روانشناسی
مهسا تجلی؛ احمد باصری؛ حسن اسدزاده
چکیده
هدف: روشهای مداخله بسیاری برای بهبود ویژگیهای روانشناختی کودکان وجود دارد که در این مطالعه تلاش میشود تا دو روش بازی درمانی و آموزش حل مساله با هم مقایسه شوند. در نتیجه، هدف این مطالعه مقایسه اثربخشی بازی درمانی و آموزش حل مساله بر مسئولیتپذیری، تحمل پریشانی و سازگاری کودکان 5 تا 7 سال بود.روش شناسی: این مطالعه نیمهتجربی با ...
بیشتر
هدف: روشهای مداخله بسیاری برای بهبود ویژگیهای روانشناختی کودکان وجود دارد که در این مطالعه تلاش میشود تا دو روش بازی درمانی و آموزش حل مساله با هم مقایسه شوند. در نتیجه، هدف این مطالعه مقایسه اثربخشی بازی درمانی و آموزش حل مساله بر مسئولیتپذیری، تحمل پریشانی و سازگاری کودکان 5 تا 7 سال بود.روش شناسی: این مطالعه نیمهتجربی با طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری دو ماهه با گروههای آزمایش و کنترل بود. جامعه پژوهش کودکان 5 تا 7 سال مراجعهکننده به مراکز و کلینیکهای مشاوره و خدمات روانشناختی شهر تهران در سال 1400 بودند. از میان اعضای جامعه تعداد 45 نفر با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و بهصورت تصادفی ساده با کمک قرعهکشی در سه گروه مساوی شامل گروههای بازی درمانی، آموزش حل مساله و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش اول، 10 جلسه با روش بازی درمانی و گروه آزمایش دوم، 10 جلسه با روش آموزش حل مساله آموزش دید و گروه کنترل در این مدت آموزشی دریافت نکرد. دادهها با سیاهه مسئولیتپذیری کالیفرنیا (گاف، 1951)، مقیاس تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر، 2005) و مقیاس سازگاری (ماتسون و همکاران، 1983) گردآوری و با روشهای تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرمافزار SPSS تحلیل شدند.یافتهها: یافتهها نشان داد که هر دو روش بازی درمانی و آموزش حل مساله در مقایسه با گروه کنترل باعث بهبود مسئولیتپذیری، تحمل پریشانی و سازگاری کودکان 5 تا 7 سال شد و نتایج در مرحله پیگیری نیز باقی ماند (001/0P<). همچنین، بین دو روش بازی درمانی و آموزش حل مساله در بهبود مسئولیتپذیری، تحمل پریشانی و سازگاری کودکان 5 تا 7 سال در مراحل پسآزمون و پیگیری تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0P>).بحث و نتیجهگیری: نتایج این مطالعه حاکی از اثربخشی هر دو روش بازی درمانی و آموزش حل مساله بر بهبود مسئولیتپذیری، تحمل پریشانی و سازگاری کودکان 5 تا 7 سال بود. بنابراین، درمانگران، روانشناسان و مشاوران میتوانند در کنار سایر روشهای درمانی از هر دو روش بازی درمانی و آموزش حل مساله برای مداخلههای خود استفاده کنند.
منصوره شریفی نویسی؛ امیر مسعود امیر مظاهری؛ زهرا حضرتی صومعه
چکیده
هدف: هدف اصلی پژوهش، شناسایی و اولویت بندی ویژگیهای فردی، اجتماعی، محیطی و فرهنگی موثر بر وضعیت کودکان یتیم خانه های تحت پوشش بهزیستی تهران پس از 18 سالگی است.روش شناسی: روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی، از نظر نوع داده، آمیخته (کیفی و کمی) است. جامعه آماری شامل نخبگان دارای مدرک تحصیلی دکتری و عضو هیات علمی دانشگاه با سابقه حداقل 5 سال ...
