید. بنابراین، هدف این مطالعه طراحی الگوی تدریس کارآفرینانه در آموزش عالی ایران بود.روششناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف و شیوه اجرا بهترتیب کاربردی و توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه پژوهش حاضر شامل شش گروه راهانداز کسبوکار و تأسیس شرکتهای دانشبنیان، ...
بیشتر
هدف: آموزش عالی از طریق تدریس کارآفرینانه میتواند برای خود مزیت رقابتی ایجاد نماید. بنابراین، هدف این مطالعه طراحی الگوی تدریس کارآفرینانه در آموزش عالی ایران بود.روششناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف و شیوه اجرا بهترتیب کاربردی و توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه پژوهش حاضر شامل شش گروه راهانداز کسبوکار و تأسیس شرکتهای دانشبنیان، همکاری با نهادهای واسطهای کارآفرینانه، آموزش و تدریس کارآفرینی، تألیف مقاله، کتاب و راهنمایی یا مشاوره پایاننامه و رساله در زمینه کارآفرینی، متخصص برنامهریزی درسی و مدیران آموزش عالی در دانشگاههای ایران در سال تحصیلی 400-1399 بودند. حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان 322 نفر تعیین که این تعداد با روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش حاضر پرسشنامه محققساخته تدریس کارآفرینانه در آموزش عالی ایران با 214 گویه بود که روایی صوری و محتوایی آن با نظر خبرگان تایید و پایایی آن با روشهای ترکیبی و آلفای کرونباخ بالاتر از 70/0 بهدست آمد. دادههای این مطالعه با روشهای تحلیل عاملی اکتشافی و مدلسازی معادلات ساختاری در نرمافزارهای SPSS و Lisrel تحلیل شدند.یافتهها: یافتههای مطالعه حاضر حاکی از آن بود که تدریس کارآفرینانه در آموزش عالی ایران 214 مفهوم در 13 مولفه و 6 مقوله داشت. مقوله شرایط علّی شامل مولفههای لزوم رویارویی با تحولات و ضرورت ایجاد توانمندیها (33 مفهوم)، مقوله شرایط زمینهای شامل مولفه محیط یا متغیرهای داخلی (36 مفهوم)، مقوله شرایط مداخلهگر شامل مولفههای اساتید اثربخش، حمایت و پشتیبانی دانشگاهی و موانع محیطی (28 مفهوم)، مقوله محوری شامل مولفه تدریس کارآفرینانه (39 مفهوم)، مقوله راهبردها شامل مولفههای ارتقای توانمندی اساتید، بهکارگیری روشهای نوین، تعامل و محیط یادگیری غنی (53 مفهوم) و مقوله پیامدها شامل مولفههای تغییر ارزشها در آموزش عالی و پویایی اقتصادی جامعه (25 مفهوم) بود؛ بهطوری که بار عاملی همه مولفهها بالاتر از 50/0، میانگین واریانس استخراجشده همه آنها بالاتر از 60/0 و پایایی کرونباخ و ترکیبی همه آنها بالاتر از 70/0 بود. همچنین، الگوی تدریس کارآفرینانه در آموزش عالی ایران برازش مناسبی داشت و در این الگو، مقوله شرایط علّی بر مقوله محوری، مقولههای شرایط زمینهای، شرایط مداخلهگر و محوری بر مقوله راهبردها و مقوله راهبردها بر مقوله پیامدها اثر مستقیم و معنادار داشت (001/0P<).بحث و نتیجهگیری: الگوی طراحیشده در پژوهش حاضر درباره تدریس کارآفرینانه در آموزش عالی ایران میتواند توسط متخصصان و برنامهریزان درسی مورد استفاده قرار گیرد و آنان بر اساس نتایج این مطالعه اقدام به تدریس کارآفرینانه در آموزش عالی کنند.
روانشناسی
پریسا صفامنش؛ کورش پارسا معین؛ صغری افکانه
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی و ارزشیابی ابعاد نظام پژوهشی در آموزش عالی انجام شد.
