کیوان کاوه؛ تقی آقا حسینی؛ محبوبه سادات فدوی
چکیده
هدف: امروزه اهمیت دانش و تولید آن بر کسی پوشیده نیست و دانشگاهها بهعنوان محور اصلی تولید آن به شمار میروند. تولید دانش نیز مانند همه تولیدات دیگر دارای چالشها و آسیبهایی است که نیازمند مطالعه است. بنابراین، هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی مؤلفههای آسیبشناسی تولید دانش در دانشگاه آزاد اسلامی بود.روششناسی: این مطالعه از نظر ...
بیشتر
هدف: امروزه اهمیت دانش و تولید آن بر کسی پوشیده نیست و دانشگاهها بهعنوان محور اصلی تولید آن به شمار میروند. تولید دانش نیز مانند همه تولیدات دیگر دارای چالشها و آسیبهایی است که نیازمند مطالعه است. بنابراین، هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی مؤلفههای آسیبشناسی تولید دانش در دانشگاه آزاد اسلامی بود.روششناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا، کیفی بود. مشارکتکنندگان در پژوهش شامل خبرگان دانشگاهی دانشگاه آزاد اسلامی شهر اصفهان در سال تحصیلی 400-1399 بودند که بر اساس روش اشباع نظری تعداد 22 نفر با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبههای نیمه ساختاریافته بود که برای اعتبار یافتهها از دو روش روایی محتوایی به وسیله 4 خبره بیرون از پژوهش و 2 نفر خبره داخل در پژوهش استفاده شد و برای پایایی نیز از روش توافق کدگذاری استفاده شد که حاصل آن 86/0 شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها نیز از روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی به روش تحلیل مضمون در نرمافزار Maxqda18 استفاده شد.یافتهها: یافتهها نشان داد 86 کد باز، 9 کد محوری و سه کد انتخابی برای آسیب شناسی تولید دانش در دانشگاه آزاد اسلامی شناسایی شد؛ به طوریکه کدهای انتخابی شامل آسیبهای نظام دانشگاهی (خطمشیگذاران، دست اندرکاران)؛ آسیبهای ساختاری (برنامه درسی آموزش عالی، ساختار پژوهشی، ساختار حمایتی، ساختار وابسته) و آسیبهای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی (فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی) بودند.بحث و نتیجهگیری: بر اساس یافتهها میتوان نتیجه گرفت تولید دانش در دانشگاه آزاد اسلامی در سه حوزه (آسیبهای دانشگاهی، ساختاری و فرهنگی) دارای چالشهایی است که برای ارتقای کمی و کیفی تولید دانش، باید بازنگری در قوانین مربوط دانش و علم و همچنین ارتقای علمی اساتید و دانشجویان صورت بگیرد.
سوسن رسولی؛ جعفر برقی مقدم؛ محمد رحیم نجف زاده؛ حمید جنانی
چکیده
هدف: امروزه اهمیت دانش و تولید آن بر کسی پوشیده نیست و دانشگاهها بهعنوان محور اصلی تولید آن به شمار میروند. تولید دانش نیز مانند همه تولیدات دیگر دارای چالشها و آسیبهایی است که نیازمند مطالعه است. بنابراین، هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی مؤلفههای آسیبشناسی تولید دانش در دانشگاه آزاد اسلامی بود.روششناسی: این مطالعه از نظر ...
بیشتر
هدف: امروزه اهمیت دانش و تولید آن بر کسی پوشیده نیست و دانشگاهها بهعنوان محور اصلی تولید آن به شمار میروند. تولید دانش نیز مانند همه تولیدات دیگر دارای چالشها و آسیبهایی است که نیازمند مطالعه است. بنابراین، هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی مؤلفههای آسیبشناسی تولید دانش در دانشگاه آزاد اسلامی بود.روششناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا، کیفی بود. مشارکتکنندگان در پژوهش شامل خبرگان دانشگاهی دانشگاه آزاد اسلامی شهر اصفهان در سال تحصیلی 1399-400 بودند که بر اساس روش اشباع نظری تعداد 22 نفر با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبههای نیمه ساختاریافته بود که برای اعتبار یافتهها از دو روش روایی محتوایی به وسیله 4 خبره بیرون از پژوهش و 2 نفر خبره داخل در پژوهش استفاده شد و برای پایایی نیز از روش توافق کدگذاری استفاده شد که حاصل آن 86/0 شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها نیز از روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی به روش تحلیل مضمون در نرمافزار Maxqda18 استفاده شد.یافتهها: یافتهها نشان داد 86 کد باز، 9 کد محوری و سه کد انتخابی برای آسیب شناسی تولید دانش در دانشگاه آزاد اسلامی شناسایی شد؛ به طوریکه کدهای انتخابی شامل آسیبهای نظام دانشگاهی (خطمشیگذاران، دست اندرکاران)؛ آسیبهای ساختاری (برنامه درسی آموزش عالی، ساختار پژوهشی، ساختار حمایتی، ساختار وابسته) و آسیبهای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی (فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی) بودند.بحث و نتیجهگیری: بر اساس یافتهها میتوان نتیجه گرفت تولید دانش در دانشگاه آزاد اسلامی در سه حوزه (آسیبهای دانشگاهی، ساختاری و فرهنگی) دارای چالشهایی است که برای ارتقای کمی و کیفی تولید دانش، باید بازنگری در قوانین مربوط دانش و علم و همچنین ارتقای علمی اساتید و دانشجویان صورت بگیرد.
