مرتضی کلیج؛ مریم تقوایی یزدی؛ مریم تقوایی
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 15 بهمن 1399
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارزیابی نقش میانجی نشاط سازمانی در تاثیر مدیریت سبز بر عملکرد زیستمحیطی در دانشگاههای آزاد اسلامی استان مازندران، انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از حیث روش تحقیق، توصیفی- پیمایشی بود. جامعه آماری شامل اعضاء هیئت علمی، مدیران عالی، میانی و عملیاتی و مسئولین واحدهای اداری، آموزشی و ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارزیابی نقش میانجی نشاط سازمانی در تاثیر مدیریت سبز بر عملکرد زیستمحیطی در دانشگاههای آزاد اسلامی استان مازندران، انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از حیث روش تحقیق، توصیفی- پیمایشی بود. جامعه آماری شامل اعضاء هیئت علمی، مدیران عالی، میانی و عملیاتی و مسئولین واحدهای اداری، آموزشی و پژوهشی دانشگاههای آزاد اسلامی استان مازندران در تابستان 1399 به تعداد 1950 نفر بودند که با استفاده از روش نمونه گیری؛ بصورت خوشهای نسبی براساس فرمول کوکران تعداد 321 انتخاب شدند.. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه بود که روایی پرسشنامه به صورت محتوایی که مقدار CVR و CVI گویههای پرسشنامه در محدوده 80/0 تا 00/1 تعیین و پایایی نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ برای مدیریت سبز، نشاط سازمانی و عملکرد زیست محیطی، بترتیب 82/0، 83/0 و 84/0 برآورد و تأیید شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از دو روش آمار توصیفی و آمار استنباطی (تحلیل عاملی اکتشافی و تائیدی) و همچنین از طریق نرم افزارهای SPSS نسخه 26 و AMOS نسخه 26 استفاده شد. یافته ها: در تبیین روابط بین متغیرهای تحقیق، نتایج حاکی از آن بوده که مدیریت سبز بر متغیرهای نشاط سازمانی (ضریب استاندارد 59/0 و مقادیر تی 112/6) و عملکرد زیست محیطی (42/0 و 543/4)، متغیر نشاط سازمانی بر عملکرد زیست-محیطی (62/0 و 485/5) تاثیر معنادار و مثبتی داشته است. همچنین، نشاط سازمانی (363/0 و مقدار احتمال 0009/0) در تاثیر مدیریت سبز بر عملکرد زیست محیطی، نقش میانجی را ایفا نمود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش مدیریت سبز بر نشاط سازمانی و عملکرد زیست محیطی و نشاط سازمانی بر عملکرد زیست محیطی تاثیر دارد. همچنین، نشاط سازمانی در تاثیر مدیریت سبز بر عملکرد زیست محیطی، نقش میانجی را ایفا نمود
حمیرا محرابی؛ امیرحسین محمودی؛ علیرضا عراقیه
چکیده
هدف: رهبری خلاق نقش مهمی در بهبود و ارتقای جایگاه سازمان و ایجاد مزیت رقابتی دارد. در نتیجه، پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی رهبری خلاق در آموزش عالی انجام شد.روششناسی: این مطالعه از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، توصیفی از نوع کیفی بود. جامعه پژوهش صاحبنظران و خبرگان رهبری خلاق در آموزش عالی دانشگاه آزاد اسلامی بودند که طبق اصل ...