روششناسی: این پژوهش به لحاظ هدف، بنیادی-کاربردی و همچنین، به لحاظ نوع دادهها، آمیخته (کیفی-کمی) از نوع اکتشافی که در بخش کیفی تحلیل مضمون و در بخش کمی توصیفی-پیمایشی بود. جامعة مورد مطالعه در بخش کیفی شامل خبرگان دانشگاهی (اعضای هیئت علمی) و سازمانی ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی و ارزشیابی ابعاد نظام پژوهشی در آموزش عالی انجام شد.
روششناسی: این پژوهش به لحاظ هدف، بنیادی-کاربردی و همچنین، به لحاظ نوع دادهها، آمیخته (کیفی-کمی) از نوع اکتشافی که در بخش کیفی تحلیل مضمون و در بخش کمی توصیفی-پیمایشی بود. جامعة مورد مطالعه در بخش کیفی شامل خبرگان دانشگاهی (اعضای هیئت علمی) و سازمانی (مسیولین دانشگاه های آزاد اسلامی) و در بخش کمی شامل کلیه اعضای هیئتعلمی دانشگاه های آزاد اسلامی بود. حجم نمونه در بخش کیفی 19 مصاحبه شونده با توجه به اصل اشباع و روش نمونهگیری هدفمند و در بخش کمی 272 نفر بر اساس محاسبه حجم نمونه در معادلات ساختاری و روش نمونهگیری تصادفی خوشهای مرحلهای انتخاب شدند. برای جمعآوری اطلاعات از دو روش اسنادی (کتابخانهای) و میدانی: مصاحبههای نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. همچنین از یک پرسشنامه بسته پاسخ برگرفته از مدل ارائه شده در بخش کیفی بود که به منظور سنجش نظر خبرگان در رابطه با اعتبار مدل (روایی بیرونی) طراحی شد. روش تحلیل داده ها در بخش کیفی کدگذاری نظری برگرفته از روش تحلیل مضمون با نرم افزار Maxqda بود. در بخش کمی، نیز، در بخش استنباطی برای پاسخ به سؤالهای پژوهش از آزمون هایی نظیر همبستگی پیرسون، آزمون تی تک نمونه ای، فرایند تحلیل سلسله مراتبی و تحلیل عاملی تأییدی با استفاده از نرمافزارهای SPSS-v23، Smart Pls-v3 و Lisrel V8.8 و Expertchoice-V11 بهره گرفته شد.
یافتهها: ابزارگردآوری دادهها در بخش کیفی مصاحبههای نیمهساختار یافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی و پایایی ابزارها مورد بررسی قرار گرفت و تایید شد. روش تجزیه و تحلیل دادهها در بخش کیفی کدگذاری نظری (باز، محوری و انتخابی) و در بخش کمّی شامل آمار توصیفی و استنباطی (همبستگی پیرسون، آزمون تی تک نمونهای و مدلسازی معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تأییدی) بود.
بحث و نتیجهگیری: یافتههای بخش کیفی نشان دادند که نظام پژوهشی، ابعاد عوامل فردی، عوامل زیرساختی، سیاستگذاری را در بر میگیرد. همچنین نتایج نشان دادند که مولفههای در وضعیت موجود، از وضعیت مطلوبی برخوردارند.
روانشناسی
کمال الدین یارعلی؛ طیبه تجری؛ مریم صفری
چکیده
هدف: توجه به تدریس کارآفرینانه در عناصر برنامهدرسی اهمیت زیادی دارد و بر همین اساس، هدف این مطالعه، واکاوی عناصر برنامهدرسی تدریس کارآفرینانه در حوزه علوم انسانی آموزش عالی ایران بود.روش: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه این مطالعه همه خبرگان و متخصصان کشور شامل شش گروه راهانداز کسبوکار و تأسیس ...