علوم اجتماعی
خلیل شمس؛ عبدالخالق غلامی چنارستان علیا؛ کرم الله دانش فرد؛ علی پیرزاد
چکیده
هدف: با توجه به اهمیت برنامهریزی مسیر شغلی و آسیبشناسی آن، هدف این مطالعه ارائه الگوی آسیبشناسی برنامهریزی مسیر شغلی با رویکرد عملکرد بالا با استفاده از تکنیک دلفی فازی بود.روششناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی از نظر شیوه اجرا توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری این مطالعه همه کارکنان منطقه ده عملیات انتقال ...
بیشتر
هدف: با توجه به اهمیت برنامهریزی مسیر شغلی و آسیبشناسی آن، هدف این مطالعه ارائه الگوی آسیبشناسی برنامهریزی مسیر شغلی با رویکرد عملکرد بالا با استفاده از تکنیک دلفی فازی بود.روششناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی از نظر شیوه اجرا توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری این مطالعه همه کارکنان منطقه ده عملیات انتقال گاز ایران بودند. حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان 323 نفر برآورد، اما برای اطمینان حجم نمونه 350 نفر در نظر گرفته شد که با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند. ابزار پژوهش حاضر پرسشنامه محققساخته آسیبشناسی برنامهریزی مسیر شغلی با 132 گویه بود که روایی و پایایی آن مناسب ارزیابی شد. دادهها با روشهای دلفی فازی، تحلیل عاملی اکتشافی و مدلسازی معادلات ساختاری در نرمافزارهای SPSS و Lisrel تحلیل شدند.یافتهها: گویههای پرسشنامه محققساخته آسیبشناسی برنامهریزی مسیر شغلی با مقیاس هفت درجه فازی مورد بررسی قرار گرفتند و بررسیها نشان داد که پس از دو دور دلفی تعداد 128 گویه دارای ضریب توافق بالاتر از 70/0 بودند. همچنین، مقولههای الگوی آسیبشناسی برنامهریزی مسیر شغلی با رویکرد عملکرد بالا دارای بار عاملی بالاتر از 50/0 و پایایی کرونباخ و ترکیبی بالاتر از 80/0 بودند. الگوی مذکور دارای برازش مناسبی بود و در این الگو عوامل علّی بر پدیده محوری، پدیده محوری، شرایط زمینهای و شرایط مداخلهگر بر راهبردها و راهبردها بر پیامدها اثر مستقیم و معنادار داشت (001/0P<).بحث و نتیجهگیری: با توجه به نتایج این مطالعه و الگوی طراحیشده آسیبشناسی برنامهریزی مسیر شغلی با رویکرد عملکرد بالا، برنامهریزی متناسب با آن برای بهبود مسیر شغلی ضروری است.
مژده علیزاده؛ حمیدرضا علوی
چکیده
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی آسیبشناسی مدارس در تجربه زیسته دانشآموزی از دیدگاه دانشجویان بود. روش شناسی: روش پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانشجویان کارشناسی دانشگاه شهید باهنر کرمان با تعداد 10440 نفر در سال 400-1399 بود که از میان آنها 18 نفر طبق اصل اشباع نظری با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. ...
بیشتر
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی آسیبشناسی مدارس در تجربه زیسته دانشآموزی از دیدگاه دانشجویان بود. روش شناسی: روش پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانشجویان کارشناسی دانشگاه شهید باهنر کرمان با تعداد 10440 نفر در سال 400-1399 بود که از میان آنها 18 نفر طبق اصل اشباع نظری با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار جمعآوری دادهها مصاحبه نیمهساختاریافته بود. روایی مصاحبه از طریق دقت در مطرح کردن سؤالات، بکار نگرفتن نظرات شخصی محقق در مصاحبه و تأیید مشارکتکنندگان از فهم صحیح محقق از تجارب آنها حاصل گردید. روایی سؤالات مصاحبه توسط اساتید صاحبنظر در حوزه تعلیم و تربیت تأیید گردید. به منظور تأیید پایایی نیز میزان توافق از طریق ضریب همبستگی پیرسون 96% محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روش تحلیل مضمون استفاده شد.یافتهها: مطابق با یافتههای پژوهش آسیبهای ناشی از مدارس در چهار مضمون اصلی آموزشی، تربیتی، تعاملی و محیطی-فیزیکی، 12 مضمون فرعی و ۲۷۴ کد اولیه جای گرفتند. مضمون اصلی آموزشی، شامل چهار مضمون فرعی ضعف در روشهای تدریس، ضعف در محتوا، ضعف در نظام ارزشیابی و ضعف در صلاحیتهای حرفهای عوامل انسانی مدرسه؛ مضمون اصلی تربیتی، شامل دو مضمون فرعی ضعف در روشهای تربیتی و ضعف در تربیت دینی به طور خاص؛ مضمون اصلی تعاملی، شامل مضامین فرعی مرتبط با تعامل عوامل انسانی مدرسه با دانشآموز و مضمون اصلی محیطی-فیزیکی، شامل دو مضمون فرعی فضای حاکم بر مدرسه و ارائه امکانات و تجهیزات میشدند. علتهای بروز آسیبها شامل ضعف در سیستم گزینش معلمان و مدیران، نبود برنامهریزی دقیق و جامع و موارد دیگر بودند. پیامدهای ناشی از آسیبها نیز شامل مدرسهگریزی، احساس اضطراب نسبت به مدرسه، کاهش انگیزه پیشرفت و موارد دیگر بودند.بحث و نتیجهگیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر آسیبهای چهارگانه آموزشی، تربیتی، تعاملی و محیطی-فیزیکی باعث ناکارآمدی و ضعفهای اساسی در نظام تعلیم و تربیت شدند که نیاز به اقدام جدی جهت رفع آنها و بهبود وضعیت نظام آموزشی است. نتایج پژوهش حاضر میتواند زمینه بازنگری و ایجاد تغییرات اساسی در نظام تعلیم و تربیت را فراهم آورد.