گلاره محقق دقیق؛ محمد صالحی؛ مجید فتاحی
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی سبک یادگیری ترجیحی و الگوهای رفتاری غالب دانشجویان و بررسی رابطه بین این دو با مؤلفههای کارآفرینانه بود.روش: پژوهش حاضر، از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ نوع پژوهش توصیفی- پیمایشی بود. روش مطالعه حاضر مبتنی بر روش تحقیق کیفی گراندد تئوری بود که از طریق مصاحبه با تعداد 12 نفر از خبرگان شامل اعضای هیات علمی دانشگاهها ...
بیشتر
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی سبک یادگیری ترجیحی و الگوهای رفتاری غالب دانشجویان و بررسی رابطه بین این دو با مؤلفههای کارآفرینانه بود.روش: پژوهش حاضر، از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ نوع پژوهش توصیفی- پیمایشی بود. روش مطالعه حاضر مبتنی بر روش تحقیق کیفی گراندد تئوری بود که از طریق مصاحبه با تعداد 12 نفر از خبرگان شامل اعضای هیات علمی دانشگاهها و اعضای شاغل در حرفه شامل رده های مختلف حرفهای به روش نمونهگیری هدفمند از نوع گلوله برفی انتخاب گردید. طبقهبندی دادهها، مصاحبهها، بر اساس دو مرحله اول از نظام سه مرحلهای استراوس و کوربین یعنی کدگذاری باز و محوری مورد تحلیل قرار گرفت و خرده مقولات به دست آمد. جامعه آماری این تحقیق دانشجویان کارشناسی فنی و مهندسی، علوم پایه و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد در سال تحصیلی 1397-98 بود. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 245 نفر تعیین و پاسخگویان به شیوه نمونهگیری طبقهای انتخاب شدند دادهها از طریق دو پرسشنامه استاندارد سبکهای یادگیری کلب ساخته شده توسط کلب در سال میلادی1984 و الگوی رفتاری دیسک ساخته شده توسط دکتر ویلیام مولتون مارستون در سال 1928 میلادی و پرسش نامه محقق ساخته مولفه های کارآفرینانه فردی ،گردآوری و با نرمافزارهای SPSS 23 و Lisrel تحلیل شدند.یافته ها: یافته های پژوهش بیانگر آن است که بیشتر دانشجویان مورد مطالعه الگوی رفتاری نتیجه محور را دارا بودند و در رشته فنی و مهندسی بیشتر دانشجویان دارای مدل رفتاری برونگرا و وظیفه محور با سبک یادگیری غالب همگرا؛ در رشته علوم پایه بیشتر دانشجویان دارای مدل رفتاری درونگرا و وظیفه محور با سبک یادگیری ترجیحی انطباق یابنده و در رشته علوم انسانی بیشتر دانشجویان دارای مدل رفتاری برونگرا و مردم محور با سبک یادگیری ترجیحی واگرا را دارا بودند.نتیجه گیری: براساس یافته ها یک رابطه معناداری بین سبک یادگیری با الگوی رفتاری دانشجویان رابطه معنیدار وجود داشت. یافتهها میتواند امور شناخت فردی و تحصیلی و شغلی هر چه مؤثرتر و کاراتر در مسیر فراشناخت افراد را بهبود بخشد.