بیشتر
هدف: توجه به تدریس کارآفرینانه در عناصر برنامهدرسی اهمیت زیادی دارد و بر همین اساس، هدف این مطالعه، واکاوی عناصر برنامهدرسی تدریس کارآفرینانه در حوزه علوم انسانی آموزش عالی ایران بود.روش: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه این مطالعه همه خبرگان و متخصصان کشور شامل شش گروه راهانداز کسبوکار و تأسیس شرکتهای دانشبنیان، همکاری با نهادهای واسطهای کارآفرینانه، آموزش و تدریس کارآفرینی، تألیف مقاله، کتاب و راهنمایی یا مشاوره پایاننامه و رساله در زمینه کارآفرینی، متخصص برنامهریزی درسی و مدیران آموزش عالی در دانشگاههای ایران در سال تحصیلی 400-1399 بودند. نمونهها طبق اصل اشباع نظری و با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند که تعداد آنها 25 نفر بود. ابزار پژوهش حاضر مصاحبه نیمهساختاریافته بود که روایی و پایایی آن مورد بررسی و تایید قرار گرفت. دادهها با روش کدگذاری مبتنی بر نظریه دادهبنیاد در نرمافزار MAXQDA تحلیل شدند.یافتهها: یافتههای پژوهش حاضر نشان داد که عناصر برنامهدرسی تدریس کارآفرینانه در حوزه علوم انسانی آموزش عالی ایران 216 مفهوم در 47 مولفه و 6 مقوله داشت. مقوله شرایط علّی شامل 8 مولفه و33 مفهوم، مقوله شرایط زمینهای شامل 8 مولفه و 36 مفهوم، مقوله شرایط مداخلهگر شامل 9 مولفه و 28 مفهوم، مقوله محوری شامل 5 مولفه و 39 مفهوم، مقوله راهبردها شامل 12 مولفه و 54 مفهوم و مقوله پیامدها شامل 5 مولفه و 26 مفهوم بود.نتیجهگیری: بر اساس یافتههای این مطالعه، متخصصان و برنامهریزان درسی میتوانند گام موثری در جهت بهبود برنامهدرسی تدریس کارآفرینانه در حوزه علوم انسانی آموزش عالی بردارند.
حمیرا محرابی؛ امیرحسین محمودی؛ علیرضا عراقیه
چکیده
هدف: رهبری خلاق نقش مهمی در بهبود و ارتقای جایگاه سازمان و ایجاد مزیت رقابتی دارد. در نتیجه، پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی رهبری خلاق در آموزش عالی انجام شد.روششناسی: این مطالعه از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، توصیفی از نوع کیفی بود. جامعه پژوهش صاحبنظران و خبرگان رهبری خلاق در آموزش عالی دانشگاه آزاد اسلامی بودند که طبق اصل ...
بیشتر
هدف: رهبری خلاق نقش مهمی در بهبود و ارتقای جایگاه سازمان و ایجاد مزیت رقابتی دارد. در نتیجه، پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی رهبری خلاق در آموزش عالی انجام شد.روششناسی: این مطالعه از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، توصیفی از نوع کیفی بود. جامعه پژوهش صاحبنظران و خبرگان رهبری خلاق در آموزش عالی دانشگاه آزاد اسلامی بودند که طبق اصل اشباع نظری تعداد 12 نفر از آنها با روشهای نمونهگیری دردسترس و گلولهبرفی بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمهساختاریافته با خبرگان بود که روایی آن با روشهای مثلثسازی و روایی صوری تایید و پایایی آنها با روش ضریب توافق بین دو کدگذار 85/0 محاسبه شد. دادههای حاصل از اجرای مصاحبه نیمهساختاریافته با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی بر اساس نظریه دادهبنیاد در نرمافزار MAXQDA تحلیل شدند.