علوم اجتماعی
حامد درخشانی؛ نادر سلیمانی؛ حمید شفیع زاده
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل کاهش نشاط معلمان استان سمنان و ارائه الگو انجام شد.
روش شناسی: پژوهش از نظر هدف کاربردی؛ از نظر نوع دادهها، کیفی و از نظر روش اجرا، تحلیل مضمون بود. جامعه آماری شامل معلمان مدارس، مدیران ارشد آموزش و پرورش و اساتید دانشگاهی مطلع بودند که به روش گلوله برفی نمونه گیری شدند. ابزار مورد استفاده مصاحبه ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل کاهش نشاط معلمان استان سمنان و ارائه الگو انجام شد.
روش شناسی: پژوهش از نظر هدف کاربردی؛ از نظر نوع دادهها، کیفی و از نظر روش اجرا، تحلیل مضمون بود. جامعه آماری شامل معلمان مدارس، مدیران ارشد آموزش و پرورش و اساتید دانشگاهی مطلع بودند که به روش گلوله برفی نمونه گیری شدند. ابزار مورد استفاده مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که پس از جمعآوری داده ها، به روش تحلیل مضمون مورد تحلیل قرار گرفت. برای تعیین اعتبار درونی یافتهها، از تطبیق دادهها با مبانی نظری و پیشینه و مصاحبه با خبرگان استفاده شد، برای تأیید دقّت و صحّت دادهها، در مورد اعتبار مطالعه از شیوه بررسی به وسیله اعضای پژوهش استفاده گردید، جهت تعیین اعتبار بیرونی یافتهها از تکنیکهای حصول اشباع نظری و مثلث سازی استفاده شد.
یافته ها: تجزیه و تحلیل دادهها منتج به شناسایی 91 مضمون پایه، 15 مضمون سازمان دهنده و 5 مضمون فراگیر گردید که در قالب دو دسته تمهای اصلی و فرعی قرار گرفتند. این مضامین در کنار هم یک الگوی منسجم برای کاهش نشاط معلمان استان سمنان تشکیل دادند. نهایت این که علل کاهش نشاط معلمان مشتمل بر 5 دسته مضامین فراگیر شامل عوامل فردی، عوامل سازمانی، عوامل فرهنگی، عوامل برون سازمانی و عوامل شغلی بدست آمد.
بحث و نتیجه گیری: براساس یافته ها توجه ویژه به عوامل کاهش نشاط معلمان و پرداختن به آنها در جهت رفع عوامل کاهنده نشاط معلمان، میتوان تاحدی نشاط را به جامعه معلمان برگرداند.
احسان حسین پور؛ حمیدرضا معتمد؛ پری مشایخ
چکیده
هدف: با توجه به نقش و اهمیت آموزههای اسلامی در بهبود اثربخشی و عملکرد سازمانی، پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل فضیلت سازمانی بر اساس آموزههای اسلامی انجام شد.روششناسی: نوع تحقیق بر اساس هدف، کاربردی و بر اساس روش اجرا اکتشافی از نوع کیفی بود. جامعه پژوهش اسناد و متون فضیلت سازمانی بر اساس آموزههای اسلامی و خبرگان و صاحبنظران این ...
بیشتر
هدف: با توجه به نقش و اهمیت آموزههای اسلامی در بهبود اثربخشی و عملکرد سازمانی، پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل فضیلت سازمانی بر اساس آموزههای اسلامی انجام شد.روششناسی: نوع تحقیق بر اساس هدف، کاربردی و بر اساس روش اجرا اکتشافی از نوع کیفی بود. جامعه پژوهش اسناد و متون فضیلت سازمانی بر اساس آموزههای اسلامی و خبرگان و صاحبنظران این حوزه (اساتید دانشگاهی علوم انسانی و مدیریت و اساتید حوزه علمیه و علوم اسلامی) بودند که طبق اصل اشباع نظری 30 نفر از آنها با روش نمونهگیری هدفمند بهعنوان نمونه انتخاب شدند. دادهها با کمک فیشبرداری از اسناد و متون و مصاحبه نیمهساختاریافته با خبرگان جمعآوری شدند؛ به طوری که روایی مصاحبهها با روش مثلثسازی مناسب ارزیابی و پایایی آن با روش ضریب کاپای کوهن 86/0 برآورد شد. همچنین، برای تحلیل دادهها از روش تحلیل مضمون استفاده شد.یافتهها: نتایج نشان داد که فضیلت سازمانی بر اساس آموزههای اسلامی شش مضمون سازماندهنده شامل ندای فطرت (با شش مضمون پایه)، مردمگرایی (با هفت مضمون پایه)، اعتقادات دینی (با هشت مضمون پایه)، صفات اخلاقی (با هفت مضمون پایه)، تعهد شغلی (با شش مضمون پایه) و مدیریت اسلامی (با شش مضمون پایه) داشت. با توجه به مضامین، مدل فضیلت سازمانی بر اساس آموزههای اسلامی طراحی شد.بحث و نتیجهگیری: با توجه به مدل فضیلت سازمانی بر اساس آموزههای اسلامی، برنامهریزی جهت ارتقای فضیلت سازمانی از طریق مضامین سازماندهنده و پایه ضروری است. بنابراین، متخصصان و برنامهریزان سازمانها میتوانند از طریق بهبود مضامین این پژوهش گام موثری در جهت بهبود فضیلت سازمانی و عملکرد و اثربخشی سازمان بردارند.
