علوم اجتماعی
حدیث پرهیزکاری؛ غلامرضا طلیسچی؛ زینب طولابی
چکیده
هدف: هدف اصلی این پژوهش شناسایی عوامل محیطی اثرگذار بر شکلگیری توانایی خلاق دانشآموزان 7 تا 11 سالهی شهر ایلاماست.
روش: تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی از نوع آمیخته اکتشافی(کیفی-کمی) می باشد. در مرحله کیفی با استفاده از روش کیفی تحلیل تم مبتنی بر نظریات خبرگان تحقیق(به روش هدفمند انتخاب شدند) به ارزیابی و شناسایی الگوهای محیطی مؤثر ...
بیشتر
هدف: هدف اصلی این پژوهش شناسایی عوامل محیطی اثرگذار بر شکلگیری توانایی خلاق دانشآموزان 7 تا 11 سالهی شهر ایلاماست.
روش: تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی از نوع آمیخته اکتشافی(کیفی-کمی) می باشد. در مرحله کیفی با استفاده از روش کیفی تحلیل تم مبتنی بر نظریات خبرگان تحقیق(به روش هدفمند انتخاب شدند) به ارزیابی و شناسایی الگوهای محیطی مؤثر بر شکلگیری توانایی خلاق در دانشآموزان پرداخته شده است که نتایج تحلیل تم چهار الگویی از عناصر طبیعی و مصنوع محیط، ویژگیهای ساختاری طبیعی محیط، عوامل تعیینکننده رفتار محیطی و ابعاد فیزیکی فضا برای الگوی کیفی پیشنهادی ارائه داد. در راستای نتایج تحلیل تم، یک سناریوی محقق ساخته در خصوص تأثیرگذاری و تاثیرپذیری الگوهای شناساییشده بر روی شکلگیری توانایی خلاق دانشآموزان از تکنیک دیمتل فازی استفاده شده است.
یافته ها: یافته ها نشان داد مولفه تطبیقپذیری که بیشترین مقدار D+R را دارا میباشد، بیشترین تعامل را با سایر شاخصها دارد و نیز مولفه گرمی و رطوبت که بیشترین مقدار D-R را برخوردار میباشد؛ بیشترین تأثیر (نفوذ) را بر سایر شاخصها دارد. همچنین در ابعاد هم بعد عوامل فضایی- فیزیکی) بیشترین تعامل را با سایر ابعاد دارد و نیز بعد (عوامل تعیینکننده رفتار محیطی) که بیشترین تأثیر(نفوذ) را بر سایر ابعاد دارد.
نتیجه گیری: محیط در ایجاد زمینههای یادگیری و خلاقیت بهعنوان یک عامل مهم تلقی میشود.
میترا اژدری؛ زهرا افتخار صعادی؛ محمد رضا برنا؛ سحر صفرزاده
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر، تعیین میزان اثربخشی مدیریت زمان بر تعهد نسبت به مدرسه و خلاقیت دانشآموزان دختر متوسطه شهر اهواز بود.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا طرح نیمه آزمایشی پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشآموزان دختر متوسطه (دوم) شهر اهواز در سال تحصیلی 99-1398 بودند ...
بیشتر
هدف: هدف پژوهش حاضر، تعیین میزان اثربخشی مدیریت زمان بر تعهد نسبت به مدرسه و خلاقیت دانشآموزان دختر متوسطه شهر اهواز بود.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا طرح نیمه آزمایشی پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشآموزان دختر متوسطه (دوم) شهر اهواز در سال تحصیلی 99-1398 بودند که از بین 3 ناحیه شهر، ناحیه 2 تعیین و سپس به صورت تصادفی 50 دانشآموز انتخاب شدند. نمونه انتخاب شده به دو گروه آزمایش (25 نفر) و گروه کنترل (25 نفر) گمارده شدند. ابزار پژوهش شامل برنامه مداخله آموزشی مدیریت زمان ترسی (2008)، پرسشنامه آزمون خلاقیت (MPPT) تورنس و پرسشنامه تعهد به مدرسه عابدی (1388) بود. اعتبار پرسشنامه به وسیله روایی محتوایی و پایایی آن با روش آزمون آلفای کرونباخ 91/0 به دست آمد. جلسات مداخله مدیریت زمان (طی 2 ماه و 7 جلسه) برای گروه آزمایش اجرا شد و در این مدت هیچ گونه آموزشی به گروه کنترل ارائه نشد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای آماری توصیفی (فراوانی، میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (تحلیل کواریانس یک متغیری و چند متغیری با نرم افزار Spss24 استفاده شد.یافتهها: یافتهها نشان داد اثر مداخله مدیریت زمان بر تعهد به مدرسه و خلاقیت دانشآموزان در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل به طور معناداری افزایش یافت و این تفاوت تداوم داشت (01/0>p).بحث و نتیجهگیری: با توجه به اثرگذاری مدیریت زمان بر تعهد به مدرسه و خلاقیت دانشآموزان، برنامه ریزان نظام آموزشی باید در برنامه درسی دوره متوسطه، دروس مهارتی مانند برنامه ریزی و مدیریت زمان را لحاظ نمایند تا در کنار مباحث درسی، مهارتهای زندگی نیز ارتقا یابند.