بیشتر
هدف: هدف اصلی پژوهش، شناسایی و اولویت بندی ویژگیهای فردی، اجتماعی، محیطی و فرهنگی موثر بر وضعیت کودکان یتیم خانه های تحت پوشش بهزیستی تهران پس از 18 سالگی است.روش شناسی: روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی، از نظر نوع داده، آمیخته (کیفی و کمی) است. جامعه آماری شامل نخبگان دارای مدرک تحصیلی دکتری و عضو هیات علمی دانشگاه با سابقه حداقل 5 سال در سازمان بهزیستی و دارای مدارک تحقیقاتی و شرکت در سمینارهای مرتبط می باشد. حجم نمونه 10نفر خبره بود که با روش هدفمند و با توجه به اصل اشباع نظری انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها، مصاحبه نیمه سازمان یافته و پرسشنامه مقایسات زوجی است. برای تحلیل داده ها از روش کد گذاری نظری (باز، محوری و انتخابی) و تکنیک AHP فازی استفاده شد.یافته ها: پس از کد گذاری باز و محوری مشخص شد که برای ویژگیهای فردی، اجتماعی، محیطی و فرهنگی موثر بر وضعیت کودکان یتیم خانه های تحت پوشش بهزیستی تهران پس از 18 سالگی چندین مولفه به دست آمد که این ابعاد عبارتند از: در بعد محیطی شامل اقدامات حمایتی و بسترهای محیطی می باشد. در بعد فردی شامل مولفه های 1-بهره هوشی2-استعدادهای فردی 3- شرایط جسمی 4- شرایط روحی. در بعد اجتماعی شامل:1- مسئولیت اجتماعی2- هنجارهای دینی 3-چرخه ی معیوب اجتماعی شدن. بعد فرهنگی شامل مؤلفه های1-هنجارهای پذیرفته شده فرهنگی و 2- نبود فرهنگ می باشد.نتیجه گیری: براساس تکنیک AHP فازی تاثیر بعد فردی در درجه اول اهمیت، بعد فرهنگی درجه دوم، بعد محیطی درجه سوم و بعد اجتماعی چهارم میباشد.
فریبا سیدان؛ اعظم اولادی قادیکلایی
چکیده
چکیده هدف عمدۀ این پژوهش، سنجش رابطۀ تکالیف رشدی چرخۀ حیات خانوادۀ طلاق و بروز مشکلات عاطفی ـ رفتاری در کودکان است. خانواده اولین و بنیادیترین نهاد تأمینکنندۀ سلامتی برای آحاد اجتماعی است و بستر رشد کودکان را فراهم میآورد؛ بروز طلاق تغییرات زیادی را بر آن تحمیل میکند. همچنین، بر پیچیدگی وظایف و تکالیف رشدی خانواده ...
بیشتر
چکیده هدف عمدۀ این پژوهش، سنجش رابطۀ تکالیف رشدی چرخۀ حیات خانوادۀ طلاق و بروز مشکلات عاطفی ـ رفتاری در کودکان است. خانواده اولین و بنیادیترین نهاد تأمینکنندۀ سلامتی برای آحاد اجتماعی است و بستر رشد کودکان را فراهم میآورد؛ بروز طلاق تغییرات زیادی را بر آن تحمیل میکند. همچنین، بر پیچیدگی وظایف و تکالیف رشدی خانواده میافزاید و تغییر شکل آن، تمامی اعضا و بهویژه شرایط عاطفی ـ رفتاری کودکان را تحت تأثیر قرار میدهد. جامعۀ آماری این پژوهش، دانش آموزان مدارس دخترانه و پسرانۀ منطقۀ 12 آموزش و پرورش شهر تهران است. بهاین منظور، با 105 والد سرپرست فرزندان طلاق 12- 6 سال، مصاحبه به عمل آمده است و برای سنجش مشکلات رفتاری ـ عاطفی کودکان از فهرست رفتاری آخنباخ و پرسشنامۀ فرزندپروری استفاده شده است. بر اساس یافتههای پژوهش، 43 درصد از کودکان دچار اختلالات عاطفی ـ رفتاری هستند و این متغیر، با تکالیف رشدی اضافی خانواده طلاق، همبستگی بالایی دارد. از میان متغیرهای مستقل پژوهش، متغیر بازسازی شبکۀ حمایت اجتماعی و ترتیب دیدار با والد غیرسرپرست ،24/0 درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین میکنند. نتایج پژوهش نشان میدهد که چگونگی و کیفیت مراقبت و والدگری بعد از طلاق، به خودی خود ازتجربه جدایی و طلاق مهمتر است و تأثیرات بسیاری بر بروز مشکلات رفتاری ـ عاطفی کودکان دارند. [1] . استادیار، دانشکده علوم اجتماعی-اقتصادی، دانشگاه الزهرا. fariseyedan@gmail.com [2] . کارشناس ارشد مطالعات زنان، دانشگاه الزهرا.