علوم اجتماعی
لیدا اسماعیلی؛ اختر جمالی؛ نادر قلی قورچیان
چکیده
هدف: نیروی انسانی هر سازمانی عامل تعیینکنندهای در سازمان خود میباشد و ارتقاء هوش اجتماعی در نیروی انسانی سازمانهای آموزشی میتواند سبب بهبود کیفیت خدمات آموزش و یادگیری شود. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف شناسایی و واکاوی ابعاد و مولفههای ارتقاء هوش اجتماعی در میان اعضای هیأتعلمی دانشگاه فرهنگیان انجام شد.
روش: روش اجرای ...
بیشتر
هدف: نیروی انسانی هر سازمانی عامل تعیینکنندهای در سازمان خود میباشد و ارتقاء هوش اجتماعی در نیروی انسانی سازمانهای آموزشی میتواند سبب بهبود کیفیت خدمات آموزش و یادگیری شود. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف شناسایی و واکاوی ابعاد و مولفههای ارتقاء هوش اجتماعی در میان اعضای هیأتعلمی دانشگاه فرهنگیان انجام شد.
روش: روش اجرای مطالعه حاضر آمیخته (کیفی-کمّی) بود. جامعه پژوهش در بخش کیفی خبرگان حوزه مدیریت آموزشی، مدیریت فرهنگی، مدیریت منابع انسانی و روانشناسی اجتماعی در سال 1400 و در بخش کمّی اعضای هیأتعلمی دانشگاه فرهنگیان تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بودند. نمونه پژوهش در بخش کیفی طبق اصل اشباع نظری 20 نفر تعیین که این افراد با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و در بخش کمّی طبق فرمول کوکران 260 نفر تعیین که این افراد با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای بر اساس رشته تحصیلی انتخاب شدند. دادهها در بخش کیفی با مصاحبه نیمهساختاریافته گردآوری و با روش تحلیل محتوا در نرمافزار MAXQDA تحلیل شدند و در بخش کمّی با پرسشنامه محققساخته گردآوری و با روشهای تحلیل عاملی اکتشافی و مدلیابی معادلات ساختاری در نرمافزارهای SPSS و Smart PLS تحلیل شدند.
یافتهها: یافتههای بخش کیفی نشان داد که هوش اجتماعی در میان اعضای هیأتعلمی دانشگاه فرهنگیان دارای 55 شاخص، 9 مولفه و 3 بعد شامل ویژگیهای فردی (با مولفههای ویژگیهای شخصیتی و ارزیابی)، دانش و فناوری اجتماعی (با مولفههای کاربرد دانش، کاربست فناوری اطلاعات و تکنولوژی آموزشی) و مهارتهای اجتماعی (با مولفههای روابط درون و برون سازمانی، روابط عمومی، توانمندی در رشته تخصصی و مهارتهای مدیریتی) بود. یافتههای بخش کمّی نشان داد که بار عاملی، روایی محتوایی، میانگین واریانس استخراجشده و پایایی ابعاد و مولفهها تایید شد. افزون بر آن، مدل هوش اجتماعی بر هر سه بعد ویژگیهای فردی، دانش و فناوری اجتماعی و مهارتهای اجتماعی و هر یک از سه بعد مذکور بر مولفههای خود اثر مستقیم و معنیدار داشتند (05/0P<).
نتیجهگیری: متخصصان و برنامهریزان نظام آموزش عالی با توجه به ابعاد و مولفههای شناساییشده میتوانند از طریق ارتقاء هوش اجتماعی زمینه را برای بهبود آموزش و یادگیری دانشجویان فراهم آورند.
امید مهدیه؛ مریم قهرمانی
چکیده
هدف: هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر اخلاق حرفهای اساتید بر انگیزش دانشجویان بود.روش: تحقیق حاضر بصورت کاربردی و به شیوه پیمایشی انجام شد. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان دانشگاه زنجان در سال تحصیلی 1398-99 بود که تعداد 140 نفر از آنها به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و این پرسشنامه ها بصورت در دسترس، در بین آنها توزیع و جمعآوری گردید. ...
بیشتر
هدف: هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر اخلاق حرفهای اساتید بر انگیزش دانشجویان بود.روش: تحقیق حاضر بصورت کاربردی و به شیوه پیمایشی انجام شد. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان دانشگاه زنجان در سال تحصیلی 1398-99 بود که تعداد 140 نفر از آنها به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و این پرسشنامه ها بصورت در دسترس، در بین آنها توزیع و جمعآوری گردید. برای جمعآوری داده ها از پرسشنامه عباسی و دیگران (1396) برای سنجش اخلاق حرفهای و از پرسشنامه مهدیه (1397) برای سنجش انگیزش استفاده شد که روایی محتوا و پایایی آن (به روش آلفا) مورد تأیید قرار گرفت. تجزیه و تحلیلها با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS (از طریق تحلیل مسیر) در سطح معناداری 05/0 انجام شد. یافتهها: یافتهها نشان داد رابطه معنیداری بین مؤلفههای اخلاق حرفهای و انگیزش وجود داشت. همچنین اخلاق حرفهای تأثیر مثبت و معنیداری بر ایجاد انگیزش در دانشجویان داشت. ویژگیهای فردی و تعاملی تأثیر مستقیمی بر انگیزش داشتند ولی تأثیر مستقیم کیفیت کار حرفهای بر انگیزش معنیدار نبود. کیفیت کار حرفهای نقش میانجی را در رابطه بین ویژگیهای فردی و تعاملی و انگیزش ایفا کرد. همچنین ویژگیهای تعاملی نقش میانجی را در رابطه بین کیفیت کار حرفهای و انگیزش ایفا کرد (P < /span><0.005).نتیجهگیری: با توجه به یافتهها، میتوان نتیجه گرفت صرفاً توجه به جنبههای فنی تدریس نمیتواند کافی باشد بلکه رعایت اخلاق حرفهای مشتمل بر ویژگیهایی از قبیل عدالتمحوری، مسئولیتپذیری و قانونمداری میتواند مکمل کیفیت کار حرفهای یا همان تدریس خوب باشد.