مریم قادری شیخی آبادی؛ سیروس قنبری
چکیده
هدف: هدف این پژوهش بررسی رابطه رهبری تحولآفرین با خلاقیت با میانجیگری یادگیری سازمانی بود.روش شناسی: این پژوهش توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه پژوهش تمامی معلمان مدارس متوسطه شهر کرمانشاه به تعداد 5900 نفر و نمونه آماری تعداد 360 نفر بودند که با روش نمونهگیری تصادفی ساده و بر مبنای جدول کرجسی و مورگان انتخاب شدند. ...
بیشتر
هدف: هدف این پژوهش بررسی رابطه رهبری تحولآفرین با خلاقیت با میانجیگری یادگیری سازمانی بود.روش شناسی: این پژوهش توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه پژوهش تمامی معلمان مدارس متوسطه شهر کرمانشاه به تعداد 5900 نفر و نمونه آماری تعداد 360 نفر بودند که با روش نمونهگیری تصادفی ساده و بر مبنای جدول کرجسی و مورگان انتخاب شدند. ابزار پژوهش سه پرسشنامه استاندارد رهبری تحولآفرین باس و آولیو (2000)، یادگیری سازمانی نیفه (2001) و خلاقیت مقیمی (1388) بود. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از تکنیکهای آماری و نرم افزارهای آماری SPSS وLISREL استفاده شد. در تحلیل توصیفی دادهها از جداول توزیع فراوانی، شاخصهای مرکزی (نما، میانه و میانگین)، شاخصهای پراکندگی(انحراف معیار و واریانس) استفاده شد. در آزمون فرضیات پژوهش از تکنیکهای آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر تائیدی استفاده شد.یافتهها: یافتهها نشان داد که رهبری تحولآفرین دارای اثر مثبت (2532/0) و معنادار بر خلاقیت در سطح 05/0 میباشد. یادگیری سازمانی دارای اثر مثبت (08/0) و معنادار بر خلاقیت در سطح 05/0 میباشد. رهبری تحولآفرین به واسطه یادگیری سازمانی (0432/0) و مقدار تی (12/2) دارای اثر مثبت و معنادار بر خلاقیت در سطح 05/0 میباشد.بحث و نتیجهگیری: بر اساس یافته های پژوهش، بکارگیری سبک رهبری تحولآفرین در سازمان، یادگیری سازمانی و خلاقیت کارکنان را افزایش میدهد.
آمنه سلیمان زاده؛ علی اصغر شجاعی؛ سیده زهرا حسینی درونکلا
چکیده
هدف: هدف از این پژوهش ارائه مدل تاثیرگذاری مدیریت مدرسه محور بر خلاقیت معلمان در مدارس ابتدایی شهرستان بابل بود.روش: این پژوهش در حالت کلی از نظر هدف کاربردی، از نظر میزان کنترل متغیرها میدانی و از نظر جمع آوری داده ها توصیفی از نوع زمینهیابی بود و از سوی دیگر پژوهش حاضر را میتوان نوعی پژوهش اکتشافی تلقی کرد. جامعۀ آماری مرحله کیفی ...