نوشا هژبرنژاد؛ امیرحسین محمودی؛ فاطمه حمیدی فر؛ محمدنقی ایمانی
دوره 7، شماره 1 ، شهریور 1400، ، صفحه 287-298
چکیده
هدف: هدف از این پژوهش شناسایی مؤلفههای راهبردی- بومی مؤثر بر مدیریت استعداد کارکنان سازمان مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی بود.روش شناسی: روش انجام پژوهش آمیخته (کیفی-کمی) بود. جامعه آماری در این پژوهش تمام خبرگان در حوزه مدیریت استعداد بودند که بعد از انجام مصاحبه 13 اشباع نظری صورت گرفت. در ضمن مصاحبههای نیمه ساختار یافته با خبرگان دانشگاهها ...
بیشتر
هدف: هدف از این پژوهش شناسایی مؤلفههای راهبردی- بومی مؤثر بر مدیریت استعداد کارکنان سازمان مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی بود.روش شناسی: روش انجام پژوهش آمیخته (کیفی-کمی) بود. جامعه آماری در این پژوهش تمام خبرگان در حوزه مدیریت استعداد بودند که بعد از انجام مصاحبه 13 اشباع نظری صورت گرفت. در ضمن مصاحبههای نیمه ساختار یافته با خبرگان دانشگاهها در سال 139۸ به صورت کدهای توصیفی، تفسیری و انتخابی انجام شد و تعیین روایی از دو طریق انجام شد: 1- توسط 4 خبره سؤالات مصاحبه برازش شد 2- فرایند مصاحبه توسط دو همکار بررسی شد برای تعیین پایایی از فرمول کوپای کوهن (0.533 ) بدست آمد که نشان از پایایی بالا داشت. . برای انجام این پژوهش علاوه بر مطالعهی اسنادی، از تکنیک تحلیل مضمون با نرم افزار MAXQDA12 ، برای شناسایی ابعاد و مؤلفهها استفاده شد. برای روش دلفی از نرم افزار SPSS25 استفاده شدیافتهها: با توجه به مصاحبههای انجام شده در نهایت در اینفرایند 385 کد اولیه استخراج گردید. با بازبینی متعدد و ادغام کدها بر اساس تشابه و طی چندین مرحله، در نهایت 11 مؤلفه اصلیکه مدیریت استعداد را تعریف میکنند به همراه 5 درون مایهاصلی(که بسیاری در بخش ادبیات پژوهش بدست آمده بودند) و در نهایت 67 شاخص و همچنین 4 بعد فرعی به عنوان ابعاد فیلترینگ(صافی) و برای آنها 8 مؤلفه که هر کدام را تعریف میکنندبحث و نتیجهگیری: نتایج نشان داد که (بعد نظام جدب استعداد، نظام ارتقاء استعداد، نظام حفظ استعداد، نظام توسعه و آموزش و نظام ارزیابی و کشف استعداد) به عنوان ابعاد اصلی مدیریت استعدادشناسایی شد و همچنین در 2 راند دلفی مؤلفههای مورد ارزیابی برای تعیین روایی و پایایی قرار گرفت که در راند اول 23 شاخص حذف و در راند دوم 44 شاخص نهایی با ضریب کندال 0.654 مورد تأیید قرار گرفت.