بیشتر
هدف: رهبری خلاق نقش مهمی در بهبود و ارتقای جایگاه سازمان و ایجاد مزیت رقابتی دارد. در نتیجه، پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی رهبری خلاق در آموزش عالی انجام شد.روششناسی: این مطالعه از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، توصیفی از نوع کیفی بود. جامعه پژوهش صاحبنظران و خبرگان رهبری خلاق در آموزش عالی دانشگاه آزاد اسلامی بودند که طبق اصل اشباع نظری تعداد 12 نفر از آنها با روشهای نمونهگیری دردسترس و گلولهبرفی بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمهساختاریافته با خبرگان بود که روایی آن با روشهای مثلثسازی و روایی صوری تایید و پایایی آنها با روش ضریب توافق بین دو کدگذار 85/0 محاسبه شد. دادههای حاصل از اجرای مصاحبه نیمهساختاریافته با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی بر اساس نظریه دادهبنیاد در نرمافزار MAXQDA تحلیل شدند.یافتهها: یافتهها نشان داد که برای الگوی رهبری خلاق در آموزش عالی بر اساس نظریه دادهبنیاد 29 مولفه در 16 بعد شناسایی شد؛ بهطوری که در مقوله شرایط علّی 4 مولفه در 2 بعد الزامات مدیریت دانشگاهی و فرهنگسازی (بهترتیب هر کدام با 2 مولفه نوآوری سازمانی، دانشافزایی، مدیریت مشارکتی و جو اخلاقی)، در مقوله شرایط زمینهای 2 مولفه در 2 بعد بلوغ مدیریتی و نظام پرورش خلاقیت (بهترتیب هر کدام با 1 مولفه ارزیابی و اعمال سیاستهایی برای رهبری خلاق و نگرش راهبردی و گسترش روابط بینفردی و دانشگاهی)، در مقوله شرایط مداخلهگر 2 مولفه در 1 بعد واکنش مناسب به نیازهای داخلی و خارجی و اصلاح ساختار (با 2 مولفه هنرمندی اجتماعی و توسعه زیرساختها و توجه به منابع اقتصادی)، در مقوله پدیده محوری 14 مولفه در 7 بعد رهبری کارآفرین، رهبری تحولآفرین، رهبری اثربخش، رهبری هوشمند، هوش سازمانی، رهبری آموزشی و هوش هیجانی (بهترتیب هر کدام با 2 مولفه کارآفرینی، توسعه استراتژیها، مشارکت، اعتماد شناختی و عاطفی، بینش و بصیرت، نوآوری فرهنگی، تفکر استراتژیک و هدفگذاری مشترک، بکارگیری تکنولوژیهای نوین و بکارگیری مدیران شایسته و توانمند، آگاهیبخشی، انگیزش و تغییر نگرش، خودانگیزی و خودمدیریتی)، در راهبردها 4 مولفه در 2 بعد توجه به شرایط و ملزومات و خودآگاهی و مسئولیتپذیری (بهترتیب هر کدام با 2 مولفه سیاستگذاری منعطف و خلاق و بکارگیری روشهای نوین مدیریتی، خودمدیریتی و داشتن برنامه مشخص برای عملیکردن رهبری خلاق) و در پیامدها 3 مولفه در 2 بعد الزامات درون و برون سازمانی و توسعه اجتماعی (بعد اول با 2 مولفه توسعه شایستگی فردی و توسعه و بالندگی دانشگاه و بعد دوم با 1 مولفه شکلگیری منش اجتماعی و پاسدار توسعه و تحول) وجود داشت. با توجه به ابعاد شناساییشده در پژوهش حاضر، الگوی رهبری خلاق در آموزش عالی بر اساس نظریه دادهبنیاد ترسیم شد.بحث و نتیجهگیری: با توجه به ابعاد و مولفههای شناساییشده برای رهبری خلاق در آموزش عالی، برنامهریزی برای تحقق رهبری خلاق در نظام آموزش عالی ضروری است.
سید محمد تفرشی؛ حمداله منظری توکلی؛ سنجر سلاجقه
چکیده
هدف: ﻫﺪف ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ شناسایی موانع و چالشهای اجرای برنامهریزی استراتژیک در نظام آموزش عالی و اثر آن بر نوآوری سازمانی بود.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف، پژوهشی کاربردی و از نظر روش اجرا تلفیقی (کیفی- کمّی) بود. جامعه بخش کیفی شامل خبرگان دانشگاهی در رشتههای برنامهریزی استان خراسان رضوی در سال تحصیلی 400-1399 بودند که تعداد ...
بیشتر