بیشتر
هدف: هدف از این پژوهش ارائه مدل تاثیرگذاری مدیریت مدرسه محور بر خلاقیت معلمان در مدارس ابتدایی شهرستان بابل بود.روش: این پژوهش در حالت کلی از نظر هدف کاربردی، از نظر میزان کنترل متغیرها میدانی و از نظر جمع آوری داده ها توصیفی از نوع زمینهیابی بود و از سوی دیگر پژوهش حاضر را میتوان نوعی پژوهش اکتشافی تلقی کرد. جامعۀ آماری مرحله کیفی 15 نفر از مدیران و معلمان برگزیده مدارس ابتدایی شهرستان بابل بود که با روش نمونه گیری هدفمند با استفاده از شاخص اشباع نظری نسبت به نمونه گیری از جامعه آماری انتخاب شدند و جامعه آماری مرحله کمی شامل کلیه مدیران و معلمان مدارس ابتدایی دولتی شهرستان بابل بود که تعداد آنها 1318 نفر بود با توجه به جدول مورگان 302 نفر با روش نمونه گیری تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامۀ محقق ساخته بود. روش تجزیه تحلیل در مرحله کیفی کد گذاری و در مرحله کمی از آزمون مدل معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار smart-pls و spss استفاده شد.یافته ها: نتایج مرحله کیفی پژوهش نشان داد ابعاد مدیریت مدرسه محور در مدارس ابتدایی شهرستان بابل شامل ابعاد مشارکت ذینفعان، سرمایه اجتماعی، استراتژی مدرسه، عوامل پشتیبانی، عملکرد سازمانی، امکان تحقق مدیریت مدرسه محور و عوامل ساختاری و ابعاد خلاقیت معلمان در مدیران و معلمان مدارس بابل شامل ابعاد سلامت سازمانی، سرمایه روانشناختی، عوامل محیطی، عوامل فرهنگی، عوامل فردی و ساختار عملیاتی مدرسه بود و نتایج مرحله کمی پژوهش نشان داد تاثیر مدیریت مدرسه محور بر خلاقیت معلمان مقدار t-value آن برابر با (6.707) و ضریب مسیر (0.547) بود؛ در واقع نتایج نشان داد مدیریت مدرسه محور بر خلاقیت معلمان در مدیران و معلمان مدارس بابل به میزان 0.547 تاثیر داشت.نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش مدل تاثیرگذاری مدیریت مدرسه محور بر خلاقیت معلمان در مدارس ابتدایی شهرستان بابل از برازش مطلوبی برخوردار می باشد.
سیده مرسده عظیمی خطیبانی؛ مسعود عموپور
دوره 3، شماره 2 ، اسفند 1396، ، صفحه 157-171
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی خلاقیت با باورهای وسواسی و نشخوار فکری در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر رشت انجام شد.روش: جامعه ی این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره ی دوم مقطع متوسطه ناحیه دو شهر رشت است که با توجه به آمار دریافتی از آموزش و پرورش شامل ۵۱۸۱ دانش آموز می باشد که با استفاده از جدول مورگان نمونه ای متشکل از ۳۶۰ ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی خلاقیت با باورهای وسواسی و نشخوار فکری در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر رشت انجام شد.روش: جامعه ی این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره ی دوم مقطع متوسطه ناحیه دو شهر رشت است که با توجه به آمار دریافتی از آموزش و پرورش شامل ۵۱۸۱ دانش آموز می باشد که با استفاده از جدول مورگان نمونه ای متشکل از ۳۶۰ نفراز دانش آموزان به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند.جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه خلاقیت عابدی، پرسشنامه باورهای وسواسی (OBQ-44) و مقیاس نشخوارفکری نولن هوکسما و مارو استفاده شد. برای تحلیل داده ها ازضریب همبستگی کانونی و تحلیل رگرسیون با استفاده از نرم افزار SPSS استفاده گردید.نتایج یافته های پژوهش نشان داد که بین خلاقیت با باورهای وسواسی دانش آموزان و همین طور بین خلاقیت با نشخوارفکری دانش آموزان همبستگی منفی و معنادار وجود دارد. وخلاقیت می تواند باورهای وسواسی و نشخوار فکری را پیش بینی کند. با توجه به نتایج این پژوهش به نظر می رسد که هر چه خلاقیت دانش آموزان در سطح بالاتری قرار داشته باشد باورهای وسواسی و نشخوارفکری در آنها کاهش می یابد.بر اساس نتایج تحلیل رگرسیون، سازه ی خلاقیت توانست ۵۴ درصد از تغییرات باورهای وسواسی و نشخوار فکری را تبیین کند.