یافتهها: یافتهها نشان داد که برای الگوی رهبری خلاق در آموزش عالی بر اساس نظریه دادهبنیاد 29 مولفه در 16 بعد شناسایی شد؛ بهطوری که در مقوله شرایط علّی 4 مولفه در 2 بعد الزامات مدیریت دانشگاهی و فرهنگسازی (بهترتیب هر کدام با 2 مولفه نوآوری سازمانی، دانشافزایی، مدیریت مشارکتی و جو اخلاقی)، در مقوله شرایط زمینهای 2 مولفه در 2 بعد بلوغ مدیریتی و نظام پرورش خلاقیت (بهترتیب هر کدام با 1 مولفه ارزیابی و اعمال سیاستهایی برای رهبری خلاق و نگرش راهبردی و گسترش روابط بینفردی و دانشگاهی)، در مقوله شرایط مداخلهگر 2 مولفه در 1 بعد واکنش مناسب به نیازهای داخلی و خارجی و اصلاح ساختار (با 2 مولفه هنرمندی اجتماعی و توسعه زیرساختها و توجه به منابع اقتصادی)، در مقوله پدیده محوری 14 مولفه در 7 بعد رهبری کارآفرین، رهبری تحولآفرین، رهبری اثربخش، رهبری هوشمند، هوش سازمانی، رهبری آموزشی و هوش هیجانی (بهترتیب هر کدام با 2 مولفه کارآفرینی، توسعه استراتژیها، مشارکت، اعتماد شناختی و عاطفی، بینش و بصیرت، نوآوری فرهنگی، تفکر استراتژیک و هدفگذاری مشترک، بکارگیری تکنولوژیهای نوین و بکارگیری مدیران شایسته و توانمند، آگاهیبخشی، انگیزش و تغییر نگرش، خودانگیزی و خودمدیریتی)، در راهبردها 4 مولفه در 2 بعد توجه به شرایط و ملزومات و خودآگاهی و مسئولیتپذیری (بهترتیب هر کدام با 2 مولفه سیاستگذاری منعطف و خلاق و بکارگیری روشهای نوین مدیریتی، خودمدیریتی و داشتن برنامه مشخص برای عملیکردن رهبری خلاق) و در پیامدها 3 مولفه در 2 بعد الزامات درون و برون سازمانی و توسعه اجتماعی (بعد اول با 2 مولفه توسعه شایستگی فردی و توسعه و بالندگی دانشگاه و بعد دوم با 1 مولفه شکلگیری منش اجتماعی و پاسدار توسعه و تحول) وجود داشت. با توجه به ابعاد شناساییشده در پژوهش حاضر، الگوی رهبری خلاق در آموزش عالی بر اساس نظریه دادهبنیاد ترسیم شد.بحث و نتیجهگیری: با توجه به ابعاد و مولفههای شناساییشده برای رهبری خلاق در آموزش عالی، برنامهریزی برای تحقق رهبری خلاق در نظام آموزش عالی ضروری است.
مهناز میرکی زاده محمدآباد؛ نگین جباری؛ کامبیز اسماعیل نیا شیروانی
چکیده
هدف: هدف این مطالعه ارائه الگوی فرهنگ یادگیری مجازی در مراکز آموزش عالی بود.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف و شیوه اجرا بهترتیب کاربردی و توصیفی از نوع کیفی بود. جامعه مطالعه حاضر خبرگان موسسههای آموزش عالی آگاه از حیطه تحقیق بودند که تعداد 12 نفر از آنها طبق اصل اشباع نظری و با روشهای نمونهگیری هدفمند و گلولهبرفی بهعنوان ...