هدف: ﻫﺪف ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ شناسایی موانع و چالشهای اجرای برنامهریزی استراتژیک در نظام آموزش عالی و اثر آن بر نوآوری سازمانی بود.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف، پژوهشی کاربردی و از نظر روش اجرا تلفیقی (کیفی- کمّی) بود. جامعه بخش کیفی شامل خبرگان دانشگاهی در رشتههای برنامهریزی استان خراسان رضوی در سال تحصیلی 400-1399 بودند که تعداد 30 نفر از آنان با روش نمونهگیری هدفمند به عنوان نمونه و طبق اصل اشباع نظری انتخاب شدند در بخش کمّی نیز جامعه آماری شامل روﺳﺎ و ﻣﻌﺎوﻧﯿﻦ داﻧﺸﮕﺎههای مختلف استان خراسان رضوی در سال تحصیلی 1399-1398 ﺑﻪ ﺗﻌﺪاد 320 ﻧﻔﺮ بودند ﮐـﻪ بر اساس فرمول کوکران تعداد 175 ﻧﻔﺮ با روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کیفی مصاحبه و اعتبار آن با روایی محتوایی و پایایی نیز با ضریب توافق کدگذاری حاصل شد. در بخش کمّی نیز پرسشنامه محقق ساخته موانع و چالشهای برنامهریزی استراتژیک با 50 گویه، اجرای برنامهریزی استراتژیک (Barisons, 2010) و نوآوری سازمانی (Ismail, 2002) بود که روایی محتوایی پرسشنامه موانع و چالشهای برنامهریزی استراتژیک با نظر متخصصان تأیید و پایایی پرسشنامهها با روش آلفای کرونباخ برای هر سه ابزار به ترتیب93/0، 91/0 و 94/0 حاصل شد. تحلیل دادههای بخش کیفی با روش تحلیل مضمون و در بخش کمّی از آمارههای توصیفی با نرمافزار Spss26 و تحلیل عاملی تاییدی و مدلیابی معادلات ساختاری در نرمافزار Smart pls24 استفاده شد. یافتهها: یافتهها نشان داد موانع و چالشهای اجرای برنامهریزی استراتژیک در 5 مؤلفه اصلی (ﻣﻮاﻧﻊ ﻓﺮدی، ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ، ﻣﺤﯿﻄﯽ، برنامهریزی و مدیریت) و 50 شاخص بود. همچنین نتایج نشان داد ﻣﻮاﻧﻊ و چالشهای برنامهریزی استراتژیک ﺑر اجرای برنامهریزی استراتژیک اثر ﻣﻌﻨﯽدار(39/25=t) و ﻣﻌﮑﻮس با ضریب مسیر (74/0-) و اجرای برنامهریزی استراتژیک نوآوری سازمانی اثر معنیدار (81/48=t) و ﻣﺜﺒﺖ با ضریب مسیر (84/0) وﺟﻮد داشت.بحث و نتیجهگیری: با توجه به یافتهها میتوان نتیجه گرفت نظام آموزش عالی برای افزایش نواوری سازمانی باید از برنامهریزی استراتژیک مناسبی برخوردار باشد و جهت تحقق آن باید موانع و چالشهای مختلف درون و برون سازمانی را اولویت بندی نماید
جمشید عدالتیان شهریاری؛ فرزاد قاسم زاده؛ محمود محمدی
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف تبیین و طراحی فرایند بینالمللیشدن آموزش عالی با رویکرد آمیخته انجام شد.روششناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا آمیخته بود. جامعه پژوهش در بخش کیفی اسناد و مدارک و خبرگان بینالمللیشدن آموزش عالی دانشگاه پیام نور واحد بینالملل گرجستان بودند که طبق اصل اشباع نظری تعداد 15 نفر از آنها با ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف تبیین و طراحی فرایند بینالمللیشدن آموزش عالی با رویکرد آمیخته انجام شد.روششناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا آمیخته بود. جامعه پژوهش در بخش کیفی اسناد و مدارک و خبرگان بینالمللیشدن آموزش عالی دانشگاه پیام نور واحد بینالملل گرجستان بودند که طبق اصل اشباع نظری تعداد 15 نفر از آنها با روش نمونهگیری هدفمند بهعنوان نمونه انتخاب شدند. جامعه پژوهش در بخش کمی دانشجویان دانشگاه مذکور در سال تحصیلی 99-1398 بودند که طبق جدول کرجسی و مورگان تعداد 350 نفر از دانشجویان با روش نمونهگیری تصادفی بهعنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها در بخش کیفی از مصاحبه نیمهساختاریافته و در بخش کمی از پرسشنامه محققساخته (47 گویهای) استفاده شد که شاخصهای روانسنجی آنها تایید شدند. دادهها با روشهای کدگذاری باز، محوری و انتخابی و حداقل مربعات جزئی در نرمافزارهای SPSS و Smart PLS تحلیل شدند.یافتهها: یافتهها نشان داد که در فرایند بینالمللیشدن آموزش عالی، شرایط علی شامل مولفههای فرهنگی و اجتماعی و مولفههای اقتصادی، شرایط زمینهای شامل مولفههای زیرساخت مالی، امکانات و تجهیزات و مولفههای سیاسی، شرایط مداخلهگر شامل مولفههای اداری و مولفههای پشتیبانی و خدماتی، راهبردها شامل مولفههای سازمانی و مولفههای دانشگاهی و پیامدها شامل مولفههای ارتباطات بینالمللی و مولفههای آموزشی و درسی بودند. همچنین، فرایند بینالمللیشدن آموزش عالی برازش مناسبی داشت و شرایط علی بر بینالمللیشدن آموزش عالی، بینالمللیشدن آموزش عالی، شرایط زمینهای و شرایط مداخلهگر بر راهبردها و راهبردها بر پیامدها اثر معنادار داشت (05/0p <).بحث و نتیجهگیری: با توجه نتایج پژوهش حاضر، برنامهریزی جهت بینالمللیکردن آموزش عالی ضروری است که برای این منظور بهرهگیری از مولفههای شناساییشده میتواند موثر واقع شود.