صغری یوسفی دوگوری؛ مسعود عموپور
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه هوش هیجانی، کمالگرایی دانشآموزان و اهمالکاری تحصیلی بود.روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری آن را تمامی دانش آموزان پسر سال ششم دوره ابتدایی ناحیه یک رشت (2218 نفر) در سال تحصیلی 1396-1397تشکیل دادند. از بین جامعه آماری، بر اساس جدول کرجسی و مورگان 240 نفر با استفاده از نمونهگیری ...
بیشتر
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه هوش هیجانی، کمالگرایی دانشآموزان و اهمالکاری تحصیلی بود.روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری آن را تمامی دانش آموزان پسر سال ششم دوره ابتدایی ناحیه یک رشت (2218 نفر) در سال تحصیلی 1396-1397تشکیل دادند. از بین جامعه آماری، بر اساس جدول کرجسی و مورگان 240 نفر با استفاده از نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه کمالگرایی چند بعدی هویت و فلت (1991)، پرسشنامه هوش هیجانی شرینگ (1996)و پرسشنامه سولومون و راث بلوم (1984) بود. دادهها با استفاده از همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره با استفاده از نرم افزارspss21 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین مولفههای کمالگرایی (خویشتنمدار و کمالگرایی کل) با اهمالکاری رابطه وجود داشت (0/01>p < /span>). همچنین بین هوش هیجانی با اهمالکاری رابطه وجود نداشت (0/01). نتیجه گیری: با افزایش کمالگرایی در دانشآموزان، اهمالکاری آنها افزایش مییابد. از اینرو لازم است که هوش هیجانی به عنوان یک مهارت در واحدهای درسی آنان گنجانده شود.
سیده مرسده عظیمی خطیبانی؛ مسعود عموپور
دوره 3، شماره 2 ، اسفند 1396، ، صفحه 157-171
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی خلاقیت با باورهای وسواسی و نشخوار فکری در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر رشت انجام شد.روش: جامعه ی این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره ی دوم مقطع متوسطه ناحیه دو شهر رشت است که با توجه به آمار دریافتی از آموزش و پرورش شامل ۵۱۸۱ دانش آموز می باشد که با استفاده از جدول مورگان نمونه ای متشکل از ۳۶۰ ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی خلاقیت با باورهای وسواسی و نشخوار فکری در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر رشت انجام شد.روش: جامعه ی این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره ی دوم مقطع متوسطه ناحیه دو شهر رشت است که با توجه به آمار دریافتی از آموزش و پرورش شامل ۵۱۸۱ دانش آموز می باشد که با استفاده از جدول مورگان نمونه ای متشکل از ۳۶۰ نفراز دانش آموزان به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند.جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه خلاقیت عابدی، پرسشنامه باورهای وسواسی (OBQ-44) و مقیاس نشخوارفکری نولن هوکسما و مارو استفاده شد. برای تحلیل داده ها ازضریب همبستگی کانونی و تحلیل رگرسیون با استفاده از نرم افزار SPSS استفاده گردید.نتایج یافته های پژوهش نشان داد که بین خلاقیت با باورهای وسواسی دانش آموزان و همین طور بین خلاقیت با نشخوارفکری دانش آموزان همبستگی منفی و معنادار وجود دارد. وخلاقیت می تواند باورهای وسواسی و نشخوار فکری را پیش بینی کند. با توجه به نتایج این پژوهش به نظر می رسد که هر چه خلاقیت دانش آموزان در سطح بالاتری قرار داشته باشد باورهای وسواسی و نشخوارفکری در آنها کاهش می یابد.بر اساس نتایج تحلیل رگرسیون، سازه ی خلاقیت توانست ۵۴ درصد از تغییرات باورهای وسواسی و نشخوار فکری را تبیین کند.