بیشتر
هدف: هدف این مطالعه ارائه الگوی فرهنگ یادگیری مجازی در مراکز آموزش عالی بود.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف و شیوه اجرا بهترتیب کاربردی و توصیفی از نوع کیفی بود. جامعه مطالعه حاضر خبرگان موسسههای آموزش عالی آگاه از حیطه تحقیق بودند که تعداد 12 نفر از آنها طبق اصل اشباع نظری و با روشهای نمونهگیری هدفمند و گلولهبرفی بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمهساختاریافته بود که روایی آن با روش مثلثسازی تایید و پایایی آن با روش ضریب کاپای کوهن 89/0 محاسبه شد. برای تحلیل دادههای این مطالعه از روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شد.یافتهها: یافتههای این مطالعه حاکی از آن بود که برای فرهنگ یادگیری مجازی در مراکز آموزش عالی 49 مفهوم، 8 مولفه و 2 مقوله شناسایی شد. در پژوهش حاضر مقولهها شامل مقوله عوامل ساختاری با پنج مولفه زیرساختهای نرمافزاری و سختافزاری، طراحی و مدیریت تعاملات یادگیری مجازی، بسترسازی و محیط یادگیری مجازی، توسعه یادگیری مجازی و توانایی پشتیبانی عملیاتی و مقوله عوامل رفتاری با سه مولفه فرهنگسازی، نگرش فردی و انگیزش فراگیران بودند. در نهایت، الگوی مقولهها و مولفههای فرهنگ یادگیری مجازی در مراکز آموزش عالی ترسیم شد.نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر میتواند به آگاهی و شناخت بهتر فرهنگ یادگیری مجازی در مراکز آموزش عالی کمک نماید و متخصصان و برنامهریزان آموزش عالی بر اساس مقولهها، مولفهها و مفهومهای آن گام موثری در جهت بهبود فرهنگ یادگیری مجازی بردارند.
سید محمد تفرشی؛ حمداله منظری توکلی؛ سنجر سلاجقه
چکیده
هدف: ﻫﺪف ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ شناسایی موانع و چالشهای اجرای برنامهریزی استراتژیک در نظام آموزش عالی و اثر آن بر نوآوری سازمانی بود.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف، پژوهشی کاربردی و از نظر روش اجرا تلفیقی (کیفی- کمّی) بود. جامعه بخش کیفی شامل خبرگان دانشگاهی در رشتههای برنامهریزی استان خراسان رضوی در سال تحصیلی 400-1399 بودند که تعداد ...
بیشتر
هدف: ﻫﺪف ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ شناسایی موانع و چالشهای اجرای برنامهریزی استراتژیک در نظام آموزش عالی و اثر آن بر نوآوری سازمانی بود.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف، پژوهشی کاربردی و از نظر روش اجرا تلفیقی (کیفی- کمّی) بود. جامعه بخش کیفی شامل خبرگان دانشگاهی در رشتههای برنامهریزی استان خراسان رضوی در سال تحصیلی 400-1399 بودند که تعداد 30 نفر از آنان با روش نمونهگیری هدفمند به عنوان نمونه و طبق اصل اشباع نظری انتخاب شدند در بخش کمّی نیز جامعه آماری شامل روﺳﺎ و ﻣﻌﺎوﻧﯿﻦ داﻧﺸﮕﺎههای مختلف استان خراسان رضوی در سال تحصیلی 1399-1398 ﺑﻪ ﺗﻌﺪاد 320 ﻧﻔﺮ بودند ﮐـﻪ بر اساس فرمول کوکران تعداد 175 ﻧﻔﺮ با روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کیفی مصاحبه و اعتبار آن با روایی محتوایی و پایایی نیز با ضریب توافق کدگذاری حاصل شد. در بخش کمّی نیز پرسشنامه محقق ساخته موانع و چالشهای برنامهریزی استراتژیک با 50 گویه، اجرای برنامهریزی استراتژیک (Barisons, 2010) و نوآوری سازمانی (Ismail, 2002) بود که روایی محتوایی پرسشنامه موانع و چالشهای برنامهریزی استراتژیک با نظر متخصصان تأیید و پایایی پرسشنامهها با روش آلفای کرونباخ برای هر سه ابزار به ترتیب93/0، 91/0 و 94/0 حاصل شد. تحلیل دادههای بخش کیفی با روش تحلیل مضمون و در بخش کمّی از آمارههای توصیفی با نرمافزار Spss26 و تحلیل عاملی تاییدی و مدلیابی معادلات ساختاری در نرمافزار Smart pls24 استفاده شد. یافتهها: یافتهها نشان داد موانع و چالشهای اجرای برنامهریزی استراتژیک در 5 مؤلفه اصلی (ﻣﻮاﻧﻊ ﻓﺮدی، ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ، ﻣﺤﯿﻄﯽ، برنامهریزی و مدیریت) و 50 شاخص بود. همچنین نتایج نشان داد ﻣﻮاﻧﻊ و چالشهای برنامهریزی استراتژیک ﺑر اجرای برنامهریزی استراتژیک اثر ﻣﻌﻨﯽدار(39/25=t) و ﻣﻌﮑﻮس با ضریب مسیر (74/0-) و اجرای برنامهریزی استراتژیک نوآوری سازمانی اثر معنیدار (81/48=t) و ﻣﺜﺒﺖ با ضریب مسیر (84/0) وﺟﻮد داشت.بحث و نتیجهگیری: با توجه به یافتهها میتوان نتیجه گرفت نظام آموزش عالی برای افزایش نواوری سازمانی باید از برنامهریزی استراتژیک مناسبی برخوردار باشد و جهت تحقق آن باید موانع و چالشهای مختلف درون و برون سازمانی را اولویت بندی نماید
جمشید عدالتیان شهریاری؛ فرزاد قاسم زاده؛ محمود محمدی
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف تبیین و طراحی فرایند بینالمللیشدن آموزش عالی با رویکرد آمیخته انجام شد.روششناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا آمیخته بود. جامعه پژوهش در بخش کیفی اسناد و مدارک و خبرگان بینالمللیشدن آموزش عالی دانشگاه پیام نور واحد بینالملل گرجستان بودند که طبق اصل اشباع نظری تعداد 15 نفر از آنها با ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف تبیین و طراحی فرایند بینالمللیشدن آموزش عالی با رویکرد آمیخته انجام شد.روششناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا آمیخته بود. جامعه پژوهش در بخش کیفی اسناد و مدارک و خبرگان بینالمللیشدن آموزش عالی دانشگاه پیام نور واحد بینالملل گرجستان بودند که طبق اصل اشباع نظری تعداد 15 نفر از آنها با روش نمونهگیری هدفمند بهعنوان نمونه انتخاب شدند. جامعه پژوهش در بخش کمی دانشجویان دانشگاه مذکور در سال تحصیلی 99-1398 بودند که طبق جدول کرجسی و مورگان تعداد 350 نفر از دانشجویان با روش نمونهگیری تصادفی بهعنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها در بخش کیفی از مصاحبه نیمهساختاریافته و در بخش کمی از پرسشنامه محققساخته (47 گویهای) استفاده شد که شاخصهای روانسنجی آنها تایید شدند. دادهها با روشهای کدگذاری باز، محوری و انتخابی و حداقل مربعات جزئی در نرمافزارهای SPSS و Smart PLS تحلیل شدند.یافتهها: یافتهها نشان داد که در فرایند بینالمللیشدن آموزش عالی، شرایط علی شامل مولفههای فرهنگی و اجتماعی و مولفههای اقتصادی، شرایط زمینهای شامل مولفههای زیرساخت مالی، امکانات و تجهیزات و مولفههای سیاسی، شرایط مداخلهگر شامل مولفههای اداری و مولفههای پشتیبانی و خدماتی، راهبردها شامل مولفههای سازمانی و مولفههای دانشگاهی و پیامدها شامل مولفههای ارتباطات بینالمللی و مولفههای آموزشی و درسی بودند. همچنین، فرایند بینالمللیشدن آموزش عالی برازش مناسبی داشت و شرایط علی بر بینالمللیشدن آموزش عالی، بینالمللیشدن آموزش عالی، شرایط زمینهای و شرایط مداخلهگر بر راهبردها و راهبردها بر پیامدها اثر معنادار داشت (05/0p <).بحث و نتیجهگیری: با توجه نتایج پژوهش حاضر، برنامهریزی جهت بینالمللیکردن آموزش عالی ضروری است که برای این منظور بهرهگیری از مولفههای شناساییشده میتواند موثر واقع شود.